پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ با آغاز دوره ریاستجمهوری یازدهم، آیتالله هاشمی رفسنجانی زودتر از رئیسجمهور، سفرهای استانی خود را کلید زد و در طول کمتر از سه ماه، به سه استان مازندران، کرمانشاه و کرمان سفر کرد. در این سفرها که بعضاً برخی معاونان وزارتخانهها و استانداران، وی را همراهی میکردند، آیتالله بهعنوان یک منتقد سیاسی،انتقادهایی را نیز مطرح میساخت که اپوزیسیون را به سر ذوق میآورد. هنگامی که وی در جمع مردم کرمانشاه با صدای بلند اعلام کرد: مردم دیگر تحت تأثیر صداوسیما و جعبهای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل میدهد، نیستند»، تلویزیون «بیبیسی»، «صدای آمریکا» و «منوتو»از همه خشنودتر شدند؛ زیرا آنها از زبان یک مقام رسمی، اعلام ورشکستگی سیاسی تلویزیون جمهوری اسلامی را میشنیدند؛ اما وی به همین کفایت نکرد و در دیدار دیگری اعلام کرد: با وجود حدود بیست کانال تلویزیونی در کشور چون مباحث، یکجانبه مطرح میشود، مخاطبان زیادی را جذب نمیکند. چراکه فحاشی، توهین و اهانت و هیاهو هیچگاه پاسخ تفکر و استدلال نبوده و نخواهد بود.
تعبیر جعبه سانسور برای صداوسیما از جانب آیتالله، توهین به رسانهای است که مقتدرانه در حوزههای آموزشی، مذهبی، سیاسی، فرهنگی و درخارج از کشور بهعنوان بازوی قدرتمند دیپلماسی عمومی کشور فعالیت میکند. اگرچه ممکن است به نحوه اطلاعرسانی، سرگرمسازی، آموزش و حتی برنامههای مذهبی صداوسیما انتقاداتی وارد باشد؛ اما اینهمه باعث نمیشود که کلیت این مجموعه را زیر سؤال برد و کارکنان سختکوش و انقلابی آن را مورد بیمهری قرار داد.
برای اینکه متوجه شویم آیا واقعاً مردم ایران آگاهی خود را از صداوسیمای جمهوری اسلامی میگیرند یا از سایر رسانهها، لازم است نگاهی به چند رخداد مهم سیاسی کشور داشته باشیم:
۱ـ حماسه ۹ دی در سراسر کشور یکی از حماسههای ماندگاری است که قدرت و عظمت اعتماد و اتکای مردم به نظام و انقلاب را نشان داد. حضور این جمعیت میلیونی در صحنه را ابتدا باید ناشی از عنایت الهی دانست و در مرحله دوم هم باید به نقش بیبدیل رسانه ملی در افشای جنایت فتنهگران و به خروش آوردن ملت و قیام علیه آنها اذعان کرد.
۲ـ در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ بیش از ۷۲ درصد مردم به پای صندوقهای رأی آمدند و این اولین سالی بود که صداوسیما عهدهدار تبلیغات محیطی شد و هر نامزد انتخاباتی، از طریق این رسانه صدها دقیقه با مردم سخن گفت. اگر مردم به صداوسیما توجه نداشتند، چه کسی بین مردم و کاندیداها پل ارتباطی ایجاد کرد؟! آیا بیبیسی، منوتو، فارسیوانها و رادیوفردا بودند که مردم را به حضور در انتخابات تشویق میکردند؟!
۳ـ در نظرسنجیهایی هم که مراکز تحقیقاتی غرب انجام دادند، باوجود گسترش ماهوارهها در ایران، هنوز صداوسیما اولین و معتبرترین رسانه در امر اطلاعرسانی است و نقش بیبدیلی در هدایت افکار عمومی ایران دارد.
4- هنوز یادمان نرفته است که در زمان فتنه ۸۸ اوباما در جلسه کنگره آمریکا درباره تعداد کلیکها و کامنتهای صدای آمریکا و رادیو فردا چگونه از تأثیرگذاری رسانههایش بر فتنه ۸۸ دفاع میکرد، این در حالی بود که کنگره، آن رسانهها را در مقابله با صداوسیما فاقد کارآمدی لازم برای ادامه اغتشاش میدانست.
اگر مردم، تلویزیون نمیبینند، پس مبنای تحلیلی دفاعشان از انقلاب و ارزشهای اسلامی از کجا تأمین میشود؟ آیا رسانههای صهیونیستی ـ آمریکایی در دفاع از ارزشهای اسلامی سخنپراکنی میکنند؟
۵ـ در یک سال گذشته ماهوارههای عربست، اینتلست و یوتلست، شبکههای تلویزیونی ایران را در آمریکا، اروپا، آسیای میانه، آفریقا و... تحریم کردهاند و مهمترین بهانه آنها، اثرگذاری این رسانهها و پیامهای قدرتمندشان بر تحولات جهان است. شبکههای تلویزیونی جمهوری اسلامی در یک نبرد قدرتمند رسانهای در حمایت از جنبشهای اجتماعی در انگلیس، آمریکا و فرانسه اثرگذار بودند، در تحولات بیداری اسلامی تأثیرگذار هستند، در تحولات سوریه و بحرین نیز بهخوبی نقش ایفا میکنند.
در عرف رسانهای، قوانین درونسازمانی و برونسازمانی هر رسانهای مهمترین منشور برای پیامرسانی و ارتباط با مخاطب است و این قوان��ن باعث میشود که یک رسانه دارای چارچوبی منسجم باشد که هیچگاه آن را ترک نکند. اکنون برخی رسانههای جهانی همزمان با آغاز سال میلادی، یکصدمین سال انتشار خود را جشن میگیرند. اگر پیامهای این رسانهها، تحلیل محتوای کمی و کیفی شود، باوجود تغییر و تحولات جهانی و داخلی، تغییرات اندکی در راهبرد رسانهای آنها مشاهده میشود؛ زیرا ماهیت کار رسانهای به داشتن یک تفکر منطقی و هدایت آن است. کسانی که به رسانههای فتنه حق میدهند که علیه ارزشهای انقلاب اسلامی شبههسازی کنند، باید به صداوسیما نیز حق بدهند که به این شبهات پاسخ گوید. صداوسیما حق دارد که به برخی دیدگاهها و افراد مسئلهساز مشروعیت ندهد، صداوسیما حق دارد به عنوان وکیلمدافع انقلاب در دروازههای خبری مقتدرانه عمل کند و اجازه نفوذ و تخریب ارزشها را به هنجارشکنان ندهد. صداوسیما ضد افراد و اشخاص نیست، بلکه طرفدار انقلاب است و در این مسیر، همواره ثابتقدم بوده و در مقابل تهدیدات و تطمیعها کوتاه نیامده است و نباید کوتاه بیاید.