صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۹  ، 
کد خبر : ۲۴۹۳۲۳

تناقض پروژه ابزار سازی از تحریم برای مهار هسته ای


پایگاه بصیرت: تحریم های نفتی؛ آخرین تیر ترکش غرب در مقابله با هیمنه بیداری یک ملت و انقلابی است که پس از گذشت 33 سال از شمال آفریقا تا سواحل خلیج فارس را به لرزه درآورده و هر روز بر عمق و دامنه نفوذ آن در سطح منطقه و جهان افزوده می شود. تحریم ها آخرین حماقتی است که آمریکایی ها در برابر حق مسلم یک ملت در زندگی شرافتمندانه در فضای بین المللی تجربه می کنند چرا که می گویند آمریکایی ها همیشه راه درست را انتخاب می کنند منتهی پس از اینکه تمام مسیر های غلط را طی کردند. تحریم ها آخرین تلاش نافرجام ابرقدرت قرن بیستم برای صیانت از هژمونی از هم گسیخته آمریکاست که دوران احتضار خود را سپری می کند. اما آیا این تحریم ها و فشار ها که دشمن آن را به مسئله هسته ای ربط داده  می تواند مسئولان و ملت ایران را به زانو در آورد؟ آیا واقعا این تحریم ها به موضوع هسته ای مرتبط است؟ پرونده هسته ای ایران در شداد و غلاظ این تحریم ها چقدر موثر است؟ سابقه این تحریم ها نشان می دهد که نمی توان ربط وثیق و دقیقی بین تحریم ها و موضوع هسته ای پیدا کرد مضاف بر اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که با کوتاه آمدن از مواضع هسته ای این تحریم ها برطرف شود و یا حداقل کاهش بیابد. پروژه استکباری تحریم ها و فشارهای نفتی حداقل در سه مرحله علیه ملت ایران اجرا شده است. اولین مرحله در دوره ملی شدن صنعت نفت و با فشار انگلیسی ها بود.
دومین دوره پس از پیروزی انقلاب با مصادره و بلوکه کردن اموال ایران و سپس فشارهای نفتی به ایران و بازی قیمت هایی بود که همپیمانان منطقه ای صدام همسو با استکبار جهانی در مقطع 8 سال جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی به راه انداختند و ...
سومین مرحله نیز تحریم های اخیری است که از اول جولای آغاز شده تا بتوانند ملت ایران را به ستوه بیاورند بلکه در قبال آن مسئولین کشور امتیازاتی که آنها می خواهند از جمله تعطیلی فوردو ، انتقال مواد غنی شده به خارج و متوقف کردن غنی سازی 20 درصد را به غربی ها بدهند. اما در مقابل آنها هیچ تضمینی نمی دهند که در صورت کوتاه آمدن از حقوق هسته ای تحریم ها برطرف می شود. چرا که غربی ها معتقدند ایران در دوران تحریم نه تنها تضعیف نشده بلکه روز به روز نیز قدرتمندتر شده است. این قدرت از مرزهای ایران فرا تر رفته و امروز منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را در بر گرفته است. آنها نتیجه تحریم ها را در مسئله هسته ای جمهوری اسلامی کاملا عکس می دانند که نتوانسته برنامه های صلح آمیز ایران را متوقف نماید. اندیشکده «مطالعات امنیت ملی» اسرائیل در گزارشی مفصل تحت عنوان « دهه دیپلماسی: مذاکره با ایران و کره شمالی و آینده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای» ضمن اشاره به این نکته که ایران در سال 2002 و از یک موقعیت نسبتا ضعیف، روند روبه‌رویی با جامعه بین‌المللی را آغاز کرد، و [به تدریج] با پیش رفتن پروسه، قدرت به دست آورد. بهترین رویکرد برای حل برنامه هسته‌ای ایران را دیپلماسی عنوان کرده است.
سال 2002 مصادف با سال 1381 و دقیقا سالهای پایانی دولت اصلاحاتی است که بیشترین عقب نشینی را در خصوص مسئله هسته ای از خود به خرج داد. با روی کار آمدن دولت نهم روند قدرت یابی ملت ایران با ورود مستقیم مقام معظم رهبری آغاز شد و مجددا رویکرد تهاجمی در دیپلماسی
هسته ای جمهوری اسلامی پی گرفته شد. این رویکرد تهاجمی و همچنین مقاومت ملت ایران در برابر فشارها موجی از خودباوری و اعتماد به نفس را در بین ملت های مسلمان به وجود آورد.  نشریه فارین پالیسی نیز در همین راستا در گزارشی به نوشته «یوسف بات» نوشت: به تازگی در مقاله‌ای در نشریه فارین پالیسی، علیرضا نادر استدلال کرده است که «حکومت ایران تغییر فاحشی در برنامه هسته‌ای خود ایجاد نکرده است.» از آنجا که تحریم‌ها (ظاهراً) به منظور ایجاد تغییر در محاسبات و برنامه ریزی هسته‌ای ایران طراحی شده بودند، اگر بخواهیم بی‌طرفانه به این مسئله نگاه کنیم، می‌توان گفت که تحریم‌ها با شکست روبه‌رو شده‌اند؛ و دلیلش این است که: متن قانونی تحریم‌ها صرفاً به برنامه هسته‌ای ایران محدود نمی‌شود و در حقیقت، ایران را نسبت به همکاری با آمریکا بی‌اشتیاق می‌کند. یوسف بات در واقع به این نکته اشاره می کند که تحریم های غرب صرفا به منظور هدف گرفتن برنامه هسته ای ایران نبوده است. بلکه این تحریم ها یک هدف کلان تری را دنبال می کند که تنها یکی از عوارض آن بی اشتیاق کردن جمهوری اسلامی در خصوص گفتگو با آمریکاست. در واقع این‌عدم‌تمایل به گفتگو ناشی از یک منازعه هژمونیک است.  اندیشکده «شورای آتلانتیک» به قلم «روناک دسای» به طور صریح تر تناقض های پروژه ابزار سازی از
تحریم های اقتصادی برای مهار هسته ای را نمایان می کند. شورای آتلانتیک در تحلیلی می نویسد: این تناقض که ظاهراً تحریم‌های اقتصادی عمل کرده اما ایران به کار خود بر روی برنامه تسلیحات هسته‌ای ادامه می‌دهد چالشی قوی را برای سیاستگذاران آمریکایی مطرح می‌کند و سئوالات آشنایی در مورد کارایی تحریم‌ها به ذهن متبادر می‌کند. یادآوری این نکته مهم است که به هر حال، این تحریم‌ها به خودی خود هدف نیستند بلکه تنها یکی از ابزارهای بسیار زیاد موجود برای واشنگتن است. تحریم‌هایی که در گذشته به طور کارآمدتر مورد استفاده قرار گرفته بودند، با دیپلماسی ماهرانه و برنامه ریزی نظامی معنادار همراه شده بودند.   در واقع دسای با اعتراف به اینکه این تحریم‌ها در گذشته به طور کارآمدتر مورد استفاده قرار گرفته بودند دستگاه سیاست خارجی آمریکا را به چالش می کشاند که تحریم های اخیر در مواجهه با برنامه های هسته ای ایران ناموفق بوده اند.
با این حال وی اوباما را به استمرار این تحریم ها به منظور پیگیری اهداف مهمتر از موضوع هسته ای تشویق می کند و می نویسد: دولت اوباما نباید مبارزه تحریمی خود را علیه ایران رها کند و به نظر می‌رسد که به این مسئله پی برده که تحریم‌ها تنها یک مولفه از استراتژی گسترده‌تری نسبت به ایران هستند. در حالی که پیش بینی این مسئله که آیا این تحریم‌ها تاثیر مورد نظر را خواهند داشت یا نه، دشوار است، تحریم‌هایی مانند مواردی که بر شرکت ملی نفت ایران تحمیل شده تضمین خواهند کرد که هزینه تجارت با تهران بسیار گزاف بوده و افزایش نیز می‌یابد.حسین شریعتمداری نیز روز گذشته در سرمقاله روزنامه کیهان به یکی از اعترافات جالب «جرج فریدمن» مسئول موسسه راهبردی استراتفور اشاره کرد و نوشت: تحریم های اقتصادی در پوشش مقابله با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفته است که به قول دقیق و حکیمانه رهبر معظم انقلاب- از جمله در دیدار پرشور اخیر مردم خراسان شمالی با ایشان- فقط بهانه ای برای تحریم هاست. همین جا اشاره به اعتراف صریح «جرج فریدمن» مسئول موسسه راهبردی استراتفور خالی از فایده نیست. مسئول این موسسه که به باشگاه کهنه کاران سازمان سیا، شهرت دارد در مصاحبه با واشنگتن پست می گوید؛ «مشکل ما با ایران، برنامه هسته ای این کشور نیست، مسئله آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال ستیز و درگیری با آمریکا می توان قدرت اول منطقه در هر دو عرصه نظامی و تکنولوژیک بود. همین تصویر از ایران است که آن را به الگو تبدیل کرده و تحولات منطقه را در پی داشته است.»آمریکا نمی خواهد جایگاه ایران قدرتمند را به رسمیت بشناسد. آنها موضوع هسته ای
 را بهانه کرده اند تا در یک جنگ تمام عیار اجازه ندهند دنیا وارد فاز تغییر هژمون گردد. امروز در سالهای آغازین هزاره سوم جهان در یک پیچ تاریخی است. نظم جهانی در این پیچ تاریخی آبستن تحولات بسیاری شده است که از همینک صدای نوزاد اعتراض به جبهه کفر و استکبار و به لرزه درآمدن طاق کسری سرمایه داری از خیابان های نیویورک در آمریکا گرفته تا یونان و اسپانیا در اروپا و مصر، عربستان و بحرین در خاورمیانه و شمال آفریقا بلند شده است. آهنگ رحیل بشریت از اقامتگاه کنونی به صدا درآمده است و هژمونی های جدیدی در حال  شکل گیری است. آمریکا با این تحریم ها می خواهد چند صباحی دوران احتضار هژمونیک خود را به تعویق بیندازد غافل از اینکه این تحریم های اقتصادی آخرین میخی است که آمریکا بر تابوت امپراتوری خود می کوبد و این تحریم ها ضمن قدرتمند کردن اراده مقاومت در برابر سلطه آنها را برای همیشه مقهور ملت های آزاد و آزاده خواهد کرد.   

رسالت /صالح اسکندری

 

 


 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات