اعلام نتايج انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري، پيروزي حجتالاسلام حسن روحاني روشن شد و بسياري از تحليلگران سياسي و حتي هواداران روحاني را شگفت زده کرد. واقعيت آن است که چند اتفاق مهم در اين زمينه دست به دست هم دادند تا اين پيروزي بزرگ را عايد روحاني کردند که در آن ماجراي ثبت نام آيتاللههاشمي رفسنجاني، تدبير خاتمي وهاشمي براي حمايت از روحاني و کنارهگيري عارف، عملکرد نامطلوب احمدي نژاد، حضور سعيد جليلي و نگراني از ادامه پيدا کردن مشي سياسي وي و… باعث شد بسياري از مردمي که قصد حضور پاي صندوق را نداشتند، به عقلانيت بزرگان خود اعتماد کنند و وارد صحنه شوند. همچنين با توجه به حوادثي که بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ پديد آمد، برگزاري انتخابات سال۹۲، حساسيتي فوقالعادهيافته بود چرا که در انتخابات قبلي، نفر دوم انتخابات با داشتن ۱۳ميليون راي و کسب ۳۳درصد آرا، با صريحترين لفظ ممکن، برگزارکنندگان انتخابات را به تقلبي گسترده و فراگير متهم کرده و بجاي طرح اعتراض از مسير قانوني، با الفاظ هيجان انگيز، هواداران خود را، به حضور در خيابان فراخوانده بود.
دولت دهم به روزهاي پاياني خود نزديک شده است و محمود احمدينژاد بايد صندلي رياست پاستور را براي حداقل 4 سال ديگر به حسن روحاني رئيسجمهور منتخب مردم بدهد، رئيسجمهوري که با شعار «اعتدال» بر سر کار آمد تا بنا به گفته خودش خط قرمزي بر همه افراط و تفريطهاي چند سال اخير کشور بکشد. در اين ميان گمانه زني درباره «کابينه روحاني» که قرار است او را در ساختمان پاستور براي چهار سال آينده همراهي کنند، به محور اصلي خبرهای اين روزها تبديل شدهاند، چه آنکه بسياري اولين گام تحقق عملي شعار اعتدالگرايي روحاني را در کابينه او ميبينند. کابينهاي که بنا به گفته رئيسجمهور منتخب کابينهاي فراجناحي متشکل از نخبگان و متخصصان جريانات سياسي خواهد بود.
به گزارش نامه؛ «کابينه» روحاني اما اين روزها گويي واژه ديگري را نيز در کنار خود ميبيند، «سهم خواهي». آنجا که در يک سوي ماجرا اصولگرايان در قالب هشدار، تذکر، نصيحت و … از خطر سهمخواهي اصلاحطلبان و کارگزارانيها از دولت يازدهم سخن ميگويند و در ديگر سو اصلاحطلبان و طيف نزديک به آيتاللههاشمي هستند که هرچند ضمني و آشکارا بر نقش خود در پيروزي حسن روحاني تاکيد ميکنند اما خود را سهمخواه کابينه يازدهم نميدانند. همه اين اظهارنظرها و گمانههاي انتخاباتي و هشدارها و نصيحتهاست که شايد اولين گام را براي شيخ ديپلمات دشوارتر کرده است، چه آنکه روحاني در ميانهاي ايستاده است که در يک سوي آن اصولگرايان او را بهدليل انتساب تشکيلاتياش به جامعه روحانيت مبارز چهرهاي اصولگرا ميدانند و در ديگر سوي آن اصلاح طلباني که حمايت خود و راضي کردن تنها کانديدايشان در اين انتخابات يعني عارف براي کنارهگيري به نفع روحاني را خدمت بزرگي به رئيسجمهوري ميدانند که شايد اين روزها و در سالهاي بعد بايد پاداش اين خدمت را به آنها بدهد.
سکوت دلخورانه با اصولگرایان
ناطق نوري را بايد چهرهای خاموش و پنهان دانست که اين روزها در سکوت دلخورانه با برادران اصولگرا در پشت صحنه دولت روحاني نقش افرين شده است. ناطق نوري که اين روزها از او به عنوان رئيسجمهور ساز نام برده ميشود اينبار نيز بعد از سکوتي چندساله گويي به صحنه سياست بازگشته است تا روحاني را در چينش کابينهاي فراجناحي ياري کند. چه آنکه او خود زماني پيشنهاد تشکيل دولتي وحدت ملي را در سال 88 پيشنهاد داده بود و حال با گذشت 4 سال اين روحاني است که آرزوي وي را محقق ساخته است. ناطق نوري گرچه در ايام انتخابات و به مشيهاشمي و خاتمي به حمايت از روحاني روي نياورد اما قرابت روحاني و ناطق سر درازي دارد و بي گمان نقشآفريني او در قامت يک مشاور يا همراه دولت يازدهم امري غيرقابل انکار مينمايد.
چنانچه آيتاللههاشمي نيز سه روز قبل از انتخابات از جلسه مشترک خود و ناطقنوري و حسن روحاني شش ماه قبل از انتخابات گفت و اعلام داشت که هر دو آنانهاشمي، ناطق از قبول مسووليت و حضور به عنوان کانديدا سر باز زدهاند و وقتي با ابراز تمايل حسن روحاني روبهرو شدهاند، ناطقنوري با روي باز اعلام داشته که حاضر است تمامقد از حسن روحاني حمايت کند. حمايتي که اين روزها نشانههاي آن را ميتوان ديد. به نظر ميرسد آنچه اين روزها در پشت صحنه چيدمان کابينه روحاني ميگذرد اتفاقاتي در چارچوب خواست شيخ حسن روحاني، شيخ علي اکبر ناطق نوري و آيتاللههاشمي باشد تا آنچه سيد محمد خاتمي و طيف اطرافيانش ميخواهند.
مرد موثر تمام انتخاباتها
در تمام انتخابات جمهوري اسلامي ايران همواره نقشهاشمي رفسنجاني پر رنگ بوده و حتي در انتخاباتي که شخصا حضور نداشته باز هم چهره تاثيرگذاري بوده است. به همين دليل نميتوان از انتخابات رياستجمهوري يازدهم، حرف زد اما نامي آيتاللههاشمي رفسنجاني نبرد. پير دورانديدهاي که نقش غيرقابل کتماني در پيروزي روحاني در انتخابات ايفا کرد و حمايت او از روحاني در روانه کردن آرا به سبد روحاني بسيار تاثيرگذار بود. به گزارش نامه، شايد از همين روست که کارگزارانيها، طيف سياسي نزديک به آيتالله اين روزها بارديگر در سياست ايران پررنگ شدهاند. به گزارش نامه، حضور چند چهره شاخص اين تشکل سياسي چون اسحاق جهانگيري و محمدعلي نجفي در بين مشاوران فعلي روحاني در کارگروههاي تعيين وزرا را شايد مصداق اين امر دانست.
شايد همين حضور پررنگ باشد که برخي به نفوذ و تاثير ايتالله در چينش کابينه آينده اذعان دارند. امري که قدرتالله عليخاني مشاور پارلماني رئيس مجمع آن را رد ميکند و معتقد است آيتالله شاني بالاتر از دخالت در اينگونه امور دارد و تنها اگر طرف مشورت از سوي روحاني قرار بگيرد نظر خود را بيان ميکند. با اين وجود اما نفوذهاشمي بر روحاني و کابينه او بي شک چيزي فراتر از نفوذ خاتمي در شيخ ديپلمات است، چه آنکه روحاني سالهاي سال است که در کسوت همراه و شاگرد دوشادوش آيتالله دوران سياست ورزي خود را طي الارض کرده است و مشي او و اطرافيانش با مشي آيتالله و کارگزارانيها طي سالهاي اخير بسيار نزديک شده است.
ترديد و دو دلي پايان مييابد
کنارهگيري عارف به نفع روحاني که تنها با توصيه شخص خاتمي صورت گرفت مهمترين کمک خاتمي و اصلاح طلبان به پيروزي روحاني ميباشد. عارف خود در اين ارتباط ميگويد: غروب دوشنبه بيستم خرداد ماه، مرقومهاي از جناب آقاي سيد محمد خاتمي دريافت نمودم. ايشان طي اين نامه در مقام رهبري اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري به مصلحت ندانسته اند. از آنجا که از ابتداي ورودم به عرصه انتخابات بارها بر موضع تمکين از اجماع با محوريت جناب آقاي خاتمي تاکيد نمودهام و همچنين بر اساس منشور اخلاق انتخاباتي منتشر شده توسط اينجانب، خود را متعهد به رعايت اخلاق و انجام تعهداتم ميدانم. لذا با عنايت به نظر صريح جناب آقاي خاتمي و تجارب انتخابات دو دوره گذشته رياستجمهوري، انصراف خود را از ادامه رقابتهاي انتخاباتي اعلام ميدارم.
به گزارش نامه، معاونت اولي که به عقيده اصلاح طلبان کمترين پاداش براي از خودگذشتگي و اخلاقمداري کانديداي اصلاح طلبان بود که روحاني بايد به آن تن ميداد. روحاني اما تاکنون نهتنها با محافظه کاري و در لفافه از آن کنار اين خواسته گذشته و پاسخ صريحي به آن نداده است که در ميان گمانه زنيها از کابينه احتمالي روحاني کمتر نامي از عارف در جايگاه معاونت اولي نام برده ميشود.
اما شايد معاون اولي دولت يازدهم تنها خواسته اصلاحطلبان نباشد و شايد هم نااميد از اينکه روحاني کليديترين پست کابينه را با خواست ديگران تعيين کند. با اين وجود اما آنچه اين روزها تلاش و فراست اصلاح طلبان براي حضور درکابينه يازدهم را جديتر کرده است، اظهارات چند روز پيش سيدمحمد خاتمي رئيس دولت اصلاحات بود که در آن مسجد جامعي را گزينه مناسبي براي وزارت ارشاد دولت آينده معرفي کرد. سخناني که به عقيده برخي چيزي جز خواسته اصلاح طلبان براي نقشآفريني در دولت آينده نبوده است. برخي خبرها نيز از دلخوري حسن روحاني و اطرافيانش از اين موضعگيري علني رهبر اصلاحات حکايت دارد. ماجراي شيخ حسن روحاني و سيد اصلاحات و جريان اصلاحطلبي هرآنچه که هست گويي رگهها اختلاف با سهمخواهيهاي آشکار و پنهان اين جريان آشکار شده است.