مهدي سعيدي/  امروزه کارآمدي و پاسخگويي، مهم‌ترين انتظاري است که مي‌توان از دولت‌ها داشت. مسئولان قوه مجريه براي دوره‌اي چهار ساله به قدرت مي‌رسند تا براي تأمين امنيت، رفاه، عدالت و معنويت تلاش کرده و مشکلات موجود و مستحدثه را مرتفع کنند. همين عملکرد در برابر چشمان شهروندان قرار دارد و معياري براي ارزيابي توان دولت‌ها به شمار می‌آید و طبيعي است که رضايت‌شان با رأي اعتماد مجدد به هيئت حاکمه همراه خواهد بود. در غير اين صورت زمينه براي تغيير فراهم مي‌آيد و تيم ديگري بايد مديريت اجرايي کشور را برعهده گيرد.
شاخصه‌‌هاي مختلفي براي ارزيابي کارآمدي دولت وجود دارد که در اين بين برخي شاخصه‌‌ها از ويژگي انضمامي‌تري برخوردارند و افکار عمومي مبتني بر آن درباره عملکردها به قضاوت می‌نشیند. توجه به اين مؤلفه‌ها مي‌تواند مسئولان را در انجام وظايف محوله خبره و در پاسخگويي به افکار عمومي توانمند کند.
يکي از اين شاخصه‌‌ها چگونگي عملکرد آن در مواقع بحراني است. می‌توان گفت، سرعت عمل به همراه تصميم‌گيري درست و همه‌جانبه، به معياري براي قضاوت افکار عمومي در شرايط وقوع حوادث تبديل شده است. برای نمونه، می‌توان در ماجراي برف سنگین و سرماي شدیدی که در چند روز اخیر بخش‌هاي مختلف کشور و به‌ویژه مناطق شمالي و استان‌هاي مازندران و گيلان را سفيدپوش کرده و کاهش شديد دماي هوا را به همراه داشته است، توانايي دولت يازدهم را ارزيابي کرد. در اين ماجرا بارش سنگین برف و برودت هوا موجب شد اوضاع در چندين شهر و ده‌ها روستاي منطقه برهم خورده و مردم با مشکلات عديده‌اي، از جمله قطع برق، گاز و حتي آب روبه‌رو شوند. بسته شدن راه‌هاي روستايي را هم بايد بر اين مشکلات افزود. هر چند مسئولان ذي‌ربط تلاش‌هاي خود را از همان دقايق اول آغاز کردند، اما تناسب نداشتن وسعت و شدت معضلات پيش آمده با توان و آمادگي دستگاه‌هاي ذي‌ربط مشهود بود که از آن مي‌توان با عنوان «غافلگيري» مسئولان اجرايي ياد کرد! در طول سال‌هاي اخير، بارها بارش برف و بارندگي سنگين استان‌هاي شمالي را با مشکلات اين‌چنيني روبه‌رو کرده است؛ از این رو تکرار آن براي افکار عمومي قابل قبول نيست! و انتظار می‌رفت براي جلوگيري از تکرار آن چاره‌انديشي شده باشد.
اين موضوع، یعنی آمادگی نداشتن چند روز پیش از آن نيز خود را در مرز مهران آشکار کرد، آنجا که هزاران نفر از هموطناني که مشتاق حضور در مراسم پياده‌روي اربعين حسيني بودند، به دليل سوء‌تدبير و برنامه‌ريزي مسئولان امر، بدون هيچ‌گونه امکانات اوليه ساعت‌ها در بيابان‌ها سردرگم ماندند و سرانجام عده‌ای از آنان مجبور به بازگشت شدند! اين ماجراها در حالي اتفاق مي‌افتد که حوادثي اين‌چنيني قابل پيش‌بيني بوده و فرصت کافي براي چاره‌انديشي به منظور رفع آن وجود داشته است؛ اما غفلت مسئولان موجب شده است شاهد خسارات وارده و نارضايتي بخشي از مردم باشيم.
در کنار موارد مذکور، ماجراي برخورد دو دستگاه قطار در استان سمنان که به کشته و زخمي شدن ده‌ها نفر از زائران حضرت علي‌بن‌موسي‌الرضا(ع) منجر شد، برگ ديگري از خطاهايي بود که دستگاه اجرايي بايد براي چرايي وقوع آن دلايل قانع‌کننده‌اي ارائه دهد. به راستي، در زماني که امکان موقعيت‌يابي و محاسبات دقيق و ايمني‌بخشي وجود دارد، برخورد دو قطار چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟ آيا براي پاسخگويي به افکار عمومي تقليل علل حادثه به خطاي چند نفر از نيروي انساني آن مجموعه کافي است يا آنکه مديران ارشد وزارتخانه مربوطه بايد در برابر افکار عمومي پاسخگو باشند؟!
تشخيص اولويت‌ها نيز معيار ديگري براي ارزيابي عملکرد دولت به شمار مي‌آيد. حوادث اخير نشان می‌دهد، مشکلات جدي در برخي حوزه‌ها وجود دارد که بايد براي رفع آن سرمايه‌گذاري کرد. برای نمونه، موضوع ناامني‌هاي مسافرت‌هاي جاده‌اي که ساليانه صدها کشته و هزاران مجروح و ميلياردها تومان خسارت به همراه دارد، از جمله معضلاتي است که بايد براي آن به طور جدی چاره ‌اندیشید. انتقال اين ناامني به مسافرت‌هاي ريلي واقعاً افکار عمومي را با نگراني‌ها و ترديدهاي جدي روبه‌رو خواهد کرد و اين در حالي است که بخشي از توان دستگاه‌هاي ذي‌ربط به جاي تقويت جدي مسيرهاي ريلي و زميني به پروژه تبليغاتي «خريد هواپيما» در پسا‌برجام معطوف شده است! به راستی، اگر توجه به اولويت‌ها و شناخت آن به درستي انجام مي‌شد، شايد بودجه دستگاه‌هاي مربوطه به نحو ديگري توزيع و سرمايه‌‌گذاري می‌شد و مي‌توانست بخشي از حوادث پيش‌آمده را مهار کند! تأسف‌آور آنکه در حالي که مسائلي از اين قبیل اذهان عمومي را در روزهاي گذشته به شدت نگران کرده است، برخي از مسئولان از امر ديگري احساس شرمساري کرده و اولويت خود را در جاي ديگري جست‌وجو مي‌کنند که اين خود موجب شرمساري دوچندان خواهد بود.
در این راستا، بررسی واکنش مسئولان به اين‌گونه حوادث خود ماجراي تلخ و غم‌انگيز ديگري است که پرداختن به آن مجال مناسبی مي‌طلبد؛ مسئولي که از همدردي صميمانه با مردم آسيب‌ديده ناتوان است و آنچنان ناصواب سخن مي‌گويد که کلامش نه تنها مرهمي بر زخم داغداران نيست، بلکه توهين‌آميز و غير مسئولانه قلمداد شده و تنها موجب عصبانيت افکار عمومي مي‌شود، چگونه خواهد توانست مورد اعتماد مردم باشد! بی‌شک، این‌گونه موارد ترديدهايي را نسبت به توانايي دولت در انجام وظايف محوله در اذهان عمومي ايجاد کرده است که بايد براي ترميم آن چاره‌انديشي کرد.

حسین امیرعبداللهیان گفت:  نقشه آمریکا این بود که پس از برجام در موضوعات و مواضع قوی منطقه‌ای و مقاومت، جمهوری اسلامی ایران را بی‌اعتبار سازد و بازی باخته خود را در سوریه و منطقه به بازی برد برای کاخ سفید تبدیل کند. وی افزود: امروز بی‌اعتمادی به آمریکا بیش از هر زمان دیگری است و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران تضمین‌کننده امنیت کشور، منطقه و کمک مؤثر به امنیت جهانی است.
کارشناسان و صاحب‌نظران در گفت‌وگو با صبح‌صادق
سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم اصفهان درباره انتخابات آمریکا فرمودند: «بنده هیچ قضاوتی درباره‌ انتخابات آمریکا ندارم. آن حزب و این حزب، هر کسی آمد فقط شر رساند. یکی تحریم کرد، یکی به هواپیمای مسافربری و یکی به سکوی نفتی حمله کرد. ما نگرانی نداریم و برای مقابله با هر حادثه‌ محتمل آماده‌ایم. در دنیا عده‌ای عزا گرفتند و عده‌ای شادی کردند. ما نه عزا می‌گیریم و نه شادی می‌کنیم؛ ما به این فکر می‌کنیم که چگونه باید کشور را از مشکلات احتمالی عبور داد.» در راستای تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر ایران خبرنگار صبح صادق گفت‌وگویی را با سه نفر از استادان دانشگاه و صاحب‌نظران انجام داد که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
ترامپ هم 
مثل سایرین است
سیدمحمد مرندی*
منطقی‌ترین انتظار از نتیجه انتخابات آمریکا این است که ما توقعی نداشته باشیم که سیاست‌های آمریکا به نفع‌مان اصلاح شود. ترامپ و کلینتون هم هیچ تمایلی برای رابطه بهتر با ایران نشان نداده‌اند؛ بلکه هر دو گفته‌اند که در همه موارد به نوعی خواستار تشدید فشارها علیه ایران هستند.
از سوی دیگر دولت اوباما هم دولتی نبود که به ایران محبتی کرده باشد؛ بلکه تحریم‌ها را تشدید کرد و پس از توافق هسته‌ای هم به عهد خود وفا نکرد و این توافق با همه ضعف و قوت‌های بالقوه‌ای که دارد؛ آن‌طور که باید و شاید اجرا نشده است. 
در دولت جدید هم هر دو نامزد از تشدید فشارها بر ایران گفته‌اند؛ لذا با روی کار آمدن ترامپ، ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که وضعیت، بهتر از دولت پیش باشد؛ البته در یک حوزه امکان دارد تغییراتی ایجاد شود و آن نسبت به داعش است؛ چرا که ترامپ، سیاست فعلی آمریکا را نسبت به داعش و گروه‌های مسلح افراطی، فاجعه‌ای بزرگ می‌داند و مبارزه با داعش و کمک نکردن به این گروه را جزو برنامه‌ها و اولویت‌های کاری خود بیان کرده است. 
اگر سیاست ترامپ درباره داعش و گروه‌های تکفیری دیگر، نسبت به دولت گذشته، در سوریه تغییر کند، این امر به نفع ما نیست؛ بلکه به دلیل منافع آمریکا است. لذا در این مسئله، تعدیل سیاست آمریکا در قبال ایران وجود ندارد و علت اصلی این تغییر سیاست صرفاً به این دلیل خواهد بود که این تروریست‌ها برای کل جهان تهدید به شمار می‌آیند و برخلاف گذشته نفعی از آنها عاید آمریکا نخواهد 
شد. 
با توجه به انتصاب‌هایی که تا به این لحظه اعلام شده، به نظر می‌رسد که با روی کار آمدن ترامپ، سیاست آمریکا نسبت به ایران تغییر مثبتی نخواهد داشت. کسانی را که ترامپ منصوب کرده است، یا افرادی که به دستور او در حال انتخاب برای وزارتخانه‌ها هستند، شخصیت‌هایی به شدت ضد ایرانی‌اند. ولی به نظر می‌رسد که اگر ترامپ به عهدش وفا کند، رابطه آمریکا با روسیه بهتر شود. 
از آنجا که ترامپ در حوزه سیاست خارجه، مشاوران زیادی ندارد، از هم‌اکنون امکان پیش‌بینی نوع برخورد آمریکا با ایران به شکل دقیق وجود ندارد. با این حال چند نکته مهم وجود دارد؛ اول اینکه ترامپ نسبت به جنگ‌هایی که در سال‌های گذشته اتفاق افتاده، انتقادهای زیادی داشته و می‌داند که مردم از جنگ خسته هستند. از سوی دیگر او قول داده است که آمریکا را بازسازی کند.
قابل ذکر است که متحدان سنتی آمریکا با ترامپ هم رابطه خوبی ندارند. این نکته ایجاد یک اجماع، علیه ایران را برای ترامپ سخت‌تر می‌کند. 
*دانشیار مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه تهران

ترامپ در چارچوب گذشته
‌ عمل خواهد کرد
سیدحسین نقوی حسینی *
در دولت آمریکا در طول انتخاباتی که چهره‌اش را خود نامزدها به نمایش گذاشتند، هر دو نامزد از هر دو حزب مدعی بودند که در انتخابات تقلب صورت می‌گیرد و دموکراسی بازیچه قرار گرفته است. این نوعی از نمایش واقعی چهره انتخابات در آمریکا بود. همیشه رقابت بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات وجود دارد و این رقابت بیش از سه قرن است که صورت گرفته و هیچ جریان، فرد و گروه دیگری در این میان نتوانسته است ظهور پیدا کند.
این دو حزب هم تاکنون در قالب سیاست سلطه‌گرایانه، تجاوزگرایانه، غارت‌گرایانه و مداخله‌گرایانه آمریکا عمل کرده‌اند؛ از این رو تفاوتی بین حاکمیت جمهوریخواهان و دموکرات‌ها وجود ندارد، البته ممکن است در تاکتیک‌ها تفاوتی با هم داشته باشند؛ یعنی ممکن است یکی برای اهداف تجاوزگرایانه خود از ابزار نرم و دیگری از ابزار سخت استفاده کند؛ اما هدف تفاوتی ندارد؛ چرا که تاریخ چند صد سال گذشته آمریکا نشان می‌دهد دولت این کشور یک دولت سلطه‌گر، تجاوزگر، غارتگر و مداخله‌گر است.
بنابراین، برای ما فرقی ندارد که ترامپ از جمهوریخواهان یا کلینتون از دموکرات‌ها روی کار بیاید. در گذشته هم جمهوریخواهان و هم دموکرات‌ها علیه کشور و دولت منتخب ما کودتا، دخالت و تجاوزگری کردند. همین‌ها بودند که در حادثه طبس به خاک ما تجاوز کردند، سفارت خانه‌شان جاسوسخانه بود، هواپیما را زدند، هشت سال پشت صدام ایستادند و در وحشی‌گری‌ها و تجاوزهای او مشارکت کردند، علیه انقلاب جمهوری اسلامی ایستادند. همین جمهوریخواهان و دموکرات‌ها بودند که پنجاه سال حکومت دیکتاتوری و مستبد شاهنشاهی را در این کشور حاکم کردند. بنابراین، بین اینکه جمهوریخواهان روی کار باشند یا دموکرات‌ها تفاوتی وجود ندارد. 
سیاست آمریکایی‌ها با روی کار آمدن ترامپ، هرگز تغییر نمی‌کند. آنها همچنان بنای خصومت دارند؛ چرا که ماهیت دولت آنان سلطه‌گری، غارت‌گری و تجاوزگری است؛ از این رو در آینده نیز، این سیاست هم نسبت به برجام و هم نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییر نخواهد کرد. 
اینکه افرادی در داخل، به این لبخندها و توافق‌ها دل می‌بندند و فکر می‌کنند که آمریکا بر عهد خود پایدار می‌ماند، نگران‌کننده و آزاردهنده است؛ چون سابقه دولت آمریکا مشخص است و این همه تجاوز و جنایت علیه ملت ما باید عبرت‌آموز باشد و نباید فریب وعده و وعیدها را بخوریم؛ بلکه باید منافع کشور خودمان را در نظر بگیریم و روحیه مقابله با سلطه‌گری را در دولت و ملت خود حفظ کنیم تا آنها نتوانند این سقف مقاوم را در مقابل خود بشکنند. 
ترامپ، رئیس‌جمهور همین آمریکاست؛ بنابراین در آینده نیز بر اساس همان چارچوب‌ها عمل خواهد کرد و فقط ممکن است روش‌ها و تاکتیک‌هایش متفاوت باشد؛ چون جمهوریخواهان صاحب صنایع نظامی آمریکا هستند و وقتی آنها روی کار می‌آیند، باید همه جا جنگ و بحران و خشونت باشد تا سلاح‌های خود را بفروشند و ملت‌های دیگر را بترسانند تا به سراغ خرید اسلحه از کارخانه‌های آنها بروند و از این طریق کارخانه‌های آنها فعال بماند. 
در این میان، دموکرات‌ها صاحب صنایع مادر آمریکا هستند و وقتی روی کار می‌آیند، صحبت از مذاکره، صلح، حل بحران و حقوق بشر دارند تا بتوانند تولیدات و محصولات خود را بفروشند. بنابراین روش‌ها متفاوت است، اما هدف هر دو بریدن سر ملت‌هاست. 
*سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی


تکیه بر دگرگونی‌های آمریکا ساده‌نگری است
امیر محبیان *
مواضع دولت آمریکا از آغاز انقلاب بر پایه معارضه در سطوح گوناگون و با روش‌های گوناگون با جمهوری اسلامی ایران بوده است. هرچند که در روش‌ها دوگانگی‌هایی وجود داشته است. دموکرات‌ها به‌ظاهر نرم‌تر برخورد می‌کنند، ولی به دلیل توان اجماع‌آفرینی میان متحدان اروپایی خود آسیب‌های زیان‌بارتری وارد می‌کنند و جمهوری‌خواهان با اینکه خشن‌تر کار می‌کنند، ولی ژرفای اثرگذاری آنها کمتر است. مانند ناهمسانی ردی که چاقوی جراحی و چاقوی بزرگ قصابی می‌گذارد. بنابراین تکیه بر دگرگونی‌های هیئت حاکمه آمریکا ساده‌نگری است.
موضع کشور ما برخاسته از باورها و نیز منافع ملی ماست. باورهای ما به هیچ‌وجه اجازه پیروی و قرار گرفتن در پناه کفار، مشرکان و ستمگران را نمی‌دهد. خوش‌بینی به آنها هم پسندیده نیست. منافع ملی ما و عقل سیاسی هم به ما توصیه می‌کند که به دشمنی چون آمریکا اطمینان نکنیم و به‌جای آن، تنها به توان مردم خود اتکا کنیم.
کابینه ترامپ، در حال شکل‌گیری است. تندترین چهره‌های ضد ایران و اسلام و پشتیبانان منافقین در کابینه او مسئولیت‌های کلیدی را در اختیار گرفته‌اند. ما باید آماده هر واکنشی باشیم. افزون‌ بر این، باید هوشیار باشیم که هیچ موضع ضعیفی اتخاذ نکنیم. تجربه نشان داده است؛ تندروهایی مانند ترامپ و کابینه‌اش در صورت اظهار درماندگی و ناتوانی ما سخت خشن‌تر و مهاجم‌تر می‌شوند؛ لذا باید با آنها با زبان خودشان سخن گفت.
و همان‌طور که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند ما برای نتیجه انتخابات آمریکا نه عزا می‌گیریم نه شادی می‌کنیم. هیچ نگرانی از نتیجه انتخابات آمریکا نداریم. اگر بخواهیم عزت و رفاه داشته باشیم باید راه انقلاب را ادامه دهیم.
*فعال سیاسی و رسانه‌ای

  دکتر یدالله جوانی/ در علم ژئوپلیتیک از منطقه غرب آسیا (خاورمیانه)، با عنوان قلب زمین یاد می‌شود. در این علم تأثیر جغرافیا بر سیاست بررسی می‌شود. در این علم قلب زمین، به آن منطقه‌ای گفته می‌شود که به لحاظ راهبردی، از جهات مختلف قابلیت تولید قدرت دارد. بر این اساس، منطقه راهبردی غرب آسیا در کنترل هر کشور و قدرتی که باشد، آن کشور و قدرت، یک قدرت برتر بین‌المللی خواهد بود. در این منطقه، ایران کشوری با موقعیت طلایی و فوق راهبردی است. معنای این سخن، آن است که تسلط بر این منطقه بدون تسلط بر ایران ممکن نیست. آمریکایی‌ها در سال‌های اخیر، با هدف به دست گرفتن مدیریت بین‌المللی از طریق سلطه بر غرب آسیا، هزینه‌های بسیاری در این منطقه متحمل شده‌اند. جمهوری اسلامی ایران در این سال‌ها، با تمام توان خود با نقشه‌ها و برنامه‌های آمریکا در منطقه مقابله کرده و با حمایت از مبارزه ملت‌ها در برابر استکبار جهانی، موفق به شکل‌دهی جبهه مقاومت قدرتمند در برابر نفوذ آمریکا و عوامل آن در منطقه شده است. پدیدآیی جبهه مقاومت در منطقه تحت ‌تأثیر امواج گفتمان انقلاب اسلامی و الهام‌بخشی جمهوری اسلامی ایران و همچنین پدیدآیی جریان بیداری اسلامی در بسیاری از کشورهای منطقه، غرب آسیا را به نمایشگاهی از شکست‌های آمریکا در حوزه‌های راهبردی تبدیل کرده است. آمریکایی‌ها در این سال‌ها، به هر دری زدند و هزینه‌ها دادند تا شاید از شکست‌های‌شان یک پیروزی بسازند؛ لکن هر چه تلاش کردند، کمتر نتیجه گرفتند. به آتش کشیدن برخی از کشورهای خاورمیانه یا به راه انداختن جنگ به صورت مستقیم یا نیابتی، بخشی از برنامه‌های آمریکا در منطقه طی سال‌های گذشته بوده است. دونالد ترامپ که در رقابت‌های انتخاباتی خود، به نوعی نظام فاسد آمریکا را به محاکمه کشید و سیاست‌های دولت‌های فعلی و پیشین ایالات متحده را به چالش کشاند، با صراحت اعلام کرد که آمریکا در سال‌های اخیر در جنگ‌های خاورمیانه، شش تریلیون دلار هزینه کرده  و هیچ نتیجه‌ای نگرفته، در حالی که می‌شد با این پول، دو بار آمریکا را ساخت! با تأمل در این سخن، می‌توان گزاره‌های زیر را، از منظر رئیس‌جمهور آینده آمریکا دریافت کرد:
۱ ـ آمریکا در سال‌های اخیر، با هزینه کردن شش هزار میلیارد دلار در جنگ‌های خاورمیانه، عامل اصلی بحران‌ها در این منطقه است. ۲ـ آمریکا با وجود هزینه شش ‌تریلیون دلاری در این جنگ‌ها، به هیچ یک از اهداف مورد نظر دست نیافته است. ۳ـ کشور ایالات متحده، نیازمند نوسازی و بازسازی است؛ فلذا باید با پول‌هایی که خرج جنگ در خاورمیانه شده، مشکلات داخلی آمریکا را حل می‌کرد.
افزون بر این واقعیات و با توجه به اینکه آمریکا با بیست‌ تریلیون دلار بدهی خارجی، بدهکارترین کشور جهان است، به خوبی می‌توان دریافت که این کشور در آینده، هرگز قادر نخواهد بود همانند گذشته، در گوشه و کنار جهان و از جمله در منطقه راهبردی غرب آسیا، برای حفظ نفوذ خود هزینه کند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، بسیار هزینه‌بر است. شرایط امروز آمریکا در منطقه ما، شبیه شرایط دولت بریتانیای کبیر و پیر  استعمار، پس از جنگ جهانی دوم است. بر همین اساس، انگلیسی‌ها به سرعت جای خود را به آمریکای قدرتمند دادند. اما این آمریکا، دیگر آن قدرت سابق را ندارد و از نظر اقتصادی، نمی‌تواند مثل گذشته خرج کند. بنابراین آمریکایی‌ها، دو راه در پیش دارند:
۱ـ به وضع موجود ادامه دهند و کماکان برای حضور نظامی خود در منطقه و حفظ پایگاه‌ها و تداوم دخالت‌های خود در کشورها و بحران‌ها هزینه کنند. به یقین انتخاب این گزینه، روز‌به‌روز بر میزان بدهی‌های دولت آمریکا خواهد افزود و مشکلات داخلی آمریکا را بیشتر خواهد کرد.
۲ـ برای کاهش هزینه‌های خود در ورای مرزها و رسیدگی به داخل آمریکا، به حضور نظامی و تداوم دخالت‌ها در سایر کشورها و از جمله حضور نظامی در منطقه غرب آسیا، پایان دهند.
به نظر می‌رسد، عقلای آمریکا، گزینه دوم را بر گزینه اول ترجیح خواهند داد.
اما نکته مهم در این میان، اینکه با خروج آمریکا از منطقه راهبردی غرب آسیا، هیچ قدرت استعمارگری برای جایگزینی وجود ندارد. اینک جمهوری اسلامی ایران قدرت برتر منطقه است، جمهوری اسلامی ایران یک قدرت منطقه‌ای، با رویکرد حمایت از تمامی ملت‌های مسلمان منطقه است. بنابراین سیمای آینده منطقه، بسیار متفاوت‌تر از گذشته آن خواهد بود.


 دلایل فتنه 
در سوریه
حجت‌الاسلام رنجبر شیرازی، رایزن فرهنگی ایران در سوریه گفت: «فتنه‌ای که امروز در سوریه شاهد هستیم با نهضت‌ها، انقلاب‌ها، ربیع العربی‌ها و بیداری اسلامی تفاوت اساسی دارد؛ اول اینکه همه انقلاب‌ها اصولاً از پایتخت‌ها شروع شده، درحالی که در سوریه از مرزها آغاز شد. دوم اینکه تمام انقلاب‌ها برای این است که عده‌ای با رژیم صهیونیستی و آمریکا رابطه دارند، در حالی که بشار اسد کاملاً ضد رژیم صهیونیستی و آمریکا عمل می‌کند. سوم اینکه اگر دست خارجی‌ها از انقلاب سوریه قطع شود، کمتر از یک ماه این بساط برچیده می‌شود؛ در حالی که انقلاب‌های اصیل بدون دست خارجی است.»

آخوندی اصلاً قصد سفر
 به ترکمنستان نداشت!
وزیر راه در سمنان ادعا کرد، قصد سفر به ترکمنستان را داشته است، ولی به خاطر مردم! و حادثه قطار، آن را لغو کرده و به سمنان آمده است. به گفته یک منبع نزدیک به وزیر راه، آخوندی اصلاً قصد سفر به ترکمنستان را نداشته و اساساً پرواز به عشق‌آباد در برنامه پروازهای آن روز نبوده است. همچنین، طی یک هفته گذشته مطابق معمول برنامه‌های رسانه‌ای وزارت راه، هیچ خبری مبنی بر قصد سفر وزیر به عشق‌آباد در رسانه‌ها منتشر نشده است.

نقطه وصل منافقین، بهائیان و اصلاح‌طلبان
فائزه هاشمی که پس از اجرای حکم قضایی‌اش ارتباطات خود با بهائیان فعال در موارد ضد امنیتی را با حمایت و حضور در محافل خصوصی آنها آشکار کرده، از میهمانان پای ثابت شبکه تلویزیونی منافقین «‌دُر تی وی» شده است. فائزه هاشمی به بهانه‌های مختلف و با علم به سوابق این مجموعه مرتبط با سرویس‌های جاسوسی غربی به همراه گروهی از فعالان فتنه 88 و محکومان امنیتی، از جمله مهدی خزعلی، محمد نوری‌زاد، محمد ملکی، ابوالفضل قدیانی، هاشم خواستار، محمد سیف‌زاده و نسرین ستوده از چهره‌های ثابت در تهیه خوراک رسانه‌ای این تلویزیون معاند هستند.

9 فروند هم 
غنیمت است
روزنامه «اعتماد» نوشت: «از 218 هواپيمايي كه وعده خريد آن از ايرباس و بوئینگ داده شد، حالا به 9 فروند ختم شده است؛ انگار برجام براي ايران تنها 9 فروند هواپيمای ايرباس داشته است. البته خيلي‌ها مي‌گويند، همين 9 فروند هم غنيمت است؛ زيرا نبايد انتظار داشت آثار تحريم‌هاي چندين ساله يك سال و دو سال از بين برود. تجربه تحريم‌هاي عراق مثال روشني است. اين كشور پس از 10 سال تازه از تحريم‌هاي غرب خلاص شده و نفس مي‌كشد!»

افزایش نرخ بیکاری جوانان در عربستان
طبق گزارش بانک مریل‌لینچ آمریکا، نرخ بیکاری جوانان در عربستان طی سال گذشته ۵/۳۳ درصد ارزیابی شده است که پیش‌بینی می‌شود با توجه به تداوم ناکامی کشورهای خاورمیانه برای ایجاد اشتغال مورد نیاز جمعیت رو به رشد خود این رقم تا سال 2030 به 42 درصد افزایش یابد. مطالعات بانک مریل‌لینچ نشان می‌دهد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا سالیانه  ۸۴ میلیارد دلار بودجه به بخش آموزش اختصاص می‌یابد که معادل 9 درصد کل بودجه اختصاص یافته به بخش آموزش در سراسر جهان است، اما این مسئله در بهبود آموزش در میان قشرهای سطوح متوسط و ضعیف این جوامع ناکام مانده و همین امر تهدیدی جدی علیه امنیت در خاورمیانه ایجاد کرده
 است.

نکته: قبل از انقلاب مى‏‌خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شورای ملى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مى‏‌شد، به اطلاع صاحبان خانه‌ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان قدر مى‌‏خريم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود. هيچ‏كس به جز مرحوم راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى برای مسئولان گران آمد و گفتند: «فقط اينكه آخوند است، اعتراض كرده!» بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله کرده و خار و خفيفش کنند. راشد آمد و پس از سلام و احوال‏پرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟
 گفت: «حقيقتش اين است كه اين خانه را من سال‌ها قبل و به قيمت خيلى كم خريده‌‏ام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كرده‏‌ايد، زياد است من راضى نيستم از بيت‌المال مردم قيمت بيشترى براى خانه‌‏ام بگيرم.» بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقليت‌هاى دينى بود، از جا برخاست و راشد را بوسيد و گفت: «اگر اسلام اين است، من آماده‌‏ام براى مسلمان شدن...»
نظر: اگرچه دولت در بحث مبارزه با مفاسد و حقوق‌های نجومی کوتاهی می‌کند؛ اما آیا نباید مسئولان متخلف یک بار به محکمه درونی خود مراجعه کنند و برای اینکه در پیشگاه خداوند متعال، شهدا و مردم سربلند باشند، پول‌های بیت‌المال را برگردانند. در طول هفت ماه گذشته دولت تنها 13 نجومی‌بگیر را معرفی کرده است که این افراد اگر چه از سمت فعلی خود برکنار شده‌اند، اما در جای دیگری مشغول به کار هستند!

 محمد حسین مصطفایی/ تبدیل موضوع فرعی به اصلی یکی از شیوه‌های عملیات روانی است و هر جا که لازم باشد برای رسیدن به اهداف، موضوعات دست‌چندم به‌مثابه موضوع اصلی برجسته شده و برخی از موضوعاتی که نیاز بیشتر جامعه است، به فراموشی سپرده می‌شود. هفته گذشته با لغو سخنرانی علی مطهری در دولت و مجلس جنجال‌هایی ایجاد شد که نشان می‌داد دولت تا چه اندازه درصدد است موضوع بی‌مدیریتی خود در مراسم اربعین را از اذهان پاک کند. درست چند دقیقه پس از لغو سخنرانی مطهری در مشهد، رسانه‌های اجتماعی نزدیک به جریان اصلاحات، امام جمعه مشهد را عامل لغو این سخنرانی اعلام کردند؛ موضوعی که حتی با تکذیبیه دفتر آیت‌الله علم‌الهدی تمام نشد. در ادامه حسن روحانی با نامه‌ای تند به وزرای کشور و دادگستری، تأکید کرد این موضوع باید با جدیت پیگیری شود و خاطیان مجازات شوند؛ حالا همه چیز از  طراحی پیچیده‌ای حکایت داشت که نقطه آغاز آن مرد پرحاشیه مجلس بود.
دامنه اعتراضات به جلسه علنی مجلس هم رسید و علی لاریجانی در نطق خود در مجلس شورای اسلامی نسبت به ممانعت از برگزاری مطهری به شدت انتقاد کرد؛ البته برخی جریان‌ها می‌خواستند نقش مجلس پررنگ‌تر باشد؛ قطعاً بیانیه‌ای در حمایت از علی مطهری می‌توانست ماجرا را همچنان داغ نگه دارد؛ از این رو چهارشنبه گذشته بیانیه 150 نفر از نمایندگان مجلس در حمایت از علی مطهری و حاشیه‌های لغو سخنرانی وی در مشهد، با عنوان «درخواست برای برخورد سریع و قاطع رؤسای قوا با خاطیان و عوامل اخلال در مراسم قانونی و جلوگیری از تکرار آن» قرائت شد.
در همین زمینه آیت‌الله ایمانی در انتقاد از این جریان‌سازی‌ها گفت: «دولت اولویت‌های مختلفی، از جمله مسئله اشتغال، اقتصاد، رکود، برجام و آلودگی هوا در کشور دارد که باید به طور جدی به آنها رسیدگی کند، اما تشکیل کمیته بررسی لغو سخنرانی آقای مطهری به دغدغه دولتمردان تبدیل شده، است.» امام جمعه شیراز عنوان کرد: «دولت قصد دارد ذهن مردم از مسائل اصلی منحرف شود و مردم از آنچه در حال رخ دادن است بی‌خبر باشند. چنانچه پیش از این مسئله کنسرت‌ها دغدغه دولت شده بود.» وی تصریح کرد: «این جریان به دنبال آن است که از یک شهرستان شروع و به استان‌های مختلف دست‌اندازی کرده تا اهداف پشت پرده خود را دنبال کند.»


جنجال‌های نماینده توئیترباز!
محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلب بهارستان فعالیت‌های خود که همراهی گسترده‌ای با طیف‌های ضد انقلاب دارد را در توئیتر افزایش داده است.
 نوع کنش وی در فضای مجازی اثرپذیری قابل توجهی از رسانه‌های ضدانقلاب دارد؛ فعالیت وی در چهار محور اصلی دسته‌بندی می‌شود؛
1ـ حمله و اتهام‌زنی به قوه قضائیه؛ 2ـ حمله به شهرداری تهران؛ 
3ـ اتهام‌زنی به افراد؛ 4ـ اثرپذیری از شبکه‌های مجازی ضدانقلاب. محمود صادقی اثرپذیری جدی از روند بزرگنمایی‌های خبری جریان ضد انقلاب دارد که به نظر می‌رسد وی خواهان حضور بیشتر در صدر اخبار است.

 مقصر سوزنبان است!
از سال ٩٢ تاكنون بيش از ده حادثه ريلي در كشور رخ داده است و هميشه سوزنبان بينوايي بوده است كه تقصير را بر گردن او بگذارند. وزير محترم راه و شهرسازی كه بي‌شك يكي از سياسي‌ترين وزراي كابينه است و همه وقت شريفش در جلسات سياسي گذشته، اوج همدردي‌اش اين جمله بود كه گفت: «الحمدلله حادثه‌ديدگان همه بيمه بوده‌اند»، گويي مشكل مردم داغديده خونبهاي عزيزان‌شان است.

همه برجام منوط به هیلاری بود!
فریدون فشارکی، مدیرعامل مؤسسه بین‌المللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا گفته است:‌ «تمام کسانی که با ایران مذاکره کرده بودند، در قراردادهای MOU (اصول و چارچوب همکاری)، یا HOA (توافق‌نامه اصول قراردادی همکاری) خود نوشته بودند که انجام قرارداد منوط به نتایج انتخابات آمریکاست و اگر ترامپ برنده شد، مجبور نیستند قرارداد را امضا کنند و ایران هم پذیرفته بود؛ چون چاره دیگری نداشت. حال ترامپ انتخاب شده و فعلاً تصمیمی در این باره نگرفته است و به همین دلیل حداقل بین شش تا ٩ ماه همه چیز به تأخیر خواهد افتاد. ایران تعداد زیادی MOU و یک قرارداد HOA هم در فاز ١١ پارس جنوبی با توتال امضا کرده است که همه این قراردادها در این مدت باید منتظر تعیین تکلیف آمریکا باشند.