تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۸  ، 
کد خبر : ۲۹۲۴۵۸

سیاست آمریکا در مواجهه با مسئله سوریه از ابتدا تاکنون

پایگاه بصیرت / محمد رضایی
موضع آمریکا نسبت به تغییرات گام به گام اما سریعی که بحران سوریه پشت سر گذاشت، بسیار کند دچار تحول شد و به علاوه همواره صورت و شکل غیرقاطع خود را حفظ کرد. با شرحی از تحولاتی که بحران سوریه پشت سر نهاد می‌توان این مسئله را به خوبی دریافت و تصدیق نمود.
مفسران آمریکایی معتقدند که حکومت دیکتاتوري اسد با کودتاي نظامی بر سر کار آمده و در آن اقلیتی علوي بر اکثریتی سنی حکمرانی می نمایند. در ادامه به بیان وضعیت سوریه از زمان شکل‌گیری درگیری‌های داخلی تا شکل بحران یافتن آن از زبان تحلیل‌گران غربی و امریکایی می‌پردازیم.
هنگامی که اعتراضات مردمی در سوریه در مارس 2011 آغاز شد، پلیس و دستگاه امنیتی سوریه با بی‌تدبیری به صورتی خشن با آن برخورد کردند. کشته شدن تعداد قابل توجهی از معترضان در کنار بازداشت هاي جمعی و عدم واکنش اصلاح‌طلبانه از سوي حکومت بر خشم و تندروي معترضان افزود.
در این میان حمایت‌ها و تشویق‌هاي کشورهاي عربی مانند قطر و عربستان که معترضین را به قهر مسلحانه تشویق می‌کردند، سرانجام سیر وقایع سوریه را به سرعت به سمت و سویی مسلحانه کشاند. واقعه جسرالشغور در ژوئن 2011 که در آن مخالفین با اجراي کمینی علیه نیروهاي ارتش، جمع زیادی از آنان را کشتند را باید طلیعه مبارزه مسلحانه مخالفان در سوریه دانست.
آمریکا مخالف سرسخت حکومت بشار اسد است. اسد اصلی‌ترین متحد ایران در منطقه، کمک‌رسان و پشتیبان حزب الله در جنگ علیه اسرائیل، یکی از موانع تحقق صلح اعراب و اسرائیل و یار و یاور مقاومت اسلامی فلسطین اسلامی بود. Samii, 2008) ، 32-33)
افزون بر آن مداخلات اسد در لبنان و عراق و نیز پیوندهاي نظامی‌اش با روسیه (به شکل اعطاي پایگاه نظامی به نیروي دریایی روسیه در طرطوس) دلیلی براي عدم خوشحالی از سقوط اسد باقی نگذاشته بود، به علاوه در خطر سقوط قرار گرفتن، سوریه به منزله ضربه‌اي بسیار مهلک بر قدرت منطقه‌اي جمهوري اسلامی ایران بود.( پرتو،1390، 180-182)
با این وجود ایالات متحده بدون آنکه تحرك موثرتري از اقدامات تبلیغی در حمایت از مخالفان صورت دهد، تصمیم به نظاره صرف تحولات سوریه گرفته و میدان سوریه را به ترکتازي متحدان منطقه‌اي یعنی عربستان سعودي، قطر و ترکیه واگذار نمود.
این اقدام از سویی موجب شد تا سوریه به عرصه‌اي براي رقابت میان دولت‌ها با یکدیگر بدل گردد و در این مسیر حتی نیروهاي اپوزسیون سوریه قربانی رقابت‌هاي این کشورها به ویژه رقابت میان قطر و عربستان شوند و از سوي دیگر هماهنگی و انسجام میان این نیروها از میان برود.( 15- Martini, 2013, 10 Ottaway, 2013)
براي آمریکا این تحرك کند و عدم رهبري تحولات مرتبط با سوریه با یک بهانه و توجیه هم همراه بود: اینکه اپوزوسیون سوریه چه کسانی هستند؛ چه اهدافی دارند و موضعشان نسبت به آمریکا چیست؟این مسئله در کنار رهبري نامشخص و اختلافات حل نشدنی میان نیروهاي مخالف حکومت سوریه، بر مشکل آمریکا در قبال بحران سوریه افزوده بود.
با تداوم بحران سوریه به تدریج تعداد قابل توجهی از نیروهاي القاعده و دیگر گروه‌هاي سلفی و تندرو که آمریکا آنان را دشمنان و تهدیداتی بسیار جدي براي خود محسوب می نمود، روانه سوریه شدند تا آنجا که سوریه به افغانستانی همچون سال‌هاي دهه 1980 و آهن ربایی براي جذب جریان‌هاي گروه های تروریستی بدل گردید. نه فقط جبهه النصره به عنوان نامدارترین این گروه‌ها بیعت خود را با القاعده اعلام نمود، بلکه گروه‌هاي بزرگی از افراد سازمان‌هاي تروریستی از قفقاز و افغانستان گرفته تا کشورهاي عربی و اروپا روانه سوریه گشتند. تشکیل گروه دولت اسلامی عراق و شام یا داعش پرده دیگري بر وخامت بحران سوریه گشود. هرچند از حمایت های گذشته آمریکا از این گروه‌ها نمی‌توان به راحتی عبور کرد. این گروه‌ها در سایه حمایت آمریکا جان گرفتند و رشد کردند.
حضور این نیروهای تروریستی بر ادعاي بشار اسد مبنی بر اینکه در حال جنگ با تروریسم خارجی است مشروعیت می داد. ( Jenkins, 2013,6)
در این مرحله آنچه مورد توجه آمریکا بود، سیاست تداوم جنگ سوریه بود. در ظاهر دو دسته از دشمنان آمریکا به جان هم افتاده بودند: از یک سو تروریسم جهانی تکفیري، القاعده و انشعابات آن که آمریکا سال‌ها به ظاهر با آن در حال نبرد بود و از سوي دیگر سوریه و متحدانش ایران و حزب الله.
روند تداوم جنگ داخلی در سوریه توان هر دو گروه را تحلیل می‌برد و از مخاطرات و ماجراجویی‌هاي آتی‌شان می‌کاست. توجیه آمریکا در اعطاي کمک نظامی به اپوزسیون سوریه در همین جا نهفته بود که ممکن است این کمک‌ها به دست گروه‌هاي تروریستی بیفتد. با این حال آمریکا براي متوازن نگاه داشتن صحنه نبرد، دو رویکرد توأمان را در پیش گرفت: نخست، فشار سیاسی به حکومت سوریه، بویژه تهدید دولت سوریه به کاربرد سلاح شیمیایی علیه مخالفان، گزینه‌اي که از سوي اوباما به عنوان خط قرمز آمریکا مطرح گردید و دوم؛ ارسال کمک‌هاي مالی و حتی نظامی غیرکشنده براي مخالفان، ارائه کمک‌هاي اطلاعاتی براي آن‌ها و در کنار آن‌ها و به گونه‌اي متناقض منع دولت‌هاي حامی آن‌ها یعنی عربستان و قطر از تحویل غیرقابل کنترل سلاح‌هاي حساس به نیروهایی که وفاداري یا کنترلشان مشکوك بود. زیرا این سلاح‌ها (به ویژه موشک‌هاي ضدتانک پیشرفته و موشک‌هاي دستی ضد هوایی) ممکن بود علیه اسرائیل به کار روند. آمریکا ضمن منع تحویل سلاح‌هاي امریکایی به اپوزسیون، حامیان آنان را وادار کرد تا رو به منابع قاچاق از اروپاي شرقی براي تأمین تسلیحات بیاورند.
گذر زمان نشان داد که بشار اسد به هیچ وجه قصد کوتاه آمدن از قدرت را ندارد. قدرت نظامی او هر چند به شدت آسیب دیده بود اما همچنان استوار و کارآمد بود و با حمایت هاي ایران و حزب‌الله بازسازي می‌شد. به تدریج مشخص شد که بدون مداخله نظامی به هیچ وجه امکان سقوط بشار اسد متصور نیست. (2012 Stepanova,)  
از دیدگاه متحدان آمریکا به ویژه عربستان و قطر، آمریکا با تردید و از دست دادن زمان، به بشار اسد و ایران فرصت تقویت مواضع خود را می‌داد. در این مرحله تیم سیاست خارجی آمریکا کوشش نمود دو مسیر موازي جدید براي بحران سوریه را دنبال کند.
تلاش‌هاي پیشین براي طرح مسئله سوریه در شوراي امنیت، به واسطه حمایت‌هاي روسیه و تا حدي چین از بشار اسد شکست خورده بود. نه تنها مجوزي براي مداخله نظامی در سوریه صادر نشده بود، بلکه حتی تحریم نظامی بین‌المللی مستند به قطعنامه شوراي امنیت هم علیه رژیم سوریه اعمال نگردیده بود. این بار آمریکا کوشید تا با ادعای کاربرد سلاح شیمیایی از سوي دولت سوریه دست به حمله نظامی علیه این کشور بزند.
سوریه سومین دارنده سلاح‌هاي شیمیایی در جهان بود و به علاوه این کشور کنوانسیون امحاء سلاح‌هاي شیمیایی را امضا نکرده بود. در 23 دسامبر 2012 الجزیره گزارش‌هاي تأیید نشده‌اي در خصوص یک حمله با گازهاي سمی که منجر به کشته شدن هفت غیرنظامی در شهر البیدا در حومه حمص که تحت کنترل شورشیان بود، منتشر نمود.
کمتر از یک ماه بعد یک شبکه خبري آمریکایی گزارشاتی مبنی بر کاربرد عامل 15 توسط دولت سوریه علیه مخالفان منتشر نمود. کاخ سفید بلافاصله اعلام نمود که این گزارش با اطلاعاتی که ایالات متحده از برنامه سلاح‌هاي شیمیایی سوریه دارد ناهمخوان است. در 19 مارس 2013 گزارشات جدیدي مبنی بر اصابت یک موشک اسکاد حامل سلاح شیمیایی به شهر خان‌العسل در حومه حلب و شهر العتبه در حومه دمشق منتشر شد. دولت و مخالفان یکدیگر را متهم به انجام حمله کردند. یک سخنگوي ارتش آزاد سوریه این مناطق را تحت کنترل مخالفان اعلام نمود. در حالی که تصاویري که رویترز از قربانیان و صحنه حمله منتشر ساخته بود، نشان می داد که سربازانی که لباس ارتش سوریه را پوشیده‌اند به قربانیان کمک می کنند.
ایالات متحده موضعی مبهم در این خصوص گرفت و هیچ طرفی را مسئول اعلام نکرد و کماکان بر استعاره خط قرمز و بودن همه گزینه ها بر روي میز تأکید کرد؛
در حالی که دولت روسیه به روشنی معارضان را به کاربرد سلاح شیمیایی متهم کرد. مدتی بعد فردي با نام زهیر الساکت که مدعی بود یک ژنرال ارتش سوریه از شاخه سلاح شیمیایی است، عنوان نمود که وي براي کاربرد سلاح شیمیایی علیه مخالفان دستور داشته است، اما با نافرمانی سلاح شیمیایی را در آب‌هاي منطقه جاول غرق نموده است.
در 25 آوریل 2013 ایالات متحده در برآوردي اطلاعاتی دولت بشار اسد را متهم به استفاده از سلاح شیمیایی به ویژه گاز سارین نمود. در 29 آوریل 2013 حمله شیمیایی دیگري در سراقب گزارش شد که به کشته شدن 2 تن و زخمی شدن 13 تن دیگر منجر شد. مجروحان براي آزمایش بیشتر به ترکیه منتقل شدند. در 5 می 2013 پزشکان ترکیه اعلام نمودند که هیچ نشانه‌اي از کاربرد سارین در خون قربانیان نیافته اند.
در همین زمان کارلا دل پونته یکی از افراد کمیسیون تحقیق با شجاعت اعلام نمود که معارضان دولت سوریه بوده‌اند که از عوامل شیمیایی در حمله به مردم و سربازان استفاده کرده‌اند و عامل استفاده سارین بوده‌اند. سازمان ملل بلافاصله اظهارات دل پونته را رد کرد. کاربرد سلاح شیمیایی در نبرد نظامی در سوریه براي دولت بشار اسد فایده نظامی چندانی ندارد. هر گونه کاربردي از این دست تنها باعث آسیب دیدن شدید غیرنظامیان می‌شود و هزینه و فایده آن به هیچ وجه از نظر تحولات میدانی نبرد به صرف نیروهاي دولتی نیست. به علاوه دولت سوریه یقین دارد که در صورت کاربرد سلاح شیمیایی بلافاصله مورد حمله نظامی ایالات متحده و متحدانش قرار می‌گیرد.
حمله‌اي که از سویی از مشروعیت بین‌المللی برخوردار است و از سوي دیگر طومار عمر حکومت را روزهاي کمتر از تعداد انگشتان دو دست در هم می‌پیچد. به طور کلی می توان چنین استنباط نمود که کاربرد سلاح شیمیایی توسط نیروهاي دولتی نه فقط هیچ فایده نظامی ندارد و آماده‌سازي انجام آن در برهه کنونی بی‌حاصل است، بلکه از نظر سیاسی و استراتژیک موجب باخت سریع جنگ خواهد شد.( کسمائی زاده، 1392 ، 55-56)
با روشن شدن بیشتر اطلاعات و ارائه طرح خلع سلاح شیمیایی سوریه، سرانجام آمریکا که قصد داشت بدون مجوز شوراي امنیت به سوریه حمله کند، در موضع ضعف قرار گرفته و منصرف شد.
آمریکا در سطح دوم تلاش کرد تا روند مسلح کردن مخالفان سوري به تجهیزات جنگی آمریکایی را آغاز کند. با این وجود این اقدام وارد چنان راه پر پیچ و خم و طولانی مدتی میان کاخ سفید و کنگره گردید که چندان نتیجه‌اي را موجب نشد.
نمایندگان کنگره همچنان به شدت مخالف مسلح کردن مخالفان دولت سوریه به سلاح‌هاي پیشرفته آمریکایی مانند موشک ضدهوایی استینگر یا موشک ضدتانک جاولین یا تاو بودند. تنها مورد جدي انتقال سلاح به مخالفان، در 22 اوت 2012 رخ داد، زمانی که سیا تعداد تنها 14 فروند موشک استینگر را به آنان انتقال داد.( 2012 Research, Global)
از آن پس تحت فشار سنگین کنگره چنین اقداماتی به تعلیق درآمد تا آن که سرانجام در اوایل سال جاري میلادي کنگره به صورتی مخفیانه مجوز انتقال سلاح‌هاي آمریکایی و پیشرفته به مخالفان سوري میانه‌رو را صادرکرد.
طولانی شدن بحران سوریه که زمانی براي آمریکا مطلوب می‌نمود با قدرت گرفتن گروه‌هاي تروریستی همچون داعش یا النصره و تضعیف گروه هاي میانه‌رو مانند ارتش آزاد و تقویت هر چه بیشتر نقش گروه‌هاي سلفی و اسلام‌گرایی مانند جبهه اسلامی و احرار‌الشام به یک تهدید بدل شد. از طرف دیگر دولت سوریه توانست در سال 2013 با ضد حملاتی مداوم، شکست‌هایی سنگین به مخالفین تحمیل کند و آنان را در تنگنا قرار دهد.
از طرف دیگر ناآرامی هاي سوریه به لبنان و عراق بسط یافت و میان متحدان آمریکا و بازیگران کلیدي بحران سوریه یعنی عربستان، ترکیه و قطر چنان شکافی پدید آمد که شیرازه ائتلاف ضد سوري را از هم پاشید. در عوض آمریکا کوشید با برخی کوشش‌هاي دیپلماتیک از طریق گفتگوهاي ژنو میان دولت و مخالفان دولت سوریه گریزي از بن بست نظامی در سوریه بیابد. گریزي که به سرعت با شکست مواجه شد. این وضعیت کلی است که پس از چهار سال سیاست خارجی آمریکا در خصوص بحران سوریه در برابر خود می بیند.
با ورود نظامی روسیه به مسئله بحران سوریه و حضور پر رنگ ایران در بحران سوریه در حالی که آمریکا و متحدانش در آغاز حاضر به پذیرش نقش آن نبودند دولت ایالات متحده و یاران منطقه‌ای‌اش در وضعیت خاصی قرار گرفته‌اند که تصمیم‌گیری را برای آن‌ها سخت کرده است؛ زیرا دیگر دولت بشار اسد از آن وضعیت بحرانی شدید خارج شده و امروز این دولت ها سعی دارند شیوه‌ای دیگر برای دستیابی به منافعشان در سوریه اتخاذ کنند.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات