وقتی خانه تکانی می‌کنی 
چیزهایی پیدا می‌شوند که 
مدتی برای پیدا کردن‌شان 
زمین و زمان را بهم ریخته‌ای 
و از نبودن‌شان اعصابت خط خطی بود.
وقتی که آن گمشده‌ها را می‌بینی، 
می‌بینی که زندگی بدون آنها 
هم جریان خود را داشته
دنیا هم همین‌طور است
امروز هستیم، فردا نه!
در نبودمان جایگزین‌هایی هستند 
که دنیا از حرکت نایستد!
خانه تکانی این مزیت را دارد که 
به ما یاد می‌دهد که هیچ تقدیری فاجعه نیست
 باور کنید، امیدوارم از ما جز نیکی چیزی به یادها نماند.

امام صادق(ع) فرمود:
برادران خود را با دو صفت امتحان كنيد، 
كه اگر آن دو صفت را داشتند 
به دوستى و رفاقت خود با آنها ادامه دهيد 
اگرنه از آنان دورى كنيد،
دورى كنيد، دورى كنيد:  
1ـ مراقبت بر نماز اول وقت؛
2ـ نيكى به برادران
 چه در سختى و تنگدستى، 
چه در هنگام آسايش و گشايش.»
وسائل‌الشيعه ج 8، ص 503

به بهانه برگزاری شصت‌و‌هشتمین دوره جشنواره فیلم برلین

 مهدی امیدی/ حواشی پیش آمده در شصت‌وهشتمین دوره جشنواره فیلم برلین، بار دیگر مسئله جشنواره‌های غربی را پررنگ کرد. جشنواره‌هایی که سال‌هاست به محل تجلیل از فیلم‌هایی با مضامین ضدملی و سیاه‌نمایی تبدیل شده‌اند و افزون بر این، از متهمان امنیتی داخل ایران نیز حمایت می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که جشنواره فیلم برلین در چند دوره اخیر خود، افزون بر نمایش چنین فیلم‌هایی، برای این متهمان صندلی خالی تعیین کردند و حتی با وجود ممنوع‌الخروج بودن، آنها را به عنوان مهمان ویژه و داور هم دعوت کردند.
امسال نیز سینماگرانی که به نمایندگی از سینمای ایران در جشنواره برلین حضور یافتند، تن به هر کاری دادند تا مورد توجه قرار گرفته و جایزه بگیرند؛ اما برخلاف گذشته این بار تیر آنها به سنگ خورد و به دلیل ضعف شدید آثارشان، دست خالی برگشتند. فیلم «خوک» که مهم‌ترین فیلم ایرانی حاضر در برلیناله بود، در نظرسنجی صورت گرفته از منتقدان حاضر در این جشنواره، نمره‌ای بسیار پایین کسب کرد و در بین سه فیلم آخر جدول این نظرسنجی قرار گرفت. این فیلم هر چند ضعیف است؛ اما به محورهایی اشاره کرده که همواره به منزله نقض حقوق بشر علیه ایران مطرح می‌شود. از قتل‌های زنجیره‌ای نخبگان تا سانسور و...؛ موضوعاتی که در یک فیلم بسیار ضعیف و سطح پایین به نمایش درآمده‌اند. اتفاقی که بار دیگر نشان داد، ملاک اصلی جشنواره‌های غربی برای توجه به سینمای ایران‌ـ به ویژه در یک دهه اخیر‌ـ سیاسی بوده است؛ اما عوامل فیلم خوک به همین هم بسنده نکردند و در نشست خبری خود در جشنواره برلین، یک شوی سیاسی راه انداختند تا شاید از این طریق بتوانند به دستمزدی برسند. 
اما این اولین بار نیست که چنین مسائلی در محافل به اصطلاح سینمایی در غرب پیش می‌آید و بدون تردید در آینده نیز باز هم شاهد چنین حاشیه‌هایی خواهیم بود. هر چند نمی‌توان رفتار غلط برخی از سینماگران در این جشنواره‌ها را نادیده گرفت‌ (رفتارهایی که گاه مصداق بارز وطن‌فروشی است‌)؛ اما باید ریشه و منشأ اصلی به وجود آمدن چنین اتفاقاتی را هم شناخت. اگر قرار است تغییری در رویکرد ایران به جشنواره‌های خارجی پیش بیاید، چاره‌ای نیست جز تغییر اساسی در ساختار انتقال فیلم به خارج از کشور.
 وقتی فهرست آثار را که از ایران به جشنواره‌های غربی راه یافته‌اند، مرور می‌کنیم، به چند فیلمساز ثابت برمی‌خوریم. در مقابل، بسیاری از سینماگران مطرح ایرانی که آثار شاخصی ساخته‌اند، هیچ‌گاه در چنین جشنواره‌هایی دیده نشده‌اند. برای نمونه، در جشنواره‌هایی چون برلین، کن، ونیز، مراسم اسکار و... هیچ اسمی از ابراهیم حاتمی‌کیا، ابوالقاسم طالبی و... نمی‌بینیم؛ اما در مقابل، همیشه اسم جعفر پناهی، مانی حقیقی، محمد رسول‌اف و... در این جشنواره‌ها به چشم می‌خورد. برای بسیاری از مردم جای سؤال است که چرا چنین وضعیتی پیش آمده است؟ در این باره می‌توان گفت، به جز جنبه سیاسی، مسائل اقتصادی نیز دخیل است؛ یعنی ما با واسطه‌هایی مواجه هستیم که با دلالی فیلم به خارج از کشور، به سود مالی می‌رسند. این واسطه‌ها در اصطلاح عامیانه به دلال شناخته می‌شوند. البته این افراد هیچ‌گاه خود را دلال یا واسطه معرفی نمی‌کنند؛ بلکه نام «پخش‌کننده بین‌المللی» را بر خود نهاده‌اند. آنها معمولاً آثاری را معرفی می‌کنند که به دلیل جنبه‌های سیاسی و تبلیغاتی علیه ایران، با استقبال مسئولان جشنواره‌ها و جوایز خارجی روبه‌رو می‌شود.
از اتفاقات منفی این دوره از جشنواره فیلم برلین، این بود که یکی از نمایندگان سینمای کشورمان در بخش فیلم‌هایی با محتوای دگرباشی نامزد دریافت جایزه شد! هر چند که قبلاً هم فیلم‌هایی به کارگردانی فیلمسازان ایرانی مقیم خارج در این بخش نامزد شده بودند؛ اما این اولین بار است که فیلمی رسمی که با مجوز وزارت ارشاد ساخته شده و به نمایش درآمده، در بخش آثاری درباره همجنس‌خواهی نامزد شده است. در این اتفاق نیز ردّ پای همان دلال‌ها دیده می‌شود و این افراد، فیلم مذکور را به منظور ترویج همجنس‌خواهی به جشنواره برلین معرفی کرده‌اند. نکته مهم این است که سیاست‌گذاری خاص جشنواره‌های غربی در حمایت از فیلم‌هایی با مضامین این‌چنینی و همچنین فعالیت دلال‌ها برای انتقال آثاری با محتوای انحرافی سبب شده است برخی از فیلمسازان دست به کار ساختن فیلم‌هایی شوند که از آنها برداشت همجنس‌بازی می‌شود. حتی یکی از فیلم‌های سی‌وششمین جشنواره فجر نیز که در چند بخش نامزد سیمرغ شد، به چنین موضوعی آلوده است.


 احسان سالمی/ اگر بخواهیم سریال‌های شبکه نمایش خانگی را در یک جمله توصیف کنیم، آنها به طبل‌های توخالی شبیه هستند که بیشتر از آنکه محتوایی داشته باشند، هیاهو دارند.
 بی‌توجهی به ترسیم خط قرمزهای مشخص در ساخت این‌گونه آثار و البته استفاده حرفه‌ای سازندگان این آثار از موقعیت‌های تبلیغاتی و فضاسازی رسانه‌ای دو عاملی است که سبب شده است سریال‌های شبکه نمایش خانگی با وجود همه ضعف‌های فنی و تکنیکی تا حدی دیده شوند.
بیشتر این سریال‌ها از داستانی قوی و استوار بی‌بهره هستند. این در حالی است که معمولاً در سریال‌های موفق و مهم جهان اولین پیش‌فرض برای جذب مخاطب، استفاده از داستان‌هایی قوی و جذاب است و اصولاً سریال‌ها به واسطه داستان جذاب خود توانسته‌اند هم مخاطبان را به خود جذب کنند و هم برای بازیگران گمنام خود اعتبار و شهرت فراهم کنند.
اما در کشور ما استفاده از ظرفیت حضور سلبریتی‌ها در کنار داستان‌هایی که بسیاری از آنها هیچ‌گاه نمی‌تواند با وجود ممیزی‌ها، در رسانه ملی طرح شوند، حربه سازندگان سریال‌های شبکه نمایش خانگی برای جذب مخاطب است. حربه‌هایی که شاید بتواند مخاطب را جذب کند؛ ولی برای او محتوا و پیام مناسبی ندارد.
در کنار بحث فنی در ارتباط با محتوای این آثار می‌توان به این موضوع اشاره کرد که فضای ترسیم شده در این سریال‌ها، دور از زندگی عموم مردم جامعه است. فضایی که محو نمایش زندگی روشنفکرانه است یا زندگی لاکچری و مرفه با آدم‌هایی که دغدغه‌های‌شان از زندگی مردم جامعه فاصله دارد و اصلاً نوع نگاه‌شان به زندگی با مردم عادی متفاوت است. وقتی سطح دغدغه شخصیت‌های این آثار در این حد است که برای نمونه فردی به سگش بیشتر از همسرش اهمیت می‌دهد و سگش را همچون فرزندش دوست دارد، آیا می‌توان این اثر را به عنوان یک محصول فرهنگی به مردم و خانواده ایرانی معرفی کرد؟
در کنار این مسئله، ترسیم فضای روشنفکری و گاه حتی فمینیستی نیز در برخی از این آثار به شکل چشمگیری وجود دارد. برای نمونه، می‌توان به شخصیت اصلی یکی از این سریال‌ها اشاره کرد که زن جوانی است که در دوران پس از کودتای 28 مرداد زندگی می‌کند و در برنامه‌هایی همچون کلوپ بانوان حضور فعالی دارد و در ارتباط با حقوق زنان و ظلم مردان به زنان سخنرانی می‌کند و شخصیت‌های سریال نیز از او به عنوان یک زن نمونه و فعال یاد می‌کنند که همه به او غبطه می‌خورند!
این در حالی است که این سریال‌ها وارد منازل مردم می‌شوند و مخاطب اصلی آنها خانواده‌ها هستند.

می‌کنم اصرار هی اصرار، آزادی کم است
می‌کند هی دلبرم انکار آزادی کم است
ظرف‌های شام را شستم به زور جیغ‌هاش
ظرف شستن با چنین اجبار، آزادی کم است
دستپختش را به یاد عهد خدمت می‌خورم
کلهم در محضر دلدار، آزادی کم است
جست‌وجویی کردم از اوضاع آزادی شبی
آمد از غیبم ندا هشدار! آزادی کم است
گفتمش هشدار را طبق چه فرضی گفته‌ای؟
گفت: طبق آخرین آمار، آزادی کم است
آن‌ور آب است قطعاً غرق آزادی، ولی
این‌طرف از خشکی بسیار، آزادی کم است
پهلوی جان، روسری را از سر مردم کشید
دید چون در دوره قاجار، آزادی کم است
اصل آزادی فقط در دوره قاجار بود
یک تن و صدها، هزاران یار آزادی کم است؟
در پی دل دادنی بانو زلیخا طرد شد
آه که در قصر پوتیفار آزادی کم است
از زبان حضرت حافظ شنیدم دوش گفت:
نیست چون میخانه و میخوار، آزادی کم است
در خیابان، انقلابی شد به پا با روسری
روسری را برده او بر دار، آزادی کم است
دلبرم تریاک هم ای کاش بر چوبی رود
تا نگوید یک نفر شرکار، آژادی کم است
دوربین‌های مدارِ بسته را کاهش دهید
گفت دزدی بر سر بازار، آزادی کم است
بودن شلوار، خود ضد حقوق مردهاست
تا که باشد بر تنم شلوار، آزادی کم است
تا که شاید از غم این عقل آزادم کنند
می‌کنم تکرار هی تکرار، آزادی کم است.
محمدرضا شکیبایی‌زارع


 تقریظ امام خامنه‌ای بر کتاب «سرباز کوچک امام(ره)»
متن تقریظ حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بر کتاب «سرباز کوچک امام(رحمهًْ‌الله)» منتشر شد.  در این کتاب، خاطرات دوران اسارت آزاده‌ سرافراز مهدی طحانیان در سنین نوجوانی در زندان‌های رژیم بعث عراق (۱۳۶۱ تا ۱۳۶۹) روایت شده است.
بسمه تعالی
سرگذشت این نوجوان شجاع و باهوش و صبور در اردوگاه‌های اسارت، یکی از شگفتی‌های دفاع مقدّس است؛ ماجراهای پسربچّه‌ سیزده چهارده ساله‌ای که نخست میدان جنگ و سپس میدان مقاومت در برابر مأموران درنده‌خوی بعثی را با رفتار و روحیه‌ای اعجاب‌‌‌انگیز، آزموده و از هر دو سربلند بیرون آمده است. دل بر مظلومیّت او می‌سوزد؛ ولی از قدرت و تحمّل و صبر او پر می‌کشد؛ این نیز بخشی از معجزه‌ بزرگ انقلاب اسلامی است. در این کتاب، نشانه‌های خباثت و لئامتِ مأموران بعثی آشکارتر از کتاب‌های مشابهی است که خوانده‌ام. به‌ هر حال این یک سند با ارزش از دفاع مقدّس و انقلاب است؛ باید قدر دانسته شود. خوب است سست‌پیمان‌های مغلوب ‌دنیا شده، نگاهی به امثال این نوشته‌ صادقانه و معصومانه بیندازند، شاید رحمت خدا شامل آنان شود.(۱۳۹۶/۴/۱۲)گفتنی است؛ کتاب «سرباز کوچک امام(رحمهًْ‌الله)» به قلم فاطمه دوست‌کامی و در ۷۶۱ صفحه، از سوی انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است.


استقبال مردم منطقه از کتاب خاطرات قاسم سلیمانی
کتاب خاطرات فرمانده نیروی قدس سپاه با نام «قاسم سلیمانی ذکریات و خواطر» به زبان عربی در لبنان منتشر و با استقبال عرب زبان‌ها مواجه شد. این کتاب به کوشش جمعیت المعارف لبنان منتشر شده و شامل خاطرات سردار سلیمانی از دوران دفاع مقدس است که از زبان خود او نقل شده است.
در مقدمه این اثر از سردار سلیمانی به عنوان اصلی‌ترین کابوس داعش و غرب یاد شده است و نویسنده این کتاب می‌گوید که اما ما سردار سلیمانی را همراه متواضع شهید همت، مهدی باکری و علی هاشمی می‌شناسیم، فرمانده‌ای که اخلاق و اوصافش نیکو است.
 بخش نخست کتاب با معرفی سردار از زبان خودش آغاز می‌شود، کتاب در دیگر بخش‌ها به نقل خاطراتی از او در عملیات‌های مختلف مانند کربلای 5 و همچنین صحبت‌های سردار سلیمانی درباره برخی از شهدا و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس مانند شهید زین‌الدین، شهید همت و... می‌پردازد. انتشار این اثر با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه بود و در این مدت، برخی از مخاطبان کتاب با انتشار بخشی از اثر یا اظهارنظر درباره مطالب مندرج در این کتاب، نسبت به انتشار این اثر واکنش نشان دادند. 
قسمت دوم مستند جنجالی «فروشنده» تولید شد
مستند «فروشنده» که به جریان‌ها و افراد فعال در پشت صحنه مذاکرات هسته‌ای ایران پرداخته بود، اوایل سال جاری تولید و به نمایش درآمد. مستندی که برای اولین بار ناگفته‌هایی را درباره برجام افشا کرد. کار تولید مستند «فروشنده ۲» از سوی مرکز رسانه‌ای «فانوس فردا» به پایان رسیده است.
 این مستند به زودی رونمایی خواهد شد. هر چند که از هم‌اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که این قسمت از فروشنده نیز با فشارهای بسیاری مواجه خواهد شد؛ چرا که «فروشنده ۲» در ادامه قسمت اول این مستند به زمزمه‌های مذاکرات جدید و فشار بر صنعت موشکی ایران می‌پردازد و ماجراهای ناگفته‌ای را در این باره افشا می‌کند.

رونمایی از کتاب «سینمای اسلامی» سلحشور
دومین سالگرد درگذشت مرحوم فرج‌الله سلحشور با حضور چهره‌های فرهنگی و هنری در خبرگزاری فارس برگزار شد. در این مراسم چهره‌هایی چون حسن رحیم‌پورازغدی، حسن عباسی، جمال شورجه و پیام تیرانداز سخنرانی کردند و از کتاب «سینمای اسلامی» رونمایی به عمل آمد. «سینمای اسلامی» مجموعه‌ای از گفتارها و نوشته‌های مرحوم فرج‌الله سلحشور درباره سینما و تلویزیون است که در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. «سینما، بازوی تهاجم فرهنگی»، «خلاق کیست؟ حقیقت چیست؟»، «علل انحراف و سطحی‌نگری در سینما»، «اصول و مبانی فیلم‌سازی غربی»، «پیش‌نیازهای تأسیس دانشگاه فیلم‌سازی اسلامی» و... از جمله سرفصل‌های این کتاب است.

آرزوی بازیگر زن برای ایفای نقش یک قهرمان
فاطمه معتمدآریا در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه اعلام کرد؛ دوست دارد نقش فرنگیس حیدرپور، یکی از زنان مؤثر در جبهه‌های غرب کشور طی هشت سال دفاع مقدس را بازی کند. در زمان حضور هنرمندان و جانبازان کشورمان برای شاد کردن کودکان مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه در قالب دوازدهمین دوره جشنواره دانش‌آموزی فیلم دفاع مقدس، فاطمه معتمدآریا بازیگر معروف سینمای ایران با در دست گرفتن کتاب خاطرات خانم فرنگیس حیدرپور و معرفی آن به معلمان و دانش‌آموزان شرکت‌کننده اعلام کرد: «یکی از آرزوهای بزرگ زندگیم ایفای نقش فرنگیس است.» از دیگر نکات جالب معرفی این زن قهرمان به نوجوانان شرکت‌کننده کُرد کرمانشاهی به صورت عینی با همراهی و صحبت‌های ساده و بی‌تکلف خود، فرنگیس حیدرپور در این جشن‌ها بود.

مستند «قهرمانان عدالتخواه انقلابی» ساخته می‌شود
واحد مستند دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برای تولید اثر درباره «قهرمانان عدالتخواه انقلابی»، در فراخوانی از مردم دعوت کرد که سوژه‌های خود را به این مرکز معرفی کنند.
این سوژه‌ها می‌توانند شامل تلاش قهرمانانه مسئولان و مردم شهرهای مختلف در زمینه اقتصاد مقاومتی، عملکرد قابل توجه مسئولان و قضات شهرهای مختلف در مبارزه با تخلفات اقتصادی و اقدامات شایسته کارکنان و مسئولان بهزیستی و کمیته‌های امداد شهرها در حوزه فقرزدایی و... باشد.
علاقه‌مندان می‌توانند سوژه‌های خود را در این زمینه به آی‌دی تلگرامی ganjineh_sooje @ معرفی کنند.

دلنوشته‌ای از رضا نبی‌ئی برای استاد فرج‌الله سلحشور 
به مناسبت دومین سالگرد درگذشت علمدار سینمای انقلاب
استاد عزیزم حاج فرج‌الله سلحشور
استاد عزیزم چه سخت بود دو سال بدون شما
شما دیگر نیستید و سینمای متعهد و انقلابی که برگرفته از فرهنگ حزب‌اللهی کشور است، به شدت احساس تنهایی می‌کند.
در این وضعیت اسفناک فرهنگی، نبود هنرمند متعهدی چون شما برای سینمای اسلامی خسارتی جبران‌ناپذیر است.
به ویژه برای ما که داشتیم انقلابی‌گری و ثابت قدم ماندن بر روی آرمان‌ها را از شما می‌آموختیم.
شما می‌دانستید که هنر به ویژه فیلم و سریال یکی از تأثیرگذارترین ابزارها برای تبلیغ است که هالیوود و سینماهای غربی از آن به بهترین شکل برای به انحراف کشیدن ذهن‌های مردم جهان استفاده می‌کنند و به همین دلیل فریاد می‌زدید مراقب نفوذ استکبار و صهیونیست‌ها در هنر باشید.
ولی جریان روشنفکر غرب‌زده سینما به شما طعنه می‌زدند و شما را افراطی و تندرو خطاب می‌کردند.
ولی شما چون اقیانوسی پرعمق و آرام به فعالیت‌های خود ادامه دادید و ساده‌زیستی و انقلابی‌گری خود را حفظ کردید و اجازه ندادید غرب‌زدگی و فرهنگ غربی که تجملات دنیایی را به همراه دارد، در روحیه شما تأثیر 
بگذارد.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی احساس تکلیف کردید و وارد میدان پرخطر سینما شدید و از آن به بهترین شکل استفاده کردید.
در دهه شصت مجاهدت و رشادت‌های رزمندگان را به تصویر کشیدید و فرهنگ بسیجی و دفاع مقدس را ترویج دادید.
در دهه‌های 70 و 80 سریال‌های فاخر قرآنی را که زبانزد بسیاری از مردم دنیاست، کار کردید که واقعاً سریال‌هایی در شأن جمهوری اسلامی است.
در دهه نود نیز جریان فیلم سریال‌سازی اسلامی را در کشور راه انداختید که در کنار آن نیروهای مذهبی زیادی را تربیت کردید.
افزون بر آن، در این دهه فیلمنامه سریال جهانی حضرت موسی را نیز به نگارش درآورید که امیدوارم این فیلم هرچه زودتر ساخته شود و مردم را آگاه‌تر کند.
بله، استاد گرانقدر شما به موقع به خط زدید و رشادت آفریدید.
برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی دشمن به سلحشورهای زیادی احتیاج داریم که شما این راه را برای نسل جوان مؤمن انقلابی هموار کرده‌اید.
در وصف شما همین بس که رهبر حکیم انقلاب امام خامنه‌ای(حفظ‌الله) فرمودند: «شهید آوینی و مرحوم سلحشور از پیش‌آهنگان فرهنگی کشور بودند.»
این تمجید امام امت خود مهر تأییدی بر عملکرد انقلابی شماست.
امیدوارم بتوانم راه‌تان را ادامه دهم.
روح‌تان شاد و یادتان گرامی باد.

از بوستان واژه‌ها می‌آیم
گل‌واژه‌ای یافته‌ام که خود گلستانی است
نگاهش کن
ترجمان لطافت است
و کلیدواژه محبت...
او مترادف عشق است
و هم‌معنای زندگی...
اصلاً‌ فراتر از معین و دهخدا
او خود یک دایره‌المعارف ناب است
و جمع‌الجمع همه لغات ناب‌تر
مهدی‌ جان!
نام پرمسمایت
سرسلسله همه واژگان است 
و البته تاج سر ما...
ادبیات زندگی‌مان تو را کم دارد
و آیین نگارش‌مان، ‌آیین تو را
بیا و فرهنگ لغات‌مان را از نو بنویس
و الفبای‌مان را مهدوی کن...
من، «انتظار» را در حروف الف 
«فرج» را در حروف ف
«وصال» را در حروف واو
«میعاد» و «میقات» را در حروف میم
طور دیگری می‌خواهم
مولا جان! ای شایسته‌ترین‌
بیا تا از واژه‌ واژه قامتت  
عشق املا کنیم...