تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۶  ، 
کد خبر : ۲۷۶۹۰۶
آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها این روزها چه می‌کند؟

سیاست‌ورز ‌دیروز، مصلح امروز ‌حامیان


مطهره شفیعی: خیابانی در بالای شهر تهران، ساختمانی 2 طبقه، اتاقی دلباز و یک صندلی! او معمولا به اینجا می‌آید و برخلاف تصور اولیه که نشات‌گرفته از چهره جدی اوست، آرامش و رفتاری مهربان دارد. نمی‌خواهد به گذشته بازگردد چون معتقد است آنچه باید گفته شود، قبلا گفته شده و آنچه بیان نشده، حتما صلاح نیست که بیان شود. اصرار فایده‌ای ندارد و آیت‌ا... موسوی‌خوئینی‌ها تصمیمی برای سخن گفتن ندارد و تنها آرزو می‌کند که امور کشور آن‌طور پیش رود که مردم در آسایش و آرامش باشند. به نظر می‌رسد برخی که به‌دلیل اختلاف دیدگاه لقب شیخ خاکستری را به او داده‌اند این روزها بهتر از همیشه می‌دانند موسوی‌خوئینی‌ها نه یک رقیب سیاسی بلکه شخصیتی است که در لوای سکوتش می‌توان رازها را درک و به دنبال پاسخ بود و البته پاسخی که شاید هیچ‌گاه از جانب وی داده نشود. موسوی‌خوئینی‌ها روزهای سیاست‌ورزی را سال‌هاست سپری کرده چه آن زمان که در جامعه روحانیت از شیوخ اصلی محسوب می‌شد و در سال 66 به همراه یک عضو اصلی دیگر بر طبل انشعاب زد تا جامعه روحانیون شکل بگیرد و چه قبل‌تر که نقش رابط دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا را در اوایل انقلاب بر عهده داشت. او اکنون در همان اتاق است و باز هم برای جمعی از سیاسیون در نقش راهنما به ایفای نقش می‌پردازد. شاید باید اینگونه تعریف شود که موسوی‌خوئینی‌ها نزد حامیانش سیاست‌ورز قهاری توصیف می‌شود که اکنون جامه مصلح سیاسی به تن کرده است.

موسوی خوئینی‌ها کیست؟

روحانی متولد سال 1320 در قزوین سیاست‌ورزی را از سنین جوانی آغاز کرد و از یاران امام خمینی(ره) بود چنانکه پس از تبعید بنیانگذار انقلاب اسلامی به نجف او هم راه این شهر را در پیش گرفت تا در کلاس‌های امام حضور داشته باشد که یکسال بعد به ایران بازگشت و گفته می‌شود در مسجدی در تهران کلاس‌های مذهبی برگزار می‌کرده است. در دهه 50 برای پخش اعلامیه‌های امام بازداشت و به 15سال حبس محکوم که پس از 10ماه آزاد شد و به پاریس نزد امام رفت. خوئینی‌ها پس از انقلاب از افراد نزدیک به امام خمینی بود و از سوی ایشان در جریان دوره اول انتخابات ریاست‌جمهوری مسئول تایید صلاحیت کاندیداها شد و در همین سال -۱۳۵۸- به‌عنوان یکی از نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. پیش از اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ برای تسخیر سفارت آمریکا، او به دانشجویان اطمینان داد که مخالفتی با این اقدام نیست و در جریان گروگانگیری و اقامت دانشجویان در سفارت آمریکا واسطه آنان و شخص محوری در تصمیمات بود. او همچنین نماینده امام خمینی(ره) در شورای سرپرستی صداوسیما بود که پس از پیروزی بنی‌صدر در انتخابات ریاست‌جمهوری از این سمت استعفا داد تا در انتخابات مجلس اول از حوزه تهران شرکت کند.

وی در این انتخابات در 3 فهرست قرار داشت و در رتبه یازدهم قرار گرفت. موسوی‌خوئینی‌ها در دوره اول مجلس، نایب‌رئیس شد. سپس در سال ۱۳۶۴ از سوی امام خمینی(ره) به دادستانی کل کشور و عضویت در شورای‌عالی قضایی منصوب شد. در سال پایانی عمر امام خمینی نیز از سوی ایشان به عضویت شورای بازنگری قانون اساسی منصوب شد. او در سال ۱۳۶۸ مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را تأسیس کرد که تعدادی از فعالان دانشجویی دوران انقلاب و اصلاح‌طلبان دهه بعد در آن فعالیت می‌کردند. در سال ۱۳۶۹ درحالی‌که که نماینده دوره اول مجلس خبرگان بود به‌همراه تعداد زیادی از دیگر اعضای مجمع روحانیون مبارز برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان کاندیدا شد که نتوانست به این مجلس راه پیدا کند. در سال ۱۳۷۰ برای شرکت در انتخابات مجلس چهارم تایید صلاحیت شد ولی از حضور در رقابت انصراف داد. در سال 84 هم موسوی‌خوئینی‌ها دبیر مجمع روحانیون شد.

 مروری بر انتقادها

این گزارش قصد توضیح و پاسخ به منتقدان آیت‌ا... موسوی‌خوئینی‌ها را ندارد اما برخی سایت‌ها مانند مرکز اسناد انقلاب اسلامی که مدیریت آن اکنون برعهده حجت‌الاسلام حسینیان از اصولگرایان منتقد مواضع اصلاح‌طلبی است، مصاحبه‌هایی از موسوی‌خوئینی‌ها منتشر کرده که می‌تواند بخشی از آنچه سبب شده تا این عضو مجمع روحانیون را شیخ خاکستری بنامند، روشن کند. به‌عنوان مثال اینکه موسوی‌خوئینی‌ها دل در گرو برخی آرمان‌ها ندارد؛ اما او طی مصاحبه‌ای با ایسنا که در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم بازنشر شده، گفته است: «‌به‌رغم همه حمایت‌های حضرت امام(ره) و مردم از دولت، افرادی در دولت موقت در راس امور بودند که با اوضاع انقلابی آن زمان همراه نبودند؛ به‌خصوص نخست‌وزیر، مرحوم مهندس بازرگان. مرحوم بازرگان می‌گفت من مثل یک ماشین سواری بنز هستم که باید در یک خیابان آسفالته و هموار حرکت کنم، من بولدوزر نیستم. شرایط آن زمان هموار و معمولی نبود و انقلاب در هر لحظه با ناهمواری‌ها و مشکلاتی که شرح داده شد روبه‌رو بود. طبیعتا اتومبیل سواری‌ای که فقط در یک جاده صاف و همواره می‌تواند حرکت کند، برای آن اوضاع و احوال که مملو از دست‌انداز و سنگ و موانع مختلف بود، مناسب نبود و با مشکل مواجه می‌شد.

لذا دولت موقت با توجه به همین مسائل، توان لازم جهت رویارویی با این آشوب‌ها و بلواها را نداشت و با توجه به بعضی از دیدگاه‌هایش، قاطعیت لازم جهت برخورد با عناصر ضدانقلاب را هم نداشت. البته توجه داشته باشید این تحلیل را از نگاه انقلابیون و بخشی از نیروهایی که به تسخیر لانه جاسوسی دست زدند می‌گویم؛ چراکه خود افرادی مثل مرحوم بازرگان یا همفکرانش این تعابیر را قبول نداشتند و ندارند. اما به تعبیر من آنها قاطعیت لازم در برخورد با نیروهای ضدانقلاب را نداشتند. به عنوان مثال دولت موقت و شخص آقای بازرگان تشخیص می‌دادند که یکی از روسای ساواک در زمان شاه باز هم بیاید و سازمان اطلاعاتی در نظام جمهوری اسلامی را بازسازی و راه‌اندازی کند.» این اظهارات نشان می‌دهد که برخی قضاوت‌ها درمورد او چندان از صداقت برخوردار نبوده و او اینچنین از گذشته‌ای که شاید برای برخی محلی از انتقاد ندارد، اینچنین بی‌پروا انتقاد می‌کند. او در همین مصاحبه هم گلایه می‌کند از برخی تخریب‌ها در حق خود و می‌گوید: «در سال‌های اخیر کتابی به نام شنود اشباح منتشر شد که در ارتباط با من یادداشت‌هایی را از مجلات خارجی جمع‌آوری و مرا این‌طور معرفی کرده بود که یک عنصر وابسته به شوروی هستم، تحصیلاتم نیز در دانشگاه پاتریس لومومبا در مسکو بوده است.

این کتاب این‌طور می‌خواهد القا کند که چون من از نزدیکان امام بودم، خواسته‌های شوروی را به امام القا می‌کردم، بنابراین آن حرکت‌های تند ضدآمریکایی امام القائات و زمینه‌سازی‌های شوروی بوده است که مهم‌ترین عنصرش من بودم. البته من در مقام تخطئه این نگاه و این کتاب نیستم. هر کسی آزاد است هرطور که می‌خواهد فکر کند. این نگاه و این طرز تفکر آن زمان نمی‌توانست باور شود که یک حرکت ضد آمریکایی کاملا مستقل و خودجوش صورت گرفته که بی‌ارتباط با شوروی است. حتی به خاطر دارم اولین سالی که بنده به عنوان امیر الحاج به مکه مشرف شدم، در تمام نشریات عربستان این مطالب را چاپ کردند که بگویند این کسی که آمده، مارکسیست است و وابسته به شوروی‌هاست و اصلا بزرگ شده‌ مسکو است.» بسیار انتقادات منصفانه و غیرمنصفانه‌ای که به آیت‌ا... موسوی‌خوئینی‌ها شد و او در اغلب آنها سکوت کرد.

 اما چرا سکوت؟

آیت‌ا... موسوی‌خوئینی‌ها به‌رغم سال‌ها حضور در مناصب با اهمیت کشور به‌ویژه در دوران حیات امام خمینی چندین سال است سکوت اختیار کرده و مواضع خود را جز در جلسات جامعه روحانیون بیان نمی‌کند. آیت‌ا... موسوی‌بجنوردی که او هم از یاران امام و عضو مجمع روحانیون است، درباره رویه موسوی‌خوئینی‌ها درباره انتخابات سال 88 به فارس گفته است: «مجمع روحانیون مبارز و آقای موسوی‌خوئینی‌ها همگی اعلام کردند که چون خواسته مقام معظم رهبری این است، باید اطاعت کنیم.» برخی هجمه‌ها به موسوی خوئینی‌ها که اینچنین دیدگاهش تعریف شده، می‌تواند منشأ سیاسی داشته باشد و به نظر می‌رسد موسوی‌خوئینی‌ها برای جلوگیری از تنش ترجیح می‌دهد نقش راهنمایی را ایفا کند که دیدگاه‌هایش تنها به جمع حامیانش تسری پیدا کند و اگر صلاح باشد آنها درصدد اجرای آن دیدگاه‌ها باشند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات