تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۰۰۱۷۵
با توجه به سفر رئیس جمهور چین به آمریکا

چین و آمریکا؛ تعامل یا تقابل؟

ترامپ معتقد است چین از توانایی تاثیر گذاری بر کره شمالی برخوردار است و می تواند با کاهش روابط تجاریش، این کشور را بابت رفتارهای غیر سازنده اش تحت فشار قرار دهد. در مقابل کارشناسان چینی عنوان می کنند که پکن سالهاست که دیگر به کره شمالی به عنوان یک دارایی استراتژیک نگاه نمی کند و آن را یک دردسر می داند
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/حسن مولایی
رئیس جمهور چین در اولین سفر خود بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، در رأس هیاتی عالی رتبه روز پنجشنبه بعد از ظهر به وقت محلی وارد فلوریدا شد و مورد استقبال رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا قرار گرفت. بعد از رایزنی های مقدماتی، دیروز ترامپ و خانم مالانیا در تفرجگاه ساحلی شخصی شان از شی ژینگ پینگ و همسرش پنگ لی یوان استقبال کردند و رایزنی های سران دو کشور تا صرف یک شام کاری همچنان ادامه پیدا کرد.
چند ساعت بعد از شروع رسمی نشست، ترامپ در توییتی "مذاکره بسیار سختی را پیش بینی کرد" که خیلی زود به تیتر رسانه ها تبدیل شد. او همچنین در بخش دیگری از توییتش نوشت ما به این کسری تجاری بزرگ با چین و از دست رفتن شغل ها در امریکا باید خاتمه دهیم؛ شرکت های امریکایی باید رویه سابق خود را تغییر دهند و به فکر یک راه جایگزین باشند.
ساعتی بعد معاون وزیر خارجه چین در پاسخی دیپلماتیک در جواب سوال خبرنگاران گفت که دو طرف به دنبال یک نشست سازنده و موفقیت آمیز هستند، به گونه ای که یک هدایت درست می تواند به ارتقاء بیش از پیش روابط دو کشور کمک کند. او همچنین از آمادگی کشورش در رسیدن به یک تعادل در حجم روابط دو کشور خبر داد.

چین و آمریکا؛ تعامل یا تقابل؟

همانگونه که از حرف های مبارزات انتخاباتی ترامپ مشخص بود مباحث اقتصادی، مساله کره شمالی و دریای جنوبی چین از اولویت های اصلی طرف امریکایی در این نشست بود. به عبارت دیگر تا آنجا که مشخص بود این نگرانی ها و اولویت های امریکا بود که بر نشست سایه افکنده بود تا نگرانی های چین.
آمریکا از ابتدای روی کار آمدن ترامپ دنبال این مساله بود که با تهدید به افزایش فشار های اقتصادی، سیاستمداران چینی را در ارتباط با روابط حمایتی خود در حوزه اقتصادی و امنیتی از کره شمالی، مجبور به تغییر رفتار کنند. کارشناسان غربی معتقدند که چین روابط بسیار گسترده اقتصادی با پیونگ یانگ دارد و تا زمانی که این رابطه حمایتی وجود دارد به زانو در آوردن کره شمالی از راه تحریم های اقتصادی غیر ممکن است.
از این رو به گزارش رسانه های غربی یکی از اولین مباحث مطروحه بین دو طرف مساله کره شمالی بود. ترامپ در راه سفر به فلوریدا به خبرنگاران گفت که فکر می کند چین آمادگی برداشتن قدم هایی در این راستا را دارد.
آمریکا هفته گذشته برای نشان دادن حساسیتش در ارتباط با رفتارهای کره شمالی، چند شرکت چینی را تحت نام عدم رعایت هنجارهای عدم اشاعه و انتقال فناوری های حساس به کره شمالی و ایران تحریم کرد. این هفته ژاپن نیز به طور رسمی از اراده خود برای تحریم شرکت های کره شمالی و جلوگیری از پهلو گیری کشتی های تجاری متعلق به این کشور خبر داد.
ترامپ معتقد است چین از توانایی تاثیر گذاری بر کره شمالی برخوردار است و می تواند با کاهش روابط تجاریش، این کشور را بابت رفتارهای غیر سازنده اش تحت فشار قرار دهد. در مقابل کارشناسان چینی عنوان می کنند که پکن سالهاست که دیگر به کره شمالی به عنوان یک دارایی استراتژیک نگاه نمی کند و آن را یک دردسر می داند، اما مساله این است که چین نمی خواهد با تحریک کره شمالی و رفتن به سمت یک رابطه خصمانه در همسایگی خود، برای خودش یک دشمن هسته ای بتراشد. شی ژینگ پینگ به دنبال این بود ترامپ را قانع کند تا از سیاست تهاجمی صرف در مورد کره شمالی دست بردارد و فشارهای غیر منطقی به شرکت های چینی را با مذاکره مستقیم با آمریکا کم کند و از تصاعد تهدید در این منطقه بکاهد.
در مقابل اظهارات ترامپ مثل این جمله که دیگر صبر استراتژیک امریکا در ارتباط با کره شمالی به پایان رسیده است نشان از خواست او برای یک رفتار ضربتی و قاطع در این زمینه داشت.

چین و آمریکا؛ تعامل یا تقابل؟

دونالد ترامپ به صراحت از روی میز بودن گزینه مستقیم نظامی و یا حملات پیش دستانه علیه کره شمالی خبر داد. هر چند کارشناسان نظامی گزینه مستقیم نظامی را بسیار پُر هزینه برای متحدین منطقه ای امریکا می دانند و بر غیر واقعی بودن آن تاکید دارند، اما در مقابل استقرار سیستم های دفاع هوایی پیشرفته آمریکا در کره جنوبی به بهانه تهدیدات فزاینده پیونگ یانگ می تواند به شدت برای چین تهدید آمیز باشد.
از طرف دیگر مساله دریای جنوبی چین و رویکرد توسعه طلبانه چین از نگاه آمریکایی ها در این منطقه و نوع تعامل ایالات متحده با این موضوع -که قرار است اساس سیاست شرق آسیایی دولت ترامپ را شکل دهد- در حال حاضر در حال ریل گذاری است و بر این اساس دولت آمریکا ضروری دیده است که قبل از اتخاذ هر گونه رویکردی چه تهاجمی و یا تعاملی، در عالی ترین سطح با رهبران چین در این زمینه گفتگو کند.
در مقابل این دیدار از آن رو نیز برای چین حائز اهمیت است که این کشور تنظیم یک رابطه سازنده و بدون تنش با ایالات متحده را هسته اصلی سیاست خارجی خود می داند و همواره تلاش می کند از هر عامل سومی که می تواند این رابطه بدون تنش را که اصلی ترین عامل رشد پیوسته اقتصادی چین در چهار دهه گذشته به حساب می آید، استفاده کند. بنابراین شی ژینگ پینگ در این سفر تلاش می کند تا با از بین بردن ابهامات تا آنجایی که به منافع اساسی چین ضربه وارد نمی کند، سیاست هماهنگی را با ایالات متحده در پیش گیرد.
دومین موضوع مهم بین دو کشور، موضوع اقتصادی بود که روابط دو غول اقتصادی دنیا را بعد از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور منتخب امریکا با توجه به اظهارت انتخاباتی او در هاله ای از ابهام فرو برده بود. ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی خود، چین را به در پیش گرفتن یک رویه ای ناعادلانه در تجارت با امریکا متهم کرد و گفت: می خواهد میزان مالیات بر وارادت کالاهای چینی به ایالات متحده را بالا ببرد. او همچنین چین را به دستکاری در ارزش یوان در مقابل دلار متهم کرد. در دو دهه گذشته چین همواره سعی می کرد با پایین نگه داشتن ارزش پول خود در مقابل دلار یک مزیت نسبی برای صادر کنندگان کالا به امریکا در مقابل وارد کنندگان ایجاد کند.
همچنین دونالد ترامپ با زیر پا گذاشتن سیاست "چین واحد" که از سال 1979 زمان ریاست جمهوری کارتر با قطع روابط ایالات متحده با تایوان، ادامه داشت، به صورت مستقیم با خانم تسای رییس جمهور جدایی طلب تایوان به صورت تلفنی گفتگو کرد و رویکرد خانم تسای را ستود. هر چند در آن زمان برای بسیاری این گونه رفتارهای ترامپ غیر حرفه ای، بی هدف  و غریزی به نظر می رسید، اما ترامپ به خوبی می دانست که چین را به مرگ گرفته تا به تب راضی شود، چرا که ترامپ معتقد است چین در چهارچوب یک سیاست کنترل تنش با ایالات متحده کم کم دارد، خون امریکا را می مکد و این روند هر چقدر زودتر باید متوقف شود. یکی از این راه ها بالابردن هزینه های سرمایه گذاری در چهارچوب یک تنش کنترل شده در چین است.
از این رو ترامپ امروز به رسانه ها گفت که در ارتباط با تعادل در تراز تجاری دو کشور و برگشت شرکت های امریکایی از چین به خاک امریکا با همتای چینی خود صحبت کرده است. واقعیت این است که در سال های گذشته شرکت های بزرگ امریکایی برای دسترسی به کارگر ارزان و بازارهای جدید یا به طور کامل به خارج از ایالات متحده مثل چین و  مکزیک منتقل شده اند و یا شعبات جدید خود را در این کشورها توسعه داده اند. جالب اینجاست که در برخی موارد بازار هدف تولید این شرکت های امریکایی را خود ایالات متحده شکل داده است.

نتیجه گیری
هر چند بسیاری بر اساس اظهارات بسیار تند ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی و دوره انتقالی دولت، روابطی بسیار متشنج را بین ایالات متحده و چین پیش بینی می کردند، اما واقعیت آن است که هدف اصلی ترامپ همواره برگرداندن اعتبار از دست رفته آمریکا در مقابل چین است. با این حال این موضوع ظاهر قضیه است و در واقع باید گفت استفاده حداکثری و نمایشی ترامپ از برگ های بازی امریکا در مناطق مختلف نشان از کاهش اعتماد به نفس ایالات متحده دارد. ترامپ هر چند که خوب می داند برای کنترل این روند نزول قدرت امریکا، چاره ای جز همکاری با قدرت های جهانی مثل چین، روسیه و اتحادیه اروپا ندارد، اما این حقیقت را نافی ایجاد یک وضعیتی برای گرفتن امتیازات بیشتر از حریف نمی داند. از طرف دیگر با توجه به این موضوع که بنیان سیاست خارجی چین نیز بر اساس تعامل با قدرت های بزرگ و خصوصا ایالات متحده است به نظر می رسد بر خلاف انتظار، ریل گذاری جدید در روابط دو کشور به سمت یک تعادل تجاری در روابط پگن-واشنگتن تمایل یابد./   

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات