صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۷:۲۲  ، 
کد خبر : ۳۱۳۷۱۲

یادداشت روزنامه‌ها 14 بهمن ماه

روزنامه کیهان **

اقتصاد رفتاری فرصت‌ها، تهدیدها!

1- روانشناسان می‌گویند، اغلب آدم‌ها ترجیح می‌دهند از بین دو گزینه «سود بردن» و «زیان ندیدن»، گزینه دوم را انتخاب کنند! دوری از «زیان و خسارت» برای بیشتر آدم‌ها، مهم‌تر از «رسیدن به سود» است. به عبارت دقیق‌تر، انسان‌ها زیان‌گریزند طوری که، تنفر از دست دادن برای آنها تقریبا دو برابر میل به‌دست آوردن است. (دکتر ریچارد تیلر و کاس آرسانستین دو اقتصاددان مشهور آمریکایی).

2- تصورکنید فصل زمستان است و سرمای شدید همه را غافلگیرکرده. مصرف گاز به شدت افزایش یافته و در برخی مناطق کشور، گزارش‌های نگران‌کننده‌ای از افت فشارگاز به دست دولت رسیده است. اوضاع در کشور همسایه نیز که صد‌در‌صد وارد‌کننده گاز است بحرانی است و مقامات آن کشور اعلام کرده‌اند، حاضرند برای واردات 20 درصد گاز بیشتر، دو برابر قیمت قبل را پرداخت کنند.

باز هم تصورکنید، بررسی‌های دولت نشان می‌دهد، با 20 درصد صرفه‌جویی، می‌توان این معضل را در داخل کشور حل کرد لذا تصمیم می‌گیرد، برای جلوگیری از مصرف زیاد، مردم را به صرفه‌جویی تشویق کند. دولت به این نتیجه هم رسیده که اگر بشود این صرفه‌جویی را به 30 یا حتی 40 درصد رساند، علاوه‌بر اینکه می‌شود جلوی میلیاردها تومان خسارت را گرفت، می‌توان مازاد آن را هم به کشور همسایه‌ای که زمستان سخت جان مردمش را تهدید می‌کند، با قیمت خوب صادر کرد و از این راه «ارز‌آوری» نمود. فواید سیاسی این کمک را هم بگذارید کنار فواید اقتصادی آن. به نظر می‌رسد رسیدن به این هدف سخت است اما، غیرممکن نیست. این را هم در نظر بگیریدکه در صورت نزدیک شدن به این هدف، چه فوایدی عاید کشور خواهد شد.

یکی از راه‌ها، استفاده از روش‌های همیشگی است. یعنی در رادیو و تلویزیون به طور مرتب مردم را به صرفه‌جویی تشویق کنیم. به مردم آموزش دهیم که مثلا، جداره‌های در و پنجره‌ها را بگیرید، در خانه لباس گرم بپوشید و تا آنجا که ممکن است، در مصرف گاز صرفه‌جویی کنید. روی قبض‌های گاز هم بنویسیم: «اگر شما از روش‌های صرفه‌جویی در گاز استفاده کنید، سالانه یک میلیون و 500 هزار تومان صرفه‌جویی خواهی کرد.» و... همه این راه‌حل‌ها، با کمی بالا و پایین، موثرند اما، احتمالا با این روش، به هدف نزدیک هم نخواهیم شد.

3- در بند یک ‌اشاره کردیم که، روانشناسان می‌گویند، انسان‌ها بیشتر از اینکه متمایل به سود باشند، زیان‌گریزند. با استفاده از این اصل روانشناسی شاید بتوان به هدفی که در بند 2 گفتیم نزدیکتر شد. مثلا با یک تغییرکوچک روی قبوض گاز. اگر روی قبوض به‌جای آن جمله بالایی بنویسم، «اگر شما از روش‌های صرفه‌جویی در گاز استفاده نکنید، سالانه یک میلیون و 500 هزار تومان از دست خواهید داد»، طبق اصل «زیان‌گریزی»، نتیجه بسیار بهتری خواهیم گرفت و در نتیجه به هدف نزدیکتر خواهیم شد! (همان)

این سه نکته مقدمه‌ای بود برای رسیدن به موضوع یادداشت امروز یعنی «اقتصاد رفتاری». موضوعی که شاید در شرایط امروز اقتصادی کشور بتواند کمی کمک حالمان باشد. اگر مقصران وضع اقتصادی امروز را به سه گروه، تحریم‌ها، سوء‌مدیریت‌ها و بخشی از جامعه (احتکار، گرانفروشی و...) تقسیم کنیم، شاید بتوان از این علم میان رشته‌ای کمک گرفت و با تلنگری بر ذهن مردم و حتی مسئولین شرایط را بهبود بخشید.

در مثال بالا روانشناسی به کمک اقتصاد آمد. (این روش در برخی کشورها و در مورد بنزین، برق و انرژی استفاده شده و نتایج حیرت‌انگیزی نیز به دست آمده است) در تعریف اقتصاد رفتاری آمده؛ علمی «میان رشته‌ای» و ترکیبی از روانشناسی و اقتصاد. هستند روانشناسانی که با کمی مطالعه راجع به اقتصاد، توانسته‌اند در حوزه «اقتصاد رفتاری» بدرخشند و کمک شایانی به حل برخی معضلات مثل آلودگی هوا، اسراف، هدایت مردم به سمت رفتارهای سازنده اقتصادی و به طور کلی بهبود وضعیت کشورشان کنند آن هم با کمک و هدایت مسئولان به مسیر درست. برخی توانسته‌اند از تهدیدها و معضلات حتی، فرصت بسازند و کسب درآمد کنند. (مثال گاز و سرما و کشور همسایه) در مقابل هستند مدیرانی که، فرصت‌ها را به تهدید تبدیل می‌کنند! آن هم در حالی که شعارهای همان کشورها، دائم وِرد زبانشان است! بیش از این ادامه نمی‌دهیم و به نکته چهارم و تجربه موفق دیگر در این حوزه می‌پردازیم.

4- چرا وقتی در ترافیک هستیم و یک راننده بی‌حوصله، وارد خاکی کنار جاده می‌شود و با خفه کردن مردم با گرد و خاک، به مسیر خود ادامه می‌دهد، رانندگان دیگر هم بلافاصله همین کار را تکرار کرده و وارد حاشیه جاده می‌شوند؟ چرا وقتی در یک جمع، چند نفر از یک سریال نه چندان خوب تلویزیونی یا مثلا از یک برنامه خیلی معمولی زیاد تعریف و تمجید می‌کنند، بقیه هم «کورکورانه» از آن فیلم یا برنامه تعریف می‌کنند؟ چرا وقتی می‌شنویم، «خیلی‌ها» در حال خریدن دلار یا سکه یا خودرو هستند ما به صرف اینکه «خیلی‌ها» این کار را می‌کنند، به انجام این کار گرایش پیدا می‌کنیم، حتی با وجود آگاهی از این نکته که، چنین کاری در کل، به ضرر کل جامعه و ما خواهد بود؟

پاسخ این سؤال‌ها را هم که بسیار مهم هستند، می‌توان در همین علم میان‌رشته‌ای جست. به قول پزشک‌ها «تشخیص نیمی از درمان است.» با تشخیص دلایل بروز چنین رفتار‌های جمعی می‌توان راحت‌تر راه‌حل را یافت و بعضا جلوی برخی فجایع انسانی را گرفت. برای درک بهتر مسئله، زمین‌لرزه 5/2 ریشتری سال 96 را که تهران را لرزاند و مردم با مشاهده هجوم عده‌ای به خیابان‌ها و پمپ بنزین‌ها، به خیابان‌ها و پمپ بنزین‌ها هجوم آوردند را به یاد بیاورید. عده زیادی از مردم با مشاهده وحشت دیگران(نه زمین‌لرزه) به وحشت افتادند! خیابان‌ها قفل شد، پمپ بنزین‌ها شلوغ و مصرف بنزین به شدت بالا رفت. اگر زمین‌لرزه قوی‌تر بود و باعث خرابی و ریختن آوار بر سر مردم می‌شد، با خیابان‌های قفل‌شده، چطور می‌شد به مصدومان و زیر آوار ماندگان کمک کرد؟! قطعا، با این «تقلید کورکورانه» فاجعه بزرگی رخ می‌داد اگر زمین‌لرزه یکی دو ریشتر بالا یا پایین می‌شد.

تشخیص روانشناسان از دلیل بروز این رفتارها اما این است: «مردم از بقیه یاد می‌گیرند».«مردم گاهی قرائن، حواس آشکار و عقل و علم خود را هم نادیده می‌گیرند.» گاهی به خاطر اطلاعاتی که از رفتار دیگران دریافت می‌کنند، و گاهی حتی به خاطر اینکه، تمایلی ندارند با «گروه» و «اکثریت»، مخالفت کنند! این موضوع می‌تواند مثبت باشد و با کمی مدیریت مسئولان دولتی، نتایج خوبی به همراه داشته باشد. مثلا تصور کنید اکثریت دانشجویان خانم در یک دانشگاه چادری هستند، قطعا طبق این اصل، برای بد‌حجاب‌ها شرایط سخت‌تر خواهد شد و احتمال چادری شدن آنها افزایش خواهد یافت. عکس این موضوع نیز کاملا صادق است!

5- غرض از ذکر این‌ مطالب، اعلام این نکته است که، برخی معضلات بزرگ، راه‌حل‌های کوچک دارند و می‌توان از برخی معضلات و تهدیدها فرصت ساخت. برخی اما، از «فرصت» تهدید می‌سازند! و با ترساندن مردم، به تهدید‌ها اعتبار می‌بخشند!

می‌توان مثل همان‌هایی که سنگشان را به سینه می‌زنیم، تلاش کنیم و به نتیجه برسیم. هیچ کشوری با آویزان شدن به این و آن به جایی نرسیده. فقط مدیر با‌اراده و دغدغه‌مند است که «می‌تواند.» مدیر اگر دغدغه‌مند باشد، راه‌حل را در پشت میز و «حرف‌درمانی» نمی‌جوید.

باور بفرمایید بسیاری از کشورها از همین تهدیدِ «آلودگی هوا و محیط زیست» فرصت ساخته ضمن کاستن از میزان آلودگی، برای مردم کسب و کار ایجاد کرده و پول و ثروت ساخته‌اند.

6- جامعه تشکیل شده از «فرد» از این روی، با «تربیت» افراد از دوران کودکی، می‌توان یک«جامعه تربیت‌شده» ساخت که موقع وقوع زلزله، برای وقوع بحران تلاش نکند!

فرهنگ بر اقتصاد مقدم است. با ساختن فرهنگ چه‌بسا اصلا، معضل به آن اندازه‌ای نشود که نیازی به یافتن راه‌حل آنچنانی داشته باشیم.

به بیان دقیق‌تر، اگر مسئله «فرهنگ» حل شود، بسیاری از معضلات حتی اقتصادی، سیاسی و... اصلا به وجود نمی‌آیند که نیازی به یافتن راه‌حل باشد. آیا فردی که اعتقادات مذهبی قوی دارد، در ظاهر و باطن از گناه‌ گریزان و به حساب و کتاب قیامت باور دارد، رشوه می‌گیرد؟! اختلاس می‌کند؟! پاسخ روشن است. اگر فردی را می‌بینیم که اعتقادات مذهبی دارد اما رشوه می‌گیرد، این فرد مذهبی به مفهوم واقعی کلمه نیست، حالا تصور کنید در شرایطی که احتیاج به تقویت دین و فرهنگ بیش از هر زمانی ملموس است، برخی به جای حمایت از بخش‌های دینی و فرهنگی، بودجه آن را کاهش داده و یا تقریبا حذف می‌کنند! این اقدام می‌تواند برای جامعه آسیب‌های جدی در پی داشته باشد.

نکته‌هایی که ‌اشاره کردیم راه‌هایی برای تشخیص بیماری و درمان آن و بعضا حتی «مُسکن» بود. راه‌حل ریشه‌ای همان است که در آخر گفتیم. به قول رهبر عزیز انقلاب، راه‌حل، بازگشت به «ارزش‌های اول

انقلاب است.»

جعفر بلوری

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

تضعیف خودمحوری آمریکا

بسم‌الله الرحمن الرحیم

راه اندازی سازوکار مالی مورد نظر اتحادیه اروپا با ایران موسوم به «اینستکس»، شکست جدیدی برای آمریکا در راه مقابله با جمهوری اسلامی ایران ارزیابی شده است. به موجب این طرح، شرکتی به همین نام در پاریس به ثبت رسیده است. یک کارشناس بانکی از آلمان، ریاست آنرا برعهده دارد و ریاست هیئت نظارت بر آن در اختیار انگلیس خواهد بود.

تمامی معاملات مورد نظر شرکت‌های اروپائی با ایران براساس «یورو» صورت می‌گیرد. بدین ترتیب از هم اکنون دلار به طور رسمی از گردونه معاملات اتحادیه اروپا با ایران خارج شده است. این پدیده به خودی خود ضربه‌ای بزرگ برای آمریکا محسوب می‌شود و در صورت اشاعه همین دیدگاه، اقتصاد بانکی – تجاری آمریکا شاهد ضربه‌ای هولناک خواهد بود. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که مدتهاست کشورهای جهان به تدریج با امضای توافقات پرتعدادی به این جمع بندی و اقدام رسیده‌اند که مناسبات مالی – تجاری خود را با ارزها و پول ملی خود به انجام برسانند و در نتیجه، دلار را رسماً از مناسبات مالی فیمابین خود حذف نمایند.

علاوه بر این، سازوکار مالی اتحادیه اروپا با ایران می‌تواند الگوی کار برای سایر کشورها هم قرار گیرد و تدریجاً سایر کشورها نیز در قلمرو مناسبات مالی – تجاری خود با اتحادیه اروپا براساس یورو معامله کنند و با حذف تدریجی دلار از گردونه تاثیرگذاری‌های فعلی و آتی آمریکا عملاً خارج شوند. موضوع مهم دیگر تلاش سایر کشورها و طرفهای مالی برای ایجاد سامانه‌ای مشابه «سوئیفت» برای ثبت معاملات و جابجائی‌های ارزی است که براساس ارزهای غیر از دلار آمریکا عمل کند و خارج از قلمرو تصمیمات و اقدامات فرامرزی آمریکا باشد. بدین ترتیب آمریکا البته به تدریج ولی در مسیری برگشت ناپذیر، به زیان خود عمل کرده و زمینه‌های تاثیرگذاری بر مناسبات مالی در سطح بین‌المللی را عملاً از دست داده و می‌دهد.

این روند برگشت ناپذیر، به حذف دلار آمریکا به عنوان پول مسلط و رایج از مناسبات جهانی مالی – تجاری منجر می‌شود و اقتدار مالی – تجاری آمریکا را قطعاً به انزوا می‌کشاند که البته هدف آمریکا نبوده و نخواهد بود ولی با تلاش واشنگتن برای وادار کردن سایر کشورها به اطاعت از تصمیمات و قوانین فرامرزی، واکنش‌های اجتناب ناپذیر دیگران را به زیان خود باعث شده است. روشن است که جا افتادن این روند جدید احتیاج به زمان دارد و کاربردی بودن آن هم به اراده و تصمیم تمامی طرفها بستگی خواهد داشت. این اقدام دیرهنگام اتحادیه اروپا متاثر از برخی سیاستهای ترمزی آمریکا هم بوده ولی در میدان عمل به تدریج مورد استقبال دیگران هم قرار می‌گیرد. هر چند حق گلایه نسبت به تصمیمات و اقدامات دیرهنگام و عملکرد تاخیری اتحادیه اروپا به قوت خود باقی و کاملاً روشن است که این اقدام نیاز به تکمیل دارد که بتواند انتظارات منطقی طرف ایرانی و تعهدات رسمی طرفهای اروپائی را برآورده سازد. طبعاً از اتحادیه اروپا به ویژه آلمان، فرانسه و همچنین از انگلیس، چه در اتحادیه اروپا باقی بماند و چه از آن خارج شود، انتظار می‌رود که به تعهدات خود برای حفظ برجام و الزامات و تعهدات خود در این زمینه وفادار بمانند و به آنها البته بدون تاخیر و بهانه عمل نمایند. جای تعجب است که برخی رسانه‌ها و فعالان سیاسی و رسانه‌ای که گرایش محسوسی به جریان انحرافی داشته‌اند و هنوز هم دارند، از هر فرصتی برای نیش زدن به برجام و به زیر سوال بردن برجام و پیامدهایش استفاده می‌کنند. بدون اصرار به نام بردن و حمله به این و آن، لازم است همگان الفبای سیاست ورزی با عنایت به مصالح ملی و منافع کشور را بهتر از گذشته بیاموزند و به الزامات و اقتضائات آن به درستی و کمال، پایبند بمانند. این سئوال جدی واقعاً مطرح است که چرا عده‌ای بدون در نظر گرفتن منافع ملی و مصالح کشور به گونه‌ای موضع می‌گیرند و عمل می‌کنند که گوئی در زمین دشمن بازی می‌کنند؟ عقل و منطق ایجاب می‌کند که سیاست ورزی‌ها به تقویت وحدت و یکپارچگی جامعه در قبال تهاجمات بیگانه منجر شود و اعتماد به نفس نیروهای وفادار به نظام را زیر خیمه انقلاب افزایش دهد. اگر دشمن احساس کند که با هر تصمیم و اقدامش می‌تواند به تقابل و تفرقه میان نیروهای انقلاب دامن بزند و آنها را رودرروی همدیگر قرار دهد، قطعاً در اقدامات شرورانه خود تردید نخواهد کرد که می‌بینیم تردید هم نمی‌کند. البته هنوز هم چندان دیر نشده و مصلحت ایجاب می‌کند که این جماعت با تجدیدنظر در مواضع گذشته، مصالح کشور و منافع ملی را مدنظر قرار دهند و به گونه‌ای عمل کنند که دشمن برای شرارتهای بیشتر وسوسه نشود.

***************************************

روزنامه خراسان**

درخشش معنادار ارتش در 40 سال اخیر

نویسنده : سردار سرلشکر محمد باقری

خدای سبحان را شاکریم که در چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، قدرت بازدارندگی و اقتدار دفاعی جمهوری اسلامی به برکت مجاهدت های نیروهای مسلح و به پشتوانه حمایت های ملت عظیم الشأن ایران اسلامی، با فرماندهی و هدایت پیامبرگونه امامین انقلاب اسلامی به نقطه ای از شکوفایی، پیشرفت، عزت و عظمت رسیده است که امنیت و آرامش پایدار و مثال زدنی کشور را هم اینک از جلوه های تردیدناپذیر خود در جهان معاصر قرار داده است. در این میدان غرورانگیز و افتخارآفرین، درخشش ارتش جمهوری اسلامی ایران بسیار معنادار و الهام بخش است؛ ارتشی که پس از عبور از دوران وابستگی و حقارت رژیم شاهنشاهی، با تصمیم راهبردی و سرنوشت ساز معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی در جریان نهضت اسلامی، حفظ و تحت تعالیم و آموزه های اسلام ناب محمدی و مکتب ولایت فقیه، با تثبیت جایگاه خود در ساختار و دکترین دفاعی کشور در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن، ترجمان «ارتش انقلابی» شد.

امروز ارتش انقلابی هم راستا و هم افزا با دیگر نیروهای مسلح، به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با رصد و پایش اردوگاه خصم و تحرکات منطقه ای و اقدامات پیرامونی دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی و نیل به قله های حیرت آور و تحسین برانگیز پیشرفت در حوزه های سخت افزاری و نرم افزاری دفاعی و بهره مندی از نیروی انسانی مقتضای شرایط انقلاب اسلامی در نیروهای زمینی، پدافند، هوایی و دریایی موجبات آرامش، اعتماد، اطمینان خاطر و افتخار ایرانیان غیور و انقلابی را فراهم ساخته و لحظه ای از درک و تلاش در ارتقای آمادگی و توان پاسخ گویی به تهدیدهای دشمنان داخلی و بدخواهان میهن اسلامی و تضمین پیش روندگی انقلاب و پیشرفت کشور عزیزمان دریغ نکرده است.

در آستانه برپایی جشن 40 سالگی انقلاب اسلامی و طلیعه دهه پنجم انقلاب، بر آحاد ارتشیان غیور و خانواده بزرگ ارتش درود می فرستم. در مسیر فراروی، از آنان انتظار است که بیش از پیش به تحقق مطالبات مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا در ارتقای توان و آمادگی های رزمی و تعالی معنوی و بصیرتی، تأمین غیرتمندانه نیازهای معیشتی کارکنان و هم افزایی با دیگر نیروهای مسلح، با محور قرار دادن رویکرد تحولی و انقلابی و ابداع روش های انقلابی و جهادی در مقطع نوین از فرماندهی و مأموریت خود بیندیشند تا همچنان لیاقت و شایستگی های مدال «ارتش حزب ا...» و «ارتش متدین» را که از امامین انقلاب اسلامی دریافت کرده اند نشان دهند و ره گشای نسل های امروز و فردای این سازمان راهبردی قرار گیرند.

با تعظیم به مقام شامخ شهیدان گران قدر ارتش جمهوری اسلامی ایران و پاسداشت خدمات و نقش آفرینی های ماندگار، حماسی و مباهات آفرین ارتشیان عزیز که جلوه ای از اراده الهی در نصرت و یاری بخشی به انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است، دوام توفیق ارتش مقتدر و ولایی در دست یابی به افق های جدید و موفقیت های ممتاز در حوزه های دفاعی و فرهنگی و نیز عرصه های مردم یاری و خدمت به محرومان و مستضعفان، به ویژه صیانت از استقلال، تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و اقتدار ملی کشور تحت عنایات حضرت ولیعصر و نایب برحقش ولی فقیه زمان امام خامنه ای را از درگاه کبریایی مسئلت می کنم.

***************************************

روزنامه ایران**

اروپا در پی استقلال

بالاخره و پس از چند ماه کانال ضد تحریم اروپا تحت عنوان INSTEX برقرار شد. فارغ از اینکه جزئیات این کانال چیست و تا چه حد توانایی دارد که مشکلات ناشی از تحریم ایالات متحده را برای ایران حل کند، اهمیت آن در نکته دیگری است. جنگ جهانی دوم موجب شکل‌گیری نظام جدیدی در سطح بین‌الملل شد. نظامی که به جهان دو قطبی شناخته شد. یک قطب اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اقماری آن و در سوی دیگر ایالات متحده و اروپا و ژاپن و برخی متحدین آنها قرار داشتند. اروپا که بر اثر دو جنگ جهانی تضعیف شده بود، تقریباً یکسره در کنار ایالات متحده قرار گرفت. زیرا بدون حمایت آنها قادر به حفظ بقای خود در برابر اتحاد جماهیر شوروی نبود، همچنان که در برابر آلمان نیز قادر به مقاومت نبود. به همین علت جهان غرب در قالب اتحادیه نظامی ناتو به رهبری امریکا در مقابل شوروی صف‌آرایی کرد. از حدود 30 سال پیش که شوروی با فروپاشی مواجه شد و نظام کمونیستی از میان رفت، نقشه سیاسی جهان نیز تغییر کرد. از آن زمان تصور این شد که نظام بین‌الملل تک قطبی شده است و این قطب نیز ایالات متحده است. ولی با قدرت یافتن چین و سپس احیای روسیه و از آن مهم‌تر شکل‌گیری اتحادیه اروپا، جهان به سوی نظام چند قطبی در حال تحول بود، ولی کماکان قدرت مسلط ایالات متحده بود. با آمدن پوتین روسیه کم‌کم قدری استقلال و قدرت خود را در سوریه و اوکراین به رخ کشید. چین نیز در آسیای جنوب شرقی و نیز در عرصه اقتصادی به یکه‌تازی مشغول شد. اروپا نیز گمان کرد که اتحادیه اروپا می‌تواند نقش مستقل‌تری را ایفا کند و این تصور درستی بود. تصوری که دموکرات‌ها و حتی جمهوریخواهان قبل از ترامپ تا حدودی آن را به رسمیت شناختند. یکی از اولین کارزارهای واقعی برای نشان دادن این حضور در پرونده هسته‌ای ایران به وجود آمد.

پرونده هسته‌ای ایران از سال 1382 در شرایطی ابعاد مهم‌تری پیدا کرد که هیچ رابطه‌ای میان ایران و امریکا نبود. روسیه هنوز در شوک فروپاشی بود، چین نیز متوجه مسائل اقتصادی و رشد روزافزون خود بود. ضمن اینکه امریکا درگیر جنگ افغانستان و عراق بود. در این میان اروپایی‌ها علاقه‌ای به گسترش بحران و جنگ در منطقه نداشتند و خواهان حل سیاسی مسأله هسته‌ای ایران بودند ضمن اینکه فرصت را برای حضور خود نیز مناسب دیدند، لذا سفر وزیران خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه به ایران و دیدارهای پیش و بعد از آن مقدمه‌ای برای یک حضور مستقل در عرصه جهانی شد. شاید اگر نتیجه انتخابات سال 1384 با روی کار آمدن دولت جدید نبود، در همان دوران اصلاحات ایران می‌توانست با اروپایی‌ها و بدون حضور امریکایی‌ها تفاهم کند و اجازه ندهد که پرونده ایران به شورای امنیت و به زیر دست امریکا برود، در این صورت این احتمال وجود داشت که با تقویت اروپا، حضور جهانی و منطقه‌ای امریکا نیز تضعیف شود. ولی دولت جدید در ایران به یک باره مسیر دیگری را پیش گرفت و ایران را درگیر چند قطعنامه شورای امنیت کرد.

پس از گذشت 8 سال و رفتن آن دولت، مسیر جدیدی برای گفت‌و‌گو باز شد، ولی این بار طرف اصلی ایالات متحده بود. با کوشش فراوان برجام محصول این گفت‌و‌گوها بود که این بار اروپایی‌ها نه نقش اول که شاید نقش دوم را داشتند و این ضربه‌ای به هویت‌یابی و استقلال آنها محسوب می‌شد. ولی چون از ابتدا آنان فعال بودند، امتیازی مهم برای اروپا محسوب می‌شد.

آمدن ترامپ و خروج از برجام، ضربه نهایی را به موقعیت اروپا زد و اگر اروپا نتواند در برابر یکه‌تازی ترامپ کاری کند، حتی احتمال می‌رود که اتحادیه اروپا نیز تحت تأثیر این انفعال و ضعف قرار گیرد و در آینده نیز دچار مشکلاتی بیش از خروج بریتانیا از آن شود. به همین علت مسأله INSTEX برای اروپایی‌ها بسیار حیاتی شده است، نه فقط برای تعهدی که به ایران داده‌اند بلکه برای حفظ آبروی خودشان هم که شده می‌خواهند کاری را انجام دهند و احتمال دارد که این حد از اقدام خود را نیز با نوعی از توافق پیش برده باشند. شکست اتحادیه اروپا، جز قطبی‌تر شدن جهان در زیر پرچم ایالات متحده نتیجه دیگری ندارد. بنابراین ما نباید این فرآیند را تقویت کنیم. هرچند باید نسبت به بهبود جزئیات این کانال و شمول آن به همه نیازهای ایران حساس و پیگیر باشیم.

***************************************

روزنامه وطن امروز**

سازوکار مالی پوچ اروپا

امید رامز: یکم- چند روز پس از خروج رسمی آمریکا از توافقنامه برجام، رهبر انقلاب، ضمن ابراز بی‌اعتمادی به طرف‌های اروپایی که پس از نقض‌های مکرر برجام از طرف آمریکا طی سه سال منتهی به خروج رسمی، بارها و بارها سکوت اختیار کرده‌ و اقدامات مناسب را صورت نداده بودند، شروط و خطوط قرمز ایران برای ادامه برجام با طرف‌های اروپایی را واضح و شفاف بیان می‌کنند؛ اولا اروپا باید با هرگونه تحریم جمهوری اسلامی مقابله کند و مقابل تحریم‌های آمریکا صریح بایستد. ثانیا اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند تا تحریم‌های آمریکا ضربه‌ای به فروش نفت ما نزند و ثالثا بانک‌های اروپایی باید تجارت با جمهوری اسلامی را تضمین کنند. رهبری 2 ماه به اروپا فرصت می‌دهند تا سازوکار و تدابیر مناسب با این اقدامات را بیندیشند.

دوم- 15 تیر نخستین‌ نشست پساخروج آمریکا از برجام با حضور وزرای خارجه کشورهای 1+4 و مسؤول سیاست خارجه اتحادیه اروپایی در وین با صدور یک بیانیه برگزار می‌شود. در بند 8 این بیانیه ضمن تاکید بر تعهد اروپا به اتخاذ تدابیری جهت بهره‌مندی ایران از مزایای اقتصادی برجام در مقابل اجرای کامل تعهدات هسته‌ای ایران که گزارش‌های پیاپی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز آن را کاملا تایید می‌کند، بر این موارد تصریح می‌کنند: حفظ و ارتقای روابط گسترده‌تر اقتصادی در حوزه‌های مختلف با ایران، حفظ و استمرار کانال‌های موثر مالی برای تعامل با ایران؛ تداوم صادرات نفت و میعانات گازی، محصولات نفتی و پتروشیمی، تداوم روابط حمل‌ونقل دریایی (از جمله کشتیرانی و بیمه)، زمینی، هوایی و ریلی، تقویت پوشش‌های اعتبار صادراتی، حمایت روشن و موثر از فعالان اقتصادی که با ایران تجارت می‌کنند، تشویق سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در ایران، حمایت از فعالان اقتصادی در سرمایه‌گذاری‌ها و دیگر فعالیت‌های تجاری و مالی که با یا در رابطه با ایران انجام می‌دهند؛ حمایت عملی از تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران، حمایت از شرکت‌ها در برابر آثار فراسرزمینی تحریم‌های ایالات متحده.

سوم- 5 ماه پس از خروج آمریکا و 3 ماه پس از انقضای فرصت 2 ماهه اروپا، وزرای‌خارجه ایران و گروه 1+4 شامل وزرای خارجه آلمان، فرانسه، انگلیس، چین و روسیه و همچنین فدریکا موگرینی، پس از نشستی که برای دومین بار از زمان خروج رسمی آمریکا از برجام و البته در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار می‌شود، در بیانیه 12 بندی، باز هم بر تعهد مشترک اعضا بر حفظ و ادامه برجام، پایبندی اتحادیه اروپایی به تعهدات برجامی خود و اتخاذ تدابیری جهت ایجاد کانالی برای ادامه صادرات نفتی ایران، تجارت با ایران و برخورداری جمهوری اسلامی از منافع اقتصادی برجام تاکید می‌کنند. هرچند این ‌بار نیز از راه حل عملی خبری نیست. طبق بند 5 این بیانیه: «اعضا اذعان می‌کنند در کنار اجرای تعهدات هسته‌ای از سوی ایران، رفع تحریم‌ها و از جمله برخورداری ایران از منافع اقتصادی حاصله از آن، یک بخش حیاتی از برجام است». و طبق بند 7: «اعضا تلاش‌هایی که برای حفظ و تقویت روابط دوجانبه اقتصادی انجام می‌شود، بسیج منابع قابل توجه توسط همه اعضا، از جمله با کشورهای ثالث علاقه‌مند برای حمایت از برجام و پیگیری بموقع و موثر عادی‌سازی روابط تجاری و بازرگانی با ایران را مورد توجه و تاکید قرار می‌دهند». همچنین طبق بند 10 این بیانیه: «اعضا از پیشنهادات عملی برای حفظ و توسعه کانال‌های پرداخت و به طور مشخص ابتکار تاسیس یک «سازوکار ویژه» برای تسهیل پرداخت‌های مربوط به صادرات (شامل نفت) و واردات ایران استقبال می‌کنند. اعضا دوباره بر اراده قوی خود برای حمایت از فعالیت بیشتر برای عملیاتی کردن این «سازوکار ویژه‌» در کنار تداوم تعامل با شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی تصریح می‌کنند».

چهارم- «ریچارد نفیو»، عضو تیم مذاکره‌کننده آمریکا در برجام که از او به عنوان معمار تحریم‌های آمریکا علیه ایران یاد می‌شود در صفحه 102 کتاب «هنر تحریم‌ها» که اوایل سال 2018 منتشر شده ضمن بیان این نکته که شمولیت نظام تحریم‌ها بر حوزه غذا و دارو می‌تواند فشار افکار عمومی را بابت تبعات انسان‌دوستانه متوجه آمریکا و اروپا کند و سبب شکست تحریم‌ها شود، اذعان می‌کند ایران هیچگاه حتی در زمان اوج تحریم‌ها نیز در حوزه غذا و دارو تحریم نبوده است. او می‌نویسد: «در ایران در سال‌های 2012 و 2013 گزارش‌هایی وجود داشت که دارو و تجهیزات پزشکی نایاب شده بود که این مساله نه به دلیل ممنوعیت معامله آنها، بلکه به دلیل بالا رفتن قیمت آنها برای مردم عادی ایران بود که بر اثر پایین آمدن ارزش پول ملی و کاهش عرضه این داروها و تجهیزات اتفاق افتاده بود».

پنجم- روز پنجشنبه 31 ژانویه (11 بهمن) اتحادیه اروپایی در حالی طی یک بیانیه مشترک که به امضای ژان ایو لودریان، هایکو ماس و جرمی هانت، وزرای خارجه فرانسه، آلمان و انگلستان رسید، از راه‌اندازی سازوکار مالی موسوم INSTEX خبر داد که مطابق آنچه در متن این بیانیه تاکید شده، این سازوکار بیشتر به یک «پیمان پولی چندجانبه» شبیه است تا کانالی برای دور زدن تحریم‌های آمریکا؛ آنچه در متن بیانیه مشهود است؛ اولا برخلاف خطوط قرمز ایران و تعهدات و بیانیه‌های پیشین اروپایی‌ها، سازوکار مذکور یک ابزار انتقالی ویژه صرفا جهت تسهیل آنچه «تجارت مشروع» (Legitimated Trade) نامیده‌اند بین عاملان اقتصادی اروپا و ایران طراحی شده است و ثانیا تمرکز آن صرفا بر مبادلات دارو، تجهیزات پزشکی، مواد خوراکی و محصولات کشاورزی است؛ در حالی که همانطور که تشریح شد ایران حتی در زمان اوج تحریم‌ها نیز ممنوعیت معامله غذا و دارو نداشته است. ثالثا در شرایطی که مطابق گزارش‌های دوازده‌گانه پیشین آژانس از زمان امضای برجام، ایران همواره بر تعهدات خود پایبند بوده و اتحادیه اروپایی نیز در نشست‌های قبلی بر آن تایید کرده، همین تعهدات حداقلی در سازوکار مالی جدید نیز با کمال وقاحت به اجرای کامل تعهدات ایران در ارتباط با برنامه هسته‌ای و همکاری سریع و بدون محدودیت با آژانس منوط شده و رابعا در شرایطی که پس از برداشتن گام‌های موثر ایران درباره تعهدات FATF و انجام بی چون و چرای 38 بند از 41 بند «برنامه اقدام» توسط دولت ایران، هنوز اقدام عملی موثری از سوی اتحادیه اروپایی انجام نشده و فقط صحبت از راه‌اندازی یک کانال مالی روی کاغذ به میان آمده است، اروپا انتظار دارد ایران هر چه سریع‌تر به تمام تعهدات خود در چارچوب مفاد FATF عمل کند.

ششم- طبق گزارش روز 11 بهمن خبرگزاری رویترز، سخنگوی سفارت آمریکا در برلین به صراحت اعلام می‌کند «کانال مالی ایران و اروپا تاثیری بر فشارهای اقتصادی آمریکا ندارد و همانگونه که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا مشخص کرده است، شرکت‌هایی که به فعالیت‌های تحریم شده با ایران اصرار کنند، با تبعات سختی مواجه خواهند شد که می‌تواند شامل قطع دسترسی به نظام مالی آمریکا و همچنین عدم توانایی برای تجارت با آمریکا و شرکت‌های آمریکایی باشد». پیش از این و در آستانه اعلام رسمی خبر راه‌اندازی INSTEX نیز «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان تصریح کرد «این سازوکار شامل موارد تحریمی آمریکا نخواهد شد و هدف از این سازوکار این است که معاملات و فعالیت‌های اقتصادی که توسط آمریکا تحریم نشده است قابل انجام باشد و یک راه حل مناسب برای پرداخت‌‌ها وجود داشته باشد».

هفتم- سازوکار مالی اتحادیه اروپایی تحت یک شرکت که به گزارش رویترز، با سرمایه ۳ هزار یورویی در پاریس تاسیس شده و به ثبت رسیده و فردی به نام «پر فیشر» مدیر سابق بانک آلمانی Commerzbank مسؤولیت آن را بر عهده خواهد گرفت، بیش از آنکه یک اقدام عملی موثر برای تخفیف تحریم‌های آمریکا علیه ایران باشد، یک اقدام نمادین برای کنترل ایران است. چه اینکه «رابرت مالی» مدیر سابق بخش خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا در زمان اوباما و یکی از اعضای تیم آمریکایی مذاکره‌کننده برجام در گفت‌وگو با یورونیوز تاکید می‌کند «این سازوکار مالی تاثیر چندانی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت و تنها می‌تواند برای اروپا از لحاظ سیاسی و نمادین مهم تلقی شود». به نظر می‌رسد اروپا با توجه به تهدید‌های مقامات جمهوری اسلامی بویژه رهبر معظم انقلاب مبنی بر از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای در ماه‌های اولیه خروج رسمی آمریکا از برجام، اولا به دنبال تثبیت تعهدات برجامی ایران و ادامه پایبندی جمهوری اسلامی به محدودیت‌های گذشته است و ثانیا سعی در ترغیب یا به عبارت بهتر اغوای طرف ایرانی برای تصویب داخلی قوانین و کنوانسیون‌های پالرمو، CFT و AML دارد. ثالثا با طولانی کردن روند طراحی سازوکار مالی، نه‌تنها به دنبال راه‌حل نیست، بلکه به دنبال تاثیرگذاری بیشتر تحریم‌ها و فشار به ایران جهت نشستن بر سر میز مذاکرات موشکی است بویژه اینکه اخیرا نیز برخی سران کشورهای اروپایی حتی موگرینی، بابت فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای، ایران را به تحریم‌های اتحادیه اروپایی تهدید کرده‌اند. آنچه واضح است، هنوز در واقعیت چیزی تغییر نکرده است، لذا ادامه پایبندی کامل ایران به تعهدات هسته‌ای و انجام هرگونه اقدامی در حوزه کنوانسیون‌های مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم باید منوط به تدبیر راهکاری باشد که تمام انتظاراتی که ایران از برجام داشته، از قبیل فروش نفت و دسترسی به منابع مالی آن، تبادلات تجاری، بیمه و ... برآورده شود و ایران به صورت محسوس تاثیرات آن را درک کند. تا همینجای کار نیز ایران 7 ماه بیش از اولتیماتوم 2 ماهه اولیه صبر کرده است. در هر صورت اقدام کوتاه‌مدت و علی‌الحساب ایران می‌تواند حذف برخی محدودیت‌های هسته‌ای خود و تعلیق روند رسیدگی به پرونده تصویب لوایح مرتبط با FATF باشد.

***************************************

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات