بر اساس اطلاعيه ثبت‌شده نماينده پيام‌رسان WhatsApp در ايران، اين نرم‌افزار مشهور که دو سال پيش توسط شرکت آمريکايي فيس‌بوک از مالک اوکرايني‌اش خريداري شده توانسته است علامت رسمي خود را در کشورمان به ثبت برساند و مجوز فعاليت در حوزه‌هايي چون؛ تلفن‌هاي همراه، امور اداري و مديريت تجاري و نيز برنامه‌نويسي رايانه‌اي است  را تا سال 1404 دریافت کند.
گزارشی از وضعیت نابسامان آموزش در برخی از مهدکودک‌ها
 شیرین زارعپور/ طی روزهای گذشته، معاون اجتماعی بهزیستی از پلمب شدن ۵۰ مهد کودک متخلّف به دلیل نداشتن مجوز و دارا بودن محتوای آموزشی نامناسب، در تهران خبر داد.
مشخصاً موضوع نفوذ در مهدکودک‌ها در کلام رهبر معظم انقلاب، شهریور سال گذشته در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیئت‌دولت، تذکر داده شد و اکنون پس از گذشت یک سال، در اثر بی‌توجهی و کشمکش بین بهزیستی و آموزش و پرورش، آنچه مغفول مانده، آموزش‌هایی است که در برخی مهدکودک‌ها به کودکان داده می‌شود که اغلب با فرهنگ، اعتقادات و سبک زندگی اسلامی ما سنخیتی ندارد و همچنان مهدکودک‌های بسیاری با محتوای آموزشی ضد اخلاقی مشغول آموختن سبک زندگی غربی، به کودکان هستند.
درست از زمانی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ را دهه جهانی (فرهنگ صلح و نفی خشونت علیه کودکان) نامید، گسترش فرهنگ صلح تحت تعلیمات ژان ژاک‌روسو، ماریا مونته‌سوری و فروید، برنامه‌ای شد برای آموزش کودکان کشورهایی مشخص و در ادامه به بهانه گسترش صلح، افرادی که روی آنها سرمایه‌گذاری شده بود، شامل مجموعه‌ای از بهاییان و فراماسون‌ها مشغول به کار شدند و اتفاقاً شروع کار از مهدکودک‌ها کلید خورد و روش مونته‌سوری که متأثر از اندیشه‌های ژاک‌روسو است، در قالب برنامه‌های آموزشی در راستای شعار صلح سازمان ملل و سازمان‌های تابعه از جمله یونسکو، آماده به کار شد.
در اصول تربیتی روسو که بر سه اصل طبیعت، آدمیان و اشیا استوار است، روسو طبیعت را اصل می‌گیرد. مهم‌ترین مسئله تربیتی برگرفته از کتاب «امیل» روسو، تربیت منفی است. او معتقد است در تربیت، لازم نیست از محاسن کار اخلاقی داد سخن برانیم؛ بلکه کافی است کار بد را به کودک نیاموزیم و نکته دیگر تربیتی روسو، اصرار نداشتن بر انجام تکالیف مذهبی یا داشتن مذهبی خاص است. در این باره در کتاب وی آمده است: «امیل هرگز راجع به صفات خدا تصورات باطل نخواهد کرد؛ زیرا عادت دارد به آنچه مافوق فهم اوست، توجه نکند. علاوه بر این مربی او سعی نخواهد کرد او را به کیش خاصی پرورش دهد؛ بلکه کوشش خواهد کرد وی را طوری تربیت کند که وقتی بزرگ شد مذهبی را که عقل او می‌پسندد، انتخاب کند.»
برای محقق شدن سناریوی سازمان‌های جهانی، حلقه اول، جا انداختن تعلیمات مونته‌سوری به عنوان معلم برتر اخلاق و آموزش و پرورش بود؛ یعنی آنچه در پایگاه‌های اینترنتی و کتب ایرانی برای معرفی وی صورت می‌گیرد: «مربی بزرگ تعلیم و تربیت و از پیشروان مکتب فعال در آموزش و پرورش، یک آموزگار پژوهشگر و یک مربی صاحب‌نظر و از نخستین کسانی که مراحل حساس و بحرانی را در رشد روانی شخص بررسی کرده و در رابطه با فراگیری زبان، روش‌های جدیدی ابداع کرده است.»
برای همین از زندگانی و اندیشه ماریا مونته‌سوری، نکات مثبت استخراج، معرفی و نکات منفی فاکتور گرفته شد، که البته تنها نکته مثبت زندگی ماریا مونته سوری، این بود که وی در محله‌های فقیرنشین ایتالیا، به آموزش بچه‌های عقب‌مانده پرداخته بود و در همان کلاس محقر آموزشی، به موضوع «تجربه‌گرایی» پرداخته و بر این اساس، دخالت در امر تربیت کودکان را متضاد با آزادی آنها می‌دانست. این موضوع، مورد توجه قرار نگرفت که وی بدون ازدواج، صاحب فرزند پسری شده که به ناچار او را دور از خانواده نگهداری می‌کرده و در مسئله تربیت فرزندانش، دارای رفتارهای عجیبی چون سپردن هر پنج فرزند خود به یتیم‌خانه‌های بی‌سروسامان فرانسه در آن زمان بوده است.
متأثر بودن مونته سوری از اندیشه‌های ژان ژاک‌روسو(بنیانگذار مدرنیته و از اندیشمندان پلورالیست) و داشتن هوادارانی چون «فروید» نیز از نکات مکتوم مربوط به مونته سوری است.   
آموزش رقص مختلط، آوازخوانی، آموزش مسائل جنسی، جشن کریسمس همراه با رقص در سال نو میلادی و پوشاندن لباس شب به کودکان در این جشن و آرایش آنها، خواندن سرودهایی با زبان انگلیسی با مفاهیم مشخص، به بهانه شاد کردن کودکان و برگزاری شنا در استخرهای مختلط به اسم آب‌بازی، از برنامه‌های اجرایی مهدکودک‌هاست. همان نسخه‌های سازمان ملل تحت عناوین فریبنده؛ حقوق کودکان، رفع تبعیض علیه آنها و رفع خشونت و... که با مجری‌گری بهایی‌ها وارد ادبیات مهدکودک‌ها شده است.
طبق تعالیم مونته سوری، ساختارهای شخصیت کودک، پیش از دوران دبستان شکل می‌گیرد و این تعلیمات توجه و تأکیدات زیادی بر موسیقی، هارمونی و حرکات ریتمیک در آموزش دارد، تا آنجا که او حتی با انتقاد از شیوه‌های آموزشی آن را متحول کرده است. وی پس از همکاری با دوست موسیقی‌دانش، ماچرونی، دوره‌های آموزشی خود را بر مبنای درک مفاهیم موسیقی بنیان‌گذاری کرده و معتقد بود بسیاری از فعالیت‌های صدایی و غیر صدایی باید به آواز خواندن منجر شود؛ یعنی بچه‌ها صداهایی را که می‌شنوند، بخوانند.
اما آنچه مونته سوری را مفتخر به دریافت مدال افتخار سلطنتی انگلستان کرد، همکاری و همراهی وی با فراماسون‌ها در پرداختن به ایده «نظم نوین جهانی» بود، به طوری که سخنرانی‌های متعددی با موضوع صلح پایدار به منظور عضویت در انجمن فراماسون‌ها و برای نشر اندیشه اومانیسم (انسان بدون خدا یا بهتر بگوییم انسان به جای خدا)، که در تضاد کامل با تعالیم و آموزه‌های نه تنها اسلام، بلکه فطرت آدمی است، صورت داد.
با اوصاف مطرح شده سؤالی در ذهن انسان ایجاد می‌شود که این به اصطلاح، خیرخواهی مجامع بین‌المللی چرا در حق کودکان آمریکایی و اروپایی صورت نمی‌پذیرد، یا اگر صورت می‌پذیرد، وسعت آمار خشونت علیه کودکان در کشورهای مجری و منتشرکننده این تعالیم، و جرائم جنسی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟
سپردن وظیفه خطیر تربیت فرزندان به تعالیمی که بر اساس تمدن غرب چیده شده است، حذف اعتقادات مهم توحید، نبوت و معاد را در پی دارد. جابه‌جایی نظام ارزش‌ها از بندگی خدا به سمت محوریت انسان و خواسته‌های او از پس‌لرزه‌های مهم این آموزه‌هاست که در این مورد به توجه و دقت فراوانی در انتخاب مهدکودک‌ها از سوی والدین نیاز است.

 محمد رضوی / در طول تاریخ پس از انقلاب اسلامی، کردستان ایران همواره از نظر سیاسی، امنیتی و جغرافیایی به مثابه منطقه‌ای راهبردی برای بحران‌سازی و آشوب‌آفرینی مورد توجه و طمع دشمنان استقلال ایران بوده است.
 در این میان احزاب معاند کردی از جمله حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا) یا حزب کارگزاران کردستان (پ‌ک‌ک) و شاخه شرقی و ایرانی آن یعنی پژاک سعی داشته‌اند در سایه حمایت کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و با بهره‌گیری از احساسات ناسیونالیستی و قومیتی به تحریک شهروندان کرد ایرانی پرداخته و با ایجاد ناامنی، به خالی کردن پشتوانه مردمی نظام و انقلاب در این منطقه اقدام کنند؛ اما در حقیقت با این فعالیت‌ها پشتوانه مردمی خود را از بین برده‌اند.
 به دنبال شکست سخت حزب دموکرات کردستان در عملیات «قره‌سقل» و تلاش برای انتقام‌گیری و تحریف افکار عمومی، این حزب در جدیدترین اقدام خود در مناطق کردنشین، در بیست‌وچهارم و بیست‌وپنجم آبان ماه سال جاری اقدام به ترور سه نفر از شهروندان شهرستان اشنویه کرد که متأسفانه یک نفر از برادران اهل سنت به نام مصطفی ویسی، از فرماندهان پایگاه‌های مقاومت بسیج این شهرستان به درجه رفیع شهادت نائل آمد و دو نفر دیگر نیز مورد جراحت آسیب‌های سطحی قرار گرفتند. اقدام تروریستی مذکور بلافاصله مورد پوشش خبری شبکه کوردستان میدیا، ارگان رسمی حزب دموکرات قرار گرفت.
لازم به ذکر است که گروه ملقب به عقاب‌های زاگرس، از شاخه‌های عملیاتی وابسته به این حزب در داخل ایران می‌باشد که به انجام اقداماتی مثل ترور سازماندهی شده و ایجاد فضای رعب و وحشت در شهرستان‌های کردنشین شمال غرب ایران می‌پردازد و حتی در روزهای اخیر عده‌ای از سرپنجه‌های عملیاتی آن به دلیل انجام اقدامات تروریستی در شهر کامیاران در شهریور و مهرماه ۱۳۹۵ در دام اطلاعاتی نیروهای انقلاب قرار گرفتند و دستگیر شدند.
 اما در ورای این‌گونه اقدامات به نظر می‌رسد احزاب معاند کردی و از جمله حزب دموکرات کردستان ایران با معضل فقدان پایگاه اجتماعی در بین مردم و نیز با بن‌بست فکری و ایدئولوژیک مواجه شده و راهی جز ایجاد خشونت و ایجاد وحشت برای ابراز وجود ندارند. اقداماتی متناقض از نوع ترور شهروندان کرد به دست گروهک‌هایی که داعیه‌دار حفاظت از کردها و تأمین و گسترش دموکراسی در کردستان هستند، بهترین مؤید برای گفته مذکور است.
 از این رو همواره این سؤال در اذهان عمومی مردم و به ویژه جوانان کردی ایجاد شده است که احزاب معاند و گروهک‌های منحله کردی با کدام عقلانیت سعی دارند در کردستان به ضرب اسلحه و فشنگ دموکراسی ایجاد کنند؟ به نظر می‌رسد همین نگاه عقلایی است که موجب شده وزنه  گروهک‌های مذکور در اذهان عمومی کم‌اعتبار شود و حتی بررسی وضعیت داخلی سیاسی و ایدئولوژیک  گروهک‌های معاند و نیز بررسی عملکرد گروهک‌های مذکور در قالب ترور و تهدید و مسلط کردن فضای وحشت و ناامنی در کردستان نشان می‌دهد که حدود و ثغور آزادی و آزاداندیشی آنها تا جایی است که هیچ‌گونه اقدامی خارج از اصول و مرامنامه دیکته شده آنها انجام نشود و در غیر این صورت همواره اهرمی به نام تهدید یا حذف فیزیکی با شمشیر داموکلس بر سر مخالفان وجود 
خواهد داشت.

به همت کارمند بازنشسته آذربایجانی انجام می‌شود
 اکبر کریمی/ ممقان یکی از شهرستان‌های استان آذربایجان غربی است که در فاصله 45 کیلومتری مرکز این استان واقع شده است. همه، این شهرستان را به «پایتخت نخود جهان» می‌شناسند، در حالی که در این شهرستان اصلاً نخود کشت نمی‌شود! اصلی‌ترین شغل در ممقان فرآوری نخود است و ویژگی‌‌های منحصربه‌فرد این محصول تولیدی سبب شده این فعالیت در ممقان به صورت انحصاری باقی بماند و در سایر کشورهای جهان با این سطح از تولید و با این ویژگی‌ها رونق نیابد.
ممقان 15 هزار نفر جمعیت دارد. در این شهر 1300 واحد کارگاهی در فرآوری نخودچی فعالیت می‌کنند. این فعالیت به تنهایی 6000 نفر از جمعیت 15 هزار نفره شهر را به طور مستقیم صاحب شغل کرده است. افزون بر این، از قِبل این فعالیت حدود 15000 نفر از مردم ممقان و شهرها و استان‌های اطراف به صورت غیر مستقیم و در حوزه‌های مختلف از کاشت محصول اولیه گرفته تا تولید دستگاه‌های فرآوری نخود، بسته‌بندی، بازاریابی و فروش محصول کسب درآمد می‌کنند.
واحدهای کارگاهی فعال شهرستان، در سال 100 هزار تن نخودچی فرآوری می‌کنند که 60 درصد محصول تولیدی به 10 کشور جهان صادر می‌شود. ماده اولیه محصول تولیدی که نخود خام است، اکثراً از استان‌های همجوار مثل آذربایجان غربی، کرمانشاه، کردستان، لرستان و خود آذربایجان شرقی تأمین می‌شود، ولی به دلیل کافی نبودن تولید داخلی، به ناچار مقداری نیز از کشورهایی چون؛ کانادا، اتیوپی، تانزانیا، آرژانتین، استرالیا، آمریکا، روسیه و هند وارد می‌شود، ولی به دلیل ارزش افزوده مناسبی که دارد حتی واردات نخود خام و صادرات فرآوری شده آن باز هم مقرون به صرفه بوده و توجیه اقتصادی دارد.
حسن آخوندی، کارمند 55 ساله جهاد کشاورزی پس از بازنشستگی و با وجود سابقه 35 ساله در حوزه مدیریت و فعالیت‌های کشاورزی تصمیم به شناساندن بیش از پیش محصول شهر گرفته است و در این مسیر در حوزه‌های مشاوره، آموزش، حمایت و بسته‌بندی محصول درسطح استان فعالیت می‌کند.
آخوندی می‌گوید: «دستگاه‌های مورد نیاز این فعالیت کاملاً با دانش بومی طراحی و در ممقان تولید می‌شود و با توجه به تجربه چند ده ساله در این فعالیت اقتصادی، توانسته‌ایم معایب و اشکالات روش‌های فرآوری را برطرف کنیم و دستگاه‌هایی با استانداردهای جامعه هدف که عمدتاً کشورهای خارجی هستند را به دست آوریم.» او می‌افزاید: «در حال حاضر توانایی تولید و صادرات انواع دستگاه‌های الک، بوجار و سورت‌بندی، دستگاه حرارت‌دهنده و پوست‌کنی تمام اتوماتیک در اشکال و انواع مختلف را در سطح شهرستان داریم.»
تولیدکنندگان ممقانی بیشتر محصولات‌شان را صادر می‌کنند؛ لذا در فروش محصول نگاه برونگرا دارند و به دلیل درخواست بالای بازار مصرف در این حوزه دغدغه و نگرانی از فروش نرفتن محصول کیفی خود ندارند. 
آخوندی به همت بالای اهالی ممقان در این زمینه اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «در سال‌های اخیر که تحریم‌ها علیه کشورمان شدت بیشتری گرفت، صادرکنندگان ما بازارهای فروش‌شان را از دست ندادند. با وجود اینکه میزان سود ما در واحد وزن به شدت کاهش پیدا کرد، ولی تولیدکنندگان ممقانی با همت بالای خود و تحمل درآمدهای پایین‌تر اجازه ندادند این حرفه آسیب ببیند.»
وی می‌گوید: «برای افزایش بهره‌وری، کاهش انرژی، بالا بردن کمیت تولید نخودچی و کیفیت محصول فرآوری شده با هدف عرضه گسترده‌تر محصول در کشورهای اروپایی، تفاهم‌نامه‌ای با دانشگاه تبریز منعقد شده که خروجی آن تولید چهار پایان‌نامه دانشجویی در سطح دکترای رشته‌های بیوسیستم است. بررسی خواص فیزیکی و شیمیایی نخود، جداسازی نخودچی از ضایعات، انتقال حرارت به نخود و نحوه بهبود تولید، پوست‌کنی نخود به روش علمی موضوعات این پایان‌نامه‌ها را تشکیل می‌دهد.» 
یکی از ویژگی‌های دیگر محصولات ممقان، توجه به ذائقه مشتری و تنوع‌بخشی به تولیدات است. در حال حاضر 18 نوع محصول در سطح کارگاه‌های این شهرستان تولید و روانه بازار می‌شود.
تعاونی تولیدکنندگان نخودچی ممقان که آخوندی رئیس هیئت‌مدیره آن است سعی دارد در آینده نزدیک مجتمع بزرگ فرآوری در این شهر راه‌اندازی کند که طرح‌ریزی آن در 18 هکتار انجام گرفته است. با راه‌اندازی این مجتمع، 250 واحد کارگاهی با 1000 نیروی کار به مجموعه بزرگ تولیدکنندگان این عرصه اضافه خواهند شد.
آخوندی یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در رونق این شغل و گسترش آن در ممقان را همکاری و مشارکت گروه‌های ذی‌نفع و شبکه‌‌سازی در این عرصه می‌داند، به طوری که تعاونی تولیدکنندگان امروزه ارتباط و همکاری خوبی با تعاونی‌های کشاورزی تولید نخود در کشور، واردکنندگان نخود، دانشگاه‌ها و مراکز دانش‌بنیان و صادرکنندگان سطح استان دارد.
یکی از عمده ضعف‌های شاخه‌های مختلف تولیدی متصل نبودن زنجیره‌های مختلف مرتبط به هم است که شبکه‌سازی و متصل کردن آنها سبب افزایش بازدهی اقتصادی و توسعه پایدار در کشور می‌شود.
از او درباره انتظار تولیدکنندگان ممقانی از نهادهای دولتی می‌پرسم که می‌گوید: «تأمین بذر گندم و ترویج آن و تأمین دستگاه‌های برداشت مکانیزه نخود از سوی وزارت جهاد کشاورزی؛ مساعدت بانک‌ها در تأمین سرمایه در گردش با عرضه تسهیلات با بهره پایین؛ مساعدت مراکز تحقیقاتی در شناسایی و معرفی گونه‌های با کیفیت و پرمحصول نخود برای تولید در کشور و افزایش کیفیت محصول فرآوری شده؛ حمایت فعالان این عرصه و قرار دادن آنان زیر چتر بیمه تأمین اجتماعی برای افزایش امنیت شغلی‌شان؛ پایین آوردن تعرفه وارداتی و صادراتی و... انتظارات تولیدکنندگان از نهادهای دولتی است.»
کارگاه‌های تولیدی ممقان در حال حاضر سالیانه 100 هزار تن نخود فرآوری می‌کنند که با حمایت‌های دولت در حوزه‌هایی که آخوندی آنها را بیان کرد، به راحتی می‌توان تولید سالانه در این شهرستان را به دو برابر رساند.
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های
 اقتصاد مقاومتی در استان خود 
با شماره تلفن ۰۹۱۹۳۴۷۲۹۸۱
 برادر اکبر کریمی تماس بگیرید. 


دانسته‌ها و بایسته‌های حقوقی ـ ۲۰
 شهریار اقتصاد/ شورای حل اختلاف یک نهاد شبه‌قضایی است که به منظور کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی و در راستای توسعه مشارکت‌های مردمی بر اساس آیین‌نامه‌ای که به تصویب رئیس قوه قضائیه رسیده، تشکیل شده است. هر شورای حل اختلاف متشکل از سه عضو است: یک نفر رئیس شورا با انتخاب قوه قضائیه، یک نفر با انتخاب شورای اسلامی شهر، بخش یا روستا و یک نفر معتمد محلی منتخب هیئت پیش‌بینی شده در آیین‌نامه مربوطه. 
اهداف تشکیل شورای حل اختلاف
۱ـ بهره‌گیری از مشارکت‌های مردمی؛ ۲ـ ایجاد فرهنگ صلح و سازش و رفع اختلاف از راه ریش‌سفیدی؛ ۳ـ تلاش برای حل‌وفصل دعاوی از طریق مذاکره و صلح و سازش بین دو طرف؛ ۴ـ جلوگیری از طرح برخی دعاوی ساده در مراجع قضایی.
محاسن و امتیازات شورای حل اختلاف
۱ـ رسیدگی در شورای حل اختلاف تابع تشریفات لازم قانون آیین دادرسی نبوده و کم‌هزینه است. ۲ـ تلاش شوراها حتی‌الامکان حل‌وفصل موضوع از طریق صلح و سازش بین دو طرف دعواست. ۳ـ رسیدگی به دعاوی و شکایت‌ها سریع‌تر انجام گرفته و از اطاله دادرسی جلوگیری می‌کند. ۴ـ اعضای شوراهای حل اختلاف از میان مردم و افراد خوشنام و معتمدان محلی انتخاب می‌شوند.
حدود صلاحیت رسیدگی در شورای حل اختلاف
طبق قانون جدید شوراهای حل اختلاف، صلاحیت رسیدگی شورا در دو بخش دیده شده است:  اول: صرفاً به منظور صلح و سازش فیمابین طرفین دعوی و آن هم بر اساس تراضی اولیه دو طرف که شورا نسبت به این امر اقدام کند. 
شایان ذکر است، تلاش برای صلح و سازش حتماً باید بر اساس توافق و تراضی دو طرف در شورا آغاز و تمام شود و چنانچه درخواست از سوی یکی از طرفین باشد و طرف دیگر تا پایان جلسه اول عدم تمایل خود را اعلام کند، شورا درخواست را بایگانی کرده و دو طرف را به مرجع صالح راهنمایی می‌کند.  دوم: شورا در موارد زیر رسیدگی و مبادرت به صدور رأی می‌کند: ۱ـ تأمین و حفظ دلیل؛ ۲ـ در جرایم بازدارنده و اقدامات تأمینی، تربیتی و امور خلافی، از قبیل تخلفات راهنمایی و رانندگی که مجازات نقدی قانونی آن حداکثر تا سی میلیون ریال یا سه ماه حبس باشد.
قاضی شورا در موارد زیر با مشورت اعضا شورای حل اختلاف رسیدگی و مبادرت به صدور رأی می‌کند.
۱ـ دعاوی مالی تا ۰۰۰/۰۰۰/۲۰ ریال؛  ۲ـ کلیه دعاوی مربوط به عین مستاجره به جز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب و پیشه؛ ۳ـ صدور گواهی حصر وراثت، تحریر ترکه، مهروموم ترکه و رفع آن؛ ۴ـ ادعای اعسار از پرداخت محکوم‌به (آنچه فرد به پرداخت آن محکوم می‌شود) در صورتی که شورا نسبت به اصل دعوی رسیدگی کرده باشد، ضمناً در دعاوی خانوادگی و سایر دعاوی مدنی دادگاه می‌تواند صرفاً برای یک بار و حداکثر تا دو ماه زمان انتظار موضوع اختلاف را به شورای حل اختلاف به منظور ایجاد صلح و سازش ارجاع کند؛ البته این ارجاع مقید و مشروط به آن است که امکان حل‌وفصل و سازش بنا به موضوع و طرفین پرونده از طریق ریاست محترم دادگاه تشخیص داده شود.
گفتنی است، دعاوی زیر قابلیت طرح در شورا را حتی با توافق دو طرف ندارد:
الف‌ـ اختلاف در اصل نکاح، اصل طلاق، فسخ نکاح، رجوع و نسب؛ ب‌ـ اختلاف در اصل وقفیت، وصیت و تولیت؛ ج‌ـ دعاوی مربوط به حجر و ورشکستگی؛ دـ دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی؛ ه‌ـ اموری که به موجب قوانین دیگر در صلاحیت مراجع اختصاصی یا مراجع غیر دادگستری است (مانند اختلافات کارگر و کارفرما، بیمه و مالیات)

 مهدی پرچمی‌پور/ برخلاف مواضع تند نتانیاهو و مقامات ارشد کابینه او، محافل امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی دیدگاه‌های متفاوتی در قبال محمود عباس، رئیس تشکیلات خودخوانده فلسطین و نحوه تعامل با او دارند. سازمان‌های امنیتی رژیم صهیونیستی همواره از اقدامات امنیتی «محمود عباس» تمجید کرده و آن را در اوضاع کنونی بهترین گزینه ممکن می‌دانند و حتی هیچ‌یک از اسامی مطرح شده برای جانشینی او را  مناسب نمی‌دانند.
این در حالی است که به تازگی سرهنگ «درور شالوم»، رئیس دایره پژوهش‌های سازمان اطلاعات نظامی ارتش رژیم غاصب صهیونیستی(آمان) در جلسه‌ای با اعضای کمیسیون امنیت و سیاست خارجی پارلمان(کنست) رژیم صهیونیستی اظهار داشت: «اینکه  ادعا می‌شود پایه و اساسی برای دستیابی به صلح سیاسی وجود ندارد، نادرست است.» شالوم در ادامه اظهارات خود تصریح کرد: «شاید گفته‌های من به مذاق برخی از شما خوش نیاید، اما از سال 2004 تاکنون شخصی به نام ابومازن (محمود عباس) در فلسطین روی کار است که منبع آرامش و مخالف «تروریسم» است و پایه و اساسی برای دستیابی به روند سیاسی سازش وجود دارد.»
این اظهارات هر چند که مخالف مواضع «بنیامین نتانیاهو»، رئیس دولت جعلی صهیونیستی و «آویگدور لیبرمن»، وزیر جنگ این رژیم است؛ اما از اطمینان نهادهای امنیتی رژیم غاصب صهیونیستی به پایبندی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به دستیابی به روند مسالمت‌آمیز سازش حکایت دارد.
در حالی که منابع تحلیلی و مراکز فکری صهیونیستی سناریوهای احتمالی در مرحله پس از عباس را بررسی می‌کنند و از سناریوی فروپاشی تشکیلات خودگردان به مثابه یک مسئله قطعی و ناگزیر خبر می‌دهند، حال در این شرایط، چه چیزی سبب شده است که رئیس دایره تحقیقات و پژوهش‌های سازمان اطلاعات نظامی ارتش رژیم غاصب صهیونیستی(آمان) چنین اظهاراتی را بر زبان می‌آورد؟!
البته، چنین اظهاراتی آن هم از سوی مقامات نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی تازگی ندارد و ژنرال «هرتصوی هالِوی» رئیس سازمان اطلاعات نظامی ارتش صهیونیستی هم 10 ماه پیش اظهارات تأمل‌برانگیزتری را در کمیسیون امنیت و سیاست خارجی کنست بیان کرده و از نتانیاهو خواسته بود که با جدیت بیشتری با محمود عباس گفت‌وگو کند.
چنین مواضع ضد و نقیضی میان مقامات سیاسی و امنیتی رژیم غاصب صهیونیستی بر سر گزینه «ابومازن» گذشته از اینکه از بازی‌های زرگری پشت پرده مقامات جانی صهیونیستی حکایت دارد؛ گویای یک واقعیت است و آن اینکه محمود عباس اکنون تنها شریک واقعی صلح با رژیم غاصب صهیونیستی در صحنه داخلی فلسطین است. اما برای تفهیم بیشتر اینکه در این شرایط، چه چیزی سبب شده است مقامات امنیتی صهیونیستی چنین اظهاراتی را بر زبان بیاورند و از طرفی هم نتانیاهو و همکارانش در یک بازی زرگری برخلاف آنها موضع بگیرند، ذکر چند نکته مهم ضروری است.
نخست، اینکه هر از چندگاهی نتانیاهو و دیگر مقامات سیاسی صهیونیستی مواضع تندی علیه محمود عباس اتخاذ می‌کنند موضوع تازه‌ای نیست و پیش از این دیگر مقامات صهیونیستی، از جمله «آریل شارون» و «شیمون پرز» همچنین مواضعی اتخاذ می‌کردند تا به غرب چنین وانمود کنند که مقامات فلسطینی آماده سازش و صلح با اسرائیل نیستند؛ لذا چنین اظهاراتی صرفاًً تبلیغاتی بوده و در قالب یک پازل از پیش طراحی شده بیان می‌شود.
دوم اینکه مقامات امنیتی و نظامی رژیم غاصب صهیونیستی که نقش و جایگاه مهمی در تصمیم‌سازی‌های این رژیم اشغالگر دارند، مکرر بر این نکته تأکید می‌کنند که روابط با محمود عباس و تعامل اصولی با تشکیلات خودگردان باید به قوت خود باقی بماند، بیش از هر چیزی از چالش‌های امنیتی درونی این رژیم در سراشیبی سقوط حکایت دارد که به هر ترتیبی تلاش دارد مهره ابومازن را که تأمین‌کننده اصلی امنیت در صحنه داخلی فلسطین اشغالی است را حفظ کند.
سوم، با توجه به شرایط امنیتی درونی رژیم صهیونیستی «ابومازن» دیگر جایگاهی در افکار عمومی فلسطین ندارد، تا بتواند ناجی رژیمی در سراشیبی سقوط باشد.