صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۹  ، 
کد خبر : ۲۹۱۷۹۴

امام خمینی را باید از نو شناخت

پایگاه بصیرت / زهرا قربانی
اساساً معنای رهبری حکیمانه و مدبرانه در این نکته باریک است که رهبر بداند در هر محیط و شرایطی چه شعاری باید مطرح سازد و چه راه و برنامه ای جهت بیدار کردن، آگاه ساختن و به حرکت در آوردن مردم در پیش گیرد. اصولاً شعار و انگیزه همانند میوه و درخت است که اگر کال و نارس و پیش از رسیدن چیده شود و خواسته باشد مورد استفاده قرارگیرد بر ذائقه ها تلخ و ناگوار است و هضم آن مشکل می باشد. ولی موسم خودش که می‌رسد شیرین و آب‌دار خواهد بود و اگر دیر چیده شود دیگر نمی توان آن را مورد استفاد قرار داد. شعار و انگیزه‌ای که در آن روز امام خمینی به منظور آغاز نهضت از آن برخوردار بود و توانست در جامعه دینی آن روز مطرح سازد و جامعه را بیدار و آگاه نماید و به حرکت وادارد و همه را همراه نماید، شعار ایشان بود، شعاری که محدود و منحصر به گروه، دسته و جمعیت خاصی نبود. هدف و شعارش برای عموم ملت و خواستش برای همه طبقات بود. و آن شعار نه شرقی و نه غربی بود. شاید بتوان انقلاب اسلامی را بزرگترین تحول تاریخی دانست که در سایه فداکاری، پایداری و مبارزه همه جانبه و با هدف توجه به مستضعفین و از مهم‌تر با خواست عمومی در پیاده کردن شرع اسلام و دستیابی به استقلال و آزادی از مظاهر ظلم داخلی‌(رژیم پهلوی) و خارجی‌(ابرقدرت‌های غرب و شرق) به پیروزی رسید
زندگی نامه امام
امام خمینی در سال 1320 و همزمان با سال روز میلاد بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه (س) در شهرستان خمین چشم به جهان گشود. مادر ایشان بانو "هاجر" زنی از خاندان علم و تقوا و پدر ایشان آیت الله"میرزا احمد" از علما و مدرسین خمین بود. امام در ماه‌های اول زندگی، پدر خویش را از دست داده و برای همیشه از دیدن جمال پدر، محروم و بی نصیب شد. امام خمینی از پنج ماهگی تحت سرپرستی عمه (بانو صاحبه) و مادر قرار گرفت و در دامن پاک آن دو بانوی پرهیزگار پرورش یافت. امام در سن 15 سالگی دو پناهگاه محکم خود یعنی عمه و مادر را هم از دست داد.
امام خمینی دارای هوش و استعداد سرشاری بود و از اوان کودکی به تحصیل و به آموختن و نوشتن مشغول گردید. ایشان تا سن 15 سالگی تحصیلات فارسی را نزد اساتیدی چون میرزا محمود، ملا ابوالقاسم، آقا حمزه محلاتی به پایان رسانید و از سال 1338 به تحصیل علم در حوزه‌های علمیه اصفهان، اراک و قم پرداخت و با جدیت، پشتکار و کوشش‌های شبانه روزی موفق شد در سال 1345 سطوح عالیه را به پایان رساند. در سال 1355 بعد از فوت آیت الله حائری منبع رجوع متقین، از جمله مجتهدین مبارز و نوابغ علمی قرار گرفت و همانند ستاره درخشانی در آسمان علم و فضیلت حوزه علمیه قم درخشید و از برجسته ترین علمای قم به شمار آمد. ایشان در سال 1348 با دختر آیت الله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج، دو پسر و 3 دختر به نام‌های (سید مصطفی، سیداحمد و فریده، زهرا و صدیقه)بودند.
خصوصیات فردی امام
امام خمینی از دوران جوانی به سحرخیزی، تهجد و راز و نیاز به درگاه خداوند در نیمه های شب، اهتمام ویژه‌ای داشت.
نظم و انضباط دقیق در تمام شئون زندگی امام جاری و ساری بود تا آنجا که افراد خانواده ایشان از حرکات و اعمال امام راحل، حدود ساعت شبانه روز را متوجه می‌شدند. امام در همه امور عبادی، اجتماعی، سیاسی و زندگی شخصی برنامه‌محور عمل می‌کرد.
تهذیب و خودسازی در کنار پرهیز از مقدس مآبی و گوشه گیری از خصوصیات بارز امام بود و در زندگی خویش لحظه ای از حمد و ستایش پروردگار خود غافل نبود و معتقد بود ذکر گفتن و به یاد خدا بودن، به تسبیح گرداندن و لب جنباندن و معرکه گرفتن و گوشه گیری نیاز ندارد. اگر انسان منزه ، آراسته و وارسته باشد، می تواند در میان اجتماع رسالت خود را دنبال کند.
خصوصیات اجتماعی امام
جایگاه برجسته امام و هوشیاری او، به ویژه در رهبری طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی و اجتماعی و ایجاد وحدت و هماهنگی در بین ملت ایران، از خصوصیات غیر قابل انکارشان بود.
ایشان مدرس فلسفه و فقه اسلامی بود و در عرفان تخصص ویژه و مهارت کامل داشت و گه گاهی شعر می‌گفت. نخستین کتاب خویش را با عنوان کشف الاسرار در سال 1324 منتشر کرد که در آن از ایجاد و شکل حکومت اسلامی در زمان غیبت و به دست ولی فقیه سخن گفت.
امام در افشاء نمودن خیانت آشکار شاه در فروش نفت به اسرائیل، حمایت از ثروتمندان و استثمار فقراء، نابود کردن فرهنگ ملی، نقض مشروطیت و لگدمال کردن قانون اساسی، تشویق و اشاعه فساد و هدر دادن منابع با ارزش کشور در قصرها ،تشویق به غرب‌زدگی، مجالس عیاشی و خرید تسلیحات، از بین بردن کشاورزی و وابسته ساختن هر چه بیشتر ایران به غرب و ... را با صراحت لهجه مورد انتفاد قرار می داد.
سبک زندگی امام
زندگی ساده و ریاضت منشانه همچون دیگر مردم داشت و مثل رهبران جهانی رفاه‌زده نبود. وی فردی درستکار، مبارز، پویا و ثابت قدم،‌فسادناپذیر و مهمتر از همه نفوذ ناپذیر بود و در کشوری که بیشتر سیاستمدارانش در آسایش و رفاه به سر می بردند، ایشان زندگی ساده ای داشت. او یک رهبر اسلامی و مردمی، خواهان برقراری عدالت اجتماعی، توزیع مجدد ثروت و انتقال قدرت از ثروتمندان به فقرا بود.
هدف امام از انقلاب
هدف امام از ایجاد انقلاب، ایجاد شکل جدیدی از حکومت اسلامی بود. امام خواهان حکومتی بود که در آن آموزش و پاسداری از ملت، نظارت بر سیاستمداران و مهار آن‌ها نقش فعالی داشته باشند. امام نه برای پدید آوردن حکومت اسلامی صرف و ساده، بلکه برای ایجاد حکومت اسلامی بر مبنای شرع مبین اسلام تلاش می کرد. امام راحل عالی‌ترین وظیفه علما را به دست گرفتن دولت و اعمال قدرت سیاسی برای اجرای شرع و ایجاد جامعه اسلامی حقیقی می دانست.
ایشان معتقد بودند تنها راه نابودی ظلم و فساد و خیانت، انقلاب اسلامی است. انقلابی که موجب وحدت ملل اسلامی و ایجاد تفاهم و هماهنگی بین مسلمان شعیه و سنی باشد.
هدف ایشان بیدار ساختن و آگاه کردن توده مردم و بسیج هر چه بیشتر آنان جهت مبازره با استثمار و استکبار و در یک کلام صدور آرمان‌های انقلاب به تمام ملل اسلامی بود تا همه ملت‌ها را از گرفتاری و تحت سلطه بودن رهایی بخشد. امام پیروزی انقلاب را مرهون دلاوری‌های ملت خصوصاً شهیدان و معلولان انقلاب می دانست. ایشان انقلاب را نهضتی بر اساس اسلام و اخلاق اسلامی می دانست و معتقد بود یک مملکت اگر بخواهد روی پای خودش بایستد، مستقل باشد، در همه ابعاد، چاره ندارد جز این که این تفکر ما باید از خارج چیز وارد بکنیم را از کله اش بیرون کند. مغزش را متوجه به این بکند که ما از خارج نباید وارد بکنیم. اگر یک چیز نداریم از خارج برای ما نمی آورند، آن چیز و آن لباس را استفاده نمی‌کنیم تا خودمان به دست خودمان درستش کنیم.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات