تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۱  ، 
کد خبر : ۳۰۰۵۶۱
بررسي دلايل بالاگرفتن تنش ميان ايران و تركيه در گفت‌وگو با صادق ملکي

چرا آنکارا خشمگين است؟

مقدمه: مجادله لفظي ايران و ترکيه به پاسخ سخنگويان وزارت خارجه ايران و ترکيه منجر شد. بعد از آنکه سخنگوي وزارت خارجه ايران به اظهارات رئيس‌جمهور و وزير خارجه ترکيه پاسخ داد، سخنگوي وزارت خارجه ترکيه هم به تهران پاسخ داده است. اين بار سخنگوي وزارت خارجه ترکيه گفته: «غيرقابل‌درک و غيرقابل‌قبول است، کشوري که ابايي از فرستادن پناه‌جويان به ميدان جنگ ندارد، ديگران را به بي‌ثباتي و نقش‌آفريني در منطقه متهم کند!» ايسنا به نقل از ديلي صباح اظهارات سخنگوي وزارت خارجه ترکيه را منتشر کرده و آورده است «حسين مفت اوغلو» سخنگوي وزارت امور خارجه ترکيه به طور مستقيم نام بهرام قاسمي سخنگوي وزارت خارجه ايران را آورده و گفت: اظهارات سخنگوي وزارت خارجه ايران مبني بر اينکه سياست‌هاي منطقه‌اي اين کشور مورد ستايش و عادلانه است، به‌شدت با نگراني‌ها و شکايات نهادهاي بين‌المللي مانند سازمان ملل و سازمان همکاري‌هاي اسلامي در تضاد است. مفت اوغلو همچنين مدعي شد: انتظار مي‌رود ايران گام‌هايي سازنده بردارد و در ازاي اتهام‌زني به کشورهاي منتقد، رويکرد خود در سياست‌هاي منطقه‌اي‌اش را بازبيني کند. در حاشيه کنفرانس امنيتي مونيخ وزير خارجه ترکيه مدعي شده بود ايران به دنبال گسترش شيعه‌گري در منطقه است. هفته گذشته هم اردوغان در بحرين ادعاهايي مشابه عليه ايران مطرح کرده بود. سخنگوي وزارت خارجه ايران در پاسخ به اين اظهارات گفت: ترکيه يکي از کشورهاي مهم همسايه ماست که از کمک‌هاي زيادي از جانب ايران به‌خصوص پس از وقوع کودتا در اين کشور برخوردار بوده است. اما وضعيت آشفته، بي‌سامان و نگران‌کننده ترکيه باعث شده است برخي سياست‌مداران اين کشور در گفتار و رفتار خود ناهنجاري‌هايي داشته باشند، مواضع غيرسازنده‌اي مطرح کنند و احتمالا به عواقب آنچه بيان مي‌کنند، فکر نکنند. همچنين قاسمي با تأكيد بر اينکه آنها بايد در بيان مواضع خود دقت بيشتري بکنند، ادامه داد: ما علاقه‌مند نيستيم چنين گفتماني بين ما و ترکيه وجود داشته باشد. ما صبوري مي‌کنيم ولي اين صبوري حدي دارد و ما اميدواريم آنها در بيان سخنان خود با ذکاوت و هوشياري بيشتري عمل کنند. اميدواريم اين‌گونه سخنان ديگر تکرار نشود و اگر قرار باشد دوستان در ترکيه چنين رويه‌اي را ادامه دهند ما نيز سکوت نمي‌کنيم و پاسخ چنين اظهاراتي را خواهيم داد. عصر روز دوشنبه در واکنش به اظهارات مقامات ترکیه عليه ايران، سفير اين کشور در ايران به وزارت خارجه فراخوانده شدو مراتب نارضايتي ايران به دولت ترکيه منتقل شد. درباره اين تنش کلامي با صادق ملکي که بيش از سه دهه است رابطه ايران و ترکيه را دنبال مي‌کند و تحليلگر روابط ايران و ترکيه است، گفت‌وگو کرديم.

(روزنامه شرق ـ 1395/12/04 ـ شماره 2810 ـ صفحه 7)

* اين روزها دوباره تنش کلامي ايران و ترکيه در برخي محافل رسمي شنیده مي‌شود؛ البته عمدتا از سوي طرف ترک. اردوغان در بحرين عليه ايران حرف زد و وزير خارجه اش در مونيخ. به نظر شما علت اصلي اين اظهارات ضدايراني چيست؟

** اظهارات اردوغان در بحرين و چاووش اوغلو در مونيخ نمونه فرافکني است، چون سياست‌هاي اخير ترکيه تحت رهبري اردوغان مصداق بارز حمايت از تروريسم بوده و هست. ترکيه مهم‌ترين عامل ناامني در سوريه و عراق است. حمايت از گروه‌هاي تروريستي و به طور مشخص داعش، مورد اعتراف متحدان غربي ترکيه هم بوده است. به طور کلي نگاه ترکيه به ايران، در خوش‌بينانه‌ترين تحليل، نگاه يک رقيب است. ترکيه با نگاه حذفي و سلبي که نسبت به ايران دارد سياست‌‌هايي را در منطقه پيگيري مي‌کند که بيش از آنکه از آن صلح و دوستي برآيد، موجب گسترش بحران و جنگ خواهد شد. ترکيه انتظار دارد ايران، زمين بازي در عراق و سوريه را به اين کشور واگذار کند. ترکيه با سقوط صدام خود را بازنده تحولات منطقه ارزيابي کرده و يکي از دلايل سياست‌هاي تخريبي اين کشور در سوريه، جبران رهيافت راهبردي در عراق است. البته رقابت‌ها و نگاه حذفي در موضوع انرژي، نقشي راهبردي در سياست‌هاي سلبي ترکيه در عراق و سوريه داشته و دارد. ترکيه مي‌خواهد هاب انرژي منطقه باشد و ناامن‌شدن مسير جايگزين سوريه و عراق و لبنان مي‌تواند بخشي از اهداف اين کشور را تأمين کند.

پنج هزار نفر از اتباع ترکيه عضو داعش هستند اما گزارشي از اينکه داعش پنج عضو ايراني داشته باشد، بسيار کم است. ترکيه از زمان جنگ افغانستان تا امروز نقشي چندوجهي و پيچيده با طالبان، القاعده و داعش داشته و در تمام اين سال‌ها از گروه‌هاي افراطي تکفيري عليه سوريه و در بغداد و به شکلی کلان‌تر عليه ايران استفاده مي‌کند. تروريسم بخشي از راهبرد کلان ترکيه بوده و هست.متأسفانه زبان مقامات ترکيه، در شأن دوستي ديرينه روابط ايران و ترکيه نبوده و نيست. در اين ميان جاي تعجب است که ادبيات به کار گرفته‌شده در سخنان چاووش اوغلو، وزير خارجه ترکيه با جايگاه و مقام ايشان، به عنوان مسئول کنترل بحران و به‌عنوان کسي‌ که بايد در مواقع بحراني نقش تعديل‌کننده داشته باشد، همخواني ندارد. نه زبان اردوغان نه زبان چاووش اوغلو، زبان صلح و دوستي نيست. جاي تأسف است که ترکيه کنار مرتجع‌ترين کشورهاي منطقه قرار گرفته و عمق اين تأسف زماني بيشتر خواهد شد که درک کنيم اردوغان جاي آتاتورکي نشسته است که مي‌خواست ترکيه را کشوري توسعه‌يافته با استانداردهاي روز غربي کند.

* شما از رقابت ترکيه و ايران صحبت کرديد، رقابتي که سال‌هاست وجود دارد. اگر جاي يک کارشناس ترکيه‌اي باشيد،‌ آيا با صحنه سياسي موجود در منطقه باز همين مواضع را خواهيد داشت؟ آيا عمق نفوذ ايران در عراق و سوريه نمي‌تواند ترکيه را نگران کند؟

** اگر از نگاه ترکيه هم نگاه کنيم، به نظر مي‌رسد ترکيه‌اي‌ها در ظاهر با دموکراسي و استانداردهاي روز در توسعه سياسي آشنا هستند؛ اما در صحنه عمل ترکيه به دموکراسي مردمي عراق که نتيجه آن برتري عددي شيعيان عراق است، نه مي‌گويد. در عراق قانوني اساسي تدوين شده و انتخابات برگزار و در ساختار قدرت براي شيعيان جايگاه خاصي قائل شد؛ اما ترکيه اين تغيير را نپذيرفت. معمولا در تمام سخنان مقامات ترک به‌جاي تأكيد بر دموکراسي در عراق، بر اين تأكيد مي‌شود که بايد در عراق دولتي فراگير باشد؛ دولت فراگير اصطلاحي است که آن دموکراسي عددي را رد کند. براي قانون‌مندي، روابط بين‌الملل، اداره امور بين‌الملل و منطقه‌اي بايد ميزان و معياري قائل باشيم؛ اما ميزاني که مدنظر ترک‌هاست، بيشتر منافع خاص قومي و مذهبي خودشان را شامل مي‌شود. ترکيه معتقد است با روي‌کارآمدن شيعيان در عراق، اين کشور از نظر استراتژيک و ژپوپلیتيک بازنده شده؛ بنابراین بايد با سياست سلبي اين نظم را برهم بزند. البته ترکيه توانست در بخشي بين شيعيان و کردها افتراق ايجاد کند.

همچنين با پناه‌دادن الهاشمي، عناصر بعثي و مديريت سقوط موصل، توانست به اين هدف برسد. ترکيه توانست شرايط عراق را ناامن کند تا از شرايط نسبتا مطلوبي که براي ايران و شيعيان داشت، خارج شود؛ اما خود ترکيه در حال پرداخت بهاي اين ناامني است.

نگاه کلان ايران در سوريه هم گفت‌وگوي سياسي است. در گفت‌وگوي سياسي حتما اقليت علوي به اندازه قابليتش در مديريت سوريه در قدرت سهم خواهد داشت و بروز خواهد يافت؛‌ اما ترکيه دنبال چيز ديگري است. سياست‌هاي ترکيه نمود عيني نفاق دروني‌اش است.

* اما با همه اين اختلافات، ما به اظهارات مقامات ترکيه،‌ پاسخ‌هاي ديپلماتيک مي‌دهيم و با آنها در آستانه، پاي ميز مذاکره نشسته‌ايم. چرا؟

** بيش از آنکه عربستان و ترکيه و ديگر کشورها برايمان اهميت داشته باشند، دغدغه‌هاي جهاني برايمان اهميت دارد. علت برخي از اين موضع‌گيري‌ها از سوي مقامات ترکيه، تغييرات صورت‌گرفته در آمريکا و تلاش براي تخريب فضا عليه ايران است. البته در نگاه کلان‌تر بايد بگويم که ادبيات مقامات ترکيه، منبعث از نقش تاريخي اين کشور در منطقه است که عناصري نظامي بودند و در مقابل، ايراني‌ها زبان شعر داشتند. ما يک دولتمداري دوهزارو ٥٠٠ساله داريم و اين دولتمداري ايراني متأثر از فرهنگ فاخر ايراني و فرهنگ اسلامي، موجب مي‌شود که آقاي روحاني و آقاي ظريف پاسخ‌‌هايي در شأن خودشان به اين‌گونه اظهارات بدهند. از همه مهم‌تر اينکه جمهوري اسلامي ايران با توجه به بازي بزرگي که در منطقه در جريان است، در اين نوع موارد موضع‌گيري مي‌کند؛ اما اين درجه خويشتن‌داري مي‌تواند حدي داشته باشد.

* به نظر مي‌رسد بيش از همه، آنچه در صحنه ميدان مي‌گذرد براي ما اهميت دارد.

** قرار بود مقامات ترکيه دوماهه کار اسد را تمام کنند و در مسجد جامع اموي نماز بخوانند؛ اما الان بحران سوريه شش‌ساله شده و ترکيه به اهداف خود نرسيده است. در اين بين ما بيشتر اهل نتيجه بوديم تا اينکه حرفي بزنيم که در ميدان نشود آن ‌را عملياتي کرد. روشن‌تر بگويم ما به‌جاي حرف‌زدن، در عرصه ميداني عمل کرديم. بخشي از اظهارات ضدايراني مقامات ترکيه به دليل موفقيت‌هاي ما در ميدان نبرد بوده و هست.

http://www.sharghdaily.ir/News/115732

ش.د9504004

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات