امام خامنه‌ای فرمودند: وضعیّت کشورهای اسلامی منطقه‌ خود ما را، از پاکستان و افغانستان بگیرید تا سوریه و لبنان و فلسطین، و از یمن بگیرید تا لیبی؛ این کشورهای اسلامیِ منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، امروز گرفتاری‌های زیادی دارند؛ گرفتاریِ ناامنی دارند، گرفتاری برادرکُشی دارند، گرفتاری تسلّط گروه‌های از خدا بی‌خبر دارند و پشت سر همه‌ اینها هم گرفتار نقشه‌های استکباری قدرت‌های بزرگ و در رأس آنها آمریکا هستند که به اسم حفظ منافع خودشان وارد میدان‌ها می‌شوند و هر کاری که دلشان می‌خواهد- همان شهوت و غضب- انجام می‌دهند؛ یعنی انسان‌های بی‌گناه را می‌کُشند، از گروه‌های نابِکار حمایت می‌کنند.26/2/94
صبح صادق استراتژی جبهه استکبار در مقابله با جهان اسلام را بررسی می‌کند
  حسن مرادخانی/ مکیندر قاره‌های اروپا، آسیا و آفریقا را جزیره جهانی می‌شناخت و آن را به همین نام معرفی کرد. کلید جزیره جهانی، ناحیه محور یا هارتلند است. وی هارتلند را منطقه وسیعی می‌دانست که از غرب به رودخانه ولگا، از شرق به سیبری غربی، از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از جنوب به ارتفاعات هیمالیا، ارتفاعات ایران و ارتفاعات مغولستان محدود می‌شد. از نظر او هارتلند را هیچ یک از قدرت‌های دریایی نمی‌توانستند تهدید کنند. مکیندر معتقد بود اطراف منطقه هارتلند را دو ناحیه فرا گرفته است:
 1ـ هلال داخلی یا حاشیه‌ای شامل سرزمین‌هایی که پشت به خشکی اوراسیا و در کنار آب قرار دارند و قابل دسترسی قدرت دریایی هستند و با موقعیت ساحلی که دارند، عمدتاً نقش ژئواستراتژیک ایفا می‌کنند. (هلال داخلی بیشتر کشورهای اروپای غربی و خاورمیانه از جمله ایران و آسیای جنوبی و شرقی را در برمی‌گیرد.)
 2ـ هلال خارجی یا جزیره‌ای که شامل بریتانیا، ژاپن و استرالیا است. مکیندر خاورمیانه را در این نظریه جزء منطقه ریملند و هلال داخلی می‌داند. همجواری با هارتلند از یک سو و دسترسی به آب‌های آزاد از سوی دیگر بهترین موقعیت ارتباطی و راهبردی را، هم برای تهدید هارتلند و هم برای دفاع از آن در اختیار خاورمیانه قرار داده است.
اسپایکمن چارچوب فضایی نظریه مکیندر را می‌پذیرد، اما به جای هارتلند، هلال داخلی را که وی آن را اصطلاحاً سرزمین حاشیه یا ریملند می‌نامد، مهم می‌داند. از نظر اسپایکمن، منطقه ریملند کارکرد اصلی دارد و منشأ اصلی تولید قدرت محسوب می‌شود. این منطقه در قالب یک فضای جغرافیایی دو وجهی که ترکیب آب و خشکی است، قرار می‌گیرد. اسپایکمن در نظریه خود خاورمیانه را در قلمرو ریملند جای می‌دهد؛ قلمرویی که بین منطقه محور یا قلب زمین و آب‌های پیرامون قرار گرفته است و اکثر رقابت‌ها و مخاصمات قدرت‌های دریایی و زمینی در آن به وقوع می‌پیوندد. در این نظریه از آنجا که ایران معاصر جزئی از ریملند به شمار می‌آید، موضوع رقابت دو قدرت بری و بحری است. ایران به عنوان بخش حساس ریملند، میدان رقابتی برای قدرت‌ها است و بی‌تردید هر کس این منطقه را کنترل کند، می‌تواند قدرت جهانی را کنترل کند و بر رقیبان پیروز شود.  
اما منطقه ریملند چند ویژگی مهم دارد که در تحلیل فضای آن باید مدنظر قرار گیرد:

1ـ اسلام؛ مسئله‌ای که باید به آن توجه کرد گره خوردن این منطقه با سرنوشت مسلمانان است. مسلمانان در منطقه ریملند به صورت متمرکز یا پراکنده حضور دارند و هر نوع حادثه یا مسئله‌ای، به کنش و واکنش در میان مسلمانان می‌انجامد. از پیش حضور مسلمانان و اسلام در این منطقه، تفکر اسلامی در ابعاد مختلف، به شکل‌گیری گروه‌های اسلامی با جهان‌بینی‌های متفاوت کمک کرده است. اسلام در ریملند درجات مختلفی را شامل می‌شود که طیفی از اسلام اصیل یا نزدیک به آن، تا اسلام رادیکال را در بر می‌گیرد. مواجهه گروه‌های مختلف اسلامی، فضای پرتنش و ناآرامی را به وجود آورده است، که امنیت را به مسئله اصلی آن و آرامش را به آرزویی دور و دراز مبدل ساخته است.

2ـ نفت؛ مسئله نفت گویا با تاریخ این منطقه همراه است و در طول ادوار مختلف نقش اساسی در حوادث منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن داشته است.
ادامه در صفحه۷
از دیدگاه قدرت‌های بزرگ نفت عامل مهمی برای حیات آنان به شمار می‌رود، که به تبع آن بسیاری از جنگ‌هایی که قدرت‌های بزرگ به راه انداخته‌اند، موضوع نفت در اولویت آنان بوده است. همچنین از آنجا که اقتصاد اکثر کشورهای منطقه به نفت وابسته است، ایجاد اختلال از سوی قدرت‌های بزرگ یا گروه‌های ناراضی، موجب نوسانات مخرب در روند حیات این کشورها می‌شود. از این‌ رو نباید فراموش کرد که نفت به عنوان طلای سیاه، مناسبات انسانی و ژئوپلیتیکی این منطقه را رقم می‌زند.

3ـ اختلافات قومی و مذهبی؛ شکاف عمیق میان مذاهب بزرگ اسلامی، یعنی شیعه و سنی، موجب واگرایی در بین کشورهای اسلامی منطقه می‌شود و عامل مهمی در برهم زدن وحدت اسلامی به شمار می‌رود. همچنین اختلافات قومی و قبیله‌ای در این منطقه، انرژی زیادی از مردمان آن می‌گیرد و موجب واماندگی آنها می‌شود.

4ـ اختلافات مرزی؛ اختلافات میان کشورهای همسایه در منطقه ریملند، از جمله اختلافات دیرینه میان کشورهای آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ترکیه از یک سو و اختلافات مرزی ایران و عراق یا ترکیه و سوریه از سوی دیگر، موجب شکل‌گیری فضای خصمانه در منطقه مورد نظر شده است. اختلافات مرزی با اختلافات قومی و مذهبی همپوشانی خاصی دارند. در طول زمان مفاهیم دوست و دشمن جابه جا شده و منافع منطقه‌ای به منافع خاص تبدیل می‌شود. از این رو، کشورها در این فضای محدود، به دنبال دوست فرامنطقه‌ای و غیر هم جنس می‌گردند که این امر موجب افزایش بازیگران منطقه‌ای می‌شود.
با این توصیف، ریملند از کدام جنبه برای قدرت‌های بزرگ اهمیت پیدا می‌کند؟ مسئله مهمی که در این مورد باید به آن اشاره کرد، نحوه مدیریت ریملند از سوی قدرت‌های بزرگ است. وابسته نگه داشتن ریملند شاه‌کلید حل این مسئله است؛ چرا که قدرت مانور غرب را به حداکثر می‌رساند. مهم‌ترین عامل چنین وابستگی‌ای، ایجاد فضای امنیتی (فقدان امنیت) در ریملند است. شکل‌گیری فضای امنیتی، محیط بهره‌برداری غرب را دوچندان می‌کند. چنین فضایی برای کشورهای متن، حالت فرسایشی و آزادسازی رادیکال انرژی به همراه دارد و برای کشورهای حاشیه، موقعیت دخل و تصرف و مسلط ایجاد می‌کند. از این رو، قدرت‌های بزرگ به عنوان ناجی مطرح شده و فضا را در جهت منفعت خویش مدیریت می‌کنند. 
امروز، غرب و به ویژه آمریکا برای عمق‌بخشی به بحران در ریملند تلاش می‌کنند. بحران یمن و تنش میان افغانستان و پاکستان و درگیری‌های عراق و سوریه، حاکی از افزایش عمق فاجعه در ریملند است. چنین نگرشی برای غرب و به ویژه آمریکا، فضای بهره‌برداری بیشتری را خلق می‌کند، که به کمک بحران، فضای امنیتی ریملند مدیریت می‌شود. این امر، موجب شکل‌گیری چند سناریو می‌شود:
 1ـ گشودن جبهه‌های مختلف مقابل ایران؛ در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران، در چند جبهه در اطراف خود، درگیر بحران‌های امنیتی به وجود آمده است. درگیری‌های شکل گرفته در عراق و سوریه و از سویی بحران و فاجعه انسانی به وجود آمده در یمن و همچنین تنش میان افغانستان و پاکستان، دایره‌ای از فقدان امنیت را در اطراف ایران رقم زده است. گفتمان امنیتی به وجود آمده، جمهوری اسلامی ایران را به دال مرکزی آن تبدیل کرده است. بنابراین تمام بحران‌های حاضر در اطراف ایران، به سوی مرکز بحران که نقطه امن منطقه به شمار می‌رود، در جریان هستند. گفتمان شکل گرفته، یک ویژگی عمده دارد که با افزایش امنیت نقطه مرکزی، بحران امنیتی اطراف آن شدت می‌یابد و این روی دیگر سکه سیاست است که به دنبال تحمیل هژمونی غرب بر جهان‌بینی توحیدی ـ اسلامی جمهوری اسلامی ایران است.
 2ـ فرسایش کشورهای منطقه و به ویژه جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از تبدیل شدن آن به قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای؛ ستیز امنیت و فقدان امنیت، انرژی کشورها را به بیراهه می‌کشاند و توانمندی‌های آنها را به ناتوانی مبدل می‌سازد. از این رو، نتیجه نهایی چنین ستیزی، فرسایش کشورهای منطقه است. در حال حاضر، سایه تاریک تکفیر و گروه‌های تکفیری، نه تنها پتانسیل و ظرفیت کشورهای منطقه را محدود کرده، بلکه ظرفیت و توان کشورها را بیهوده مورد استفاده قرار می‌دهد و در جهت نادرست هدایت می‌کند.
 3ـ گردش تریدهای مالی غرب؛ بزرگ‌ترین تریدهای مالی جهان عبارتند از: الف‌ـ اسلحه‌سازی ب‌ـ مواد مخدر ج‌ـ فوتبال د‌ـ تجارت جنسی. گسترش دامنه بحران، زیر سایه تسلیحات نجومی امکان بروز و ظهور دارد. به نوعی ناامنی و تسلیحاتِ کشتار مردم با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ به سر می‌برند. کارخانه‌های اسلحه‌سازی در بیشتر کشورهای غربی و به ویژه آمریکا، فعالیت گسترده‌ای دارند که از قبل آنها، منافع مالی هنگفتی به دست می‌آورند. غرب برای تداوم منافع مالی خود، به گسترش تجارت اسلحه در سراسر جهان دست زده است، که این امر نیز در بستر جنگ و کشت و کشتار و موقعیت بحرانی به وقوع می‌پیوندد. از این رو، واردات تسلیحات جنگی در کشورهای ریملند از قدرت‌های بزرگ، آمار خیره‌کننده‌ای را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، بحران و تداوم آن، به مرور زمان حالت رخوت در مردمان آن مناطق به وجود می‌آورد که این مسئله نیز با گذشت زمان، افراد را دچار بی‌تفاوتی از وضعیت پیش آمده می‌کند. بنابراین فرد در منطقه بحرانی، از قبل بی‌معنایی شکل گرفته نسبت به جهان اطراف، اتمیزه شده و حالت ذره‌ای پیدا می‌کند. فرد مورد نظر برای نجات از وضعیت کنونی خود، هر چیزی را دستاویز قرار می‌دهد تا فاجعه آوار شده بر سرش را تعدیل کند. از این رو، در جست‌وجوی لذت‌های کاذب، به مواد مخدر یا فساد جنسی روی می‌آورد. قاچاق مواد مخدر و مافیایی که در سطح جهانی فعالیت می‌کند و همچنین تجارت دختر و پسر به لحاظ جنسی و انتشار فیلم‌های پورنو سینمای هالیوود، بیش از پیش با هدف بی‌رمق کردن کشورهای ریملند و به ویژه کشورهای اسلامی و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران جریان دارد. ناگفته نماند که بهره‌برداری‌های صنعتی و سیاسی که در زمینه ورزش فوتبال می‌شود و پول‌های میلیاردی که از قبل این ورزش در جهت سرگرم کردن بی‌هدف کشورهای ریملند و به ویژه کشورهای اسلامی هزینه می‌شود، ناشی از گره خوردن مسائل سیاسی با سرنوشت انسان‌ها در سراسر جهان است.
در نتیجه، منطقه ریملند به دلیل حساسیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، در کانون توجه غرب و به ویژه آمریکا قرار گرفته است. استقرار تفکر اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران در این منطقه و به چالش کشیده شدن قدرت غرب، موجب تحمیل فضای امنیتی از سوی قدرت‌های بزرگ می‌شود. بنابراین ریملند با ویژگی‌هایی از جمله اسلام، نفت، اختلافات قومی و مذهبی و اختلافات مرزی، با چند سناریو از سوی غرب مواجه است: گشودن جبهه‌های مختلف مقابل جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی ایران، فرسایش کشورهای منطقه و به ویژه ایران و جلوگیری از تبدیل شدن آن به قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و گردش تریدهای مالی غرب. هرگونه بی‌توجهی و نادیده انگاشتن استراتژی غرب در مقابله با جهان اسلام می‌تواند کشورهای اسلامی و منطقه را با چالش‌های دامنه‌دارتری مواجه کند.


 مصطفی قربانی/ شعار سال در هر سال مبیّن مسئله مهمی است که انتظار می‌رود محور فعالیت دولت و دستگاه‌های اجرایی کشور در همان سال باشد. اما اکنون با گذشت یک سال از شعار سال 95 با عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»، به نظر می‌رسد زمان لازم برای ارزیابی کارنامه دولت در تحقق این شعار سپری شده است. بر این اساس، برای ارزیابی اقداماتی که در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی صورت گرفته است، می‌توان ده محوری را که رهبر حکیم انقلاب برای تحقق اقتصاد مقاومتی در ابتدای امسال در جوار بارگاه مطهر رضوی(ع) بر آن تأکید کردند را معیار ارزیابی قرار داد. بنابراین، در ارزیابی تحقق اقتصاد مقاومتی می‌توان به چند محور زیر اشاره کرد:
1ـ در حوزه تمرکز بر فعالیت‌ها و زنجیره‌های اقتصادی مزیت‌دار کشور که می‌توان از آن به فعال‌سازی منابع و ظرفیت‌های غیرفعال اقتصاد کشور تعبیر کرد و همچنین زنده کردن تولید داخل، متأسفانه اقدامات مؤثر چندانی صورت نگرفته است. افزایش روند تعطیلی کارخانه‌ها و بیکار شدن کارگران مؤید این موضوع است. نکته مهم در این زمینه اینکه به جای تمرکز بر مزیت‌های داخلی و تأکید بر تولید داخل، عمدتاً تلاش شده تا از ظرفیت‌های خارجی به مثابه بدیل و در دسترس‌ترین شیوه استفاده شود که این برای اقتصاد کشور موضوع است. شبیه همین قضیه در حوزه تجارت خارجی نیز تکرار شده، به نحوی که آهنگ واردات نسبت به صادرات فزونی یافته است.
2ـ در حوزه انتقال فناوری نیز از آنجا که عمده تلاش‌ها به واردات کالاهای مصرفی و به کارگیری نیروهای خارجی در حوزه‌هایی چون نفت و گاز معطوف است، با وجود افت‌وخیزهای زیاد، در مجموع به نظر می‌رسد که اقدامات، چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. همچنین در حوزه تقویت اقتصاد دانش‌بنیان، با وجود تلاش‌ها و موفقیت‌های معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، آهنگ رشد نسبت به گذشته افت داشته است.
3ـ در حوزه مبارزه با فساد نیز متأسفانه نه تنها شاهد کارآمدی و جدیت نبوده، بلکه آمارها و واقعیت‌ها حکایت از بروز فساد در انواع و اقسام متعدد و بی‌سابقه دارد.
4ـ افزایش بی‌رویه واردات کالاهای مصرفی و از سویی، بی‌توجهی به واردات کالاهای سرمایه‌ای، پاشنه آشیلی اساسی برای اقتصاد مقاومتی است که ضعف عملکرد در این زمینه مشهود است. برای نمونه، مبالغ هنگفتی که صرف واردات کالاهایی چون؛ تیغه چاقو، سنگ پا، مربای خارجی و... شده، همگی نشان از بی‌توجهی به این حوزه حیاتی است.
5ـ گرانی فزاینده در اداره دولت؛ آخرین آمار بانک مرکزی از وضعیت تحقق بودجه 9 ماهه کشور نشان می دهد که هزینه های جاری همچنان با شتاب در حال افزایش بوده و حتی بیشتر از نرخ تورم است. بر اساس این آمار ها، مجموع هزینه های جاری دولت یازدهم از ابتدای سال 92 تا پایان سال 94 حدود 80 هزار میلیارد تومان (معادل 90 درصد، به طور میانگین سالی 30 درصد) بوده است. در 9 ماهه اول امسال نیز هزینه های جاری دولت بیش از 26 درصد رشد داشته است؛ این در حالی است که میزان رشد حقوق کارمندان 10 درصد و نرخ تورم هم در همین حدود بوده است. این اتفاق به صراحت خلاف  بند 16 سیاست های اقتصاد مقاومتی است که بر  صرفه‌جویی در هزینه های عمومی کشور تأکید دارد.
6ـ در حوزه مالی و بانکی نیز چشم‌انداز مطلوبی پیش‌رو نداریم، به گونه‌ای که اکنون بسیاری از کارشناسان از ورشکستگی بانک‌ها سخن می‌گویند و اصلاح ساختار نظام بانکی کشور یک ضرورت اساسی است.
7ـ کاهش سلطه نفت بر  بودجه از جمله اقدامات مثبت در تحقق اقتصاد مقاومتی است. سهم درآمد های نفتی در بودجه از حدود 50 به حدود 35 درصد رسیده که یک بخش از این کاهش سهم درآمد های نفتی در بودجه به رشد درآمد های مالیاتی بر می گردد.
این وجیزه، صرفاً نگاهی اجمالی به تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی داشت. با این حال، در ارزیابی نهایی می‌توان گفت که با وجود از بین‌رفتن بی‌اطمینانی و ایجاد نوعی ثبات نسبی در اقتصاد، به سبب تقویت فزاینده مصرف و مصرف‌گرایی، واردات بی‌رویه کالاهای خارجی و کم‌توجهی به تقویت تولید داخلی، اقدام و عمل در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی هنوز در ابتدای راه قرار دارد.

 مصطفی برزکار/ در تمام جهان کم‌وبیش مرسوم است که در پایان هر سال نگاهی به حوادث و رویدادهای یک ساله دارند. از حوادث پیچیده سیاست که اکنون دیگر پرده از رخ برداشته و هویت تلخ یا شیرین آن هویدا شده است تا حوادثی که با وجود اهمیت، هنوز تمام ابعاد آن مشخص نیست. خلاصه اینکه نگاه به گذشته می‌تواند انتقال‌دهنده تجربیاتی باشد که نتیجه بسیاری از فعالیت‌های سیاسی است. سال 1395 نیز آکنده از حوادث و رویدادهایی است که به برخی از آنها نگاهی کوتاه داریم:
آغاز به کار پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری: 
چهارم خرداد روزی بود که مجلس خبرگان کار خود را آغاز کرد. آنچه مجلس خبرگان پنجم را متفاوت‌تر کرده بود، به حواشی پیش از انتخابات در اواخر سال 1394 مربوط می‌شود. در واقع، تلاش‌هایی از سوی برخی جریانات انجام شد تا انتخابات خبرگان را سیاسی کند؛ انتخاباتی که جنس آن با توجه به ترکیب کاندیداها و شرایط و اهداف آن متفاوت از سایر انتخابات‌هاست و سلایق حزبی نباید در آن سایه بیفکند. البته برخلاف تمام برنامه‌ریزی‌هایی که برخی‌ها سامان داده بودند، ترکیب مجلس خبرگان همانند گذشته شاهد حضور اکثریت علمای متعهد و با بصیرت است و همین موجبات یأس و ناامیدی دشمنان را از این مجلس فراهم کرده است. دیگر نکته قابل بیان این مجلس ریاست آیت‌الله جنتی است. در حالی که دشمن و ایادی داخلی برای ممانعت از رأی‌آوری وی از هیچ تلاشی، حتی به‌کارگیری بی‌بی‌سی فروگذار نکردند؛ اما آیت‌الله جنتی نه تنها به مجلس خبرگان راه یافت؛ بلکه با رأی اعضا، رئیس مجلس خبرگان نیز شد.

 آغاز به کار دهمین دوره مجلس شورای اسلامی: 
هفتم خرداد در حالی مجلس دهم کار خود را آغاز کرد که اصولگرایان و اصلاح‌طلبان هر یک اکثریت مجلس را مختص به خود می‌دانستند؛ اما طولی نکشید که رویه عجیب این مجلس ثابت کرد، نه اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان هیچ یک از وضع مجلس راضی نیستند؛ مجلسی که در آن برجام برخلاف نظر اصولگرایان در 20 دقیقه تصویب می‌شود، آخوندی در استیضاح رأی می‌گیرد و اتفاقاً در همین مجلس کدخدایی رأی می‌آورد و سخنگوی شورای نگهبان می‌شود، آن هم خلاف خواست اصلاح‌طلبان. بنابراین، می‌توان مجلس دهم را در سال 95 مجلسی با تصمیمات عجیب دانست.

حقوق‌های نجومی: 
یکی از مسائلی که سبب حساسیت افکار عمومی شد، استفاده برخی مدیران از حقوق‌های نامتعارف بود که از آنها با نام «حقوق‌بگیران نجومی» یاد می‌شود. در خرداد ۱۳۹۵ فیش‌های حقوقی مدیران بیمه مرکزی ایران، رئیس صندوق توسعه ملی، مدیران بانک رفاه کارگران و مسئولان و مدیران چند سازمان دیگر منتشر شد که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و افکار عمومی داشت. هر چند شاهد واکنش‌های زیادی نسبت به این حقوق‌ها بودیم؛ اما برخورد دولت در این زمینه نه تنها مناسب نبود، بلکه «نوبخت» سخنگوی آن برخی از آنها را ذخایر نظام خواند! حاشیه حقوق‌های نجومی به مجلس هم رسید و قانونی تصویب شد که در واقع حقوق‌های نجومی را تقویت می‌کرد؛ اما با واکنش مردم و رسانه‌ها این مصوبه ملغی شد. در همین فضا، رسانه‌های بیگانه و برخی در داخل موج سنگینی را علیه قوه قضائیه و به ویژه شخص آیت‌الله آملی لاریجانی، ‌با بهانه قرار دادن حساب‌های بانکی این قوه، ‌با وجود شفاف‌سازی به راه انداختند. مطرح شدن بحث املاک نجومی و یک کلاغ چهل کلاغ کردن آن را نیز می‌توان در کنار تخریب‌هایی قرار داد که در واکنش به حقوق‌های نجومی و فسادهایی، مانند صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شد.

درگذشت برخی از شخصیت‌های مشهور: 
در سال 1395 تعدادی از شخصیت‌های نام‌آشنای کشور به دیدار حق شتافتند. روز یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اثر ایست قلبی در بیمارستان قلب تجریش درگذشت و مردم وی را با احترام تشییع کرده و به خاک سپردند. هر چند معاندان نظام و رسانه‌های انگلیسی و آمریکایی سعی داشتند از مرگ هاشمی برای ایجاد چالش در کشور استفاده کنند؛ اما مردم ایران اسلامی با حضور خود اجازه این سوءاستفاده را ندادند. مرضیه دباغ، مبارز انقلابی و تنها فرمانده زن نظامی در ایران 27 آبان در 77 سالگی دار فانی را وداع گفت. این شیرزن مبارز که در دوران مبارزه علیه رژیم ستمشاهی سخت‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کرده بود، پس از انقلاب نیز همواره در صحنه‌های مختلف حضوری پررنگ داشت. از دیگر چهره‌های سرشناسی که در سال 95 به دیدار حق شتافت، آیت‌الله سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی بود. وی که در کارنامه خود ریاست قوه قضائیه را داشت، سرانجام سوم آذرماه در 90 سالگی درگذشت. حجت‌الاسلام جعفر شجونی نیز یکی از چهره‌های شاخص درگذشته در سال 95 بود. شجونی سابقه مبارزه علیه رژیم وابسته پهلوی را داشت و پس از انقلاب نیز در مقام نماینده مجلس و رئیس جامعه وعاظ تهران به نظام اسلامی خدمت کرد. وی در 16 آبان دعوت حق را لبیک
 گفت.

صف‌بندی‌های سیاسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها در سال 96: 
تقربیاً از نیمه دوم سال به تدریج بحث‌های انتخاباتی و ظرفیت گروه‌ها و افراد در مطبوعات و میتینگ‌های سیاسی آغاز شد؛ اما آنچه در دو جریان سیاسی اصلی کشور مطرح گردید، تقریباً در اسفند ماه نمایان شد. در جریان اصولگرا جبهه مردمی نیروهای انقلاب با نام «جمنا» تشکیل شد تا چهره‌های انقلابی را دور خود جمع کرده و با قدرت در انتخابات آتی شرکت کند. در جریان رقیب نیز با وجود مخالفت برخی از اصلاح‌طلبان، همچنان روحانی نامزد اول باقی ماند. البته زمزمه‌هایی نیز برای ورود برخی چهره‌های دیگر اصلاح‌طلب با توجه به وضعیت کم شدن محبوبیت روحانی تا پایان سال همچنان وجود دارد.

  فاطمه جلالی / اقدامات نگهبان انقلاب اسلامی در سال 1395 در حوزه‌های امنیتی، دفاعی، محرومیت‌زدایی، مردم‌یاری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قابل تقسیم‌بندی است. در سالی که گذشت یک اولویت به مأموریت‌های سپاه افزوده شد و آن محرومیت‌زدایی بود. پیش از این در قالب اردوهای جهادی، شعاع 70 کیلومتری پروژه‌های قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) و اطراف پادگان‌های سپاه موضوع محرومیت‌زدایی در دستور کار قرار می‌گرفت، اما از ابتدای امسال، سپاه به طور جدی این مأموریت را بر عهده گرفت و بر این اساس قرارگاه محرومیت‌زدایی در ذیل ساختار فرماندهی سپاه آغازی بر اجرای این موضوع شد. در حوزه سازندگی بخشی از پروژه‌های عظیم در حوزه کشاورزی، نفت، گاز و پتروشیمی، تأسیسات ساحلی و فراساحلی، خطوط لوله انتقال، خطوط ریلی داخل شهری و بین‌شهری، جاده، تونل و سدسازی بر عهده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) است که انجام آنها قرارگاه را به بزرگ‌ترین پیمانکار کشور تبدیل کرده است. بنا بر اعلام فرمانده این قرارگاه یک‌ونیم میلیون نفر به طور مستقیم در قالب نیروهای قرارگاه و پیمانکاران خصوصی به همراه خانواده‌شان از محل اجرای پروژه‌های قرارگاه نان می‌خورند، در حالی که نیروهای رسمی این مجموعه چیزی کمتر از ده هزار نفر هستند. در این میان پالایشگاه بزرگ ستاره خلیج فارس و فازهای 15 و 16 پارس جنوبی با مهندسی تمام ایرانی از افتخارات بزرگ قرارگاه است.
در حوزه امنیتی و اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه هم‌راستا با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی توانست نقش مهمی در شناسایی و انهدام اقدامات ضد امنیتی در حوزه جاسوسی، مقابله با عملیات‌های نفوذ، خرابکاری و تروریستی داشته باشد. در این راستا در میان سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران سازمان اطلاعات سپاه با داشتن بزرگ‌ترین شبکه مردمی اطلاعاتی در ساختار بسیج توانست بهترین عملکرد را در سال ۵۹ داشته باشد. 
در حوزه دفاعی نیز نیروهای چهارگانه سپاه در هوافضا، دریا و زمین عملاً در کنار ارتش جمهوری اسلامی به عنوان دو سازمان مکمل توانستند دکترین بازدارندگی را در سال 1395 به شکل صد درصد اجرا کنند.  اقدام نیروی هوافضای سپاه در تولید و بومی‌سازی پیچیده‌ترین پهپادهای شناسایی و رزمی و استفاده از آنها در جبهه‌های مقاومت و ساخت و بهینه‌سازی توان موشکی کشور، ایجاد امنیت پایدار در مرزهای ناامن شمال غرب و جنوب شرق کشور از سوی نیروی زمینی سپاه در قرارگاه‌های قدس و حمزه، تشکیل موفقیت‌آمیز هوانیروز نیروی زمینی و موفقیت‌های چشمگیر نیروی قدس سپاه در عملیات‌های جبهه مقاومت و به کارگیری یگان‌های این جبهه برای نابودی کامل گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه و همراه‌سازی روسیه در این اقدام بخشی از این توان است که بیان شده است. البته، در این میان رزمایش‌های مهمی هم برگزار شده است که برای بیان تک‌تک آنها مجالی نیست.
در حوزه بسیج مردمی نیز امسال با تغییر در سطح فرماندهی این سازمان روبه‌رو بودیم و در پایان سال تغییرات چشمگیری در این مجموعه در حال وقوع است، اصلی‌ترین نکته در این میان تأکید رئیس جدید سازمان بسیج روی بسیج مساجد و محلات و محوریت یافتن مساجد در تمام مأموریت‌های بسیج است.
در بعد فرهنگی سیاست‌های حمایتی سپاه از تولیدات فرهنگی هم قابل توجه بود که از آن جمله اطمینان به کارگردانان و تهیه‌کنندگان جوان سینما برای تولید آثار فاخر در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، همچنین حمایتی در حوزه تولیدات موسیقیایی و تولید سریال‌ها نیز انجام گرفت که شرح آنها در این مجال نمی‌گنجد.