تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۲۱۸۰۲

سخنرانی در مراسم افتتاح فاز دوم پالایشگاه آبادان


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه
خدای بزرگ را سپاسگزارم که در عزیز‌ترین روز سال، تقارن بزرگ‌ترین میلاد هستی، تولد حضرت زهرای اطهر(س) و فرزند عزت‌آفرینش امام راحل بزرگوار و فتح عظیم خرمشهر توفیق حضور در سرزمین نور، شجاعت و عزت، خوزستان و شهر عزیز آبادان را عنایت فرمود. به مردم آبادان و ملت ایران و همة هستی میلاد عظیم حضرت زهرا(س) و فرزند ایشان را تبریک می‌گویم.
دو سه نکته را خدمتتان عرض می‌کنم؛ اول دربارة کارهای نفت است. خوشبختانه، صنعت نفت با شتاب روزافزون در حال پیشرفت است. کارهایی که روزی آرزوهای دست‌نیافتنی بود، امروز با اتکای به همت، اندیشه و ایمان فرزندان غیور ملت ایران در صنعت نفت یکی پس از دیگری به بهره‌برداری می‌رسد. دشمنان ما قبل از انقلاب به نوعی و در طول 32 سال به نوع دیگری همه همت خودشان را متمرکز کردند که متخصصان و کارگران و مدیران صنعت نفت ایران بر پیچ و خم این صنعت مسلط نشوند و نیازهای ملت ایران به دست آنها برآورده نشود.
یکی از موارد اصلی همین نیاز به بنزین، نفت، گاز و فرآورده‌های مورد نیاز روزانة کشور است. من اعتقاد دارم در دوره‌ای حتی با تأثیرگذاری بر ذهن برنامه‌ریزان کشور آنها را از حرکت در جهت توسعه پالایشگاه‌ها و تولید این فرآورده‌ها منحرف کرده‌اند. اما خدا را سپاسگزاریم و با افتخار اعلام می‌کنیم که متخصصان و کارگران صنعت نفت همه سختی‌ها، بداخلاقی‌ها و دشواری‌های کار را پشت سر گذاشتند و امروز به لطف خدا و به لطف همراهی ملت بزرگ ایران، ما همه نیازهای خودمان را در داخل کشور تولید می‌کنیم و امید دشمن برای ضربه‌زدن به ملت ایران یا تحمیل فشار به ملت ایران از ناحیة ایجاد محدودیت در فروش فرآورده‌ها به یأس کامل تبدیل شده است.
من از همه همکارانم در صنعت نفت، کشاورزان، پیمانکاران، کارگران، متخصصان و مدیران تشکر می‌کنم. امیدوارم برنامه‌ای را که جناب آقای ضیغمی اینجا مطرح کردند، در زمان مقرر و زودتر، با کیفیت بالاتر و ان‌شاءالله با هزینه کمتر به بهره‌برداری برسد. توان و استعداد ایرانی حتماً این آرزوی ما را محقق خواهد کرد. این نکته اول.
نکتة دوم دربارة دفاع مقدس است. امروز سالروز آزادی خرمشهر عزیز است؛ آن روزی که تا ابد به عنوان افتخار برای ملت ایران و همة موحدان، عدالت‌خواهان و آزادی‌طلبان عالم باقی خواهد ماند. نقطة عطفی که همه طراحی‌های استکبار را که برای شکستن ملت ایران و متوقف کردن انقلاب عظیم اسلامی طراحی شده بود، درهم شکست و روند حرکت عمومی جهان را که به سوی تثبیت سلطه و سیطرة فرعونیان و مستکبران بود، به نفع مستضعفان، ملت‌ها، یگانه‌پرستی و عدالت تغییر داد.
عزیزان من، ملت عزیز ایران! همه شما می‌دانید که قبل از پیروزی انقلاب سلطه‌گران با تقسیم کار و زدن ماسک‌های گوناگون، چپ، راست، سرمایه‌دار و مارکسیسم، اما همه با یک هویت، حقیقت و هدف‌گیری به دنبال درهم شکستن انسانیت انسان‌ها و سیطرة دراز مدت بر همه جهان بوده‌اند. تقریباً تمام مقدمات را فراهم کردند و ساز و کارهای لازم را در جهان مستقر کردند، ارکان سازمان ملل عمدتاً به عنوان ابزار سلطه و ابزار پیشبرد سیاست‌های چپاولگرانه در اختیار آنها قرار گرفت. روابط اقتصادی دنیا را در اختیار گرفتند، جریان‌های رسانه‌ای و فرهنگی دنیا را تحت سلطه قرار دادند، شخصیت و حیثیت همه ملت‌ها را تحقیر کردند و درهم شکستند، همه جریان‌های آزادیخواه دنیا را منحرف یا سرکوب کردند.
یادم هست در سال 1356 سردمداران امریکا از موضع غرور و فرعونیت پشت تریبون‌ها قرار می‌گرفتند و کوس انا الحق و انا ربکم الاعلی سر می‌دادند و به گونه‌ای حرف می‌زدند که سرنوشت و ارادة همه ملت‌ها در دست آنهاست. در سال 1356 رئیس جمهور امریکا به صراحت اعلام کرد که ما بر تمام جهان مسلط هستیم و ایران نقطه کانونی امن و سیاست‌های ما درخاورمیانه است. تصور می‌کردند که همة حرکت‌ها و خیزش‌های مردمی را در جهان سرکوب کرده‌اند و دیگر هیچ اراده، همت و انگیزه‌ای برای قیام و دفاع از کرامت انسانی و توحید و عدالت در جهان باقی نمانده است. ظاهر امر هم این را گواهی می‌داد.
تقریباً همه آزادیخواهان جهان در یأس مطلق به سر می‌بردند و در اردوی مستکبران شادی و سر مستی موج میزد. تا آنکه امام آمد و با اتکا به خدای متعال و تکیه بر ذخیرة عظیم فرهنگی و تمدنی ملت ایران و با بهره‌گیری از فرهنگ اسلام ناب و عشق ملت ایران به پیامبری و آل پیامبر فریاد ایستادگی، نجات انسان و فریاد بر پایة عدالت و توحید انقلاب را سر داد. لبیک و حرکت ملت ایران خواب مستکبران را آشفته کرد و همة طراحی‌های آنها را برای سیطرة سیصد ساله بر جهان درهم شکست. یکباره با پدیده‌ای مواجه شدند که مانند یک سیل خروشان، هم‌فزون و جوشان که هر چه جلو می‌رود جوشش، سیطره و دایرة آن گسترده‌تر می‌شود.
انقلاب اسلامی مثل یک انفجار نور در شب ظلمانی در برابر بشریت قرار گرفت. چشم‌های مستضعفین باز و دل‌های آنها امیدوار شد و همت‌های آن‌ها جوشید و یکباره دیدند کاخ‌های آرزوی مستکبران در حال فرو ریختن است. لذا برای درهم شکستن و متوقف کردن این حرکت طراحی کردند.
نمی‌خواهم وقت ملت ایران و شما را زیاد بگیرم. از سال 1357 تا 1359 چه حوادثی در ایران گذشت. همه تزویر، نفاق و همه سرانگشتان استکبار به کار افتاد تا حرکت ملت ایران را متوقف کند، اما یکی پس از دیگری با شکست مواجه شد. به عنوان ترفند آخر تحمیل گسترده‌ترین جنگ دوران معاصر بر ملت ایران و انقلاب و در حقیقت بر همه بشریت بود.
عنصر سرسپردة بی‌فرهنگ و آدمکش جانی را تجهیز و پشتیبانی کردند، پوشش سیاسی و تبلیغی دادند، حمایت‌های انسانی، تجهیزاتی و مالی کردند و در واقع، سگ‌های وحشی استکبار را با آرزوی فتح ایران به جان ملت ایران انداختند و در آرزوی حداقلی متوقف کردن انقلاب عظیم ملت ایران هجوم آوردند. همه مستکبران، خودخواهان و فاسدهای عالم در یک جبهه، همه فناوری روز نظامی دنیا را علیه یک ملت تنها و دست‌خالی اما مؤمن، متحد و الهی به صحنه آوردند.
آمدند از خرمشهر عبور کردند، آبادان را محاصره کردند و تا نزدیکی‌های اهواز آمدند. همة آبادان زیر خمپاره بود، غیر از بمباران‌ها. بخش وسیعی از اهواز زیر خمپاره بود؛ یعنی دشمن این‌قدر نزدیک شد. بخش وسیعی از خوزستان، بخش‌هایی از ایلام و کرمانشاه تحت اشغال درآمد و تا نزدیک یک سال امیدوار بودند، دائم به یکدیگر وعدة فتح می‌دادند تا شکست حصر آبادان رخ داد.
مقاومت خوزستان و آبادان کلید فتح‌های پی در پی ملت ایران شد. درهم شکسته شدن محاصرة آبادان سرآغاز تحول در جبهه نبرد شد و بعد فتح خرمشهر و فتح‌های بعدی.
من همین‌جا یاد همة شهیدان، جانبازان، آزادگان، امام عزیز، و یاد آن مقاومت‌های پهلوانانه و مردانه در آبادان، خرمشهر و خوزستان و جای جای ایران عزیز را گرامی می‌دارم.
اگر ایستادگی کارگران ما در صنعت نفت و مقاومت جانانه مردم و جوانان غیور آبادان و خوزستان نبود، قطعاً امروز در عالم اثری از انسانیت و ارزش‌های انسانی باقی نمی‌ماند. شکست حصر آبادان مقدمه‌ای برای آزادی خرمشهر شد.
عزیزان! از آزادی خرمشهر تا امروز دشمن در حال عقب‌نشینی و انقلاب عظیم اسلامی در حال پیشروی است. ببینید وضع دشمن به کجا رسیده است. آن وضع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آنهاست.
حدوداً ده سال قبل رئیس جمهور قبلی امریکا به امید نجات نظام سلطه و نجات اقتصاد رو به افول امریکا طراحی‌ای کرد که ماجرای یازده سپتامبر رخ داد و بعد حمله به منطقه صورت گرفت.
هدف، نجات نظام سلطه از هجوم امواج آگاهی‌بخش و انسان‌ساز انقلاب اسلامی بود. دیدیم چه کردند. همة امکانات را به مجدد به میدان آوردند؛ امکانات تبلیغاتی، نظامی، اقتصادی، سیاسی. اما به فضل الهی در این هجوم جدید هم، درهم شکستند.
در طول این ده سال و قبل از آن جریانات انحرافی و بدلی درست کردند که در کنار انقلاب اسلامی و حرکت ملت ایران به دنیا معرفی کنند و چهرة ملت ایران و انقلاب را تخریب کنند و آنها را عناصر خشن، آدمکش، قاتل و بی‌منطق معرفی کنند. اما باز انقلاب و ملت ایران غلبه کرد و امروز می‌بینیم از جریانات به ظاهر تندرو و ضدامریکایی، اما در واقع ساخته و پرداخته‌شده توسط وابستگان به امریکا هم مأیوس شدند.
امروز پرده‌ها یکی پس از دیگری کنار می‌رود و چهرة حقیقی مستکبران بیش از گذشته در برابر ملت‌ها قرار می‌گیرد. طراحی رئیس جمهور قبلی امریکا شکست خورد.
از دو سه سال قبل که عناصر پشت صحنه امریکا مطمئن شدند که حمله به منطقه و پیگیری جریانات انحرافی برای آنها دستاوردی ندارد، طراحی و آرایش صحنه را عوض کردند. آن آدم به ظاهر بی‌عقل عقب‌افتاده سیاسی را کنار کشیدند و یک عروسک و مهرة جدید را با شعار تغییر و کمک به ملت‌ها و عدالت به صحنه آوردند، اما با همان هدف‌ها و آرزوها.
آن قبلی با چهرة خشن و با سلاح به میدان آمد، این یکی با لبخند و چهرة مهربان. اما در یک دست سلاح و در یک دست تزویر و فریب. هر دو به دنبال نجات نظام سلطه‌اند. هر دو به دنبال مهار امواج عظیم انسانی و انقلابی در دنیا هستند.
این‌ یکی تازه میدان‌دار شده است. چند شب پیش از موضع یک امپراطور جهانی با ملت‌ها سخن گفت. درست مثل ادبیات سردمداران استعمار پیر در زمانی که بر دنیا مسلط بودند. نوع نگاه، نوع تحلیل و نوع اظهار نظر همان حرف‌های فرد سلف است، اما با واژه‌های متفاوت.
به گونه‌ای حرف می‌زند که انگار مالک دنیاست. دارد برای همه خط و نشان می‌کشد. برای همه تعیین تکلیف می‌کند.
وقتی صحبت‌های او را خواندم، یاد آن آدم‌های خیالاتی افتادم که در خیال خودشان همۀ دنیا را در اختیار می‌گیرند.
من به شما و ملت ایران و همۀ ملت‌های عالم عرض می‌کنم دور این نمایشنامۀ جدید هم طولانی نخواهد بود و همۀ ملت‌ها خواهند دید که به فضل الهی این طراحی شیطانی هم درهم خواهد شکست.
صحنۀ نمایشنامه را ببینید. از مدت‌ها پیش دنبال این هستند که در فلسطین دو دولت درست کنند؛ یک دولت برای مردم فلسطین و یک دولت هم به اشغالگران نامشروع هدیه کنند. اما چطور خیمه شب‌بازی می‌کنند؟ آرزو دارند که امروز ملت‌ها اجازه بدهند رژیمی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه به رسمیت شناخته بشود، ولو در بخش کوچکی از سرزمین فلسطین، اما چطور این آرزو را می‌خواهند به گرو‌ه‌های فلسطینی و ملت‌های منطقه بفروشند. یک چیزی می‌گویند، آن یکی چیزی مخالف می‌گوید، کنار هم می‌نشینند، آن می‌گوید سال 67، این می‌گوید نه خیر، ما 67 را قبول نداریم. بعد راه می‌افتد می‌آید پیش فلسطینی‌ها می‌گوید چه کنم؟ بالاخره این 67 را نمی‌پذیرد، حالا شما 67 را بپذیرید بگذارید قال قضیه کنده بشود.
دنیا بیدار است، بیدار باشید، اینهایی که امروز در سرزمین فلسطین به اصطلاح حکومت رژیم صهیونیستی تشکیل داده‌اند، همه عروسک هستند. اینها عددی نیستند که بخواهند تعیین تکلیف بکنند. حتی رئیس جمهور امریکا هم یک عروسک بیشتر نیست.
اینها همه نقش بازی می‌کنند. اصل نقش آفرینان و کارگردانان پشت صحنه هستند. ما آنها را می‌شناسیم و به وقتش به ملت‌ها معرفی خواهیم کرد. اما دغل کاری صورت می‌گیرد. آقا آمده پشت تریبون برای تمام ملت‌های منطقه تعیین تکلیف می‌کند. مردم سوریه باید این کار را بکنند. مردم مصر باید این کار را بکنند. دولت سوریه این کار را بکند. دولت مصر این کار را بکند. مردم ایران، دولت ایران، بحرین، یمن، لیبی!
شما چه کاره هستید؟ چه کسی به شما اجازه داده است در امور دنیا دخالت کنید؟ می‌گوید در خاورمیانه و شمال افریقا یک حرکت‌هایی است که ما راه انداختیم و حمایت و دنبال می‌کنیم‌. نقشۀ منطقه باید تغییر کند. اینها که همان حرف‌های آقای بوش بود. آقای بوش هم دنبال خاورمیانۀ جدید بود. می‌گوید این باید بشود این نباید بشود.
تو چه کاره هستی؟ زیر پایت خالی است. تو یک مهره هستی که به تو مأموریت دادند که با فریبکاری و البته با استفاده از سلاح و زور، بلکه بتوانی امریکا را نجات بدهی، بلکه بتوانی رژیم صهیونیستی را نجات بدهی.
البته نخواهی توانست. من یقین دارم با ایستادگی ملت‌ها و ملت ایران این آقایی که با فریبکاری آمده است ذلت بارتر و بدبخت‌تر از نفر قبلی صحنه سیاسی را ترک خواهد کرد.
این آقا برای آنکه بتواند یک بار دیگر رأی بیاورد و مردم امریکا را فریب بدهد، آمد یک کسی را که مدت‌ها بود در اختیار نیروهای نظامی امریکایی بود، خودشان او را مریض کردند و در حال مریضی کشتند، برای مصرف داخل. این با نفر قبلی چه فرقی می‌کند؟
نفر قبلی در منطقه یک میلیون نفر را کشت، او هم دارد می‌کشد و هر روز به پاکستان حمله می‌کند.
من می‌خواهم اینجا اعلام کنم گوشش را باز کند. نفر به نفری که در منطقه به زمین می‌افتد، خون او به پای دولت امریکا و شخص رئیس جمهور امریکا نوشته می‌شود و به فضل الهی در آیندۀ نزدیک دادگاه عدل ملت‌ها انتقام این خون‌ها را از سردمداران استکبار خواهد گرفت.
ادای فرمانرواها را دارد در می‌آورد. شما چه کاره هستید که در امور منطقه دخالت می‌کنید؟
همه باید هوشیار باشند. نقشۀ آنها نجات رژیم صهیونیستی، نظام استکباری و منافع امریکاست. ملت‌ها باید توجه داشته باشند. دشمنان اصلی ملت‌ها، امریکا، متحدینش و رژیم صهیونیستی هستند.
حق ملت‌هاست که در سرزمین خودشان آزادی داشته باشند. حق ملت‌هاست که حاکمیت خودشان را تعیین کنند. حق ملت‌هاست که انتخابات آزاد داشته باشند. حق ملت‌هاست که عدالت را برپا کنند. اما همه باید مراقب باشیم، جهت‌گیری علیه نظام سلطه، در رأس آن امریکا و موجودیت رژیم صهیونیستی باشد. همه باید مراقب باشیم. مبادا، مبادا، در نقطه‌ای ملتی مجاهدت کند، از چاله به چاه بیفتد.
همۀ ملت‌های منطقه باید هوشیار باشیم. هر سیاستمداری که در صحنۀ ملت‌ها بروز می‌کند و می‌خواهد اختیاردار بشود یا در عرصۀ حکومت صاحب منصب بشود، او را باید با معیار ضدیت با امریکا و رژیم صهیونیستی بسنجیم. چرا؟ به صحبت‌های رئیس جمهور امریکا برگردیم. او نقشه‌ها و طراحی‌ها را بر ملا کرد. همه باید هوشیار باشند.
باید از این مقطع عبور کنیم و به فضل الهی عبور خواهیم کرد. من یقین دارم خاورمیانۀ جدید و شمال افریقای جدید شکل خواهد گرفت، اما بدون سلطۀ امریکا و بدون وجود رژیم منحوس صهیونیستی.
آقا آمده راجع به ایران و جوانان و ملت ایران حرف می‌زند. این قابل اثبات است و اگر خدای متعال توفیق داد امسال در صحنۀ سازمان ملل این را اثبات خواهیم کرد که دیکتاتورترین دیکتاتورهای دنیا نظام امریکا و بعضی از نظامات اروپایی هستند. چه فرقی می‌کند یک یا دو نفر 20 سال، 40 سال، 50 سال بر یک کشور حاکم بشوند یا دو حزب صد سال حاکم باشند. چه فرقی می‌کند یک دیکتاتور در یک کشور باشد یا 15، 16 نفر پشت صحنۀ امریکا صد سال باشند، بعد تحویل فرزندانشان بدهند و فرزندان تحویل فرزندان بدهند. چه فرقی می‌کند؟
ظاهر را آرایش کرده‌اید که ملت‌ها را فریب بدهید. ما پشت صحنۀ شما را می‌بینیم. کدام گروه آزادی در امریکا می‌تواند به حاکمیت برسد. کدام آزادیخواهی توانسته در امریکا رأی بیاورد؟ محال است، مگر اینکه این نظام تغییر بکند که به فضل الهی در آیندۀ نزدیک تغییر خواهد کرد.
هر جا در سایر کشورها هم دیکتاتوری هست، ساخته و پرداخته و مورد حمایت قاطع شماست. در همین سرزمین ایران چند ده سال دیکتاتوری بود. یک دوره مورد حمایت استعمار پیر بود و بعد شریک برای خودش انتخاب کرد، امریکا و انگلیس با هم بودند. در منطقۀ ما و دورتر از منطقۀ ما در امریکای جنوبی و افریقا و آسیا هر جا دیکتاتوری هست، آدم آنهاست.
صدام آدم چه کسی بود؟ بعد که از حیز انتفاع ساقط شد، خودشان او را برداشتند و با ذلت بردند. بعضی‌های دیگر نیز همین طور بودند. بیست، سی سال به امریکا خدمت کردند، اما روزی که سیاست تغییر کرد و برای منافع امریکا نیاز به آرایش جدیدی در صحنه بود، گوششان را گرفتند و بردند.
این خنده‌دار نیست که رئیس جمهور امریکا به مهرۀ سی سالۀ خودشان زنگ بزند و بگوید تو کنار برو. بعد این را به حساب ملت‌ها بگذارد و بگوید ما در کنار ملت‌ها هستیم. اگر فکر می‌کنید ملت ایران فریب می‌خورد، اشتباه می‌کنید.
می‌خواهم به بعضی دولت‌های منطقه هم اشاره‌ای داشته باشم. همه باید حواس‌شان باشد. در دوره‌ای فریب خوردند و در کنار امریکا و صدام، سیاست‌های امریکایی را جلو بردند. امروز مراقب باشند فریب نخورند. یک بار بخشوده شدند، اما ملت‌ها کسانی را که به کرات یک اشتباه را مرتکب می‌شوند، نخواهند بخشید.
امریکا دوست مطمئن نیست. از برنامه‌های امریکا اطلاعات دقیق داریم که از برخی دولت‌ها برای پیشبرد اهداف‌شان استفاده می‌کنند، همان طور که از صدام استفاده کردند. اما به محض اینکه آن هدف برآورده شد، یا در تأمین هدف، نیازهایشان تغییر کرد، اینها را کنار خواهند زد.
ما خبر داریم که برای تمام کشورهای عربی نقشه کشیده‌اند. مواظب باشند، امریکایی‌ها دوست خوبی نیستند. اصلاً دوست نیستند، کسی فریب نخورد که نقشه‌های امریکا به دست آنها اجرا بشود. با ملت‌هایشان کنار بیایند و اجازه بدهند ملت‌ها انتخاب آزاد داشته باشند و حقوق ملت‌هایشان را بپردازند و به ملت‌هایشان احترام بگذارند.
امروز نقشۀ امریکا این است که ملت‌ها و دولت‌های منطقه را در برابر هم قرار بدهد. جنگ شیعه و سنی و عرب و عجم راه بیندازد. همه باید هوشیار باشند.
البته به لطف خدا نظام سلطه در حال افول و اضمحلال است. باور من این است که اینها دست و پا زدن‌های آخر است و ان‌شاءالله ملت‌های منطقه و جهان در آیندۀ نزدیک، همان‌طوری که سقوط امپراتوری مارکسیستی را به چشم خود دیدند، سقوط امپراتوری سرمایه‌داری را هم به چشم خود خواهند دید.
ملت ایران پشتیبان و در کنار همۀ ملت‌هاست. خواهان پیشرفت، عزت، عدالت و کرامت برای همۀ ملت‌هاست. این خط روشن ملت ایران است و به فضل الهی تا آخر این راه نورانی را ادامه خواهد داد.
جملۀ آخر، به ملت‌ها وعده می‌دهند که ما به شما وام می‌دهیم، سر ملت‌ها منت می‌گذارند. شرط سیاسی می‌گذارند و می‌گویند اگر در مسیر ما حرکت کنید، ما به شما وام می‌دهیم تا اقتصاد خودتان را بسازید.
آیا این حرف غیر از ترجمۀ جدید حرف دوران استعمار است؟ من می‌خواهم به دولت‌ها و ملت‌های منطقه و شمال افریقا و همه جای جهان اعلام آمادگی کنم اگر امریکا و دوستانش خواستند با شرط‌های سیاسی به شما وامی بدهند و به اقتصاد شما کمک کنند، ملت ایران اعلام آمادگی می‌کند که همۀ دستاوردهای صنعتی، کشاورزی و علمی و فناوری خود را بدون کوچک‌ترین درخواست سیاسی و با شرایط بسیار آسان در اختیار شما قرار بدهد.
ما آمادگی داریم صنعت تمام کشورهای اسلامی و صنعت نفت کشورهای تولید کنندۀ نفت را نوسازی کنیم و در صنعت سد و شبکۀ آب و خودرو و ماشین آلات و صنایع گوناگون در کنار آنها باشیم. اگر آنها با تحمیلات سیاسی وامی می‌دهند و سرمایه‌گذاری می‌کنند، ملت ایران همین کار را با دوستی و برادری خواهد کرد و من مطمئنم که آیندۀ منطقه و جهان از آن صالحان و مؤمنان و عدالت طلبان خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات