خدایا!
گاهی که دلم از این و آن از زمین و زمان می‌گیرد
نگاهم را به سوی تو و آسمانت می‌گیرم
و با تو درد دل می‌کنم
آنقدر که کم‌کم چشم‌هایم با ابرهای بارانی‌ات همراهی می‌کنند
و قلبم سبک می‌شود
آن وقت تو می‌آیی و تمام فضای دلم را پر می‌کنی
و من دیگر آرام می‌شوم
و احساس می‌کنم هیچ چیز نمی‌تواند مرا از پای دربیاورد!
چون تو را در قلبم دارم...

امام علی(ع) فرمودند: نشانه ایمان آن است که راست بگویى، آنگاه که تو را زیان رساند و دروغ نگویى که تو را سود رساند و آنکه بیش از مقدار عمل سخن نگویی و چون از دیگران سخن گویی از خدا بترسى.
نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵۸


نگاهی به سی‌و‌پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر
 مهدی امیدی/ سی‌و‌پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر درحالی به پایان رسید که امسال، حواشی این جشنواره نسبت به دوره‌های گذشته بیشتر بود، به طوری که می‌توان این جشنواره را، نمایش حاشیه‌های بزرگ به جای فیلم‌های بزرگ دانست. متن نحیف و ضعیف، در کنار جنجال‌ها و حاشیه‌هایی که ناشی از ضعف مدیریت و اقدامات غیر کارشناسانه بودند، ماهیت این دوره از جشنواره فیلم فجر را تشکیل داد.
نکته قابل تأمل این است که این جشنواره، آخرین جشنواره فیلم فجر بر پا شده در دولت اعتدال بود؛ یعنی می‌شد تجمیع سیاست‌ها و برنامه‌های دولت یازدهم در حوزه سینما را در این رویداد به تماشا نشست. اینکه شاهد جشنواره‌ای پر از اما و اگر و مملو از مسائل دور از یک جشنواره حرفه‌ای و با قدمت سی‌وپنج دوره برگزاری بودیم، یعنی این دولت نمره قبولی در زمینه هنر هفتم نمی‌گیرد. 
بزرگ‌ترین ضعف سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، راه نیافتن بسیاری از فیلم‌های انقلابی و دفاع مقدسی و در مقابل ورود فیلم‌های شبه‌روشنفکری و با محوریت خیانت بود. چه می‌شود در جشنواره‌ای که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، فیلم‌هایی با مضمون مقاومت با تابلوی ورود ممنوع روبه‌رو می‌شوند و از آن سو، فیلم‌هایی با کیفیت نازل و با مضامین نامطلوب اجازه عرض اندام پیدا می‌کنند؟ برای نمونه، فیلمی به نام «سرگشته» که درباره مسائل منطقه و داعش است، با اینکه ساختار و تکنیک به نسبت مطلوبی دارد، امکان حضور در جشنواره فیلم فجر را نمی‌یابد؛ اما از آن سو، فیلمی چون «یادم تو را فراموش» که درباره عشق نامشروع یک زن به مردی متأهل است، در جشنواره به نمایش درمی‌آید؟ 
این هم از شگفتی‌های جشنواره فیلم فجر در دولت تدبیر و امید است که در اوج جنایت‌های داعش و گروه‌های تکفیری در منطقه و در شرایطی که حتی هالیوود هم درحال تولید فیلم‌هایی با موضوع داعش است، اما تنها فیلم ارائه شده به جشنواره با این موضوع، آن هم با ساختار و کیفیتی بالاتر از اغلب فیلم‌ها، پذیرفته نمی‌شود!
چرا فیلم «بیست‌ویک روز بعد» یا انیمیشن «رهایی از بهشت» که هم از نظر تکنیکی و هنری در سطح بالایی هستند و هم مضامینی ارزشی دارند، در آخرین سانس‌های نمایش فیلم در برج میلاد اجازه اکران می‌یابند؛ اما فیلم‌هایی با موضوع طلاق و ازدواج سفید و کمدی‌های مبتذل، بهترین نوبت‌های اکران را در اختیار داشتند؟
درباره داوری سؤال‌برانگیز این دوره از جشنواره هم باید گفت، از کوزه همان برون تراود که دراوست. جشنواره‌ای که این چنین دست به انتخاب آثار می‌زند و هیچ اصل و قانونی بر فرآیند دریافت آثار ندارد، در زمینه ارزیابی فیلم‌ها و دادن جایزه نیز چنین وضعیت نامتوازنی پیدا می‌کند.
در اجرا نیز جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر کم‌نظیر بود، تا آنجا که حتی یکی از برگزیده‌های این جشنواره از موفقیت خود و کسب سیمرغ، بی‌خبر بود یا در مراسم اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره فجر وقتی نام ثریا قاسمی به عنوان برگزیده سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن برده شد، این بازیگر در مراسم حضور نداشت.
قاسمی که برای بازی در فیلم دفاع مقدسی «ویلایی‌ها» برگزیده شده، گفت که اصلاً به مراسم اختتامیه جشنواره دعوت نشده بود!
وی در بخشی از گفت‌وگو با خبرآنلاین به این موضوع پرداخت که به عنوان حسن ختام این گزارش، از نظر می‌گذرد: «من از جشنواره و نتایجش خبر چندانی ندارم و دوستان اطرافم به من گفتند چه اتفاق‌هایی افتاده و حتی آنها به من گفتند که جایزه گرفتم. من اصلاً اطلاع نداشتم که بخواهم به این مراسم بیایم، قاعدتاً باید این طور می‌بود که زنگ می‌زدند و اطلاع می‌دادند، اما این اتفاق نیفتاد. فکر می‌کنم چنین رفتاری جزو آداب دعوت‌های رسمی است که باید به آنها اهمیت داد. وقتی چنین رفتاری صورت نمی‌گیرد طبیعی است که من هم پیگیر نمی‌شوم و حالا هم از هیچ چیز اطلاع ندارم. البته ممکن است یک دعوتنامه‌ای به دفتر تهیه‌‌کننده فرستاده باشند، ولی این مسئله به شخص من ربطی ندارد. وقتی ما می‌خواهیم یک فرد به خصوص را به جایی یا حتی منزل‌مان دعوت کنیم از خود شخص رسماً دعوت به عمل می‌آوریم. این کار را حتی با یک تلفن هم می‌توان انجام داد و به نظرم پیش‌پا افتاده‌ترین حالت ممکن است. حالا ممکن بود من باز هم نروم و نتوانم در مراسم شرکت داشته باشم، اما فکر می‌کنم اصول و قاعده چیزی غیر از این رفتار را می‌طلبید.»


عنصر TJB یا همان «تافته جدابافته»، یکی دیگر از عناصر طبیعی است که جناب مندلیف در طول عمر خود موفق به کشفش نشد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده، همه محققان و پژوهشگران معترفند که جایگاه این عنصر مفید و ارزشمند، در مرتبه اول جدول قرار می‌گیرد؛ چرا که بدون وجود این عنصر، دیگر عناصر مفید  اعم از «ذخایر انقلاب» و... امکان بروز و ظهور نمی‌یابند.
این عنصر، دارای قابلیت تکثیر سریع در تمامی سطوح مدیریتی با توان دستیابی به رانت‌های اطلاعاتی اعم از اقتصادی و غیره بوده و در شرایط خاص بدنی برخی افراد دارای حس زرنگی در چنگ‌اندازی به بیت‌المال مسلمین زیست می‌کند.
از ویژگی‌های این عنصر، می‌توان به بالا بردن توان میزبان خود در کشف سریع و محیّرالعقول راه‌های فرار از قانون، قابلیت انتقال بلوتوث‌وار تجربیات ارزشمند، دور زدن قانون و وانمود کردن به قانونی بودن اقدامات تحیرآمیز به دیگر افراد، به وجود آورنده حس اعتماد و شهامت بالا در فرد، در برابر احکام دستگاه قضا و... اشاره کرد.
 دستیابی سریع به تسهیلات بانکی با کمترین زحمت و مانع قانونی، همراه با محترم شمرده شدن از سوی برخی دست‌اندرکاران امر اعطای تسهیلات، بالا رفتن قدرت خرید و ماشین‌های مدل بالا به صورت نقد و بسیاری خصیصه‌های مفید دیگر را می‌توان از ویژگی‌ها و فواید تزریق این عنصر در وجود آدمی دانست؛ لذا چنانچه مایلید از صف طولانی عاشق‌پیشگان طالب وام ازدواج خارج شده و علاوه بر تسریع در دریافت وام‌های بسیار بسیار بلندمدت تا بلاعوض میلیاردی،  مجبور به پاسخگویی به هیچ مقام مسئولی در برابر عدم استطاعت مالی در بازپرداخت اقساط آن نشوید، یا برای خرید مسکن مهر، آن هم بدون امکانات اولیه آب، برق، گاز و... با در دست داشتن کلید گشایش در مشکلات مسکن، پشت در شرکت‌های ساخت‌وساز، روزان و شبان به انتظار ننشینید، فقط با خرید تنها یک عنصر از عناصر «تافته جدابافته» و قرار دادن بر روی دندان طمع خود، از مزایای همیشگی و دائم‌العمر آن بهره‌مند شده و پله‌های ترقی را چند تا چندتا، همچون اسکیپی بپرید و در زمره حقوق‌بگیران نجومی نیز قرار گرفته و از مزیت نام‌نویسی در فهرست «ذخایر انقلاب» بهره‌مند شده و آخرالامر به ازای سال‌ها خدمت صادقانه خود به ملت شریف ایران با خرید مسکن محقر چند میلیاردی به نام همسر فداکار خود، از ثواب ادخال سرور فی قلب همسر نیز بهره‌مند شوید.
بی‌شناسنامه


 حسین کارگر/ سی‌و‌پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر با اینکه مملو از فیلم‌هایی فاقد استاندارد و زیر متوسط بود؛ اما درخشش‌هایی هم داشت. تک‌ستاره‌هایی در حوزه سینمای مقاومت و دفاع مقدس در این رویداد درخشیدند و آبروی این دوره از جشنواره فیلم فجر را هم خریدند. نکته قابل تأمل این است که همه فیلم‌های خوب این دوره از جشنواره فیلم فجر، با تلاش جوانان تولید شد. افزون بر فیلم «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان که جایزه بهترین فیلم این جشنواره را هم دریافت کرد، می‌توان به فیلم «بیست‌ویک روز بعد» ساخته سیدمحمدرضا خردمندان اشاره کرد؛ فیلمساز 33 ساله‌ای که پیش از این چند فیلم کوتاه و انیمیشن ساخته بود، در نخستین اثر سینمایی خود، تصویری متفاوت و خلاقانه‌ از معضلات اجتماعی نشان می‌دهد. روایت گرم و پر التهاب فیلم، همراه با ساختار محکم و بازی‌های خوب بازیگران، سبب شده تا فیلم «بیست‌ویک روز بعد» مخاطب را درباره موقعیت آدم‌های گرفتار در بحران‌های اقتصادی به درک تازه‌ای برساند. آنچه این فیلم را متفاوت از سایر آثار اجتماعی جلوه می‌دهد، غلبه روحیه امید و مبارزه بر یأس و تیرگی است. ما با درامی روبه‌رو هستیم که در اوج کشمکش و درگیری قهرمان فیلم با مشکلات، نه تنها ترس و سیاهی دیده نمی‌شود که روشنایی و زیبایی تجلی می‌یابد. قهرمان «بیست‌و‌یک روز بعد» هم در نوع خود کم‌نظیر است؛ نوجوانی که میان کودکی و بزرگسالی است و بار زندگی نامتوازن زندگی را بر دوش دارد. شاید بتوان وضعیت این قهرمان نوجوان را استعاره‌ای از وضعیت کنونی ایران دانست و اینکه تنها راه برون‌رفت از مشکلات را خوداتکایی و مقاومت و ایمان نمایش می‌دهد. اما دریغ که برگزارکننده‌گان جشنواره، این اثر را چندان جدی نگرفتند.
از دیگر فیلم‌های قابل توجه این دوره از جشنواره فجر فیلم «ویلایی‌ها» بود که این اثر هم یک فیلم اول محسوب می‌شود. منیره قیدی در اولین فیلم خود تلاش کرده تا از زاویه‌ای تازه به جنگ تحمیلی بپردازد. فیلمی زنانه، درباره موضوعی مردانه که روایت آن براساس واقعیات شکل گرفته است؛ اردوگاهی در حاشیه مناطق جنگی که هیچ مردی در آن حضور ندارد و محل اسکان همسران رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس است، که بهترین بستر برای نمایش جنگ از نگاه زنان است. شاید کمی کلیشه‌ای به نظر برسد، اما حقیقتی است که باید دائم تکرار کرد؛ شیوه نقش‌آفرینی زنان در جنگ هشت ساله، یک الگوی کم‌نظیر و متعالی از حضور زن در عرصه مبارزه اجتماعی و فرهنگی بود؛ لایه مغفول اما مهم از تاریخ معاصر ایران که کمتر فیلمی به آن توجه کرده است. فیلم «ویلایی‌ها» جنگ را در آینه نگاه گروهی از زنان در سنین و حتی طیف‌های مختلف بازتاب داده است. در مقابل خوش درخشیدن نسل جوان سینمای انقلاب، نسل‌های قبلی نتوانستند در این جشنواره موفقیتی کسب کنند. فیلمسازانی چون؛ مثل مسعود کیمیایی، فریدون جیرانی، همایون اسعدیان، رضا داودنژاد و... نمایند‌‌گان ناموفق نسل‌های قبلی سینمای ایران در این دوره از جشنواره فیلم فجر بودند.

 بایکوت چهار ساله
طی نظرسنجی انجام‌شده از نویسندگان و منتقدان سینمایی رسانه‌های جبهه انقلاب، فیلم‌های «ماجرای نیمروز»، «ویلایی‌ها» و «بیست‌ویک روز بعد» برترین آثار این دوره از جشنواره فجر معرفی شدند.
«مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب» بیانیه‌ای را در تحلیل جشنواره فیلم فجر منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است: «شاید دست‌اندرکاران جشنواره و در رأس آنها، «محمد حیدری» انتظار نداشتند این حجم از اعتراضات به سوی آنها روانه شود؛ اما حقیقت ماجرا این است که این اعتراضات، سرریز چهار سال سکوت در برابر داوری‌های جانبدارانه و عجیب و غریب فجر در دولت یازدهم بود. تصمیم‌گیران پشت پرده حتی حاضر نیستند لااقل یک کرسی از هفت کرسی هیئت داوران را به نمایندگان سینمای انقلاب واگذار کنند تا جریانی که در چهار سال اخیر، همواره مدعی دریافت سیمرغ بهترین فیلم جشنواره و بهترین اثر از نگاه تماشاگران بوده، حتی یک حامی در میان هیئت داوران نداشته باشد.»

برپایی چهارمین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب
 چهارمین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی، همانند سال‌های گذشته از سوی سازمان فضای مجازی سراج، هفته گذشته در محل نمایشگاه بین‌المللی شهرداری تهران، واقع در بوستان گفت‌وگو برگزار شد.
این دوره از نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی دارای شش بخش اینترنت، نشر دیجیتال و تلفن همراه، فناوری‌های نوین اطلاعات، بازی و پویانمایی، بین‌الملل و کلینیک سلامت ذهن فضای مجازی است که همانند سال‌های گذشته مورد استقبال مجموعه‌های مردمی جبهه انقلاب قرار گرفته است. همچنین، حضور پر رنگ برخی هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی مذهبی در یكی از راهروهای سالن تهران، حال‌وهوای فاطمی این نمایشگاه را دوچندان كرده است. در این قسمت از بخش رسانه‌های برخط شاهد حضور پایگاه‌های اطلاع‌رسانی مذهبی، از جمله عقیق، وارث، خیمه‌گاه، روضه‌نیوز و فرات‌تی‌وی(ذاكرپیك) هستیم. این رسانه‌ها با هدف اشاعه فرهنگ و معارف اهل بیت(ع) یك سوی نمایشگاه را شبیه به حسینیه كرده‌ و رنگ‌وبوی فاطمیه را در غرفه‌های خود جانمایی كرده‌اند.


استقبال عرب‌زبان‌ها از کتابی مزین به تقریظ رهبر معظم انقلاب
نویسنده کتاب «تن‌تن و سندباد» از پیشنهاد عرب‌زبان‌ها برای ترجمه این کتاب خبر داد.
رضا میرکیانی گفت: «گروهی در لبنان حدود چندماه پیش از من برای ترجمه این کتاب اجازه خواستند. قرار شده که ترجمه این کار به زبان عربی در لبنان انجام و در همین کشور چاپ شود.»
وی با بیان اینکه ترجمه عربی این اثر در کشورهای عرب‌زبان توزیع خواهد شد، افزود: «لبنان از نظر فعالیت‌های فرهنگی و مکتوبات مرکزیت دارد. خیلی از چاپخانه‌های بزرگ و فنی در این کشور هستند.» چندی پیش یادداشت رهبر معظم انقلاب بر این کتاب منتشر و سبب شد تا «تن‌تن و سندباد» بار دیگر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.


انتشار غزلیات منتشر نشده
 مشفق کاشانی
مجموعه‌ای از غزل‌های منتشر نشده زنده‌یاد مشفق کاشانی منتشر خواهد شد.
افسون کی‌منش، فرزند زنده‌یاد مشفق کاشانی، در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم، با اشاره به آماده‌سازی دفتری جدید از سروده‌های مشفق کاشانی گفت:  «قرار است این اثر در سال آینده به چاپ برسد. کار تدوین و گردآوری کتاب جدید را حسین آهی، از پژوهشگران و منتقدان ادبی برعهده دارد.»
کی‌منش با بیان اینکه قرار است یکی از استادان برای این اثر مقدمه بنویسد، یادآور شد: «در این مجموعه سروده‌های منتشر نشده استاد که عمدتاً در قالب غزل است، گردآوری شده
 است.»


انتشار کتاب «فتوای هسته‌ای» در آمریکا
مؤسسه انتشاراتی «سوپر سنچری» آمریکا کتاب «فتوای هسته‌ای از منظر قوانین بین‌المللی» را که نگاهی تحلیلی بر فتوای هسته‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی از دیدگاه قوانین بین‌المللی است، منتشر کرد.
به گزارش ایرنا، در مقدمه این کتاب که یک نویسنده ایرانی به نام «جابر سیوانی‌زاد» آن را نوشته، آمده است:  «نگاه و تحلیل‌های مندرج در کتاب مذکور می‌تواند الگو و رهنمونی برای درک درست‌تر قوانین بین‌المللی در این رابطه و همخوانی‌های فتوای رهبری با همه موازین و مقررات بین‌المللی مربوط به سلاح‌های هسته‌ای را در اختیار خواننده قرار دهد.»


بازگشت ثریا
 به آنتن
برنامه تلویزیونی «ثریا» پس از دو ماه تعطیلی با اعمال تغییراتی از این هفته روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود.
حمایت‌های کم‌سابقه مجموعه‌های رسانه‌ای و دانشجویی از این برنامه و مطالبات مردمی صورت گرفته از مدیران صداوسیما در واکنش به تعطیلی این برنامه، سبب بازگشت این برنامه به روی آنتن شده است که البته با توجه به مصاحبه‌های مسئولان و برخی شنیده‌ها، این برنامه از این پس با محدودیت در انتخاب موضوعات، صرفاً با دغدغه‌های علمی به روی آنتن برخواهد گشت. تغییرات اعلام شده در سری جدید برنامه ثریا، موضوعی است که پیش از این نیز قائم‌مقام سازمان صداوسیما به آن اشاره کرده بود.

چند سالیه می‌شناسمش؛ سید رو می‌گم
امام جماعت محفل کوچیک ماست
سید جمله‌های ناب زیادی داره
اون می‌گه: «اگه امری تا حالا محقق نشده واسه اینه که نخواستیم»
سید درست می‌گه؛ علت خود ماییم
نباید جای دیگه جست‌وجوش کنیم
باید اقرار کنیم که نخواستیم!
به دل نخوندیمش
طلبش نکردیم
طالب خوبی نبودیم واسه مطلوب‌مون
واسه نجات امام‌مون از غربت همت نکردیم
ندونستیم که آقامون غریب و تنهاست
آره تنها ...!
نگاه نکن به این همه هیاهو، به این همه قیل و قال
بدون حضرت حجت، من و تو هم غریب و تنهاییم
بیا این یومیه دست و پاگیر رو واسه یومیه بگذاریم
بیا از خالق مهدی، مهدی رو تمنا کنیم
سید می‌خواست بگه؛ «خواستن توانستنه»
پس بخواهیم تا بیابیم آن مه‌جبین را ...
صبح‌صادق اهداف پیدا و پنهان سناریوی آشتی ملی را واکاوی می‌کند
  مهدي سعيدي /  واگرايي از ملت و انقلاب، انحرافي بود که از فرداي پيروزي انقلاب برخي افراد و جريان‌هاي سياسي کليد زدند. آنهايي که تاب حرکت و همراهي با ملت را نداشتند، آنهایی که سهم‌خواهانه از انقلاب طلبکار شده بودند، آنهايي که آرمان‌هاي انقلاب را تأمين‌کننده منافع خود نمي‌يافتند، خرج خود را به تدريج از انقلاب و انقلابيون جدا کردند، يا به گوشه‌اي خزيدند، يا آنکه به مانع‌تراشي در مسير انقلاب مشغول شدند و از قطار انقلاب جا ماندند! 
در طول 38 سال گذشته نيز در بزنگاه‌هاي مختلف شاهد ريزش‌هايي بوده‌ايم که هرچند همواره با هزينه‌هاي فراواني براي کشور همراه بوده است؛ اما به لطف رويش‌هاي دوچندان انقلاب اسلامي، دنباله‌هاي نامطلوب اين ريزش پوشانده شده است.
اوج ريزش‌ها و واگرايي‌هاي يک جريان سياسي از خط انقلاب و ملت را مي‌توان در انتخابات رياست‌جمهوري سال 1388 و فتنه ايجاد شده در آن ماجرا مشاهده کرد. يک جريان سياسي که با همه تلاش خود براي به دست گرفتن قدرت به ميدان آمده بود، وقتي با جواب منفي اکثريت مواجه شد، بر طبل بي‌قانوني و ايجاد آشوب و بلوا کوفت و با زير سؤال بردن انتخابات، خواهان ابطال رأي ملت گرديد! ايستادگي نظام و در رأس آن رهبر معظم انقلاب، پاي رأي و حقوق ملت کافي بود که اين جريان زياده‌خواه خود را اپوزيسيون و بيرون از نظام تعريف کرده و هجمه بي‌سابقه‌اي را عليه انقلاب و نظام و مسئولان کشور آغاز کند.

تلاش
 براي بازگشت
اين جريان خيلي زود به پایان خط رسيد و وقتي بر چاشني خشونت افزود، حداقل هواداران اغواشده نيز از صفوف فتنه‌گران جدا شدند و حماسه نهم دي ماه 88، پاياني بر اين الگوي واگرايي بود. نتايج انتخابات خردادماه 92 نیز سند محکمي بود که بيش از پيش رسوايي دروغ بزرگ تقلب را آشکار کرد و نشان داد که نظام انتخاباتي در ايران آنچنان استوار است که حتي کمترين اختلاف رأي هم در سلامت و مصونيت کامل مورد احترام خواهد بود. اين رخداد کافي بود تا اين جريان مغمون از اقدامات بي‌نتيجه خود، سوداي بازگشت به عرصه سياست را در سر بپروراند! و براي فعاليت سياسي در کشور چاره بیندیشد.

سناريوي
 آشتي ملي
اصلاح‌طلبان با به قدرت رسيدن دولت يازدهم، بخشي از آمال خود براي بازگشت به قدرت را محقق  يافتند! به طوری که حاضر شدند با رضايت نسبت به رئیس‌جمهور و دولتي که بدان به مثابه دوراني براي گذار مي‌نگرند، کار را ادامه داده و حتي ائتلاف خود با دولت اعتدال را براي انتخابات سال 1396 حفظ کنند تا اینکه شرايط براي تشکيل دولت اصلاح‌طلب در سال 1400 فراهم آيد؛ اما حوادث آنگونه که پيش‌بيني مي‌کردند رقم نخورده است!
عملکرد ضعيف دولت يازدهم در رفع مشکلات کشور، به ویژه در حوزه‌هاي اقتصادي، ناکامي سناريوي حل مشکلات کشور از طريق مذاکره با غرب، به روي کارآمدن ترامپ و شکست نامزد مورد علاقه غربگرايان در انتخابات آمريکا و از دست رفتن مرحوم هاشمي رفسنجاني به مثابه مهم‌ترين بازيگر حامي اين جريان، اصلاح‌طلبان و غربگرايان را مجدداً در وضعيت بغرنجي قرار داده و نگراني از افول مجدد و از دست رفتن فرصت براي بازگشت به قدرت، آنان را به تکاپو انداخته است که سناريوی آشتي ملي راهکاري براي خروج از اين وضعيت بحراني در آستانه انتخابات سال 1396 مي‌باشد.
اين طرح را که اولين بار رئیس دولت اصلاحات در دي ماه امسال مطرح کرد، بلافاصله با به ميدان آمدن چهره‌هاي سرشناس سياسي اين جريان همراه شد و به يکباره افراد تندروی اين جريان نيز با تغيير لحن و ادبيات، از نزديکي و همگرايي و تعامل با نظام سخن گفتند که در نوع خود تأمل‌برانگیز بود. 
 رئيس‌جمهور نیز در سخنراني روز 22 بهمن خود در حالی  از آشتي و انسجام ملي سخن گفت که پس از مدت‌ها اين جريان از هواداران خواسته بود تا در مراسم 22 بهمن همگام با ملت در راه‌پيمايي شرکت کنند!

اهداف پيدا و پنهان
سناريوي آشتي ملي
براي ارائه آنچه آشتي ملي خوانده شد، طراحان حداقل دو دليل ارائه کرده‌اند.
الف‌ـ ضرورت‌هاي کشور: دليل اول تأکيد بر حل مشکلات داخلي است. حميدرضا جلايي‌پور در اين باره مي‌گويد: «اهميت لزوم تحقق آشتي ملي ناشي از ارزيابي فعالان اصلاح‌جوي ايران از وضعيت کشور است. ايران با معضلات اساسي روبه‌رو است. بيکاري انبوه، فرسايش اقليم، بحران خاورميانه، نارسايي و عدم کارايي در نظام بوروکراسی کشور، فساد ساختاري و افزايش آسيب‌هاي اجتماعي از جمله معضلاتي است که يک همکاري عميق بين حکومت و نيروهاي جامعه مدني براي حل آن مي‌طلبد. اگر اين همکاري به وجود بيايد، شايد بتوانيم در دو دهه معضلات جامعه ايران را نه ريشه‌کن، بلکه مهار کنيم.»
در اين باره بايد گفت که تأکيد بر وحدت براي رفع مشکلات کشور راهبردي است که در طول نزدیک به چهار دهه از پيروزي انقلاب اسلامي همواره مورد تأکيد حضرت امام(ره) و امام خامنه‌اي(مدظله‌العالی) بوده است. در طول سال‌هاي زعامت امام خامنه‌اي زماني نبوده که معظم‌له به اين امر مهم تأکيد نورزد و آن را مهم‌ترين شرط براي رفع مشکلات کشور نداند؛ اما دريغ از توجه برخي جريان‌هاي سياسي به منافع ملي و مقدم دانستن آن بر منافع جناحي!! که همواره مهم‌ترين تضعيف‌کننده وحدت ملي به شمار آمده است!
کافي است نگاهي به عملکرد اين جريان سياسي در طول دو دهه اخير داشته باشيم تا مشخص شود که اين جريان به هيچ وجه به وحدت پايبند نبوده و همواره ساختارشکنان و تندروهاي اين جريان با هجمه عليه ارزش‌ها و ساختارها و رقباي سياسي خود تلاش کرده‌اند تا بي‌توجه به ضرورت‌ها و اولويت‌هاي کشور، مسائل سياسي را بر رفع مشکلات مردم ترجيح دهند! اوج اين‌گونه اقدامات در دور اول تشکيل دولت اصلاحات و جولان افراطیونی بود که حتي فضا را براي آقاي هاشمي‌رفسنجاني در انتخابات مجلس ششم چنان تنگ کردند که وي پس از کسب نمايندگي مردم تهران، ترجيح داد از سمت نمايندگي مجلس استعفا دهد و خانه‌نشيني را بر مقابله با تندروها و تبلیغات مطبوعات زنجيره‌اي ترجيح دهد!
در سال 88 نيز بزرگ‌ترين خيانت فتنه‌گران همين بود که حاضر نشدند مصالح کشور و ضرورت‌هاي جامعه را درک کنند و فضا را چنان سياست‌زده و پر مناقشه کردند تا با فريب و آشوب و کودتاي مخملين اهداف سياسي و جناحي خود را دنبال کنند و يکي از باشکوه‌ترين انتخابات تاريخ کشور با مشارکت 40 ميليوني ـ‌ که بزرگ‌ترين مظهر همدلي و وفاق و وحدت ملي بود ـ را قرباني زياده‌خواهي خود کنند. کافي است نگاهي به کلام حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در همان ايام بيندازيم که همين تعابير آقاي جلايي‌پور و دوستانش را با بياني رساتر بارها تکرار فرمودند؛ اما اين جريان هيچ‌گاه حاضر به پذيرش آن نشد! يک ماه مانده به انتخابات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار خانواده‏هاي شهدا و ايثارگران كردستان فرموده بودند: «كساني مي‌خواهند به هر وسيله‏اي، به هر بهانه‏اي، ميان آحاد ملت اختلاف و تفرقه به وجود بياورند. هر كسي كه ديديد در اين زمينه كار مي‌كند، درباره او داوري كنيد كه سرانگشت دشمن است؛ بداند يا نداند. ممكن است ندانند، اما سرانگشت دشمنند؛ براي دشمن كار مي‌كنند. نتيجه يكي است. آن كسي كه دانسته به شما ضربه مي‌زند، با آن كسي كه ندانسته همان ضربه را وارد مي‌كند، با هم فرقي در نتيجه ندارند. بايد هوشيار بود؛ بايد بيدار بود. خوشبختانه ملت بيدار است. در اين تجربه طولاني سال‌هاي گذشته، ملت ما آبديده شده است. انواع و اقسام توطئه‏ها را مردم ما توانستند بشناسند و با آن مواجهه و مقابله كنند. امروز هم همين اتفاق خواهد افتاد. ما بايد از درون، خودمان را تقويت كنيم؛ تقويت علمي، تقويت اقتصادي، تقويت نوآوري و فناوري و بالاتر از همه، تقويت ايماني. من به شما عرض مي‌كنم آن روزي كه جوانان امروز ما بتوانند به توفيق الهي زمام كارهاي كشور را به دست بگيرند، آن روز چندان دور نيست و بدون ترديد كشور و ملت ما به آن مرحله و دوره در آينده نه چندان دور خواهد رسيد كه هيچ دشمني هوس تهاجم به اين كشور را؛ نه تهاجم نظامي و نه تهاجم سياسي و اقتصادي، در سر نپروراند.»(22/2/۱۳۸۸)
لذا سخن گفتن از وحدت ملي و خود را دغدغه‌مند تقويت همبستگي و انسجام دروني نشان دادن، ادعاي مضحکي است که غربگرايان و فتنه‌گران سال 88 نمي‌توانند پرچمدار آن باشند!
ب‌ـ روي کار آمدن ترامپ: این جریان براي سناريوي آشتي ملي دليل دومي نيز مطرح کرده است. مصطفي تاج‌زاده از فتنه‌‌گران محبوس پس از حوادث سال 88، که امروز در صف اول مدافعان آشتي ملي است، در اين باره مي‌گويد: «دليل دوم به مخاطراتي بازمي‌گردد که پس از روي کار آمدن ترامپ، ميهن ما را تهديد مي‌کند و رفع و دفع آنها نياز به همکاري و هماهنگي همه نيروها دارد؛ چراکه به نظر مي‌رسد ترامپ به دنبال بهانه است که با ايران تسويه حساب کند، تا در صورتي که نتواند ديگر قول‌هاي انتخاباتي‌اش را محقق کند، بگويد که در مورد اين موضوع شعارهايش را عملي کرده است.»
در اين باره نيز بايد بر اين مهم تأکيد کرد که در طول دهه‌هاي اخير که از عمر پر برکت نظام اسلامي مي‌گذرد، هيچ روزي نبوده که تهديدات استکبار جهاني عليه جمهوري اسلامي و ملت ايران شنيده نشود! در اين مسير چه دموکرات‌ها و چه جمهوريخواهان وحدت‌نظر داشتند و تفاوت‌شان تنها در نوع تهديدات آنها بوده است. بی‌شک بخش عمده‌اي از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب در طول اين سال‌ها به بررسي مسئله دشمن و ترفندها و تهديدات و سناريوهاي آن اختصاص يافته است. جالب آنکه غربگرايان در طول اين سال‌ها همواره نيروهاي انقلابي را متهم به «توهم توطئه» و «بزرگنمايي دشمن» کرده‌اند! اما حال چه شده است که نگراني از تهديدات دشمن آنان را به سناريوي آشتي ملي کشانده است؟! اين مسئله نشان از آن دارد که چنين اظهاراتي دلايل واقعي طراحان سناريوی آشتي ملي نيست و بايد براي آن علل پنهان ديگري را جست‌وجو کرد که در ادامه خواهد آمد.
درباره گزافه‌گويي‌هاي ترامپ نيز نکته اساسي آنکه هر چند رفتارهاي احمقانه رئیس‌جمهور جديد مردم آمريکا بيش از ديگر رؤساي‌جمهور اين کشور خودنمايي مي‌کند، اما حقيقت آن است که در شرايط مواجهه آمريکا با ايران تغييری حاصل نيامده است و نه تنها از ناتواني اين کشور براي حمله به ايران کاسته نشده است، بلکه با توجه به بالا گرفتن اختلافات با هم‌پيمانان غربي، شرايط دشوارتري نيز بر اين کشور حاکم است.

پشت پرده 
سناريوي آشتي ملي!
بي‌مبنا بودن دلايل برشمرده ما را به اين حقيقت رهنمون مي‌سازد که در پس اين ظاهرسازي، اهداف و نيات ديگري نهفته است که سناريوي آشتي ملي به دنبال تحقق آن است. واقعيت آن است که اصلاح‌طلبان در شرايط دشواري قرار گرفته‌اند و حوادث رخ‌داده، نگراني‌هاي آنان را نسبت به موفقيت در انتخابات ارديبهشت ماه 1396 و ادامه حيات سياسي اين جريان افزايش داده است.
از يک سو نتايج انتخابات آمريکا و به روي کار آمدن ترامپ، بازي اصلاح‌طلبان را بر هم زده است. غرب‌گرايان که اميد داشتند با انتخاب کلينتون دموکرات، با تداوم برجام بهره‌برداري‌هاي انتخاباتي خود را کرده و با مديريت فضاي عمومي کشور خود را پيروز انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم ببينند، يکباره همه چيز را از دست رفته يافته و شاهد آن هستند که منتخب جمهوريخواه آمريکايي از برهم زدن توافق سخن مي‌گويد! غرب‌گرايان اينک نگرانند که مواضع احمقانه ترامپ، آخرين اميد اين جريان براي حفظ افکار عمومي را نااميد ساخته و اکنون جريان انقلابي  ميدان‌دار صحنه سياسي کشور است! اين جريان که همه توان چهار ساله خود را بر موفقيت برجام گذاشته و از توجه جدي به عرصه‌هاي ديگر از جمله اقتصاد و فرهنگ غفلت کرده است، در صورت تداوم قفل‌شدگي برجام! حرفي براي گفتن در آستانه انتخابات نخواهد داشت و با رويکردي انفعالي به استقبال آن خواهد رفت!
از سوي ديگر در عرصه داخل کشور، فقدان مرحوم هاشمي‌رفسنجاني خلأ بزرگي در اردوگاه اصلاح‌طلبان ايجاد کرده است. هاشمي مطمئن‌ترين کانالي بود که اصلاح‌طلبان از طريق وي مطالبات خود را در درون نظام دنبال مي‌کردند. نقش هاشمي در ساختار قدرت، اعم از رياست بر مجمع تشخيص مصلحت، عضويت در مجلس خبرگان رهبري، ارتباط و تعامل با رهبري، نفوذ در حوزه‌هاي علميه، مديريت بر دانشگاه آزاد اسلامي و ... فرصتي براي نفوذ اين جريان محسوب می‌شد که با رفتن وي، کار بر اين جريان دشوارتر خواهد شد. سناريوي آشتي ملي می‌تواند تلاشي براي جبران اين خلأ و آغاز دوران پساهاشمي باشد تا فرصت‌هاي سياسي جديدي را براي اين جريان رقم بزند.
جالب آنکه، خروجي حاصل از ايده آشتي ملي، در اجماع همه جريان‌هاي سياسي بر سر رياست‌جمهوري آقاي روحاني نهفته است! به واقع برآيند آنچه آشتي ملي خوانده مي‌شود تداوم دولت اعتدالي است که در شرايط کنوني بهترين وضعيت براي اصلاح‌‌طلبان خواهد بود! و همين نتيجه‌گيري نشان مي‌دهد که اين سناريو تا چه اندازه فرصت‌طلبانه و به مثابه ترفندي براي مصادره به مطلوب نتايج انتخابات طرح‌ريزي شده است!
اين ملاحظات به خوبي نشان مي‌دهد که سناريوی آشتي ملي نه براي رفع مشکلي در کشور که براي مرتفع ساختن دغدغه‌های سياسي يک جريان سياسي خاص طرح‌ريزي شده است. به واقع، در جامعه شکاف و گسلي فعال که موجب واگرايي و قهر و کينه شود وجود ندارد که اين سناريو براي درمان آن طرح‌ريزي شده باشد. حضور ملت در عرصه‌هاي بزرگي چون راه‌پيمايي 22 بهمن حکايت از آن دارد که نه تنها چنين شکافي بين توده‌هاي ملت نيست؛ بلکه بين ملت و حاکميت نيز وجود ندارد و انتقادات و اعتراضات و گله‌مندي بخشي از توده‌هاي جامعه نسبت به کم و کاستي‌ها و معضلات کشور آنان را به تقابل و قهر با نظام نکشانده است!   
آيا راهي براي بازگشت وجود دارد؟
در اين ميان ممکن است این سؤال مطرح شود که آيا امکاني براي بازگشت جريان‌هاي واگرا و به جا مانده از انقلاب وجود دارد؟ آيا نظام مسيري را براي آنهايي که از گذشته خود پشيمان شده‌اند، فراهم آورده است؟ در اين باره بايد گفت، سياست و راهبرد نظام همواره جذب حداکثري و دفع حداقلي بوده و نظام اسلامي تلاش کرده تا مخالفان و منتقدان خود را به موافقان و همراهان تبديل کند و اين اصل را از سنت‌هاي ديني و اسلامي اقتباس کرده است؛ اما اين روند بدون قاعده و نظم و الزامات خاص خود نخواهد بود!
بی‌شک در اولين گام اظهار ندامت واقعي آنهايي که سرمايه‌هاي ملي را مصروف زياده‌خواهي خود کرده‌اند، قرار دارد. چطور کسي که مدعي تقلب و عدم سلامت انتخابات در کشور بوده و با اقداماتي خلاف قانون اساسي، نهادهاي کليدي نظام را زير سؤال برده و رأي ملت را بي‌اعتبار خوانده، امروز خواهد توانست بدون اظهار پشيماني در پيشگاه ملت، فعاليت سياسي خود را از سر گيرد و خود را به رعايت قانون ملزم بخواند؟!
از سوي ديگر گاه برخي خطاها محروميت‌هايي هميشگي را به همراه خواهد داشت که اين اصل در همه فرهنگ‌ها و نظام‌هاي سياسي تعريف شده است. بی‌شک کساني که در سوابق سياسي خود ايستادگي در برابر قانون اساسي و ايجاد آشوب و بلوا را به ثبت رسانده‌اند، هر چند با توبه و بازگشت از بخشي از حقوق سياسي برخوردار خواهند بود؛ اما سپردن امور کليدي به آنها مبتني بر منطق عقل و شرع ممکن نخواهد بود! ضمن آنکه برخي از آنها در کارنامه خود جرائمي را به ثبت رسانده‌اند که پيش از هر چيز بايد به آنها رسيدگي شود!
از نگاهي جرياني يکي ديگر از الزامات آن است که جريان‌هاي سياسي که در طول اين سال‌ها آنچنان اردوگاه خود را براي بيگانگان باز گذاشته‌اند که نفوذي‌ها تا عمق اين جريان نفوذ کرده‌اند، نيازمند آنند که مرزهاي فکري ـ سياسي خود را با ضد انقلاب مجدداً بازتعريف کنند! هيچ جرياني نمي‌تواند مدعي فعاليت سياسي در چارچوب نظام سياسي شود، در حالي که مرزبندي مشخص و صريح و آشکار با بيگانگان و ضدانقلاب ندارد و دروازه خود را بر روي آنان گشوده است! چه تعهدي وجود دارد که چنين جريان‌هايي به فرصتي براي ضربه زدن ضدانقلاب و دشمنان ملت و نفوذ در ارکان قدرت بدل نشوند؟! بی‌شک تا ترسيم اين مرزبندي‌ها هرگونه اظهار پشيماني نيز دروغي بيش نخواهد بود! لذا بايد گفت که فتنه‌گران براي بازگشت به ميدان سياست و کسب اعتماد ملت، هنوز راهي طولاني را پيش رو دارند!
سخن  فصل‌الخطاب
در اين باره کلام حکيم انقلاب اسلامي همچون هميشه فصل‌الخطابي در اين زمينه خواهد بود. معظم‌له روز چهارشنبه در ديدار با اقشار مختلف مردم استان آذربايجان در اين باره چنين فرمودند: «ملّت متّحد است، ملّت مجتمع است. من امروز راجع به اين موضوع صحبت مي‌کنم، راجع به بيست‌ودوم بهمن هم عرض خواهم کرد، راجع به مسئولان و مسئوليت‌هاي‌شان هم عرض خواهم کرد؛ همه اينها را در کنار هم بايد ديد. ملّت ايران ايستاده‌اند، مجتمع هستند. حالا يک عده‌اي ياد گرفته‌اند تعبيرات «آشتي ملّي، آشتي ملّي» [را گفتن]؛ اين حرف‌ها به نظر من معني ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متحدند؛ آنجايي که پاي اسلام در ميان است، پاي ايران در ميان است، پاي استقلال در ميان است، پاي ايستادگي در مقابل دشمن در ميان است، مردم با همه وجودشان ايستاده‌اند. ممکن است در فلان مسئله سياسي دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند، [اما] تأثيري نمي‌گذارد. چرا می‌گوييد آشتي؟ مگر قهرند که بيايند با هم آشتي کنند؟ اين تعبيرات را روزنامه‌ها پَروبال مي‌دهند، متوجه نيستند که اشکال ايجاد مي‌کند. وقتي شما می‌گوييد آشتي، مثل اين است که يک قهري وجود دارد؛ [درحالي‌که] قهري وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کساني که به روز عاشورا اهانت کردند، قهرند. ملت با آنهايي که روز عاشورا، با قساوت، با لودگي، با بي‌حيايي آمدند جوان بسيجي را در خيابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اينها آشتي هم نمي‌کنيم و با آن کساني که با اصل انقلاب بدند، می‌گويند اصل نظام هدف ما است، می‌گويند انتخابات بهانه ما است؛ که البتّه آنها عده‌ معدودي‌اند، عده کمي‌اند؛ در مقابل اقيانوس عظيم ملّت ايران آنها يک قطره‌اند؛ چيزي نيستند. اين اقيانوس با يکديگر منسجم و متحد است؛ اين اتحاد وجود دارد و بايد وجود داشته باشد و روزبه‌روز بايد تقويت بشود.»