حماسه و جهاد >>  نهضت جهانی اسلام >> یادداشت حماسه وجهاد
تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۱  ، 
کد خبر : ۳۱۰۵۳۵
به مناسبت سالروز رای حداکثری مردم به جمهوری اسلامی

در بهار آزادی جای شهدا خالی!

آری این داستان خون پیروزی خون بر شمشیر بود و حق و باطل به جایگاه اصلی و حقیقی خود بازگشتند. و در این میان نقش اصلی را کسانی بازی کردند که بی محابا در مقابل گلوله های داغ مزدوران آمریکایی و اسراییلی ایستادند و جان فدا کردند و خون دادند. شهدایی که السابقون پیروزی انقلاب بودند، در این روزگار مثل خود انقلاب مظلوم و غریبند.
پایگاه بصیرت / گروه حماسه و جهاد/ سیدعلی موسوی
روزهای انقلاب یعنی روزگاری که مردم محکم پای شعار هایشان ایستادند و با خونشان درخت انقلابشان را آبیاری کردند تا به همه دنیا نشان دهند بر سر ارزش ها وخواسته هایشان ایستاده اند و مردان روزگاری که قرار است خودشان سرنوشتشان را با خون خودشان دوباره بنویسند.
انقلاب یعنی انفجار نوری که در ابعاد سیاسی و فرهنگی کل تاریخ بشر اثرمستقیم داشته است و مسیر تاریخ را از روزگار سیاه اختناق و  استعمار و کج راهه‌هایی که ملت ایران را به قعر دست نشاندگی و دستور پذیری برده بود تغییر داد. روزگاری بود که ایران به ثروت های عظیمی از فروش نفت دست یافته بود اما این ثروت ها فقط در چند شهر بزرگ و در چند خانواده متمول دیده می شد و بقیه این پول ها که باید به دستور اربابان پهلوی به خرید سلاح های آمریکایی و غربی اختصاص داده می‌شد در روزگاری که ملت ایران حتی حق تعویض یک پیچ و مهره از اقلام خریداری شده با چند برابر قیمت را نداشت. روزگاری که افسران آمریکایی برای لذت جنسی از ناموس ایرانی پادگان امیرآباد را به باشگاه شبانه امیر آباد تغییر داده بودند همه دیوارهای اختناق، استبداد و استعمار با شعار استقامت و ایستادگی و خون و جهاد مردم ایران فرو ریخت و ایران اسلامی را در مسیر ظهور انقلاب مهدی موعود(عج) قرار داد. این انفجار نور با خون شهدا و ایثار مردمانی به ثمر نشست که در روزگار بی پناهی و بی کسی امیدشان فقط به خدا بود و نگاهشان به فرمان های نائب امام حاضر و ناظر تا خودشان در خیابان ها با فریادشان خدا را به یاری انقلابشان به کمک می‌طلبیدند. مردمانی که یک تنه در برابر استبداد و استعمار صغیر و کبیر به پا خواستند و در برابر حکومت زر و زور و تزویر با جان هایشان به معامله با خدا شتافتند تا در تمام لحظات شعار تغییر را به همگان نشان دهند و بگویند جانشان از این همه ظلم و تحقیر به لبشان رسیده است و دیگر تاب و توان تحمل خاندان نکبت زده پهلوی را که به جای احترام به مردمش تا کمر جلوی اجنبی خم می‌شود و مردمانش را به عنوان دشمن می‌پندارد و در برابر خواست های آنها در خیابان ها گلوله های تانک و تیربار نصیب مردمش می‌کند تا رضایت اربابانش را جلب نماید.
سالهای زیادی طول کشید تا این حرکت به بار بنشیند. آغاز این حرکت را شاید بشود گفت خرداد سال 42 به حساب آورد و یا شاید بشود گفت مرداد 32 و شاید هم بتوان به انقلاب مشروطه نسبتش داد. و شاید هم بتوان آن را به داستان میرزای جنگلی و مدرس و شیخ فضل اللهِ شهید و مشروطه مشروعه نسبت داد.  اما در حقیقت این انقلاب ادامه عاشورای حسینی است، ادامه عدالت علوی و ادامه اسلام محمدی. باز هم خون بر شمشیر پیروز شد و این روایتی است که باید به ظهور منتقم کربلا ختم گردد.
آری این داستان خون پیروزی خون بر شمشیر بود و حق و باطل به جایگاه اصلی و حقیقی خود بازگشتند. و در این میان نقش اصلی را کسانی بازی کردند که بی محابا در مقابل گلوله های داغ مزدوران آمریکایی و اسراییلی ایستادند و جان فدا کردند و خون دادند. شهدایی که السابقون پیروزی انقلاب بودند، در این روزگار مثل خود انقلاب مظلوم و غریبند. شاید الان دیگر کسی نتواند درک کند که در خیابان ها از دست ساواک فرار کردن یعنی چه؟ شاید کسی یادش نیاید شکنجه در زندان ساواکِ آموزش دیده به وسیله موساد یعنی چه؟
کسی دیگر به یاد نمی آورد زندانی های سیاسی و بازجویی ها و شکنجه های ساواکی هایی که موساد استادشان بود تا بتوانند با نهایت وحشی گری خون جوانان این کشوررا برای خوشامدِ شاه و اربابانش در شیشه کنند. تا کار یکنند که این کشور زیر یوغ استعمار به مردگی خودش ادامه دهد تا راحت بتوانند منابع ایران را به یغما ببرنند.

در بهار آزادی جای شهدا خالی!

این مردمان تمام تحقیرهای استعمار را که حتی به شاه مملکت نیز روا داشته می‌شد می‌دیدند، از کاپیتالیسیون تا صنعت وابسته به اجنبی، از تعداد زیاد مستشارانی که اینجا در خاک ایران از حکومت ایران و در برابر مردم ایران حق توحش دریافت می کردند و این نشان دهنده این بود که خود دولت، مردم ایران را وحشی حساب میکرد و به مستشاران و جاسوسان آمریکایی و انگلیسی حق توحش پرداخت میکرد.
اینجا همه چیز به اراده اربابان شاه بود از تعیین نخست وزیر و خرید اسلحه گرفته تا رابطه با کشورها و سیاست خارجی و داخلی و حتی سفرهای شاه که آن هم با هماهنگی دشمنان این مردم که منابع را می‌بردند و به جایش آموزش شکنجه مردم را می‌دادند.
یک مرد از تبار خورشید ایستاد تا مردم محکم تر بایستند، تا سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند. و این مکان که ایستادگی مردم یک سرزمین را ثبت و ضبط کرد به بزرگی ایران اسلامی است. مردان و زنانی که از شکنجه و زندان و اعدام نترسیدند و در راه خدا با جان‌ها و مال‌هایشان جهاد کردند تا بتوانند نعمت آزادی خدادادی را به دست بیاورند و حق تعیین سرنوشت خودشان را داشته باشند و با صدای بلند فریاد بزند جمهوری اسلامی ایران، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.
در 12 فروردین در روزگار اثبات انقلاب با رای تک تک مردم این آب و خاک در ماه فروردین اولین ماه از اولین سال حکومت مردم در بهار سرسبزی و آزادی جای شهدا خالی بود. چه در جشن روز 22 بهمن و چه در جشن 12 فروردین همه مردم در شادی هایشان شهدا را می‌دیدند و مردمان ایران خوب بیاد دارند که این آزادگی و سرافرازی را مدیون مردان و زنانی هستند که از جان هایشان گذشتند و مردمانی که خاطره فضیلت های آنها از 17 شهریور و عاشورا و تاسوعای 57 تا قیام تبریز و ورامین و قم در یادها ماندگار است و سنگ بنای انقلاب جمهوری اسلامی به دست آن ها صیقل داده شد تا روزگار بر دیدگان مردم باز هم در جشن ها جای خالی شهدا را به خاطر همگان آورد.
پیام امام خمینی (ره) در 12 فروردین سال 58
«بسم الله الرحمن الرحیم
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین. صدق الله العظیم
من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم. خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود، و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می‌کنم. به دنیا اعلام می‌کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و رای مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله‌دان تاریخ دفن کنند.
من از این همبستگی که جز مشتی ماجراجو و بیخبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعا لبیک گفتند، و با تقریبا اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می‌کنم. مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با رای قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‌شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می‌تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می‌بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می‌رسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان و سرکشی به دنبال او دفن می‌شود، و کشور از چنگال دشمنهای داخلی و خارجی و چپاولگران و غارت پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، پاسداری جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این اثر الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن که در کمین نشسته‌اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و نفت‌خواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن جماعت است، قدمهای بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقه فاضله و امنای خود در مجلس موسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان طور که با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رای دادید، به امنای امت رای دهید تا مجالی برای بداندیشان نماند.
صبحگاه 12 فروردین - که روز نخستین حکومت الله است - از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر 2500 سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.
هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی را با پشتیبانی خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است، این چند روز آخر عمر را می‌گذرانم، و از ملت انتظار آن داریم که با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند.
من از دولتها می‌خواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیمانده رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانه‌ها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی به پا شده است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را نشان دهند. از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت اسلامی را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله.»
(صحیفه امام (ره)، جلد ششم، 4-452)

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات