تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۹  ، 
کد خبر : ۲۴۲۶۷۷

چگونه می‌توان دغدغه‌ی حمایت از تولید ملی را ایجاد کرد؟

اشاره: اگر منش ملی در یکایک افراد ایرانی درونی شود و جامعه‌پذیری این موضوع را شاهد باشیم، تک تک کنش‌گران و شهروندان ایرانی در دفاع از شخصیت و حصارشان وارد میدان می‌شوند... مقدمه: «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» شعاری است که اگر از حالت شعاری و ویترینی بیرون آید، شاه کلید باز شدن گره تاریخی در سرزمین ایران به شمار میرود و گامی بلند برای حرکت در مسیر توسعه است. با این وجود اما حمایت از تولید ملی نیازمند شکل گیری «فرهنگ مصرف کالاهای داخلی» است که این موضوع نیازمند برنامه ریزیهای دقیق و ظریفی است و نمیتوان انتظار داشت در کوتاه مدت، به ثمر برسد. تحقق این امر اما در پرتو شکل گیری «شخصیت» و «منش ملی» امکانپذیر خواهد شد و این شخصیت ملی، با صداقت، شفافیت و اعتماد سازی به وجود میآید. اضلاع «منش ملی» را فرهنگ، اجتماع و دین شکل میدهد و هر کدام از این سه ضلع، نقش مهمی در شکل گیری شاکله ی شخصی ملی دارند؛ منشی که میتواند با فراهم آمدن زمینه های مشارکت، حمایت از تولید کالای ایرانی را به دغدغه ی یکایک شهروندان ایرانی مبدل سازد و از این مسیر، پیشرفت و حرکت در مسیر تعالی را رقم زند. این راه اما پیچ و خم های بسیاری دارد و برای دستیابی به فرهنگ، منش و شخصیت حمایت از تولید ملی با چالشهایی مواجه ایم که کار کارشناسی و بهره گیری از نظرهای خبرگان امر را میطلبد. در این زمینه به سراغ دکتر «اصغر مهاجری»، جامعه شناس و استاد دانشگاه رفته ایم تا شعار امسال را از منظر جامعه شناختی مورد واکاوی قرار دهیم. وی عضویت در هیأت علمی دانشگاه و تدریس در مقاطع دکترا و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران (دانشگاه تهران، شهید رجایی، علوم و تحقیقات، تهران مرکز، امام حسین(علیه السلام) و...) را تجربه کرده است.

* «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» شعاری است که مقام معظم رهبری با بیان آن محور و جهتگیری تمامی حرکتهای امسال را معین فرموده اند. از نگاه شما، شعار امسال از چه زوایایی دارای اهمیت کاربردی است؟
** ایران در 100 سال اخیر تلاش کرده است تا از روشهای مختلف فرآیند توسعه را به سرانجام برساند. اما این حرکتها چون با گام های بلند همراه نبوده، توفیق چندانی نداشته است. شاید شاه کلید این چالش در شعاری باشد که مقام معظم رهبری امسال فرمودند. به تعبیر دیگر جامعه ای که قادر به تولید ملی نباشد و نتواند بر اساس منش ملی و نقش ملی خود، فضا و سپهر دارای خلاقیت تولید کند، قادر نخواهد بود مسیر فرآیند توسعه را به سلامت طی کند.
* آقای دکتر، حمایت از تولید ملی چگونه محقق میگردد؟
** عبارت به ظاهر ساده ی «تولید ملی» نیازمند حمایتی به نام «فرهنگ مصرف کالاهای داخلی» است. این فرهنگ، قائم به شرایط بسیار سخت و پیچیده ای است و در واقع مصرف کالاهای داخلی نیازمند جمع شدن مجموعه مفاهیم و مبانی برای به وجود آمدن نظامی است که یکی از کارکردهای این نظام و نتیجه یآن هدفگذاری و برنامه ریزی درست و برنامه ی راهبردی کوتاه مدت آن، فرهنگ مصرف تولیدات ملی است.
* پس چگونه میتوان به فرهنگ حمایت از تولید ملی با مصرف کالای داخلی، دست یافت؟
** توجه به برخی از تجربه های بین المللی میتواند ما را به هدف نزدیکتر سازد. زمانی که غرب در خواب بود، پروتستانتیسم با دمیدن روح سرمایه داری در غرب، کار بیشتر و مصرف کمتر، پس انداز و گناه بودن راکد ماندن سرمایه و واجب بودن گردش مالی منجر به ایجاد یک نظام مالی پویا شد. در اسلام و بر اساس ادبیات قرآنی نیز، اسراف تقبیح شده و با مصرف مناسب میتوان پس انداز و سرمایه ها را مدیریت کرد. توجه به این مسائل یک «منش و شخصیت ملی» را ایجاد میکند که این منش ملی به نوبه ی خود، تولید ملی را ایجاد و هدایت میکند.
یک بخش از تولید ملی، اعتماد به نفس، اعتماد، شفافیت و اقتدار است که موجب ترویج و توسعه ی فرهنگ مصرف کالاهای ملی میشود. به دیگر بیان اگر افراد جامعه به شخصیت و منش ملی برسند، همین شخصیت و منش آنان را به مصرف کالای ملی میرساند چرا که در سایه ی منش ملی، کالاهای تولید داخل، از شفافیت و صداقت برخوردار است و برند پیدا میکند و منش ملی به درجه ای از اطمینان رسیده است که مردم میتوانند به کالای تولید داخل اعتماد کنند چرا که دیگر نگران نیستند و میدانند کالای داخلی از توان و ظرفیت مصرفی خوبی برخوردار است.
بنابراین به زعم شما اگرچه ظاهر این شعار اقتصادی است اما زیر بنای تحقق آن فرهنگی است و تولید ملی ابتدا باید در ذهن و باور مردم ما تغییر کند.
کاملاً درست است نه فقط در حوزه ی فرهنگی بلکه مثلثی مرکب از فرهنگ، اجتماع و دین همان گونه که زیر بنای شخصیتی ما را می سازد، میتواند منش ملی را نیز در ما به وجود آورد. در آن صورت است که مصرف ملی هم با اقتدار و افتخار اتفاق میافتد. در واقع میتوان گفت یک جز از منش و شخصیت ملی، تولید ملی و جزءِ دیگر، مصرف ملی است.
* شما از شکل گیری شخصیت و منش ملی سخن میگویید. این دو عامل مهم برای طی مسیر توسعه و تحقق حمایت از تولید ملی چگونه شکل میگیرد؟
** پایه های شخصیت و منش ملی اعتماد و اطمینان است که این اعتماد هم در سایه ی شفاف سازی و صداقت به وجود میآید. یگانه سازی شخصیتی و قرار دادن اطلاعات در ظروف شیشه ای، اصلیترین شرط برای شکل گیری شخصیت و منش ملی است. البته در این جا میخواهم از نگاه جامعه شناسانه نقدی به فضای موجود در جامعه وارد کنم؛ این که ما در بسیاری از موارد از این فضای شفافیت و اعتماد فاصله ی زیادی گرفته ایم و حتی قدرت نقد کردن و نقد پذیری را هم نداریم.
* و شاید بتوان ریشه ی بی اعتمادی مردم به کالای ایرانی را در همین مسأله جستجو کرد؛ درست است؟
** بله دقیقاً؛ تا زمانی که مردم جامعه شخصیت و منش ملی را پیدا نکنند، نیازی به دفاع از تولید ملی ندارند. اما اگر منش ملی در یکایک افراد ایرانی درونی شود و جامعهپذیری این موضوع را شاهد باشیم، تک تک کنشگران و شهروندان ایرانی در دفاع از شخصیت و حصارشان وارد میدان میشوند که در ادبیات دینی از این موضوع به امر به معروف و نهی از منکر تعبیر و بر اساس نگرش جامعه شناختی پویایی گروه پیدا میشود.
به طوری که کارکنان یک تولیدی که محصولاتش به سطح برند رسیده است، خود را از تولید کننده جدا نمیبینند و برای آن که برندشان در سطح جامعه خراب نشود، حاضراند اگر اشکالی به وجود بیاید بدون آن که جبری در کار باشد، به شکل داوطلبانه مشکل را برطرف سازند. چنین فضایی باید بر اساس یک فرآیند جامعه پذیری در بین مردم کشورمان نهادینه و درونی شود و هر کدام از ما سربازی باشیم که برای دفاع از کیان شخصیت ملی خودمان دفاع کنیم و این کار بسیار ظریف، عمیق و مدبرانه ای را میطلبد که نخستین مورد آن این است که از فضای شعار و ویترینی بودن مسائل بیرون بیاییم.
* آیا میتوان برای بی توجه ی به مصرف کالای ایرانی و اسطوره شدن اجناس خارجی در نزد مصرف کننده ی ایرانی ریشه ها و شاهد مثالهای تاریخی نیز ارایه کرد؟
** بله، به طور قطع؛ جامعه ی ایرانی بنا به دلایل جغرافیایی و تاریخی که چند هزار سال هم سابقه دارد، جامعه ای نا امن است و این نا امنی سبب شده تا ما در رفتارهایمان جوری باشیم که به قول «کافمن» پشت صحنه و روی صحنه ی رفتارهایمان یکی نباشد. دوگانه شدن شخصیت، ظاهر سازی و بزک کردن رفتاری و تفاوت درون و بیرون، در حوزه ی اقتصاد و تولید کالا حتی عملیاتی شده است. بزک کردن کالاها آن قدر تکرار شده که مصرف کننده ی ایرانی به راحتی به آن اعتماد نمیکند مگر این که موجی از هیجان و یک عزم و بسیج ملی اتفاق بیفتد و ما هم متعهد شویم از این حالت دوگانگی بیرون بیاییم. در این صورت به دلیل عرق ملی بالای ایرانیها، حمایت از کالاهای داخلی را شاهد خواهیم بود. چرا که خرید کالای داخلی یعنی تولید ملی، پیشرفت و پشتیبانی از خلاقیت.
* آقای دکتر! آیا تمام مهجوریت تولید ملی به بیاقبالی مردم نسبت به کالای ایرانی باز میگردد یا در این میان میتوان سهمی هم برای دولت قائل شد؟
** به طور یقین بخشی از این مشکل به دولت بر میگردد. ما چون نفت داریم و دولت وابسته به نفت، متکبر، غافل از بخشهای دیگر و نسبت به شهروندان و تولید کنندگان بیتوجه است. بنابراین تولید کننده به دلیل آن که صادرات ندارد و سرمایه اش باز نمیگردد، قادر به تجربه ی روشهای جدید نیست. از سوی دیگر نیز این فضا به بازار دلالی در کشور دامن میزند و افراد با میان بر دلالی، ره صد ساله را یک شبه میپیمایند.
* شما گفتید فرهنگ، اجتماع و دین سه ضلع مثلثی هستند که شخصیت ملی را میسازند. بنابراین میتوان مطابق فرمایشات رهبر فرزانه ی انقلاب، مصرف کالای داخلی را برای مردم به یک فریضه تبدیل کرد، درست است؟
** بله؛ دین اسلام دین مقتضیات زمان و یکی از پویاترین دینهاست که با جامعه همراه میشود و انسانها را بالا میکشد تا به خدا برسند. مبانی این دین آن چنان به روز میشود که فرد مسلمان حس میکند از لحاظ رفاهی، اقتصادی، نشاط و همه زمینه ها با دینداری به زندگی خود رونق میبخشد اما اغلب با این دین به صورت کلیشه ای برخورد میشود و این یک عادت شده است. ما دین را در بخشهای تکراری مشاهده میکنیم و این سبب میشود تا دین نتواند خود را به روز کند. در حالی که دین به دلیل نفوذ بالایش میتواند حتی به مصرف کالا ورود پیدا کند و با درک هوشمندانه، جامعه شناسی اقتصادی و روانشناسی، ذائقه ساز باشد.
* آقای دکتر! چگونه میتوان از دین برای فرهنگ سازی مصرف کالای داخلی کمک گرفت؟
** در واقع میتواند بخش اعظم سخنرانیهایی که در مجالس و منابر صورت میگیرد به این موضوع اختصاص پیدا کند و بنابراین بر عهده ی سخنرانان و متولیان دینی کشور است تا مسائل دینی و منبری را با مسائل روزمره ی مردم و تقویت شعار امسال در هم آمیزند. دین اسلام، دین بسیار کاملی است که بر فرهنگ کار و تلاش تکیه ی ویژه ای دارد. اما تغییر یک رفتار و یک فرهنگ، نیازمند آن است که نظام های آموزشی و فرهنگ ساز نظیر آموزش و پرورش، نظام رسانه ی ملی و نظام اجتماعی کننده ی خانواده باید به صورت هماهنگ و رصد شده بر یک خط درست و دقیق و نه به صورت جزیره ای درگیر کار شده و به سمت و سوی مصرف کالای داخلی و بالا بردن عزت نفس ملی و اعتماد ملی حرکت کنند. این در حالی است که در شرایط کنونی، مدرسه، خانواده و رسانه ی ملی الگوهای مصرفی متفاوت و گاه متضادی ارایه میدهند که این عدم وحدت نگرشی و بینشی در حوزه ی فرهنگ آفتی بزرگ است که موجب میشود هر آنچه رشتهایم، پنبه شود.
* به نظر میرسد بعضی از اقشار جامعه مانند زنان یا جوانان نقش مؤثرتری در تحقق حمایت از تولید ملی ایفا مینمایند. نظر شما در این باره چیست؟
** بله؛ زنان نقش بسیار مهم و برجسته ای در عرصه های اقتصادی دارند. اگر ما بتوانیم از ظرفیتهای آنها بر اساس محله محوری در شهرها استفاده کنیم، بخش اعظمی از اصلاح فرهنگ مصرف اتفاق میافتد. اما ما هنوز مصرف کردن را بلد نیستیم و این موضوع در تمام بخشها از مصرف دارو گرفته تا تلویزیون خودنمایی میکند. کسی که مصرف کردن بلد نیست، پس به مصرف تولید داخلی هم نمیتواند توجه و الزامی داشته باشد. بحث اساسی در فرهنگ این است که ما شیوه ی مصرف را یاد بگیریم و اصلاح الگوی مصرف داشته باشیم.
در حوزه ی اجتماعی، انسجام میان گروه های مختلف جامعه از جمله زنان و جوانان به شکلگیری منش ملی در راستای تحقق شعار حمایت از تولید ملی مؤثر است. به عبارت عامیانه باید برای بخشهای پژوهشی و اجتماعی هزینه کنیم و همه را به کمک بطلبیم. در این راه ثمنها و نهادهای مردم نهاد نقش مؤثری دارند و میتوان از ظرفیت آنها برای تولید ملی بهره برد. به عبارت دیگر تولید ملی از انحرافهای اجتماعی پیشگیری میکند و به نوعی سوپاپ اطمینان جامعه است.
* اگر دکتر مهاجری به عنوان یک جامعه شناس بخواهد برای تولید ملی راهکاری علمی و عملی ارایه کند، آن راهکار چیست؟
** مهمترین راهکار عملی و گام نخست دست یافتن به تولید ملی و حمایت از آن، ایجاد «نظام خبره ی تولید ملی» است. چنین نظامی وقتی به لحاظ نرم افزاری طراحی و اجرا شود، وضعیت لحظهای ما را نشان میدهد و با به تصویر کشیدن نقاط ضعف، زمینه ی برطرف شدن عیوب را فراهم میآورد و در این صورت میتوان برای ادامه ی کار، برنامه ریزی داشت. اساس نظام خبره ی تولید ملی، پژوهشهای مداوم است. پژوهشهای بین رشته ای و تحقیقات پیرامون ترکیب رشته های مختلف، گام بعدی برای شکستن دیوار بیاعتمادی بین نظام اجرایی و نظام پژوهشی دانشگاهی است.
پس از طراحی یک نظام خبره برای تولید ملی، مهمترین رسالت بر عهده ی رسانه ها و به طور ویژه تر، رسانه ی ملی است که گام سوم را برای ایجاد یک فرماندهی منسجم برای فرهنگ سازی در راستای تولید و مصرف ملی بردارد. همچنان که بخش عظیمی از شکل گیری فرهنگ مصرف کالاهای بیگانه نیز در همین رسانه ها شکل گرفته است. به دیگر بیان، اگر بحث تولید ملی با تمام الزاماتش به دغدغه ی تک تک شهروندان ایرانی بدل شود، ما یکی از بهترین ورقهای تاریخ ایران در مسیر توسعه را رقم خواهیم زد.
* از دغدغه گفتید و این که امروز دغدغه ی حمایت از تولید ملی در ذهن مردم ما جا ندارد، این دغدغه چگونه در ذهن شهروند ایرانی ایجاد میشود؟
** کلید ایجاد دغدغه، مشارکت است. اگر ما بتوانیم فرآیند مشارکت را وارد تمامی صحنه های جامعه کنیم، غرور ملی و وجاهت تاریخی ملی موجود در نزد ما ایرانیان میتواند سبب شود ما کارهای نشدنی را شدنی کنیم. بنابراین حمایت از تولید ملی هم قابلیت این را دارد که تبدیل به دغدغه ی ملی شود. به این منظور اما باید دروازه را بر روی مشارکتهای ملی باز کرد. تا زمانی که دولت برای مشارکت عمومی فیلترهای سخت در نظر میگیرد و بر سر راه سازمانهای مردم نهاد سد میگذارد، این امر محقق نخواهد شد.
از سوی دیگر نیز باید توجه داشت شعار امسال، یک شعار کاملاً ملی است که در صورت بستر سازی مناسب از سوی دولت با دستیابی به تولید ملی و حمایت از این تولید، گره تاریخی سرزمین ما باز خواهد شد و ما به سلامت از مسیر توسعه عبور خواهیم کرد. اما متأسفانه در بسیاری از موارد ما حساسیتها و هوشمندی مقام معظم رهبری را میبینیم اما درک نمیکنیم و این حساسیتها تنها تبدیل به یک شعار و ویترین میشود و در قالب همایشها و موارد این چنینی تلاش میشود تا بودجه هایی ردیف و این گونه وانمود شود که اقدامی صورت گرفته است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات