سردار پاکپور در نشست خبری
فرمانده نیروی زمینی سپاه گفت: «رزمایش پیامبر اعظم ۱۱ نیروی زمینی سپاه که رزمایشی دفاعی و امنیتی است، در مناطق مرکزی و شمال شرق کشور در دو مرحله از دوم اسفند ماه برگزار می‌شود.»
به گزارش خبرنگار صبح صادق، «سردار محمد پاکپور» فرمانده نیروی زمینی سپاه در نشست خبری اظهار داشت: «رزمایش پیامبر اعظم ۱۱ نیروی زمینی سپاه در مرحله اول در منطقه مرکزی کشور اجرا می‌شود و در آن راکت‌های پیشرفته دوربرد و مدرن و دقیق‌زن نزسا شلیک خواهد شد. در مرحله دوم هم گردان‌های امام علی(ع) و امام حسین(ع) عملیات دفاع از کوی و برزن را انجام می‌دهند.»
وی درباره اقدامات نیروی زمینی سپاه در حراست از مرزهای کشور گفت: «نیروی زمینی سپاه از سال‌های گذشته مسئولیت ایجاد امنیت در شمال ‌غرب و غرب را داشت و از سال ٨٨ جنوب شرق نیز به این نیرو واگذار شد.»
پاکپور افزود: «طی سال‌های گذشته از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ در شمال ‌غرب اقدامات ضد امنیتی فراوانی داشتیم؛ چون در این مناطق، پایگاه و پاسگاه و جاده وجود نداشت و ضد انقلاب از آن سوی مرز به داخل برخی از مناطق نفوذ کرده بود. در سال ۱۳۹۰ درگیری‌های زیادی با ضد انقلاب در مناطق غرب و شمال ‌غرب، مانند ارتفاعات جاسوسان داشتیم و ارتفاعات زیادی را از آنها باز پس گرفتیم.»
فرمانده نیروی زمینی سپاه با تأکید بر اشراف کامل بر روی ضد انقلاب خاطرنشان کرد: «در جنوب شرق کشور زمانی که مأموریت به نزسا واگذار شد، عمق عملیات آنها به ٢٠٠،-٣٠٠ کیلومتری داخل کشور کشانده شده بود.»
سردار پاکپور تصریح کرد: «به دنبال این اقدامات، محرومیت‌زدایی و ایجاد امنیت از سوی مردم بومی منطقه نیز در دستور کار قرار گرفت و این اقدامات را از جنوب شرق آغاز کردیم. ما بیشتر مسائل امنیتی را به مردم منطقه سپردیم و الآن امنیت در منطقه بومی است و خود مردم آن را تأمین می‌کنند.» 

تشکیل هوانیروز
سردار پاکپور در بخش دیگری از سخنان خود، تشکیل هوانیروز را از اقدامات مهم امسال سپاه دانست و اظهار داشت: «توان هوافضا در این حوزه به نزسا منتقل شده است.»
وی در ادامه گفت: «تجهیزات مورد نیاز نیز در سازمان جهاد خودکفایی نزسا تولید می‌شود.»

پهپاد پای ثابت مأموریت‌ها
سردار پاکپور تصریح کرد: «با توجه به مأموریت‌های نیروی زمینی و نیاز اساسی به‌کارگیری هواپیماهای بدون سرنشین، امروزه تمام مأموریت‌های نزسا چه در حوزه شناسایی و چه در حوزه رزمی از طریق سازمان پهپادی انجام می‌گیرد.»
وی ادامه داد: «گروهای ضد انقلابی که سال‌های سال از فاز نظامی دور شده بودند، دوباره از طریق سازمان‌های فرامنطقه‌ای و برخی کشورها اعلام کردند که وارد فاز نظامی شده‌اند؛ از این‌رو اقدامات خود را از اول امسال شروع کردند که اولین درگیری نیز در اشنویه با یک تیم 12 نفره بود که هلاک شدند.»
سردار پاکپور در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «امسال در جنوب شرق کشور طرح‌های معیشتی و محرومیت‌زدایی زیادی صورت گرفته و نزسا بیمارستان‌های صحرایی نیز در جنوب شرق و شمال ‌غرب بر پا کرده است که یک نمونه آن، بیمارستان صحرایی در راسک سیستان است.»
وی با بیان اینکه ما در سال ۱۳۹۵ چند رزمایش عمده داشتیم، افزود: «در جنوب شرق رزمایش پیامبر اعظم ١٠ و دیگری رزمایش امام علی(ع) در غرب کشور در ارتفاعات دالاهو و قصر شیرین بود. چندین رزمایش اطلاعاتی، جنگال و تمرینات تاکتیکی هم در سطح تیپ‌ها داشتیم.»

امنیت در مرزها
پاکپور در ادامه این نشست، درباره اوضاع اطراف ایران در کشورهایی، نظیر عراق نیز گفت: «در شمال عراق تا سردشت با عناصر غیر دولتی عراق طرف هستیم و حاکمیتی از سوی دولت عراق در این مناطق وجود ندارد.»
وی افزود: «البته ما در مناطق مرزی خودمان مستقر شدیم و اشراف اطلاعاتی حتی از آن سوی مرز داریم که این اشراف اطلاعاتی حدود هفتاد درصد نسبت به گذشته افزایش یافته است و بر روی گروه‌های تروریستی آن سوی مرزها مسلط هستیم.»
فرمانده نیروی زمینی سپاه در ادامه این نشست گفت: «قرارگاه قدس در سیل اخیر جنوب شرق کمک‌های زیادی داشته و چون در شمال ‌شرق هم سیل آمده، نفربرهایی که قرار است در رزمایش شرکت‌ کنند، در حال حاضر مشغول امدادرسانی هستند.»


مسابقات فوتسال نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه به مناسبت گرامیداشت دهه مبارک فجر تحت عنوان «حلقه‌های ناصرین» با حضور هشت تیم برگزار شد که در نهایت تیم فوتسال نیروهای وظیفه معاونت سیاسی با کسب ۳ پیروزی و ۲ تساوی و در مجموع با ۱۱ امتیاز به مرحله حذفی راه یافت و در فینال مقام قهرمانی را کسب کرد.
 به گزارش صبح صادق تیم فوتسال نیروهای وظیفه معاونت سیاسی پس از صعود از گروه خود توانست با غلبه بر تیم معاونت نظارت فینالیست این دوره از رقابت‌ها لقب بگیرد تا در مرحله آخر حریف تیم فوتسال امور روحانیون شود.
در ادامه این دوره از رقابت‌ها تیم فوتسال نیروهای وظیفه معاونت سیاسی توانست با نتیجه قاطع ۳ بر صفر تیم امور روحانیون را شکست دهد و برای نخستین بار قهرمانی این دوره از مسابقات را به دست آورد. 
گفتنی است، تیم‌های مهندسی و پشتیبانی مدیریت اجرایی و معاونت نظارت رتبه‌های سوم و چهارم را به خود اختصاص دادند.

  رسول سنائی‌راد/ یک چهره رسانه‌ای آشنا و منتسب به تیم رسانه‌ای دولت با فرصت تلقی کردن مواضع تهاجمی ترامپ، رئیس‌جمهور تازه‌کار آمریکا که از او چهره‌ای بی‌منطق و خطرآفرین ساخته، برای  تحریک رقبای سیاسی به واکنش‌های سیاسی  در برابر مواضع ترامپ، امکان تولید دوقطبی جنگ و صلح را مطرح کرده که می‌تواند کاربرد سیاسی ـ انتخاباتی به نفع جریان سیاسی حاکم داشته باشد.
به زعم او هرگونه پاسخگویی و واکنش جریان رقیب را باید در افکار عمومی جنگ‌طلبی و نماد حرکت به سمت جنگ و خطر برای زندگی مردم دانست و در مقابل، جریان حاکم را که سابقه مذاکره و پذیرش برجام را دارد، نماد صلح و دوری از جنگ معرفی کرد که هم دارای توان مذاکره و هم گرایش صلح‌خواهانه و دوری از جنگ است.
این در حالی است که این دوقطبی کاذب سیاسی که بر مفروضات غلط و تعمداً راست‌نمایانه پایه‌گذاری شده، می‌تواند خروجی‌های مغایر با منافع ملی داشته باشد که عبارتند از:
۱ـ ایجاد احساس ناامنی و انتقال آن به جامعه که نتیجه آن نگرانی نسبت به آینده و عدم اطمینان در بازار، رکود در سرمایه‌گذاری و ادامه وضع بد معیشتی از جمله تداوم شرایط نامناسب اشتغال است.
۲ـ کمک به اهداف صهیونیست‌ها و سعودی‌ها که تلاش می‌کنند با بهره‌گیری از روحیات جنجالی ترامپ، از آن برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای خود و علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند. همان‌گونه که تشدید تحرکات لابی صهیونیستی و پرداخت رشوه‌های آل‌سعود برای دستیابی به چنین اهدافی در هفته‌های گذشته جزء اخبار رایج بوده است.
۳ـ تشویق اتاق‌های فکر متصل به لابی صهیونیستی و  بهره‌مند از رشوه‌های آل‌سعود در تشدید جنگ روانی و القای احساس موفقیت آمریکایی‌ها در ایجاد شکاف در ایران اسلامی با استفاده از ابزار فشار که متکی به تهدید و اتخاذ ژست تهاجمی است.
بنابراین می‌توان این سناریوی کثیف سیاسی، یعنی دوقطبی‌سازی کاذب جنگ و صلح را که با اهداف جناحی و انتخاباتی دنبال می‌شود، در خدمت صهیونیست‌ها، آل‌سعود و  تازه به دوران رسیده‌های آمریکایی برشمرد که امروز به شدت به این فضای سیاسی ـ روانی و تحریک آمریکا به اتخاذ مواضع تهاجمی علیه جمهوری اسلامی ایران نیاز دارند.
حال آنکه واقعیت‌های مربوط به آمریکا از عدم آمادگی و توانایی آمریکا برای ورود به جنگی جدید حکایت دارد؛ واقعیت‌هایی همچون:
۱ـ تحمل ناپذیر بودن  هزینه‌های سنگین جنگ‌طلبی آمریکا در منطقه غرب آسیا که به اذعان رئیس‌جمهور فعلی آمریکا شش تریلیون دلار بوده که چنانچه نصف این رقم به مسائل داخلی آمریکا اختصاص می‌یافت، بسیاری از مشکلات این کشور را مرتفع می‌کرد.
۲ـ عدم امکان اجماع‌سازی آمریکا در جهان برای جنگ جدید که نه تنها کشورهای اروپایی ، چین و روسیه از همراه شدن با آمریکا خودداری می‌ورزند، بلکه بسیاری از نخبگان داخل آمریکا نیز در مقابل چنین تصمیم پرهزینه و خطرناکی مقاومت می‌کنند.
۳ـ پیامدهای شرایط وخیم اقتصادی بر نیروهای مسلح آمریکا که اعتراف CNN مبنی بر قادر نبودن دوسوم هواپیماهای جنگی روی ناوهای آمریکایی به پرواز، تنها گوشه‌ای از این واقعیت است که تلاش اوباما برای پرهیز از ورود به جنگ جدید و سر دادن شعارهای ضد جنگ در انتخابات از سوی او و ترامپ همین واقعیت را تأیید می‌کند.
۴ـ اولویت داشتن حل مسائل داخلی آمریکا برای دولت فعلی این کشور که هم شعار انتخاباتی‌ ترامپ بوده و هم رأی‌دهندگان با تصور بازگشت او به حل مسائل داخلی به وی رأی داده‌اند.         
۵ـ تلاش آمریکا برای فرار از هزینه‌های سنگین آنچه ترامپ حفظ امنیت دیگران می‌خواند که در شرایط فعلی چگونگی حضور در ناتو و مشارکت در امنیت اروپا در اولویت برنامه‌های وی است.
۶ـ فائق بودن روحیه تجارت و کاسبی رئیس‌جمهور فعلی آمریکا که اگرچه ابتدای ورود به قدرت، احکام جنجالی صادر کرد؛ اما در مواجهه با هزینه‌های سنگین این احکام، شاهد تعدیل و عقب‌نشینی‌هایی بودیم که حاکی از محاسبه‌گری وی برای اجرای این سیاست‌های جنجالی است. به یقین، توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در هرگونه تصمیم وی لحاظ خواهد شد.
بنابراین هرگونه تلاش برای پیگیری دوقطبی جنگ ـ صلح در شرایط فعلی که خود القاکننده وجود شکاف و اختلاف در مواجه شدن با دشمنان بیرونی است، نوعی خوش‌خدمتی به دشمنان و رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نظام و در رأس آنان آل‌سعود و رژیم صهیونیستی بوده و در مغایرت کامل با منافع ملی است.
در برخورد با این سناریوی دشمن‌پسند، لازم است نیروهای مدافع انقلاب با هوشیاری عمل کرده و با بی‌اعتنایی به ادعاهای مرتبط با آن، بی‌اعتباری مفروضات ادعایی را مد نظر قرار دهند.

 محمدرضا بلوردی/ هفته گذشته مایکل پمپئو، رئیس سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) در دیداری که در ریاض با محمدبن‌نایف،‌ ولی‌عهد عربستان سعودی داشت، نشان افتخار این سازمان، موسوم به نشان «جرج تنت» را به وی اعطا کرد. مدالی که ادعا شده است به دلیل فعالیت‌های اطلاعاتی برجسته بن‌نایف در مبارزه با تروریسم و تأمین امنیت و صلح جهانی به او داده شده است. این اقدام مقامات آمریکایی و ضد تروریست خواندن هم‌پیمان منطقه‌ای خود در حالی صورت می‌گیرد که عربستان و آمریکا حامیان تروریسم در منطقه و جهان هستند و در سال‌های اخیر فعالیت‌های خود را در حمایت از گروه‌های تروریستی در منطقه افزایش داده‌اند؛ حمایت از گروه‌های تروریستی در سوریه و عراق و همچنین تجاوز به یمن و کشتار هزاران نفر از مردم این کشورها از جمله مواردی است که در سال‌های اخیر  رژیم سعودی با هماهنگی آمریکا در منطقه‌ انجام داده
است.
فارغ از این مسائل، اقدام رئیس سرویس اطلاعاتی دولت جدید ایالات متحده را می‌توان از منظر‌های مختلفی بررسی کرد که بخشی از آن به اختلافات موجود بین جریان‌های قدرت در عربستان سعودی و رقابت‌هایی برمی‌گردد که بر سر جانشینی ملک‌سلمان بین «محمدبن‌نایف» ولی‌عهد و «محمدبن‌سلمان» جانشین ولی‌عهد وجود دارد. پیشتر تردیدهایی در زمینه حمایت دولت ترامپ از سعودی‌ها به وجود آمده بود و رئیس‌جمهور جدید در جریان مبارزات انتخاباتی خود در سخنانی علیه سیاست‌های ریاض در منطقه موضع‌گیری کرده بود که اقدام اخیر را نیز می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد و اینکه تلاش دولت آمریکا برای تغییر در وضعیت حاکمان کنونی و تقویت فرصت‌‌ها با هدف بر سر کار آمدن جریانی است که دوستی بیشتری با آمریکایی‌ها
دارد.
در واقع، دیدار غیر عادی یک مقام بلندپایه دولت آمریکا از عربستان، آن هم در شرایطی که ابهاماتی در زمینه سیاست‌های آمریکا در قبال سعودی‌ها وجود دارد، می‌تواند حاوی این پیام باشد که اعطای نشان افتخار امنیتی به ولی‌عهد سعودی فراتر از یک تعریف و تمجید معمولی و صوری بوده و مقامات جدید واشینگتن بر این باورند که محمدبن‌نایف و شخصیت‌های نزدیک به او در مقایسه با تیم ملک‌سلمان و پسرش محمد، هم‌پیمان بهتری هستند؛ درست همانند «باراک اوباما» رئیس‌جمهور سابق آمریکا که بن‌نایف را فردی بهتر از شاهزاده بندربن‌سلطان می‌دانست که عملکرد مناسبی در زمینه بحران سوریه نداشت و اساساً هماهنگ با آمریکا عمل نمی‌کرد.
به این ترتیب، اکنون دولت جدید آمریکا در پی آن است که کفه ترازوی ساختار قدرت در خاندان سعودی به نفع محمدبن‌نایف سنگین‌تر شده و او شرایط بهتری را برای جانشینی ملک سلمان پیدا کند؛ به‌ویژه آنکه وی همانند محمدبن‌سلمان، جانشین ولی‌عهد، خود را در جنگ‌های فرسایشی و بحث‌برانگیزی، همچون تجاوز به یمن درگیر نکرده
است. 
آنچه این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند، عملکرد پمپئو در دیدار با بن‌نایف بود که با وجود حضور محمدبن‌سلمان، توجه چندانی به او نداشت؛ در حالی که شرایط کنونی محمدبن‌سلمان به مراتب بهتر از محمدبن‌نایف است و او در تمام امور داخلی و خارجی تصمیم‌گیرنده اصلی است؛ به ویژه آنکه خبرهایی هم درباره مناسب نبودن وضعیت پدرش، ملک‌سلمان نیز گزارش شده و او در تلاش است با سفر به کشورهای مختلف اروپایی، جایگاه خود را بیش از پیش تقویت کند؛ اما عملکرد اخیر مقامات آمریکایی که در گفت‌وگوهای اخیر با مقامات سعودی، جریان نزدیک به ملک‌سلمان را در حاشیه قرار داده بودند، می‌تواند این‌گونه تفسیر شود که آمریکا نوعی کودتای سیاسی را علیه این جریان دنبال می‌کند.

محمدحسین مصطفایی/  ایران با پیروزی بر آمریکا برای هشتمین بار قهرمان جام جهانی کشتی آزاد جهان شد. این پیروزی شورانگیز مردم ایران را به وجد آورد، در همین حال مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی، طی تماسی تلفنی با رسول خادم، رئیس فدراسیون کشتی، پیام تشکرآمیز حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را به مجموعه فدراسیون کشتی ابلاغ کردند. پیروزی 5 بر 3 ایران در مقابل آمریکا بازتاب فراوانی داشت. خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: با وجود منازعه میان ایران و آمریکا بر سر تحریم‌ها و آزمایش‌های موشکی، ورزشکاران دو کشور روز جمعه در فینال جام‌ جهانی کشتی آزاد با هم کشتی گرفتند و در نهایت ایران پیروز شد. 
خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی نوشت: کمیل قاسمی، دارنده مدال نقره المپیک حریف آمریکایی خود را با نتیجه 5 بر صفر شکست داد تا ایران در فینال جام جهانی با نتیجه 5 بر 3 قهرمان شود. پس از این مسابقه آنها در حضور هواداران مؤدبانه دست دادند. قاسمی پرچم ایران را بالای سرش نگه داشت و سپس سجده کرد. پایگاه اینترنتی شبکه سی‌ان‌ان نیز در گزارشی گفت: کشتی‌گیران آمریکایی در بحبوجه ایجاد تنش‌های جدید میان تهران و دولت ترامپ به ایران سفر کردند و این در حالی است که روادید این کشتی‌گیران آمریکایی تا دقایق آخر صادر نشده بود. 
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در گزارشی به برگزاری رقابت‌های جام جهانی کشتی در ایران با حضور تیم کشتی آمریکا اشاره کرد و گفت: ایران روز جمعه با شکست دادن آمریکا قهرمان جام جهانی کشتی شد. به دنبال پیروزی ایران صدها شهروند کرمانشاهی به خیابانها ریختند و شادی کردند. حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران نیز قهرمانی ایران را در این رقابت‌ها تبریک گفت. به رغم تنش‌ها میان دو کشور، تیم‌های کشتی ایران و آمریکا اغلب برای حضور در مسابقات با یکدیگر روبه‌رو می‌شوند. تیم ملی ایران در حالی برای هشتمین بار قهرمان جام جهانی کشتی شد که برای ششمین بار متوالی است که از سال 2012 به مقام نخست این رقابت‌ها دست می‌یابد. از این شش قهرمانی متوالی، پنج قهرمانی در دوره سرمربیگری یا ریاست رسول خادم در فدراسیون کشتی ایران بوده است.
 این پیروزی ورزشی در بحبوبه جنگ رسانه‌ای ترامپ نیز در رسانه‌های خبری معنای دیگری را در جهان انعکاس داد که حکایت از ظرفیت‌های پرقدرت ایران داشت.


دبیر ستاد ویژه توسعه فناوری نانو
فناوری نانو را موج چهارم انقلاب صنعتی می‌دانند. عمر این فناوری در ایران که امروزه بیشتر شئون زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است، به بیش از یک دهه می‌رسد و در حال حاضر جایگاه ایران در این فناوری در جهان، رتبه‌ ششم است. ۱۱ بهمن ماه سال ۱۳۹۳، رهبر معظم انقلاب در جریان بازدید از نمایشگاه دستاوردهای فناوری نانو، این مسئله را «تجربه‌ای موفق» قلمداد کرده و فرمودند: «مسئله‌ فناورى نانو یک تجربه‌ موفقی است براى کشور ما و نشان‌دهنده‌ این است که وقتى یک مجموعه‌ علاقه‌مند و دلسوز و با معرفت به کار متمرکز می‌شوند بر روى یک نقطه‌ خاصّى و کار را با برنامه پیش می‌برند، پیشرفت‌هاى محسوس و جهش‌وارى در آن کار به وجود مى‌آید.» به مناسبت سالروز این بازدید، پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای(مد‌ظله‌العالی) با دکتر سعید سرکار، دبیر ستاد ویژه‌ توسعه فناوری نانو مصاحبه‌ای انجام داده و با وی درباره‌ عوامل و دلایل این تجربه‌ موفق گفت‌وگو کرده است که بخش‌های مهم این مصاحبه در ادامه تقدیم می‌شود.
* سال ۲۰۰۱ میلادی که کار مطالعات و اقدامات نانو در ایران شروع شد، فقط ۱۰ مقاله با این موضوع در ایران منتشر شده و رتبه ما در جهان ۵۷ بود؛ یعنی در کل کشور فقط ۱۰ متخصص یا استاد دانشگاه وجود داشت که با این فناوری آشنا بود و می‌دانست نانوفناوری چیست. در واقع، بسیاری از استادان و متخصصان ما هیچ‌گونه اطلاعی درباره‌ این موضوع نداشتند. به همین دلیل، هدف‌گذاری ما در سند راهبردی، این بود که ایران در بازه‌ ۱۰ ساله بتواند به جمع ۱۵ کشور برتر این حوزه برسد. خوشبختانه، در این بازه‌ زمانی توانستیم بسیار جلوتر از آنچه در سند هدف‌گذاری کرده بودیم، حرکت کنیم. در سال ۱۳۹۳ که خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم، ایران رتبه‌ هفتم جهان را داشت و در حال حاضر با پیشی گرفتن از ژاپن در جایگاه ششم قرار داریم.

*سال ۱۳۸۴ که دولت جدید بر سر کار آمده بود، ما خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم تا سیاست‌ها و برنامه‌های‌مان را خدمت ایشان ارائه کنیم و نظرات معظم‌له را برای اجرایی شدن آن جویا شویم. یکی از اهداف سند، استفاده از نانو برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مردم و به تبع آن تولید ثروت بود. پیش از جلسه با رهبر فرزانه انقلاب، این بحث را با دوستان داشتیم که آیا این نکته‌ تولید ثروت از فناوری نانو را به حضرت آقا بگوییم یا خیر، چون تصور می‌کردیم این مسئله، یک هدف مادی است و ممکن است رهبر معظم انقلاب، با آن چندان موافق نباشند؛ اما جالب این بود که وقتی این موضوع را مطرح کردیم، ایشان فرمودند اینکه ارتقای سطح زندگی مردم و تولید ثروت را در برنامه‌تان دیده‌اید، کار بسیار خوب و درستی است و تأکید داشتند این هدف حتماً دنبال شود.

*یکی از ملزومات کار برای پیشبرد برنامه‌ها، وجود تجهیزات و دستگاه‌های آزمایشگاهی پیشرفته‌ است تا محققان و پژوهشگران بتوانند با استفاده‌ از آن، آموزش و تحقیقات خود را انجام بدهند. وقتی برای خرید این دستگاه‌ها از کشورهای دیگر اقدام کردیم، اعلام کردند چون ایران تحریم است، این دستگاه‌ها‌‌ی پیشرفته را به ما نمی‌فروشند. این مسئله می‌توانست به یک گلوگاه در توسعه‌ فناوری کشور تبدیل شود. در آن زمان، ما دو راه بیشتر نداشتیم؛ ۱ـ روی پای خودمان بایستیم و حرکت کنیم و ۲ـ تسلیم شویم و امیدمان را به آنها ببندیم که ما راه اول را انتخاب کردیم.

*چندی پیش وقتی وزیر علوم تایلند که میهمان ما بود، نمایشگاه تجهیزات پیشرفته و تنوع محصولات ما را دید، گفت من در تعجبم که شما در چنین شرایط تحریم سخت توانسته‌اید این تجهیزات فوق پیشرفته را بسازید، اگر تحریم نبودید چه کار می‌کردید؟ پاسخ من به او این بود که راه ساده‌تر را انتخاب می‌کردیم و می‌خریدیم، چه بسا اصلاً پی نمی‌بردیم خودمان هم توانایی ساخت این تجهیزات را داریم. در واقع، فشار تحریم سبب شد عصاره‌ استعدادها و توانایی‌های متخصصان ما بروز و ظهور پیدا کند.

*به نظر من، مهم‌ترین دستاورد ما ایجاد باور «ما می‌توانیم» بود؛ چراکه توانستیم با کمک همین متخصصان داخلی، پیچیده‌ترین و به‌روزترین دستگاه‌ها و محصولات جهان را در داخل کشور تولید کنیم که در عین حال، توانایی رقابت با مهم‌ترین و بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های جهانی را هم داشته باشد. به عقیده من، ارزش این موضوع، بیشتر از همه‌ دستاوردهای اقتصادی این فناوری است.

*همان‌طور که اشاره کردم، سال ۱۳۸۴ جلسه‌ای با رهبر معظم انقلاب داشتیم. آن زمان دولت جدید روی کار آمده بود، پس از اینکه گزارش مهندس سجادی ارائه شد، حضرت آقا گفتند اگر کس دیگری هم در این جمع صحبتی دارد، بفرماید. بنده اجازه خواستم تا صحبت کنم. به ایشان عرض کردم، الآن دولت عوض شده و طبعاً حق هر دولتی است که افراد مورد نظر خود را در بخش‌های مختلف منصوب کند، این را ما می‌دانیم؛ اما نگران هستیم که پس از دو سال فعالیت ستاد نانو، حالا که می‌خواهیم وارد عملیات‌های اجرایی شویم، افراد جدیدی روی کار بیایند و با تغییر برنامه‌ها، به خانه‌ اول برگردیم. پس از تمام شدن حرف‌هایم، بلافاصله حضرت آقا به یکی از مسئولان دفتر رو کردند و گفتند که پس از جلسه، با آقای رئیس‌جمهور تماس بگیرید و بگویید «خانواده‌ نانو» دست نخورد. این تعبیر خانواده‌ نانو که ایشان به کار بردند، برای‌مان بسیار جالب بود. پس از جلسه، نماز را پشت سر ایشان خواندیم و به ستاد برگشتیم. چند دقیقه بعد از نهاد ریاست‌جمهوری تماس گرفتند و ماجرای دیدار را پرسیدند؛ وقتی در این باره به آنها توضیحات دادیم، همان‌گونه عمل کردند که آقا فرموده بودند. این کار، یعنی تغییر نکردن مدیریت ستاد نانو، تأثیر بسیار زیادی در سرنوشت این فناوری در کشور داشت.

*بیانات امام خامنه‌ای در آن دیدار، از نظر راهبردی بسیار مهم بود. برای نمونه، ایشان گفتند میدان نانو، مانند مسابقه‌ دوچرخه‌سواری است که برخی از کشورها زودتر از ما رکاب زده‌اند و حالا جلوتر از ما هستند، البته خوشبختانه ما چندان عقب نیستیم؛ چون به فاصله‌ یکی دو سال از آنها شروع کرده‌ایم، اما به هر حال، شما باید با کار و تلاش و زحمت بیشتر، این فاصله را جبران کنید. مثال دیگری که ایشان به آن اشاره کردند، این بود که وقتی شما به سمت یک قله حرکت می‌کنید، هنگامی که به بالای آن قله می‌رسید، تازه می‌بینید قله‌های بلندتری هم پشت آن وجود دارد، به آن قله‌ها هم که دست پیدا می‌کنید، باز هم می‌بینید قله‌های بلندتر دیگری هم هست، بنابراین به همان قله‌ اول قانع نشوید. اتفاقاً ما در عمل هم همین‌گونه دیدیم. بارها و بارها اهدافی را نقطه‌گذاری کردیم، وقتی به آن اهداف رسیدیم، دیدیم اهداف بلندتری هم وجود دارد. برای همین، این نکته‌ آقا همیشه در گوشم مانده است.

*سال ۱۳۹۳ قرار شد نمایشگاه دستاوردهای نانو را در حسینیه‌ امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) برپا کنیم تا رهبر معظم انقلاب از آن بازدید کنند. ما مقدمات کار را انجام دادیم و مسئولان دفتر هم همکاری فوق‌العاده خوبی با ما داشتند. در روز موعود، بنده و آقای دکتر ستاری جلوی درب منزل ایشان رفتیم تا مشایعت‌شان کنیم. قرار شد آقای ستاری توضیحاتی خدمت ایشان ارائه دهند. دکتر ستاری گفتند ستاد نانو در این سال‌ها بسیار خوب کار کرده است، مثلاً به جای اینکه برود خودش پژوهشگاه بزند، فناوری نانو را در کشور گسترش داده و همه را درگیر این موضوع کرده و الگوی جدیدی را مطرح کرده است. وقتی رسیدیم جلوی در حسینیه، آقا گفتند می‌دانید چرا فناوری نانوی ایران به نقطه‌ای رسیده است که همه‌ ما امروز به آن افتخار می‌کنیم؟ خود ایشان پاسخ دادند دو عامل موجب این مسئله شده است: ۱ـ «جدیت و پشتکار» و ۲ـ «ثبات در مدیریت.»

*پس از آن، حضرت آقا حدود ۳ ساعت از نمایشگاه بازدید کردند. تک‌تک غرفه‌ها را می‌ایستادند، می‌دیدند و سؤال می‌کردند. بعضی از مسئولان دفتر می‌گفتند چون نمایشگاه طولانی است، زودتر حرکت کنیم تا آقا خسته نشوند؛ اما خود ایشان تأکید داشتند با طمأنینه حرکت کنند و همه غرفه‌ها را به دقت ببینند. من خوشحالم از اینکه در تمام طول این مسیر، لبخند رضایت را بر چهره‌ ایشان مشاهده کردم.

*جایی که برای ایشان بسیار جالب و مسرت‌بخش بود، قسمت دانش‌آموزی بود؛ معظم‌له از اینکه دانش‌آموزان را هم با این دانش آشنا کرده‌ایم و آنها هم وارد این حوزه‌ جدید علمی شده‌اند و اطلاعات خوب و جامع دارند، بسیار تعجب کردند. می‌دانید که ما حدود ۶۰۰ هزار دانش‌آموز را در سراسر کشور درگیر بحث نانو کرده‌ایم و حدود ۷۰ آزمایشگاه نانو در پژوهش‌سرا داریم که دانش‌آموزان می‌توانند در آن کار عملی نانو انجام بدهند.

 به انتخابات محدود نمی‌شویم
محمدکاظم انبارلویی، عضو حزب مؤتلفه اسلامی درباره نقش جبهه مردمی نیروهای انقلاب در برقراری وحدت و همگرایی در میان اصولگرایان، اظهار داشت: «فرایند همگرایی اصولگرایان در انتخابات سال آینده از طریق جبهه مردمی نیروهای انقلاب صورت می‌گیرد.» وی گفت: «این جبهه تنها در ارتباط با انتخابات سال 96 فعالیت نمی‌کند؛ بلکه تداوم کارکرد این جبهه برای همگرایی اصولگرایان پس از انتخابات نیز ضروری است.»

اعضای کمیته اعتماد ملی 
مهدی رسول‌پناه، رئیس کمیته انتخابات حزب اعتماد ملی در جلسه هم‌اندیشی ستادهای انتخاباتی استانی حزب اعتماد ملی، اسامی اعضای کمیته مرکزی انتخابات این حزب در کشور را اعلام کرد. وی افزود: «مهدی‌ رسول‌پناه، الیاس حضرتی، رسول مهرپرور، اسماعیل دوستی، قربانعلی قائمی، حمیدرضا کارگر، سامان سلیمانی‌مرند، محسن رفیعی‌فر، حمید عزیزیان، رحمت‌الله خسروی، منوچهر گودرزی، رضا ولدبیگی، مریم علیزاده، مهرانگیز مروتی و نجمه گودرزی اعضای این کمیته هستند.»

تحریم‌ها و انتخابات
سوزان مالونی، کارشناس ارشد مرکز سیاست خاورمیانه بروکینگز با بیان اینکه پیش‌بینی انتخابات ایران کار احمقانه‌ای است، گفت: «مشکل روحانی زمانی شروع شد که ایرانیان مشتاق بهبود شرایط اقتصادی از توافق هسته‌ای سال 2015 که به گفته روحانی قرار بود سبب تقویت سرمایه‌گذاری و کاهش فقر شود، به او روی ترش کردند. از آن زمان تاکنون، برخی محدودیت‌ها برداشته شده است؛ اما دیگر محدودیت‌ها، از جمله آنهایی که به ادعای غرب در راستای حمایت مالی ایران از گروه‌های تروریستی اعمال شده‌اند، حفظ شده است. در نتیجه، بیشتر مردم از وضعیت اقتصادی رضایتی ندارند و کار روحانی برای انتخابات سخت شده است.»

طرح تهدید امید
در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر، طرح موسوم به «تأمین امنیت برگزاری مراسم رسمی، عرفی و معمولی» که بیشتر امضاکنندگان آن عضو فراکسیون امید مجلس متشکل از اصلاح‌طلبان و حامیان دولت هستند، با قید دوفوریت چندی پیش تقدیم هیئت‌رئیسه مجلس شد. در بند یک ماده واحده آن آمده است: «هر کسی با هر اقدامی اعم از طرح سؤال و یا غیر آن در مراسم سخنرانی اعم از مراسم رسمی که عرفاً بدون مجوز تشکیل می‌شود، موجبات توقف یا جلب توجه به خود و یا تشنج شود، به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می‌‌گردد.» به ‌نظر می‌رسد، این فراکسیون باید از «امید» به «تهدید» تغییر نام دهد؛ افزون بر این آقای مطهری که عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی است و خود را همیشه مدافع آزادی می‌داند، باید در این زمینه به نخبگان و افکار عمومی پاسخگو باشد.

دغدغه‌های فراموش شده
در چند ماه اخیر جریان سیاسی اصلاح‌طلب که خود را مدعی شفاف‌سازی و اتاق شیشه‌ای اداری معرفی می‌کند، کمتر پاسخگوی مردم و ارائه شفافیت بوده است. این جریان حتی تا آن اندازه صداقت نداشته که در برابر امواج افشاگری‌ها در زمینه فسادهای اداری و دولتی،‌ گزینشی عمل نکند و با چشم‌پوشی نکردن از فسادها و تخلفات عدیده مالی دولت یازدهم،‌ حداقل عریضه را خالی نگذارد. موضوعاتی، مانند فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه که هزاران میلیارد تخلف صورت گرفته، تخلفات مربوط به برادر رئیس‌جمهور، حقوق‌های نجومی و تخلفات صورت گرفته در بانک‌های بزرگ دولتی، هیچگاه به دغدغه نمایندگان حامی دولت در مجلس تبدیل نشده
 است.

صبح‌صادق اهداف پیدا و پنهان سناریوی آشتی ملی را واکاوی می‌کند
  مهدي سعيدي /  واگرايي از ملت و انقلاب، انحرافي بود که از فرداي پيروزي انقلاب برخي افراد و جريان‌هاي سياسي کليد زدند. آنهايي که تاب حرکت و همراهي با ملت را نداشتند، آنهایی که سهم‌خواهانه از انقلاب طلبکار شده بودند، آنهايي که آرمان‌هاي انقلاب را تأمين‌کننده منافع خود نمي‌يافتند، خرج خود را به تدريج از انقلاب و انقلابيون جدا کردند، يا به گوشه‌اي خزيدند، يا آنکه به مانع‌تراشي در مسير انقلاب مشغول شدند و از قطار انقلاب جا ماندند! 
در طول 38 سال گذشته نيز در بزنگاه‌هاي مختلف شاهد ريزش‌هايي بوده‌ايم که هرچند همواره با هزينه‌هاي فراواني براي کشور همراه بوده است؛ اما به لطف رويش‌هاي دوچندان انقلاب اسلامي، دنباله‌هاي نامطلوب اين ريزش پوشانده شده است.
اوج ريزش‌ها و واگرايي‌هاي يک جريان سياسي از خط انقلاب و ملت را مي‌توان در انتخابات رياست‌جمهوري سال 1388 و فتنه ايجاد شده در آن ماجرا مشاهده کرد. يک جريان سياسي که با همه تلاش خود براي به دست گرفتن قدرت به ميدان آمده بود، وقتي با جواب منفي اکثريت مواجه شد، بر طبل بي‌قانوني و ايجاد آشوب و بلوا کوفت و با زير سؤال بردن انتخابات، خواهان ابطال رأي ملت گرديد! ايستادگي نظام و در رأس آن رهبر معظم انقلاب، پاي رأي و حقوق ملت کافي بود که اين جريان زياده‌خواه خود را اپوزيسيون و بيرون از نظام تعريف کرده و هجمه بي‌سابقه‌اي را عليه انقلاب و نظام و مسئولان کشور آغاز کند.

تلاش
 براي بازگشت
اين جريان خيلي زود به پایان خط رسيد و وقتي بر چاشني خشونت افزود، حداقل هواداران اغواشده نيز از صفوف فتنه‌گران جدا شدند و حماسه نهم دي ماه 88، پاياني بر اين الگوي واگرايي بود. نتايج انتخابات خردادماه 92 نیز سند محکمي بود که بيش از پيش رسوايي دروغ بزرگ تقلب را آشکار کرد و نشان داد که نظام انتخاباتي در ايران آنچنان استوار است که حتي کمترين اختلاف رأي هم در سلامت و مصونيت کامل مورد احترام خواهد بود. اين رخداد کافي بود تا اين جريان مغمون از اقدامات بي‌نتيجه خود، سوداي بازگشت به عرصه سياست را در سر بپروراند! و براي فعاليت سياسي در کشور چاره بیندیشد.

سناريوي
 آشتي ملي
اصلاح‌طلبان با به قدرت رسيدن دولت يازدهم، بخشي از آمال خود براي بازگشت به قدرت را محقق  يافتند! به طوری که حاضر شدند با رضايت نسبت به رئیس‌جمهور و دولتي که بدان به مثابه دوراني براي گذار مي‌نگرند، کار را ادامه داده و حتي ائتلاف خود با دولت اعتدال را براي انتخابات سال 1396 حفظ کنند تا اینکه شرايط براي تشکيل دولت اصلاح‌طلب در سال 1400 فراهم آيد؛ اما حوادث آنگونه که پيش‌بيني مي‌کردند رقم نخورده است!
عملکرد ضعيف دولت يازدهم در رفع مشکلات کشور، به ویژه در حوزه‌هاي اقتصادي، ناکامي سناريوي حل مشکلات کشور از طريق مذاکره با غرب، به روي کارآمدن ترامپ و شکست نامزد مورد علاقه غربگرايان در انتخابات آمريکا و از دست رفتن مرحوم هاشمي رفسنجاني به مثابه مهم‌ترين بازيگر حامي اين جريان، اصلاح‌طلبان و غربگرايان را مجدداً در وضعيت بغرنجي قرار داده و نگراني از افول مجدد و از دست رفتن فرصت براي بازگشت به قدرت، آنان را به تکاپو انداخته است که سناريوی آشتي ملي راهکاري براي خروج از اين وضعيت بحراني در آستانه انتخابات سال 1396 مي‌باشد.
اين طرح را که اولين بار رئیس دولت اصلاحات در دي ماه امسال مطرح کرد، بلافاصله با به ميدان آمدن چهره‌هاي سرشناس سياسي اين جريان همراه شد و به يکباره افراد تندروی اين جريان نيز با تغيير لحن و ادبيات، از نزديکي و همگرايي و تعامل با نظام سخن گفتند که در نوع خود تأمل‌برانگیز بود. 
 رئيس‌جمهور نیز در سخنراني روز 22 بهمن خود در حالی  از آشتي و انسجام ملي سخن گفت که پس از مدت‌ها اين جريان از هواداران خواسته بود تا در مراسم 22 بهمن همگام با ملت در راه‌پيمايي شرکت کنند!

اهداف پيدا و پنهان
سناريوي آشتي ملي
براي ارائه آنچه آشتي ملي خوانده شد، طراحان حداقل دو دليل ارائه کرده‌اند.
الف‌ـ ضرورت‌هاي کشور: دليل اول تأکيد بر حل مشکلات داخلي است. حميدرضا جلايي‌پور در اين باره مي‌گويد: «اهميت لزوم تحقق آشتي ملي ناشي از ارزيابي فعالان اصلاح‌جوي ايران از وضعيت کشور است. ايران با معضلات اساسي روبه‌رو است. بيکاري انبوه، فرسايش اقليم، بحران خاورميانه، نارسايي و عدم کارايي در نظام بوروکراسی کشور، فساد ساختاري و افزايش آسيب‌هاي اجتماعي از جمله معضلاتي است که يک همکاري عميق بين حکومت و نيروهاي جامعه مدني براي حل آن مي‌طلبد. اگر اين همکاري به وجود بيايد، شايد بتوانيم در دو دهه معضلات جامعه ايران را نه ريشه‌کن، بلکه مهار کنيم.»
در اين باره بايد گفت که تأکيد بر وحدت براي رفع مشکلات کشور راهبردي است که در طول نزدیک به چهار دهه از پيروزي انقلاب اسلامي همواره مورد تأکيد حضرت امام(ره) و امام خامنه‌اي(مدظله‌العالی) بوده است. در طول سال‌هاي زعامت امام خامنه‌اي زماني نبوده که معظم‌له به اين امر مهم تأکيد نورزد و آن را مهم‌ترين شرط براي رفع مشکلات کشور نداند؛ اما دريغ از توجه برخي جريان‌هاي سياسي به منافع ملي و مقدم دانستن آن بر منافع جناحي!! که همواره مهم‌ترين تضعيف‌کننده وحدت ملي به شمار آمده است!
کافي است نگاهي به عملکرد اين جريان سياسي در طول دو دهه اخير داشته باشيم تا مشخص شود که اين جريان به هيچ وجه به وحدت پايبند نبوده و همواره ساختارشکنان و تندروهاي اين جريان با هجمه عليه ارزش‌ها و ساختارها و رقباي سياسي خود تلاش کرده‌اند تا بي‌توجه به ضرورت‌ها و اولويت‌هاي کشور، مسائل سياسي را بر رفع مشکلات مردم ترجيح دهند! اوج اين‌گونه اقدامات در دور اول تشکيل دولت اصلاحات و جولان افراطیونی بود که حتي فضا را براي آقاي هاشمي‌رفسنجاني در انتخابات مجلس ششم چنان تنگ کردند که وي پس از کسب نمايندگي مردم تهران، ترجيح داد از سمت نمايندگي مجلس استعفا دهد و خانه‌نشيني را بر مقابله با تندروها و تبلیغات مطبوعات زنجيره‌اي ترجيح دهد!
در سال 88 نيز بزرگ‌ترين خيانت فتنه‌گران همين بود که حاضر نشدند مصالح کشور و ضرورت‌هاي جامعه را درک کنند و فضا را چنان سياست‌زده و پر مناقشه کردند تا با فريب و آشوب و کودتاي مخملين اهداف سياسي و جناحي خود را دنبال کنند و يکي از باشکوه‌ترين انتخابات تاريخ کشور با مشارکت 40 ميليوني ـ‌ که بزرگ‌ترين مظهر همدلي و وفاق و وحدت ملي بود ـ را قرباني زياده‌خواهي خود کنند. کافي است نگاهي به کلام حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در همان ايام بيندازيم که همين تعابير آقاي جلايي‌پور و دوستانش را با بياني رساتر بارها تکرار فرمودند؛ اما اين جريان هيچ‌گاه حاضر به پذيرش آن نشد! يک ماه مانده به انتخابات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار خانواده‏هاي شهدا و ايثارگران كردستان فرموده بودند: «كساني مي‌خواهند به هر وسيله‏اي، به هر بهانه‏اي، ميان آحاد ملت اختلاف و تفرقه به وجود بياورند. هر كسي كه ديديد در اين زمينه كار مي‌كند، درباره او داوري كنيد كه سرانگشت دشمن است؛ بداند يا نداند. ممكن است ندانند، اما سرانگشت دشمنند؛ براي دشمن كار مي‌كنند. نتيجه يكي است. آن كسي كه دانسته به شما ضربه مي‌زند، با آن كسي كه ندانسته همان ضربه را وارد مي‌كند، با هم فرقي در نتيجه ندارند. بايد هوشيار بود؛ بايد بيدار بود. خوشبختانه ملت بيدار است. در اين تجربه طولاني سال‌هاي گذشته، ملت ما آبديده شده است. انواع و اقسام توطئه‏ها را مردم ما توانستند بشناسند و با آن مواجهه و مقابله كنند. امروز هم همين اتفاق خواهد افتاد. ما بايد از درون، خودمان را تقويت كنيم؛ تقويت علمي، تقويت اقتصادي، تقويت نوآوري و فناوري و بالاتر از همه، تقويت ايماني. من به شما عرض مي‌كنم آن روزي كه جوانان امروز ما بتوانند به توفيق الهي زمام كارهاي كشور را به دست بگيرند، آن روز چندان دور نيست و بدون ترديد كشور و ملت ما به آن مرحله و دوره در آينده نه چندان دور خواهد رسيد كه هيچ دشمني هوس تهاجم به اين كشور را؛ نه تهاجم نظامي و نه تهاجم سياسي و اقتصادي، در سر نپروراند.»(22/2/۱۳۸۸)
لذا سخن گفتن از وحدت ملي و خود را دغدغه‌مند تقويت همبستگي و انسجام دروني نشان دادن، ادعاي مضحکي است که غربگرايان و فتنه‌گران سال 88 نمي‌توانند پرچمدار آن باشند!
ب‌ـ روي کار آمدن ترامپ: این جریان براي سناريوي آشتي ملي دليل دومي نيز مطرح کرده است. مصطفي تاج‌زاده از فتنه‌‌گران محبوس پس از حوادث سال 88، که امروز در صف اول مدافعان آشتي ملي است، در اين باره مي‌گويد: «دليل دوم به مخاطراتي بازمي‌گردد که پس از روي کار آمدن ترامپ، ميهن ما را تهديد مي‌کند و رفع و دفع آنها نياز به همکاري و هماهنگي همه نيروها دارد؛ چراکه به نظر مي‌رسد ترامپ به دنبال بهانه است که با ايران تسويه حساب کند، تا در صورتي که نتواند ديگر قول‌هاي انتخاباتي‌اش را محقق کند، بگويد که در مورد اين موضوع شعارهايش را عملي کرده است.»
در اين باره نيز بايد بر اين مهم تأکيد کرد که در طول دهه‌هاي اخير که از عمر پر برکت نظام اسلامي مي‌گذرد، هيچ روزي نبوده که تهديدات استکبار جهاني عليه جمهوري اسلامي و ملت ايران شنيده نشود! در اين مسير چه دموکرات‌ها و چه جمهوريخواهان وحدت‌نظر داشتند و تفاوت‌شان تنها در نوع تهديدات آنها بوده است. بی‌شک بخش عمده‌اي از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب در طول اين سال‌ها به بررسي مسئله دشمن و ترفندها و تهديدات و سناريوهاي آن اختصاص يافته است. جالب آنکه غربگرايان در طول اين سال‌ها همواره نيروهاي انقلابي را متهم به «توهم توطئه» و «بزرگنمايي دشمن» کرده‌اند! اما حال چه شده است که نگراني از تهديدات دشمن آنان را به سناريوي آشتي ملي کشانده است؟! اين مسئله نشان از آن دارد که چنين اظهاراتي دلايل واقعي طراحان سناريوی آشتي ملي نيست و بايد براي آن علل پنهان ديگري را جست‌وجو کرد که در ادامه خواهد آمد.
درباره گزافه‌گويي‌هاي ترامپ نيز نکته اساسي آنکه هر چند رفتارهاي احمقانه رئیس‌جمهور جديد مردم آمريکا بيش از ديگر رؤساي‌جمهور اين کشور خودنمايي مي‌کند، اما حقيقت آن است که در شرايط مواجهه آمريکا با ايران تغييری حاصل نيامده است و نه تنها از ناتواني اين کشور براي حمله به ايران کاسته نشده است، بلکه با توجه به بالا گرفتن اختلافات با هم‌پيمانان غربي، شرايط دشوارتري نيز بر اين کشور حاکم است.

پشت پرده 
سناريوي آشتي ملي!
بي‌مبنا بودن دلايل برشمرده ما را به اين حقيقت رهنمون مي‌سازد که در پس اين ظاهرسازي، اهداف و نيات ديگري نهفته است که سناريوي آشتي ملي به دنبال تحقق آن است. واقعيت آن است که اصلاح‌طلبان در شرايط دشواري قرار گرفته‌اند و حوادث رخ‌داده، نگراني‌هاي آنان را نسبت به موفقيت در انتخابات ارديبهشت ماه 1396 و ادامه حيات سياسي اين جريان افزايش داده است.
از يک سو نتايج انتخابات آمريکا و به روي کار آمدن ترامپ، بازي اصلاح‌طلبان را بر هم زده است. غرب‌گرايان که اميد داشتند با انتخاب کلينتون دموکرات، با تداوم برجام بهره‌برداري‌هاي انتخاباتي خود را کرده و با مديريت فضاي عمومي کشور خود را پيروز انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم ببينند، يکباره همه چيز را از دست رفته يافته و شاهد آن هستند که منتخب جمهوريخواه آمريکايي از برهم زدن توافق سخن مي‌گويد! غرب‌گرايان اينک نگرانند که مواضع احمقانه ترامپ، آخرين اميد اين جريان براي حفظ افکار عمومي را نااميد ساخته و اکنون جريان انقلابي  ميدان‌دار صحنه سياسي کشور است! اين جريان که همه توان چهار ساله خود را بر موفقيت برجام گذاشته و از توجه جدي به عرصه‌هاي ديگر از جمله اقتصاد و فرهنگ غفلت کرده است، در صورت تداوم قفل‌شدگي برجام! حرفي براي گفتن در آستانه انتخابات نخواهد داشت و با رويکردي انفعالي به استقبال آن خواهد رفت!
از سوي ديگر در عرصه داخل کشور، فقدان مرحوم هاشمي‌رفسنجاني خلأ بزرگي در اردوگاه اصلاح‌طلبان ايجاد کرده است. هاشمي مطمئن‌ترين کانالي بود که اصلاح‌طلبان از طريق وي مطالبات خود را در درون نظام دنبال مي‌کردند. نقش هاشمي در ساختار قدرت، اعم از رياست بر مجمع تشخيص مصلحت، عضويت در مجلس خبرگان رهبري، ارتباط و تعامل با رهبري، نفوذ در حوزه‌هاي علميه، مديريت بر دانشگاه آزاد اسلامي و ... فرصتي براي نفوذ اين جريان محسوب می‌شد که با رفتن وي، کار بر اين جريان دشوارتر خواهد شد. سناريوي آشتي ملي می‌تواند تلاشي براي جبران اين خلأ و آغاز دوران پساهاشمي باشد تا فرصت‌هاي سياسي جديدي را براي اين جريان رقم بزند.
جالب آنکه، خروجي حاصل از ايده آشتي ملي، در اجماع همه جريان‌هاي سياسي بر سر رياست‌جمهوري آقاي روحاني نهفته است! به واقع برآيند آنچه آشتي ملي خوانده مي‌شود تداوم دولت اعتدالي است که در شرايط کنوني بهترين وضعيت براي اصلاح‌‌طلبان خواهد بود! و همين نتيجه‌گيري نشان مي‌دهد که اين سناريو تا چه اندازه فرصت‌طلبانه و به مثابه ترفندي براي مصادره به مطلوب نتايج انتخابات طرح‌ريزي شده است!
اين ملاحظات به خوبي نشان مي‌دهد که سناريوی آشتي ملي نه براي رفع مشکلي در کشور که براي مرتفع ساختن دغدغه‌های سياسي يک جريان سياسي خاص طرح‌ريزي شده است. به واقع، در جامعه شکاف و گسلي فعال که موجب واگرايي و قهر و کينه شود وجود ندارد که اين سناريو براي درمان آن طرح‌ريزي شده باشد. حضور ملت در عرصه‌هاي بزرگي چون راه‌پيمايي 22 بهمن حکايت از آن دارد که نه تنها چنين شکافي بين توده‌هاي ملت نيست؛ بلکه بين ملت و حاکميت نيز وجود ندارد و انتقادات و اعتراضات و گله‌مندي بخشي از توده‌هاي جامعه نسبت به کم و کاستي‌ها و معضلات کشور آنان را به تقابل و قهر با نظام نکشانده است!   
آيا راهي براي بازگشت وجود دارد؟
در اين ميان ممکن است این سؤال مطرح شود که آيا امکاني براي بازگشت جريان‌هاي واگرا و به جا مانده از انقلاب وجود دارد؟ آيا نظام مسيري را براي آنهايي که از گذشته خود پشيمان شده‌اند، فراهم آورده است؟ در اين باره بايد گفت، سياست و راهبرد نظام همواره جذب حداکثري و دفع حداقلي بوده و نظام اسلامي تلاش کرده تا مخالفان و منتقدان خود را به موافقان و همراهان تبديل کند و اين اصل را از سنت‌هاي ديني و اسلامي اقتباس کرده است؛ اما اين روند بدون قاعده و نظم و الزامات خاص خود نخواهد بود!
بی‌شک در اولين گام اظهار ندامت واقعي آنهايي که سرمايه‌هاي ملي را مصروف زياده‌خواهي خود کرده‌اند، قرار دارد. چطور کسي که مدعي تقلب و عدم سلامت انتخابات در کشور بوده و با اقداماتي خلاف قانون اساسي، نهادهاي کليدي نظام را زير سؤال برده و رأي ملت را بي‌اعتبار خوانده، امروز خواهد توانست بدون اظهار پشيماني در پيشگاه ملت، فعاليت سياسي خود را از سر گيرد و خود را به رعايت قانون ملزم بخواند؟!
از سوي ديگر گاه برخي خطاها محروميت‌هايي هميشگي را به همراه خواهد داشت که اين اصل در همه فرهنگ‌ها و نظام‌هاي سياسي تعريف شده است. بی‌شک کساني که در سوابق سياسي خود ايستادگي در برابر قانون اساسي و ايجاد آشوب و بلوا را به ثبت رسانده‌اند، هر چند با توبه و بازگشت از بخشي از حقوق سياسي برخوردار خواهند بود؛ اما سپردن امور کليدي به آنها مبتني بر منطق عقل و شرع ممکن نخواهد بود! ضمن آنکه برخي از آنها در کارنامه خود جرائمي را به ثبت رسانده‌اند که پيش از هر چيز بايد به آنها رسيدگي شود!
از نگاهي جرياني يکي ديگر از الزامات آن است که جريان‌هاي سياسي که در طول اين سال‌ها آنچنان اردوگاه خود را براي بيگانگان باز گذاشته‌اند که نفوذي‌ها تا عمق اين جريان نفوذ کرده‌اند، نيازمند آنند که مرزهاي فکري ـ سياسي خود را با ضد انقلاب مجدداً بازتعريف کنند! هيچ جرياني نمي‌تواند مدعي فعاليت سياسي در چارچوب نظام سياسي شود، در حالي که مرزبندي مشخص و صريح و آشکار با بيگانگان و ضدانقلاب ندارد و دروازه خود را بر روي آنان گشوده است! چه تعهدي وجود دارد که چنين جريان‌هايي به فرصتي براي ضربه زدن ضدانقلاب و دشمنان ملت و نفوذ در ارکان قدرت بدل نشوند؟! بی‌شک تا ترسيم اين مرزبندي‌ها هرگونه اظهار پشيماني نيز دروغي بيش نخواهد بود! لذا بايد گفت که فتنه‌گران براي بازگشت به ميدان سياست و کسب اعتماد ملت، هنوز راهي طولاني را پيش رو دارند!
سخن  فصل‌الخطاب
در اين باره کلام حکيم انقلاب اسلامي همچون هميشه فصل‌الخطابي در اين زمينه خواهد بود. معظم‌له روز چهارشنبه در ديدار با اقشار مختلف مردم استان آذربايجان در اين باره چنين فرمودند: «ملّت متّحد است، ملّت مجتمع است. من امروز راجع به اين موضوع صحبت مي‌کنم، راجع به بيست‌ودوم بهمن هم عرض خواهم کرد، راجع به مسئولان و مسئوليت‌هاي‌شان هم عرض خواهم کرد؛ همه اينها را در کنار هم بايد ديد. ملّت ايران ايستاده‌اند، مجتمع هستند. حالا يک عده‌اي ياد گرفته‌اند تعبيرات «آشتي ملّي، آشتي ملّي» [را گفتن]؛ اين حرف‌ها به نظر من معني ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متحدند؛ آنجايي که پاي اسلام در ميان است، پاي ايران در ميان است، پاي استقلال در ميان است، پاي ايستادگي در مقابل دشمن در ميان است، مردم با همه وجودشان ايستاده‌اند. ممکن است در فلان مسئله سياسي دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند، [اما] تأثيري نمي‌گذارد. چرا می‌گوييد آشتي؟ مگر قهرند که بيايند با هم آشتي کنند؟ اين تعبيرات را روزنامه‌ها پَروبال مي‌دهند، متوجه نيستند که اشکال ايجاد مي‌کند. وقتي شما می‌گوييد آشتي، مثل اين است که يک قهري وجود دارد؛ [درحالي‌که] قهري وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کساني که به روز عاشورا اهانت کردند، قهرند. ملت با آنهايي که روز عاشورا، با قساوت، با لودگي، با بي‌حيايي آمدند جوان بسيجي را در خيابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اينها آشتي هم نمي‌کنيم و با آن کساني که با اصل انقلاب بدند، می‌گويند اصل نظام هدف ما است، می‌گويند انتخابات بهانه ما است؛ که البتّه آنها عده‌ معدودي‌اند، عده کمي‌اند؛ در مقابل اقيانوس عظيم ملّت ايران آنها يک قطره‌اند؛ چيزي نيستند. اين اقيانوس با يکديگر منسجم و متحد است؛ اين اتحاد وجود دارد و بايد وجود داشته باشد و روزبه‌روز بايد تقويت بشود.»

گزارش صبح‌صادق از چهارمین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی
مجتبی برزگر/ چهارمین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی از 24 تا 29 بهمن با حضور فعالان فضای مجازی جبهه انقلاب اسلامی و مجموعه‌های مردم‌نهاد در بوستان گفت‌وگو برگزار شد؛ همان نمایشگاهی که نخستین دوره آن در سال 91 در مصلای تهران به فضای رقابتی فعالان رسانه‌ای مؤمن و انقلابی رونق بخشید. سپس دومین و سومین دوره آن طی سال‌های 93 و 94 در محل دائمی نمایشگاه‌های دائمی شهرداری تهران در بوستان گفت‌وگو برپا شد. چهارمین دوره این نمایشگاه را نیز همچون دوره‌های گذشته سازمان فضای مجازی سراج برپا کرد تا مجموعه‌های مختلف مردمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی، فعالیت‌ها، دستاوردها و محصولات خود را عرضه کنند.
چهار گروه هدف
نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی در دوره دوم با استقبال حدود 130 هزار نفر و در دوره سوم با 80 هزار بازدیدکننده روبه‌رو بود که در بین نمایشگاه‌های مشابه، استقبال خوبی به شمار می‌رفت؛ در چهارمین دوره نیز این استقبال‌ها رشد چشمگیری داشت. از سوی دیگر ارتقای سواد فضای مجازی در تمامی بخش‌های نمایشگاه را شاهد بودیم و کودکان و نوجوانان در کنار پدران و مادران از نمایشگاه استفاده می‌کردند. به تعبیر محمد خراسانی‌زاده دبیر این نمایشگاه، میزبان چهار گروه هدف بود؛ اولین گروه هدف، متصدیان 300 غرفه‌ و دومین گروه، مخاطبان علاقه‌مند به فضای مجازی، رسانه‌ای و پویانمایی بودند که از محصولات، دستاوردها، راهکارها و خدمات غنی این نمایشگاه بهره بردند. مسئولان در قالب سومین گروه با هدف دستیابی به ظرفیت‌های تخصصی مردمی از این نمایشگاه استقبال کردند تا بتوانند در قدم‌های بعدی انقلاب، کار را بهتر جلو ببرند؛ چراکه آنها یک وظیفه و بار امانت را به دوش می‌کشند که بازدید از این فضاها و محتواهای امن و پاک لازمه پیشروی در اهداف و آرمان‌های الهی انقلاب اسلامی است. چهارمین گروه هدف همان متخصصان هستند که استقبال و بازدید آنها از این فضا از موازی‌‌کاری‌ها جلوگیری می‌کند، از سوی دیگر شاهد و ناظر پیشرفت در فناوری‌های نوین هستند.

نمایشگاه در یک نگاه
300 غرفه در پنج بخش؛ یکی از ویژگی‌های خاص نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی حضور کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی در نمایشگاه بود. به گفته خراسانی‌زاده فرصت حضور این رسانه‌های غیر رسمی برای اولین بار فراهم شد تا این نمایشگاه تریبونی باشد برای کسانی که تریبون دیگری در اختیار ندارند. پایگاه‌های خبری و تحلیلی از جمله خبرگزاری‌های فارس، تسنیم، دفاع مقدس، بصیرت و پایگاه‌های مذهبی و خبری همچون عقیق، حامیان ولایت تا یک پایگاه شهرستانی که پل ارتباطی یک شهرستان کوچک با مردم است نیز در این محفل حضور داشتند. در بخش‌های سبک زندگی، مقاومت و دفاع مقدس، زن و خانواده، کودک و نوجوان، معارف دینی و اصول و عقاید اخلاقی نیز پایگاه‌هایی فعالیت داشتند. بخش دوم بخش نرم‌افزارهای چندرسانه‌ای، دیجیتال و تلفن‌همراه بود که در این بخش مجموعه تولیدکنندگان اپلیکیشن‌های موبایلی و نرم‌افزارهای چندرسانه‌ای فعالیت می‌کردند. بخش سوم مختص فعالان فناوری اطلاعات بود که برای اولین بار استارت‌آپ‌ها با رویکرد اقتصاد مقاومتی حضور داشتند. افزون بر حضور استارت‌آپ‌ها، حامیان ایده‌ها و شتاب‌دهنده‌ها نیز در این نمایشگاه حضور پیدا کردند و محل مناسبی برای جذب حمایت برای شرکت‌کنندگان بود. مسابقه روزانه امنیت فضای مجازی، بخش بسیار جذاب بازی‌های دخترانه، تونل هزارتوی رسانه، کلینیک سلامت ذهن در فضای مجازی(ترک اعتیاد اینترنتی)، بخش ویژه زندگی در آینده(نمایش آینده فناوری‌های نوین در زندگی مردم) و ده‌ها رویداد ارزشمند دیگر از جمله مواردی بود که مردم را به حضور در این نمایشگاه ترغیب می‌کرد. در کنار همه این اتفاقات یکی از بخش‌های مهم نمایشگاه، حوزه بین‌الملل بود که حدود 30 غرفه در این بخش فعالیت داشتند. 20 غرفه آن مربوط به اقشاری بود که در خارج از کشور فعالیت می‌کنند؛ کشورهایی چون: نیجریه، سوریه، لبنان، افغانستان، آمریکای لاتین، عراق، یمن و حجاز (کشور تحت سلطه آل‌سعود) 10 غرفه آن نیز مجموعه‌هایی هستند که در داخل ایران فعالیت دارند، اما برای فضای خارج از کشور تولید محتوا می‌کنند (مجموعه‌های مختلفی از جمله تی‌وی شیعه که برای شیعیان سراسر دنیا به 17 زبان تولید محتوا دارد، یا برخی از پایگاه‌‌های تخصصی در حوزه بین‌المللی همچون مای‌مدیا که تولید تصویر می‌کند.) در بخش جانبی کلینیک سلامت ذهن یک کار متنوع و جدیدی را به نام عصب‌سنجی اضافه کردند! مخاطب در اینجا نسبت به مسائل مختلف یک نوع آگاهی پیدا می‌کند که این فضا چه خطراتی می‌تواند برای او داشته باشد. در حوزه سواد فضای مجازی هم اطلاع می‌یابد که چه اتفاقاتی از لحاظ روانشناختی، عصبی، رفتاری در عرصه فضای مجازی و اعتیاد به اینترنت دارد.

خودروهای اینترنتی با تخفیف ویژه و رایگان
چهارمین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی برای رفاه حال بازدیدکنندگان این امکان را فراهم کرد که بتوانند با استفاده از اپلیکیشن درخواست تاکسی اینترنتی با تخفیف ویژه و رایگان برای رفت و آمد به نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال، تاکسی درخواست کنند.

فرهنگ‌سازی فضای مجازی
محمد خراسانی‌زاده درباره فرهنگ‌سازی فضای مجازی، تصریح کرد: «می‌دانید که رهبر معظم انقلاب در شهریورماه سال 94 زمانی که حکم جدید شورای عالی فضای مجازی را صادر کردند، در بند هفتم این حکم به نکته‌ای اشاره فرمودند که برای اولین بار این ادبیات در کشور ما استفاده می‌شد و آن کلیدواژه «ارتقای سواد فضای مجازی و فرهنگ کاربری» بود، تا قبل از این، در عرصه ارتقای سواد رسانه کارهایی هرچند سطحی انجام شد، ولی عنوان سواد مجازی برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفت و متأسفانه مسئولان ذی‌ربط و همان شورایی که متولی این موضوع بودند چندان به آن بها ندادند. سازمان فضای مجازی سراج از همان زمان همواره با کمک نهادهای مختلف حاکمیتی و غیردولتی برای گسترش جناح مؤمن و انقلابی در فضای مجازی تلاش کرده و این نمایشگاه را با همین هدف برگزار و از این جهت مرکزی را تحت عنوان ارتقای سواد مجازی راه‌اندازی کرد. در سال گذشته یکی از اهداف همایش همین ارتقای سواد رسانه‌ای بود که در چهارمین دوره به یک توسعه جدی دست یافت. البته خوشبختانه در مجموع دفاتر استانی این کار به عنوان یک نهضت سوادآموزی فضای مجازی با تربیت مربی و برگزاری دوره‌های مختلف در مدارس، دانشگاه‌ها و مساجد و هرجایی که پایگاه مردمی فعالیت می‌کند، پیش می‌رود. در این نمایشگاه هم یکی از اهداف ارتقای سطح آگاهی و زبان و نحوه استفاده از آنهاست. برای نمونه در بخش اپلیکیشن، سواد اپلیکیشن مدنظر است. در بخش پایگاه‌های خبری سواد استفاده از رسانه هم مدنظر ماست.

استفاده از عنوان انقلاب اسلامی!
دبیر چهارمین دوره نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی، تأکید کرد: «وقتی عنوان انقلاب اسلامی را به کار می‌بریم، در واقع یک فضای آرمان‌گرایانه در حوزه محتوا را مدنظر داریم. ممکن است حتی تمام آن مجموعه‌هایی که در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال دیگر یا «الکامپ» یا نمایشگاه‌های «آی‌تی ویس» یا بخش خبرگزاری‌های نمایشگاه مطبوعات هستند تحت این عنوان قرار بگیرند، اما تأکید ما به این دلیل است که پرچمداری انقلاب اسلامی را در دهه چهارم انقلاب حفظ کنیم. برای نمونه برخی از مجموعه‌ها با رویکرد اقتصاد مقاومتی فعالیت می‌کنند که شاید ظاهر آنها با انقلاب و آرمان‌های مقدس آن سنخیت نداشته باشد، ولی وقتی در کار و فعالیت آنها تأمل می‌کنیم این مجموعه آنقدر توانسته در راستای کارآفرینی و حمایت از تولید داخلی فعالیت کند که شاید به مراتب برخی از وزارتخانه‌های ما آن را صورت نداده‌اند. برای نمونه می‌دانید که دیجی کالا امکان واردات مستقیم و مجوز وارد کردن محصول از خارج از کشور را دارد و حتی می‌تواند این محصولات را با 30 درصد زیر قیمت وارد کند، اما این کار را انجام نمی‌دهد تا بنگاه‌هایی که در این راستا منبع درآمدی دارند نیز چرخه تولیدشان افزایش بیشتری پیدا کند. به همین دلیل از واردکننده رسمی کالا را خریداری می‌کنند و از کارگاه‌های صنایع دستی، فرش‌بافی و تولید کالاهای ایرانی نیز حمایت ویژه‌ای دارند. بنابراین وقتی شعار را در قواره اقدام می‌سنجیم می‌بینیم افراد، اقشار یا سازمان‌هایی هستند که در قواره انقلاب قرار نمی‌گیرند، اما به واقع در مرحله اجرا در چارچوب انقلاب گام برمی‌دارند، این هنر ماست که چتر انقلاب را گسترده‌تر کنیم تا در این فضا بیشتر فعالیت‌شان دیده شود. بنابراین تأکید ما یک بار رسانه‌ای دارد که مردم بدانند انقلاب اسلامی برای همه اقشار و همه عرصه‌ها، حرف برای گفتن دارد؛ این نیست که برخی مغرضانه می‌گویند در طیف، تفکر و گروه خاصی خلاصه شده است.

تجلیل از جنس موضوعی
وی در ادامه اظهار داشت: «ما معمولاً اختتامیه را در درون نمایشگاه برگزار نمی‌کنیم؛ بلکه با یک فاصله چند ماهه با پایان نمایشگاه که در این فضا این موج رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی زمین نماند و از سویی تجلیلی را از آثار انقلاب اسلامی داشته باشیم، صورت می‌گیرد. دقیقاً بخش عمده‌ای از این دسته‌بندی‌ها به موضوعاتی برمی‌گردد که همین حوزه است و بخشی هم در قالب‌هاست؛ ترتیب قالب‌هایی است که برترین‌ها را معرفی می‌کنیم و بخشی هم موضوعی است.»

هم‌افزایی تشکیلاتی
خراسانی‌زاده افزود: «در نمایشگاه پنج هدف عمده داشتیم؛ از جمله اهداف برگزاری نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی می‌توان به هم‌افزایی مجموعه‌های مردم‌نهاد فعال در عرصه فضای مجازی و معرفی محتوای مناسب در این عرصه اشاره کرد. همچنین ارتقای سواد فضای مجازی و فرهنگ کاربری سومین هدف برگزاری نمایشگاه بود و این نهضت از جمله منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی به شورای عالی فضای مجازی بوده است. ارائه محصولات، خدمات، راهکارها و دستاوردهای این مجموعه‌ها به مردم و مطالبه‌گری از مسئولان در حوزه فضای مجازی بخش‌های دیگری از این اهداف است. در هدف پنجم نیز فناوری‌های نوین معرفی می‌شوند؛ دعوت و مقابله فعالانه به جای مقابله منفعلانه. در تمام روزهای برگزاری نمایشگاه بدون از دست دادن وقت از ساعت 11 صبح تا 8 شب نشست‌ها و فضای گفتمان‌های بسیاری را در راستای اعتلای نام و اهداف مقدس انقلاب اسلامی پدید آوردیم.

فیلم خوبی در چارچوب انقلاب نداشتیم
وی با اشاره به اینکه سال گذشته اکران فیلم‌های جشنواره فیلم فجر را در حاشیه نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی داشتیم، خاطرنشان کرد: «فیلم‌های جشنواره فیلم فجر اگر در رویکردهای انقلاب اسلامی می‌گنجیدند، در شب‌های نمایشگاه برای نمایش عموم می‌گذاشتیم. متأسفانه امسال فیلم‌هایی که در گفتمان و چارچوب انقلاب اسلامی حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند، خیلی کم است.»

بستر ارزیابی فضای مجازی
دبیر چهارمین دوره نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی در پایان گفت: «سازمان فضای مجازی سراج تلاش می‌کند که جناح فرهنگی، مؤمن و انقلابی را در بخش فضای مجازی سامان دهد تا آنها نیز در یک راستا هم‌افزا و یکپارچه فعالیت کنند. یکی از ابزارهایی که برای رسیدن به این افق روشن وجود دارد همین نمایشگاه است. در واقع، نمایشگاه بستری است که مردم تعامل این مجموعه‌ها که در طول سال با هم همکاری دارند، ببینند. ما یک نقطه اتصال هم باید داشته باشیم تا مسئولان هم از روند آن آگاهی پیدا کنند؛ افق و چشم‌اندازی که ما رسانه‌های انقلابی باید در این رقابت با هم داشته باشیم همان عبارت معروف حضرت آقاست که فرمودند: «ان‌شاءالله دست به دست هم دهیم و پیشروی کنیم تا تاراندن و بیرون‌راندن دشمن از عرصه فضای مجازی کشور.»

سردار فتحیان تشریح کرد
  حسن ابراهیمی/  سردار نصرالله فتحیان با ذکر خاطره‌ای از عملیات والفجر ۸ و بیمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) در منطقه چوئبده جزیره آبادان گفت: «در عملیات والفجر ۸ بیمارستان حضرت زهرا(س) در نزدیکی منطقه عملیاتی به منظور انجام امور درمانی مجروحان ساخته شد.»
مسئول بهداری سپاه در دوران دفاع مقدس افزود: «صدام که در عملیات والفجر ۸ دچار یک شوک بزرگ شده بود، تمام سعی خود را برای شکست آن انجام داد. با توجه به تلاش‌های بسیاری که در این بیمارستان می‌شد، رژیم بعث عراق ابتدا با هدف قرار دادن سیستم انرژی این بیمارستان می‌خواست کارهای امدادی را در این مجموعه متوقف کند؛ از این رو با توجه به شناسایی‌هایی که انجام داده بود، یک راکت به مرکز تأمین انرژی بیمارستان که چند ژنراتور بود، شلیک کرد. پس از این ماجرا برق بیمارستان قطع شد؛ اما با وجود سختی شرایط، همه نیروهای درمانی بیمارستان و سایر افراد با فانوس و چراغ قوه راهروها و مسیرها را روشن کردند و پزشکان و پرستاران هم هر یک با چراغ قوه و روشنایی بالای سر بیماران حضور داشتند و کارهای خود را انجام می‌دادند، تا اینکه دوباره برق بیمارستان تأمین و وصل شد.» 
وی ادامه داد: «در مرتبه بعدی آنها با یک راکت بسیار بزرگ محل ورودی اورژانس بیمارستان را هدف قرار دادند و یک گودال به عمق ۱۲ متر در این محل ایجاد شد؛ اما کار درمانی یک دقیقه هم متوقف نماند و چهار ساعت طول کشید تا نیروهای مهندسی رزمی این گودال را پر کنند و زمین را برای رفت‌وآمد خودروهای امدادی و افراد مهیا کنند.»
معاون سابق بهداشت و درمان ستاد کل نیروهای مسلح افزود: «این مقاومت‌ها تا جایی پیش رفت که این رژیم ساقط شده بعث در آن زمان خلاف تمامی کنوانسیون‌های بین‌المللی و مقررات جنگی اقدام به بمباران شیمیایی این بیمارستان کرد؛ از این رو بیمارستان به سرعت تخلیه شد و بسیاری از عوامل درمانی و بیماران همانجا شیمیایی و چند نفر هم شهید شدند؛ اما با توجه به اینکه باید فضای روانی شکسته می‌شد و این بیمارستان با توجه به نیاز سپاه برای ادامه عملیات تصرف فاو باید سر پا می‌ماند، عوامل خنثی‌سازی ظرف ۴۸ ساعت تمام بیمارستان و تجهیزات را رفع آلودگی کردند و بیمارستان دوباره آماده کار شد؛ اما گروه‌های پزشکی به دلیل شرایط روانی نمی‌آمدند. همانجا با یک گروه از پزشکانی که از اصفهان آماده بودند، صحبت کردیم و آنها خط‌شکن شدند و در بیمارستان مستقر شدند. پس از آنها خبرنگاران را به بیمارستان بردیم تا ببینند که پس از آن فاجعه، این بیمارستان هنوز سر پا است و گروه‌های پزشکی بعدی هم آمدند.»
وی در انتها یادآور شد: «سخت‌ترین فعالیت‌های درمانی در حوزه امداد و درمان در جنگ بود که جامعه پزشکی در آن دوران با تمام توان به صحنه آمد و حماسه‌هایی آفرید که امروز می‌توان مدعی بود جان بسیاری از رزمندگان دوران دفاع مقدس با فداکاری‌های جامعه پزشکی حفظ شد.»

  محمد رضا مرادی/ ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه شاهد شکوفایی اقتصاد خود بود، اما اردوغان همه این رونق اقتصادی را یک شبه به باد داد. رئیس‌جمهور قدرت‌طلب ترکیه که سودای دیکتاتوری در این کشور را دارد، با شروع انقلاب‌های عربی سعی داشت که خود را امپراتور جدید نسل امپراتوران عثمانی معرفی کند و دخالت‌های وی در عراق و سوریه این پیام را مخابره کرد که وی چشم طمع به برخی شهرهای این دو کشور دارد. از این رو اردوغان تروریست‌ها را به صورت کامل علیه بشار اسد در سوریه تجهیز کرد، اما نتیجه کاملاً برعکس شد و نه تنها تروریست‌ها در سوریه موفق نشدند؛ بلکه بی‌ثباتی‌ها به داخل ترکیه نیز سرایت کرد. تنها در یک سال نزدیک به 20 عملیات انتحاری در شهرهای مختلف ترکیه اتفاق افتاد و این مسئله سبب کاهش ورود گردشگران خارجی به ترکیه شد. افزون بر این، ناامنی در ترکیه سرمایه‌گذران را از فعالیت در بازار ترکیه منصرف کرده و به این ترتیب تمام دستاوردهای سال‌های 2002 تا 2011 در ترکیه به باد رفته است. اکنون اردوغان مانده است و اقتصادی که به شدت به بازارهای مصرف جدید و سرمایه‌گذاران متنوع نیاز دارد. از این رو وی برای نجات اقتصاد بحرانی ترکیه عازم کشورهای حاشیه خلیج فارس شد. رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در سفر سه روزه خود به کشورهای بحرین، عربستان و قطر که چندی پیش انجام گرفت، گروه بزرگی از نمایندگان بنگاه‌ها و فعالان اقتصادی ترکیه را با خود همراه کرد تا با استفاده از ابزار تعاملات دیپلماتیک و سیاسی، منافع اقتصادی و تجاری مورد نظرش را به حداکثر برساند. مسئله مورد علاقه ترکیه و اردوغان اقتصاد است که از محورهای گوناگونی قابل توجه است. اگرچه افزایش سطح همکاری‌ها و مبادلات تجاری دوطرف مورد تأکید مقامات این چهار کشور بوده است، اما افزایش سرمایه‌گذاری‌ها و انجام پروژه‌های مشترک نیز از جمله مسائل مورد علاقه آنها به ویژه ترکیه بیان شده است. بروز مشکلات امنیتی در سوریه و تنش ترکیه با اروپا و روسیه در دوسال گذشته سبب شد تا آنکارا از نظر اقتصادی با دوره شکوفایی خود فاصله بگیرد.
در این دوره برخی شاخص‌های اقتصادی ترکیه همچون نرخ رشد این کشور کاهش داشته و حجم بدهی‌های آن افزایش یافته است و اقتصاد ترکیه دچار رکود شده است. ترکیه به دنبال بازارهای جدید برای صادرات و منابع تازه سرمایه‌گذاری است. ترکیه در چارچوب‌های اقتصادی به همکاری با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و درآمدهای نفتی آنها نظر ویژه‌ای دارد. خبرگزاری «آناتولی» ترکیه در این باره گفت: «مقامات ترکیه‌ای به اقتصاد نگاه ویژه‌ای دارند و معتقدند، نتیجه همکاری دوطرفه اقتصادی و سیاسی آنها در سیاست خارجی این کشورها دیده خواهد شد. همچنین ترکیه به دنبال متنوع‌سازی منابع انرژی خود است. درحالی که ترکیه، عربستان و قطر را شریک مهم خود در حوزه انرژی می‌داند. دوحه و ریاض، آنکارا را بهشت امنی برای سرمایه‌گذاری می‌بینند.» «میدل‌ایست مانیتور» نیز مهم‌ترین هدف این سفر را اقتصادی ارزیابی کرد و نوشت: «940 شرکت عربستان سرمایه‌گذاری شش میلیارد دلاری را در ترکیه انجام داده‌اند.»
البته، این تنها هدف سفر اردوغان نبود و وی در این سفر درباره سوریه و عراق نیز با مقامات سه کشوری که حامی تروریست‌ها هستند، گفت‌وگو کرد و حتی در دیدار پادشاه بحرین نیز علیه ایران مطالبی گفت؛ اما واقعیت آن است که اردوغان پس از موفقیت در تصویب طرح اصلاح قانون اساسی(در راستای تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی که زمینه دیکتاتوری وی را تا سال 2029 فراهم خواهد کرد) به دنبال آن است تا اقتصاد ترکیه را نیز به رشد و شکوفایی برگرداند؛ اما غافل از آن است که این مسئله در صورتی تحقق خواهد یافت که وی برای حاکم شدن صلح و امنیت در کشورهای همسایه تلاش کند، نه اینکه تروریست‌ها را برای ایجاد ناامنی در سوریه و عراق تجهیز کند. تنها راه‌حل شکوفایی اقتصاد ترکیه حاکم شدن امنیت و ثبات در عراق و سوریه است.

 سعید مهدوی/ رکود حاکم بر اقتصاد بسیار سنگین شده، نفس تولیدکنندگان به شماره افتاده و معیشت اقشار آسیب‌پذیر و طبقات پایین جامعه در خطر است. گروه اقتصادی دولت یازدهم برای خروج از این رکود و همچنین کنترل تورم، بسته‌های خروج غیر تورمی از رکود را طراحی کرده‌اند؛ اما با توجه به اینکه دولت به ماه‌های پایانی عمر خود نزدیک می‌شود، تاکنون نتوانسته بر این رکود گسترده فایق آید. برای دستیابی به این مهم دولت اقداماتی را طراحی و اجرا کرده که در بسیاری از موارد خود موجب عمیق‌تر شدن رکود در اقتصاد شده است.

حرکت نظام بانکی
 در مسیر رکود بیشتر
عملکرد نظام بانکی با توسل به ابزارهایی چون افزایش نرخ سود سپرده و کاهش شدید مقدار اعطای تسهیلات از جمله موارد تشدید رکود اقتصادی در این روزهاست، در حالی که نقش اصلی این نظام تحریک و رونق‌بخشی به اقتصاد از طریق ابزارها و سیاست‌های پولی در اختیار است. مدتی است که حجم نقدینگی از مرز ۱ تریلیون و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان گذشته است. از آنجا که رکود عمیقی بر اقتصاد حاکم است، بیشتر صاحبان این نقدینگی ترجیح داده‌اند که پول‌شان را در بانک‌ها بگذارند و به نرخ‌های سود عمدتاً بالای 20 درصد قناعت کنند و در مقابل جاخوش کردن نقدینگی مردم در بانک‌ها، دستاورد تورم اسمی پایین را برای دولت رقم زده است. شیب نزولی تورم بسیار غیرعادی و متناقض است؛ زیرا در شرایط طبیعی وقتی نقدینگی رشد می‌‌کند، تورم هم باید رشد داشته باشد، این در حالی است که اکنون رشد نقدینگی را شاهد هستیم، اما تورم کنترل شده و کاهش یافته است. 
نظام بانکی در اوضاع کنونی نقش یک مسکن موقت برای حجم بالای نقدینگی در اقتصاد را دارد. این نقش در ماه‌های پایانی سال و ماه‌های آغازین سال جدید که طبق روال گذشته به شدت از تسهیلات‌دهی جلوگیری می‌کند، عملاً تا زمان انتخابات برای کنترل تورم وضعیت به همین منوال ادامه دارد و نقدینگی به بازار برای تحریک تقاضا و افزایش قدرت خرید مردم (اعطای تسهیلات) به بازار راه پیدا نمی‌کند و از سوی دیگر در اختیار بخش تولیدی کشور نیز قرار نمی‌گیرد. حال اگر به این شرایط، بخشش جرایم وام‌های زیر 100 میلیون تومان بانک‌ها که در روزهای اخیر زمزمه می‌شود را اضافه کنیم، خواهیم دید دولت چه خوابی برای اندک نقدینگی موجود در بازار دیده است.
 
ابتکار دولت در بسته‌های خروج غیر تورمی از رکود
بسته اول خروج غیر تورمی از رکود تا پایان سال 1394 طراحی شد‌ه بود‌. این بسته بر اساس تحریک تقاضای خارجی تد‌وین شد‌ه بود‌ و بیشتر مبتنی بر صاد‌رات بود؛‌ اما به د‌لیل اینکه شرایط د‌اخلی اقتصاد‌ و همچنین اقتصاد‌ جهانی د‌ر آن د‌ید‌ه نشد‌ه بود‌ با شکست مواجه شد و اجرا نشد‌. د‌ر این بسته دولت اعتقاد‌ د‌اشت‌ که باید‌ تحریک تقاضای خارجی انجام شود‌ که د‌ر حال حاضر به نتیجه عکس آن رسید‌ه‌ و معتقد است‌ باید‌ بازار د‌اخلی تحریک شود. 
بسته دوم خروج غیر تورمی از رکود نیز شامل کاهش نرخ سود تسهیلات و سپرده بانکی، کاهش نرخ ذخیره قانونی بانک‌ها از 13 درصد به 10 درصد، کاهش نرخ سود تسهیلات بین بانکی از 29 درصد به 26 درصد، افزایش تسهیلات بانکی برای خرید کالا و تحریک تقاضای مردم، تزریق بودجه عمرانی و تسریع در پرداخت بدهی دولت به پیمانکاران برخی از سیاست‌های جدید دولت برای افزایش نقدینگی و تحریک تقاضا شد؛ اما در عمل بسیاری از این برنامه‌ها اجرا نشد، یا در مواردی در مسیر عکس آن قدم برداشته شد.

رکود مشهود در بازار بورس 
کارشناسان بازار بورس نیز معتقدند که وضعیت این بازار اکنون برای سرمایه‌گذاران قابل قبول نیست و حتی مطلوبیتی به لحاظ کسب سودآوری برای سهامداران خرد و سرمایه‌گذاری‌های با دید کوتاه‌‌مدت ندارد. بسیاری از سرمایه‌گذاران به آینده امیدوارند تا کاهش سرمایه‌گذاری‌های چند ماه گذشته جبران شود؛ اما آنچه که اکنون در این بازار مشاهده می‌شود این است که به علت کاهش نقدینگی، جابه‌جایی سهام یا نوسانات بازار پیش‌بینی نمی‌شود. گفتنی است، در چند هفته گذشته اوراق سلف، مشارکت و اسناد خزانه اسلامی منتشر شده میزان نقدینگی بازار سرمایه را کاهش داد و افراد ریسک‌گریز را از این بازار خارج کرد. به عبارتی، این افراد به سمت اوراقی با سود ثابت هدایت شدند که این امر خود عاملی برای کاهش شاخص بازار، عدم رونق و عدم گردش معاملات می‌شود. هرچند كه اين بازار باید از دخالت‌هاي دولتي مصون باشد و آزادانه در فضا و بستري مناسب به فعاليت خود ادامه دهد؛ اما اقدامات و تصميم‌گيري‌هاي دولت در برنامه‌هاي اقتصادي كلان مي‌تواند تأثير بسزايي در رشد يا افت آن داشته باشد.

فقر پروژه‌های عمرانی 
آمارهای رسمی نشان می‌دهد دولتمردان تدبیر و امید علاقه خاصی به کارهای عمرانی ندارند. تخصیص ندادن بودجه‌های عمرانی و در عوض افزایش چند برابری بودجه‌های جاری بحران رکود اقتصادی در کشور را بالاتر می‌برد. در واقع، کاهش بودجه عمرانی، اشتغال و سرمایه‌گذاری را تحت تأثیر قرار خواهد داد، رکود را عمیق‌تر کرده و آن را به بنگاه‌های اقتصادی تسری می‌دهد. 

مسکن همچنان در رکود 
بازار مسکن و ساخت‌وساز هنوز در دوران رکود به سر می‌برد. در صورتی که بخش مسکن از رکود خارج شود، به دلیل ارتباط با 40 صنعت دیگر، می‌تواند بر رشد اقتصادی کشور تأثیر مطلوبی بگذارد. باتوجه به وابستگی حدود ۲۰۰ صنعت بزرگ و کوچک نظیر سیمان، آجر، آهن‌آلات، فولاد و... با صنعت ساختمان، طبیعی است که اگر این صنعت رونق بگیرد، می‌تواند دیگر صنایع وابسته اقتصاد ملی را رونق دهد. در کشور ما نیز این بخش سهم عمده‌ای از تولید ناخالص داخلی، سرمایه‌گذاری و اشتغال را دارد و به مثابه محرک بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی عمل می‌کند. در واقع رونق مسکن می‌تواند تأثیر چشمگیری بر اقتصاد داشته باشد. بر اساس قانون، تأمین مسکن برای اقشار جامعه بر عهده دولت است؛ از این رو تمام دولت‌ها برنامه‌های ویژه‌ای برای این بخش دارند. دولت یازدهم در ابتدای کار تعهد کرد که کار مسکن مهر دولت قبلی را به اتمام برساند و خود نیز طرحی به عنوان «مسکن اجتماعی» را برای اجرا معرفی کرد، اما دولت تاکنون خواسته یا ناخواسته در اتمام پروژه‌های مسکن مهر بدعهدی کرده و حتی برای طرح «مسکن اجتماعی» خود نیز هیچ اقدام قابل ذکری انجام نداده است.

اوضاع ناخوش بازار لوازم خانگی
طی چند سال اخیر بازار لوازم خانگی نیز مانند دیگر بخش‌های اقتصادی کشور با معضل رکود دست و پنجه نرم می‌کند؛ واردات بی‌رویه محصولات مشابه خارجی از یک‌سو و مشکلات نقدینگی تولیدکنندگان داخلی از سوی دیگر بر کسادی این بازار دامن می‌زند، البته در این شرایط مصرف‌کنندگان نیز سودی نمی‌برند؛ چرا که با وجود رکود، هر سال قیمت‌ها افزایش یافته و از قدرت خرید مردم کاسته شده است.

توقع مردم و کارشناسان
دلایل زیادی برای فرو رفتن اقتصاد کشور در رکود وجود دارد که به برخی از آنها و همچنین به برخی از پیامدهای آن اشاره شد؛ لذا توقع مردم و کارشناسان از گروه اقتصادی دولت، نهادها و ادارات وابسته این است که با برنامه‌ریزی جامع اقتصاد کشور را براساس الگوی اقتصاد مقاومتی به دور از جدال‌های سیاسی و حزبی، از شرایط رکودی حادث شده بیرون بکشند؛ زیرا رکود اقتصادی بلندمدت برای هر کشور بزرگی مانند کشور جمهوری اسلامی ایران، بسیار خطرناک است و موجب از بین رفتن شرکت‌های بزرگ و متوسط خواهد شد و این‌گونه راه برای ورود شرکت‌های خارجی به بازار بزرگ مصرف کشور باز می‌شود.


 احمدرضا هدایتی/ گفته می‌شود، رونق بخش مسکن و به تبع آن گردش مالی این بخش، می‌تواند 300 صنعت مرتبط را فعال و 1300 نوع شغل و حرفه را تقویت و مجدداً احیا کند و به این‌ترتیب ضمن ایجاد شغل برای هزاران نفر، سهم چشمگیری در رشد صنعت، شکوفایی اقتصاد کشور و بهبود معیشت مردم داشته باشد؛ اما با این ویژگی‌ها، چرا بخش مسکن همچنان در رکود به سر می‌برد و امکان فعالیت گسترده از این بخش سلب شده است؟
به نظر می‌رسد، چرایی این سؤال، با درآمد خانواده‌ها و هزینه مسکن ارتباط مستقیم دارد، بررسی‌های آماری نشان می‌دهد که اگرچه درآمد سالیانه خانوار شهری از حدود 2 میلیون تومان در سال 75 به حدود 20 میلیون تومان در سال 92 رسیده است و رشد حدود 10 برابری را نشان می‌دهد؛ اما طی این مدت رشد قیمت آپارتمان حدود 13 برابر و قیمت زمین حدود 17 برابر بوده است. 
آمارهای موجود نشان می‌دهد، از سال 80 تا سال 92 قیمت مسکن در شهری مانند تهران بیش از 26 برابر رشد داشته و حتی برخی از دست‌اندرکاران بخش مسکن می‌گویند در جایی مانند منطقه یک تهران، قیمت آپارتمان با رشد بیش از 129 برابری و قیمت زمین با رشد بیش از 194 برابری مواجه بوده است. البته در حال حاضر بین 70 تا ۹۰ درصد از قیمت مسکن به خرید زمین و 20 تا 30 درصد به هزینه ساخت مربوط می‌شود.
کارشناسان اقتصادی و متولیان بخش مسکن، معمولاً در بیان علل رشد جهشی قیمت مسکن به مؤلفه‌هایی چون؛ تأثیر غیرمستقیم توزیع یارانه نقدی، افزایش تقاضای ناشی از افزایش جمعیت، افزایش شهرنشینی، افزایش خانواده‌های کم‌جمعیت و به عبارت دیگر نبودن تعادل بین عرضه و تقاضا و نیز انگیزه سفته‌بازی و فرهنگ سرمایه‌گذاری در بخش املاک اشاره می‌کنند. 
این در حالی است که با توجه به اقدامات گسترده‌ای که در طول انقلاب اسلامی در این بخش صورت گرفت، هم‌اکنون تعداد مسکن در ایران فقط چهار درصد کمتر از تعداد خانوار است. منابع ذی‌ربط اعلام کرده‌اند تنها در استان تهران بین 200 تا 250 هزار واحد مسکونی خالی وجود دارد. 
به عبارت دیگر، به ازای هر ۱۰۴ خانوار، ۱۰۰ مسکن در ایران وجود دارد. این رقم در اوایل انقلاب اسلامی با جمعیت حدود 30 میلیون نفری، حدود 100 مسکن به ازای ۱۲۷ خانوار بوده است. با این حال، مسکن هنوز به نقطه عبور از حالت کالایی و سرمایه‌ای به حالت مصرفی نرسیده است. 
بی‌شک، علت اصلی این آشفتگی را باید در مؤلفه آخر، یعنی انگیزه‌های سفته‌بازی و واسطه‌گری و به تعبیر بهتر، انجام معاملات اقتصادی کاذب، به‌منظور کسب سودهای نامتعارف و غیرقانونی از نوسانات کوتاه‌مدت و میان‌مدت قیمت‌ها در بازارِ کسب‌وکار جست‌وجو کرد؛ موضوعی که نه‌تنها بخش مسکن، بلکه خرید و اجاره مغازه و کارگاه و در نتیجه کسب و کارِ اصناف و سایر بخش‌های تولیدی را نیز متأثر از پیامدهای منفی خود کرده است؛ چرا که در این روش، برخی از افراد به‌جای همکاری برای کنترل بحران و حل مشکل و تلاش برای کسب سود مشروع و قانونی از راه‌های اصولی و منطقی، سعی می‌کنند با متوسل شدن به حیله و طراحی سناریوهای مختلف و استفاده از شگردهای متفاوت برای ملتهب کردن اوضاع بازار، به اهداف پلید خود، یعنی حصول منفعت بیشتر و پر کردن شکم سیری‌ناپذیرشان، اقدام کنند.
در این روش ناجوانمردانه که به طور معمول با بهانه‌های بعضاً مرتبط و عمدتاً واهی و نامرتبط مانند نوسانات ارزش جهانی سکه و طلا، نوسانات قیمت ارز، نوسانات قیمت نفت، تحریم و حتی در پی تهدیدهای دشمنان صورت می‌گیرد، افراد مذکور بدون در نظر گرفتن عواقب و پیامدهای درازمدتِ کارشان، بر اقتصاد کشور و معیشت مردم، کسب هرچه بیشتر سود با استفاده از شرایطی که ایجاد کرده‌اند را هدف قرار داده و با همراه ساختن افراد عادی که فریب شرایط را خورده‌اند، به بحران به‌وجود آمده دامن می‌زنند.
همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که در ایران به علت بالا بودن نرخ اجاره مسکن، تنها حدود ۱۵ سال طول می‌کشد تا از محل دریافت اجاره، قیمت ملک مستهلک شود، در حالی که این رقم در کشورهای با نرخ تورم نزدیک به صفر، ۲۰ تا ۲۵ سال است. 
حساب سرانگشتی هزینه‌ها در این بخش حکایت از آن دارد که میانگین قیمت مسکن در کلان‌شهرهایی مانند تهران به حدود متری چهار میلیون و دویست هزار تومان رسیده است؛ یعنی چنانچه یک خانواده قصد خرید یک واحد آپارتمانی متوسط در تهران را داشته باشد و در یک وضعیت فرضی و ناممکن، تمام حقوق خود را برای خرید یک مسکن 100 متری پس‌انداز کند، حدود 30 سال طول می‌کشد تا مبلغ لازم را (به شرط روبه‌رو نشدن با تورم و افزایش قیمت) فراهم کند.
بنابراین به نظر می‌رسد، چون درآمد خانوارهای شهری به اندازه قیمت مسکن رشد نداشته است، تا هنگامی که قیمت خرید و فروش و اجاره ابنیه اعم از (مسکن، مغازه، کارگاه و دیگر موارد مشابه) کاهش پیدا نکند، یا درآمدها متناسب با تورم واقعی افزایش نیابد، امکان برگشت به وضعیت قبل و رشد فعالیت در بخش مسکن ناممکن خواهد بود.

نگاهی به سی‌و‌پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر
 مهدی امیدی/ سی‌و‌پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر درحالی به پایان رسید که امسال، حواشی این جشنواره نسبت به دوره‌های گذشته بیشتر بود، به طوری که می‌توان این جشنواره را، نمایش حاشیه‌های بزرگ به جای فیلم‌های بزرگ دانست. متن نحیف و ضعیف، در کنار جنجال‌ها و حاشیه‌هایی که ناشی از ضعف مدیریت و اقدامات غیر کارشناسانه بودند، ماهیت این دوره از جشنواره فیلم فجر را تشکیل داد.
نکته قابل تأمل این است که این جشنواره، آخرین جشنواره فیلم فجر بر پا شده در دولت اعتدال بود؛ یعنی می‌شد تجمیع سیاست‌ها و برنامه‌های دولت یازدهم در حوزه سینما را در این رویداد به تماشا نشست. اینکه شاهد جشنواره‌ای پر از اما و اگر و مملو از مسائل دور از یک جشنواره حرفه‌ای و با قدمت سی‌وپنج دوره برگزاری بودیم، یعنی این دولت نمره قبولی در زمینه هنر هفتم نمی‌گیرد. 
بزرگ‌ترین ضعف سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، راه نیافتن بسیاری از فیلم‌های انقلابی و دفاع مقدسی و در مقابل ورود فیلم‌های شبه‌روشنفکری و با محوریت خیانت بود. چه می‌شود در جشنواره‌ای که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، فیلم‌هایی با مضمون مقاومت با تابلوی ورود ممنوع روبه‌رو می‌شوند و از آن سو، فیلم‌هایی با کیفیت نازل و با مضامین نامطلوب اجازه عرض اندام پیدا می‌کنند؟ برای نمونه، فیلمی به نام «سرگشته» که درباره مسائل منطقه و داعش است، با اینکه ساختار و تکنیک به نسبت مطلوبی دارد، امکان حضور در جشنواره فیلم فجر را نمی‌یابد؛ اما از آن سو، فیلمی چون «یادم تو را فراموش» که درباره عشق نامشروع یک زن به مردی متأهل است، در جشنواره به نمایش درمی‌آید؟ 
این هم از شگفتی‌های جشنواره فیلم فجر در دولت تدبیر و امید است که در اوج جنایت‌های داعش و گروه‌های تکفیری در منطقه و در شرایطی که حتی هالیوود هم درحال تولید فیلم‌هایی با موضوع داعش است، اما تنها فیلم ارائه شده به جشنواره با این موضوع، آن هم با ساختار و کیفیتی بالاتر از اغلب فیلم‌ها، پذیرفته نمی‌شود!
چرا فیلم «بیست‌ویک روز بعد» یا انیمیشن «رهایی از بهشت» که هم از نظر تکنیکی و هنری در سطح بالایی هستند و هم مضامینی ارزشی دارند، در آخرین سانس‌های نمایش فیلم در برج میلاد اجازه اکران می‌یابند؛ اما فیلم‌هایی با موضوع طلاق و ازدواج سفید و کمدی‌های مبتذل، بهترین نوبت‌های اکران را در اختیار داشتند؟
درباره داوری سؤال‌برانگیز این دوره از جشنواره هم باید گفت، از کوزه همان برون تراود که دراوست. جشنواره‌ای که این چنین دست به انتخاب آثار می‌زند و هیچ اصل و قانونی بر فرآیند دریافت آثار ندارد، در زمینه ارزیابی فیلم‌ها و دادن جایزه نیز چنین وضعیت نامتوازنی پیدا می‌کند.
در اجرا نیز جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر کم‌نظیر بود، تا آنجا که حتی یکی از برگزیده‌های این جشنواره از موفقیت خود و کسب سیمرغ، بی‌خبر بود یا در مراسم اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره فجر وقتی نام ثریا قاسمی به عنوان برگزیده سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن برده شد، این بازیگر در مراسم حضور نداشت.
قاسمی که برای بازی در فیلم دفاع مقدسی «ویلایی‌ها» برگزیده شده، گفت که اصلاً به مراسم اختتامیه جشنواره دعوت نشده بود!
وی در بخشی از گفت‌وگو با خبرآنلاین به این موضوع پرداخت که به عنوان حسن ختام این گزارش، از نظر می‌گذرد: «من از جشنواره و نتایجش خبر چندانی ندارم و دوستان اطرافم به من گفتند چه اتفاق‌هایی افتاده و حتی آنها به من گفتند که جایزه گرفتم. من اصلاً اطلاع نداشتم که بخواهم به این مراسم بیایم، قاعدتاً باید این طور می‌بود که زنگ می‌زدند و اطلاع می‌دادند، اما این اتفاق نیفتاد. فکر می‌کنم چنین رفتاری جزو آداب دعوت‌های رسمی است که باید به آنها اهمیت داد. وقتی چنین رفتاری صورت نمی‌گیرد طبیعی است که من هم پیگیر نمی‌شوم و حالا هم از هیچ چیز اطلاع ندارم. البته ممکن است یک دعوتنامه‌ای به دفتر تهیه‌‌کننده فرستاده باشند، ولی این مسئله به شخص من ربطی ندارد. وقتی ما می‌خواهیم یک فرد به خصوص را به جایی یا حتی منزل‌مان دعوت کنیم از خود شخص رسماً دعوت به عمل می‌آوریم. این کار را حتی با یک تلفن هم می‌توان انجام داد و به نظرم پیش‌پا افتاده‌ترین حالت ممکن است. حالا ممکن بود من باز هم نروم و نتوانم در مراسم شرکت داشته باشم، اما فکر می‌کنم اصول و قاعده چیزی غیر از این رفتار را می‌طلبید.»