تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۷  ، 
کد خبر : ۲۹۸۱۰۷

نقش مریخی ها در تاکتیک انتخاباتی اصلاح طلبان

در حالی که ماه ها تا انتخابات باقی است، طرح ادعای احتمال ردصلاحیت روحانی چیزی شبیه یافتن انسان زنده در مریخ است. مروری بر این پرونده نشان می دهد، اغلب جریان خواهان ادامه وضع موجود از آب و تاب دادن به این داستان های خیالی برای به حاشیه راندن واقعیت های تلخ و دردسرساز استقبال کرده و خود نیز در آن شریک بوده اند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ یحیی ذبیحی

نقش مریخی ها در تاکتیک انتخاباتی اصلاح طلباناین روزها کلید واژه «ردصلاحیت روحانی» در میان محافل و رسانه های اصلاح طلبان به طور قابل توجهی دیده می شود. این مسئله حتی به نشست خبری سخنگوی دولت نیز کشید و یکی از همین رسانه ها از نوبخت در این زمینه پرسید و سخنگوی دولت نیز در پاسخ به این سوال گفت: این حرف، حرف پوچ و بی‌ربطی است.[1]

روز چهارشنبه (15 دی 1395) نیز برخی روزنامه های اصلاح طلب به این موضوع خودساخته پرداختند. روزنامه آفتاب یزد تیتر اصلی خود -«آماده باش اصلاح طلبان»[2]- را به این موضوع اختصاص داد و مدعی شد با وجود احتمال ردصلاحیت روحانی، اصلاح طلبان به حالت آماده باش درآمده اند!

الیاس حضرتی، عضو فراکسیون امید و مدیر مسئول روزنامه اعتماد در این خصوص مدعی است: «شاید بار دیگر هم داستان هاشمی تکرار شود! حوادث سیاسی قابل پیش‌بینی نیستند و با اینکه احتمال ردصلاحیت رئیس‌جمهور مستقر در کشور بی‌سابقه است، این یک تدبیرعاقلانه بوده و بهتر است یک نفر با هماهنگی خود روحانی به عنوان آلترناتیو معرفی شود.»

صادق زیباکلام، هم در این خصوص مدعی است: «طبیعی است که اصولگرایان بخواهند حسن روحانی همچون آقای هاشمی ردصلاحیت شود. زمانی که هاشمی در سال 92 ردصلاحیت شد، «برخی ملاحظات» و «برخی مصلحت‌ها» را دلیل ردصلاحیت او عنوان کردند، در مورد روحانی نیز می‌شود استفاده کرد.»

عبدالله رمضان زاده –عضو جبهه منحله مشارکت و سخنگوی دولت دوم اصلاحات- در سرمقاله آفتاب یزد به همین موضوع پرداخته و ادعاهای عجیب و غربی را مطرح می کند. وی در ابتدای یادداشت خود می نویسد؛ «موضوع «رد صلاحیت حسن روحانی» چندی است که مطرح شده و این روزها که در آستانه دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم، بازتاب های فراوانی داشته است و بیش از پیش از سوی جریان سیاسی اصولگرا مطرح می شود.»[3]

وی در ادامه می نویسد؛ «مگر می‌شود رئیس‌جمهور قانونی یک کشور را ردصلاحیت کرد، در شرایطی که خود آن فرد به هنگام بررسی صلاحیت کاندیداها هنوز ریاست دستگاه اجرایی کشور را برعهده دارد. اگر بخواهند به این رویای پوشالی جامه عمل بپوشانند تنها راهش این است که روحانی از ریاست جمهوری کنار برود. این کار با هیچ منطقی همخوان نیست و گویندگان و حتی تفکرکنندگان درباره این موضوع قطعا از دانش سیاست بی‌بهره هستند. من معتقدم که قوه تدبیر و عاقله کشور به هیچ عنوان پذیرای این گونه تفکرات نیست. بیان موضوعاتی چون ردصلاحیت آقای روحانی حاکی از آن است که این افراد دست‌هایشان ازعرضه فردی در رقابت‌های انتخاباتی 96 خالی است و راهی برای جذب رای آقای روحانی ندارند و دست به دامان اینگونه مسائل شده‌اند.بنابر این کار فقط انجام یک جنگ روانی از سوی نیروهای مخالف آقای روحانی است. من احتمال ردصلاحیت رئیس دولت تدبیر و امید را در حد یافتن انسان زنده در کره مریخ می‌دانم و به آقای دکتر روحانی توصیه می‌کنم هیچ واکنشی نسبت به این جدال‌های روانی نشان ندهند و راهش را ادامه بدهد، اما شخصیت آقای دکتر روحانی هم گواه آن است که او به این گونه رفتارها توجهی نشان نمی‌دهد.»

خط مکمل؛ ادعای بی رقیب بودن روحانی

داستان پردازی و مرثیه سرایی اصلاح طلبان درباره ردصلاحیت روحانی یک خط موازی نیز در کنار خود دارد که عبارت است از ادعای آلترناتیو نداشتن روحانی و حتمی دانستن پیروزی وی در انتخابات آینده.

هاشمی رفسنجانی در مصاحبه 9 دی خود با روزنامه شرق در این خصوص می گوید: «در مقابل آقای روحانی کسی نیست، شما در بین اصولگراها و تندروها کسی را نمی‌بینید که بتواند در مقابل آقای روحانی بایستد، حتی اگر همه جمع شوند، باز در اقلیت هستند؛ یعنی همه اینها که یک مجموعه هستند، اقلیت‌اند...به نظر من ایشان (روحانی) کاملا شانس پیروزی دارد و هم خودش مصمم است که بیاید و هم ما حمایت می‌کنیم...به نظر می‌رسد آقای روحانی ماندنی است.»[4]

هاشمی در مصاحبه 29 خرداد خود با روزنامه قانون نیز همین ادعا را تکرار کرده بود؛ « آقای روحانی به خاطر مقبولیت عام، به ويژه براي کاری که در برجام کرده، رقیب جدی ندارد.»[5]

محمدرضا تاجیک از تئوری پردازان جریان اصلاحات نیز در مصاحبه 12 دی خود با روزنامه شرق، روحانی را رقیبی بدون آلترناتیو توصیف می کند که بطور طبیعی باید پیروز انتخابات باشد. وی می گوید؛ « اگر بخواهم صريح بگويم تنها شانس آقاي روحاني در انتخابات آتي فقدان آلترناتيو است. آقاي روحاني نه اين كه آلترناتيو برتر جامعه باشد و نه اين كه تنها بازيگر مقبول كشور در عرصه سياست باشد اما چون بازي ديگري نيست، با كارت ديگري نمي‌شود بازي كرد، آلترناتيوهاي ديگر از مشروعيت عمومي برخوردار نيستند كه بتوانند به مثابه رقيب عمل كنند و همچنين به علت چهره نامقبولي كه دارند، با دست پر در صندوق آقاي روحاني راي مي‌ريزند...دولت كنوني چندان كارنامه موفقي از خود به جا نگذاشته است اما اين كه مانعي مي‌شود روحاني در انتخابات ۹۶ به عنوان آلترناتيو اول انتخابات مطرح شود پاسخ خير است؛ چرا كه آلترناتيو رقيب ايشان به هر علتي از صحنه خارج شد و آلترناتيوهاي بالقوه و بالفعلي که قرار است در مقابل ايشان مطرح شوند، از اين استعداد و مقبوليت و مشروعيت برخوردار نيستند كه در مقابل روحاني بازيگري داشته باشند.»[6]

محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران هم تز جالبی را ارائه کرده و مدعی است رقبا در سال 96 نامزد اصلی خود را به میدان نمی فرستند چرا که می دانند شانسی برای موفقیت ندارد! وی با طرح این ادعا که؛ « تجربه پیشینی ما دلالت بر این دارد که معمولا چون قانون اساسی اجازه دو دوره ای بودن هر فرد را در مسئولیت پذیری ریاست جمهوری داده است معمولا در میان دوره ای هیچ رقیبی نیروهای اصلی خود را برای رقابت مقابل رئیس جمهور مستقر روی صحنه نمی آورد.»[7] در ادامه می گوید با چنین شرایطی حتی برخی از اصولگرایان در پی حمایت مشروط از روحانی هستند که البته به دلیل مشروط بودن پذیرفته نمی شود!

پشت پرده این دو خط موازی چیست؟

دو خط موازی «ادعای رد صلاحیت روحانی» و «ادعای بی رقیب بودن روحانی» در سطح کلان یک هدف را بیشتر دنبال نمی کند و آن هدف چیزی نیست جز انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی جامعه که نمود آن را به وضوح می توان در مشکلات معیشتی مردم دید.

در حالی که جامعه با موضوعاتی مانند بی عدالتی و تبعیض های اجتماعی، مشکل عمیق و گسترده بیکاری، رکود و...مواجه است و یک فضای اجتماعی حول محور «نه به وضع موجود» در حال شکل گیری است، طرح چنین مباحثی صرفا قطعه ای از پازل حاشیه سازی برای مشغول سازی ذهن مردم نیست. صورت این مسئله صوری کاملاً هدفمند طراحی شده است؛ روحانی نامزدی بدون رقیب و پیروز است و چون کسی قدرت رقابت با وی را ندارد، پس به دنبال ردصلاحیت وی هستند. نکته جذاب این مسئله طراحی شده آن است که روحانی را نامزدی تنها، مقتدر و در عین حال مظلوم نشان می دهد و مهم تر آنکه به وی فرصت می دهد از صندلی داغ پاسخگویی برخیزد.

سخن رمضان زاده از منظری صحیح است. در حالی که ماه ها تا انتخابات باقی است، طرح ادعای احتمال ردصلاحیت روحانی چیزی شبیه یافتن انسان زنده در مریخ است. تئوری موجودات زنده و فضایی چندین دهه در غرب خوراک رسانه های زرد بود. مروری بر این پرونده نشان می دهد، اغلب جریان خواهان ادامه وضع موجود از آب و تاب دادن به این داستان های خیالی برای به حاشیه راندن واقعیت های تلخ و دردسرساز استقبال کرده و خود نیز در آن شریک بوده اند.



منابع و استنادات:

[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13951014000825

[2] http://www.aftabeyazd.ir/60904

[3] http://www.aftabeyazd.ir/60956

[4] http://www.sharghdaily.ir/News/111193

[5] http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/main/69839

[6] http://www.sharghdaily.ir/News/111376

[7] http://www.khabaronline.ir/detail/562116

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات