بصیرت:حرم این بود خبر: ائتلاف ستارهها با ماه در آغاز ماه اعتکاف. چقدر خوب شروع کردیم «رجب» را. جانمی جان! به این میگویند سمفونی عشق. باز هم ملتی پروانه شد گرد شمع. باز هم ملتی اشک شد برای چشم. باز هم رفتیم در شعاع نور با شعار «یا من ارجوه». حالا باید پروانه از ما پرواز بیاموزد و بال از ما سوختن. حالا این ماییم مردان برتر از قوم حجاز، رادمردان دیار بازی دراز؛ فرزندان پهلوشکستههای شلمچه، نسلی از تبار «میثم میثم عمار»، نسل بی زر و سیم و زیور. به ما شهادت به ارث رسیده است از نیاکانمان در فکه. ما پلاک داریم. ما ملاک داریم. ما سربند «یا زهرا» داریم. ما عادت کردهایم به حماسه آفریدن. قصه روز و ماه و سال نیست قصه عشق ما است به ماه. اصلا امام یعنی حرم. حریم امن ما است ولایت فقیه، خواه ولی فقیه، روحالله باشد خواه حضرت ماه. آه که چقدر زیباست حرم، حرم، حرم، حرم… حرمالله است حرم، حرم حسین. حرم پیر خمین هم حرم خداست که خمینی اصلا روح خداست و روح خدا جاودانه است و این سنت تغییرناپذیر ربوبی است که روزگار به «علی» بعد از «محمد» سخت میگذرد، الا آنکه سیدعلی ملتی داشته باشد مثل ملت ما. زندهباد ملت ما که در بینالحرمین انقلاب اسلامی حماسه آفرید. بینالحرمین انقلاب اسلامی فاصله مزار شهداست با حرم امام. هر سال 14خرداد خوب جایی هروله میکنیم. بهشت زهرا خوب جایی است برای بیعت. برای آنکه بنشینی و «آقا» برایت تحلیل کند از زخم دههها. از 78 تا 88 و از 23 تیر تا 9 دی. گاهی رهبر خبر میدهد و گاه تحلیل میکند، اما برای ما تحلیل رهبر، حکم خبر دارد. هر بار که رهبر میگوید «9 دی» ما افتخار میکنیم. هیچ مسؤولی اندازه «آقا» از 9 دی 88 و 23 تیر 78 ما ملت، تجلیل نکرده است. تحلیل «آقا» از این 2 یومالله، یعنی تجلیل فرمانده کل قوا از سربازانش. دهه فجر ما 10 سال است، نه 10 روز. ما زخم برداشتیم، سوختیم در این دهههای طولانی، اما میارزید به اوضاع کنونی «بیداری اسلامی». دنیا دیگر جای امنی برای خفاشان شبپرست نیست. علی عبدالله صالح با حال نزار رفت، همچنان که مبارک رفت. همچنان که بنعلی رفت. همچنان که شاه رفت. شاه رفت و جایش ماه آمد و یک دهه امام ما بود روحالله. بیم داشتیم که امام فقط یک دهه امام ما باشد، اما از نیمه خرداد 68 تا سال 78 خامنهای یک دهه دیگر برای ما همان خمینی بود؛ نشان به نشان 23 تیر. از 78 تا 88 باز هم خامنهای، خمینی دیگر بود؛ نشان به نشان 9 دی. امروز هم خامنهای همان خمینی است؛ نشان به نشان حرم امام در 14 خرداد سال 90 که حماسه مکرر خردادهای پر از حماسه ما بود. دشمن در فتنه 88 در برخی خیابانهای شمال شهر تهران، زخم انداخت به ما، اما در یومالله 9 دی تمام ایران جواب دشمن را داد. ما استحکام داریم در برابر استکبار. بیخود نیست که رهبر انقلاب «زندهباد ملت ایران» میگوید. زندهباد ملت ایران، یعنی زندهباد اسلام و استکبارستیزی و مردمی بودن؛ یعنی زنده باید الگوی ملتهای منطقه؛ یعنی زندهباد مکتب امام. ملت ایران پای مکتب امام بزرگ شده است. دانشآموخته این مکتب، ملتی است که شهادت دارد، اسارت ندارد. خون میدهد، خون دل میخورد، لیکن تسلیم نمیشود. دشمن برایش نقشههای 10 ساله میکشد، اما در نیم روز 23 تیر 78 و 9 دی 88 آنقدر قشنگ و در ابعاد ملی «حماسه» میآفریند که دیگر کسی «حادثه» در ابعاد چند خیابان را نبیند. این همه به لطف «مکتب امام» است. مکتب امام یعنی اسلام اما با قرائت خمینی. یعنی اسلام ناب محمدی، نه اسلام مرفهان بیدرد که اصلا اسلام نیست. مکتب امام یعنی اسلام پابرهنهها، مکتب امام یعنی اسلام انقلابی، مکتب امام یعنی اسلام ضدخاندان هزار فامیل، مکتب امام یعنی اسلام ضدفتنه، ضدخاندان فتنه. مکتب امام یعنی اسلام ضداشرافیت، مکتب امام یعنی «نه» گفتن به زر و زور و تزویر، مکتب امام یعنی پرچمدار خوبیها، ولی فقیه است، نه این و آن که سقوطشان تعبیر به محو ارزشها شود. مکتب امام یعنی اسلام مبارزه. یعنی اعتنا نکردن به مسلمان بودن و از «مسلمان» بودن فراتر رفتن و «سلمان» بودن. مکتب امام یعنی شاه را نخواستن، یعنی بتشکستن، یعنی سرنگون کردن دیکتاتورهای منطقه، یعنی سرنگون کردن دیکتاتورهای مخملی. مکتب امام یعنی شدت بر خصم و ملاطفت با دوست، مکتب امام یعنی دشمنشکن بودن به سود دوست، نه دشمن شاد کردن به زیان دوست، یعنی اسلام متن نه اسلام حاشیه. مکتب امام یعنی رای ملت، یعنی خشوع در برابر رای اکثریت به جای نامه سرگشاده نوشتن. مکتب امام یعنی ملاک را حال فعلی افراد دانستن، یعنی بی مزد و منت کار کردن. مکتب امام یعنی خود را سرباز جمهور خواندن، یعنی غم از چهره پابرهنهها زدودن. مکتب امام یعنی دولت و مجلس و قوه قضائیه را کوچکتر از جمهوری اسلامی دانستن، یعنی فدا کردن منافع دار و دستهها در راه مصالح کل کشور. مکتب امام یعنی قانون، نه دور زدن قانون با گنج قارون. مکتب امام یعنی خسته نشدن از جنگ با دشمن، یعنی ننوشتن خستگی خود به پای ملت. مکتب امام یعنی ایستادگی در برابر دشمن، یعنی منحرف خواندن آنان که با مسالهسازی رخنه در صفوف ملت ایجاد میکنند. مکتب امام یعنی اگر یک شهید پایش را روی مین جا بگذارد اما راهش روی زمین راه رجاست. مکتب امام یعنی آن سوی حرم روحالله. یعنی شهید گمنام، فرزند روحالله، یعنی وصیتنامه شهدا، یعنی خون دل مادر چند شهید داده. مکتب امام یعنی کرامت داشتن، خود را ندیدن و نقش ملت را از خود پررنگ تر خواندن، یعنی «زندهباد ملت ایران» گفتن. مکتب امام یعنی مکتب «آقا»؛ مکتب خمینی یعنی مکتب خامنهای؛ یعنی تا بیرق ایستادگی و پرچم مبارزه و عَلَم علم و ایمان و عمل دست ولی فقیه است، میتوان ضمانت کرد زنده بودن ملت برتر از قوم حجاز را، جوشش مکرر خون سرخ رزمندگان بازی دراز را. آموختن پرواز را به پروانه، سوختن را به بال، اشک را به شمع و گرمی و نور و حماسه و حضور و عشق را به «بیداری اسلامی».
وطن امروز