عبدالله عبادی/ اوگاندا در شرق آفریقا و در همسایگی سودان در شمال، کنگو در غرب، رواندا و تانزانیا در جنوب و کنیا در شرق قرار دارد، این کشور به دور از دریای آزاد بوده و خط استوا از آن میگذرد.
اوگاندا به دلیل ثروتهای فراوان جنگلی به برزیل آفریقا مشهور است. رود نیل که این کشور، سودان و مصر را مشروب میسازد، از دریاچه ویکتوریا واقع در اوگاندا و نزدیک منطقه جینجا میباشد، سرچشمه میگیرد. رود نیل در اقتصاد این کشورها نقش بسزایی دارد و بدون آن با مشکلات فراوانی روبهرو خواهد شد. معادن غنی این کشور شامل مس، یاقوت، طلا، بیسموت، فسفات و سنگ آهک و همچنین محصولات کشاورزی انبوه از جمله قهوه، چای و پنبه (از جمله عمدهترین دلایل توجه کشورهای استعمارگر به این منطقه) میباشد.
آغاز روابط
آغاز روابط دو کشور به دهه 1960، یعنی دهه استقلال آفریقا بازمیگردد. در سال 1962 اوگاندا از انگلیس استقلال یافت، در سالهای ابتدایی استقلال به دلیل میراث باقیمانده از استعمار وضعیت اقتصادی اوگاندا بسیار متشنج بود و دولت وقت این کشور توانایی تأمین بسیاری از خواستههای شهروندانش را نداشت.
در دهه 1970 و در زمان حکومت عیدی امین روابط آمریکا و اوگاندا کماکان در سطح پایینی قرار داشت، پس از سقوط حکومت عیدی امین در سال 1979، روابط دو طرف بهبود یافت و سفارت آمریکا در کامپالا بهطور رسمی افتتاح شد. هرچند میلیتون اوبوتو رئیسجمهور وقت اوگاندا خواستار افزایش سطح روابط با آمریکا بود، اما سازمانهای طرفدار حقوق بشر آمریکایی به دفعات حکومت وی را به نقض حقوق بشر متهم کردند.
با به قدرت رسیدن یوری موسوینی رئیسجمهور فعلی در دهه 1980 روابط آمریکا و اوگاندا وارد مرحله جدیدی شد و آمریکا از دولت اوگاندا برای رعایت حقوق بشر و اصلاحات اقتصادی حمایت کرد، با وقوع حوادث 11 سپتامبر 2001 و آغاز جنگ علیه تروریسم در آفریقا، روابط آمریکا و اوگاندا به سرعت سیر صعودی به خود گرفت. موسوینی در دیدار با جرج بوش به وی قول داد، در کنار دولت آمریکا در جنگ علیه تروریسم شرکت کند و جرج بوش نیز متقابلاً به حمایتهای بیشتر اقتصادی از دولت اوگاندا وعده داد.
به هنگام حمله آمریکا به عراق در سال 200۳، اوگاندا از جمله معدود کشورهای آفریقایی بود که حمایت خود را از آمریکا اعلام کرد. در این زمان که آمریکا به شدت به دنبال افزایش متحدین خود در عراق بود، دولت اوگاندا با اعزام 20 هزار نفر از نظامیان خود به عراق، خون تازهای به رگهای ارتش آمریکا در عراق تزریق کرد. در حقیقت، در اوایل سال 2003 وضعیت نظامیان و شبهنظامیان در اوگاندا به گونهای بود که برای دولت مرکزی این کشور به یک تهدید بالقوه تبدیل شده بودند.
تا پیش از سال 2003 بخشی از نیروهای نظامی اوگاندا درگیر سرکوب شورشیان لرد در شمال این کشور بودند، همچنین عده زیادی از شبهنظامیان این کشور نیز در کنگو با دولت مرکزی بر سر مناطق الماسخیز درگیر و بخشی نیز درگیر جنگ داخلی سودان بودند. در سال 2003 دولت اوگاندا موفق شد بخش بزرگی از شورشیان لرد را سرکوب کند، از سوی دیگر جنگ داخلی در کنگو و سودان نیز در حال فروکش کردن بود، از اینرو عده زیادی از شبهنظامیان این کشور به کامپالا بازگشته و منتظر تصمیم دولت برای استخدام در ارتش بودند، در این زمان با آغاز جنگ آمریکا علیه عراق و نیاز مبرم به نیروهای کشورهای متحد، شرکتهای نظامی آمریکا در اوگاندا فعال شده و افراد را پس از دو ماه آموزش با حقوق مکفی به عراق اعزام میکردند. همانطور که گفته شد در این مرحله حدود 20 هزار اوگاندایی به عراق اعزام شدند. پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بازگشت این افراد به اوگاندا مجدداً، حضور چندین هزار شبهنظامی آموزشدیده در این کشور به یک معضل برای دولت مرکزی اوگاندا تبدیل شد. در این زمان الشباب به یک تهدید بزرگ علیه منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در شاخ آفریقا تبدیل شده بود، از اینرو آمریکا از فرصت استفاده کرده و به جای مداخله مستقیم علیه الشباب، از نیروهای اوگاندایی برای سرکوب این جنبش استفاده کرد. با افزایش نیروهای اوگاندایی در سومالی و تضعیف موقعیت الشباب، این گروه تروریستی به دولت اوگاندا اخطار داد، چنانچه نیروهای خود را از این کشور خارج نکند با واکنش این گروه مواجه خواهد شد؛ اما دولت اوگاندا به این تهدید توجهی نکرد و به فاصله دو ماه بعد الشباب با انفجار یک بمب بسیار قوی در یکی از محلات پر رفت و آمد کامپالا عده زیادی از شهروندان اوگاندایی را به قتل رساند و به این ترتیب اوگاندا پاداش حمایتهای خود از کاخ سفید را دریافت کرد.
یکی دیگر از زمینههای همکاری دو کشور، جاسوسی از مرزهای سودان و حمایت از شورشیان جنوب این کشور پیش از استقلال جنوب سودان در سال 2011 بود. تا پیش از برگزاری رفراندوم جنوب و استقلال این کشور از سودان مرکزی، البشیر به شدت درگیر مبارزه با شورشیان جنوب بود و سالیانه میلیونها دلار صرف کنترل و نگهداری از مرزهای این کشور با اوگاندا میشد، در آن زمان دولت اوگاندا مهمترین حامی شورشیان جنوب سودان بود و با ایجاد پایگاهی در نواحی مرزی ضمن حمایت از شورشیان به آموزش و تجهیز آنان میپرداخت. در سال 2009 موافقتنامهای بین دولت آمریکا و اوگاندا امضا شد که بر اساس آن اوگاندا به ارتش آمریکا اجازه میداد با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین از مرزها و استحکامات سودان جاسوسی کند، در قبال این خدمت، پنتاگون متعهد شد تا یک محموله سلاح و تجهیزات سبک در اختیار ارتش اوگاندا قرار دهد.
متأسفانه ضعف اقتصادی دولتهای آفریقایی سبب شده تا این کشورها به جای حمایت از مواضع یکدیگر در صحنههای جهانی به رقیب یکدیگر برای کسب کمکهای اقتصادی و نظامی از آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شوند، دولت اوگاندا با حمایت از مواضع آمریکا و رژیم صهیونیستی طی یک دوره 20 ساله سبب شد تا سودان بزرگترین کشور جهان اسلام به دو کشور تقسیم شده و یکی از مهمترین اعضای محور مقاومت از صحنه خارج شود.