سخنگوی جنبش «نُجَباء»
سخنگوی جنبش «نُجَباء» عراق با حضور در یک نشست خبری در تهران گفت: «سردار سلیمانی تحت حمایت دولت، ملت و مرجعیت عراق است.»
سیدهاشم الموسوی با اشاره به حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران از نیروهای عراقی در نبرد با داعش، گفت: «ایران با اعزام مستشاران نظامی و ارسال تسلیحات جنگی به عراق، نقش مهمی در نبرد با تروریسم در این کشور ایفا کرده و می‌کند. اکنون این سؤال وجود دارد که چرا چنین هجمه رسانه‌ای خارجی علیه سردار سلیمانی که به عنوان مستشار در عراق حضور دارد، ایجاد شده است؟ چرا کشورهای عربی از هزاران مستشار نظامی دیگر که در عراق حضور دارند، حرف نمی‌زنند؟»
وی در همین ارتباط تصریح کرد: «خطاب به کسانی که علیه سردار سلیمانی هجمه ایجاد کرده‌اند، می‌گوییم که اگر تا این حد از سردار سلیمانی می‌ترسید، چرا خودتان برای مبارزه با تروریسم در عراق به این کشور مستشار اعزام نمی‌کنید؟ سردار سلیمانی از در وارد عراق شده است و نه از پنجره. وی امروز تحت حمایت مردم، دولت و مرجعیت عراق قرار دارد.»
سخنگوی جنبش نجباء اظهار داشت: «هدف جنگ کنونی خدشه زدن به چهره اسلام است. امروز برخی از کشورهای عربی از تروریست‌ها حمایت می‌کنند و شاهد جنگ بین اسلام واقعی و تروریسم هستیم. امروز داعش از سوی کشورهای خارجی با پول و سلاح حمایت می‌شود. شیعه و سنی در حال حاضر در عراق متحد هستند.»
سیدهاشم الموسوی افزود: «هدف اصلی داعش تخریب مقدسات است. با فتوای جهاد کفایی آیت‌الله سیستانی که بسیار مهم بود، حشد الشعبی به وجود آمد.»
وی اظهار داشت: «داعش را آمریکا به وجود آورد و عربستان و قطر از آن حمایت کردند. ایران تنها کشوری بود که از همان ابتدا با ارسال سلاح و مستشار از ما حمایت کرد.»
الموسوی در ادامه گفت: «رسانه‌های عربی علیه ما قیام کردند و به ما «میلیشیات» می‌گفتند، در حالی که داعش را «دولت اسلامی» می‌نامیدند.»
سخنگوی نجباء همچنین تصریح کرد: «بسیاری از سرکردگان داعش که در عراق کشته می‌شوند، تابعیت سعودی دارند.» 
الموسوی با اشاره به اینکه تروریست‌های داعش در وضعیت ناگواری در عراق به سر می‌برند، تصریح کرد: «امروز شاهد آن هستیم که داعشی‌ها تمامی اسناد متعلق به خود را امحا می‌کنند.»
وی با تأکید بر نقش ایالات متحده آمریکا در حمایت از گروه تروریستی ـ تکفیری داعش، اظهار داشت: «آمریکا به دنبال آن است تا با تجمیع تکفیری‌ها از کشورهای مختلف، آنها را به کشورهایی، نظیر سوریه و یمن گسیل کند.»
سیدهاشم الموسوی همچنین تأکید کرد: «در شرایط کنونی ایالات متحده آمریکا قصد احیای گروه تروریستی القاعده را دارد.»
وی با اشاره به سلسله پیشروی‌های گسترده نیروهای عراقی و حشد الشعبی در نبرد با داعش در استان نینوا، اظهار داشت: «ما رگ‌های ارتباطی داعش در موصل را قطع کردیم. اکنون فقط تلعفر باقی مانده است. نقشه بسیار مستحکم ما برای جداسازی شهر تلعفر از موصل موجب دستپاچگی تکفیری‌ها و حامیان آنها شد.» 
سخنگوی جنبش نجباء عراق در ادامه اظهارات خود با اشاره به کمک‌های نیروهای حشد الشعبی به آوارگان عراقی، تصریح کرد: «امروز شاهد هجمه رسانه‌ای گسترده علیه حشد الشعبی در عراق هستیم. رسانه‌های بیگانه بسیاری از عکس‌ها و فیلم‌های جعلی را با هدف تخریب چهره نیروهای حشد الشعبی منتشر می‌کنند که هیچ یک از آنها واقعیت ندارند.»
وی همچنین با اشاره به حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در عراق، گفت: «آمریکایی‌ها با هدف سرقت دستاوردهای نیروهای عراقی و حشد الشعبی در نبرد با تروریسم، در موصل حضور دارند.»
وی همچنین در کنایه‌ای به ایالات متحده آمریکا، گفت: «اگر آمریکا ادعای فناوری و داشتن انواع و اقسام ماهواره‌ها را دارد، پس چگونه قادر به شکست یک گروهک تروریستی نیست؟ آمریکایی‌ها در پایگاه «عین الأسد» اقدام داعش در سرقت نفت را به نظاره نشستند و هیچ اقدامی نکردند. داعش ساخته دست آمریکاست.»

  علی حیدری / سه هفته پیش، علی‌اکبر پرویزی، استاندار خراسان جنوبی در نشستی که با جمعی از جوانان هنرمند این استان داشت، در سخنانی عجیب و تأمل‌برانگیز گفت: «باید به حال هنر در استان گریه کرد؛ زیرا فضا، فضای خوبی نیست. باید تفکر برخی از آقایان که به نام دین با همه چیز مخالفت می‌کنند را عوض کرد. برخی‌ها موضوعاتی که به دین ارتباط ندارد را ابزار می‌کنند... اماکن کیست که برای مردم شهر پادگان درست کرده‌اند؟! نیروی انتظامی مسئول حفظ نظم و تنظیم ترافیک است و در هیچ چیز دیگری نباید دخالت کند. اگر جرمی و خلافی اتفاق افتاد آن وقت مسئولانی که مجوز را داده‌اند پاسخگو خواهند بود... رقصیدن زن و مرد به اسلام لطمه وارد نمی‌کند... .» وی همچنین مدعی شد، در حاشیه سفر آقای رئیس‌جمهور به خراسان شمالی به وی گفته است، «مردم خراسان شمالی مردمی شاد هستند و ساز و دهل‌شان، تار و دف در همه حوزه‌ها هست و در مراسم عروسی‌های برخی مناطق ما بسیار مرسوم است که آقایان می‌رقصند؛ خانم‌ها می‌رقصند؛ اماکنی هم وجود دارد که خیلی به اسلام و مسلمین لطمه وارد نمی‌شود.»
به دنبال این اظهارات استاندار، ائمه جمعه استان خراسان جنوبی به سخنان وی مبنی بر رقص زنان و مردان واکنش نشان دادند و اقشار مختلف مردم و تشکل‌های صنفی، دانشجویی، هیئات مذهبی و تشکل‌های دینی استان به شکل‌های مختلف، از جمله صدور بیانیه‌هایی به آن اعتراض کردند و خواستار پاسخگویی استاندار و مسئولان دولتی، از جمله وزیر کشور در این باره شدند. با گذشت بیش از دو هفته و سکوت استاندار در برابر اعتراض‌های مردمی، مسئولان دولتی هم هیچ واکنشی نشان ندادند تا اینکه از چند روز گذشته طلاب و فضلای حوزه علمیه خراسان جنوبی در اعتراض به این سخنان تحصن کرده و برکناری استاندر را خواستار شدند. در این میان، با وجود عذرخواهی دیرهنگام استاندار از مردم در یک نشست خبری، از واکنش‌های برخی مراجع عظام تقلید گرفته تا گفت‌وگوی تولیت آستان قدس رضوی با وزیر کشور برای پاسخگویی به خواسته مردم این استان تاکنون نتیجه‌ای نداشته است!
تأملی در اتفاقات اخیر در خراسان جنوبی توجه به دو نکته را می‌طلبد؛
اول اینکه سعی بر ایجاد فضای دوقطبی در موضوع شادی و نشاط در جامعه و تقسیم مسئولان و مدیران به دو طیف موافق و مخالف از چندی پیش در دستور کار برخی فعالان سیاسی نزدیک به دولت یازدهم قرار گرفته است که در ماه‌های گذشته نیز به جریان‌ها و شخصیت‌هایی، مانند موافقان و مخالفان برگزاری کنسرت‌ها در مشهد و قم و... نیز در همین راستا دامن زده می‌شد. واقعیت این است که تلاش برای ایجاد این دوقطبی ساختگی، برای جلب آرای اقشار خاص، به ویژه جوانان در دستور کار یک جریان سیاسی است که قصد دارد جامعه دینی، انقلابی و حوزه‌های علمیه و طلاب را مخالف نشاط و شادی قلمداد کرده و خود را علاقه‌مند به آزادی و شور و نشاط معرفی کند که این نکته ضرورت هوشیاری بیش از پیش نیروهای متدین و انقلابی را می‌طلبد.
دوم اینکه در ماه‌های پایانی دولت و پایان سال اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتی برخی مدیرانی که متأسفانه به دلیل ناکارآمدی و اشتغال بیش از حد به مباحث سیاسی، کارنامه قابل دفاعی در برابر دیدگان ملت ندارند، درصدد طرح موضوعاتی از این قبیل هستند تا با اصلی کردن موضوعات فرعی از پاسخگویی درباره اقتصاد، معیشت و... طفره روند. این موضوع در برخی دیگر از نقاط کشور نیز در دستور کار جریان‌های سیاسی نزدیک به دولت قرار داشته که هنوز موفق به عملیاتی کردن آن نشده‌اند. استان خراسان جنوبی با وجود محرومیت‌هایی که با آن دست به گریبان است، امروز باید میدان کار و تلاش برای حل مشکلات و پاسخ به مطالبات مردم این استان باشد، نه محلی برای بازی‌های سیاسی بی‌حاصل که خوراک انتخاباتی دارد و لا غیر.

 مهدي سعيدي/ مروري بر تاريخ انقلاب اسلامي اين حقيقت را آشکار مي‌سازد که موتور محرک انقلاب و نظام اسلامي در جاده پيشرفت و توسعه کشور و دفاع از انقلاب اسلامي جريان انقلابي و روحيه انقلابي‌گري بوده است. روحيه انقلابي‌گري را بايد رمز تحول و دال مرکزي گفتمان پيشرفت کشور دانست. اين روحيه بايد به مثابه گفتماني فراگير در نزد همه نخبگان کشور و نيروهاي مؤثر و کارآمد در امور کشور باشد و در طول چهار دهه گذشته نيز تمسک به اين روحيه رمز موفقيت و پيشرفت نظام اسلامي بوده است. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامي؛ «بعد از رحلت امام، ما هر جا انقلابي عمل کرديم، پيش رفتيم و هر جا از انقلابي‌گري و حرکت جهادي غفلت کرديم، عقب مانديم و ناکام شديم؛ اين يک واقعيتي است... هر جا انقلابي بوديم، جهادي حرکت کرديم، بر روي آن ريل حرکت کرديم، پيش رفتيم؛ هر جا کوتاهي کرديم و غفلت کرديم، عقب مانديم. مي‌توانيم برسيم به شرط اينکه انقلابي حرکت کنيم و انقلابي پيش برويم.»(14/3/95)
اما نکته اساسي در اين ميان آن است که روحيه انقلابي وقتي مؤثر خواهد بود که اردوگاه انقلابيون از درون از تشتت و اختلافات رنج نبرده و همدلي و همزباني و وحدت بر آن حاکم باشد. در اين صورت است که روحيه انقلابي در يک هم‌افزايي پر قدرت خواهد توانست در خدمت تحقق ضرورت‌هايي باشد که نظام اسلامي در مقطع حساس کنوني به آن نيازمند است.
در اين میان برخي عوامل از قبيل تمايلات نفساني، سهم‌خواهي و زياده‌خواهي، خودبرتربيني(برتري‌طلبي)، جهل و بي‌بصيرتي و عدم درک ضرورت‌ها، فراموشي اشتراکات و بزرگ‌نمايي اختلافات، انسداد گفت‌وگو، نبود مکانيزمي براي وحدت و... مانع از آن است که اراده‌ها در مسير همگرايي و وحدت قرار گيرد.
لذاست که بايد براي وحدت الزاماتي مطرح کرد که بدون توجه به آن همگرايي محقق نخواهد شد. يکي از مهم‌ترين ملاحظات و نکات تأمل‌برانگیز آن است که توجه داشته باشیم وحدت به حدی ارزشمند و حياتي است که بر بسياري از اصول و ارزش‌هاي مطرح تقدم دارد و در صورت عدم امکان جمع همزمان آنها، تحقق وحدت مقدم خواهد بود. اين باور که از نوعي جهان‌بيني متعالي و انقلابي و مبتني بر فهم شرايط زمان و مکان برمي‌خيزد، با ادبيات مختلفي مورد تأکيد رهبران انقلاب اسلامي واقع شده است. يك از جملات راهبردي رهبر حکيم انقلاب اسلامي در مواجهه «تكليف‌گرايي» و «وحدت»، اين عبارت است كه فرمودند: «حفظ وحدت را اصل قرار بدهيم و اگر تكليف شرعي‌اي هم احساس كرديم، ولي ديديم عمل به اين تكليف ممكن است مقداري تشنج به وجود آورد و وحدت را از بين ببرد، قطعاً انجام آنچه كه تصور مي‌كرديم، تكليف شرعي است، حرام است و حفظ وحدت واجب خواهد بود.»(12/4/68)
الزام ديگر آنکه بايد پذيرفت در درون هر مجموعه‌اي اختلاف‌نظر و تکثر آرایی وجود دارد که گريزي از آن نيست. منطق وحدت و ائتلاف نيز مبتني بر فراموشي همه اختلافات و يکسان‌سازي تمامي افکار و نظرات شکل نگرفته است؛ بلکه سخن از توجه به مسائل اساسي و وجوه مشترک و به حاشيه راندن اختلاف آراء و سلايق و مباحث درجه دومي دارد که براي دستيابي به اهداف بزرگ‌تر فعلاً بايد از بزرگ‌نمايي آنها چشم پوشید. به واقع، لازمه وحدت، داشتن چشمي خطاپوش و کنار گذاشتن نگاه‌هاي تنگ‌نظرانه‌اي است که جز به نقاط ضعف ديگران نمي‌نگرد و دايره جبهه انقلابي را به اندازه‌ای تنگ مي‌بيند که همه افراد و گروه‌ها جز عده معدودی از اين دايره بيرون خواهند ماند! با چنين نگاه بدبينانه‌اي نمي‌توان انتظار داشت که وحدت و همگرايي شکل گيرد و افکار و قلوب به يکديگر نزديک شود!
انقلاب اسلامي در تداوم راه رسيدن به آرمان‌هاي خود همچنان در ميانه راه است و بايد گام‌هاي بلندي را براي پيشرفت مادي و معنوي ملت ايران بردارد و طي اين مراحل بدون اراده و روحيه انقلابي محقق نخواهد شد، به ویژه آنکه اين روحيه بايد به گفتماني فراگير در سطح جامعه و به خصوص در ميان نسل جوان بدل شود و امور اداره کشور نيز به کساني واگذار گردد که تربيت شده اين گفتمان بوده و انقلابي‌گري در قول و عمل‌شان ساري و جاري باشد.

صبح صادق استراتژی جبهه استکبار در مقابله با جهان اسلام را بررسی می‌کند
  حسن مرادخانی/ مکیندر قاره‌های اروپا، آسیا و آفریقا را جزیره جهانی می‌شناخت و آن را به همین نام معرفی کرد. کلید جزیره جهانی، ناحیه محور یا هارتلند است. وی هارتلند را منطقه وسیعی می‌دانست که از غرب به رودخانه ولگا، از شرق به سیبری غربی، از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از جنوب به ارتفاعات هیمالیا، ارتفاعات ایران و ارتفاعات مغولستان محدود می‌شد. از نظر او هارتلند را هیچ یک از قدرت‌های دریایی نمی‌توانستند تهدید کنند. مکیندر معتقد بود اطراف منطقه هارتلند را دو ناحیه فرا گرفته است:
 1ـ هلال داخلی یا حاشیه‌ای شامل سرزمین‌هایی که پشت به خشکی اوراسیا و در کنار آب قرار دارند و قابل دسترسی قدرت دریایی هستند و با موقعیت ساحلی که دارند، عمدتاً نقش ژئواستراتژیک ایفا می‌کنند. (هلال داخلی بیشتر کشورهای اروپای غربی و خاورمیانه از جمله ایران و آسیای جنوبی و شرقی را در برمی‌گیرد.)
 2ـ هلال خارجی یا جزیره‌ای که شامل بریتانیا، ژاپن و استرالیا است. مکیندر خاورمیانه را در این نظریه جزء منطقه ریملند و هلال داخلی می‌داند. همجواری با هارتلند از یک سو و دسترسی به آب‌های آزاد از سوی دیگر بهترین موقعیت ارتباطی و راهبردی را، هم برای تهدید هارتلند و هم برای دفاع از آن در اختیار خاورمیانه قرار داده است.
اسپایکمن چارچوب فضایی نظریه مکیندر را می‌پذیرد، اما به جای هارتلند، هلال داخلی را که وی آن را اصطلاحاً سرزمین حاشیه یا ریملند می‌نامد، مهم می‌داند. از نظر اسپایکمن، منطقه ریملند کارکرد اصلی دارد و منشأ اصلی تولید قدرت محسوب می‌شود. این منطقه در قالب یک فضای جغرافیایی دو وجهی که ترکیب آب و خشکی است، قرار می‌گیرد. اسپایکمن در نظریه خود خاورمیانه را در قلمرو ریملند جای می‌دهد؛ قلمرویی که بین منطقه محور یا قلب زمین و آب‌های پیرامون قرار گرفته است و اکثر رقابت‌ها و مخاصمات قدرت‌های دریایی و زمینی در آن به وقوع می‌پیوندد. در این نظریه از آنجا که ایران معاصر جزئی از ریملند به شمار می‌آید، موضوع رقابت دو قدرت بری و بحری است. ایران به عنوان بخش حساس ریملند، میدان رقابتی برای قدرت‌ها است و بی‌تردید هر کس این منطقه را کنترل کند، می‌تواند قدرت جهانی را کنترل کند و بر رقیبان پیروز شود.  
اما منطقه ریملند چند ویژگی مهم دارد که در تحلیل فضای آن باید مدنظر قرار گیرد:

1ـ اسلام؛ مسئله‌ای که باید به آن توجه کرد گره خوردن این منطقه با سرنوشت مسلمانان است. مسلمانان در منطقه ریملند به صورت متمرکز یا پراکنده حضور دارند و هر نوع حادثه یا مسئله‌ای، به کنش و واکنش در میان مسلمانان می‌انجامد. از پیش حضور مسلمانان و اسلام در این منطقه، تفکر اسلامی در ابعاد مختلف، به شکل‌گیری گروه‌های اسلامی با جهان‌بینی‌های متفاوت کمک کرده است. اسلام در ریملند درجات مختلفی را شامل می‌شود که طیفی از اسلام اصیل یا نزدیک به آن، تا اسلام رادیکال را در بر می‌گیرد. مواجهه گروه‌های مختلف اسلامی، فضای پرتنش و ناآرامی را به وجود آورده است، که امنیت را به مسئله اصلی آن و آرامش را به آرزویی دور و دراز مبدل ساخته است.

2ـ نفت؛ مسئله نفت گویا با تاریخ این منطقه همراه است و در طول ادوار مختلف نقش اساسی در حوادث منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن داشته است.
ادامه در صفحه۷
از دیدگاه قدرت‌های بزرگ نفت عامل مهمی برای حیات آنان به شمار می‌رود، که به تبع آن بسیاری از جنگ‌هایی که قدرت‌های بزرگ به راه انداخته‌اند، موضوع نفت در اولویت آنان بوده است. همچنین از آنجا که اقتصاد اکثر کشورهای منطقه به نفت وابسته است، ایجاد اختلال از سوی قدرت‌های بزرگ یا گروه‌های ناراضی، موجب نوسانات مخرب در روند حیات این کشورها می‌شود. از این‌ رو نباید فراموش کرد که نفت به عنوان طلای سیاه، مناسبات انسانی و ژئوپلیتیکی این منطقه را رقم می‌زند.

3ـ اختلافات قومی و مذهبی؛ شکاف عمیق میان مذاهب بزرگ اسلامی، یعنی شیعه و سنی، موجب واگرایی در بین کشورهای اسلامی منطقه می‌شود و عامل مهمی در برهم زدن وحدت اسلامی به شمار می‌رود. همچنین اختلافات قومی و قبیله‌ای در این منطقه، انرژی زیادی از مردمان آن می‌گیرد و موجب واماندگی آنها می‌شود.

4ـ اختلافات مرزی؛ اختلافات میان کشورهای همسایه در منطقه ریملند، از جمله اختلافات دیرینه میان کشورهای آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ترکیه از یک سو و اختلافات مرزی ایران و عراق یا ترکیه و سوریه از سوی دیگر، موجب شکل‌گیری فضای خصمانه در منطقه مورد نظر شده است. اختلافات مرزی با اختلافات قومی و مذهبی همپوشانی خاصی دارند. در طول زمان مفاهیم دوست و دشمن جابه جا شده و منافع منطقه‌ای به منافع خاص تبدیل می‌شود. از این رو، کشورها در این فضای محدود، به دنبال دوست فرامنطقه‌ای و غیر هم جنس می‌گردند که این امر موجب افزایش بازیگران منطقه‌ای می‌شود.
با این توصیف، ریملند از کدام جنبه برای قدرت‌های بزرگ اهمیت پیدا می‌کند؟ مسئله مهمی که در این مورد باید به آن اشاره کرد، نحوه مدیریت ریملند از سوی قدرت‌های بزرگ است. وابسته نگه داشتن ریملند شاه‌کلید حل این مسئله است؛ چرا که قدرت مانور غرب را به حداکثر می‌رساند. مهم‌ترین عامل چنین وابستگی‌ای، ایجاد فضای امنیتی (فقدان امنیت) در ریملند است. شکل‌گیری فضای امنیتی، محیط بهره‌برداری غرب را دوچندان می‌کند. چنین فضایی برای کشورهای متن، حالت فرسایشی و آزادسازی رادیکال انرژی به همراه دارد و برای کشورهای حاشیه، موقعیت دخل و تصرف و مسلط ایجاد می‌کند. از این رو، قدرت‌های بزرگ به عنوان ناجی مطرح شده و فضا را در جهت منفعت خویش مدیریت می‌کنند. 
امروز، غرب و به ویژه آمریکا برای عمق‌بخشی به بحران در ریملند تلاش می‌کنند. بحران یمن و تنش میان افغانستان و پاکستان و درگیری‌های عراق و سوریه، حاکی از افزایش عمق فاجعه در ریملند است. چنین نگرشی برای غرب و به ویژه آمریکا، فضای بهره‌برداری بیشتری را خلق می‌کند، که به کمک بحران، فضای امنیتی ریملند مدیریت می‌شود. این امر، موجب شکل‌گیری چند سناریو می‌شود:
 1ـ گشودن جبهه‌های مختلف مقابل ایران؛ در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران، در چند جبهه در اطراف خود، درگیر بحران‌های امنیتی به وجود آمده است. درگیری‌های شکل گرفته در عراق و سوریه و از سویی بحران و فاجعه انسانی به وجود آمده در یمن و همچنین تنش میان افغانستان و پاکستان، دایره‌ای از فقدان امنیت را در اطراف ایران رقم زده است. گفتمان امنیتی به وجود آمده، جمهوری اسلامی ایران را به دال مرکزی آن تبدیل کرده است. بنابراین تمام بحران‌های حاضر در اطراف ایران، به سوی مرکز بحران که نقطه امن منطقه به شمار می‌رود، در جریان هستند. گفتمان شکل گرفته، یک ویژگی عمده دارد که با افزایش امنیت نقطه مرکزی، بحران امنیتی اطراف آن شدت می‌یابد و این روی دیگر سکه سیاست است که به دنبال تحمیل هژمونی غرب بر جهان‌بینی توحیدی ـ اسلامی جمهوری اسلامی ایران است.
 2ـ فرسایش کشورهای منطقه و به ویژه جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از تبدیل شدن آن به قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای؛ ستیز امنیت و فقدان امنیت، انرژی کشورها را به بیراهه می‌کشاند و توانمندی‌های آنها را به ناتوانی مبدل می‌سازد. از این رو، نتیجه نهایی چنین ستیزی، فرسایش کشورهای منطقه است. در حال حاضر، سایه تاریک تکفیر و گروه‌های تکفیری، نه تنها پتانسیل و ظرفیت کشورهای منطقه را محدود کرده، بلکه ظرفیت و توان کشورها را بیهوده مورد استفاده قرار می‌دهد و در جهت نادرست هدایت می‌کند.
 3ـ گردش تریدهای مالی غرب؛ بزرگ‌ترین تریدهای مالی جهان عبارتند از: الف‌ـ اسلحه‌سازی ب‌ـ مواد مخدر ج‌ـ فوتبال د‌ـ تجارت جنسی. گسترش دامنه بحران، زیر سایه تسلیحات نجومی امکان بروز و ظهور دارد. به نوعی ناامنی و تسلیحاتِ کشتار مردم با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ به سر می‌برند. کارخانه‌های اسلحه‌سازی در بیشتر کشورهای غربی و به ویژه آمریکا، فعالیت گسترده‌ای دارند که از قبل آنها، منافع مالی هنگفتی به دست می‌آورند. غرب برای تداوم منافع مالی خود، به گسترش تجارت اسلحه در سراسر جهان دست زده است، که این امر نیز در بستر جنگ و کشت و کشتار و موقعیت بحرانی به وقوع می‌پیوندد. از این رو، واردات تسلیحات جنگی در کشورهای ریملند از قدرت‌های بزرگ، آمار خیره‌کننده‌ای را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، بحران و تداوم آن، به مرور زمان حالت رخوت در مردمان آن مناطق به وجود می‌آورد که این مسئله نیز با گذشت زمان، افراد را دچار بی‌تفاوتی از وضعیت پیش آمده می‌کند. بنابراین فرد در منطقه بحرانی، از قبل بی‌معنایی شکل گرفته نسبت به جهان اطراف، اتمیزه شده و حالت ذره‌ای پیدا می‌کند. فرد مورد نظر برای نجات از وضعیت کنونی خود، هر چیزی را دستاویز قرار می‌دهد تا فاجعه آوار شده بر سرش را تعدیل کند. از این رو، در جست‌وجوی لذت‌های کاذب، به مواد مخدر یا فساد جنسی روی می‌آورد. قاچاق مواد مخدر و مافیایی که در سطح جهانی فعالیت می‌کند و همچنین تجارت دختر و پسر به لحاظ جنسی و انتشار فیلم‌های پورنو سینمای هالیوود، بیش از پیش با هدف بی‌رمق کردن کشورهای ریملند و به ویژه کشورهای اسلامی و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران جریان دارد. ناگفته نماند که بهره‌برداری‌های صنعتی و سیاسی که در زمینه ورزش فوتبال می‌شود و پول‌های میلیاردی که از قبل این ورزش در جهت سرگرم کردن بی‌هدف کشورهای ریملند و به ویژه کشورهای اسلامی هزینه می‌شود، ناشی از گره خوردن مسائل سیاسی با سرنوشت انسان‌ها در سراسر جهان است.
در نتیجه، منطقه ریملند به دلیل حساسیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، در کانون توجه غرب و به ویژه آمریکا قرار گرفته است. استقرار تفکر اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران در این منطقه و به چالش کشیده شدن قدرت غرب، موجب تحمیل فضای امنیتی از سوی قدرت‌های بزرگ می‌شود. بنابراین ریملند با ویژگی‌هایی از جمله اسلام، نفت، اختلافات قومی و مذهبی و اختلافات مرزی، با چند سناریو از سوی غرب مواجه است: گشودن جبهه‌های مختلف مقابل جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی ایران، فرسایش کشورهای منطقه و به ویژه ایران و جلوگیری از تبدیل شدن آن به قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و گردش تریدهای مالی غرب. هرگونه بی‌توجهی و نادیده انگاشتن استراتژی غرب در مقابله با جهان اسلام می‌تواند کشورهای اسلامی و منطقه را با چالش‌های دامنه‌دارتری مواجه کند.


 مصطفی برزکار/ در تمام جهان کم‌وبیش مرسوم است که در پایان هر سال نگاهی به حوادث و رویدادهای یک ساله دارند. از حوادث پیچیده سیاست که اکنون دیگر پرده از رخ برداشته و هویت تلخ یا شیرین آن هویدا شده است تا حوادثی که با وجود اهمیت، هنوز تمام ابعاد آن مشخص نیست. خلاصه اینکه نگاه به گذشته می‌تواند انتقال‌دهنده تجربیاتی باشد که نتیجه بسیاری از فعالیت‌های سیاسی است. سال 1395 نیز آکنده از حوادث و رویدادهایی است که به برخی از آنها نگاهی کوتاه داریم:
آغاز به کار پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری: 
چهارم خرداد روزی بود که مجلس خبرگان کار خود را آغاز کرد. آنچه مجلس خبرگان پنجم را متفاوت‌تر کرده بود، به حواشی پیش از انتخابات در اواخر سال 1394 مربوط می‌شود. در واقع، تلاش‌هایی از سوی برخی جریانات انجام شد تا انتخابات خبرگان را سیاسی کند؛ انتخاباتی که جنس آن با توجه به ترکیب کاندیداها و شرایط و اهداف آن متفاوت از سایر انتخابات‌هاست و سلایق حزبی نباید در آن سایه بیفکند. البته برخلاف تمام برنامه‌ریزی‌هایی که برخی‌ها سامان داده بودند، ترکیب مجلس خبرگان همانند گذشته شاهد حضور اکثریت علمای متعهد و با بصیرت است و همین موجبات یأس و ناامیدی دشمنان را از این مجلس فراهم کرده است. دیگر نکته قابل بیان این مجلس ریاست آیت‌الله جنتی است. در حالی که دشمن و ایادی داخلی برای ممانعت از رأی‌آوری وی از هیچ تلاشی، حتی به‌کارگیری بی‌بی‌سی فروگذار نکردند؛ اما آیت‌الله جنتی نه تنها به مجلس خبرگان راه یافت؛ بلکه با رأی اعضا، رئیس مجلس خبرگان نیز شد.

 آغاز به کار دهمین دوره مجلس شورای اسلامی: 
هفتم خرداد در حالی مجلس دهم کار خود را آغاز کرد که اصولگرایان و اصلاح‌طلبان هر یک اکثریت مجلس را مختص به خود می‌دانستند؛ اما طولی نکشید که رویه عجیب این مجلس ثابت کرد، نه اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان هیچ یک از وضع مجلس راضی نیستند؛ مجلسی که در آن برجام برخلاف نظر اصولگرایان در 20 دقیقه تصویب می‌شود، آخوندی در استیضاح رأی می‌گیرد و اتفاقاً در همین مجلس کدخدایی رأی می‌آورد و سخنگوی شورای نگهبان می‌شود، آن هم خلاف خواست اصلاح‌طلبان. بنابراین، می‌توان مجلس دهم را در سال 95 مجلسی با تصمیمات عجیب دانست.

حقوق‌های نجومی: 
یکی از مسائلی که سبب حساسیت افکار عمومی شد، استفاده برخی مدیران از حقوق‌های نامتعارف بود که از آنها با نام «حقوق‌بگیران نجومی» یاد می‌شود. در خرداد ۱۳۹۵ فیش‌های حقوقی مدیران بیمه مرکزی ایران، رئیس صندوق توسعه ملی، مدیران بانک رفاه کارگران و مسئولان و مدیران چند سازمان دیگر منتشر شد که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و افکار عمومی داشت. هر چند شاهد واکنش‌های زیادی نسبت به این حقوق‌ها بودیم؛ اما برخورد دولت در این زمینه نه تنها مناسب نبود، بلکه «نوبخت» سخنگوی آن برخی از آنها را ذخایر نظام خواند! حاشیه حقوق‌های نجومی به مجلس هم رسید و قانونی تصویب شد که در واقع حقوق‌های نجومی را تقویت می‌کرد؛ اما با واکنش مردم و رسانه‌ها این مصوبه ملغی شد. در همین فضا، رسانه‌های بیگانه و برخی در داخل موج سنگینی را علیه قوه قضائیه و به ویژه شخص آیت‌الله آملی لاریجانی، ‌با بهانه قرار دادن حساب‌های بانکی این قوه، ‌با وجود شفاف‌سازی به راه انداختند. مطرح شدن بحث املاک نجومی و یک کلاغ چهل کلاغ کردن آن را نیز می‌توان در کنار تخریب‌هایی قرار داد که در واکنش به حقوق‌های نجومی و فسادهایی، مانند صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شد.

درگذشت برخی از شخصیت‌های مشهور: 
در سال 1395 تعدادی از شخصیت‌های نام‌آشنای کشور به دیدار حق شتافتند. روز یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اثر ایست قلبی در بیمارستان قلب تجریش درگذشت و مردم وی را با احترام تشییع کرده و به خاک سپردند. هر چند معاندان نظام و رسانه‌های انگلیسی و آمریکایی سعی داشتند از مرگ هاشمی برای ایجاد چالش در کشور استفاده کنند؛ اما مردم ایران اسلامی با حضور خود اجازه این سوءاستفاده را ندادند. مرضیه دباغ، مبارز انقلابی و تنها فرمانده زن نظامی در ایران 27 آبان در 77 سالگی دار فانی را وداع گفت. این شیرزن مبارز که در دوران مبارزه علیه رژیم ستمشاهی سخت‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کرده بود، پس از انقلاب نیز همواره در صحنه‌های مختلف حضوری پررنگ داشت. از دیگر چهره‌های سرشناسی که در سال 95 به دیدار حق شتافت، آیت‌الله سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی بود. وی که در کارنامه خود ریاست قوه قضائیه را داشت، سرانجام سوم آذرماه در 90 سالگی درگذشت. حجت‌الاسلام جعفر شجونی نیز یکی از چهره‌های شاخص درگذشته در سال 95 بود. شجونی سابقه مبارزه علیه رژیم وابسته پهلوی را داشت و پس از انقلاب نیز در مقام نماینده مجلس و رئیس جامعه وعاظ تهران به نظام اسلامی خدمت کرد. وی در 16 آبان دعوت حق را لبیک
 گفت.

صف‌بندی‌های سیاسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها در سال 96: 
تقربیاً از نیمه دوم سال به تدریج بحث‌های انتخاباتی و ظرفیت گروه‌ها و افراد در مطبوعات و میتینگ‌های سیاسی آغاز شد؛ اما آنچه در دو جریان سیاسی اصلی کشور مطرح گردید، تقریباً در اسفند ماه نمایان شد. در جریان اصولگرا جبهه مردمی نیروهای انقلاب با نام «جمنا» تشکیل شد تا چهره‌های انقلابی را دور خود جمع کرده و با قدرت در انتخابات آتی شرکت کند. در جریان رقیب نیز با وجود مخالفت برخی از اصلاح‌طلبان، همچنان روحانی نامزد اول باقی ماند. البته زمزمه‌هایی نیز برای ورود برخی چهره‌های دیگر اصلاح‌طلب با توجه به وضعیت کم شدن محبوبیت روحانی تا پایان سال همچنان وجود دارد.

  فاطمه جلالی / اقدامات نگهبان انقلاب اسلامی در سال 1395 در حوزه‌های امنیتی، دفاعی، محرومیت‌زدایی، مردم‌یاری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قابل تقسیم‌بندی است. در سالی که گذشت یک اولویت به مأموریت‌های سپاه افزوده شد و آن محرومیت‌زدایی بود. پیش از این در قالب اردوهای جهادی، شعاع 70 کیلومتری پروژه‌های قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) و اطراف پادگان‌های سپاه موضوع محرومیت‌زدایی در دستور کار قرار می‌گرفت، اما از ابتدای امسال، سپاه به طور جدی این مأموریت را بر عهده گرفت و بر این اساس قرارگاه محرومیت‌زدایی در ذیل ساختار فرماندهی سپاه آغازی بر اجرای این موضوع شد. در حوزه سازندگی بخشی از پروژه‌های عظیم در حوزه کشاورزی، نفت، گاز و پتروشیمی، تأسیسات ساحلی و فراساحلی، خطوط لوله انتقال، خطوط ریلی داخل شهری و بین‌شهری، جاده، تونل و سدسازی بر عهده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) است که انجام آنها قرارگاه را به بزرگ‌ترین پیمانکار کشور تبدیل کرده است. بنا بر اعلام فرمانده این قرارگاه یک‌ونیم میلیون نفر به طور مستقیم در قالب نیروهای قرارگاه و پیمانکاران خصوصی به همراه خانواده‌شان از محل اجرای پروژه‌های قرارگاه نان می‌خورند، در حالی که نیروهای رسمی این مجموعه چیزی کمتر از ده هزار نفر هستند. در این میان پالایشگاه بزرگ ستاره خلیج فارس و فازهای 15 و 16 پارس جنوبی با مهندسی تمام ایرانی از افتخارات بزرگ قرارگاه است.
در حوزه امنیتی و اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه هم‌راستا با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی توانست نقش مهمی در شناسایی و انهدام اقدامات ضد امنیتی در حوزه جاسوسی، مقابله با عملیات‌های نفوذ، خرابکاری و تروریستی داشته باشد. در این راستا در میان سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران سازمان اطلاعات سپاه با داشتن بزرگ‌ترین شبکه مردمی اطلاعاتی در ساختار بسیج توانست بهترین عملکرد را در سال ۵۹ داشته باشد. 
در حوزه دفاعی نیز نیروهای چهارگانه سپاه در هوافضا، دریا و زمین عملاً در کنار ارتش جمهوری اسلامی به عنوان دو سازمان مکمل توانستند دکترین بازدارندگی را در سال 1395 به شکل صد درصد اجرا کنند.  اقدام نیروی هوافضای سپاه در تولید و بومی‌سازی پیچیده‌ترین پهپادهای شناسایی و رزمی و استفاده از آنها در جبهه‌های مقاومت و ساخت و بهینه‌سازی توان موشکی کشور، ایجاد امنیت پایدار در مرزهای ناامن شمال غرب و جنوب شرق کشور از سوی نیروی زمینی سپاه در قرارگاه‌های قدس و حمزه، تشکیل موفقیت‌آمیز هوانیروز نیروی زمینی و موفقیت‌های چشمگیر نیروی قدس سپاه در عملیات‌های جبهه مقاومت و به کارگیری یگان‌های این جبهه برای نابودی کامل گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه و همراه‌سازی روسیه در این اقدام بخشی از این توان است که بیان شده است. البته، در این میان رزمایش‌های مهمی هم برگزار شده است که برای بیان تک‌تک آنها مجالی نیست.
در حوزه بسیج مردمی نیز امسال با تغییر در سطح فرماندهی این سازمان روبه‌رو بودیم و در پایان سال تغییرات چشمگیری در این مجموعه در حال وقوع است، اصلی‌ترین نکته در این میان تأکید رئیس جدید سازمان بسیج روی بسیج مساجد و محلات و محوریت یافتن مساجد در تمام مأموریت‌های بسیج است.
در بعد فرهنگی سیاست‌های حمایتی سپاه از تولیدات فرهنگی هم قابل توجه بود که از آن جمله اطمینان به کارگردانان و تهیه‌کنندگان جوان سینما برای تولید آثار فاخر در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، همچنین حمایتی در حوزه تولیدات موسیقیایی و تولید سریال‌ها نیز انجام گرفت که شرح آنها در این مجال نمی‌گنجد.

 ابوذر احمدی/ در سالی که گذشت، صحنه فلسطین نیز همانند سال‌های گذشته شاهد جنایت‌های وحشیانه صهیونیست‌ها علیه فلسطینیان بود؛ اما عملیات­های گسترده انفرادی جوانان فلسطینی، استمرار انتفاضه قدس طی سال جاری و مقاومت مردم مظلوم فلسطین سبب شد رژیم غاصب صهیونیستی با وجود همه اقدامات سرکوب‌کننده‌‌اش دچار بن‌بست امنیتی شود که برون‌رفت از آن برای سران صهیونیستی ناممکن بود.   از سویی، رژیم اشغالگر قدس طی امسال با بحران­های درونی متعددی روبه‌رو شد که هر لحظه موجودیت آن را به کام نابودی و مرگ می­کشاند؛ البته این را باید افزود که سران غاصب صهیونیستی با چالش­ها و تهدیدات منطقه‌­ای و بین‌­المللی روبه‌رو شدند که افزون بر زیر سؤال بردن مشروعیت سیاسی دولت جعلی اسرائیل، به عاملی از عوامل افول این رژیم تبدیل شد؛ به گونه‌ای که بنا به اذعان محافل سیاسی و آزاداندیش جهان، سقوط و نابودی رژیم غاصب صهیونیستی در آینده‌ای نزدیک حتمی و قطعی است.  در سالی که روزهای پایانی آن در حال سپری است، رژیم غاصب صهیونیستی و  سران جانی آن با چالش­ها و تهدیدات فزاینده درونی و داخلی نیز روبه‌رو شدند که  تمامی درها برای برون‌رفت از آنها به روی‌شان بسته است و چاره‌ای جز در انتظار ماندن سقوط رژیمی در سراشیبی مرگ را ندارند. در ادامه تلاش می­‌شود به نحوی مختصر ابعاد بحران‌ها و چالش‌های فزاینده رژیم اشغالگر قدس طی یک سال گذشته بررسی و تبیین شود. 

انتفاضه قدس
 و پایان داستان امنیت 
 در حالی که مقامات جانی صهیونیستی با فرافکنی و ابزارهای دیپلماتیک خود همواره تلاش داشتند تا وانمود کنند که انتفاضه قدس در دومین سال خود شکست خواهد خورد و به پایان خواهد رسید؛ اما استمرار عملیات­های انفرادی و شهادت‌طلبانه جوانان فلسطینی ثابت کرد که این انتفاضه در عمق وجدان جوانان مقاومت فلسطین قرار دارد و ملت فلسطین، مبارزه برای آزادی قدس را فراموش نکرده و در دفاع از آن کوتاهی نمی‌­کند؛ از این‌رو انتفاضه قدس نشان داد که نسل جدید انتفاضه به یک رده سنی مختص نیست؛ بلکه از همه اقشار سنی است و تمایل برای مبارزه و بر هم زدن ثبات و امنیت رژیم اشغالگر در میان همه گروه­های سنی و جوانان فلسطینی وجود دارد.

شهرک‌نشینان صهیونیست
 و عدم امنیت روانی
مقاومت ملت مظلوم فلسطین و عملیات‌های شهادت‌طلبانه و پی‌ در پی جوانان غیور فلسطینی طی امسال جوی آکنده از ترس و وحشت و حس شدید ناامنی را در تمامی سطوح جامعه چندپاره صهیونیستی حاکم کرد. هراس و ناامیدی هم اکنون حتی در قلب تل‌آویو حاکم شده و در زوایای پنهان زندگی شهرک‌نشینان صهیونیست دیده می‌شود. آغاز و شدت یافتن عملیات‌های شهادت‌طلبانه جوانان فلسطینی از روزهای ابتدایی سال 2016 میلادی و در شهرهای مهم و راهبردی، یعنی تل‌آویو و بیت‌المقدس، امنیت و موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی را از بنیان لرزاند؛ به گونه‌ای که پیامد کوتاه‌مدت آن وحشت و خانه‌نشینی بیش از یک میلیون صهیونیست در شهر تل‌آویو بود. 
این در حالی است که ستاد بحران رژیم صهیونیستی به تازگی طی گزارشی اعلام کرد، 90 درصد صهیونیست‌ها با فکر احتمال وقوع عملیات‌های شهادت‌طلبانه فلسطینی، از پیش مکانی را برای فرار خود در نظر گرفته‌اند. همچنین، 33 درصد صهیونیست‌ها تاکنون برای خود تجهیزات و غذا ذخیره کرده‌اند. این گزارش همچنین تصریح می­‌کند: را تنها یک چهارم (25 درصد) صهیونیست‌ها در زندگی روزانه خود احساس امنیت می‌کنند؛ در این زمینه ساکنان مرزهای شمالی نسبت به صهیونیست‌های ساکن در مرزهای جنوبی احساس ناامنی بیشتری می‌کنند.»

فساد سران صهیونیستی
 و بی‌اعتمادی شهرک‌نشینان
آنچه افکار عمومی منطقه و جهان طی امسال شاهد آن بوده‌اند، انتشار اخبار متعدد از خود رسانه‌های صهیونیستی مبنی بر وجود فساد گسترده در میان مقامات سیاسی و حتی نظامی و امنیتی بود. مهم­ترین آن خبر محکومیت نتانیاهو در روزهای آخر دسامبر 2016 بود که به علت جرایمی چون پول‌شویی، رشوه و سوءاستفاده از اموال عمومی رسانه‌­ای شد، به گونه‌ای که به تخریب وجهه نتانیاهو در جامعه صهیونیستی انجامید.  بر اساس گزارش منابع صهیونیستی در پایان سال 2016 میلادی، فساد سران صهیونیستی سبب شده است تا یهودیان ساکن اراضی اشغالی نسبت به ماهیت دولت صهیونیستی و مقامات آن بی‌اعتماد و سرخورده شوند. نتایج نظرسنجی شبکه 10 اسرائیل در سال 2016، از بی‌اعتمادی 68 درصدی مردم یهودی نسبت به دولت اسرائیل و همچنین آمادگی بیشتر از نیم میلیون نفر برای ترک سرزمین‌های اشغالی به دلیل وضعیت بد معیشتی خبر می‌دهد. 

شکاف طبقاتی
 و طعم تلخ فقر و ناامیدی
طی سال گذشته سازمان بیمه رژیم صهیونیستی گزارشی منتشر کرد که نشان داد میزان فقر و بیکاری در رژیم صهیونیستی افزایش یافته است. همچنین، گزارش‌های منتشر شده از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه اروپا نشان‌دهنده آن بود که شکاف اقتصادی میان ثروتمندان و فقیران در رژیم صهیونیستی بیش از سایر اعضای این سازمان است. این شکاف طبقاتی و نیز رشد فزاینده فقر و بیکاری در جامعه چند پاره صهیونیستی طی امسال چیزی جز خودکشی و ناامیدی را در برنداشت، به گونه‌ای که بر اساس آخرین گزارش وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی طی سال 2016 که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» آن را منتشر کرد، بحران خودکشی در میان اقشار جامعه اسرائیلی، به ویژه جوانان آن رشد فزاینده­ای داشته است. البته در کنار این چالش فزاینده باید کاهش روحیه یهودیان برای خدمت در ارتش و وجود فساد گسترده جنسی در میان فرماند‌هان و افسران رده بالای رژیم صهیونیستی را مدنظر داشت که این روند سقوط رژیم صهیونیستی را شدت داده است. 
در پایان می­‌توان چنین نتیجه گرفت که با نگاهی اجمالی به بحران­‌ها و چالش­‌های درونی رژیم صهیونیستی که طی سال گذشته با آن روبه‌رو بوده است، به خوبی می­‌توان سیگنال­های پیروزی نهایی مقاومت فلسطین را مشاهده کرد و صدای سقوط و فروپاشی رژیم جعلی و شیشه‌­ای صهیونیستی را بدون هیچ واسطه‌­ای شنید. 


 مریم فتاحی/ درسال 95 برای اروپا و آمریکا یک سال استثنایی با حوادث غیر قابل پیش‌بینی بود. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و انتخاب ترامپ به عنوان شخصیتی ساختارشکن دو اتفاق مهم بود که به صورت کوتاه تحلیل می‌شود.  
آمریکای 95؛ در آمریکا در سال گذشته حوادث ریز و درشت زیادی اتفاق افتاد، اعتراض سیاهان به خشونت پلیس یکی از این موارد بود که به تظاهرات در شهرهای مختلف آمریکا انجامید. این مسئله سبب شد تا شهرهای آمریکا به عرصه درگیری بین مردم و پلیس تبدیل شوند و بیش از هر زمانی شکاف‌های نژادی در چند دهه اخیر بار دیگر فعال شدند. اما بزرگ‌ترین و غیرقابل انتظار‌ترین حادثه سال 95 در آمریکا پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری بود.ترامپِ جمهوریخواه در میان ناباوری عموم تحلیلگران و مردم آمریکا توانست پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2016 شود. این پیروزی دلایل مختلفی داشت که بعضاً از دید تحلیلگران و بزرگ‌ترین مراکز نظرسنجی و پیش‌بینی آمریکا نیز پنهان مانده بود. یکی از مسائلی که به شکست سنگین دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا انجامید، موفقیت ترامپ در اقناع افکار عمومی آمریکا و همراه‌سازی آنها با خود در مقابل ساختار رسمی حاکم بر این کشور بود. ترامپ توانست هیلاری کلینتون را نماینده ساختار حاکم آمریکا و مورد حمایت این ساختار معرفی کند و در مقابل، خود را نماد تغییر و دگرگونی در ساختار آمریکا به افکار عمومی بشناساند. افشاگری‌های صورت گرفته از سوی ویکی‌لیکس و دیگر پایگاه‌های خبری درباره رایانامه‌های خصوصی هیلاری کلینتون نیز نقش بسزایی در هدایت آرای افکار عمومی به سوی ترامپ داشت. شهروندان آمریکایی در جریان پرونده رایانامه‌های خصوصی، نسبت به ضعف امنیتی هیلاری کلینتون آگاه شدند.پیروزی ترامپ سبب شد تا هواداران کلینتون به خیابان‌ها بیایند و هفته‌ها علیه وی تظاهرات کنند؛ چرا که کلینتون در حالی که در آرای مردمی سه میلیون رأی جلوتر از ترامپ بود، اما در کسب آرای الکترال از ترامپ عقب ماند. لیکن با وجود تمام اعتراض‌ها ترامپ از اوایل بهمن ماه سکان هدایت کاخ سفید را به دست گرفت. ترامپ در یکی از اولین اقدامات خود پس از به دست گرفتن قدرت، ورود اتباع هفت کشور مسلمان از جمله ایران را به آمریکا ممنوع اعلام کرد. این مسئله موجی از اعتراض‌ها علیه وی در آمریکا و جهان را سبب شد. در نهایت دادگاه فدرال آمریکا این دستور ترامپ را لغو کرد، اما وی در اقدامی جدید با حذف عراق از لیست هفت کشور خطرناک برای آمریکا، بار دیگر تصمیم خود را اجرایی کرد.
اروپای 95؛ به باور کارشناسان، اتحادیه اروپا سال 95، سال بسیار سختی را پشت سر گذاشت. بحران پناه‌جویان و سرازیر شدن صدها هزار جنگ‌زده به کشورهای اروپایی، غرق شدن بیش از پنج هزار پناه‌جو در دریای مدیترانه، افزایش حملات تروریستی در اروپا، بازگشت تروریست‌های چشم‌آبی به قاره سبز، قدرت گرفتن مجدد احزاب راست افراطی و جریانات فاشیستی، ادامه بحران اقتصادی و شکست اتحادیه اروپا در سیاست خارجی خود در غرب آسیا بخشی از این بحران‌ها بود که دولت‌های اروپایی طی یک سال گذشته با آن دست و پنجه نرم کردند. اما پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا نخستین نتیجه شوکه‌کننده سال گذشته نبود. پیش از آن انگلیسی‌ها در روزهای پایانی ماه ژوئن (تیر ماه) با رأی «آری» به برگزیت(خروج انگلستان از اتحادیه اروپا) جهان را حیرت‌زده کردند.  کارشناسان انگلیسی معتقدند، این همه‌پرسی به فروپاشی انگلیس منجر خواهد شد؛ چرا که در میان کشورهای پادشاهی انگلیس مردم اسکاتلند و ایرلند شمالی در همه‌پرسی اخیر به ماندن در اتحادیه اروپا رأی دادند؛ مسئله‌ای که می‌تواند بار دیگر مباحث مرتبط با استقلال کامل این دو اقلیم از انگلیس را بار دیگر مطرح سازد.
موضوع مهم دیگر که می‌توانست آغازگر جنگی جدید باشد، مربوط به ترور سفیر روسیه در ترکیه بود. در واپسین روزهای باقی مانده از سال 2016 «آندری کارلوف» سفیر روسیه در آنکارا، حین بازدید از یک نمایشگاه عکس، مورد حمله چند فرد مسلح ناشناس قرار گرفت. کارشناسان معتقد بودند این مسئله می‌توانست تقابل شدید ترکیه و روسیه را در پی داشته باشد، اما با مدیریت بحران روابط این دو کشور از این حادثه تأثیر نپذیرفتند.
در مجموع می‌توان سال 95 را برای اروپا و آمریکا سال قدرت گرفتن جریانات دست راستی و افراطی دانست. ناکارآمدی لیبرال ـ دموکراسی در غرب سبب شده است تا مردم به دنبال جایگزینی برای این جریان باشند. در شرایط کنونی نیز احزاب دست راستی به خوبی در حال موج‌سواری بر این نارضایتی همگانی هستند و در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی جریان‌های راست‌گرا برای پیروزی در انتخابات در تلاشند. 

 محسن فخری/سال 95 در حالی آخرین لحظاتش را از سر می‌گذراند که روزهای خوب و خندانش کم و زخم‌ها و تلخی‌هایش زیاد بودند؛ از موضوع کارتن خواب‌ها که در اطراف گورستان نصیرآباد حومه شهریار، دست‌کم ۲۰ گور را اشغال کرده بودند تا شب‌های سرد زمستان از سرما در امان باشند، تا مرگ چهار کولبر در منطقه سردشت، تا ادامه آلودگی هوا و گردوغبار شدید در خوزستان که زندگی مردم عادی این منطقه را مختل کرد و سبب تذکر صریح رهبر معظم انقلاب به مسئولان برای رسیدگی به مشکلات مردم خوزستان شد و حادثه انفجار تروریستی در عراق که به شهادت عده‌ای از هموطنان‌مان که برای زیارت عتبات عالیات در اربعین حسینی عازم این کشور شده بودند منجر شد و حوادث غیرمترقبه طبیعی. اما در این میان دو حادثه ناگوار در دو نقطه از کشور پهناور اسلامی تلخ‌تر از همه بود؛ یکی ماه پایانی پاییز بود، که ما روزمان را با خبر برخورد دو قطار و آتش گرفتن واگن‌های آن آغاز کردیم؛ اخباری تلخ که به ما نشان می‌داد مدیران نالایق و زدوبندها و سودجویی در واردات سیستم‌های بی‌کیفیت، چقدر می‌تواند به کشور آسیب برساند و چه روزهای تلخی را برای‌مان رقم بزند، سیستم هشدار و توقف قطار اشتباه عمل کرد و 47 نفر از هموطنان‌مان جان خود را از دست دادند. اما حادثه دیگر در قلب پایتخت رخ داد، حادثه‌ای که ده روز کابوس را برای مردم رقم زد، ساختمان ناایمن پلاسکو در یکی از قدیمی‌ترین خیابان‌های تهران آتش گرفت و هنگامی که آتش‌نشانان دلیر با از خود گذشتگی به دل آتش زده بودند، فرو ریخت، تا داغ بس بزرگی را بر دل ملت ایران بنشاند ، 16 نفر از آتش‌نشانانی که هزار نفر از ساکنان ساختمان پلاسکو را نجات دادند و خود زیر آوار آتش و آهن و خاک ماندند و جان‌شان را از دست دادند، اما از دل همین تلخی مظاهری از خشنودی و اتحاد اجتماعی بروز و ظهور یافت، همان قدر که همه ما در غم از دست دادن عزیزان آتش‌نشان مصیبت‌زده بودیم، از همدردی مردم و اتحاد جامعه در رویارویی با این اتفاق لبخندی بر لبان‌مان نشست، خشنود شدیم وقتی در برابر ایستگاه‌های آتش‌نشانی در تمامی شهرهای کشور دسته‌های گل قرار داده شد و شمع‌هایی برای ابراز همدردی روشن شد، خشنود شدیم وقتی فیلم کوتاهی از تشکر و بوسیدن دست آتش‌نشانان در فضای مجازی منتشر شد و دیدیم که چقدر مردم ما قدرشناسند، تشییع باشکوه آتش‌نشانان قهرمان مرهمی بر زخم دل‌مان شد، همان‌گونه که  استقبال باشکوه از شهدای مدافع حرم در جای‌جای کشورمان غرورآفرین بود و هست، همان غروری را احساس کردیم که در روزهای گرم تابستان امسال، اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در المپیک برای‌مان به ارمغان آورد، همان غروری که وقتی تصاویر زنده تلویزیونی نشان می‌داد بانوی جوان ایرانی با حجاب اسلامی توانست در المپیک ریو بر سکوی قهرمانی قرار بگیرد و مدال برنز رشته تکواندو را به دست آورد، همان غروری که حسن یزدانی با معجزه بر روی تشک کشتی در ریو و گرفتن مدال طلا خلق کرد. همان غروری که از قهرمانی در رقابت‌های جام جهانی کشتی در کرمانشاه بر دل ما نشست. همان غروری که اخبار پیش روی نیروهای محور مقاومت و آزادی حلب و شکست‌های پیاپی تروریست‌های تکفیری برای‌مان به ارمغان آورد.
 مصطفی قربانی/ شعار سال در هر سال مبیّن مسئله مهمی است که انتظار می‌رود محور فعالیت دولت و دستگاه‌های اجرایی کشور در همان سال باشد. اما اکنون با گذشت یک سال از شعار سال 95 با عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»، به نظر می‌رسد زمان لازم برای ارزیابی کارنامه دولت در تحقق این شعار سپری شده است. بر این اساس، برای ارزیابی اقداماتی که در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی صورت گرفته است، می‌توان ده محوری را که رهبر حکیم انقلاب برای تحقق اقتصاد مقاومتی در ابتدای امسال در جوار بارگاه مطهر رضوی(ع) بر آن تأکید کردند را معیار ارزیابی قرار داد. بنابراین، در ارزیابی تحقق اقتصاد مقاومتی می‌توان به چند محور زیر اشاره کرد:
1ـ در حوزه تمرکز بر فعالیت‌ها و زنجیره‌های اقتصادی مزیت‌دار کشور که می‌توان از آن به فعال‌سازی منابع و ظرفیت‌های غیرفعال اقتصاد کشور تعبیر کرد و همچنین زنده کردن تولید داخل، متأسفانه اقدامات مؤثر چندانی صورت نگرفته است. افزایش روند تعطیلی کارخانه‌ها و بیکار شدن کارگران مؤید این موضوع است. نکته مهم در این زمینه اینکه به جای تمرکز بر مزیت‌های داخلی و تأکید بر تولید داخل، عمدتاً تلاش شده تا از ظرفیت‌های خارجی به مثابه بدیل و در دسترس‌ترین شیوه استفاده شود که این برای اقتصاد کشور موضوع است. شبیه همین قضیه در حوزه تجارت خارجی نیز تکرار شده، به نحوی که آهنگ واردات نسبت به صادرات فزونی یافته است.
2ـ در حوزه انتقال فناوری نیز از آنجا که عمده تلاش‌ها به واردات کالاهای مصرفی و به کارگیری نیروهای خارجی در حوزه‌هایی چون نفت و گاز معطوف است، با وجود افت‌وخیزهای زیاد، در مجموع به نظر می‌رسد که اقدامات، چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. همچنین در حوزه تقویت اقتصاد دانش‌بنیان، با وجود تلاش‌ها و موفقیت‌های معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، آهنگ رشد نسبت به گذشته افت داشته است.
3ـ در حوزه مبارزه با فساد نیز متأسفانه نه تنها شاهد کارآمدی و جدیت نبوده، بلکه آمارها و واقعیت‌ها حکایت از بروز فساد در انواع و اقسام متعدد و بی‌سابقه دارد.
4ـ افزایش بی‌رویه واردات کالاهای مصرفی و از سویی، بی‌توجهی به واردات کالاهای سرمایه‌ای، پاشنه آشیلی اساسی برای اقتصاد مقاومتی است که ضعف عملکرد در این زمینه مشهود است. برای نمونه، مبالغ هنگفتی که صرف واردات کالاهایی چون؛ تیغه چاقو، سنگ پا، مربای خارجی و... شده، همگی نشان از بی‌توجهی به این حوزه حیاتی است.
5ـ گرانی فزاینده در اداره دولت؛ آخرین آمار بانک مرکزی از وضعیت تحقق بودجه 9 ماهه کشور نشان می دهد که هزینه های جاری همچنان با شتاب در حال افزایش بوده و حتی بیشتر از نرخ تورم است. بر اساس این آمار ها، مجموع هزینه های جاری دولت یازدهم از ابتدای سال 92 تا پایان سال 94 حدود 80 هزار میلیارد تومان (معادل 90 درصد، به طور میانگین سالی 30 درصد) بوده است. در 9 ماهه اول امسال نیز هزینه های جاری دولت بیش از 26 درصد رشد داشته است؛ این در حالی است که میزان رشد حقوق کارمندان 10 درصد و نرخ تورم هم در همین حدود بوده است. این اتفاق به صراحت خلاف  بند 16 سیاست های اقتصاد مقاومتی است که بر  صرفه‌جویی در هزینه های عمومی کشور تأکید دارد.
6ـ در حوزه مالی و بانکی نیز چشم‌انداز مطلوبی پیش‌رو نداریم، به گونه‌ای که اکنون بسیاری از کارشناسان از ورشکستگی بانک‌ها سخن می‌گویند و اصلاح ساختار نظام بانکی کشور یک ضرورت اساسی است.
7ـ کاهش سلطه نفت بر  بودجه از جمله اقدامات مثبت در تحقق اقتصاد مقاومتی است. سهم درآمد های نفتی در بودجه از حدود 50 به حدود 35 درصد رسیده که یک بخش از این کاهش سهم درآمد های نفتی در بودجه به رشد درآمد های مالیاتی بر می گردد.
این وجیزه، صرفاً نگاهی اجمالی به تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی داشت. با این حال، در ارزیابی نهایی می‌توان گفت که با وجود از بین‌رفتن بی‌اطمینانی و ایجاد نوعی ثبات نسبی در اقتصاد، به سبب تقویت فزاینده مصرف و مصرف‌گرایی، واردات بی‌رویه کالاهای خارجی و کم‌توجهی به تقویت تولید داخلی، اقدام و عمل در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی هنوز در ابتدای راه قرار دارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین ریاضت در گفت‌وگو با صبح صادق
مجتبی برزگر/ حضرت فاطمه زهرا(س) سیده نساء‌العالمین‌ هستند و جایگاه خاصی در نزد حضرت رسول(ص) داشتند. این جایگاه تنها به دلیل این نبود که ایشان دختر پیامبر اسلام(ص) بودند؛ بلکه حضرت زهرا(س) همسر ولایت و مادر امامت هستند که هر یک از این صفات بیان‌کننده شخصیت بالای این بانوی بزرگوار اسلام است. آیات و روایات بهترین راه برای درک شأن و منزلت این بانوی فداکار اسلام است که جان خود را در راه ولایت و برای منحرف نشدن اسلام فدا کردند. در آستانه میلاد حضرت زهرا(س) به منظور بررسی بیشتر شخصیت بانوی دو عالم و جایگاه والا و برجسته زنان و مادران در تکامل جامعه با حجت‌الاسلام والمسلمین محمود ریاضت، استاد حوزه و دانشگاه گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
* در مقدمه بحث بفرمایید چگونه عصمت حضرت زهرا(س) اثبات می‌شود؟
عصمت صدیقه طاهره(س)، همانند عصمت بقیه ائمه معصوم(ع) و با استناد به آیات کریمه قرآن و روایات نورانی اهل‌ بیت(ع) ثابت می‌شود. همه مفسران بر اساس آیه‌ای که در سوره احزاب با عنوان آیه تطهیر؛ «إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» آمده است، معتقدند پیامبر و اهل ‌بیتش عصمت دارند؛ یعنی از اشتباه، خطا و گناه مصون هستند. آنچه در تفاسیر فرقه‌های مختلف مسلمانان درباره این آیه مطرح شده، این است که بعضی از فرقه‌ها، همچون برادران اهل سنت دایره اهل ‌بیت(ع) را خیلی گسترده می‌بینند. به اعتقاد آنها، هر کسی با پیامبر اسلام(ص) نسبت خویشی، سببی، نسبی و حسبی دارد، در زمره اهل‌ بیت(ع) به شمار می‌آید؛ اما شیعه اثنا اشعری و فرقه امامیه معتقدند، دایره اهل ‌بیت(ع) که در این آیه موضوع عصمت‌شان مطرح شده، محدود به چهارده معصوم(ع) است و لا غیر، یعنی کسی در این آیه برای عصمت به چهارده معصوم(ع) ملحق نمی‌شود. که در روایاتی، همچون ماجرای مباهله به آن اشاره شده است. از سویی وجود حدیث لوح هم ثابت می‌کند که عصمت فقط شامل اهل‌ بیت(ع) عصمت و طهارت می‌شود. اگر ما دایره اهل بیت را در این آیه کریمه خیلی کوچک بگیریم یا خیلی وسیع، مشترک بین این دو دایره شخصیتی است به نام حضرت زهرا(س) که همه فرقه‌ها به آن اعتقاد دارند؛ یعنی اگر بخواهیم برای اهل‌بیت(ع) مصداقی معرفی کنیم که همه فرقه‌ها بدون اختلاف بر روی ایشان اتفاق‌نظر داشته باشند که در زمره اهل‌بیت عصمت و طهارت هستند، حضرت صدیقه طاهره(س) است. در واقع، هیچ‌یک از بزرگان، مفسران و فرقه‌های مسلمانان نگفته‌اند که حضرت زهرا(س) از شمول اهل ‌بیت(ع) خارج شده است. این اتحاد خیلی عجیب است و نشان از جایگاه ویژه و رفیع صدیقه طاهره دارد. ان‌شاءالله از این جایگاه ویژه و والا الگوبرداری کنیم و بتوانیم مرام و سلوک فاطمی را به بهترین نحو، در همه زوایا و ابعاد زندگی‌، به سبک و شیوه درستی عملیاتی کنیم.

*حضرت زهرا(س) چطور می‌تواند امروز الگوی زنان و حتی مردان ما باشد؟
همان‌طور که می‌دانید در بحث الگو، جنسیت مطرح نیست؛ یعنی در قرآن کریم برخی مردان و زنان به منزله الگو برای همه مردان و زنان عالم معرف شده‌اند؛ برای نمونه، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «و ضرب الله مثلا للّذین آمنوا امرأت فرعون»؛ برای همه مردان و زنان با ایمان زن فرعون را به عنوان یک الگو مثال می‌زنیم. نگاه قرآن کریم در الگوگیری و الگوپذیری فرای جنسیتی است؛ چون ویژگی‌هایی که می‌تواند یک فرد را الگو کند، در آن مرد یا زن‌بودن مطرح نیست؛ زیرا برخی ویژگی‌ها و شاخصه‌ها هم می‌تواند در وجود زن نهادینه شود و هم در مرد به منصه ظهور و بروز برسد. آن ویژگی‌ها و ملاک‌هایی که در معارف دین می‌تواند در یک الگو تجلی پیدا کند تا دیگران به او تأسی کنند، به معنای اتم و اکمل در وجود صدیقه طاهره(س) به منصه ظهور می‌رسد. تا جایی که امام زمان(عج) که منتظر او هستیم تا جهان را پر از عدل و داد کند، فرموده‌اند: «من سرمشقم در همه اعمال و رفتار دختر رسول خدا حضرت فاطمه زهرا(س) است.» در واقع، حکومت مهدوی بر پایه الگوی حضرت فاطمه‌زهرا(س) شکل می‌گیرد. 
امروز ما چگونه می‌توانیم از این الگو بهره‌برداری کنیم و این الگو را برای خودمان به منزله یک نماد عملی موفق در زمینه‌های مختلف به کار بندیم؟ پیش از هر چیز باید نسبت به آن معرفت و شناخت پیدا کنیم. باید ببینیم ایشان چگونه زندگی کرده‌اند؟ مرام، روش و منش ایشان چگونه بوده است؟ باید در این راستا مرامنامه حضرت زهرا(س) را مطالعه کنیم؛ خطبه فدکیه همان مرامنامه حضرت زهراست(س). ما اگر با تأمل، تفکر، تعقل و تدبر به مضامین این خطبه نگاه کنیم، می‌بینیم که این خطبه پایان‌نامه صدیقه‌اطهر است؛ پایان‌نامه‌ای که پیش از ارائه، دفاع شده است؛ چراکه حضرت صدیقه طاهره(س) در طول 18 سال آنچه را که در جنبه‌های فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و عبادی عمل کرده، در آخر عمر تحت یک منشور به جهانیان ارائه داده است. برای تأسی به حضرت زهرا(س) باید این منشور را مرور و درک کرده و به مرحله اجرا درآوریم. ما هم اگر منتظر امام زمان(عج) هستیم باید این منشور را تمرین کنیم؛ زیرا امام زمان(عج) می‌خواهند به این منشور عمل کنند. شهروندان عصر ظهور حضرت کسانی خواهند بود که مرامنامه و منشور فاطمی را تمرین می‌کنند. امیدواریم در حسن ختام امسال که با ولادت حضرت زهرا(س) تقارن پیدا کرده است، بتوانیم به عنایت و لطف حضرت صدیقه طاهره این منشور فاطمی را بفهمیم و به اندازه فهم و ظرفیت خودمان سلوک فاطمی را برای ظهور امام زمان(عج) نهادینه کنیم. 

* برخی موارد در سیره حضرت زهرا(س)، مانند ازدواج زودهنگام و تکثر اولاد امروز در احادیثی که در فضیلت حضرت زهرا(س) آمده است، هم از طریق شیعه و هم سنی نقل شده و جزء مشترکات است؛ از این نظر چطور می‌توان در راستای وحدت فریقین استفاده کرد؟
اگر مکتب اسلام یک مشترک درباره یک فرد داشته باشد، حضرت صدیقه طاهره(س) است. همه گروه‌های مسلمین ایشان را در زمره اهل‌ بیت(ع) مورد نظر قرآن کریم می‌دانند. درباره سیره آن حضرت که همه می‌توانند الگو بگیرند، برادران اهل‌سنت در موضوع ازدواج به موقع و نه زودهنگام و تکثیر جمعیت خانواده پیشقراول بوده‌اند. حضرت زهرا(س) در زمان بلوغ و به موقع ازدواج کردند. 9 سال هم این زندگی مشترک ادامه داشت؛ همسرداری و تربیت فرزند هم بلامنازع بود. در زمینه تشکیل خانواده و تکثیر جمعیت یا همان فرزندآوری دیده می‌شود که بعضی از فرق اهل‌سنت از حضرت زهرا(س) الگوبرداری کردند. بعضی از فرق دیگر مانند شیعیان هم باید این الگو را از حضرت زهرا(س) بگیرند؛ چه در نوع تکثیر جمعیت در خانواده و چه در فرزندآوری، نحوه همسرداری و تربیت فرزندان! به نظر می‌رسد ما چند سالی در این راستا از برادران اهل‌سنت عقب هستیم و باید حتماً در این مقوله با بهره‌گیری از سیره حضرت فاطمه(س) به وحدت برسیم. پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «ازدواج کنید و نسل مسلمانان را زیاد کنید که من در قیامت با توجه به حضور شما به بقیه امت‌ها مباهات کنم.» امیدواریم که بتوانیم با بهره‌گیری از سیره عملی حضرت زهرا(س) در ازدواج به موقع، در تکثیر گستره خانواده با الگوگیری از حضرت زهرا(س) وحدت خودمان را با دیگر فرق مسلمانان به منصه ظهور برسانیم.
* حضرت در موارد متعددی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی هم داشتند، ضمن توضیح در این زمینه، با توجه به سیره ایشان، به نظر شما حد و مرز ورود بانوان به عرصه‌های اجتماعی چقدر است؟
 خیلی پررنگ، واضح و روشن است. در زمان رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) به عنوان پرستار و امدادگر در جنگ‌ها همراه رسول خدا حضور داشتند. بسیاری از مجروحان جنگ را که در رکاب پیامبر(ص) شرکت می‌کردند، مداوا می‌کردند و بر زخم آنها مرهم می‌گذاشتند. از همه مهم‌تر حضرت زهرا(س) به خود پیامبر(ص) در مقام فرمانده جنگ رسیدگی می‌کردند؛ همه اینها حضور فعال حضرت را در عرصه فعالیت‌های اجتماعی می‌رساند. ایشان در واقعه غدیر و ماجرای مباهله حضور داشتند که حضوری فعال در عرصه اجتماعی و مقابله فکری و اعتقادی با مشرکان و مسیحیان بود. جای دیگری که حضرت زهرا(س) حضور فعالی داشتند، در زمینه در موضوع مهاجرت به مدینه است. سپس مهم‌ترین حضور و فعالیت اجتماعی حضرت زهرا(س) هنگام رحلت پیامبر اکرم(ص) است. پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز حضرت زهرا(س) برای احقاق حق امیرالمومنین(ع) نقش‌آفرینی کردند و در جایی برای نجات جان ولی زمان خودشان را سپر کردند. قضیه خطبه فدکیه و حضور حضرت زهرا در مسجدالنبی نشان از نقش فعال و چشمگیر حضرت زهرا(س) در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دارد. نکته‌ای که در این راستا حائز اهمیت است، این است که برای حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی باید با الگوگیری از حضرت زهرا(س) فضا را آماده کنیم؛ چراکه حضرت زهرا(س) با رعایت تمام شئون شرعی، اخلاقی، اعتقادی، معرفتی و رعایت همه وظایف یک زن در جایگاه یک زن مسلمان در عرصه اجتماعی حضور داشتند. این گونه نبود که حضرت زهرا(س) برای حضور در فضای اجتماعی، کاری و وظیفه‌ای را فدا کند. امیدواریم زنان برای حضور در میدان‌های اجتماعی و سیاسی از حضرت زهرا(س) الگو بگیرند و مواظب باشند مبادا عمل به این مهم و حضور فعال در عرصه‌های اجتماعی خدایی ناکرده، جنبه‌های دیگر را از بین ببرد. 

* امروزه درباره وجه الگویی حضرت زهرا(س) گفته می‌شود و زن مسلمان امروزی علاقه‌مند است که حضرت را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود الگو قرار دهد. وجه الگویی حضرت را از روایات تاریخی به چه صورتی می‌توان به دست آورد؟
امروزه، باید وجه الگویی حضرت زهرا(س) را در کلام آن حضرت جست‌وجو کنیم و از آن حضرت در زمینه‌های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بهره‌مند شویم. ما کتابی به نام «الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء» درباره جزئیات زوایای زندگی حضرت زهرا(س) داریم که می‌توان گفت به تحقیق ثبت و ضبط شده و مورد اجماع فرق مسلمانان است. این وجه الگویی حضرت زهرا(س) از روایات تاریخی ما کاملاً استنباط و اقتباس می‌شود. 

* توصیه‌تان به نسل جوان درباره اهتمام به نقش و جایگاه مادر چیست؟
رشد، تعالی و تکامل یک انسان بسته به نقش مادر است و اینکه چگونه انسان بتواند به این مادر فداکار و ایثارگر، احسان و نیکی کند. تا جایی که امام باقر(ع) فرمودند، هر کس در وادی محبت به اهل ‌بیت(ع) فکر می‌کند خدا لطفی به او کرده که محبت اهل‌ بیت(ع) را داشته باشد، او باید بیشتر از همه به مادرش احسان کند؛ چون این محبت، علاقه و عشق به ما اهل ‌بیت(ع) در وجود هر کسی به خاطر مادرش قرار گرفته است؛ از این‌رو ما باید از مادران‌مان به دلیل آنکه ما را در مسیر محبت اهل ‌بیت(ع) تربیت کرده‌اند، بسیار سپاسگزار باشیم تا آنجایی ‌که می‌توانیم به آنها نیکی کنیم.
میلاد حضرت زهرا(س) روز مادر نامگذاری شده و بهانه‌ای برای پاسداشت مقام مادر است.

* سبک زندگی اسلامی را چگونه و با استفاده از چه مهارت‌هایی باید در میان خانواده‌ها توسعه و گسترش داد؟
ما امروزه می‌توانیم با بهره‌گیری از ابزارهای نوین دیداری و شنیداری، مانند فیلم‌ها نمونه‌هایی از سبک زندگی اسلامی و موفقیت‌های کسانی را که زندگی‌شان بر مبنای سبک زندگی اسلامی است، با تأسی به بزرگانی همچون صدیقه اطهر که سبک زندگی‌شان اسلامی بود، به جوانان نشان دهیم. چون سبک زندگی ائمه‌اطهار اسلامی بود و این بزرگواران توانستند به این موفقیت‌ها دست پیدا کنند. شما هم اگر این ذوات مقدسه را الگو قرار دهید، می‌توانید به آن موفقیت‌ها برسید. ما باید نقطه قوت‌ها را در بحث سبک زندگی اسلامی پررنگ کنیم؛ نقطه ضعف‌ها را از بین ببریم و به حداقل برسانیم. بنده فکر می‌کنم جوانان ما اگر سبک زندگی اسلامی را الگو قرار دهند، بسیاری از موانع و مشکلاتی که در راه تشکیل خانواده وجود دارد و به طلاق منجر می‌شود، برطرف خواهد شد.


  محمد رضا مرادی/  «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در حالی توانست سکان هدایت کاخ سفید را به دست گیرد که وی مدام بر شعارهای اقتصادی و دوری از جنگ تأکید می‌کرد. در واقع، وی با این روش توانست آرای مردم آمریکا را به سبد خود بریزد. یکی از این شعارهای متفاوت دونالد ترامپ که مورد توجه مردم آمریکا قرار گفت، خارج کردن آمریکا از مناطق درگیری و پایان حمله این کشور به کشورهای دیگر بود؛ موضوعی که به شدت مورد پذیرش رأی‌دهندگان آمریکایی قرار گرفت. وی بارها پس از پیروزی در انتخابات نیز بر موضوع وارد نشدن آمریکا به درگیری‌های منطقه تأکید کرد.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا به تازگی در کارولینای شمالی متعهد شد که مداخله‌های نظامی این کشور در خاورمیانه را کاهش دهد و در مقابل به تشدید جنگ علیه داعش در خاورمیانه بپردازد. وی با تأکید بر اینکه باید چرخه مخرب مداخله و هرج‌ومرج به پایان برسد، در ادامه سخنرانی خود برای مردم کارولینای شمالی گفت، آمریکا باید از مداخله و مشارکت در درگیری‌های سراسر جهان عقب‌نشینی کند؛ زیرا چنین مداخله‌گری‌هایی به ‌نفع منافع ملی حیاتی آمریکا نیست؛ اما آیا این شعارهای ترامپ در حال اجرا شدن است یا اینکه وی نیز به دنبال تداوم جنگ‌های آمریکا در مناطق مختلف است؟
به نظر می‌رسد، ترامپ نیز مانند سایر رؤسای جمهور آمریکا شیفته جنگ و دخالت نظامی در کشورهای دیگر است. به تازگی، یمن اولین میدان نبرد دونالد ترامپ انتخاب شده است؛ در حالی که طی دو هفته اخیر، سه محموله نظامی تسلیحاتی به دست القاعده در جنوب یمن افتاده است، اکنون «اسپوتنیک» گزارش داده که دونالد ترامپ دستور تشدید حملات نظامی به گروه تروریستی القاعده در شبه‌جزیره عرب در یمن را داده است. به نظر نمی‌رسد این مقدار تسلیحاتی و اقدام نظامی صرفاً برای القاعده باشد. ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر مقابله با القاعده در یمن در حالی مطرح شده است که درباره مواضع واقعی این کشور در یمن، پرسش‌ها و تردیدهای جدی مطرح شده است. بر همین اساس، برخی رسانه‌های یمنی در گزارش‌هایی تأکید کردند، آمریکا از طریق ائتلاف عربستان در حال تغذیه تسلیحاتی القاعده در یمن است. کارشناسان سیاسی یمن معتقدند، نقض حاکمیت ملی یمن به وسیله پهپادهای آمریکایی زمینه‌ساز اشغال این کشور به دست آمریکاست. هواپیماهای بدون خلبان آمریکا بیش از 30  بار به مواضع به اصطلاح القاعده و داعش در استان‌های ابین، شبوه و البیضاء در جنوب یمن حمله کرده و افزون بر آن نیروهای چترباز آمریکایی در این استان‌ها عملیات فرود انجام داده‌اند. 
حملات هوایی آمریکا پس از ریاست‌جمهوری ترامپ شدت گرفته است و نشان می‌دهد یمن بار دیگر به نقطه هدف‌گیری مستقیم آمریکا بازگشته است؛ زیرا واشنگتن مشاهده کرد که عربستان و امارات در تجاوز خود علیه یمن نتوانستند هیچ یک از اهداف شوم خود را تحقق بخشند. 
دونالد ترامپ در همین مدت کوتاه کمتر از دو ماه که سکان ریاست‌جمهوری آمریکا را در دست گرفته، نشان داده است شعارهای وی مبنی بر اینکه مسائل داخلی آمریکا باید در صدر مسائل مهم باشند و آمریکا نباید به کشورهای دیگر حمله کند، همه تنها ابزارهایی برای پیروزی بوده است. ترامپ در این مدت اولین جنگ خود را کلید زده و به یمن به صورت محدود حمله کرده است. هلی برن نیروهای آمریکایی و حمله پهپادها به یمن در حالی به بهانه مبارزه با القاعده صورت می‌گیرد که کارشناسان معتقدند یمن می‌تواند دروازه ورود ترامپ به سلسله‌ای از جنگ‌ها باشد. 
واقعیت آن است که ترکیب و نوع چینش کابینه ترامپ به گونه‌ای است که نمی‌توان اظهارات وی درباره دوری از جنگ را چندان جدی گرفت. در واقع، منافع آمریکا در مناطق مختلف با ایجاد درگیری و دخالت در کشورهای دیگر عجین شده است و ترامپ نیز مانند دیگر رؤسای‌جمهور آمریکا شیفته جنگ است. از یک سو حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف با ایجاد درگیری ارتباط مستقیم دارد و از سوی دیگر لابی‌های اسلحه‌سازی سود سرشاری را از این نوع سیاست در آمریکا نصیب خود می‌کنند و می‌توانند تسلیحات بیشتری به کشورهای منطقه بفروشند.

 سعید مهدوی/ ماه‌های پایانی عمر دولت یازدهم در حالی سپری می‌شود که گروه اقتصادی دولت یازدهم هنوز نتوانسته‌اند حداقل انتظارات مردم را برآورده کنند. از خرداد 92 تاکنون که اقتصاد کشور با سیاست­ها و برنامه‌های این گروه حرکت کرده است، دستخوش تغییرات بسیاری شده است؛ لذا در ادامه گزارشی از وضعیت اقتصادی کشور در دوره تصدی‌گری دکتر روحانی منتهی به اسفند 95 ارائه می‌شود.

اقتصاد مقاومتی
 تنها در حرف و شعار باقی ماند
رهبر معظم انقلاب در  بهمن ماه 1392 سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز بیست‌ساله، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف‌پذیر، فرصت‌ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو و برون‌گرا ابلاغ کردند. 
اما اقتصاد مقاومتی با وجود ابلاغ شدن در سال‌های فعالیت دولت تدبیر و امید تنها در حد حرف و شعار باقی ماند، به طوری که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها از بی‌توجهی حسن روحانی و یارانش به آن انتقاد کردند. دولت یازدهم در دو سال اول خود مشغول نگارش برنامه برای اقتصاد مقاومتی بود که در نهایت با اضافه شدن آن به لایحه برنامه ششم توسعه و تعویق در رسیدگی به آن از سوی بهارستان‌نشینان عملاً روی هوا رفت. اقدامات مختلف دولت مانند واردات بی‌رویه، اجرا نکردن قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز و رونق خام‌فروشی هم درست برخلاف اقتصاد مقاومتی انجام شد و صدای بسیاری از منتقدان را درآورد. 
تداوم رکود بازار مسکن
پس از روی کار آمدن این دولت تاکنون، از سویی تکمیل واحدهای مسکن مهر به کندی پیش رفته و بسیاری از مردم موفق به دریافت واحدهای خود نشده‌اند و از سویی طرح مسکن اجتماعی دولت هم که صحبت‌های زیادی درباره آن انجام شده بود همچنان در حد حرف باقی مانده و اقدام عملی از سوی عباس آخوندی وزیر را‌ه‌وشهرسازی و مدیران وی دیده نشده است.
در طول عمر دولت یازدهم همواره بازار مسکن در حالت رکود به سر برده؛ حالتی که نه نفعی به حال اقتصاد کشور دارد و نه برای خانوارهای بدون مسکن که برای ساخت یا خرید انتظار می‌کشند. در همین زمینه دولت به منظور برون‌رفت از این شرایط سرانجام پس از کش‌وقوس‌های فراوان میان وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی، افزایش وام مسکن را به تصویب رساند و شورای پول و اعتبار مبالغ جدید وام مسکن را تصویب کردند که باز نتوانست رونقی هر چند مقطعی در این بازار ایجاد کند.

رشد منفی و رکوردزنی بیکاری در دولت روحانی
مرکز آمار ایران در جدیدترین گزارش خود به وضعیت بیکاری و جمعیت فعال کشور در تابستان امسال پرداخته است. طبق گزارش مرکز آمار ایران، نرخ رسمی بیکاری در تابستان سال جاری با رشد 8/1 درصدی نسبت به تابستان سال گذشته به 7/12 درصد رسید؛ موضوعی که مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور نیز در برنامه شبکه خبر به آن اشاره کرد. مسعود نیلی گفت: «اکنون تعداد بیکاران از دو و نیم میلیون نفر در سال 93 به بیش از سه میلیون و 300 هزار نفر در پایان نیمه نخست سال 95 افزایش یافته است.»

کاهش سرمایه‌گذاری داخلی
 و خارجی
در حوزه سرمایه‌گذاری داخلی و حمایت از بخش خصوصی روند خصوصی‌سازی در دوران دولت یازدهم کند شده و دولت در عمل به شعار بهبود فضای کسب‌وکار هم نتوانسته موفق عمل کند. قانون رفع موانع تولید هم از سوی دولت به مجلس رفته که از اقدامات خوب دولت به شمار می‌رود، ولی اجرای این قانون همچنان نمودی عینی در فضای اقتصادی کشور ندارد. در بخش سرمایه‌گذاری خارجی هم گزارش سازمان کسب‌وکار ملل متحد (آنکتاد) نشان از کاهش 50 درصدی سرمایه‌گذاری خارجی در کشور دارد که این مسئله با شعارهای دولت در زمینه تعامل با جهان و ورود حدود 150 هیئت تجاری از کشورهای خارجی، سازگار نیست.

رشد جهشی
 نرخ ارز 
از ابتدای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، ارتقای ارزش پول ملی، به عنوان یکی از شعارهای کلیدی و وعده‌های دولت مطرح شد و همواره جهش نرخ ارز در دولت سابق مورد انتقاد قرار می‌گرفت. اما در بازار شرایط کاملاً متفاوت است، به نحوی که از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم تاکنون، نرخ ارز چه در بازار آزاد و چه ارز دولتی روند افزایشی داشته است. در پایان مرداد سال 92 هر دلار در بازار آزاد 3180 تومان خرید و فروش می‌شد که این رقم در دی ماه 95 به 4150 تومان افزایش یافته است. بنابراین تاکنون رکورد گران‌ترین دلار برای دولت روحانی ثبت شده است. 

افزایش سه برابری
 بودجه جاری دولت
بر مبنای لایحه بودجه سال 96، دولت رقم هزینه‌های جاری را 236 هزار میلیارد تومان پیشنهاد کرده است. این در حالی است که رقم هزینه‌های جاری دولت در سال 91 کمتر از 100 هزار میلیارد تومان بوده است.
بر این اساس، هزینه‌های جاری دولت از ابتدا تا آخرین سال فعالیت دولت یازدهم حدود سه برابر شده است. مطابق گزارش بانک مرکزی، در چهار ماه اول امسال هزینه‌های جاری دولت یازدهم به 4/60 هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به آخرین عملکرد دولت دهم در چهار ماه اول سال 1392 نزدیک به 150 درصد افزایش را نشان می‌دهد. آمارها نشان می‌دهد دولت فعلی به مراتب پرخرج‌تر از دولت گذشته است.

افزایش بی‌رویه
 نقدینگی
جدیدترین گزارش بانک مرکزی از حجم نقدینگی موجود در کشور، نشان از رشد جهشی این شاخص در دولت روحانی دارد و میزان آن در آبان ‌ماه سال جاری به بیش از به 1161 هزار و 820 میلیارد تومان رسیده است. در این میان نقدینگی در حالی در کشور وجود دارد که بررسی آمارها نشان از افزایش 136 درصدی در دوران ریاست روحانی دارد. در مرداد ماه سال 92، حجم نقدینگی موجود در کشور به رقمی در حدود 492 هزار میلیارد تومان رسیده بود که پس از گذشت حدود سه سال رشد 670 هزار میلیارد تومانی را تجربه کرده است. پایه پولی هم حدود 50 هزار میلیارد تومان افزایش یافته و از رقم 150 هزار میلیارد تومان هم بالاتر رفت. می‌توان نتیجه گرفت دولت روحانی ضعیف‌ترین دولت پس از انقلاب در مهار رشد نقدینگی و پایه پولی بوده است.

دستاورد تورم تک‌رقمی
 و رشد اقتصادی در دولت یازدهم
از جمله دستاوردهای اقتصادی این دولت تورم تک رقمی (9 درصدی) است که گزارش‌های مرکز آمار نیز این موضوع را تصدیق می‌کند، اما باید دانست که در حوزه کنترل گرانی و سطح عمومی قیمت‌ها گروه اقتصادی دولت تنها موفق به مهار تورم شدند، اما نتوانستند جلوی گرانی کالاهای اساسی را بگیرند. بسیاری از کارشناسان درباره کاهش تورم و تک‌رقمی شدن آن در دولت تدبیر و امید هم معتقدند که پایین آمدن نرخ تورم بیشتر به دلیل رکورد اقتصادی سنگین در وضعیت موجود است.
نرخ رشد اقتصادی نیز در ابتدای شروع به کار دولت یازدهم منفی بود، اما به مدد افزایش فروش نفت خام در حال حاضر بر اساس گزارش‌های رسمی در بهار سال جاری به 4/4 رسیده است.  
البته، بررسی وضعیت بازار بورس، وضعیت تولید ملی و رکود حادث شده، وضعیت کشاورزی، حقوق‌ها و اختلاس‌های نجومی و بسیاری دیگر از موضوعات مهم اقتصادی در این گزارش نمی‌گنجد، ولی همچنان که از نظر گذشت دولت یازدهم در زمینه اقتصاد نمره قبولی را در کارنامه خود نخواهد داشت و این خود می‌تواند برای دولت بعدی یک معضل و آسیب جدی باشد.


گزارش خبری صبح صادق از نهمین جشنواره جوان سرباز
  حسن ابراهیمی/ جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه گفت: «اگر یک حکومت نتواند اعمال حاکمیت کند، نمی‌توان آن را یک کشور واحد نامید. در عراق و افغانستان حکومت وجود دارد؛ ولی حاکمیت در همه جا اعمال نمی‌شود.»
به گزارش خبرنگار صبح صادق، سردار عبدالله عراقی، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، در نهمین جشنواره حضرت علی‌اکبر(ع) (جوان سرباز) که به میزبانی نیروی زمینی در مجتمع غدیر این نیرو برگزار شد، اظهار داشت: «ما یک مقوله‌ای به نام امنیت داریم که بشر همواره در طول حیات خود به دنبال آن بوده و تاکنون انسان‌ها به روش‌های مختلف به دنبال ایجاد امنیت بوده‌اند.»
وی افزود: «بشر همواره به دنبال تأمین دو مقوله مهم، یعنی ایجاد امنیت پایدار و ساماندهی زندگی بشر و ایجاد یک رفاه نسبی بر اساس فرهنگ هر ملت بوده است.»
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه ادامه داد: «به همین منظور انسان‌ها بخشی از اختیارات خود را به صورت داوطلبانه به نهادی به نام دولت داده‌اند که بتواند یک کشور را اداره کند؛ از این‌رو همه برای رسیدن به امنیت و رفاه نسبی از دولت‌ها حمایت می‌کنند.»
سردار عراقی خاطر نشان کرد: «یکی از وظایف هر دولتی ایجاد امنیت،‌ رفاه و معیشت بر اساس فرهنگ‌های ملی آن کشور است و اساساً امنیت پایه اصلی هر توسعه‌ای است.»
وی تصریح کرد: «اگر در کشوری امنیت نباشد، دولت آن کشور زیر سؤال می‌رود. اگر امروز در برخی کشورها مانند سوریه و افغانستان کسی که از خانه بیرون می‌رود، معلوم نیست سالم به خانه برگردد، به معنای آن است که دولت‌ها نتوانسته‌اند امنیت را به وجود بیاورند.»
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه با بیان اینکه نیروهای مسلح پایه اصلی ایجاد امنیت هستند، اظهار داشت: «بازوی اجرایی هر دولت برای اعمال حاکمیت، نیروهای مسلح هستند و اگر یک حکومت نتواند اعمال حاکمیت کند، نمی‌توان آن را یک کشور واحد نامید. در عراق و افغانستان حکومت وجود دارد؛ ولی حاکمیت در همه جا اعمال نمی‌شود.»
سردار عراقی گفت: «اگر امروز در کشور ما امنیت پایدار وجود دارد، مدیون خون شهیدان سرباز هستیم. امروز سربازان ما در دمای 40 درجه زیر صفر در ارتفاعات قندیل و 50 درجه بالای صفر در سیستان‌وبلوچستان انجام وظیفه می‌کنند. بنابراین هر توسعه‌ای که در کشور ما شکل می‌گیرد، سربازان در آن نقش دارند.»
وی با بیان اینکه امروز به واسطه فداکاری‌های فرماندهان دوران دفاع مقدس در تمام استان‌ها امنیت پایدار داریم، گفت: «خانواده‌ها حتی برای خریدهای کلان خود به بانه و سردشت می‌روند؛ زیرا در آنجا امنیت ایجاد شده و توسعه در حال شکل‌گیری است.»
سردار عراقی افزود:‌ «زیربنای توسعه، امنیت است که بخش سنگینی از آن روی دوش ماست. امنیت ملی هر کشوری به اقتصاد هم بستگی دارد.»
وی خاطر نشان کرد: «ما باید در کنار یکدیگر همزیستی مسالمت‌آمیزی داشته باشیم و در سایه اسلام و ولایت فقیه وحدت ملی داشته باشیم. همچنین بالا بردن مقبولیت حاکمیت سیاسی سبب بالا بردن ضریب امنیت می‌شود.»
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه در بخش دیگری از صحبت‌های خود تأکید کرد: «سربازی و نظامی‌گری دو ویژگی مهم دارد که همه باید آن را رعایت کنیم؛ یکی نظم و انضباط و دیگری آموزش‌های خوب برای اجرای مأموریت است.»
سردار عراقی در پایان با اشاره به فرصت مناسب دوران سربازی، اظهار داشت: «سربازان باید قدر وقت خود را بدانند و‌ آن را بیهوده نگذرانند و در کنار سربازی برای بالا بردن سطح تحصیلات و آموختن حرفه‌ای مفید برنامه‌ریزی کنند. امام عزیز ما به جوانان اعتماد کردند و ما باید بدانیم جوانان انسان‌هایی توانمند هستند و ما باید به آنها اعتماد کنیم.»

شیوه‌های سنتی اداره سربازخانه‌ها باید کنار گذاشته شود
معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه گفت: «شیوه‌های سنتی اداره سربازخانه‌ها و پادگان‌ها باید کنار گذاشته شود و این مهم مورد تأکید رهبری است.»
سردار علی‌اکبر پورجمشیدیان، معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه نیز در این مراسم با بیان اینکه نیروی انسانی در راهبرد نظام جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین سرمایه است، گفت: «نیروی انسانی در حوزه نیروهای مسلح محور اصلی سرمایه ما است.»
وی با تأکید بر این مطلب که نیروهای مسلح از نظر تجهیزات وضعیت بسیار خوبی دارند، تصریح کرد: «سربازها از ارکان اصلی سرمایه نیروی انسانی سپاه هستند.»
معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه ادامه داد: «امروز هم در صحنه دفاع از مرزهای کشور در شمال‌ غرب، غرب، جنوب شرق و شمال شرق نیروی اساسی که فداکاری کرده و جانش را فدا می‌کند، سربازان نیروی زمینی سپاه هستند.»
سردار پورجمشیدیان با اشاره به اینکه سربازان در وضعیت سخت اقلیمی از مرزهای کشور در کنار پاسداران حفاظت می‌کنند، گفت: «در بسیاری از نظام‌ها سربازی مزدوری است، اما طبق فرمایش امام(ره) سرباز در نظام جمهوری اسلامی سربازی خداست و یک امر الهی و مقدس است.»
وی با بیان اینکه دو عنوان مقدس در نظام داریم که یکی بسیجی و دیگری سربازی است، اظهار داشت: «عنوان سرباز بالاترین عنوان افتخارآفرین برای همه افراد نیروهای مسلح است و همه فرماندهان نیز خود را سرباز انقلاب اسلامی می‌دانند.»
معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه به نظر رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه پادگان‌ها و سربازخانه‌ها به مرکز تربیت تبدیل شوند، اشاره کرد و گفت: «اهانت باید از نیروهای مسلح خارج شود و کسی که به سربازها اهانت کند، از نیروهای مسلح نیست؛ فرماندهان باید به صورت عملی وارد میدان شوند و بیانات رهبری را درباره سربازها اجرا کنند.»
پورجمشیدیان به لزوم برگزاری کمیسیون‌های سرباز و رسیدگی به مشکلات سربازان به صورت منظم در نیروهای مسلح و سپاه اشاره کرد و اظهار داشت: «شیوه‌های سنتی اداره سربازخانه‌ها و پادگان‌ها باید کنار گذاشته شود و این مهم مورد تأکید رهبری است.»
در پایان این برنامه از 37 نفر تجلیل شد؛ از جمله سه خانواده شهید سرباز، شش نفر از نیروهای رسمی مرتبط با سربازان و مابقی سربازان برتر که در جریان بررسی‌های کمیته‌های جشنواره معرفی شده بودند.

به بهانه اکران «نبرد خلیج فارس 2»
 مهدی امیدی/ «نبرد خلیج فارس 2» یک انیمیشن سینمایی غافلگیرکننده است که روی پرده سینماها رفته است. در غیاب قهرمان‌پردازی و نمایش آثار حماسی و آخرالزمانی، در صنعت انیمیشن ما طی سال‌های اخیر آثار چشمگیری در این زمینه به ظهور رسیده است. «نبرد خلیج فارس 2» به کارگردانی فرهاد عظیما هم یکی از این آثار است. این پویانمایی در 80 دقیقه به نمایش نبرد خیالی ایران و آمریکا در آب‌های خلیج فارس می‌پردازد. 
اولین نکته مهم درباره این اثر این است که ما با یک محصول رسانه‌ای کنش‌مند روبه‌رو هستیم. برخلاف سینمای هالیوود، سینمای ایران وضعیتی واکنشی دارد. منظور از سینمای کنش‌مند، سینمایی است که قبل از مشکل، بحران یا حادثه‌ای، آن را ترسیم کند؛ برخلاف سینمای واکنشی که پس از بروز یک مشکل و معضل به آن می‌پردازد. «نبرد خلیج فارس 2» هم به جای اینکه به حوادث گذشته بپردازد، ماجرایی که احتمال دارد در آینده رخ دهد را نمایش داده و نتیجه آن را پیش‌بینی کرده است. در این انیمیشن سینمایی مقابله ناوگان سپاه با ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به تصویر کشیده شده است. نبرد نامتقارنی که با تکیه بر امدادهای غیبی به پیروزی ایران منجر می‌شود. قالب انیمیشن در مقایسه با فیلم رئال، قابلیت بیشتری برای نمایش چنین داستان‌هایی دارد، چون در فیلم رئال بسیاری از حرف‌ها را نمی‌توان زد، ولی در انیمیشن این‌گونه نیست؛ همچنین انیمیشن جنبه فانتزی دارد که این مؤلفه هیچ‌گاه در فیلم‌های رئال وجود نداشته است. افزون بر این کوچک بودن ابزارهای سازنده فیلم‌های انیمیشن، مستند و کوتاه نسبت به فیلم رئال سبب سرعت بیشتر تولید آنها شده است. 
اما آنچه در این پویانمایی جلب توجه می‌کند، حضور و ظهور یک قهرمان در محور داستان است. ما در طول ۳۷ سال انقلاب به اندازه کل تاریخ کشورمان قهرمان و اسطوره داشتیم و امروز نیز قهرمانانی در عراق و سوریه در حال ظهور هستند، با این حال کمتر به این قهرمانان پرداخته شده است. «نبرد خلیج فارس 2» هم شخصیتی را به تصویر کشیده که شبیه به سرلشکر قاسم سلیمانی است. فرهاد عظیما در این باره می‌گوید: «قهرمان انیمیشن «نبرد خلیج فارس 2» خود شخصیت حاج‌قاسم سلیمانی نیست؛ بلکه این شخصیت با الهام از مرام و منش قاسم سلیمانی خلق شده است. شخصیت قاسم سلیمانی به قدری بزرگ است که نمی‌توان او را در یک اثر هنری نمایش داد.»
وی افزود: «قاسم سلیمانی، نماد ایستادگی و مقاومت و متعلق به همه آزادی‌خواهان جهان است و در این دوره و زمانه، ما به شناخت چنین شخصیت‌هایی نیاز داریم.»
اما یکی دیگر از جنبه‌های مهم در تولید «نبرد خلیج فارس 2» تکیه بر توانمندی‌ها و خلاقیت هنری به جای حمایت‌های مالی نهادهای دولتی است؛ اتفاقی که اگر در جریان هنری متعهد و انقلابی ما فراگیر شود، می‌تواند زمینه را برای تولید آثار قوی و تأثیرگذارتر فراهم کند. فرهاد عظیما، درباره بودجه تولید این اثر می‌گوید: «نبرد خلیج فارس 2 با بودجه بخش خصوصی و بدون هیچ‌گونه حمایت دولتی تولید شد. ما بودجه تولید این مجموعه را از طریق فروش آثار قبلی، از جمله «نبرد خلیج فارس 1» و «پیام راشل کوری» تأمین کردیم.»
همین ویژگی‌ها، یعنی کنش‌مندی، خلاقیت و قهرمان‌پردازی سبب برانگیخته شدن واکنش رسانه‌های مهم جهان به این اثر شده است، از جمله اینکه خبرگزاری رویترز در این باره گزارش داد: «ایران فیلمی تولید کرده که در آن کشتی‌های جنگی آمریکا بر اثر حملات موشکی ایران غرق و در قعر دریا به آکواریوم تبدیل شده است.» شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی هم در گزارشی علیه این اثر اعلام کرد: «در عالم سینما و انیمیشن؛ قاسم سلیمانی آمریکا را در خلیج فارس شکست داد.» سایت راشاتودی نیز در گزارش خود درباره انیمیشن «نبرد خلیج ‌فارس2» ضمن اشاره به اینکه این اثر قدرت صنعت انیمیشن در ایران را نشان می‌دهد، نوشت که انیمیشن مذکور به ترامپ جنگ‌طلب، قدرت ایران را نشان می‌دهد. یکی از نشریات آمریکایی نیز نوشت که ایران در این انیمیشن آمریکا را تحقیر می‌کند.
نکته پایانی اینکه، آثاری چون «نبرد خلیج فارس»، «شاهزاده روم»، «فهرست مقدس»، «رهایی از بهشت» و ... گویای ظهور نسل جدیدی از هنرمندان خوش‌فکر و خلّاق انقلابی و متعهد هستند. اگر تا به حال جوانان مؤمن انقلابی تنها به دلیل توانمندی و هوش بالا در عرصه جهاد و مبارزه شناخته می‌شدند، از این پس باید آنها را نماد هنرمندانی دانست که آثار هنری و رسانه‌ای شگفت‌انگیزی خلق می‌کنند.