جنبش اسلامی نیجریه با صدور بیانیه‌ای درباره آخرین وضعیت سلامتی شیخ زکزاکی، اعلام کرد: دولت نیجریه در صدد است تا چشم دیگر شیخ زکزاکی را که در آستانه نابینایی است، عمداً نابینا کند.در این بیانیه آمده است: پزشکی که سید زکزاکی را معالجه می‌کند، اعلام کرده بود که در صورت عدم صدور مجوز انتقال شیخ به مراکز درمانی پیشرفته از سوی دولت نیجریه، چشم دیگر وی نیز نابینا خواهد شد.


 قاسم غفوری/ غرب آسیا در جایگاه اصلی‌ترین کانون تحولات جهانی همچنان در رأس سپهر سیاسی ـ امنیتی جهان قرار دارد. در این میان برخی اقدامات سیاسی و نظامی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مشهود است.
رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در سفری دوره‌ای از بحرین، عربستان و قطر دیدار می‌کند، در حالی که چند روز پیش نیز وزیر خارجه ترکیه و عربستان ضمن دیدار بر تعاملات گسترده در معادلات منطقه تأکید کرده‌اند. چندی پیش وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه نیز برای نخستین بار طی سال‌های اخیر به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده و با مقامات رژیم صهیونیستی دیدار داشته است. 
همچنین سران کشورهای عربی و ترکیه تماس‌های تلفنی متعددی با ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و مقامات امنیتی و نظامی این کشور داشته‌ و واشنگتن وعده حمایت از این کشورها را سر داده است. رئیس جدید سازمان سیا نیز ضمن سفری به منطقه، از ترکیه و عربستان دیدار کرد و حتی مدال افتخار آمریکا را به بن‌نایف ولی‌عهد سعودی اهدا کرد. ترامپ نیز با وجود آنکه تمام فرامین اوباما را لغو کرد؛ اما قراردادهای فروش تسلیحات به کشورهای عربی را امضا کرد که محور آن را نیز کویت، بحرین، عربستان و امارات تشکیل می‌داد. در همین حال واشنگتن از اجرای عملیات نظامی در یمن با ادعای مقابله با القاعده خبر داد و ترامپ وعده طرح سپر موشکی را به کشورهای عربی داده است.
ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس در جایگاه اولین مقام خارجی به آمریکا سفر کرده و در دیدار با ترامپ بر لزوم تحرکات نظامی بیشتر در غرب آسیا تأکید کرد. جانسون، وزیر خارجه انگلیس نیز با وجود مخالفت‌های گسترده نهادهای مدنی و پارلمان، بر فروش تسلیحات به کشورهای عربی، به ویژه عربستان تأکید کرد.  
افزون بر این مسائل نوع اقدامات رژیم صهیونیستی قابل توجه است. این رژیم در حالی از وضعیت بحرانی منطقه برای اشغال کرانه باختری و نیز اجرای طرح‌های نژادپرستانه همچون ممنوعیت پخش اذان و حمله نظامی به غزه سود می‌برد که همزمان در فضایی رسانه‌ای ادعای توسعه روابط با کشورهای عربی را مطرح می‌سازد. نتانیاهو بارها ادعا کرده که همگرایی سعودی و تل‌آویو برای آنچه مقابله با ایران نامیده از مدت‌ها پیش ایجاد شده است. رسانه‌های رژیم صهیونیستی نیز ادعا کرده‌اند، نتانیاهو در سفر به آمریکا از ترامپ، تلاش برای همگرایی عربی ـ عبری علیه ایران را خواستار خواهد شد. 
مجموع این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که شرایط منطقه نیز وضعیت قابل تأملی را نشان می‌دهد. اولاً گروه‌های تروریستی به مثابه پیاده‌نظام بحران‌سازان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شکست‌های سنگینی در سوریه و عراق متحمل شده‌اند و به گفته بسیاری از ناظران نظامی در مرحله فروپاشی نهایی قرار دارند. دوم آنکه جبهه مقاومت و متحدانش محور تحولات منطقه شده‌اند. هر چند که محافل رسانه‌ای با برجسته‌سازی نام روسیه برآنند جایگاه مقاومت را حاشیه ساخته تا مانع از آگاهی جهانی از ظرفیت‌های جهانی مقاومت، به ویژه در حوزه امنیتی شوند؛ اما واقعیت آن است که سکاندار تحولات منطقه مقاومت است که سرنوشت معادلات را تعیین می‌کند. سوم آنکه منطقه با تغییرات مهمی مواجه است که اذعان جهانی به لزوم همگرایی به سوریه به مثابه محور مبارزه با تروریسم و نیز چرخش برخی از کشورهای منطقه به سوریه از نمادهای آن است. منابع خبری از هماهنگی اردن و مصر برای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب خبر داده‌اند، در حالی که هر یک از این کشورها حمایت خود را از مبارزه سوریه با تروریسم اعلام کرده‌اند. 
با توجه به آنچه از معادلات منطقه ذکر شد، می‌توان گفت که تحرکات سیاسی صورت گرفته در منطقه با محوریت ترکیه، کشورهای عربی، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی می‌تواند برگرفته از چند هدف باشد. اولاً، مجموع این تحرکات برای ایجاد فضای روانی و رسانه‌ای در صحنه افکار عمومی منطقه و جهان است که محور آن را پنهان‌سازی شکست آنان در معادلات منطقه و کم‌رنگ‌سازی نقش مقاومت در امنیت و ثبات منطقه تشکیل می‌دهد. آنها برآنند تا فضایی نابسامان و ملتهب را در حوزه سیاسی و امنیتی منطقه به نمایش بگذارند تا افکار عمومی از حقایق منطقه منحرف و گرفتار حاشیه‌های ظاهری شوند. 
ثانیاً، این اقدامات هر چند در ظاهر نمایش وحدت و یکپارچگی این بازیگران است، اما بررسی ریشه‌ای تحولات اختلافات گسترده میان آنان را نشان می‌دهد. اهداف آنها در حمایت از تروریست‌ها و تحولات منطقه متفاوت است و تحرکات سیاسی آنها نیز نه برگرفته از وحدت، بلکه تحرکاتی برای امتیازگیری از یکدیگر است. آنها با آگاهی از وضعیت بحرانی هر یک از بازیگران مذکور برآنند تا حضور خود در این جمع را مشروط به کسب امتیازات بیشتر کنند و دیدارها و رایزنی‌های اخیر آنان نیز بر همین اساس است.
ثالثاً، در باب تحرکات بازیگران منطقه‌ای شامل ترکیه و کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج‌فارس یک نکته مهم نیز مشاهده می‌شود و آن نیز گرفتار آمدن در اشتباه محاسباتی مبنی بر کسب منافع در صورت اجرای سناریوی ایران‌هراسی است. مواضع غیرسازنده این کشورها در قبال جمهوری اسلامی ایران نه برگرفته از حقایق منطقه، بلکه برآمده از وعده‌های آمریکا به آنان است که نتیجه آن تشدید بحران‌های منطقه‌ای است. آمریکا با بازی دادن آنان با محوریت القای قرار داشتن منطقه در وضعیت تقابلی، به دنبال باج‌گیری از جامعه جهانی به بهانه جلوگیری از تنش‌های جدید در منطقه است؛ رویکردی غیرسازنده که صرفاً تأمین‌کننده اهداف بحران‌ساز آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است و برای کشورهای منطقه هیچ دستاوردی نخواهد داشت. به هر تقدیر آنچه در معادلات سیاسی و نظامی اخیر ذکر شده در سطور بالا (آمریکا، کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس، ترکیه و رژیم صهیونیستی) مشاهده می‌شود نه برگرفته از قدرت و توان آنان، بلکه نشئت گرفته از ناتوانی‌ها و ناکامی‌های منطقه‌ای آنان است که برای پنهان‌سازی شکست‌ها و نیز خرید زمان برای فرصت‌سازی برای آینده به فضاسازی رسانه‌ای روی آورده‌اند.

  علی تتماج / سال 2011 را می‌توان سرآغازی جدید برای برخی از کشورهای عربی شمال آفریقا و غرب آسیا دانست؛ دورانی که در آن کشورهای تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن و عربستان شاهد اعتراضات مردمی بودند. حرکت‌هایی که محور اولیه آن را مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و تحقق شعائر اسلامی تشکیل می‌دهد. اکنون شش سال از آن دوران می‌گذرد و کارنامه هر یک از این کشورها نکاتی انحصاری و مهم را نشان می‌دهد. در کشورهایی چون تونس، لیبی و مصر روندی که می‌توانست تحقق‌بخش بیداری اسلامی باشد به دلایل مختلف به ویژه نداشتن رهبری بصیر و آگاه و نیز غفلت از استعمار خارجی در مسیری مغایر با اصل مطالبات مردم قرار گرفت و دچار انحراف شد. نکته مهم آنکه در کشوری مانند بحرین به دلیل وحدت مردم و مرجعیت چنین آفتی بر انقلاب مردم وارد نشد و با وجود سرکوب‌گری‌های گسترده آل‌خلیفه و شرکای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن همچنان ادامه دارد. در این میان وضعیت یمن از ویژگی‌های خاصی برخوردار است که آن را از دیگر قیام‌ها متمایز می‌سازد. مردم یمن در 16 فوریه سال 2011 قیامی سراسری را برای مقابله با سه دهه حاکمیت علی‌عبدالله‌صالح و البته مداخلات سعودی و آمریکا در کشورشان آغاز کردند که در نهایت به سرنگونی عبدالله صالح منجر شد. نکته مهم و اساسی در قیام مردم یمن آن بود که آنها به همین تغییرات بسنده نکرده و در سپتامبر سال 2014 برای مقابله با یک‌جانبه‌گرایی منصور هادی و وابستگی وی به آمریکا و سعودی مرحله جدید قیام را با درس گرفتن از اشتباهات و تجربه قیام سال 2011، با محوریت رهبری انصارالله آغاز کردند؛ حرکتی که زمینه‌ساز امضای توافق ملی میان تمام گروه‌های سیاسی با عنوان صلح و مشارکت شد. از سال 2015 و فرار منصور هادی به عربستان، تحولات یمن ابعاد تازه‌تری گرفت. از یک سو گروه‌های سیاسی باید بستر را برای تحقق روند سیاسی دموکراتیک و مردمی فراهم ساخته و از سوی دیگر باید به مقابله با تجاوز ائتلاف آمریکایی- سعودی بپردازند. به عبارتی، دو تحرک نظامی و سیاسی به صورت موازی باید انجام می‌شد. وحدت ملی میان ارتش و نیروهای مردمی با هدایت انصارالله موجب شد تا در حوزه سیاسی دستاوردهای مهمی رقم زده شود که آغاز به کار پارلمان و نیز تشکیل دولت ملی از آن جمله است. در حوزه نظامی نیز ارتش و نیروهای مردمی به تجاوزات ائتلاف سعودی ـ آمریکایی که چندین کشور عربی نیز با آنها همراهی می‌کردند، پاسخی قاطع دادند، چنانکه جهانیان اذعان دارند دستاورد سعودی در این کشور کشتار زنان و کودکان، نابودسازی زیرساخت‌های یمن و قرار دادن میلیون‌ها نفر در معرض گرسنگی بوده است. سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل (فائو) در گزارشی اعلام کرد، ارزیابی‌های ویژه در زمینه ارسال گندم به یمن حاکی از این است که ذخیره گندم تا مارس(اسفند) کفایت می‌کند و نگرانی‌ها درباره توقف واردات این محصول نیز وجود دارد. سازمان ملل به تازگی بودجه‌ای به مبلغ دو میلیارد و 100 میلیون دلار برای کمک به 12 میلیون یمنی نیازمند به کمک‌های فوری درخواست کرد. با تمام این تفاسیر یمنی‌ها نه تنها تسلیم دشمن نشده، بلکه بر وحدت و یکپارچگی برای ادامه مبارزه پای فشرده‌اند.
آنچه در برآیند شش سال انقلاب مردم یمن مشاهده می‌شود این است که آنها در حالی در میانه راه، با درس گرفتن از اشتباهات گذشته ابعاد جدیدی از قیام را رقم زدند که در ادامه راه، با تکیه بر وحدت و یکپارچگی ملی تحت رهبری انصارالله تحقق استقلال داخلی و مقابله با مداخلات خارجی را رقم زدند، چنانکه امروز سعودی و شرکای سراسر مسلح آن با وجود برخورداری از طیف گسترده‌ای از امکانات در برابر ایستادگی مردم و ارتش ناتوان شده‌اند. گزارش‌ها نشان می‌دهد سعودی برای حفظ آمریکا در این جنگ به دادن رشوه‌های کلان روی آورده است که خود سندی بر تزلزل شدید و اذعان آنان به شکست در برابر مقاومت یمن است.  


باید کانال ارتباطی با ایران را حفظ کرد
خبرگزاری فارس: «ایلان گلدبرگ» مشاور دولت سابق آمریکا به دولت جدید این کشور توصیه کرده است کانال ارتباطی با ایران را حفظ کند. وی هرچند از مواضع ضد ایرانی دولت «دونالد ترامپ» حمایت کرده، اما نوشته است، واشنگتن باید ارتباط ایجاد ‌شده با تهران را حفظ کند؛ چرا که به اعتقاد وی در جهان دیپلماسی، همواره ارتباط مستقیم بهتر از ارتباط نداشتن است، حتی اگر با هم مخالف باشند. وی در توجیه اهمیت ادامه ارتباط مستقیم آمریکا با ایران، نوشته است: این کانال اجازه می‌دهد واشنگتن به جای استفاده از رابطه‌هایی، چون عمان یا صدور بیانیه‌ای علنی که می‌تواند به بروز تنش بین دو طرف منجر شود، به طور مستقیم مواضع یا نارضایتی‌های خود را به تهران ابلاغ کند. وی از تیلرسون خواسته است به صراحت به ایران اعلام کند که موافق توافق هسته‌ای نیست؛ اما به آن پایبند می‌ماند و در عین حال بیش از پیش به امنیت متحدانش و مقابله با فعالیت‌های منطقه‌ای ایران متعهد است.
ابعاد جدید لفاظی ترامپ 
خبرگزاری تسنیم: در ادامه سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا در امور داخلی ایران، وزارت خارجه این کشور با صدور بیانیه‌ای بار دیگر آزادی سران فتنه را خواستار شد. در این بیانیه آمده است: «ما خواستار آزادی فوری این افراد و تمام زندانیان عقیدتی‌‌ هستیم که ناعادلانه در ایران بازداشت شده‌اند.» واشنگتن ضمن متهم کردن ایران به «بازداشت خودسرانه» افراد، این مسئله را محکوم کرده است.
 آمریکا نمی‌تواند یکجانبه برجام را باطل کند
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان: گری سیمور، مشاور ارشد هسته‌ای «باراک اوباما» رئیس‌جمهور سابق آمریکا، که در حال حاضر استاد دانشگاه هاروارد است، در گفت‌وگو با این شبکه از دانشگاه کمبریج در ماساچوست آمریکا گفت: «دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، باید توافق هسته‌ای ایران را حفظ کند؛ زیرا گزینه بهتری وجود ندارد. آمریکا نمی‌تواند به صورت یک‌جانبه این توافق را باطل کند؛ زیرا سبب خواهد شد گروه ۱+۵، یعنی کشورهای دیگری که به مذاکرات برای رسیدن به این توافق کمک کردند، ناراحت شوند.» این مقام آمریکایی در ادامه گفت: «با وجود این، باید بگویم توافق هسته‌ای بسیار شکننده است. تشدید تنش بین ایران و آمریکا سبب تحلیل رفتن حمایت‌ها از توافق هسته‌ای در دو کشور می‌شود. با این اوصاف، معلوم نیست در چند ماه یا چند سال آینده این توافق بتواند دوام بیاورد.»
هراس از موفقیت ایران در توسعه جایروکوپترها 
خبرگزاری فارس: اندیشکده «امریکن اینترپرایز» نوشت: «موفقیت سپاه ایران در ساخت و توسعه جایروکوپترها با قابلیت پرواز در ارتفاع پایین و گریختن از چنگال رادارها چالشی برای کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس است.»
این اندیشکده در تازه‌ترین گزارش خود درباره استفاده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جایروکوپترها نوشت: «شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اکنون از جایروکوپترهای سبک برای عملیات تجسسی بهره می‌برد.» این اندیشکده آمریکایی در پایان نوشت: «اگر سپاه پاسداران در توسعه جایروکوپترها برای استفاده از مأموریت نیروهای ویژه موفق شود، این امر می‌تواند چالش‌هایی را برای کشورهای همسایه و عرب خلیج‌فارس در بر داشته باشد. مهم‌تر از همه اینکه این پرنده‌های کم صدا و با قابلیت پرواز در ارتفاع پایین قادر به گریختن از چنگال رادارها هستند.»
آمریکا خاورمیانه را بی‌ثبات کرده است نه ایران
خبرگزاری نسیم: در ادامه واکنش‌ها به اظهارات ضد ایرانی و تند دولت دونالد ترامپ، یک تحلیلگر آمریکایی یادداشتی در این‌باره منتشر کرده است. بنا بر گفته «مایکل فلین» مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید، «جمهوری اسلامی ایران اصلی‌ترین دولت حامی تروریسم به شمار می‌آید که درگیر فعالیت‌های خشونت‌آمیز است و از چنین اقداماتی حمایت می‌کند؛ فعالیت‌هایی که خاورمیانه را بی‌ثبات کرده است.» اما تاریخ نشان می‌دهد این آمریکا بوده که برای دهه‌ها مشغول بی‌ثبات کردن خاورمیانه بوده است و نه ایران. ایران یکی از معدود کشورهای با اکثریت مسلمان بود که با آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر همدردی کرد. ایران همچنین در شکست طالبان در افغانستان به آمریکا کمک کرد؛ اما با وجود این، جرج دبلیو بوش ایران را «محور شرارت» نامید.

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ ۷
  عبدالله عبادی/ اریتره پس از استقلال از اتیوپی درصدد بود تا حداکثر مشروعیت جهانی و بین‌المللی را کسب کرده و به سرعت روابط خارجی خود را گسترش دهد، به همین دلیل ارتباطات گسترده‌ای را با آمریکا آغاز کرد. آمریکا نیز از پیروزی جبهه آزادیبخش مردم اریتره که اکثر اعضای آن را مسیحیان تشکیل می‌دهند و رهبری آن «ایسیاس افورکی» که میانه خوبی با اسلام ندارد، خرسند بود؛ چراکه روی کار آمدن یک حکومت مسیحی بسیار خوشایندتر از یک حکومت اسلامی با دردسر برای آمریکایی‌ها بود. بنابراین دولت آمریکا، رابرت هوک معاون وزیر خارجه در امور آفریقا را به عنوان نخستین سفیر خود در اریتره معرفی کرد و کمک‌های خود را به همراه دیگر کشورهای غربی به این کشور فقیر که در منطقه‌ای راهبردی قرار گرفته بود، سرازیر کرد.
پس از این تحولات، آمریکا تمایل وافری برای برقراری صلح و امنیت در منطقه نشان داد، آمریکا که پس از اتیوپی، مصر، ایتالیا و سودان پنجمین کشوری بود که استقلال اریتره را به رسمیت شناخته بود، سعی کرد ضمن برقراری صلح میان اتیوپی و اریتره، منافع خود را در بین دو کشور (که تعارضات جدی با هم دارند)، حفظ کند.
آمریکا تلاش‌های کم‌دامنه‌ای را برای تشکیل دموکراسی‌سازی در اریتره از سال ۲۰۰۱ تا به امروز آغاز کرده است؛ اما در این سال‌ها هنگامی که هواداران دموکراسی در اریتره خواستار برپایی دموکراسی و رعایت قانون شدند، ایالات متحده برای حفظ وضع موجود و نیز مخالفت نکردن صریح با دموکراسی پیامی ارسال کرد که تأکید بر عدم خشونت داشت و نه اصلاح و دموکراسی. سیاست دولت آمریکا پس از یازدهم سپتامبر درباره اریتره بین دو قطب در نوسان بوده است. از یک سو قطب حمایت از رژیمی قرار دارد که به جنگ علیه تروریسم پیوسته و به این بهانه، مخالفان خود را که عمدتاً نیز مسلمانان هستند، سرکوب می‌کند، و از سوی دیگر دولت آمریکا درباره روند دموکراسی‌سازی در اریتره و فشار بیشتر به دولت این کشور از آن بیم دارد که حرکت جهاد اسلامی اریتره که متهم به ارتباط با القاعده است از خلأ قدرت ناشی از ضعف دولت مرکزی استفاده کرده و فعالیت خود را در این کشور علیه منافع آمریکا شدت بخشد.
در بعد نظامی نیز گزارش‌های بسیاری از فعالیت‌های نظامی و جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی در سواحل و جزایر اریتره در دریای سرخ منتشر شده است؛ اما اریتره هیچ‌گاه به صورت رسمی حاضر به تأیید این فعالیت‌ها نبوده است، با این وجود پس از چندی با توجه به سیاست‌های برخی از کشورهای عربی، مقامات اریتره نیز از تأسیس پایگاه نظامی آمریکا در کشور خود استقبال کردند. پس از نبردهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ میلادی با اتیوپی ساختار نظامی و اقتصادی اریتره آسیب جدی دید و دولت این کشور به شدت تحت فشار قرار گرفت. در آن شرایط این انتظار وجود داشت که دولت در ازای دریافت کمک‌های مالی و تسلیحاتی اجازه تأسیس پایگاه نظامی را در خاک خود به آمریکایی‌ها بدهد. طی همین روند مذاکراتی نیز میان مقامات دو کشور در زمینه تأسیس پایگاه نظامی آمریکا در سواحل غربی دریای سرخ صورت گرفت. در آن زمان ژنرال «تامی فرانکس» به دنبال مکانی برای استقرار نیروهای نظامی ارتش آمریکا بود و این پیشنهاد نیز مورد توجه مقامات اریتره واقع شد، اما در نهایت این جیبوتی بود که میزبانی نیروهای واکنش سریع آمریکا را پذیرا شد.
بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ تنش‌های مرزی میان دو کشور اتیوپی و اریتره که پس از پایان نبرد در سال ۲۰۰۰ حل نشده باقی مانده بود، دولت‌ها را تا مرز جنگ پیش برد؛ اما ملاحظاتی، این امر را به یک جنگ نیابتی میان دو کشور در سومالی بدل کرد.
اریتره که به شدت از آمریکا دلسرد شده بود، در سال ۲۰۰۵ از فعالیت دفتر آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا جلوگیری کرد. آمریکا معتقد بود رژیم اقتدارگرای اریتره به شدت شکننده و ضعیف است و تنها می‌تواند با هزینه‌های عظیم مالی حفظ شود و همین شکنندگی رژیم آمریکا را نگران تفوق احتمالی رژیم اسلامی بر رژیم حاکم کرده بود. در راستای نگرانی‌های موجود درباره انتقال درگیری‌های اتیوپی و اریتره به سومالی، وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۰۸ به این دو کشور هشدار داد که از سومالی برای صحنه نبرد علیه یکدیگر استفاده نکنند؛ اما به این هشدارها و تذکرات توجهی نشد و همچنان کشمکش‌های منطقه‌ای در سومالی گسترش یافت.
اریتره اگرچه همدلی چندانی با محاکم اسلامی نداشت؛ اما به دلیل رقابت با اتیوپی از این تشکیلات حمایت کرده است. گزارش سازمان ملل در نوامبر ۲۰۱۰ با توصیف سیل پایان‌ناپذیر اسلحه به سوی هر دو اردوگاه، از وقوع جنگی همه‌گیر خبر داد و به طور مستقیم اریتره را متهم کرد که به تحویل دست‌کم ۲۸ محموله اسلحه و مهمات و تجهیزات نظامی به اردوگاه محاکم اسلامی مبادرت ورزیده است، از آن سو اتیوپی نیز با حمایت آمریکا از دولت انتقالی ضعیف سومالی حمایت می‌کرد که همین امر موجب تیرگی هرچه بیشتر روابط اریتره با آمریکا شد. اریتره، آمریکا را متهم به دخالت در جنگ سومالی کرده و در این رابطه علی عبدو وزیر اطلاعات اریتره در مصاحبه با رویترز گفت: «این جنگ میان آمریکایی‌ها و مردم سومالی است.» در مقابل آمریکا نیز اریتره را به مداخله در امور سومالی و مسلح کردن محاکم اسلامی متهم کرد. پس از آن نیز آمریکا فروش سلاح و مهمات را به اریتره ممنوع کرده است.
شورای روابط خارجی آمریکا توصیه کرده است که دولت آمریکا به رغم روابط سردش با اریتره این کشور را در مورد نقض حقوق بشر و فقدان دموکراسی تحت فشار قرار دهد و مسیری غیر رسمی و غیر دولتی برای آغاز گفت‌وگوهای بین‌المللی در این زمینه فراهم آورد.
 در مجموع، به نظر می‌رسد آمریکا برای براندازی نرم و طولانی مدت برای تغییر رفتار دولت اقتدارگرا ولی ناتوان اریتره امیدوار است.

میانمار: قتل ۱۰۰۰ مسلمان 
به گفته دو نفر از مقامات سازمان ملل، دولت میانمار در جریان عملیات اخیر خود علیه مسلمانان روهینگیا در استان راخین بیش از ۱۰۰۰ نفر را قتل‌عام کرده است. مقامات میانمار پس از آنکه گروهی از شبه‌نظامیان به حمله به پلیس مرزی در ماه اکتبر متهم شدند، کمپینی نظامی را علیه ساکنان روهینگیا آغاز کردند.
به گفته یکی از این مقامات ارشد سازمان ملل تاکنون صحبت‌ها درباره قربانیان این عملیات به صدها نفر خلاصه می‌شد، اما این رقم تنها دست‌کم گرفتن شرایط است؛ چرا که ما شاهد قربانی شدن هزاران نفر در این منطقه هستیم. اسناد و گزارش‌ها نشان می‌دهد که در میانمار نسل‌کشی مسلمانان در ابعاد گسترده صورت می‌گیرد، این در حالی است که کشورهای غربی مدعی حقوق بشر در چارچوب اهداف سیاسی در برابر این ستم سکوت کرده و حتی مانع از اقدام عملی سازمان ملل برای مقابله با این وضعیت می‌شوند. 
انگلیس: پلیس شریک مجرمان 
یک گروه دیده‌بان در انگلیس گزارش داد، نیروهای پلیس ده‌ها هزار جرم شامل تجاوز جنسی و آزار و اذیت و خشونت را ثبت نمی‌کنند. یک دیده‌بان انگلیسی هشدار داد، پلیس این کشور تنها حدود 84 درصد از جرایم را ثبت می‌کند. این بدین معناست که سالیانه حدود 20 هزار جرم شامل تجاوز، آزار و اذیت و اعمال خشونت در این کشور به وقوع پیوسته که اصلاً ثبت نشده است. این گروه همچنین خبر داد این کوتاهی از سوی نیروهای پلیس انگلیس سبب شده است که بسیاری از قربانیان از خدماتی که حق دریافت آن را داشته‌اند، محروم شوند. گزارش‌ها نشان می‌دهد تعداد زیادی از این آمار مربوط به افرادی است که خود نیروهای پلیس آنها را مورد اذیت و آزار و تجاوز قرار داده است. 
فرانسه: اقدامات غیر انسانی پلیس علیه پناه‌جویان
بنا به گزارش‌های رسیده، پناه‌جویانی که در روز و شب‌های سرد خیابان‌های پاریس به سر می‌برند با دزدیده شدن پتوها و کیسه‌ خواب‌های‌شان آن هم به دست نیروهای پلیس به سختی روزگار می‌گذرانند. پلیس فرانسه با خشونت، پناه‌جویانی را که آواره خیابان‌های پاریس هستند مجبور به جابه‌جایی می‌کند. افسران پلیس فرانسه زنان و کودکان پناه‌جو را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و برای مقابله با آنها گاز اشک‌آور استفاده می‌کند. این در حالی است که دولت فرانسه مدعی شده بود باید برای افراد نیازمند سرپناه تهیه کرد، اما نیروهای پلیس به خانواده‌های پناه‌جو گفته‌اند باید از فرانسه بیرون بروند. برخی اعضای خانواده‌های پناه‌جوی حاضر در فرانسه به ایندیپندنت گفته‌اند، در حالی‌که دمای هوای پاریس منفی 7 درجه سانتی‌گراد است، نیروهای پلیس پتوهای آنان را می‌دزدند.
آلمان: حمله به  مساجد 
در ادامه نقض گسترده حقوق مسلمانان در اروپا، وزارت کشور آلمان از حمله به 91 مسجد در این کشور در سال 2016 و دستگیری تنها یک مورد از متخلفان خبر داده است. وزارت کشور آلمان در گزارشی اعلام کرد که ۲۱ مورد این حملات در غرب آلمان و در ایالت «نورث راین وست فالیا» که پرجمعیت‌ترین ایالت این کشور با میزان بالای مهاجران مسلمان است، رخ داد. حملات علیه مساجد و مهاجران مسلمان در آلمان و از زمان ورود 890 هزار پناه‌جو در سال 2015 به این سو افزایش یافته و سبب واکنش شدید و برانگیختن احساسات ضد مسلمانان در برخی از بخش‌های جامعه آلمان شده است. لازم به ذکر است، سیاست‌ها و مواضع ضد اسلامی دولتمردان غربی زمینه‌ساز تشدید ناامنی برای مسلمانان در جوامع اروپایی شده است.