اکبر ادراکی/ رضاخان از جمله پادشاهاني بود که از طريق کودتايي نظامي و با حمايت کشوري اجنبي، قدرت را در اختيار گرفت و يکي از فاسدترين سلسله پادشاهي در ايران را تأسيس کرد. انگليسيها که پس از پيروزي نهضت مشروطهخواهي ملت ايران، تداوم و بقاي خاندان قاجار را تأمينکننده منافع خود در ايران نميدانستند، پس از پايان جنگ جهاني اول بر آن شدند تا فردي دستنشانده را به روي کار آورند که با خودرأيي و استبدادي مضاعف نسبت به گذشتگان، جامعه سنتيـ مذهبي ايران را در مسير تحولات مطلوب انگليسيها قرار دهد و حاصل آن، جامعه و حاکميتي سکولار و شيفته و مفتون انگليسي شدن باشد!
اوضاع نابسامان ايران در آن روزها نيز سبب شد تا مردم از تغيير حاکميت استقبال کنند. در خلال جنگ جهاني اول، ايران به اشغال نيروهاي درگير درآمده بود.
عثمانيها وارد آذربايجان شده بودند و دولت بريتانيا علاوه بر پليس جنوب، قوايي از هند به خراسان و از بينالنهرين به همدان وارد کرده بود. ايران به ميدان جنگ مبدل شده بود و قدرت دولت مرکزي عملاً به تهران محدود ميشد. در دیگر نقاط نيز هرجومرج و ناامني گسترش يافته بود. پس از انقلاب اکتبر روسيه در سال 1917 ميلادي و روي کار آمدن بلشويکها، روسها تا مدتي صحنه سياسي ايران را ترک کردند و اين فرصتي بود تا رقيب آنان، يعني انگلستان سلطه خود را در ايران گسترش دهد.
اولين گام، انعقاد قرارداد 1919 ايران و انگليس بود که ايران را به صورت مستعمره آنان درميآورد. اين قرارداد با مخالفتهاي گسترده مردم روبهرو شد و سرانجام به لغو آن انجاميد؛ اما انگليسيها براي جبران اين شکست و حفاظت از منافع خود در ايران، سعي کردند از طريق ديگري اهداف خود را به سرانجام
برسانند.
در اين وضعیت بود که عمليات انگليسيها براي ايجاد دگرگوني در ساختار قدرت در ايران آغاز شد. اين سناريو در اسفندماه 1299 با کودتايي کليد خورد که در رأس آن رضاخان ميرپنج و سيدضياءالدين طباطبايي، ديگر عوامل انگليسي قرار داشتند. پیش از کودتا، رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران به دست نيروهاي قزاق، مقام نخستوزيري به سيدضياءالدين سپرده شود.
در روز سوم اسفند سال ۱۲۹۹ رضاخان ميرپنج، فرمانده تيپ همدان با همکاري سيدضياءالدين طباطبايي، مدير روزنامه «رعد» عليه دولت سپهدار رشتي، نخستوزير احمدشاه قاجار کودتا کرد و زمينه سقوط سلسله قاجار و تأسيس حکومت پهلوي را فراهم آورد.
در اولين ساعات سپيده دم سوم اسفند سال ۱۲۹۹ رضاخان همراه با نظاميان قزاق تحت فرمانش از قزوين وارد تهران شدند. آنان بلافاصله کلانتريها، وزارتخانهها، پستخانهها و ادارات دولتي و مراکز حساس تهران را به تصرف درآوردند. در منابع تاريخي آمده است اين عمليات کودتايي بود که سفارت انگلستان هدايت آن را برعهده داشت، رضاخان عامل نظامي کودتا و سيدضياءالدين طباطبايي ـ مدير روزنامه رعد ـ عامل سياسي آن بود. ورود نيروهاي تحت امر رضاخان به تهران، در حقيقت نقطه شروع رويدادهايي بود که به فروپاشي سلسله ۱۲۵ساله قاجار منتهي شد.
قزاقها با ورود خود به تهران دروازههاي شهر را بستند و سفارتخانهها را به محاصره خود درآوردند تا کسي به اين مکانها پناهنده نشود. سپس تمامي تلفنها و خطوط ارتباطي داخل و خارج کشور را قطع کردند. در اين روز زد و خوردهاي پراکندهاي در جريان تصرف شهر به وقوع پيوست و عدهای نيز کشته و زخمي شدند؛ ولي با توجه به اينکه انگلیسیها پیشتر فرمانده نيروهاي ژاندارم و ديگر محافظان شهر را مطلع و تطميع کرده بودند، رضاخان و نيروهايش مشکل جدي در تصرف تهران نداشتند.
رضاخان به محض تصرف تهران، در اولين انتصاب، کلنل کاظمخان را به فرمانداري نظامي تهران منصوب کرد. در اين روز نيروهاي قزاق تمامي زندانيان را آزاد کردند؛ ولي در عوض موج تازهاي از بازداشت ناراضيان و شخصيتهاي سياسي اعم از حکومتي، نمايندگان مجلس و غيره آغاز شد. تمام وزراي کابينه سپهدار به غير از خود او بازداشت
شدند.
همزمان احمدشاه و محمد حسن ميرزا (وليعهد) به کاخ فرحآباد گريختند و سپهدار رشتي (نخستوزير) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد. بقيه بازداشتشدگان که تعداد آنها بين ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر تخمين زده ميشد، شاهزادگان، رجال، روزنامهنگاران، نمايندگان مجلس، نخستوزيران سابق و وزيران اسبق بودند. در مراحل بعد جمعي از بازداشتشدگان محکوم به زندان، تبعيد و بقيه آزاد
شدند.
از طرف رضاخان اعلاميهاي در ۹ ماده با عنوان «حکم ميکنم» منتشر شد و به در و ديوار و معابر شهر نصب گرديد. بر اساس اين اعلاميه تمامي ادارات دولتي و روزنامهها تعطيل شدند و به جز دواير تأمين ارزاق به هيچ اداره يا مغازهاي اجازه کسب داده نشد. مفاد اين اعلاميه چنين
بود:
«حکم ميکنم مواد مطروحه ذيل را مردم تهران نصبالعين قرار داده و فرداً فرد تشريک مساعي نمايند و در صورت تخلف شديداً عقوبت خواهند شد.
۱ـ تمامي اهالي شهر تهران بايد ساکت و مطيع امر نظامي باشند.
۲ـ حکومت نظامي در شهر برقرار و از ساعت هشت بعدازظهر غير از افراد نظامي و مأموران انتظامي شهر کسي نبايد در معابر عبور نمايد.
۳ـ کساني که از طرف قواي نظامي و پليس مظنون به مخل آسايش و انتظامات واقع شوند، فوراً جلب و مجازات سخت خواهند
شد.
۴ـ تمامي روزنامهجات و اوراق مطبوعه تا موقع تشکيل دولت به کلي موقوف و بر حسب حکم و اجازهاي که بعداً داده خواهد شد، بايد منتشر شوند.
۵ـ اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه به کلي موقوف، در معابر هم اگر بيش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهريه متفرق و جلب خواهند
شد.
۶ـ تا دستور ثانوي تمام مغازههاي مشروبفروشي و تئاترها و قمارخانهها و کلوپها تعطيل است و هر کس مست ديده شود به محکمه نظامي جلب خواهد شد.
۷ـ تا زماني که دولت تشکيل نشده است، ادارات و دواير دولتي به استثناي اداره ارزاق، تعطيل خواهند بود، پستخانه و تلگرافخانه و تلفونخانه هم مطيع اين حکم خواهند بود.
۸ـ کساني که در اطاعت از موارد فوق سرپيچي نمايند، به محکمه نظامي جلب و به سختترين مجازات خواهند رسيد.
۹ـ «کاظمخان» به سمت کمانداني شهر انتخاب و معين ميشود و مأمور اجراي مواد فوق است.
چهاردهم جماديالثاني سال ۱۳۳۹، رئیس ديويزيون قزاق و فرمانده کل قواـ رضا»
در عصر روز کودتا، نورمن، سفير انگلستان در تهران با احمدشاه آخرين پادشاه قاجار ملاقات کرد و به شاه گفت؛ تنها راهي که برايش باقي مانده آن است که با سرکردگان کودتا رابطه برقرار سازد و خواستههاي آنها را بپذيرد و تأکيد کرد که اين تنها راه باقي مانده است.
در اين روز نورمن طي تلگرافي به لرد کرزن، وزير خارجه بريتانيا نوشت: «بسياري از کساني که توسط قزاقها دستگير شدهاند، تحريککننده، توطئهگر و ضدانگليسي هستند و اين موجب رضايت ماست.»
پيرو تهديدات نورمن، سفير انگلستان، احمدشاه در غروب سوم اسفند سرگرم نوشتن احکام جداگانه رضاخان پهلوي و سيدضياءالدين طباطبايي شد. او احکام را صبح روز بعد انتشار داد. رضاخان به فرماندهي کل قوا منصوب و لقب «سردار سپه» گرفت و سيدضياءالدين مأمور تشکيل کابينه شد.
در حکم احمدشاه راجع به سيدضياء که خطاب به استانداران و فرمانداران سراسر کشور انتشار يافت، آمده است:
«حکام ايالات و ولايات ـ در نتيجه غفلتکاري و لاقيدي زمامداران دوره گذشته که بیتکلیفی عمومي و تزلزل امنيت و آسايش را در مملکت فراهم نموده، ما و تمامي اهالي را از فقدان هیئت دولت ثابتي متأثر ساخته بود، مصمم شديم که با تعيين شخص دقيق و خدمتگزاري که موجبات سعادت مملکت را فراهم نمايد، به بحرانهاي متوالي خاتمه دهيم؛ بنابراين به اقتضاي استعداد و لياقتي که در جناب ميرزا سيدضياءالدين سراغ داشتيم عموم خاطر خود را متوجه معزياليه ديده، ايشان را به مقام رياست وزراء انتخاب و اختيارات تامه براي انجام وظايف خدمت رياست وزرايي به معزياليه مرحمت فرموديم. شهر جماديالآخر ۱۳۳۹ ـ احمدشاه»
رضاخان سردار سپه طي اعلاميهاي در سالگرد کودتاي سوم اسفند سال ۱۲۹۹ خود را عامل کودتا معرفي کرد و افزود: «از اقدام خود در پيشگاه عموم شرمنده نيستم.» برخي تحليلگران معتقدند؛ اين اقدام براي پنهان ساختن دست انگلستان در همراهي با رضاخان در کودتا انجام شد.