تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۷  ، 
کد خبر : ۲۵۱۹۸۴
اجلاس شانزدهم؛

جنگ پنداره‌ها و تکامل انگاره‌ها (بخش اول)


صالح اسکندری
شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها با شکوه و عظمت خاصی به کار خود پایان داد. اجلاسی که آوردگاه نزاع پنداره ها و تکامل انگاره ها بود. انگاره هایی که از دل ویرانه پنداره هایی به هم ریخته سربرآورده و نویدبخش حل مسائل لاینحلی است که بیش از نیم قرن غیر متعهدها از پس آن برنیامده اند. این تصورات و پنداره ها هستند که انگاره ها را به عنوان ایده هایی برای حل مشکل می سازند. از هم پاشیدگی پنداره های غیر واقعی مقدمه ذهنیت های جدید و انگاره هایی در حال تکامل برای اصلاح امور است.
شکوه و عظمت برگزاری اجلاس غیر متعهدها در تهران بسیاری از پنداره ها را به هم ریخت تا مولود آن انگاره های نوینی برای حل مسائل بین المللی باشد که در فضای برگزاری اجلاس و هم در نطق ها و پیشنهادات سران، مقامات و روسای هیئت های 120 کشور جهان به چشم می خورد. دراین مجال و مجلا به برخی از این پنداره ها و در شماره بعدی این نوشتار به بعضی از انگاره های شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها خواهیم پرداخت.
پنداره صلح و امنیت بین‌المللی
یکی از مهمترین پنداره هایی که برگزاری اجلاس شانزدهم در تهران آن را به هم ریخت مفهوم صلح و امنیت بین المللی بود. صلح و امنیت مفاهیمی غیر قابل تبعیض و در عین حال ملموس هستند. سئوال اینجاست که صلح و امنیت واقعی چیست و پرچمدار آن چه کسانی هستند؟ آیا کشورهایی که خود دارای زرادخانه های بزرگ سلاح های هسته ای می باشند و استفاده از این سلاح ها را علیه بشریت تجربه کرده اند، می توانند داعیه دار و پرچمدار صلح و امنیت بین المللی باشند؟ آیا سلاح هسته ای می تواند ضمن بازدارندگی امنیت به ارمغان بیاورد؟
اگر این طور بود چرا اتحاد جماهیر شوروی که یکی از قدرت های بزرگ هسته ای بود فرو پاشید؟ صلح و امنیت واقعی کجاست؟ مرکز و منبع آن چیست؟ آیا ساختار غیر منطقی، ناعادلانه و غیر دموکراتیک شورای امنیت می تواند صلح را برای جهان به ارمغان بیاورد؟ آیا ترجمه دخالت نظامی در کشورها و زادبوم های مختلف به دموکراسی روش صحیحی است؟ آیا می توان بشریت را به شهروندان درجه‌ یک و دو و سه تقسیم کرد؟ آیا می توان به نام مبارزه با تروریسم شهرها و روستا ها و مناطق قبایلی را با هواپیماهای با سرنشین و بدون سرنشین بمباران کرد؟
نظم نوین جهانی که کاملا ناعادلانه و غیر منطقی است محصول دو جنگ جهانی می باشد که نه تنها صلح و امنیت را برای جهان ما به ارمغان نیاورده بلکه میلیونها انسان بی گناه در دل همین نظم جهانی در جنگهای ویتنام، خلیج فارس، عراق، افغانستان، سومالی، سودان، بوسنی و هرزگوین و ... کشته شدند.
پنداره الگوها در بیداری اسلامی
یکی از پنداره هایی که به طور گسترده ای رسانه های خارجی و محافل آمریکایی و صهیونیستی در ساختن و پرداختن آن نقش ایفا می کنند فقدان توانایی جمهوری اسلامی در الگو شدن است. آنها مقامات ایران را متهم می کنند که دچار توهم خود الگویی شده اند. در مقابل آنها می کوشند به نحو هیستیریکی ترکیه و یا عربستان را به عنوان الگو در جهان اسلام معرفی کنند. غافل از اینکه خود آنها بهتر می دانند هم ترکیه و هم عربستان از تعارضات ماهوی و شکلی فراروانی رنج می برند. عربستان یک نظام دیکتاتور پاتریمونیال است که با چالش های درونی روبروست و ترکیه نیز در نظر ملت های مسلمان به جامانده ای شبیه است که می کوشد به کاروان غارت شده اتحادیه اروپا بپیوندد. موضع فروشی های ترکیه برای پیوستن به اتحادیه ای که بنای آن بر باد استوار شده است حتی برای خود مردم ترکیه نیز قابل پذیرش نیست. امروز افکارعمومی در ترکیه مخالف اصلی دخالت های دولتمردان این کشور در سوریه هستند و ... .
این در حالی است که ایران از بسیاری لحاظ قابلیت الگو شدن را دارد و نمی توان آن را نادیده گرفت. الگویی که قائل به نسخه تجویزی نیست بلکه در پی تلفیق الگوها در مدیریت مشترک جهانی در یک چارچوب چند وجهی می باشد.
واقعیت تحولات منطقه این است که علت موجده انقلاب های منطقه تفکر آزادیخواهانه، کرامت مدارانه، استقلال طلبانه و عدالت خواهانه مردم عربی بود که با تاسی از رهبر کبیر انقلاب ایران حضرت امام خمینی(ره) این باور در آنها به وجود آمد و روز به روز تقویت شد که همه این آمال و اهداف را می توان ذیل اسلام خواهی به دست آورد.
تجربه نشان داده که پاسداری از دستاوردهای انقلاب به مراتب دشوارتر از حدوث انقلاب است. امروز در تونس، مصر، لیبی و یمن انقلاب به پیروزی رسیده است ولی چگونه می توان از این انقلاب ها صیانت کرد. گرگ‌های بسیاری دندان تیز کرده اند تا نوزاد بی دایه انقلاب در کشورهای منطقه را بدرند و اهداف آن را مصادره به مطلوب کنند.
در این مسیر دشمن دست به هر اقدامی می زند تا اجازه ندهد مردم به اهداف اصیل خود از انقلاب دست یابند.یکی از توطئه هایی که دشمنان منطقه در مقابله با حرکت مردمی و اسلامی منطقه دنبال می کنند ایجاد ناامیدی از تغییرات انقلابی در بین جوانان است. یکی دیگر از تهدیدهایی که انقلاب مردمی و اسلامی منطقه را تهدید می‌کند تداوم وابستگی این کشورها پس از انقلاب است. غرب برای تداوم سلطه خود در منطقه با جابجایی مهره ها و چهره سازی سعی دارد کارکردهای مبارک و بن علی، قذافی، علی عبدالله صالح و... را حفظ کند.آنها بی تعارف در حال سوزن بانی تحولات هستند.
در این گهواره بی ثبات و بستر پر خطر امری که می تواند کودک تازه متولد شده انقلاب های عربی و اسلامی را از آسیب های جمیع بلیات حفظ کند توسل به یک الگوی موفق برای دوران پسا انقلاب است. در واقع علت مبقیه انقلاب های منطقه تکیه بر یک بنیان مرصوص و متجانس با علل موجده این انقلاب هاست. مردم سالاری دینی یکی از الگوهای موفقی است که طی 33 سال گذشته توانسته رهرو مطلوبی برای اهداف انقلاب اسلامی ملت ایران باشد.
امروز جوانان انقلابی در کشورهای عربی کنجکاو و مشتاق هستند که بدانند ملت ایران چگونه توانسته سه دهه علی رغم توطئه های سنگین آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس و ... استقامت کند و روز به روز بالنده تر و زاینده تر از گذشته به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی خود وفادار بماند. قانون اساسی در ایران از چه قواعد و مبانی پیروی می کند که ضمن انعطاف پذیری توانسته نیازهای جامعه ایران را در سه دهه گذشته پوشش دهد. راز پیشرفت های علمی ملت ایران در عرصه های حساس و جهشی فناوری مثل هسته ای، سلول های بنیادین، ابر رایانه ها، نانو تکنولوژی، هوافضا و ... چیست؟
پاسخ همه این کنجکاوی ها را ملت های انقلابی منطقه می توانند در نظام مردم‌سالاری اسلامی بیابند. نظامی که کاملا دموکرات و بر مبنای دین مبین اسلام است.انقلاب های منطقه غلبه دین بر سکولاریسم است نه غلبه سکولاریسم بر دین. در این انقلاب ها که به تعبیر مقام معظم رهبری نمایش جنگ اراده‌هاست فرمول پیروزی تنها و فقط تکیه بر بنیان مرصوص اسلام خواهی ملت مسلمان منطقه است. امروز نقشه راه بیداری اسلامی برای غلبه بر استبداد داخلی و استعمار خارجی یک نظام سیاسی اسلامی مثل مردم‌سالاری اسلامی است. در واقع مردم‌سالاری اسلامی می تواند علت مبقیه این انقلاب‌ها و سپر دفاعی برای صیانت از دستاوردهای بی بدیل جوانان مسلمان منطقه باشد.
البته هر چند نمی توان مدعی شد نظام مردم‌سالاری دینی مثل نسخه های سازمان بهداشت جهانی برای ریشه کن کردن برخی بیماری ها فراگیر و همه گیر است اما هیچ کس را نمی توان از درس آموزی از این تجربه منع کرد. می توان به مردم‌سالاری دینی جهانی اندیشید. نظامی که بر مبنای فطرت بشری پایه گذاری شده است بسیار قابلیت بیشتری برای جهانی شدن دارد تا الگوهای نفسانی و الحادی مثل لیبرال دموکراسی که حتی امروز در زاد گاه و خاستگاه خود نیز با واکنش های عمومی مواجه هستند. البته این جهانی شدن خود به خودی و یک پروسه نیست همان‌طور که جهانی شدن مفاهیم لیبرالیستی غرب نیز یک فراگرد خودکار نبوده و نیست.
پنداره ناامنی و امنیت ایران
ایران در مدت 6 روز برگزاری اجلاس سران غیر متعهدها آرام ترین روزهای خود را سپری کرد. تهران در زمان برگزاری یکی از بزرگترین اجلاس های بین المللی که دو سوم اعضای سازمان ملل در آن عضو هستند با کمترین حاشیه امنیتی روبرو بود. این در حالی بود که به اذعان ناظران بین المللی در این مدت به هیچ وجه فضای امنیتی ملموس حاکم بر تهران قابل قیاس با اقداماتی از این دست که در برخی کشورهای اروپایی که مشهور به ثبات و امنیت هستند، نبود. یک ماه پیش در انگلستان که معروف به جزیره امنیت در اروپاست برای برگزاری المپیک لندن دولت بریتانیا به منظور تامین امنیت حتی اقدام به نصب سپر موشکی بر روی ساختمان مسکونی شهر نمود! که مورد اعتراض بسیاری از شهروندان قرار گرفت.
امنیت مثال زدنی در تهران و همچنین شهرهای بزرگ دیگر نظیر شیراز، اصفهان، مشهد، نطنز، بوشهر و ... که مورد بازدید هیئتهای عالی رتبه کشورهای مختلف قرار گرفت طی ایام برگزاری اجلاس و همچنین روزهای قبل و بعد از آن به حدی بود که برخی از مقامات نسبت به این امنیت ابراز شگفتی می کردند. این در حالی بود که پیش از این اجلاس اغلب رسانه های حوزه آتلانتیک می کوشیدند ایران را برای برگزاری این اجلاس مکانی ناامن وانمود کنند. حتی رژیم صهیونیستی کوشید با برخی زیاده گویی های نظامی و تهدیدات توخالی فرمان آغاز جنگ اینطور وانمود کند که ایران ناامن است و امکان برگزاری چنین اجلاسی در چنین سطحی برای جمهوری اسلامی وجود ندارد. اما حاشا و کلا که اگر ذره ای ناامنی در مدت برگزاری در ایران به وجود آمد. امنیت بی بدیل کشورمان بسیاری از پنداره ها را در خصوص ناامنی و قدرت دشمنان ایران در ناامن‌سازی جمهوری اسلامی را به هم ریخت.
پنداره واگرایی و همگرایی در حاکمیت
یکی دیگر از پنداره هایی که در مدت برگزاری اجلاس غیر متعهدها در تهران به هم ریخت موضوع واگرایی در حاکمیت بود. وفاق ملی و همگرایی مسئولان کشور در موضوعی که مستقیما با منافع ملی و امنیت کشور ارتباط برقرار می کرد دشمنان انقلاب اسلامی را غافلگیر کرد. همکاری بی نظیر قوای سه گانه و نهادهای سیاسی، نظامی ، امنیتی و حتی رسانه های داخلی با توجه به هر خط و گرایشی یک چهره مقتدر و توانمند از جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت. اجلاس تهران این پنداره را که می توان با تخم گذاری در شکاف های درون حاکمیت تولید واگرایی بین مسئولان ایرانی کرد را به هم ریخت و جهان به عینه دید که مقامات ایرانی در خصوص منافع و مصالح ملی و همچنین عزت و اقتدار ایران اسلامی اهل تسامح نیستند.
برگزاری شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها در تهران علاوه بر بازتاب ویژه آن در فضای بین المللی سمبل همگرایی و یک صدایی مسئولان، مردم، کلیه احزاب و جریانات سیاسی در خصوص مسئله فلسطین بود.وحدت نخبگان در مواضع اصولی نظام و ملت ضمن چارچوب بندی منافع و مصالح ملی مایه اقتدار ملی است.وحدت کلمه نخبگان سیاسی در داخل بر سر مواضع اصولی غیر متعهدها مثل فلسطین اگر چه از ابتدای انقلاب وجود داشته اما در سالهای اخیر در پیوند با بیداری ملتها و روشنفکران جهان پر رنگ تر شده و در مسیر یک گذار تکاملی است.
پنداره قد و قامت اپوزیسیون
یکی از تصورات و پنداره هایی که معمولا برخی از رسانه های استکباری و محافل صهیونیستی و آمریکایی می کوشند در خصوص ایران در پنجره دید افکار عمومی قرار دهند قد و قامت کاذب برای اپوزیسیون در ایران است. اپوزیسیون در هر کشوری یک واقعیت است اما
واقعیت سازی در خصوص جریانات مخالف نظام و انقلاب ایران در برخی رسانه های غربی به گونه ای است که آنها با برجسته سازی یک جریان رو به زوال که با خلا تئوریک و ضعف های عمده پراتیک روبرو شده است به دنبال خلق یک سری توهمات و تصورات موهوم در فضای افکار عمومی جهان هستند. غافل از اینکه فارغ از هر نوع تصویر سازی کاذب اپوزیسیون لاجرم در آوردگاه های واقعی باید عیار خود را به محک نقد بگذارد. شانزدهمین اجلاس غیر متعهد ها نشان داد که حداکثر توان اپوزیسیون ایران اداره چند سایت و وبلاگ فارسی زبان است که این روزها حتی لنگ مطلب و سوژه هستند.
پنداره پیشرفت در گرو سازش یا مقاومت
یکی دیگر از پنداره هایی که در شانزدهمین اجلاس تهران مشوش شد این تصور بود که پیشرفت کشورهای غیر متعهد تنها در گرو سازش با غرب است. بسیاری از مهمان های این اجلاس زمانی که از نزدیک با پیشرفت های کشورمان آشنا شدند جملگی اذعان کردند پیش از این سفر تصور می کردند ایران یک کشور عقب مانده با تکنولوژی سطح پایین است که حتی قادر نیست مایحتاج داخلی خود را تامین کند. تحریم های فلج کننده!! غرب نیز ایران را به زانو درآورده و روز به روز ایران به نقطه نهایی نزدیک می شود.
اما وقتی ایران را دیدند به یک باره کلیه این توهمات و تصویر سازی ها به هم ریخت. آنها ایرانی با عظمت؛ پیشرفته و مقتدر را دیدند که نه تنها بازارهای آن تعطیل نیست بلکه حتی از بسیاری از کشورهای اروپایی پر رونق تر است. ایرانی که در عرصه های مختلف پزشکی، صنعتی، کشاورزی، شهری و ... پیشرفت ها و دستاوردهای عظیمی را به دست آورده و همه این پیشرفت ها را مرهون مقاومت در برابر فشارها و تحریم های غرب می داند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات