محمدابراهیم میانجی/ 29 بهمن ماه در تقویم جمهوری اسلامی ایران تا پیش از سال 1392 یک مناسبت مهم را در خود جای داده بود و آن هم سالگرد قیام مردم تبریز به مناسبت چهلم شهدای قم در سال 1356 بود. با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در 29 بهمن سال 1392 این روز در تقویم روزشمار جمهوری اسلامی ایران قرین با صدور و ابلاغ یک فرمان مهم در عرصه اقتصادی کشور نیز شد. چهار سال از صدور این فرمان، در وضعیتی که کشور دچار جنگ اقتصادی تمام عیار است، میگذرد. فرمانی که اگر به مفاد آن توجه میشد و در دستور کار متولیان امر قرار میگرفت، میتوانست در رفع موانع و مشکلات اقتصادی گامهای بلندی برداشته و در تحقق حماسه اقتصادی نقشآفرین باشد.
اقتصاد مقاومتی
الگویی الهامبخش
اجرای این سیاستها میتوانست علاوه بر ایجاد رونق و رشد اقتصاد داخلی، الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را به جهان معرفی کند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در مقدمه ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بیان میکنند که «ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخایر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی فائق میآید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمامعیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده، به شکست و عقبنشینی وا میدارد؛ بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بیاطمینانیهای ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهای مالی، اقتصادی، سیاسی و... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیستساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالتبنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.»
وضعیت
مقاومسازی اقتصادی کشور
با بررسی عملکرد مسئولان، دستاندرکاران عرصه اقتصاد و مردم در چهار سال گذشته، درباره اجرایی شدن مفاد سیاستهای اقتصاد مقاومتی، میتوان به این نتیجه رسید که در صورت عمل به این دستورات نباید وضعیت اقتصادی کشور در این شرایط قرار میگرفت. رشد و توسعه اقتصادی، بهبود شاخصهای کلان اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز 1404 از مهمترین اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی بود. قرار بر این بود که با عمل به این سیاستها هیچ تکانهای در عرصه اقتصادی نتواند به شاخصهای کلان اقتصادی و رشد اقتصادی کشور آسیب برساند؛ این نوع مقاومسازی اقتصادی جز اهداف مهم سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بود. در حالی چهار سال از ابلاغ این سیاستها میگذرد که شرایط اقتصادی کشور به مدد متولیان عرصه اقتصاد، وضعیت مناسبی ندارد.
دولت و مردم
دو بال مقاومسازی اقتصاد
اگر مردم و مسئولان باور کنند که «امروز عرصه اقتصاد، به خاطر سیاستهای خصمانه آمریکا، یک عرصه کارزار است، یک عرصه جنگ است» مسلماً تمام توان و تلاش خود را برای پیروزی در این جنگ اقتصادی به کار خواهند بست؛ اما متأسفانه باور جنگ اقتصادی در مردم و مسئولان پدید نیامده است. با بررسی نقش و وظایف مردم و دولتمردان در تحقق اقتصاد مقاومتی، نقش مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی کمتر از مسئولان و دولتمردان نیست. در این عرصه زمینهسازی و فراهم کردن شرایط مناسب برای توسعه پایدار ناشی از اقتصاد مقاومتی، وظیفه سنگین و خطیر دولت است که نباید از اذهان دور شود و اگر باور ورود در عرصه جنگ اقتصادی در مردم و مسئولان پدید نیاید این دو رکن تحقق اقتصاد مقاومتی در انجام وظایف خود موفق نخواهند بود.
انتظارات از دولت
و دستاندرکاران
در عرصه تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی، از دولتمردان انتظار میرود به جای وابسته کردن اقتصاد کشور به خارج، با اعتماد به مردم و با مدیریت جهادی و اصلاح قوانین و مقررات و رفع موانع تولید، زمینه سودآوری سرمایهگذاری مولّد در کشور و جذب سرمایههای داخلی و خارجی را فراهم آورند. با تدارک درآمدهای پایدار و مبتنی بر مالیات، ایجاد پایههای مالیاتی جدید و همزمان با افزایش نیافتن بار مالیاتی از طریق افزایش نیافتن نرخ در شرایط رکودی و مبارزه نظاممند با فرارهای مالیاتی به وظایف حاکمیتی خود بپردازد. انتظار تمام مردم و دغدغهمندان نظام جمهوری اسلامی از دولت و دستاندرکاران عرصه اقتصادی این است که شاخصههای کانونی و مهم اقتصاد مقاومتی را محور تمام سیاستهای خود قرار داده و به طور جدی با موانع آن از جمله فضای دشوار کسب و کار و محیط رانتی و فسادآلود برخورد سیستمی کنند.
رویکرد مجلس
و دیگر نهادها
از سوی دیگر انتظار از مجلس و دیگر نهادهای نظارتی این است که با تقنین قوانین و مقرراتی، بهطور مستمر اجرای مؤلفههای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را پایش و مسئولان مربوطه را به اجرای وظایف مهمشان در تحقق اهداف این سیاستها، دلالت و راهنمایی کنند. همچنین از قوه قضائیه نیز انتظار میرود با نظارت جدی بر اجرای قوانین، با تقویت قانونگرایی و حاکمیت قانون و افزایش امنیت سرمایهگذاری و ضمانت حقوق مالکیت، با همه مظاهر و مصادیق مفاسد اقتصادی و رانتجویی بدون چشمپوشی، برخورد کنند تا زمینه برای اجرای مؤثر و تحقق اهداف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مهیا شود.
نقش بیبدیل مردم
در تحقق اقتصاد مقاومتی
نقش مهم و تأثیرگذار مردم در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی بر کسی پوشیده نیست؛ چرا که عزم مردم برای کارآفرینی و تولید، حمایت از تولید داخلی، اصلاح الگوی مصرف، گفتمانسازی و نهادینه کردن فرهنگ اقتصاد مقاومتی، مطالبهگری برای تحقق اقتصاد مقاومتی و... که اصول اقتصاد مقاومتی است، از اموری است که نقش مردم را در تحقق این سیاستها دو چندان میکند.
اشرافیت فرمانده
بر عرصه جنگ اقتصادی
آنچه مسلم است اینکه عملکرد مناسبی درباره تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی صورت نگرفته است و این موضوع بارها از سوی رهبر معظم انقلاب به مسئولان و مردم گوشزد شده است. بعضاً متولیان امر اقدامات جاری خود را در عرصه اقتصادی مزین به عبارت «اقتصاد مقاومتی» کرده و به مبادی ذیربط ارسال میکردند تا از جمله افراد فعال در عرصه تحقق این سیاستها به شمار آیند، غافل از آنکه فرمانده عرصه جنگ اقتصادی، اشرافیت تامی به میدان جنگ اقتصادی و عملکرد سربازان این میدان دارد.
نکته پایانی اینکه ضروری است ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، اقداماتی به منظور بازتعریف فعالیتهای خود انجام داده و پروژههای مهم و اولویتدار اقتصاد مقاومتی را جایگزین بعضی پروژههای فعلی برای هر دستگاه کند تا گام مؤثری در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی برداشته شود.