صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۷  ، 
کد خبر : ۲۳۱۶۲۶

متن کامل مستند"روزهای پس از الماس"

MI6 بعد از این فضاحت مجداد نوری زاده را مامور تشکیل کنفرانسی دیگر در 18 دسامبر مغایر با 27 آذر سال جاری می کند تا با گرد هم آوردن سران ضد انقلاب اعم از سلطنت طلبان ، گروه های کومونیست و گروه های اختلاف افکن به اصطلاح قومی به مباحثی نظیر ایجاد شبکه های شبهه و اختلاف در مسائل داخلی و روز بپردازند.

مستند "روزهای پس از الماس" چهارشنبه شب از شبکه سوم سیما پخش شد.

متن کامل مستند "روزهای پس از الماس"

 مستند "روزهای پس از الماس" چهارشنبه شب از شبکه سوم سیما پخش شد. متن این مستند بدین شرح است: پنج ماه زمانی بود که اردوگاه اپوزیسیون سر در گم و آشفته به یک مستند فقط 30 دقیقه ای واکنش نشان دهد، واکنش هایی که گاه خشم آلود و بیشتر مضحک بودند.

رادیو زمانه 20 خرداد 1390: یک فیلم اطلاعاتی جمهوری اسلامی ظاهر شده است و ادعاهایی را مطرح می کند.
مصاحبه بنی صدر با رادیو زمانه : آقای مدحی آنها را دست انداخته  و به بازی گرفته است. 
رادیو فردا 20/3/1390 :اینها اینقدر احمقند که این بساط را در دنیا راه می اندازند و با گردن شکسته از همه جا می آیند بیرون و حیثیت اپوزیسیون را بردند.

واکنش تلویزیون های ضد انقلاب درباره الماسی برای فریب: اینها حیثیت اپوزیسیون را برده اند . ببینید اپوزیسیون پس از 32 سال چطور پخش و پلا و بی ارزش شده است.

واکنش رادیو های ضد انقلاب درباره الماسی برای فریب: سازمان اطلاعات  امنیتی اسلامی بسیار  نیرومند است و اپوزیسیون نباید بهای کمی به او بدهد. ما در این  30 سال  نشانی از یک پیدایش اپوزیسیون ماندگار و توانا نمی بینیم و شور بختا که با مخالفینی روبرو هستیم  که نتوانست خود از گزند نفوذ عوامل جمهوری اسلامی کنار بماند.    
 
البته به راحتی از کنار صدای شکست خورده نوری زاد نمی توان گذشت؛

صدای نوری زاده(با حالت گریه): اصلا باورم نمی شه

حالا پس از این روزهای تلخ برای لژ نشین های شکست خورده ، واشنگتن ، تلاویو زمان آن رسیده تا وعده الماسی برای فریب محقق شود و بخش های کوچکی از اطلاعات به دست آمده در این پروژه و نحوه اجرای آن افشا شود و مستند روزهای پس از الماس مروری است بر آنچه که در این مدت چند ماهه در این لژ ها گذشت. 
**  روزهای پس از الماس

در برنامه تلویزیونی "ما هستیم" نوری زاده خطاب به شهرام همایون می گوید:

نوری زاده: "درود بر شما شهرام همایون عزیزم"

شهرام همایون با خنده پاسخ می دهد: "خب شما هم این فیلم را دیدی؟"

نوری زاده با صدای شکست خورده: "بله"

از این شیپور در این مستند نواهایی نواخته شده که این مدت برای تحویل اسناد آن بسیار ناچیز به نظر می رسد؛ محمدرضا مدحی برای اولین بار در این اتاق حرفهایی را زد که حالا بخش های دیگری را قصد دارد بازگو کند.

و امروز اینجا همان اتاق معروف است، با دکوراسیون کابوس گونه و گیج کننده برای دشمن و پیروزمندانه برای خودی

گفتگوی نوری زاده با بی بی سی مورخ 16/4/1390 : من تصور می کنم مدحی هنوز در تایلنده، آن فیلم و آن اتاق و آن دکوراسیون در تایلنده، آخه یک حسی خدا به شما داده، دکوراسیون رو نگاه کن، اون مبلمان، آقای مدحی را، ‌کسانی دیگری که آنجا رفته اند دیده اند، من اعتقاد دارم آن فیلمی که گرفته اند، ‌در  ایران گرفته نشده، آن فیلم به نظر من در ازمیر ترکیه گرفته شده ...

ویژه برنامه صدای امریکا در مستند الماسی برای فریب/ نوری زاده: من اعتقاد دارم آن فیلم در ایران گرفته نشده و در ازمیر ترکیه است

گفتگوی نوری زاده با تلویزیون سلطنت طلب/ شهرام همایون: فضای خانه ای که دارد در آن صحبت می کند به نظر نمی رسد فضای یک خانه ایرانی باشد

نوری زاده: آقای همایون این خانه به طور قطع در بانکوک است

تهران. پائیز 1390 / مدحی: قبلا هم با شما صحبت کردم نمی دانم الان اینجا ازمیر است؛ مالزیه، ‌تایلنده، ترکیه است، ایران؟ تهرانه؟ هرکجا هست بعدا معلوم می شود کجاست کدام خیابان است، کدام کوچه، ‌کدام پلاک؟ حالا بحث این جداست. هر کس هر جور دوست دارد فرض کند

مهم نیست که محمدرضا مدحی الان کجاست! چرا که او در ادامه خواهد گفت که در این روزهای پس از الماس فریب، واکنش هایی که شاهدش بوده است چگونه ارزیابی می کند...

مدحی: در این مدت پس از پخش فیلم الماسی برای فریب بازتابی که در خارج از کشور داشته من خیلی وقت گذاشتم. مطالبی که نوشتم، پاسخ های احمقانه و بی جایی که دادند ضد و نقیض هایی که داشته اند، حرف هایی که با مستنداتی که ما داریم کذب محض آورده اند.

روایت تناقض ضد انقلاب حکایت از این سند مثنوی هفتاد من دارد که تا درون کاخ سفید هم کشیده شده است. زمانی که امریکایی ها گفتند هیچ ارتباطی با مدحی نداشتند و حتی اسم او را هم نشنیده اند.

مدحی درباره فیلمی که پاییز 90 از بی بی سی پخش شده، اینگونه می گوید: در فیلمی که بی بی سی پخش می کند در قسمت اول آلمان است و من ان صحبت ها را کرده ام و خیلی صحبت های دیگر هم کرده ام که دلایل منطقی و اطلاعاتی خودش را دارد.


تصاویری ضبط شده از حضور مدحی در آمریکا پخش می شود. مدحی درباره این تصاویر می گوید: در قسمت دوم فیلم چرا نگفتند آنجا کجاست؟ چرا پنهان می کنند؟ من می خواهم ببینم آن محل دوم که نشان می دهند کدام هتل و در کدام کشور واقع شده است؟ این مشخص است که آمریکا ست و جای دیگری نیست. این همان سفری است که از سعودی به آمریکا رفتم.

حالا اگر سند اثر انگشت ورود مدحی به ساختمان یک مرکز لابی سیاسی در خیابان منتهی به کنگره آمریکا برای حضور مدحی به خاک امریکا کفایت نکند، اعترافات تلویزیون وابسته شان را چگونه انکار می کنند؟

مدحی: آمریکایی ها تکذیب می کنند هرگونه دیدار با من را. در همان صدای امریکا امیر فرشاد ابراهیمی تایید می کند دیدار من را با افسران آمریکایی.

تلویزیون صدای آمریکا/ امیر فرشاد ابراهیمی: از طرف وزارت امور خارجه برای دعوت از مدحی به بانکوک رفته بودم. من با مسئولین ذیربط وزارت امورخارجه امریکا عنوان و گذشته وی را در میان گذاشتم و متعاقب آن من طبق وظیفه ای که در کمیته نجات داشتم از طرف وزارت امور خارجه امریکا به بانکوک رفتم و 9 و نیم الی 10 صبح من و مدحی در سفارت آمریکا بودیم تا پاسی از شب. در جمع بندی آخر مسوول امنیتی از مدحی خواست و گفت که امکانات به شما می دهیم.

خبرنگار صدای آمریکا خطاب به ابراهیمی: چه کسی از شما خواست که به تایلند بروی برای دیدار ایشان؟

امیر فرشاد ابراهیمی: به طور مشخص کمیته نجات که زیر نظر وزارت امور خارجه آمریکاست.

مدحی: یکسری اطلاعات را به من داد، سندی داریم که دست خط خودش هست و او اطلاعات مهمی را به من داد و اصرار کرد که این مساله امانت بماند.

البته توقعی نیست که هیلاری کلینتون حالا دیدارش را با مدحی تایید کند. چرا که این اولین بار نبوده است که آمریکایی ها پس از شکست و رو شدن اسناد دیدارهایشان برای کارشکنی علیه دولت ایران، آن را کتمان می کنند.

اما این اسناد و اظهارات آنقدر متقن و مبین هست که حاشا پذیر نباشد. اوج این تبری جستن ها و فرار کردن از ارتباط با مدحی زمانی مضحک تر می شود که علیرضا نوری زاده این اظهارات را کتمان می کند.

علیرضا نوری زاده: اسنادی که برای من فرستاده بلافاصله با جمال نگاه کردیم و دیدیم که تمام این اسناد جعلی است. من هم دیدم اصلا حرفی نمانده. باور نمی کنید که من به اندازه 200سند از او دارم که 199سند آن جعلی است و خودش درست کرده است. حتی من در روزنامه آنها را چاپ نکرده ام. بالاخره من هم عمری روزنامه نگار بودم و فرق سند جعلی و درست را می دانم. شما از من ندیدید که یک سند مدحی را اینجا اعلام کنم یا به چاپ برسانم .حالا اینقدر این مساله جالب است و ادامه دارد.

مدحی: نوری زاده کنفرانس می گذارد و اعلام می کند مدحی دریای اطلاعات است.

نوری زاده در سمینار: من که بچه نیستم و بعد از این همه سال صدها نوشته رفته ام و اعتبارش را چند جا داده ام و تایید کرده اند. مدحی دریای اطلاعات است.

مدحی: یکی از نکات مضحک در صحبت های نوری زاده این است که می گوید من یک ماه اول او را دیده ام و با او صحبت کرده ام و دیگر ارتباطم با آنها قطع شده است. نوری زاده کسی است که یک خلاء داشت. یکسال با من ارتباط دارد و حالا می گوید من 13سال است که او را می شناسم.

نوری زاده در سمینار: آدمهای منافع من در درون دستگاه های ایران هستند.ما بدون آنها نمی توانستیم کاری انجام بدهیم. محقق من برایم یک ایمیل فرستاد و از وسط قلب امنیت ایران فاش کرد برای من. الان با ماست یک محقق به نام محمد رضا مدحی.

مدحی: نوری زاده من را تایید می کند و به چند سرویس گارانتی می دهد که 13 سال است من را می شناسد. از طرف دیگر می گوید من نمی خواستم با تو حرف بزنم. از سوی دیگر در پایان سال 2010 که فایل صوتی آن هم موجود است می گوید از خدا خواسته بودم. من می پرسم راست می گویید؟ می گوید الهی بمیرم یا بچه هایم بمیرند اگر دروغ بگویم.

نوری زاده: الان جمال قطع کرد که عکس تورو دیدم و گفتم خدایا میشه الان باهاش تماس بگیرم؟

تلویزیون دولتی انگلیس یعنی بی بی سی هم که 72 ساعت نخست در پخش الماسی برای فریب سکوت پیشه کرده بود با نمایش دادن چند تصویر سعی کرد تا آنگونه القا کند که مدحی قصد پناهندگی داشته و در بین ضد انقلاب نفوذ نکرده است.

او برای پناهنده شدن و یا حتی ویزا گرفتن در این کشورها مشکل داشته است اما خود مدحی این تصاویر را اینگونه پاسخ می دهد:

مدحی: می گویند که ایشان به دنبال پناهندگی بوده است و ما دو سند محکم برای این امر داریم که اولی این است که من وقتی به آلمان میرفتم با وجود اینکه دارای ویزای شینگن هستم و شما این را میبینید اما در برگه ی ورود سیاسی ام مهر ورود به کشور المان میخورد برای من و وقتی وارد میشویم به آنجا استاندار مونیخ از بنده تقاضا میکند که ما پناهنده شویم و من نمی پذیریم و میگوید پس جونت در خطر است و از من امضا میگیرد که متن آن هست، تصویر هست، امضای من و مسئول مربوطه و مهر آن. کشور آلمان بر اساس چه مناسبتی با وجود داشتن پاسپورت و ویزای شینگن و دارای ارتباط در ورقه سیاسی من، به من و همراهانم مهر میزند نه به ویزای من ، آیا این غیر از این پیام دارد که می خواهد ما یک همکاری گسترده داشته باشیم؟ رابطه پنهانی و سیاسی؛ آیا ادله ای غیر از این دارد؟ و این جواب پناهندگی است. و باز صوت مهرداد خوانساری را داریم که از من می خواهد با خانواده و همراهانم در فرانسه اقامت و زندگی کنم.

فایل صوتی ارتباط تلفنی خوانساری و مدحی:

خوانساری: شما را بیاوریم با خانواده تا در فرانسه مستقر کنیم و از شما محافظت کنیم.
مدحی: آن موقع میگویند حرف آمریکایی ها و انگلیسی ها و فرانسوی ها را می زند، من از آنجا نگرانم.

پاسخی که مدارک و مستندات هم آن را تایید میکند این برگه ورود مدحی به خاک آلمان است. او دارای ویزای شینگن بوده و نیازی به اجازه ورود دیگری نداشته ولی از وی خواسته میشود تا برگه ی پناهندگی را امضا کند تا از آن کشور خارج نشود.
امتناع مدحی ازامضای پناهندگی و پذیرفتن مسئولیت جانی خود و خانواده اش که در این سند به روشنی مشهود است و حکمی شد بر اخراج وی از آلمان  و ساخته شدن همین تصاویر .

مدحی: با این وجود من از 1/12/2000 یعنی تقریبا 13 روز بعد از آلمان خارج می شوم، با یک ساعت و 45 دقیقه تاخیر در پرواز

در اقدامی دیگر شبکه ی بی بی سی سفارش خارجی سرویس امنیت انگلیس MI6  ودستور  MI5  بخش داخلی آن ، نوری زاده به استودیو بی بی سی فارسی خوانده می شود تا با بازی گرفتن این مهره سوخته لا اقل مقداری آب رفته به جوی باز گردد.

مجری بی بی سی خطاب به نوری زاده: آقای نوری زاده، با آقای مدحی دیدم مصاحبه تلفنی بود و صحبت کردید و هندوانه زیر بغل او گذاشتید.

نوری زاده: شدید ...

البته MI6 بعد از این فضاحت مجداد نوری زاده را مامور تشکیل کنفرانسی دیگر در 18 دسامبر مغایر با 27 آذر سال جاری میکند تا با گرد هم آوردن سران ضد انقلاب اعم از سلطنت طلبان ، گروه های کومونیست و گروه های اختلاف افکن به اصطلاح قومی به مباحثی نظیر ایجاد شبکه های شبهه و اختلاف در مسائل داخلی و روز بپردازند و ضمن آن کمک های خارجی را تجمیع کنند اما باید صبر کرد و دید آیا افرادی نظیر مدحی باز هم از این جلسه ها خواهند گفت یا خیر ؟

کمی آن طرف تر امیرحسین جهان شاهی و مهرداد خوانساری تا دو هفته به تلفن های خود پاسخ نمی دهد مگر تلفن هایی که با خط سبزشان که فقط مشاور امنیتی تل آویو با آن تماس میگیرند تا شاید راه نجاتی از انتقاد های هم سفرگان حاصل شود.

امیر حسین جهان شاهی: سردار مدحی مثل تمام کسانی که از داخل حکومت به ما وصل میشوند امتحانات لازم را برای اینکه ما مطمئن شویم این اشخاص 1. جاسوس حکومت نیستند 2. امکاناتی که میگویند در دسترس دارند از آنان انجام شده . بنابراین امروز به طور روشن میگویم سردار مدحی را ما به عنوان یک عنصر نفوذی یا جاسوس حکومت اسلامی نمیشناسیم .


مدحی: مجموعه ای که جمع شدند برای بر اندازی نظام تمام تست هایی که لازم است روی من انجام دادند و من تمام این تست ها را پاس کردم.

پس از چند روز، کنفرانس مطبوعاتی برگزار می شود بدون آنکه حرف جدیدی در آن زده شود و البته اینبار هم "اختی آنوس " یعنی این زن حضور دارد، فردی که دارای این فایل صوتی است:

صدای مدحی: سلام خانم اختانس

اختانس: سلام

مدحی: خانم اختانس لطفا تصاویر دوربین نیکارو و لموند که لحظه ای دست دادن من با آقای جهانشاهی را دارند می خوام.

اختانس: من همه چیز را به ایمیل شما امروز در 40 دقیقه آینده ارسال می کنم،‌ تصویر بردار داره ویرایش فیلم را تمام می کند.

این زن رابط سازمان جاسوسی موساد با جهانشاهی و در عین حال افسر اطلاعاتی این سازمان است که مستقر در پاریس می باشد. جهانشاهی و خوانساری در مشاوره های چند روزه خود با آند و اختانس تنها توانسته اند این پاسخ ها را ارائه دهند.

مدحی: از جمله مواردی که می توان گفت خانمی است که اختانس صدایش می کنند، افسر اطلاعاتی اسرائیل که شما این را دو جا می بینید ، یکی در پاریس یکی در کنفرانسی که امیرحسین جهانشاهی و مهرداد خوانساری در لندن گذاشته اند. این خانم اونجا هست، به عنوان یک نمونه بارز

البته جای تعجب ندارد که این 2 نفر چنین پاسخ هایی را در برابر فضاحت به بار آمده ارائه کنند چراکه پروژه الماسی برای فریب آنقدر پیچیده بود که خود خوانساری ناخواسته به بازیگر عملیات نجات خانواده مدحی تبدیل شد

مدحی: ما از روزها قبل مدیریت کردیم، مهرداد خوانساری همراه من را با صحبت هایش راضی کرده که اینها برگردند ایران.

صدای مدحی: شما می خواستی با خانم من صحبت کنی که یه چیزایی بگی درسته؟
صدای خوانساری: بذارید فردا شب، چون الان دیگه یه خورده یادم رفته ، انقدر خسته ام
صدای مدحی: همین قضیه که اینجا ناامنه و دیگه نمی تونه بمونه و این صحبت ها دیگه ...

عملیات نجات اینگونه با بازی خوردن این افراد شکل می گیرد

مدحی: به دست خود همین افراد کاری می کنیم، مدیریتی انجام می دهیم که همراه من را راضی کند که برگردد ایران

صدای همسر مدحی: سلام علیکم
صدای خوانساری: سلام، فقط می خواستم تاکید کنم که صحبت هایی که ما اخیرا داشتیم با سردار راجع به این ماجراهایی که هست خیلی همه ما نگران وضع شما هستیم.
صدای مدحی : این قضیه که نباید توی خونه بمونین، این ها را هم توضیح دهید
صدای خوانساری: حرفی که سردار می زند باید در این مرحله جدی تر گرفته شود
صدای همسر مدحی: بله متوجهم

و حالا مدحی از این روزهایش هم می گوید:

مدحی: اینها تا حدی به من تکیه کرده بودند که یک روز قبل از پخش فیلم مستند الماسی برای فریب می آیند اعلامیه می دهند که می خواهند کودتا کنند و روی من تکیه کردند و ما مثلا می خواهیم کودتا کنیم،اغتشاش کنیم و چه کارهای دیگری؛ این در حالی است که که من در کنار همسرم ، مادرم ، خواهرم ، در کنار اینها هستم ، اونا اطلاعیه می دهند که با تکیه به من می خواهند کودتا کنند؛ یک روز قبل از پخش فیلم الماسی برای فریب
چون باور نمی کردند که نظام یک همچنین ضربه مهلکی به آنها بزند ، بعدهم که پیداشون می شود می آیند بحث ربایش من را مطرح می کنند یا تحت فشار قرار دادن خانواده من را، من توی این مدت دخترم را شوهر دادم، همین مدتی که آمدم ایران ، خب این چه ربایشی است من دخترم را شوهر دادم ... یا مثلا خانواده ام تحت فشار است و اینجور حرفها...

و نکته پایانی اینکه چگونه می شود این همه سند و مدرک را غربی ها و بویژه آمریکایی ها فقط با کلمه ای به نام تکذیب پاسخ گویند در حالی که اسناد، تصاویر و مدارک مستدل نشان از ساماندهی ضد انقلاب و گروه های مسلح و تروریست ها در پناه آمریکا و دیگر کشورهای غربی دارد.
ولی در عین حال آنها به خود اجازه می دهند به جای پاسخگویی حقوقی این مدارک با یک پروژه ساختگی، فردی را که با توصیف نزدیکانش قابلیت انجام کارهای روزانه اش را ندارد به عاملیت سناریوی ساختگی ترور سفیر عربستان نسبت دهند...

باشگاه خبرنگاران

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات