صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۱  ، 
کد خبر : ۳۱۴۲۹۴
گزیده تحلیل های روزنامه ها

طرح 2 فوریتی مجلس در حمایت از سپاه-بی وجدانی در بیانیه گروه ۷-آیا تروریست نامیدن سپاه تبعات اقتصادی هم دارد؟-پشت‌پرده خلیفه حفتر

طرح 2 فوریتی مجلس در حمایت از سپاه
خراسان: روز گذشته در جریان بررسی دستور صحن علنی بهارستان، علیرضا سلیمی و نصرا... پ‍‍ژمانفر نمایندگان محلات و مشهد با اعلام تذکرات جداگانه  ضمن محکوم کردن ادعای سه مقام آمریکایی برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان های تروریستی از هیئت رئیسه خواستند مجلس در این زمینه اقدام متقابلی داشته باشد. مسعود پزشکیان که ریاست جلسه را عهده دار بود نیز در پاسخ به این تذکراعلام کرد: آمریکا ۴۰ سال است که چنین اقداماتی  را انجام می‌دهد، ولی ملت ما با قدرت ایستاده است و مقتدرانه از نیروهای سپاه حمایت می‌کند.
در پی این تذکرات بیانیه ای با امضای ۲۵۵ نماینده مجلس که کلیه نمایندگان حاضر در صحن را شامل می شدند از تریبون هیئت رئیسه قرائت شده که در آن نمایندگان اعلام کردند که امنیت ملی ایران و نیروهای مسلح جزو خطوط قرمز نمایندگان ملت است و در صورت هرگونه رفتار احمقانه علیه سپاه پاسداران توسط رئیس‌جمهور آمریکا یا هر نهاد دیگری در اقدامی متقابل طرح دو فوریتی را در قوه مقننه مصوب می‌کنند.
در حاشیه جلسه علنی مجلس، حشمت ا... فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس با اعلام تدوین طرح دوفوریتی مجلس برای حمایت از سپاه پاسداران و مقابله به مثل با اقدام مقامات آمریکایی در جمع خبرنگاران مجلس گفت: طرح مذکور با هماهنگی سه فراکسیون سیاسی مجلس تهیه و تدوین شده است. وی افزود: در صورت تحریم احتمالی آمریکا، با تصویب این طرح ایران هم ارتش آمریکا را در فهرست گروه‌های تروریستی قرارمی دهد و نظامیان آمریکا را در کنار "داعش" در فهرست گروه‌های تروریستی اعلام می کند. رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس تصریح کرد:‌ با وجود این که معتقد هستیم نباید در میدان افراط گرایی‌های آمریکا بازی کرد، اما واقعیت این است که باید طبق اصل مقابله به مثل و مقابله با تروریسم حرکت کرد.
بی وجدانی در بیانیه گروه ۷
سیاست روز: در حالی که ایران درگیر سیلی گسترده در اکثر استان‌های کشور است، کشورهای عضو گروه ۷ در بیانیه خود به جای همدردی و کمک به سیل زدگان خواسته‌هایی را مطرح می‌کنند که نشان از فرصت طلبی آنها در چنین شرایطی است.گروه هفت در بیانیه پایانی نشست خود هر آنچه که به توانایی و قدرت یک کشور بستگی دارد، از ایران خواسته همه آنها را کنار بگذارد.
کشورهای عضو گروه ۷ از ایران خواسته‌اند تا توانمندی موشکی خود را برچیند، به نفوذ و تأثیر خود در منطقه غرب آسیا پایان دهد، به نقش بی‌ثبات کننده خود در منطقه پایان دهد! حمایت‌های خود را از گروه‌های تروریستی! قطع کند، حقوق بشر! را رعایت کند و به آزادی‌های اساسی احترام بگذارد.
کشورهای عضو گروه ۷ در این بیانیه بر موضع خود در جلوگیری از راه‌های دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای و اطمینان حاصل کردن از این که ایران به تعهدات بین‌المللی خود از جمله ان‌پی‌تی و حراست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ویژه پروتکل الحاقی پایبند باشد، تأکید کردند.
اگر جمهوری اسلامی ایران تن به خواسته‌های زیاده خواهانه‌ گروه ۷ بدهد، پذیرفتن چنین درخواست‌هایی تأثیر منفی بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت. برنامه ریزی‌های اقتصادی نیازمند امنیت و آرامش داخلی است که با وجود نیروهای مسلح مقتدر و قدرتمند ایجاد می‌شود. هم اکنون نقش اصلی در کمک رسانی به سیل زدگان را نیروهای مسلح ایفا می‌کنند.
موشک‌های دوربرد و میانبرد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یکی از ابزارهای تسلیحاتی برای بازدارندگی است و هیچگاه ایران این عامل بازدارنده را از دست نخواهد داد بلکه به ارتقاء این توانمندی ادامه خواهد داد. همه خواسته‌های اعضای گروه ۷ در حالی از ایران مطرح می شود که حتی کوچکترین پیشنهاد و امتیازی ارائه نشده است. آنها طلبکارانه و با تهدید، از ایران می خواهند که شروط بیانیه گروه را بپذیرد. جمهوری اسلامی ایران بر سر موضوع هسته ای با گروه ۱+۵ مذاکره کرد اما نتیجه آن چیزی جز بی‌حاصلی برای ایران نبود. برجام اکنون یک خسارت محض برای جمهوری اسلامی ایران است. 
اگر گروه های تکفیری در سوریه و عراق پیروز شده بودند، علاوه بر این که به یک خطر جدی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل می‌شدند، بسیاری از کشورهای اسلامی نیز در معرض سرایت تفکر تکفیری وهابی قرار می‌گرفتند. حتی اروپا در معرض تهدید جدی داعش قرار داشت. اکنون نیز کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان و برخی کشورهای آسیای میانه و قفقاز در خطر هستند. ایران توانست از گسترش یک جنگ بزرگ و خانمانسوز در منطقه جلوگیری کند.
عربستان سعودی که یکی از کشورهای حامی تروریست‌های تکفیری وهابی است، پس از شکست در پروژه داعش، یمن را هدف قرار داد و اکنون ۴ سال است که مردم مظلوم این کشور حملات جنایتکارانه سعودی ها را تحمل میکنند. جرم اکثریت مردم یمن این است که دوستدار جمهوری اسلامی ایران هستند و همین کافی است تا ائتلاف سعودی در جایگاه جنایتکار جنگی باشد اما سازمان ملل و مدعیان حقوق بشر هیچ واکنشی نشان ندهند! آیا با وجود وضعیت و شرایطی که در منطقه دیده می شود، می توان تن به خواسته‌هایی داد که زمینه را برای نابودی ایران فراهم می کند؟!
آیا تروریست نامیدن سپاه تبعات اقتصادی هم دارد؟
قدس: در روزهای اخیر زمزمه‌هایی مبنی بر شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان یک گروه تروریستی از سوی آمریکا مطرح شده است. حال باید دید این اقدام آمریکایی‌ها چه آثار اقتصادی و امنیتی بر این نهاد خواهد داشت؟
از آنجایی که آمریکا در قانون کاتسا 2017 (مصوب تابستان 1396 در کنگره آمریکا) با سپاه به‌مثابه یک گروه تروریستی رفتار کرده است و تحریم‌های یک گروه تروریستی را بر این نهاد انقلابی اعمال کرده است، می‌توان گفت که اتفاقات مهم اقتصادی، پیش از این رخ داده است و از نظر اقتصادی، تحریم‌های یک گروه تروریستی بر سپاه اعمال می‌شود و این اقدام آمریکایی‌ها از نظر اقتصادی تقریباً اثری نخواهد داشت.
نهادهای اقتصادی که تاکنون به دلیل تحریم‌های کاتسا با سپاه همکاری نداشته‌اند با شناسایی این نهاد به‌عنوان یک گروه تروریستی نیز با آن همکاری نخواهند کرد. از سوی دیگر مجموعه‌هایی که تاکنون باوجود اعمال تحریم‌ها با سپاه پاسداران همکاری داشته‌اند، به‌احتمال زیاد منافعی در آمریکا و اروپا ندارند که منجر به قطع همکاری اقتصادی آن‌ها با سپاه شود؛ بنابراین چسباندن برچسب تروریسم بر سپاه پاسداران نیز چندان بر همکاری آنان تأثیرگذار نخواهد بود.
اما از نظر سیاسی و امنیتی، تاکنون سپاه به‌عنوان یک گروه تروریستی شناخته‌نشده است. ازآنجایی‌که نیروهای نظامی آمریکا رفتار متفاوتی با گروه‌های (به زعم خودشان) تروریستی دارند، افزودن نام سپاه به فهرست گروه‌های تروریستی می‌تواند منجر به مسائل و تنش‌های سیاسی و امنیتی در منطقه شود. شناسایی سپاه به‌عنوان یک گروه تروریستی، ازنظر آموزش نیروهای نظامی و ارتباط با سایر نیروهای نظامی در منطقه ممکن است مسائل امنیتی جدیدی را برای سپاه، گروه‌های مقاومت و حتی نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه به وجود بیاورد و این آثار لزوماً برای ایران نامطلوب نخواهد بود.
فرار به جلو افراطیون مدعی اصلاحات پس از سقوط محبوبیت به زیر 10 درصد
کیهان: روزنامه اعتماد وابسته به الیاس حضرتی نماینده مجلس به قلم عباس عبدی نوشت: ساختار کنونی انتخاب مدیران و فعالان کشور مثل یک سدی است که دریچه‌های خروج آب آن بسته است یا مقادیر کمی ‌آب را در حد تولید برق فقط برای مصرف سد عبور می‌دهد. در حالی که مقادیر زیاد آب در حال ورود به مخزن سد هستند و دیر یا زود سد سرریز خواهد کرد که کرده است. دریچه‌های سد مدیریت را مثل دریچه‌های سد دز باز کنید، پیش ‌از آنکه سد خراب شود.
وی می‌افزاید: مشکل از اینجا آغاز می‌شود که ساختار رسمی ایران حاضر نیست که شرط این نتیجه را بپذیرد، یعنی خود را در سطح یک حکومت و جامعه درحال توسعه مثل سایر جوامع در حال توسعه ارزیابی کند. اگر این شرط پذیرفته شود، آنگاه بسیاری از داعیه‌های رسمی و بلند آن با پرسش مواجه خواهد شد. درواقع اگر از زاویه دیگر و متناسب با ادعاهای رسمی ساختار به سیل اخیر نگاه کنیم، مطلقاً نمره قبولی نخواهد گرفت..
مغالطه نویسنده روزنامه اعتماد درحالی است که نامبرده از یک سو در برخی مقاطع ژست خروج از حاکمیت گرفته و در برخی مقاطع مانند چند انتخابات اخیر، نقش پوسترچسبان برخی احزاب سیاسی را ایفا کرده است.
این ‌شگرد زیرمیز افراطیون مدعی اصلاحات است که طی دو دهه اخیر، هربار در هر انتخاباتی اقدام به عوام‌فریبی برای رأی‌آوردن می‌کنند، اما چندصباح بعد که ناکارآمدی و بی‌کفایتی آنها آشکار می‌شود و مردم از آنها می‌خواهند پاسخگو باشند بلافاصله مدعی می‌شوند اختیاری ندارند مگر در سطح 5 تا 10 درصد کل توزیع قدرت در کشور و یا اینکه ساختار حاکمیت، اکثریت مردم را نمایندگی نمی‌کند. امثال عباس عبدی به‌جای کلی‌گویی و فرار از مسئولیت باید توضیح دهند چرا از مدیریتی حمایت کردند بلکه برای آن نسخه اجرایی و سیاسی پیچیدند که پیاز را به 12 هزار تومان و پراید را به 50 میلیون رساند، حال آن‌که ادعا می‌کردند با واگذاری امتیاز به دشمن، رونق اقتصادی ایجاد می‌شود؟! بقیه حرف‌ها، حقه‌گویی و تولید سرگرمی است. بالاخره باید گفت، اگر لیبرال‌ها و مدیریت اشرافی بی‌کفایت - به عنوان سنگ‌های بسته بر پای کشور- مانع نشوند، کشور ما می‌تواند در طراز کشوری پیشرفته و قدرتمند در جهان عرض‌اندام کند؛ چنان‌که باوجود همین مزاحمت‌ها و فرصت‌سوزی‌ها، در برخی حوزه‌های قدرت سیاسی و نظامی و فنی، قدرت اول منطقه و جزو 10-15 کشور اول دنیا هستیم.
پشت‌پرده خلیفه حفتر
وطن امروز: تحولات نظامی اخیر در لیبی نشان می‌دهد جنگی که در لیبی مجددا شعله‌ور شده، صرفا جنگ میان شبه‌نظامیان ژنرال «خلیفه حفتر» با نیروهای دولت وفاق ملی به ریاست «فائز السراج» نیست، بلکه جنگ میان ائتلاف سه‌گانه سعودی- مصری- اماراتی با ائتلاف قطری- ترکی است بویژه که تحرکات نظامی این ژنرال بازنشسته بعد از سفر اخیر او به عربستان سعودی و دیدارش با محمد بن‌سلمان، ولیعهد انجام شد. عربستان سعودی و 2 همپیمان دیگرش دل خوشی از اخوانی‌ها در لیبی ندارند و حفتر را خط مقدم مبارزه با قدرت‌گیری اخوانی‌ها می‌دادند، لذا درصددند همان‌ شیوه‌ای را که در یمن جهت سرکوب جنبش مقاومت انصارالله به کار برده‌اند، در لیبی به ‌کار گیرند و روند تحولات در این کشور آفریقایی را به نفع خود کنند. این رژیم‌ها طی 7 سال اخیر تانک، خودروهای نظامی و تجهیزات جنگی از قبیل جنگنده‌ به همراه ده‌ها میلیارد دلار پول به نیروهای حفتر داده‌اند. روزنامه فرانسوی لیبراسیون نیز در گزارشی نوشته است سلفی‌های لیبیایی تحت رهبری «المدخلی» خط مشی سیاسی خود را از عربستان می‌گیرند و تامین بودجه آنها برعهده امارات است؛ این نیروها مراکز حساس لیبی را در اختیار دارند. مدخلی‌ها ده‌ها تیپ نظامی در اختیار دارند و دشمنان سرسخت اخوانی‌ها به شمار می‌روند. با هدایت عربستان، این گروه‌ها در شرق لیبی با مهم‌ترین گردان‌های نیروهای تحت امر حفتر ادغام شده و گردان «صاعقه» را تشکیل داده‌اند. بی‌تردید عربستان سعودی در روند اجرای سیاستش در لیبی و نشاندن مهره خود (حفتر) بر کرسی قدرت در لیبی، تنها نیست و با برخورداری از حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای غربی، ائتلافی چندضلعی برای مصری کردن لیبی و تغییر نقشه شمال آفریقا تشکیل داده است. ناگفته نماند حفتر روابطی خوب با صهیونیست‌ها دارد.
از سوی دیگر، جنگ علیه دولت وفاق ملی در طرابلس زمانی آغاز شده که قطر در محاصره ائتلاف چهارگانه عربی است و ترکیه نیز در بحران اقتصادی غرق و روابطش با آمریکا بر سر «اس 400» روسی شکراب شده است، لذا می‌توان گفت در سایه نبود طرح‌ها و میانجیگری‌های بین‌المللی برای آرام کردن اوضاع در لیبی، شانس پیروزی خلیفه حفتر و سیطره آن بر لیبی بیشتر شده است. او نه‌تنها مورد حمایت بسیاری از قبایل طرفدار قذافی است، بلکه هم از حمایت آمریکا و هم از حمایت روسیه برخوردار است.  برخی نیز از معامله‌ای بین سیف‌الاسلام، پسر معمر قذافی و حفتر برای تقسیم قدرت در صورت فتح طرابلس خبر می‌دهند.
 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات