ابتدا از آقای ناطق نوری پرسیدیم اجمالی از تاریخ و انگیزه تشکیل جامعه روحانیت مبارز تهران و نیز اهداف این تشکل برایمان بگویید.
وی میگوید: از مدتها پیش از انقلاب اسلامی این اعتقاد وجود داشت برای پیشبرد اهداف اسلام و قرآن باید متشکل شویم چرا که با تشکل و تجمع بهتر میشد در مقابل نظام شاه ایستاد. لذا مرحوم شهید متفکر و بزرگوار حضرت آیةالله مطهری در یک نشستی که با هم داشتیم مطرح فرمودند خوب است در هر هفتهای در محلههای مختلف تهران، شرق تهران، غرب تهران، شمیران، هفتهای یک بار علمای آن منطقه را جمع کنیم. اینها بنشینند با هم یک گپی بزنند و صحبت کنند از هم خبر بگیرند و خبر دهند بعد هم بلند شوند بروند آن موقع من شاید به دلیل جوانی خیلی انتظار بیش از این داشتم به ایشان عرض کردم چه فایدهای دارد؟ ایشان با یک لبخندی فرمودند همین نشستنها موضوعیت دارد و میتواند منشأ آثاری بشود. واقعیت همین بود کم کم در همین جلسات مسائل سیاسی کشور بحث میشد و تصمیمگیری و موضعگیری به عمل میآمد در حقیقت میشود گفت: هسته اولیه روحانیت مبارز در همین نشستها شکل گرفت.
وی میافزاید: در سال 55 یا 56 بود که مرحوم شهید مظلوم آیةالله دکتر بهشتی هنگامی که هستههای مناطق تهران شکل گرفت اساسنامهای تهیه کردند برای مطالعه به دوستان دادند. مسایل انقلاب و مشکلات یکی پس از دیگری بر دوش مرحوم شهید بهشتی و دوستان سنگینی میکرد و فرصت تصویب آن را پیدا نکردیم تا اینکه در آخرین نشست که با حضور برادران صورت گرفت در روز 5 تیر 60 یعنی دو روز قبل از شهادت مرحوم بهشتی و یاران باوفایش اساسنامه نهایی شد و به تصویب رسید.
هسته اولیه جامعه روحانیت مبارز در ابتدا شهید متفکر حضرت آیةالله مطهری، شهید بزرگوار دکتر مفتح، شهید بزرگوار جناب آقای باهنر، شهید مظلوم بهشتی، شهید بزرگوار محلاتی و شهید شاهآبادی و مرحوم ملکی، حضرت آیةالله مهدویکنی، جناب آقای هاشمی رفسنجانی بودند اینها کسانی بودند که هسته اولیه جامعه روحانیت مبارز تهران را شکل دادند. بنده هم در خدمت آقایان به عنوان یک عضو کوچک بودم. البته حضرت حجةالاسلام والمسلمین ایروانی و حضرت حجةالاسلام والمسلمین غیوری و حجةالاسلام والمسلمین مجتهد شبستری نیز در هسته اولیه حضور داشتند.
حجةالاسلام والمسلمین ناطق نوری در پاسخ به اینکه این تشکل تاکنون چه ثمراتی برای انقلاب داشته است میگوید: این تشکل حضور سیاسی روحانیت را در صحنه انقلاب عملی کرد. و حلقه واسطی بود که پیام امام را از نجف و پاریس به مردم انقلابی ایران منتقل مینمود.
علاوه بر آن در مقاطع حساس انقلاب با صدور اعلامیههایی با امضای مشخص اعضای جامعه روحانیت مبارز، مردم را به راهپیماییها و اعتراضات علیه حکومت طاغوت تشویق و ترغیب مینمود.
شاید مهمترین حضور روحانیت را در اعلام تحصن در دانشگاه تهران در سال 57 به علت تأخیر در ورود امام و در اعتراض به دولت بختیار میشود نام برد که علمای شهرها و استانهای دیگر کشور به آنها پیوستند. این تحصن آنقدر ادامه پیدا کرد تا اینکه رژیم تسلیم شد و امام در روز 12 بهمن به کشور بازگشتند.
راهپیمایی 16 شهریور و نیز برگزاری نماز شکوهمند عید فطر در قیطریه و برگزاری تظاهرات میلیونی علیه دستگاه جبار شاه که با سازماندهی درست و حساب شده مرحوم شهید بهشتی و دیگر دوستان در جامعه روحانیت مبارز صورت میگرفت از جمله فعالیتهایی است که قبل از انقلاب انجام میشد.
آقای ناطق نوری میافزاید: پس از پیروزی انقلاب از همهپرسی جمهوری اسلامی، در تدوین قانون اساسی، در انتخابات خبرگان، در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری همواره روحانیت مبارز نقش مهم و تعیینکننده داشته است. دشمن از ابتدا به این نقش وقوف و آگاهی داشته است لذا بهترین کادرهای جامعه روحانیت مبارز که در حقیقت بهترین کادرهای انقلاب و یاوران حقیقی امام(ره) راحلمان بود به شهادت رسیدند. شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، شهید شاهآبادی، شهید محلاتی از برجستهترین عناصر روحانیت مبارز بودند که جان خود را برای اعتلای اسلام و انقلاب اسلامی تقدیم کردند.
سؤال کردیم هماکنون اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز چه کسانی هستند.
ناطق میگوید: عرض میشود در حال حاضر حضرت آیةالله مهدوی کنی دبیر جامعه روحانیت مبارز میباشند.
قبلاً هم میدانید که حضرت آیةالله خامنهای عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز بودند که دیگر پس از اینکه به سمت رهبری منصوب شدند عملاً عضو شورا نیستند و جلسات شورا بدون حضور ایشان تشکیل میشود. حضرت آیةالله امامی کاشانی، حضرت آیةالله رسولی محلاتی عضو شورای مرکزی هستند، آقایان موحدیکرمانی، مجتهد شبستری، ایروانی، سیدهادی خسروشاهی، سیدعلی غیوری، انواری، عمید زنجانی، حسن روحانی، عبدوست، سیدرضا تقوی، سیدمحسن هزاوهای، شیخ رضا مطلبی و خود من از اعضای شورای مرکزی میباشیم.
سئوال کردیم معیارهای انتخاب اصلح از دیدگاه شما چیست. آقای ناطق نوری میگوید: مجلس به تعبیر امام در رأس امور است. مجلس در تحکیم پایههای نظام و سرعت دادن به کارها نقش مهمی دارد.
جامعه روحانیت مبارز برای انتخاب اصلح یکسری معیارهایی را در نظر گرفته است. از جمله این معیارها این است که یک نماینده باید فردی متدین و متعهد و خداترس باشد. دارای سوابق انقلابی باشد و شعور سیاسی داشته باشد. قدرت درک و تحلیل مسائل غامض انقلاب را داشته باشد. شجاع باشد، در مسائل حقوقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ورود داشته باشد.
درک درستی از مردم و محرومیتها و مسائل مبتلا به مردم و گرفتاریهای آنان داشته باشد واقعاً طرفدار محرومین و مستضعفین باشد. نه فقط شعار طرفداری بدهد اما در عمل به هر دلیل توفیق حمایت پیدا نکند. ترجیحاً از شلاق خوردههای انقلاب و زجر کشیده باشد تا بتواند درد مردم را لمس کند.
وی میافزاید: ما یک شعار محوری داریم. در انتخابات و آن این است که: «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی» این به عقیدۀ ما بهترین شاخص برای انتخاب اصلح میتواند باشد. یک نمایندۀ خوب باید پیرو خط امام باشد و بفهمد خط امام چیست. یک نمایندۀ اصلح باید مطیع ولیفقیه باشد. هم معتقد باشد و هم ملتزم و آن را در عمل نشان دهد. کسی که از رهبری اطاعت کند مسلماً از آقای هاشمی نیز حمایت خواهد کرد. امروز ما نیاز داریم برای تحقق برنامههای بازسازی و جبران ویرانیها جداً از دولت آقای هاشمی حمایت کنیم.
آقای ناطق نوری در پاسخ به این سؤال که آیا گروههای سیاسی دیگر از لیست روحانیت مبارز حمایت خواهند کرد یا خیر اظهار میدارد: ما برای دستیابی به لیست نهاییمان با گروهها و اقشار مختلف تماس گرفتیم و دیدگاههای آنها را پرسیدیم و مصادیقی که آنها برای دیدگاههایشان مطرح میکردند لحاظ کردیم. لذا فکر میکنم جامعه اسلامی مهندسین، جمعیت مؤتلفه اسلامی، جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار تهران، انجمن اسلامی فارغالتحصیلان، جامعه وعاظ تهران، جامعه اسلامی دانشجویان، انجمنهای اسلامی ادارات و وزارتخانهها و برخی دیگر از لیست پیشنهادی جامعه روحانیت مبارز حمایت خواهند کرد.
البته ممکن است برخی از این گروهها مثل جامعه اسلامی دانشجویان در یکی دو نفر لیستشان با ما تفاوت داشته باشد اما توافق کلی روی اسامی است.
از آقای ناطق نوری پرسیدیم، «برخی مطرح میکنند که چون روحانیت مبارز برای فعالیت سیاسی مجوز از وزارت کشور نگرفته است پس قانونی نیست. نظر شما در این خصوص چیست»؟
وی در پاسخ میگوید: «بعضی دوست دارند برای هیچ هیاهو کنند. قانون احزاب هیچ گروه و دسته سیاسی را ملزم به اخذ مجوز از دولت یا وزارت کشور نکرده است. در قانون اساسی نیز چنین الزامی وجود ندارد. شاید کسانی باشند که نمایندگان مجلس را متهم به ناآگاهی بکنند و بگویند چرا متوجه این معنا نبودهاند اما واقعیت این است که آزادی یک رکن از ارکان انقلاب ماست و هرکس آزاد است در ارتباط با آنچه که میفهمد فعالیت و تبلیغ کند و کسی حق ندارد مانع از فعالیت او بشود. لذا قانون کسی را ملزم نمیکند برای فعالیت سیاسی حتماً مجوز بگیرد.
منتهی اگر فعالیت او جنبه امنیتی پیدا کرد دستگاههای امنیتی با او برخورد میکنند. کما اینکه الان گروههایی هستند که فعالیتشان به دلایل مختلف ممنوع است. وزیر محترم کشور نیز در گفتگو با خبرنگاران اسفند سال گذشته به این حقیقت صحه گذاشته است او در پاسخ به سئوال یک خبرنگار پیرامون این شبهه صراحتاً گفت: «ما نمیتوانیم نسبت به هیچ گروهی ممنوعیت اعمال کنیم جز مواردی که گروههای معاند، معارض و مسئلهدار با نظام باشند.» حتی وزیر کشور آقای نوری تأکید کرد: «در قانون پیشبینی نشده است اگر گروهی نیامد و مجوز نگرفت باید با او چه کرد».
البته این شبهه را روزنامه سلام مطرح کرد. آنها اصل مسئله را محرز دانستهاند بعد در مورد آن قلمفرسایی کردند با آنکه چند نفر از گردانندگان سلام نماینده مجلس هستند و از قانون اطلاع دارند من نمیدانم چرا بدون دلیل روی حرفشان اصرار دارند.
آقای ناطق میافزاید: ما معتقدیم که یک گروه قانونی هستیم و دلایل آن را حضرت آیةالله مهدوی کنی در سخنرانی خودشان در جمع کانون مؤتلفه اسلامی مطرح کردند. حتی ایشان فرمودند من نظراتم را با حضرت آیةالله خامنهای رهبر معظم انقلاب مطرح کردم ایشان هم همین نظرات را تأیید فرمودند.
وی همچنین میگوید: در انتخابات دور سوم که روحانیون مبارز اعلام موجودیت کردند خوب اینها چرا نرفتند مجوز برای فعالیت سیاسیشان بگیرند. با آنکه قانون احزاب از زمان قبل از مسئولیت من در وزارت کشور تصویب شده بود و در زمان تصدی من نیز آئیننامه اجرایی آن تصویب شد. خوب پس فعالیت آنان در انتخابات دور سوم به زعم آقایان باید غیرقانونی بوده لیست آنان نیز غیرقانونی باشد چرا که از وزارت کشور آن زمان مجوز فعالیت نگرفته بودند؟! حال بگذریم از اینکه اصولاً امام در مورد روحانیت به طور اعم چگونه میاندیشیدند و نظراتشان چه بود که بخشی از دیدگاهها و نظرات امام در همان سخنرانی آیةالله مهدوی کنی تشریح شد. من فکر میکنم نظرات آقایان مجمع روحانیون مبارز در مورد اساس روحانیت با دیدگاههای امام همخوانی ندارد.
وی گفت: امام به روحانیت مبارز رسمیت داده است. اعضای شورای مرکزی آن را بخصوص حضرت آیةالله مهدوی کنی بارها مورد ملاطفت قرار دادند. برای ادارۀ جامعه بها میدادند. امروز هم مقام معظم رهبری همان برخورد را دارند به جامعه کمک میکنند. چطور یک مجموعهای با این سوابق و لواحق و با آن تأییدات نمیتواند قانونی باشد؟!
آقای ناطق نوری در پاسخ به این سوال که نظر شما در مورد تبلیغات استکباری جهت مأیوس کردن مردم برای شرکت در انتخابات چیست، خصوصاً اینکه این نکته مورد توجه مقام معظم رهبری در نماز جمعه روز قدس قرار گرفت، میگوید: در نظام مقدس جمهوری اسلامی مردم و رهبری دارای عمیقترین پیوندها میباشند. توفیقات عظیمی که نظام ما تاکنون داشته است به خاطر این پیوند عمیق است. استکبار جهانی همیشه از این موضوع نگران بوده است. مردم ما در روز قدس و روز 22 بهمن عظیمترین تصویر از وحدت و انسجام خود را به نمایش گذاشتند. این واقعیتی است که دشمنان ما را مأیوس و دوستان انقلاب و امام و نظام را امیدوار کرد.
وی میافزاید: عدم حضور در انتخابات همواره یکی از اهداف از پیش تعیین شده رسانههای استکباری است. با ویژگیهایی که انتخابات دوره چهارم دارد، سعی میکنند مردم را از شرکت در انتخابات مأیوس کنند تا بعدها بتوانند بهرهبرداری تبلیغاتی کنند متأسفانه برخی از افراد هم در داخل هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه همین مسیر را طی میکنند. لذا رهبر عزیزمان روز قدس در آن خطبههای آتشین هشدار دادند و مردم را نسبت به نقشههای شوم استکبار جهانی واقف ساختند.
از حجةالاسلام والمسلمین آقای ناطق نوری پرسیدم: به نظر شما رابطه بین مجلس و دولت چگونه باید باشد فرق بین «کارشکنی» و «انتقاد و نظارت» چیست؟» او میگوید:
قوای سهگانه نظام مقدس ما، قوه مجریه، قوه قضائیه، و قوه مقننه سه رکن مهم و اساسی در کشور است اگر اینها هماهنگ عمل کنند بیتردید کارها پیش میرود و موفقیتهای نظام روزبروز بیشتر میشود. معنای هماهنگی این نیست که یک قوه تابع قوه دیگر باشد. دشمن در تبلیغات خود از ابتدا به بهانه استقلال قوا سعی میکرد بین سه قوه اصطکاک پیش بیاورد در زمان بنیصدر نمونههای آن را شاهد بودیم.
وی میافزاید: اگر مجلس و دولت هماهنگ نباشند میشود به هر بهانهای دولت را اذیت کرد و کارهای اجرایی کشور را آنهم در این فضای خطیر بازسازی لنگ گذاشت. البته اگر وزیری در اجرا ضعیف باشد خوب میشود سؤال کرد استیضاح کرد، نهایت او میرود کسی دیگری میآید و دولت نیز تقویت میشود امام اگر ناهماهنگ باشند با دید منفی مجلس به دولت نگاه کند، دولت را خسته میکند یک وزیر دو وزیر سه وزیر هی سؤال هی استیضاح طبیعی است که دولت فلج میشود. مثلاً در لوایح دولت لایحههایی به مجلس میدهد برای گشایش کار خودش اگر مجلس درک نکند مشکلات اجرایی را و اگر مجلس گرههای موجود را نشناسد به همان بهانههایی که عرض کردم میتواند لوایح را یکی پس از دیگری رد کند و کار مردم را لنگ بگذارد. آقای ناطق نوری با تأکید به وظایف قانونی نمایندگان در نظارت در همه امور کشور میگوید: مرحوم رجایی یک تعبیری داشت میفرمود، من برادر رئیسجمهور و فرزند مجلس هستم. اگر دولت و وزرا را فرزند مجلس بدانیم مجلس برخوردش با دولت باید پدرانه و دلسوزانه باشد نه خصمانه. متأسفانه در دوره سوم برخی از این برخوردهای خصمانه را شاهد بودیم. مجلس باید ناظر اعمال دولت باشد و دولت را در انجام وظایف خطیرش کمک کند نه اینکه چوب لای چرخ دولت بگذارد. مرز انتقاد و انتقام و نظارت مشخص است هرکس خودش میفهمد که دارد انتقاد میکند یا انتقام میگیرد. مواردی که رهبر معظم انقلاب در خطبههای نمازجمعه تهران روز قدس مطرح فرمودند و از آن به فتنهگری تعبیر فرمودند و گفتند: «بنده بسیاری از فتنهگریها را در این مجلس به شما مردم نگفتم و نخواستم خاطر عزیز مردممان را تلخ کنم» آیا این موارد از مصادیق انتقاد و نظارت است یا انتقام و دشمنی با دولت!؟ ما میگوئیم دولت آقای هاشمی رفسنجانی بهترین دولتی است که پس از انقلاب ما شاهد آن بودیم. رئیسجمهور درخشانترین چهره انقلاب پس از رهبری است دلیلی ندارد کسی با او خصومت و دشمنی کند، مگر اینکه واقعاً نیت شومی داشته باشد.
اینکه میگوئیم از دولت آقای هاشمی حمایت میکنیم معنایش این نیست که هیچ انتقاد نداریم، حتی شخص ایشان چنین توقعی از هیچ کس ندارد. میشود عملکرد دولت را به نقد گذاشت. آنهم نقد دلسوزانه این باعث رشد کارهای اجرایی میشود و خطاها به کمترین حد خود میرسد. اما کارشکنی غیر از نقد سالم و دلسوزانه است.
از آقای ناطق نوری پرسیدیم به مسئله فتنهگری اشاره کردید آیا مصادیقی از آن را در مجلس سوم میتوانید نام ببرید، وی گفت: مسئله فتنهگری که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند به عقیده من فراتر از دولت است و در ارتباط با کل نظام است. به نظر من قصه چائوشسکو که پیش آمد یکی از این مصادیق فتنهگری است مقام معظم رهبری پیام خصوصی به مجلس میدهند که این مسئله را با این حجم به مجلس نکشانید. عدهای راه میافتند علیرغم این مسئله شروع میکنند به امضاء جمع کردن، 45 نفر امضاء کرده بودند بعد از پیام 85 نفر میشوند. خوب در حالیکه با چند امضاء هم وزیر میآید پاسخ میدهد اما خود این امضاها نشان میدهد که مسئله سؤال نیست.
در قضیه خبرگان مردم ما شاهد بودند عدهای به دلیل اینکه مجتهد نبودند صلاحیت آنان تأیید نشد آنها ادعای اجتهاد کردند به آنها گفته شد خوب بیایید امتحان بدهید، نیامدند! یک دفعه در مجلس یک طرح دو فوریتی آوردند که باید در حوزههای انتخابیه تعداد کاندیداها حداقل 2 برابر مورد نیاز باشد حالا بگذریم که آن مطلب اصلاً ربطی به مجلس ندارد به خبرگان مربوط است.
از این گذشته ما در سراسر کشور به اندازه کافی مجتهد نداریم که این حد تأمین شود و اگر داشته باشیم شاید مایل نباشند کاندیدا شوند چون مسئله خبرگان با انتخابات مجلس شورای اسلامی فرق میکند در انتخابات خبرگان بیشتر اخلاق و ارزشهای الهی حاکم است و معمولاً یک مجتهد با سابقه و معروف کاندیدا میشود دیگران به احترام او اصلاً وارد گود نمیشوند نمونهاش یزد یا برخی جاهای دیگر، خوب حالا ما از کجا مجتهد بیاوریم تا این ماده قانونی را تأمین کنیم این مشخص است که از مصادیق فتنهگری است.
وی میگوید: بارها از پست تریبون مجلس به ارکان نظام از جمله شورای نگهبان حمله شده است عمدتاً کسانی حمله کردهاند که مسئله داشتهاند. در همان قضیه خبرگان شروع کردن از پشت تریبون مجلس، به اینکه این انتخابات نیست انتصابات است! مردم اگر اینطور باشد شرکت نمیکنند! وقتی ما پشت تریبون اعلام میکنیم مردم نمیآیند معنیش این است که مردم نیایید؟! رهبری مردم را دعوت به شرکت در انتخابات میکند اینها فریاد میزنند مردم شرکت نکنید! اگر اسم این کار فتنهگری نیست پس چیست؟! یک روز قبل از انتخابات خبرگان با آنکه مجلس تعطیل بود جلسه فوقالعاده میگذارند طرح دو فوریتی میآورند که چوب لای چرخ انتخابات خبرگان بگذارند این فتنهگری است ما هم با دوستانمان برای اینکه جلوی این فتنهگری را بگیریم در مجلس شرکت نکردیم و مجلس را از اکثریت انداختیم تا این توطئه شکل نگیرد. بعداً همان فتنهگرها گفتند این خیانت به مجلس است اما من و دوستانمان معتقدیم این بزرگترین خدمت به مجلس و نظام بود و چیزی است که در روز قیامت میتوانیم به عنوان ذخیره از آن یاد کنیم ناطق نوری با آنکه مایل نیست بحث فتنهگری را بازتر کند با اکره میگوید: من مایل نیستم این نکته را بگویم اما ببینید طرحی به مجلس میآید از سوی برخی از نمایندگان، که صراحتاً تأکید میکنند نماینده لازم نیست التزام عملی به اسلام و نظام داشته باشد. گروهها، احزاب، دستجات سیاسی علما و دانشمندان اسلامی همه صدایشان در میآید اعتراض میکنند، بیانیه میدهند. خوب طبیعی است نماینده از حق قانونی خود استفاده کرده است طرحی را با 15 یا 20 امضاء آوردهاند باید مطرح شود اما این حق تا کجاست! یعنی نماینده با این حق میتواند قید اسلام و التزام به نظام را بردارد! پس سوگند او به قانون اساسی کجا رفت! این از مهمترین مصادیق فتنهگری در مجلس سوم بود. آیندگانی که تاریخ مجلس سوم را مینویسند در مورد این افراد چگونه قضاوت خواهند کرد!؟ مردم به هنگام رأیگیری چه قضاوتی خواهند داشت؟! البته من کل عملکرد مجلس سوم را تخطئه نمیکنم در مجموع حرکت مجلس مثبت بوده است.
حجةالاسلام والمسلمین ناطق نوری در پایان گفتگوی خود در پاسخ به این سؤال که شرکت گسترده مردم در انتخابات چه تأثیری در سرنوشت کشور و نظام دارد میگوید:
اصل حضور مردم در انتخابات و تعداد آراء، دقیقاً برای دنیا پیام مهمی خواهد داشت.
حضور مردم در امالقرای دارالسلام یعنی ایران بزرگترین امید را به محرومین و مستضعفین و پابرهنههایی که زیر شلاق حکومتهای جور دارند کمر خم میکنند، میدهد. امروز در فلسطین اشغالی در افغانستان، فیلیپین، الجزایر، لبنان و حتی جمهوریهای مسلماننشین شمال کشور همه منتظرند ببینند ما برای حفظ و تداوم انقلاب چه میکنیم، ثبات ما، ثبات آنها در راه پرفراز و نشیبی است که آغاز کردهاند.
وی میگوید: اگر مجلس آینده مجلسی باشد متعهد به آرمان امام و نظام و رهبری، اگر مجلسی باشد که با آمریکا جهانخوار و استکبار جهانی برخوردی آشتیناپذیر داشته باشد، اگر مجلسی باشد که به فکر محرومین و مستضعفین و پابرهنهها باشد و همّ آن این باشد که خدمتی به آنها بکند، اگر مجلس آینده دست در دست دولت و رئیسجمهور، ایرانی آباد و مستقل را در چهارسال آینده بسازد و ترسیم کند، این بزرگترین پیام برای دشمنان ما است که: «ایران پس از امام(ره) مصمم است که راه خمینی کبیر را تا آخر بپیماید و ذرهای از آن عدول نکند».