دستاورد اقتدار دفاعی / هوشنگ خداوردي

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ سردار سرلشکر محمدعلي جعفري فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حاشيه جلسه هيئت عالي سياست گذاري نيروهاي مسلح با بر شماري پيامدهاي منطقه‌اي مقاومت انقلاب اسلامي برابر نظام سلطه و استکبار تصريح کرد: «قدرت و مقاومت انقلاب اسلامي، انديشه هاي سلطه طلبان و راهبردهاي آنها در سوريه را با ناکامي روبرو کرد و در عراق نيز ابتکار عمل را از آنها گرفت و همچنين انقلاب بحرين را زنده نگه داشت و به انقلاب يمني روح جديدي بخشيد».

فرمانده کل سپاه در ادامه تاکيد کرد: «همه اين عوامل باعث شد اقتدار نظام به صحنه ديپلماسي کشور منتقل شود و دستگاه ديپلماسي ما بتواند با پشتوانه‌ عظيم نفوذ انقلاب اسلامي و توانمندي‌هاي دفاعي و امنيتي جمهوري اسلامي در مقابل زياده خواهي قدرت هاي استکبار ستيزي بايستد و زير بار حرف زور آنها نرود.»

سرلشکرجعفري همچنين خاطر نشان کرد: «بي ترديد امروز اعتماد به نفس مذاکره کنندگان ما، از اهميت اين قدرت به رسميت شناخته شده‌ دفاعي، امنيتي و مردمي است که از اسلام ناب محمدي(ص) و ايمان پر شور مردم مومن و انقلابي‌مان سرچشمه مي‌گيرد».

در واقع، مي توان گفت که تسليم قدرت هاي مستکبر در مقابل انقلاب اسلامي نشأت گرفته از اقتدار دفاعي و امنيتي ايران اسلامي است، زيرا چنانچه مستکبرين بتوانند انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن را از پاي درآورند، لحظه اي درنگ نمي کنند و در شرايط کنوني نيز که آنان به مذاکره با جمهوري اسلامي ايران روي مي آورند، اين نه ناشي از منطق آنان که منطق آنها منطق زور، قدرت، تحميل و استثمارگري است، و در شرايط کنوني که با جمهوري اسلامي ايران مذاکره مي کنند و تحقق اهداف خود را صرفا از طريق مذاکره ممکن مي دانند و نه گزينه ها و راه هاي ديگر، اين ناشي از اين واقعيت بزرگ و ستودني است که ايران اسلامي به آن حد از امنيت و اقتدار نظامي، امنيتي و دفاعي رسيده است که دشمنان قسم خورده آن ديگر نمي توانند به براندازي آن از راه هاي نظامي و عملياتي يا اصطلاحا «راه هاي سخت» اميدوار باشند. از اين جهت، اين قدرت نظامي، امنيتي و دفاعي بخوبي مي تواند ، همانگونه که تاکنون نيز اينگونه بوده است، پشتوانه و اتکايي مطمئن براي تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان باشد تا با آسودگي خاطر از بي اثر بودن تهديدات و اطمينان از اقتدار دفاعي و امنيتي کشور، به مذاکره بپردازند و ضمن ايستادگي در مقابل خواسته هاي غير منطقي و زورگويانه طرف مقابل، از حقوق مسلم ملت ايران دفاع کنند. از طرف ديگر و با توجه به آنچه گفته شد، نمي توان منکر برخي دستاوردهاي  دستگاه سياست خارجي و تيم مذاکره کننده هسته اي کشور مان بود.  با اين وجود، بايد گفت که گرچه اقتدار ديپلماتيک کشورمان برخاسته از اقتدار دفاعي امنيتي آن است اما اين به معناي نفي مذاکره و دستاوردهاي تيم مذاکره کننده هسته اي نيست.

حاصل اينکه انسجام و اقتدار داخلي از يک سو و تأثيرگذاري و الهام بخشي در محيط پيراموني از سوي ديگر، بخوبي برگ هاي برنده لازم را در اختيار تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان قرار مي دهد تا با صلابت تمام در ميدان مذاکره که در واقع، نوعي ميدان جنگ نرم است، از حقوق ملت ايران دفاع کنند و با استواري هرچه تمام تر بر ��واضع اصولي خود پافشاري کنند و از بابت تهديدات دشمن هيچگونه واهمه و ترسي در دل خود راه ندهند.

از اين رو، هرچند اين تعبير مسئولان سياست خارجي که «به دنبال مذاکرات، جمهوري اسلامي ايران امن‌تر شده است» از يک جهت مي‌تواند درست باشد، اما نبايد فراموش شود که اگر قرار باشد که رابطه‌اي علي بين اقتدار نظامي و اقتدار ديپلماتيک برقرارشود، اين اقتدار ديپلماتيک است که تابعي از اقتدار دفاعي و امنيتي تعريف مي‌شد، کما اينکه در ادبيات روابط بين الملل گفته مي‌شود که داشتن اقتدار در حوزه سياست خارجي نتيجه اقتدار در حوزه سياست داخلي است.  هر چند که نبايستي از آنچه گفته شد، نفي دستاوردهاي مذاکرات هسته اي نتيجه و برداشت شود.