کاسبی سیاسی با بزرگ نمایی ریزش مسکن مهر قطعا دور از اخلاق و انصاف می باشد، حال که چنین حادثه غم انگیزی به وقوع پیوسته است بهتر است به جای تسویه حساب های سیاسی همه همدل و متحد به فکر این باشیم که بخشی از آلام هموطنان رنجدیده را تسکین دهیم و مرهمی بر زخمهایشان باشیم.
اصلاح طلب:
در هفته گذشته روزنامه های اصلاح طلب به موضوعات زلزله در کرمانشاه و بست نشینی احمدی نژادی ها توجه ویژه نمودند و در خصوص آنها تحلیل و یادداشت های زیادی نوشتند.
- زلزله در کرمانشاه:
روزنامه آرمان با تیتر «اسکان زلزله زدگان شدت گرفت»، مردم سالاری با تیتر « همدلی و همیاری میان ویرانه ها»، شرق با تیتر «نپاشیدن نمک بر زخم زلزله زدگان»، مردم سالاری با تیتر« مشکل زلزله است یا فساد در صنعت ساختمان؟» ایران با تیتر «سنگ تمام مردم برای زلزله زدگان » ابتکار با تیتر «خانه های ویران قلب های ویران» این بلای طبیعی و پیامدهای آن را مورد تحلیل قرار داده اند. پرداختن به موضوع زلزله که جان بسیاری از هموطنانمان را گرفت کاملا طبیعی است ولیکن نوع نگاه این جریان یک جهت گیری خاص داشت که به صورت مختصر به آن اشاره می کنیم:
رویکرد شاخص این جریان در ماجرای زلزله کرمانشاه،حمله به مسکن مهر بود روزنامه مردم سالاری با تیتر « مشکل زلزله است یا فساد در صنعت ساختمان» شرق با تیتر «آوار دلهره بر سر 5/1 میلیون نفر» و روزنامه بهار با تیتر « مهندسان مجری و ناظر قانونا مسئولند » بر موضوع مسکن مهر تمرکز کردند. روزنامه بهار نوشت: زلزله یک شنبه شب در استان های غربی کشور فاجعه آفرید. اما از ظواهر این گونه بر می آید که بیشتر از زلزله، این مسکن مهر بود که اسباب ایجاد فاجعه را ایجاد کرد. ساختمان هایی که حالا پس از زلزله چیزی جز 4 ستون از آنها باقی نمانده است. همه دیوارها خراب شده و فرو ریخته است و در برخی موارد دیده شده است که حتی طبقاتی از این ساختمان ها به داخل زمین فرو رفته و به اصطلاع غیب شده است. مسکن مهر که عامل اصلی بی مهری به مردم است و جان صدها تن را گرفته و خیلی را زخمی کرده به نحوی که هنوز هم اجساد خیلی از افراد زیر آوار این ساختمان ها بر جا مانده است.
روزنامه همدلی با تیتر «آشی که تو پختی؛ احمدی نژاد » نوشت: فرو ریختن مسکن های مهر در سر پل ذهاب بی شک، جز فرو ریختن ته مانده باور مردمانی نیست که شعار حمایت از مستضعفان را باور داشته اند؟ باید مسببان این ناکارآمدی بزرگ را پای میز محاکمه بکشانیم. با خودمان روراست باشیم باید از همین حالا تمام ساکنین مسکن های مهر سراسر کشور تخلیه شوند و اسکانی تازه داده شوند.
اگرچه این دسته از مطبوعات نیز تشکر از سیل کمک رسانی مردم به هموطنانشان را فراموش نکردند و با تیترهایی چون « سنگ تمام مردم برای زلزله زدگان» به انعکاس موضوع پرداختند و حتی روزنامه ایران نوشت: دوباره آهنگ همدلی در کشور نواخته شد و مردم هميشه در صحنه ايران با همت عالی و بزرگ منشی و احساس همبستگی ملی شان به ياری هموطنانشان شتافتند اما آنچه که در فضای سیاسی کشور دامنه دارتر شد بحث مسکن مهر و بی مهری به آن بود.
در چنین زمانی انتظار ازهمه این است که مرهمی بر آلام رنج دیدگان باشند، مردم با کمک های خود، مسئولین با همت و تلاش خود برای رفع مشکلات آسیب دیدگان و حضور در کنار آنها و رسانه ها نیز همدری و آرامش بخشی به آنها. انتظار از رسانه ها آن است که اعتماد به مسئولان و نظام را به گونه ای انعکاس دهند که زلزله زدگان احساس نکنند در این رنج تنها گذاشته شده اند ولیکن دو دسته از مخاطبین به صورت خاص به وظیفه خود عمل نکردند، دسته اول مطبوعات و رسانه هایی بودند که نه تنها نمک بر زخم مردم کرمانشاه پاشیدند بلکه رعب و دلهره در دل میلیون ها ساکن مسکن مهر ایجاد کردند و دسته دوم نیز مسئولانی بودند که بر خواسته یا ناخواسته بر این آتش دمیدند. این دو گروه فراموش کرده اند که در حال حاضر مردم کرمانشاه نیازمند یاری اند و هیچ علاقه ای به جدال های جریانات سیاسی ندارند.
بست نشینی احمدی نژادی ها:
موضوع دومی که روزنامه های اصلاح طلب به آن پرداختند موضوع بست نشینی احمدی نژادی ها در حرم شاه عبدالعظیم حسنی بود روزنامه شرق با تیتر«اگر من احمدی نژاد بودم» آرمان با تیتر « بست نشینی به جای پاسخگویی» و «بست نشینی جواب نمی دهد» شرق با تیتر « بست نشینی در حرم شاه عبدالعظیم حسنی» مردم سالاری با تیتر «فرار به جلوی بهاری ها» به تحلیل این موضوع پرداختند.
در این خصوص روزنامه آرمان با تیتر «بست نشینی به جای پاسخگویی» نوشت: چندی است یاران احمدی نژاد در حرم حضرت شاه عبدالعظیم حسنی بست نشسته و در صدد فضا سازی رسانه ای هستند. بسیاری بر لزوم برخورد قانونی با او و همراهانش تاکید دارند. در این ارتباط باید گفت برای برخورد قانونی با آقای محمود احمدی نژاد و اطرافیانش خیلی دیر شده است. اینها از زمانی که شروع به کار کردند نوع صحبت ها و رفتارشان در داخل و خارج از کشور اغلب از موازین منطقی، قانونی و دیپلماتیک برخلاف مصالح کشور بود.
روزنامه شرق با تیتر « اگر من احمدی نژاد بودم » نوشت: نقاب دولت خدمتگزار هم افتاد و عیان شد که دولتمردانش بیش از خیر عمومی به نفع شخصی می اندیشند و مردم را وسیله ای می دانند برای فشار به نهاد های رسمی تا شاید از مهلکه ای که گریبانشان را گرفته، جان سالم به در ببرند.
قطعا رفتار احمدی نژادی ها ناصواب می باشد اما روزنامه های اصلاح طلب همواره در طول دولت روحانی در صدد برجسته نمودن احمدی نژاد و اطرافیانش بوده اند تا از طریق پیوند این جریان با جریان اصولگرایی، کل جریان سیاسی اصولگرا را زیر سوال ببرند. این در حالی است که در سال های گذشته نه احمدی نژاد خود را اصولگرا دانسته است و نه اصولگرایان عملکرد و رفتار او را تایید کرده اند.
شاید یکی از دیگر دلایل پر رنگ شدن موضوع احمدی نژاد در این دسته از مطبوعات را بتوان سرپوش گذاشتن بر وضعیت سیاسی به وجود آمده برای اصلاح طلبان دانست، اصلاح طلبان به دلیل اختلافاتی که با دولت دوازدهم پیدار کرده اند نه توان نقد دولت را دارند و نه توان حمایت از وی را. در این شرایط و برای حفظ وحدت بر روی تخریب رقیب متمرکز می شوند و چه گزینه ای بهتر از احمدی نژاد.
اصولگرایان در هفته گذشته علاوه بر انعکاس موضوع زلزله در کرمانشاه به سفر مکرون به ایران توجه ویژه نمودند.
موضوع زلزله در کرمانشاه که مهمترین تیتر روزنامه های اصولگرا در هفته ی گذشته بود رنگ و لعاب خاصی داشت. آنها از یک طرف از سیاسی کردن این موضوع گلایه می کنند و از طرف دیگر از همدلی ملت و کمک مردم در این بلای طبیعی را انعکاس می دهند. جوان با تیتر « چه کسی زلزله را میز محاکمه کرد»، وطن امروز با تیتر «کمی انصاف و جوانمردی آقای سیاست مدار» ، سیاست روز با تیتر « روزهای همدلی و همزبانی » و «بحران مدیریت» و افکار با تیتر « وزیر بی مهر» به تحلیل این حادثه و پیامدهای سیاسی آن پرداخته و از نگاه جریانی به زلزله و تبدیل آوار مردم به میز محاکمه یا میدان تسویه حساب سیاسی به شدت انتقاد کردند.
در این میان گلایه از جهانگیری جلوه بیشتری داشت. جوان با تیتر« چه کسی زلزله را میز محاکمه کرد؟» نوشت: ميز محاکمه را برای نخستین بار اسحاق جهانگیری معاون اول خود روحانی وسط گذاشت. جایی که وی تنها ساعاتی بعد از وقوع زلزله که هنوز ابعاد واقعی آن رخ ننموده بود، مدعی شد که بیشتر خانه های تخریب شده در استان کرمانشاه متعلق به مسکن مهر بوده است. وطن امروز «با تیتر کمی انصاف و جوانمردی آقای سیاست مدار » نوشت: سیاست پدر و مادر ندارد. خیلی زیاد شنیده ایم اما خیلی زیاد پیش نیامده است که مثال های ملموسی برای این گزاره در پیش روی ما باشد. این روزها اما یک مثال واضح از بی پدر و مادری عالم سیاست در پیش چشمان ما است. در کرمانشاه و شهرهای اطرافش زلزلهای بزرگ روی داده و بیش از 400 نفر از هموطنان ما را به کام مرگ کشانده است. .......... معاون اول رئیس جمهور عمده تلفات زلزله را مربوط به واحدهای مسکن مهر معرفی می کند و رئیس جمهور هم از ثابت شدن ناکارآمدی خانه سازی برای ملت سخن می گوید.
کاسبی سیاسی با بزرگ نمایی ریزش مسکن مهر قطعا دور از اخلاق و انصاف می باشد، حال که 5 سال از عمر دولت میگذرد یعنی 5 سال مسکن مهر در اختیار آنها بوده است بهتر است دولت از عملکرد خود بگوید نه اینکه از هر فرصتی برای تخریب و دولت قبل استفاده کنند.
البته این موضوع بسیار جای تامل دارد که دولت همواره در امور مختلف نقش مخالف را به خود می گیرد و طلبکا می شود در حالی که امروزه یک هفته از زلزله غرب کشور گذشته است همچنان از عباس آخوندی و اقدامات وزارت خانه اش برای زلزله زدگان خبری در رسانه ها هیچ خبری پخش نشد.
جوان با تیتر « خانه های روستایی را سپاه می سازد» و سیاست روز با تیتر «روزهای همدلی و همزبانی» نوشت: زلزله خرابی های گسترده ای را در استان کرمانشاه به وجود آورده است. هر چند صحنه هایی که از کرمانشاه مخابره می شود صحنه های دل خراش و دردناکی است و اما گاه در میان همین خرابی ها و ویرانه ها اتفاقاتی رخ می دهد که می تواند به عنوان الگوی انسانیت سال ها و سال ها خاطرات زیبایی را از دل آوارها سرد سنگی زنده نگاه دارد. این روزنامه به حضور جواد خیابانی ، استقرار اولین سی تی اسکن سیار توسط نیروی زمینی ارتش ، مشارکت کمیته مشارکت های مردمی اسکان و تغذیه ستاد اربعین برای اثبات ادعای خود نام می برد.
موضوع دومی که اصولگرا ها در هفته گذشته به آن توجه کرده اند بحث سفر مکرون به کشور می باشد. سیاست روز با تیتر «تکرار بازی فرانسه در نقش پلیس بد»، افکار با تیتر « فرانسه به تلاش علیه برنامه موشکی ایران ادامه می دهد» و قدس با تیتر « مکر فرانسوی» نوشت: چرا كه كاخ سفيد صراحتا از مذاكرات خود با رئيس جمهور جوان فرانسه پيش از سفرش به ايران خبر داده و گفته است: رؤساى جمهور آمريكا و فرانسه درباره ضرورت همكارى با هم پيمانان براى مقابله با فعالیت های بی ثبات کننده حزب الله و ايران در منطقه توافق كردند.
قطعا تجربه برجام این درس را به دولتمردان داده است که مذاکره با آمریکا دیوانگی است. زیرا اگر توافقی بشودآمریکا به توافق عمل نخواهد کرد. به چه دلیل می توانیم به مذاکره مجدد فکر کنیم در حالی که درباره برنامه هسته ای به تعهدادش عمل نکرد آیا در مسائل مهم و حیاتی منطقه ای و موشکی، به تهعداتش پایبند خواهد ماند؟
لازم به ذکر است که این موضوع یعنی سفر مکرون به تهران و نقش فرانسه در تحولات اخیر برجام و برنامه موشکی توسط جریان اصلاح طلب پوشش داده نشد و این جریان سکوت را بر موضع گیری ترجیح داد!
