(روزنامه جوان - 1396/09/11 - شماره 5249 - صفحه 6)
ميشل عون، رئيسجمهور لبنان در مصاحبهاي با روزنامه ايتاليايي لا استامپا از پشت سر گذاشتن بحران ميگويد و اينكه مسائل ظرف چند روز آينده حل خواهد شد و با باقي ماندن سعد حريري در پست نخست وزيري، منطقه شاهد نمونهاي از همزيستي مسالمتآميز در منطقه خواهد بود. اين نميتواند صرف خوشبيني او باشد؛ چراكه عون از مذاكراتي گفته كه طي اين روزها بين تمامي نيروهاي سياسي در بيروت، پايتخت لبنان و خارج آن انجام شده و تأكيد ميكند با پايان گرفتن مذاكرات، توافق گسترده و كلي وجود دارد.
ميتوان گفت كه باقي ماندن سعد حريري در پست نخستوزيري لبنان بخشي از اين توافق است، اما در مورد بخشهاي ديگر توافق ميتوان از اشاره او در مورد ادامه جنگ رزمندگان حزبالله با تروريستها گفت كه نشان ميدهد بر سر اين موضوع مهم هم توافقي به دست آمده است. همين دو وجه از توافق به خوبي عبور از بحران و بازگشت آرامش به لبنان را با عقبنشيني آرام سعد حريري نشان ميدهد كه به قول عون تنها با هنر لبنانيها براي همزيستي مسالمتآميز به دست ميآيد و نشان ميدهد كه لبنانيها با اين هنر چگونه توانستند مداخلهجويي تفرقهافكنانه آل سعود را خنثي كنند و اجازه ندهند كشورشان بار ديگر به ورطهاي از جنگ فرقهاي سقوط كند.
استعفاي نيمبند
بحران از روز شنبه چهارم نوامبر شروع شد كه سعد حريري در رياض، پايتخت آل سعود و در مقابل دوربين شبكه خبري العربيه متن استعفاي خود را قرائت كرد. جداي از محتواي سراسر تخريبي اين متن، اصل انجام اين كار و قرائت متن استعفا از پست نخستوزيري لبنان توسط او در پايتخت كشوري ديگر و توسط شبكه خبري وابسته به سعوديها از عواملي بود كه باعث شد جبهه واحدي در لبنان شكل بگيرد بر مبناي عدم پذيرش استعفا و بازگشت او به كشور در صحت و سلامت كامل. تحليلگراني مثل ديويد ايگناتيوس در روزنامه واشنگتنپست يا رابرت فيسك در روزنامه اينديپندنت به خوبي نكات حاشيهاي و تا اندازه زيادي محرمانه اين اتفاق را شرح دادهاند تا معلوم شود حريري تحت فشار سعوديها و براي به راه انداختن هجمهاي عليه حزبالله در لبنان دست به اين كار زده است. اين نحو تلقي نسبت به نحوه رفتار با حريري در عربستان جبههاي در داخل و خارج از لبنان براي آزادي او از دست سعوديها به راه انداخت تا اينكه سرانجام بعد از سه هفته پايش به لبنان رسيد و به ملاقات ميشل عون در كاخ رياست جمهوري بعبدا برود و معلوم شود كه بر خلاف آن نمايش تلويزيوني از شبكه العربيه، استعفاي او چندان پايه محكمي ندارد و تنها با يك درخواست از طرف عون به حالت تعليق در ميآيد.
شرط نيمبند
اين به طور مسلم يك عقبنشيني از سوي حريري است كه سعوديها انتظارش را نداشتند هر چند دوشنبهشب گذشته و در مصاحبه با شبكه فرانسوي سينيوز از شروطي گفت تا به نوعي اين عقبنشيني و ماندن در پست نخست وزيري لبنان را توجيه كرده باشد. شرط اصلي او در اين مصاحبه براي ماندن در پست نخستوزيري مربوط به موضعش نسبت به حزبالله است كه موضع خود را بيشتر با تأكيد بر بيطرفي حزبالله در درگيريهاي منطقهاي بيان ميكرد. قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه لحن او در مورد حزبالله آشكار با لحنش در قرائت استعفانامه حدود يك ماه قبل تفاوت فاحشي داشت.
او در آن متن حزبالله را متهم به دخالت در امور كشورهاي عربي و تيره شدن روابط اين كشورها با لبنان ميكرد، اما تأكيد او بر بيطرفي در اين مصاحبه نشان داد كه ديگر نميخواهد آن لحن و اتهامات را عليه حزبالله تكرار كند. علاوه بر اين، حريري به صراحت دخالت حزبالله در جنگ يمن را تكذيب كرد و گفت:«سيدحسن نصرالله گفته است كه نيروهاي مسلح حزبالله در يمن نيستند و من اين سخن او را تصديق ميكنم.» اين تكذيبیه و اين نحو استناد به سخنان سيدحسن نصرالله چيزي نيست كه خوشايند سعوديها باشد؛ چراكه آنها مدام سعي در متهم كردن حزبالله دارند و اينكه حزبالله در جنگ يمن و ناآراميهاي بحرين دخالت ميكند. علاوه بر اين حريري با گفتن اينكه «لبنان نميتواند مسئله حزبالله را كه يك مسئله منطقهاي است به تنهايي حل كند» موضعش نسبت به حزبالله را در چارچوب مسائل منطقهاي قرار داده تا اينكه آن نوع اتهامزني يكطرفه در متن استعفاي خود را تلطيف كرده باشد. با توجه به اين موارد روشن ميشود كه حريري شرطش در مورد حزبالله و تأكيد او بر بيطرفي را در همان مصاحبه همراه با ملاحظات ديگري بيان كرده تا راه را براي چانهزني باز كرده باشد و به عبارت ديگر او اين شرط را نه به صورتي تام و تمام بلكه نيمبند در جهت معاملات سياسي بيان كرده است.
تأثيرات سياسي
خروج لبنان از بحران و بازگشت به آرامش فرصتي را براي اين كشور فراهم كرده تا رفتهرفته تأثير اين بحران بر جريانهاي سياسي ديده شود. اين شرايط در ميان دو جناح عمده سياسي بيشتر بر جناح 14 مارس تأثير ميگذارد كه حزب المستقبل با رهبري سعد حريري در اين جناح نقش برجستهاي دارد. هيچ شكي نيست كه برخي از شخصيتهاي اين جناح مثل اشرف ريفي در حزب المستقبل يا سمير جعجع، رهبر حزب نيروهاي لبنان، آماده بودند تا با مانور سياسي بر سر استعفاي حريري، جرياني از تنش عليه حزبالله و جناح 8 مارس به راه بيندازند و به اين ترتيب نقش پيادهنظام را در طرح سعوديها عليه لبنان بازي كنند. اشرف ريفي زود قافيه را باخت؛ چراكه عمده شخصيتهاي المستقبل و حتي فؤاد سنيوره با او همراه نشدند و اتحاد سياسي در لبنان براي بازگرداندن حريري به كشور آنقدر قوي بود كه مجالي به ريفي نداد.
جعجع هم تلاش خود را كرد و حتي در همان روزهاي اول و با حمايت از استعفاي حريري گفت:«با اتفاقاتي كه در ماههاي اخير شاهد آن بوديم، كسي كه براي خود احترام قائل باشد حاضر نميشود در دولت باقي بماند.» صداي جعجع همانند ريفي بازتابي در ميان احزاب و گروههاي سياسي لبنان پيدا نكرد و حتي خانواده حريري و ياران نزديك او سمت و سوي اعتراض خود را متوجه او كردند با اين اتهام كه ميخواهد از پشت به نخست وزير خنجر بزند و اين تصور را تقويت كند كه سعد حريري ديگر به قدرت بازنميگردد. جعجع در روزهاي نخست از استعفاي وزرايش در كابينه ميگفت اما وقتي مواجه با اين اعتراض شد، بيشتر ترجيح داد سكوت كند تا بيش از اين متهم به خيانت نشود و حالا كه حريري برگشته و استعفايش را معلق كرده، حرف از ماندن در دولت ميزند. با وجود اين، معلوم است كه شرايط براي اين دست افراد نميتواند مثل قبل باشد .
روزنامه النهار با توجه به اين موضوع ميپرسد: «آيا سمير جعجع در ارزيابي سياسي خود مرتكب اشتباه شد و در نتيجه اين اشتباه، به همان سرنوشتي دچار خواهد شد كه اشرف ريفي وزير مستعفي دولت به آن دچار شد؟» پاسخ اين سؤال به زودي معلوم ميشود، اما نكته مشخص در توجه فعلي احزاب و گروههاي سياسي لبنان تمركز بر توافقي است كه با محوريت ميشل عون به دست آمده تا به قول او لبنان نمونهاي باشد از همزيستي اين احزاب و گروهها با يكديگر.
ش.د9603634