تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۱  ، 
کد خبر : ۲۷۱۷۳۷
مسئولان دولت اصلاحات ادعای «طلایی» را تکذیب کردند

برخورد «گازانبری» روی میز بحث


مهسا جزینی: داستان «سرهنگ» و«گازانبر» همچنان ادامه ‌دارد. این‌بار سخن «مرتضی‌طلایی»، فرمانده سابق نیروی انتظامی تهران در مورد رویدادهای کوی دانشگاه در سال 82 خبرساز شد. نایب رییس امروز شورای شهر تهران، دیروز در پاسخ به این سوال «تسنیم» که «موضوع آن حمله گازانبری که در جریان مناظره کاندیداهای ریاست‌جمهوری مطرح شد چه بود؟»، گفت:

«وزیر وقت علوم و وزیر کشور و دیگر مسوولان به پلیس مجوز ورود به خوابگاه کوی دانشگاه را دادند... برخلاف چهره نرم مدیران اصلاح‌طلب، برخی از این افراد در شیوه عملشان بسیار سخت هستند؛ آنها به پلیس اجازه دادند که به خوابگاه دانشگاه وارد شوند ولی آقای قالیباف و دیگر دوستان من در پلیس، چون ورود پلیس به خوابگاه کوی دانشگاه را همراه با تنش می‌دانستیم، با خویشتنداری و سعه صدر عمل کردیم.»

گفته‌های عضو فعلی شورای شهر تهران، مناظره معروف انتخاباتی روحانی و«قالیباف»را یادآوری می‌کند اما با یک تفاوت؛ «طلایی» آگاهانه یا ناآگاهانه دو چیز را اینجا باهم خلط می‌کند. در آن مناظره صحبت از موافقت و مخالفت با صدور مجوز برگزاری تجمع در سالگرد کوی دانشگاه بود، درحالی که طلایی دولت وقت را متهم می‌کند که به پلیس اجازه ورود به خوابگاه کوی دانشگاه را داده‌ بود. تا جایی که در ادامه می‌گوید: «با وجود تمام این موارد برخی از دوستان به ناحق پلیس و آقای قالیباف را به برخورد گازانبری و خشن در این غائله متهم کردند.»

خط فرماندهان یکی است

خطی که فرماندهان وقت نیروی انتطامی و شهریاران امروز می‌روند شبیه هم است. شهردار تهران در آن مناظره‌ معروف و سرنوشت‌ساز خطاب به روحانی گفت: «خاطرم هست سال 82 که بنده فرمانده نیروی‌انتظامی بودم و شما دبیر امنیت‌ملی، بعد از 18تیر که هرسال به مناسبت سالگرد آن دانشجویان داخل و بیرون مراسمی می‌گذاشتند در جلسه‌ای به شما آقای روحانی گفتم اجازه بدهید دفتر تحکیم وحدت مراسم بگیرد اما شما جناب روحانی گفتید:

بابا دنبال دردسری؟ ول کن. چه مجوزی؟ بنده اصرار داشتم دانشجو باید حرف خودش را بزند اما در چارچوب قانون. در شورای‌امنیت کشور در وزارت کشور در سال 82 اگر خاطرتان باشد در حوادث طرشت و علامه نیروی‌انتظامی جلوی لباس شخصی‌ها ایستاد و بنده در آن جلسه معتقد بودم افراد پشت صحنه برخی اعضا هستند نه دانشجویان.» این سخنان «قالیباف» تازگی نداشت. او پیش از آن هم درگفت‌وگو با سالنامه اعتماد اصرار داشت که بگوید تنها موافق صدور مجوز تجمع به دانشجویان بوده‌است: «من به‌صراحت می‌گویم همگی مخالف دادن مجوز تجمع به دانشجوها بودند.

بگذارید به‌صراحت بگویم من تنها موافق آن جلسه بودم.» شاید اگر او و «روحانی» نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌شدند و کارشان به مناظره رودررو نمی‌کشید قالیباف همچنان به تکرار همین روایت‌ ادامه می‌داد، درحالی‌که کسی از سویه دیگر واقعیت خبردار نمی‌شد. اما حالا پاسخ «روحانی» را همه به خاطر دارند که گفت خیلی دلش نمی‌خواسته صحبتی در این خصوص بکند اما «قالیباف» او را ناچار می‌کند که برخی حقایق را بازگو کند. «روحانی» در جواب ابتدا لازم دید که وضعیت خود و طرف مقابلش را شفاف کند و همین بود که سرنوشت انتخابات را رقم زد. دست به سینه زد و با بیان اینکه «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم»، گفت:

«آنجا بحث این بود که شما می‌گفتید دانشجویان بیایند تا ما گازانبری برنامه داریم تا کار را تمام کنیم. ما می‌گفتیم راه این نیست که مجوز بدهیم بعد گازانبری آنها را دستگیر کنیم، راه این است که از ابتدا به آنها بگوییم یا مجوز نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را انجام دهند، تظاهرات کنند و مبدأ و انتها نیز معلوم باشد. گفتم اگر می‌خواهید اینها را به خیابان بیاورید سپس آنها را گازانبری محاصره کنید، برایشان پرونده بسازید، این کار را انجام ندهید اگر هم می‌خواهید آزاد بگذارید؛ آزاد بگذارید. از این بالاتر من راجع به چند کلانتری تهران به شما گزارش دادم و گفتم وضع این‌طور است، شما چه جوابی به من دادید؟ من نمی‌خواهم دیگر اینجا بازگو کنم،... این سینه پر است از مسایل فراوان اما اینجا جای بازگوکردنش نیست.»

قضیه چه بود؟

برای اینکه بدانیم واقعیت ماجرا چه بود و در آن جلسه بحث‌برانگیز شورای امنیت کشور چه گذشت، چه‌کسی راست می‌گوید و چه‌کسی ناراست، سراغ سه نفر رفتیم: استاندار وقت تهران، معاون سیاسی- امنیتی استانداری وقت و معاون دانشجویی وقت وزارت علوم. در آن جلسه دونفر از این سه‌نفر حضور داشتند. «ابراهیم رضایی بابادی» و «غلامرضا ظریفیان». «علی‌اکبررحمانی» استاندار وقت تهران سخنان«طلایی» را تکذیب می‌کند و با اشاره به اینکه «ادبیات ایشان شبیه ادبیات قالیباف است» به «شرق» می‌گوید: «تا جایی که من به خاطر دارم مجموعه رفتار استانداری همواره با تعامل با همه بخش‌های جامعه به‌دنبال برقراری نظم و امنیت اجتماعات در دانشگاه‌ها، بوده ‌است و من تا جایی که اطلاع دارم مجوز برای هیچ‌گونه برخوردی صادر نشد.»

شاهدان عینی

«ابراهیم رضایی‌بابادی»، معاون سیاسی- امنیتی استانداری وقت تهران و استاندار کنونی کرمانشاه در واکنش به سخنان طلایی که می‌گوید اجازه ورود به کوی را وزارت کشور و علوم داد، به طنز می‌گوید: «احتمالا ما بودیم که آنها را به درون کوی دانشگاه هل دادیم!» او با اشاره به اینکه تصمیمات گرفته‌شده در جلسه شورای امنیت کشور براساس اجماع و یک توافق جمعی با حضور همه افراد به نمایندگی از نهادهای مختلف صورت می‌گیرد به «شرق» می‌گوید:

«اینطور نبود که یک جلسه‌ای باشد که وزیر علوم و کشور در آن شرکت داشته‌ باشند و ‌آنها چیزی را تکلیف کنند. اتفاقا تدبیر جناب آقای موسوی‌لاری در آن جلسه کارساز بود و باعث شد که احساسات همین دوستان، آن روز کنترل شود، ‌درهمان جلسه مناظره هم بعضا اشاراتی به این مساله شد.» «رضایی» می‌گوید: «همین تدبیر وزیر وقت کشور بود که در نهایت ماجرای سالگرد کوی بدون تنش خاتمه یافت.»

«غلامرضا ظریفیان»، معاون دانشجویی وزارت علوم دولت اصلاحات هم به «شرق» می‌گوید: «این بحث همان زمان مناظره‌ها هم مطرح شد و همان زمان هم ما تکذیب کردیم. وزارت علوم هیچ‌وقت پیشقدم و موافق با ورود نیروی مسلح به دانشگاه‌ها نبود چون حوادث تلخ سال 78 پیش چشم ما بود.» او با اشاره به اینکه «البته باید دوران سردار طلایی را از دوران پیش متمایز کرد، چرا که آن زمان از دوره‌های همکاری بسیار خوب بین وزارت علوم و پلیس و رعایت حریم دانشگاه در مقایسه با دوره‌های قبل بوده ‌است» می‌گوید:

«با این‌حال ما همیشه با دستگاه امنیتی مرزبندی داشتیم و به‌هیچ‌وجه به‌صلاح نمی‌دیدیم پلیس وارد دانشگاه شود.» او در نهایت درخصوص جمع‌بندی آن جلسه شورای امنیت کشور می‌گوید: «در آن جلسه این بحث مطرح شد که ممکن است برخی افراد غیردانشجو برای برهم‌زدن فضا به دانشگاه ورود پیدا و مشکلاتی ایجاد کنند. برای همین تصمیم بر این شد که برخی نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات؛ نه پلیس و نه لباس‌شخصی، وارد دانشگاه شوند و این افراد را شناسایی کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات