علی حیدری/ سالی دیگر با همه فراز ‌و نشیب‌ها و تلخی‌ها و شیرینی‌هایش سپری شده و واپسین روزهای خود را پشت سر می‌گذارد.  در گردش ایام، هفته‌ها و ماه‌ها سالی بر ما گذشت، عددی بر عمر ما افزود و عددی از باقیمانده آن کاست. عمری که به سرعت در حال سپری شدن است و این سیر، مجموعه داستان زندگی ما را رقم می‌زند. گویی که نقاش روزگار، اجزای زندگیمان را به تصویر می‌کشد. روزها از پی هم می‌گذرد تا در پس زمستانی سرد، بهاری دوباره آغاز شود؛ بهاری که در حقیقت فصل جدیدی از زندگی است؛ فصل رویش، فصل نو شدن و فصل تداوم... .
بهار طبیعت، بهار زندگی است؛ زیرا طبیعت و همه موجودات در این فصل زندگی دوباره‌‌ای را آغاز می‌کنند، اما با تأمل در موضوع زندگی با دو مفهوم مهم مواجه هستیم؛ مفهوم «بودن» و «شدن». این مفاهیم آنقدر به هم نزدیک هستند که گاه در کاربرد آنها دچار اشتباه می‌شویم. «بودن» به نوعی ایستایی و رکود را نشان می‌دهد و به عبارتی حفظ وضع موجود می‌کند و مصداق این است که دیروزش با امروزش یکی است و امروزش هم با فردایش و مصداق سخن امام علی(ع) است که می‌فرماید: «هر کس دو روزش یکسان باشد مغبون است.»در اطراف خود ممکن است کسانی را ببینید که در گذشته خلاصه شده‌اند و به عبارتی پیش از پایان تمام شده‌اند. زندگی این افراد را می‌توان به مرداب تشبیه کرد؛ ساکت و بی‌حرکت! 
اما «شدن» از تغییرپذیری، تحول و نوشوندگی خبر می‌دهد و هیچ وقت در یک نقطه متوقف نمی‌شود. این مفهوم حکایت از انگیزه و اراده برای حرکت دارد و در مسیر رو به جلوی خود به طور طبیعی دستاوردها و یافته‌هایی دارد که هم بینش انسان را متحول می‌کند و هم رفتار و عملکرد او را متناسب با پدیده‌های جدید تغییر
می‌دهد.
البته این به معنای بی‌هویتی و اثرپذیری از شرایط و موقعیت‌های گوناگون نیست؛ بلکه به معنای ارتقای دانش و بینش بر اساس شرایط روز است و به عبارتی «فرزند زمان خویش بودن» است. این نوع از زندگی را می‌توان به رودی تشبیه کرد که همواره جاری است، ایستایی ندارد و در حرکت مداوم است.
بهار هم آیینه تمام‌نمای «شدن» است. تازه شدن، جوانه زدن، روییدن، رشد کردن و شکوفایی در بهار متجلی می‌شود. بهار بهانه‌ای برای عبور از روزمرگی و تکرار است که شاید طی روزهای سال به تدریج بر ذهن و فکر و رفتار انسان حاکم شده باشد و اصلاً «حول حالنا الی احسن الحال» مصداق روشن میل به این تحول است. 
تقویم‌ها پشت سر هم ورق می‌خورند و به صفحه پایان می‌رسند و دوباره آغاز می‌شوند. این آغاز دوباره فرصت تأمل در صفحات پیشین است. اینکه چه چیزهایی در تقویم زندگی ما نقش بسته، جای چه چیزهایی خالی است.بعضی چیزها را هم باید پاک کنیم. اینها محاسبه‌ ما از خودمان است و بهترین مجال برای آسیب‌شناسی و یافتن راهکار است تا در فصل جدید گام‌های بهتر، مطلوب‌تر و بزرگ‌تری برداریم.
پایان سخن را با رهنمودی از رهبر فرزانه و حکیم انقلاب متبرک می‌کنیم که در این زمینه می‌فرمایند: «باید توجه داشته باشیم که خداوند دگرگونی هر پدیده‌ای در عالم را، به دست انسان قرار داده و همه تحول‌ها با اراده انسان انجام می‌شود.انسان اگر بخواهد در وضعیت جامعه، کشور و زندگی خود، تحول ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند. تحول اخلاقی، تحول درونی، رفتن به سوی صفا و انسانیت، عبودیت پروردگار و تسلیم در مقابل اراده آفریننده هستی که این تحول، سعادت انسان‌ها را تضمین می‌کند.»

با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده معزز کل قوا، حجت‌الاسلام حاجی‌صادقی به عنوان نماینده ولی‌فقیه در سپاه منصوب شد و حجت‌الاسلام سعیدی که حدود 11 سال نماینده ولی‌فقیه در سپاه بود، به سمت رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا منصوب شد.
متن احکام فرمانده معظم کل قوا به این شرح است:
«بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
جناب حجة‌الاسلام آقای حاج شیخ‌عبدالله حاجی‌صادقی (دامت افاضاته)
نظر به پایان مأموریت جناب حجة‌الاسلام آقای حاج شیخ‌علی سعیدی و تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده، جناب‌عالی را به سمت نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب می‌نمایم. ارتقای معنویت و بصیرت دینی و تقویت روحیه جهادی و انقلابی آحاد فرماندهان و پاسداران و بسیجیان و خانواده‌های آنان با بهره‌گیری از حوزه‌های علمیه و استفاده از روحانیون عالم و عامل و اثرگذار، هماهنگ با سیاست‌های ابلاغی و تعامل هم‌افزا با فرماندهی کل سپاه مورد انتظار است.از زحمات و تلاش‌های ارزشمند حجة‌الاسلام آقای حاج شیخ‌علی سعیدی در طول این مسئولیت تشکر می‌کنم.توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۳ اسفند ۱۳۹۶»
«بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
جناب حجة‌الاسلام آقای حاج شیخ‌علی سعیدی (دامت افاضاته)
با تشکر و قدردانی از تلاش‌های خالصانه و ارزشمند جناب حجة‌الاسلام آقای حاج شیخ‌غلامرضا صفائی در طول خدمت، نظر به تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده، جناب‌عالی را به سمت رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا منصوب می‌نمایم.ارتقای سطح آمادگی‌های معنوی و بصیرت دینی فرماندهان و آحاد کارکنان نیرو‌های مسلح و خانواده‌های آنان با استفاده حداکثری از ظرفیت نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه و سازمان‌های عقیدتی سیاسی در نیرو‌های مسلح از طریق سیاست‌گذاری، هماهنگی و نظارت و تعامل نزدیک و هم‌افزا با ستاد کل مورد انتظار است. توفیق همگان را از خداوند مسئلت دارم.
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۳ اسفند ۱۳۹۶»


سردار جعفری اعلام کرد

فرمانده کل سپاه گفت: «نیروهای بسیاری در قالب بسیج تحت فرماندهی سپاه پاسداران آمادگی دارند برای ارائه خدمات گوناگون مانند درختکاری در سراسر کشور به ویژه در مناطقی که نیاز اولویت‌دار و مهم‌تری دارند مانند استان خوزستان، وارد کار شوند.»
به گزارش خبرنگار صبح صادق سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه در مراسم کاشت نهال به مناسبت هفته درختکاری که در تیپ آل محمد(ص) سپاه تهران بزرگ برگزار شد، طی سخنانی با قدردانی از حضور مؤثر این تیپ در تأمین امنیت تهران، اظهار داشت: «سپاه باید نقش مؤثری در همه عرصه‌های امنیتی، دفاعی، فرهنگی و اجتماعی از جمله درختکاری داشته باشد.»
وی افزود: «دلیلش هم این است که سپاه برای کمک به تأمین امنیت و نظم و پیشرفت و گسترش شادابی جامعه کمک می‌کند. زمینه هر نوع پیشرفتی، امنیت است و سپاه در جهت آرامش و رفاه مردم تلاش می‌کند.»
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه کار اول سپاه برقراری امنیت است، تصریح کرد: «کار ثانویه سپاه اقداماتی از جمله کمک به توسعه فضای سبز که سلامت و آسایش مردم را به دنبال دارد، به ویژه در فضاهایی که مناسب گسترش فضای سبز است و تا الان هم اقدامات خوبی از سوی پاسداران صورت گرفته است.»
سردار جعفری با اشاره به محدوده اطراف بزرگراه شهید بابایی گفت: «اهمیت فضای سبز و توجه به آن در حدی است که رهبر معظم انقلاب اجازه ندادند در این بخش از بزرگراه شهید بابایی فضای شهری توسعه یابد و خواستار آن شدند تا به جای توسعه فضای شهری، فضای سبز گسترش پیدا کند؛ بنابراین درختکاری در اطراف تهران نیز یکی از عرصه‌هایی است که سپاه باید به آن توجه ویژه داشته باشد.»


با همت و تلاش مدیران و کارکنان بانک انصار در راستای بهبود عملکرد مالی این بانک با حضور هر ساله در ارزیابی‌های تخصصی در دبیرخانه جایزه مدیریت مالی ایران، تندیس زرین هشتمین دوره جایزه مدیریت مالی ایران را به دست آورد.
بر این اساس شرکت در فرایند هشتمین دوره جایزه ملی مدیریت مالی، با اهتمام ویژه مدیران، کارشناسان و همکاران معاونت مالی بانک انصار و در راستای اجرای استانداردهای مالی، رعایت مقررات و قوانین بانکی و بورسی موجب شد تا بار دیگر این معاونت در هشتمین سال متوالی و با حداکثر رشد به نتیجه چشمگیری نسبت به دوره‌های گذشته دست یابد.
شایان ذکر است که این جایزه همه ساله در سه سطح تندیس، تقدیرنامه و گواهینامه اعطا می‌شود که سطح تندیس آن شامل تندیس زرین، سیمین و بلورین است که بانک انصار در این دوره بالاترین سطح جایزه (تندیس زرین) را کسب کرد.

   عزیز غضنفری/ «مصطفی تاج‌زاده» یکی از بازیگران مؤثر و نیروهای شناخته شده جریان اصلاحات در مصاحبه تصویری با «اعتماد آنلاین» ـ پایگاه روزنامه اعتماد ـ به بررسی و اظهارنظر درباره مسائل سیاسی گذشته و حال حاضر ایران پرداخته است. وی در این گفت‌وگو به صراحت اعلام می‌کند که نه با جمهوری اسلامی موافق است و نه به مدل حکومت اسلامی منطبق بر ولایت فقیه اعتقاد دارد. او این را هم گفته است که امروزه بسیاری از اصلاح‌طلبان نیز چنین می‌اندیشند! تاج‌زاده حرف عجیب و تأمل‌برانگیز دیگری نیز بر زبان آورده است و آن، اینکه خودش و بخش زیادی از اصلاح‌طلبان از نظام جمهوری اسلامی حمایت سیاسی می‌کنند و نه حمایت اعتقادی. وی درباره این ادعا توضیح داده است چون در شرایط فعلی برای نظام سیاسی حاکم جایگزینی سراغ ندارند، حمایت‌شان از نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، از سر اجبار، اضطرار و ملاحظات سیاسی است!
در این باره توجه به چند نکته حائز اهمیت است.
۱ـ نخست آنکه تاج‌زاده تا سال ۸۸ که به اتفاق برخی دیگر از اصلاح‌طلبان افراطی علیه جمهوریت و انتخابات مردم ایران شوریدند و به رأی مردم تمکین نکردند، بیش از سی سال مسئولیت‌های گوناگون را در نظام جمهوری اسلامی برعهده داشته و به تبع آن، از فرصت‌های اقتصادی ناشی از مسئولیت‌های سیاسی بهره‌های فراوان برده است؛ اما حالا که می‌گوید از اساس به چنین نظامی اعتقاد ندارم و از اول رفتن به سمت مدل جمهوری اسلامی و ولایت فقیه خطا و اشتباه بوده است، سوگمندانه باید گفت این اظهار نظر پس از سال‌ها در اختیار داشتن برخی مناصب مدیریتی، نشانه تلخ و ناگوار نهادینه شدن نفاق و مشکلات شخصیتی و هویتی در جریان روشنفکری و مدعی اصلاح‌طلبی در ایران است.
۲ـ مسئله مهم دیگر اینکه اگر این اظهارنظر تاج‌زاده مبنی بر اینکه بخش زیادی از اصلاح‌طلبان چون وی به نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه اعتقاد ندارند، مطابق با خبرها و اطلاعات صحیح باشد، پس این همه تلاش و تکاپوی جریان اصلاح‌طلبی برای حضور سیاسی و قرار گرفتن در ساختار حاکمیتی کنونی کشور چه معنایی دارد؟! در کجای جهان می‌توان افراد و گروه‌هایی را یافت که هم بکوشند در نظام سیاسی باشند و هم به آن نظام معتقد نباشند و با آن به ستیز برخیزند؟ این نکته تاج‌زاده را باید با حساسیت و هوشمندی پی گرفت و هرگز نباید در این زمینه تاج‌زاده را رها کرد. در وهله بعد، اصلاح‌طلبان نیز باید نسبت خود با موضع تاج‌زاده را بازتعریف کنند و خود را به پاسخگویی شفاف و صریح ملزم بدانند؛ زیرا موضوع در ارتباط با اداره کشور و سرنوشت جامعه و حکومت است که بسیار حساس و حائز اهمیت تلقی می‌شود. متأسفانه، تا لحظه تهیه این یادداشت هیچ فرد و گروه منسوب به جریان اصلاحات موضعی انکارآمیز یا اعتراضی علیه اظهارات تاج‌زاده اتخاذ نکرده‌ است.
۳ـ به نظر می‌رسد، مشکل اساسی در این است که اصلاح‌طلبان تاکنون تعریفی از اصلاحات مد نظرشان و اینکه کجا را می‌خواهند اصلاح کنند، ارائه نکرده‌اند. به عبارتی، اگر تعریفی عینی و نسبتاً دقیق از آنچه شعارش را می‌دهند، در اختیار افکار عمومی قرار می‌دادند، هیچ‌گاه از اظهارات برخی عوامل مؤثر اصلاح‌طلبی بوی براندازی و اپوزیسیون بودن برای نظام جمهوری اسلامی به مشام نمی‌رسید. واقعیت آن است که آشفتگی معنایی و مفهومی در دستگاه معرفتی و تبیینی جریان اصلاحات، شناخت نگرش‌ها و کنش‌های این جریان را سخت و پیچیده کرده است. این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی ایران به ضرورت وجود تکثر دیدگاه‌ها و احزاب سیاسی معتقد است و نشانه بارز آن نیز راهیابی افراد و گروه‌های منسوب به جریان اصلاحات و اصولگرا در ساختارهای سیاسی کشور است؛ اما در ازای آن، حداقل انتظار از گروه‌های سیاسی آن است که تکلیف خود را نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران و اصول و ضوابط کلی حاکم بر آن روشن کنند. آیا می‌خواهند نقش حمایت‌گرانه داشته باشند یا با ادعا و ژست روشنفکری می‌کوشند با دوقطبی کردن فضای سیاسی جامعه نقش اپوزیسیون به خود بگیرند؟ به تازگی رهبر معظم انقلاب به صراحت از کسانی که در کشور مسئولیت دارند یا در گذشته مسئولیت داشتند، خواستند که به جای آنکه فرافکنی کنند و نقش اپوزیسیون به خود بگیرند، در برابر مردم به دلیل عملکردشان پاسخگو باشند.

صبح صادق با بررسی مهمترین چالش‌ها و مسائل کشور در سال ۹۶ راهکارهای عبور از آنها را تبیین می‌کند

 فتح‌الله پریشان/  سال 96 با همه‌ فراز و فرودهایش سالی بود مانند همه روزها و ماه‌ها و سال‌های دیگر. اما چیزی که به روزها و سال‌ها اهمیت می‌دهد، موضوعات مطروحه در آن، سنجش وزن روندساز رویدادهای تاریخی و فرهنگی آن، عیار مواضع افراد و جریان‌ها و چگونگی برخورد و مدیریت موضوعات و چالش‌ها و مسائل به ویژه در ساحت فرهنگ عمومی و سیاسی کشور است که بخش بسیاری از جامعه را درگیر می‌کند. به همین دلیل وفق ادبیات قرآن باید برخی روزهای خوب را که منشأ آثار و حوادث مهم بوده به نام ایام‌الله گرامی داشت و از حوادث و رخدادهای روزهای به اصطلاح بد با تبیین ریشه‌های وقوع و اینکه چگونه می‌شد و می‌شود، از ظهور و بروزشان یا تکرارشان جلوگیری کرد، عبرت آموخت و برای آینده درس گرفت.
از این رو، بازخوانی سالیانه مسائل و موضوعات کشور که چند سالی است در ادبیات رسانه‌ای کشور ما رونق گرفته و سالنامه‌ها و ویژه‌نامه‌های عیدانه باب شده، فرصت مغتنمی است تا با تعمق و تفکر بیشتر بتوان با تاباندن پرتویی از روشنایی تحلیلی و تبیینی بر زوایا و ابعاد تاریک و مبهم برخی از حوادث و رخدادهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، مسیر آینده را با صلابت و سلامت بیشتر طی کرد. به عبارتی، نگاه عمیق‌تر و همه‌جانبه‌تر به چالش‌ها و بازنگاه مدیریتی به نحوه مواجهه با آنها تجربه سیاست‌ورزی و حاکمیتی را بارورتر می‌کند. این نوشته با همین هدف، مروری کوتاه بر مسائل و چالش‌های مهم سیاسی و اندیشه‌ای که در سال 1396 به وقوع پیوست و بعضاً مشکلاتی را ایجاد کرد، خواهد داشت.

باور به اقتصاد مقاومتی و عمل بر اساس آن 
بی‌شک شروع این مطلب بدون توجه به شعار آغازین سال، یعنی «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» خالی از لطف است؛ چرا که اساساً بی‌توجهی یا کم‌توجهی به همین موضوع شعار سال خود بستر اتفاقات فراوانی تا پایان سال شده است؛ گاهی خودش را در آرایش سیاسی و نحوه رأی‌دهی به نامزدهای انتخاباتی نشان داده و گاهی نیمه دوم سال را با اعتراضات بطئی و تدریجی به ناملایمات و مشکلات معیشتی و تخلفات رخ داده در مؤسسات مالی و اعتباری به حوادث دی ماه گره زده و طمع‌ورزی دشمنان بیرونی را برانگیخته است. 
رهبر معظم انقلاب امسال نیز در ادامه سنت حسنه نامگذاری سال‌ها، با تشخیص درست پاشنه آشیل کشور در حوزه مسائل اقتصادی که حدود 10 سال است به صراحت پیکان مطالبات و شعارهای سال را اقتصادی و ضرورت گشایش در این حوزه جهت داده، شعار اقتصاد مقاومتی با رویکرد نقطه‌ای تقویت تولید ملی و ایجاد اشتغال برای جوانان را بر تارک سال 1396 نشاندند، تا هم راهبردهای اصلی کشور و هم جهت فعالیت کلان قوای حاکمیتی را وفق اصل 110 قانون اساسی که سیاست‌گذاری‌های کلان را بر دوش رهبری گذاشته نشان داده باشند.
بررسی‌های مطالعاتی و ارزیابی‌های نگرش‌سنجی ملی از مردم به ویژه در سال 1395 که به نوعی پژواک نتایج آن را در نظرسنجی‌های ایسپا و دانشگاه مریلند آمریکا نیز می‌توان دید، نشان می‌دهد که اگرچه اقدامات بسیاری در حوزه سیاستگذاری و راه‌اندازی ساختارها و قرارگاه‌های اقتصاد مقاومتی صورت گرفته، اما با مطالبه رهبری و مردم در حوزه اقتصاد به ویژه اقتصاد مقاومتی که معطوف به مردمی‌سازی اقتصاد، توجه بیشتر به شرکت‌های جدید دانش‌بنیان و پایدار کردن اقتصاد از طریق تولید ملی و کاهش اتکا به بیرون بود، فاصله دارد و باید با جدیت در این مسیر گام برداشت. هنوز هم مطالبه و مشکل اصلی مردم اقتصاد و مسائل معیشتی، از جمله بیکاری فرزندان فارغ‌التحصیل‌شان است. مسائل و چالش‌های معطوف به این حوزه در سال 96 در واگذاری هلدینگ برخی اقدامات و مسئولیت‌ها به شرکت‌های خارجی یا واردات اجناس و کالاهای خارجی‌ای که در داخل مشابه مطلوب داشت خود را نشان داد. این موضوع نشان می‌دهد که اگر در حوزه باور و اعتقاد به نتیجه دادن نسخه اقتصاد مقاومتی چالشی نداشته باشیم می‌توانیم دستاوردهای بیشتری را شاهد باشیم.     

انتخابات 96 و مصاف رویکردهای گفتمانی 
انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری کشورمان که در 29 اردیبهشت سال جاری برگزار شد، رخداد تأثیرگذار بعدی بود که در این سال اتفاق افتاد. این انتخابات با مشارکت حدود 40 میلیونی، بیش از 70 درصد مردم را به پای صندوق‌های رأی آورد و از این منظر پیروزی بزرگی برای نظام اسلامی بود؛ چرا که زمینه تبلیغات دوگانه غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران را خنثی کرد. غربی‌ها همواره انتخابات ایران پس از انقلاب اسلامی را همه‌پرسی مشروعیت نظام تحلیل می‌کنند. در حالی که درباره رفتار و مواضع استبدادی کشورهای مرتجع پیرامون ما که با الفبای دموکراسی نیز ناآشنا هستند، مشی حمایتی در پیش می‌گیرند.
به هر حال، این انتخابات با تمام فراز و فرودش برگزار شد و به پیروزی آقای روحانی و تکرار دولت وی انجامید. اما نکات و تمایزاتی نسبت به انتخابات گذشته از حیث تشکیلاتی و گفتمانی داشت که صرفاً از زاویه نقد رویکردهای گفتمانی در این سطور مورد توجه قرار گرفته است. مهم‌ترین ویژگی متمایز انتخابات دوازدهم، ترسیم شماتیکی از نبرد اراده‌ها و گفتمان‌ها در بین جریان‌های سیاسی و شفاف شدن مرزهای جریانی بود. از این منظر باید این انتخابات را مورد مطالعه قرار داد. البته هر انتخاباتی تجربه جدید و گرانسنگی در روندهای مردم‌سالارانه دینی کشور و ملت ایران به شمار می‌آید. 
اساساً انتخابات در هر کشوری به دلیل فضای بازی که ایجاد می‌کند و زمینه‌های نقد و انتقاد از رویکردها و عملکردهای دولت مستقر را به وجود می‌آورد و طبعاً دفاع دولت موجود از اقدامات خود و همچنین وجود اتمسفر رقابت انتخاباتی و داغ شدن بازار وعده و وعیدها، چالشِ طبیعیِ سیاسی در کشور ایجاد می‌کند؛ اما موضوع زمانی خطرناک می‌شود که این فضای رقابتی به سمت تخاصم می‌رود و طراحی‌هایی که گاهی از آستین دستانی در داخل بیرون می‌آید،
 می‌خواهد این چالش طبیعی سیاسی را به فضای امنیتی تبدیل کند؛ اتفاقی که در سال 88 از سوی جریان و افراد شاخصی که سابقه‌ای در انقلاب داشتند و مناصب مدیریتی کلان کشور را مدت‌ها در دست داشتند به وقوع پیوست و آنها ناجوانمردانه اتهام بزرگ تقلب را به نظام وارد و در زمین طراحی شده دشمن بازی کردند. اما انتخابات‌های سال‌های 92 و 96 پوچی آن ادعا و درستی استدلال نظام اسلامی و ناممکن بودن تقلب در سازوکار انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران را به همگان ثابت کرد. 
اما نکته جالبی که باید به عنوان یک اصل در این انتخابات مورد توجه قرار گیرد، رقابت گفتمانی در بین جریان‌ها و افراد بود. گفتمان‌ها با  غیریت‌سازی درصدند خود را هژمون کنند. اما پیروزی رهیافت اعتدال در انتخابات 96 که حتی خودی‌های این جریان آن را در سطح گفتمان تحلیل نمی‌کردند، بیشتر از اینکه پیروزی گفتمانی این رهیافت را نشان دهد، پرده از ضعف اصلی جریان ارزشی در این انتخابات برداشت که نتوانستند گفتمانی ایجاد کنند تا با مختصات کامل و با انسجام درونی خرده‌گفتمان‌های اصولگرایی را به دور دال مرکزی آن، یعنی ساماندهی وضعیت اقتصادی مردم را مفصل‌بندی کند و واجد پاسخ معتبر به مطالبه مردم باشد. 
به طور کلی، زوال گفتمان‌های دولت‌های قبلی در دوره دوم دولت‌ها به وجود آمده و زمینه‌ساز تشکیل گفتمان جدید بوده است، اما از آنجا که گفتمان اعتدال‌محور نتوانسته بود بین مدلول‌های خود و دال اصلی این گفتمان رابطه‌ای منطقی برقرار کند (تا جایی که برخی آن را شبه‌گفتمان می‌دانند)، زوال آن در همان دوره اول دولت، کلید خورده بود و لذا زمینه برای تشکیل گفتمان جدید در انتخابات 96 فراهم شده بود، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که اساساً گفتمان متقابلی شکل نگرفت و تنها سعی شد گفتمان موجود، آن هم به طرق ناشیانه به چالش کشانده شود که نتیجه آن مظلوم‌نمایی جریان مقابل بود و با وجود اینکه تأکید بر مشکلات اقتصادی  و معیشت مردم در دستور کار نامزدهای جریان ارزشی بود؛ اما نارسایی جریان ارزشی از شکل دادن به گفتمان جدیدی که ضمن پوشش دادن به جذابیت‌هایی مانند عدالت و آزادی، بتواند به عینه مشکلات مردم را شناسایی کند و پاسخ دهد و تصویری موفق از نفی وضع موجود و باورپذیری به ایجاد وضع مطلوب ارائه کند، عامل بی‌توجهی به جریان رقیب دولت شد. بنابراین مهم‌ترین آسیب در انتخابات 96 از سوی جریان ارزشی کشور این است که یا گفتمانی جامع حتی به لحاظ نظری وجود نداشته است، یا اگر گفتمانی شکل گرفته، این جریان توانایی تبیین و بسط  این گفتمان را نداشته است.

امضای پنهانی سند توسعه پایدار 2030 یونسکو
نتیجه پیوند گفتمانی اصلاحات‌ـ اعتدال به زودی خودش را پس از انتخابات 96 نشان داد و آن آشکار شدن امضای پنهانی سندی بین‌المللی از سوی برخی از مسئولان و وزرای دولت بود که با بیان رهبر معظم انقلاب و گله ایشان از اعضای شورای انقلاب فرهنگی در جامعه پیچید. این سند با 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی ویژه به دنبال جایگزینی استانداردهای غربی و حقوق بشری و زدودن ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی و ایرانی در مسائل آموزشی و فرهنگی بود و از چند منظر حقوقی، اعتقادی و محتوایی و شکلی نظیر؛ تصویب بی‌سر و صدای آن، در حالی که طبق اصل 77 قانون اساسی باید تمام مصوبات به امضای مجلس برسند، لحاظ نکردن شرط تحفظ جمهوری اسلامی در آن و اشکالات عدیده شکلی مانند تغییر تاریخ هجری به میلادی در عنوان سند تصویبی تا کنار گذاشتن سند تحول راهبردی آموزش و پرورش که در سال 90 تصویب شده بود، مورد نقد جامعه رسانه‌ای و علمی کشور قرار گرفت. بازخورد تند جامعه ایرانی با بطن و متن این سند و موضع‌گیری حوزه‌ها و جوامع فرهنگی و مذهبی و مردم، پرده‌برداری از رویکرد سطحی و مبنای تحلیل غلط کسانی بود که فکر می‌کردند می‌توانند با دم زدن از سیاست خارجی تعامل‌گرا با قدرت‌های سلطه‌جو بدون قرار گرفتن در جدول سیطره فرهنگی آنها مشکلات اقتصادی داخلی را حل کنند و این شناخت از مجموعه به هم پیوسته غرب برای کسانی که در غرب درس خواندند و مدعی غرب‌شناسی بودند، بعید به نظر می‌رسید که ندانند غرب پارادایم همبسته‌ای است که فناوری خودش را همراه با پیوست فرهنگی و اعتقادی‌اش صادر می‌کند. 

تکمیل حلقه محاصره ایران از سوی آمریکا
در ابتدای مطلب هدفگذاری نوشته بیشتر معطوف به مسائل و چالش‌های داخلی اعلام شد، اما در ذیل بندی این گونه، لازم است به طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌های دشمنان در ادامه خصومت‌ورزی‌های گذشته برای درک بهتر سیر تحولات آتی اشاره شود. ریاست‌جمهوری ترامپ بسیاری از راهبردها و برنامه‌های جهان، از جمله ایران را با تغییر مواجه کرد. یکی از آنها برجام بود که وی از ابتدای کمپین‌های انتخاباتی مخالف‌خوانی با آن را نشان داد و در دوره ریاست‌جمهوری در راستای لغو آن با هزینه ایران تلاش کرد و در این راستا تاکنون چهار بار از سر استیصال و اجبار تمدید تعلیق تحریم‌های ایران را امضا کرده، ولی با اقدامات اعمالی از تهدید، تطمیع و ناامن‌سازی بازار مراوده با ایران نگذاشته‌اند ایران به اعتراف عراقچی در چتم هاوس لندن سودی از داستان برجام عایدش شود. 
ترامپ این کار را به تنهایی در جهت هدفی که در جهت ناکام‌سازی ایران دنبال می‌کند مفید نمی‌داند؛ لذا دولت آمریکا تلاش کرده‌ است بسته‌ای کامل و همه‌جانبه برای مقابله با ایران در دستور کار قرار دهد؛ از جنگ نرم فرهنگی و اقتصادی تا افزایش محاصره تحریمی تا یارگیری ژئوپلیتیکی با رقبای منطقه‌ای ایران و درگیرسازی در پروژه‌های جنگ‌های نیابتی و متهم‌سازی ایران در جوامع بین‌المللی و حقوق بشری تا فعال‌سازی گسل‌های قومی و نژادی در داخل و کمک به اعزام گروه‌های تروریستی به داخل و... در این بسته دیده می‌شود و هدف آنها به زعم ترامپ طی همان روندی است که در دکترین کلان آمریکایی‌ها در قبل جمهوری اسلامی از بدو پیروزی انقلاب تاکنون قرار دارد؛ یعنی براندازی نظام اسلامی در صورت امکان و اگر نشد تغییر شیفت به سمت تغییر رفتار ایران و اگر آن هم میسر نشد، تلاش برای مهار ایران در حد فعلی تا مانع پیشرفت و توسعه بیشتر ایران اسلامی شود و با دمیدن در تنور نارضایتی‌های مردم که با ناامیدسازی توأم خواهد بود زمینه برای طی کردن مجدد چرخه فوق مهیا شود. 
در این راستا، سفر ترامپ به عربستان و دیگر کشورهای خلیج‌فارس و دوشیدن اعراب با طعم ایران‌هراسی عایدات خوبی برای اقتصاد دچار کمبود بودجه آمریکا داشت. بن سلمان جویای نام و سلطنت پدر نیز با باج‌دهی به ترامپ کاسبکار و لابی‌گری صهیونیستی توانست زمینه تحریم‌های جدید علیه ایران را به نام حقوق بشر و حمایت از تروریسم فراهم کند. اگرچه وضع تحریم‌های جدید آمریکا تحت عنوان «قانون مقابله با اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران» که به اختصار 722ـ s نامیده می‌شود، ناقض برجام است؛ اما دنیای زورمدار فعلی با کنشگران ضعیفی، چون اتحادیه اروپا نه تنها نتوانستند جلوی آمریکا بایستند؛ بلکه خود در ادامه با وعده‌های ترامپ خواسته وی را با زبان اروپایی مطالبه کردند و خواستار این تحریم‌ها، یعنی ایجاد محدودیت در توانمندی موشکی ایران و نفوذ منطقه‌ای ایران شدند که آمریکای‌ها در قانون فوق اتهاماتی را به ایران و سپاه در زمینه اقدامات تروریستی در منطقه زده بودند. سفر وزیر خارجه فرانسه حامل همین خواسته و سیاست تبعی اروپا از آمریکا در بحث تحمیل برجام‌های فراهسته‌ای با وقاحت هرچه تمام‌تر بود که البته با پاسخ قاطع برخی از مسئولان انقلابی دولت مواجه شد.
گسیل تیم‌های تروریستی به ایران پس از این تحریم‌ها که دو مورد عملیاتی و ایذایی آن را در حمله به حرم امام(ره) و مجلس در خرداد ماه 96 شاهد بودیم، حلقه دیگری از بسته آمریکایی‌ها بود که خنثی شد. به گفته مسئولان امنیتی در سال گذشته، بالای 50 تیم خرابکاری دستگیر و عملیا‌ت‌شان خنثی شده است. نقش‌آفرینی دشمنان انقلاب در حوادث دی ماه و فتنه دراویش در خیابان پاسداران تهران نشان داد، دشمن از این روند ناامید نشده است و چه بسا در بحران‌ها و فتنه‌های تازه‌تر از موضع طراحی، هماهنگ‌سازی و هدایت و رهبری اعتراضات و تبدیل آنها به شورش‌های خیابانی از طریق شبکه‌های اجتماعی تغییر شیفت دهد و با حماقت نقش مباشرتی بر عهده بگیرد.
از این رو باید همیشه آماده بود و چه بسا طرح «آتش به اختیار» رهبری معظم انقلاب که خرداد ماه در افطاری و دیدار با دانشجویان و در مواجهه با اختلال‌هایی که دستگاه‌های مسئول دغدغه‌ای برای حل آنها ندارند، فرمودند و مورد بازتاب و نقد خارجی‌ها بیشتر از داخل قرار گرفت، در همین راستا بوده است.  
طرح استقلال کردستان عراق که پشت‌پرده تجزیه آن به نوعی تضعیف جبهه مقاومت و مشغول‌سازی آن به داخل خود بود، دیگر حلقه تکمیلی آمریکایی‌ها بود که سبب‌ساز خیر در نزدیکی بیشتر ترکیه به ایران و مقاومت و کناره‌گیری از جبهه سلطه به محوریت آمریکا و عربستان شد و به صورت مثلث ترکیه‌ـ ایران‌ـ روسیه در نشست‌های سیاسی سوریه در ژنو، آستانه و سوچی با مواضع کلی نزدیک به هم در مقابل جبهه سلطه حاضر می‌شدند.

مسئله‌سازی حلقه انحراف و نقد دولتی  
مسئله‌سازی احمدی‌نژاد و باند منسوب به وی که پس از ردّ صلاحیت خود و دوستانش در انتخابات اردیبهشت امسال با نشانه‌گذاری روی مسائل خاص، از جمله تهاجم تند به رؤسای یکی از قوا که دو قطبی‌سازی انتخابات 84 را تداعی می‌کرد تا بست‌نشینی در حرم عبدالعظیم حسنی و صدور حکم غصبی بودن ریاست آیت‌الله آملی بر آن تا پایان سال که نامه‌نگاری بی‌ادبانه به رهبری کرد و خواستار برکناری رئیس قوه قضائیه و تجدید انتخابات دو قوه مجریه و مقننه شد و بعد در خیمه‌شب‌بازی دیگری به طور مستقیم توپ همه ناکارآمدی‌ها را به زمین نظام و رهبری انداخت. به نظر می‌رسد، سرعت‌گیری مافوق صوت وی و باند انحرافی به سمت پرتگاه سقوط از جایگاه اجتماعی و سیاسی و حتی انسانی معلول و محصول تحلیل غلطی است که در لایه‌های فکری و تحلیلی آنها مبنی بر اینکه نظام اسلامی به آخر خط رسیده، ایجاد شده است. یاد امام(ره) به خیر که به وامانده‌ها و پشیمان شده‌ها و بریده‌ها از خط اسلام و انقلاب و نظام اسلامی می‌‌گفت، شما به آخر خط رسیده‌اید، نه اسلام و انقلاب و نظام اسلامی.
مسئله دیگری که عامل موجده و موجبه برخی دیگر از چالش‌های سیاسی و به تبع آن اندیشه‌ای شد، مسئله نقد و انتقاد از دولت و اشباع آستانه تحمل دولتمردان بود که سبب‌ساز صدور توهین‌هایی به مردم و مسئولان گذشته و فعلی برخی نهادها و ارگان‌های غیر دولتی و رسانه‌ها شد. فهرست‌گیری اولیه از توهین‌های رئیس تا برخی وزرا و مشاوران دولت با احتساب انتقاد آخری، یعنی واژه «بی‌عقل» که جناب روحانی منتقدان را با آن نواختند، از عدد 54 عبور کرد. البته شکی نیست که انتقاد باید با سازندگی و از روی دلسوزی باشد، نه تخریب، اما تاب‌آوری در مقابل آنها و اهمیت دادن و تلاش برای اصلاح امور انتقادساز نیز سویه دیگر ماجراست که به نظر می‌رسد بیشتر به دلیل دستان تهی دولت از عملکرد قابل قبول در انتهای پنجمین سال حضورش در قدرت به منصه ظهور می‌رسد. گاهی دولت پا را فراتر از توهین می‌گذارد و وارد ساحت ابراز نظر و عقیده در حوزه‌های اندیشه‌ای، مانند نقد معصوم و مسئله حجاب اجباری و اختیاری می‌شود که این نیز از نظرگاه تحلیلگران فرار به جلو برای فرافکنی مشکلات تعبیر شده است. 
اما در پایان سال 96 چالش نسبت بین علم و دین بار دیگر خود را با نامه دکتر داوری‌اردکانی به دبیرخانه نشست علم دینی و سخنان روحانی نشان داد و موجی از مخالفت و انتقاد در گروهی و موافقت و خشنودی در جریانی خاص را بیشتر در جامعه نخبگی، دانشگاهی و حوزوی ایجاد کرد. 
در مسئله‌سازی‌های سیاسی و اندیشه‌ای چالش‌ساز در سال 96 یک نقطه مشترک دیده می‌شود و آن، رویکرد نقد نظام اسلامی و انتقال مشکلات و ناکارآمدی‌ها به نظام و حاکمیت دینی است. در کنار این موضوع، نباید از تمایل افراد و گروه‌های سیاسی منتقد به کسب، حفظ یا افزایش قدرت بی‌توجهی کرد. این موضوع گاهی با نامه، گاهی با ابراز نقد و چالش‌سازی در حوزه‌های اجرایی و گاهی در نظریه‌پردازی‌های به ظاهر آکادمیک خود را به نمایش می‌گذارد تا به زعم خود با عبور از خطوط قرمز و داربست‌های نظام اسلامی جایگاه حقیرانه‌ای در جمع اپوزیسیون نظام در آینده نامعلوم و موهوم به دست آورند. 

شکستن حلقه‌های محاصره
تحلیلگران مبرز امنیت و سیاست معتقدند، مهم‌تر از تعداد چالش‌ها و مسائل داخلی و خارجی برای یک کشور، نحوه مواجهه با آن چالش‌ها و مسائل است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل نوع گفتمان و ایده‌ای که انتخاب کرده و البته همواره با پشتیبانی نظری و عملی مردم همراه بوده، با چالش‌ها و مسائل زیادی مواجه است؛ اما سیاست‌ورزی و حکمرانی مبتنی بر نگاه دینی تجارب و ظرفیت‌های بسیاری را از مسئولان جمهوری اسلامی شکوفا کرده است و امروز در آستانه ورود به چهل سالگی که سن بلوغ و پختگی است، در برخورد با مسائل و چالش‌ها هم به مصلحت‌ها نظر دارد و هم از برقراری امنیت برای مردم در نهایت درجه‌اش غفلت نمی‌کند. مروری بر برخی از واکنش‌ها و کنش‌های جمهوری اسلامی در تمشیت امور و ساماندهی مسائل و حل چالش‌ها می‌تواند پرده‌هایی از این توانمندی و پختگی را متبلور و متجلی کند.         
به طور مسلم برنامه دشمن در راستای سیاه‌نمایی، چشم‌پوشی از اتفاقات خوب و نشان دادن و برجسته کردن کوچک‌ترین و جزئی‌ترین اتفاقات است. دشمن قصد دارد مشکلاتی را که برای انقلاب ایجاد کرده، به پای انقلاب بگذارد. البته این خط پس از فتنه 88 به صورت هجمه‌ای حساب‌شده به سمت‌وسوی رهبر معظم انقلاب ایجاد شد تا مردم را نسبت به جایگاه رهبری و امامت امت بدبین کرده و همزمان مصداق اتم، یعنی شخص رهبری را نیز ناتوان یا لااقل بی‌تفاوت نسبت به حل مسائل نشان دهد. این هدف‌گذاری محصول اتاق فکرهای غربی‌هاست که تنها راه ضربه زدن به انقلاب و نظام را تضعیف این جایگاه مقتدر می‌دانند. بر همین اساس، امروز تبیین وضعیت پیش از انقلاب برای مردم از وظایف مهم فعالان فرهنگی و سیاسی است تا مردم بیشتر از زوایا و ابعاد این طرح خبیثانه آگاه شوند.
البته بی‌انصافی است به عمق آگاهی و بینش و بصیرت نافذ مردم اعتراف و اذعان نکنیم. حضور مردم در صحنه‌های دفاع از انقلاب با هر هزینه‌ای از قبیل حضور در تظاهرات و راه‌پیمایی‌های حمایتی تا اعزام فرزندان به جبهه‌های دفاع از انقلاب در داخل  و خارج از مرزهای کشور تا در نوردیدن مرزهای دانش و توجه به تولید و مصرف داخلی در حوزه اقتصاد و زندگی فردی و... نماد و مصداقی از این بینش و آگاهی است. نظرسنجی‌های مؤسسه‌های یاد شده در پروژه‌های افکارسنجی آنها نیز مؤید دیدگاه حمایت مردم با رأی بالای 85 درصدی از اصل نظام و مشروعیت آنها و احترام به جایگاه بلند ولی فقیه و رهبری است. بیشتر نقد مردم متوجه مشکلات و به ویژه بی‌عملی مسئولان در حل مشکلات و کاهش فساد و فاصله طبقاتی و تبعیض‌هاست. از این رو نظام در هر یک از چالش‌ها و مسائل گوشه‌ای از توانمندی مردم و حاکمیت دینی را نشان داده است.       
در پاسخ به ترکتازی‌های داعش و دیگر گروه‌های تکفیری که به نیابت از قدرت‌های غربی و عربی مرتجع منطقه‌ای می‌جنگیدند، بازگشت پیروزمندانه پیکر سردار بی‌سر مدافع حرم شهید حججی و عزم جزم سردار سلیمانی برای انتقام خون شهیدان مدافع حرم، به طرح عملیاتی شکست داعش و گروه‌های تکفیری سرعت داد و پس از آزادسازی حلب و موصل به عنوان دو عملیات کمرشکن برای گروه‌های تکفیری و مثلث حامیان غربی‌ـ عبری‌ـ عربی و سعودی، بازی هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در پیچ تحولات سوریه با عملیات البوکمال، پایان خط فتنه داعش را رقم زد و حامیان عصبانی داعش و جبهه النصره را در سرگردانی فرو برد. 
در حوزه داخلی نیز رهبری گام به گام درصدد تبیین مسائل برآمدند و رسیدگی به مشکلات مردم را وظیفه و تعهد مسئولان دانسته، با تحلیل درست در مقابل فرافکنی مسئولان گذشته و فعلی ایستادند و به کسانی که با طرح مسائل انحرافی مانند درخواست همه‌پرسی و نقد معصوم یا نامه‌نگاری و نقد بی‌محابای قوای حاکمیتی به جای پاسخگویی به مردم درصدد فرار به جلو و انداختن توپ ناکارآمدی به زمین نظام بودند، هشدار دادند که مردم با مسئولی عقد اخوت ندارند و باید برای مسائل مردم سر از پا و روز از شب نشناخت و برای مشکلات آنها اقدام کرد. 
ماحصل مباحث مطرح شده این است که راه‌ برون‌رفت از مسائل و چالش‌های داخلی و خارجی جز در گرو مؤلفه‌های قدرت داخلی و خارجی از قبیل وحدت مسئولان، باور به ظرفیت‌های داخلی و کاربست آنها، اهتمام به حل مشکلات مردم و دانستن قدر نظام و رهبری است که ایران اسلامی در سایه هدایت‌های ایشان به جزیره امن و ثبات در منطقه‌ای ناامن و مملو از عوامل بی‌ثباتی تبدیل شده است.


صبح صادق ضرورت نامگذاری‌های دهه پیشرفت و عدالت و چرایی ناکامی برنامه‌های اقتصادی دولت را بررسی می‌کند
 دکتر محمدرضا مهدیار اسماعیلی*/ 
در روزهای پایانی سالی که نامش تولید و اشتغال بود، سخن گفتن از هزار راه نرفته دولت برای احیای پیکر نحیف تولید و اشتغال دردناک است؛ به ویژه آنکه همیشه منطق شعارهای سال‌ها به گونه‌ای بوده است که اصلی‌ترین مسئله و ضروری‌ترین نیاز آن سال را برجسته می‌کرده است.

نامگذاری‌هایی
 برای پیشرفت و عدالت
شروع این نامگذاری‌ها به سال 78 برمی‌گردد که رهبر معظم انقلاب آن سال را به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد امام خمینی(ره) به نام ایشان نامگذاری کردند و سال پس از آن هم به دلیل وجود دو عید غدیر در یک سال، سال امام علی(ع) نامیدند. در اواخر سال 1387 و با آغاز دهه چهارم انقلاب، چشم‌انداز ده ساله پیشرفت و عدالت تا افق سال 1397 از سوی معظم‌له برای میهن اسلامی تبیین شد. در همان زمان نیز دولت وقت با هدف طراحی بستر مناسب و اصلاح مشکلات اصلی اقتصاد کشور، لایحه طرح تحول اقتصادی کشور را به مجلس تقدیم کرد. مهم‌ترین قسمت طرح تحول اقتصادی از دیدگاه دولت و مجلس در آن دوره هدفمند کردن یارانه‌ها و مدیریت مصرف حامل‌های انرژی بود که به علت قیمت بسیار نازل و یارانه قابل توجه آن، مصرف آنها چندان مورد ملاحظه صرفه‌جویانه جامعه نبود.
۱ـ طرح تحول اقتصادی و هدفمندی یارانه‌ها
با آغاز سال 1388، اجرای جدی موضوع هدفمندی یارانه‌ها آغاز شد. طبعاً ممکن بود پس از افزایش یکباره قیمت حامل‌های انرژی، مردم در مدیریت هزینه‌های خود دچار مشکل شوند. در این سال، رهبر معظم انقلاب با هدف تثبیت مقدمات زیرساختی پیرامون تحقق پیشرفت و عدالت در جامعه طی ده سال آینده، جامعه را نسبت به اصلاح الگوی مصرف و اجتناب از مصرف بی‌رویه ثروت کشور هوشیار کردند تا آگاهی و آمادگی جامعه نسبت به برداشتن این گام بسیار مهم بیشتر شود؛ از این رو چشم‌انداز طولی پیشرفت و عدالت با نگاه عرضی به مسئله هدفمندی یارانه‌ها و صیانت از هدررفت ثروت عمومی جامعه، به تأکید بر توجه به اصلاح الگوی مصرف در جامعه منجر شد؛
اما سال 1388 مصادف با فتنه 88 شد؛ مسئله‌ای که کشور را نزدیک هشت ماه به شدت درگیر منازعات بی‌فایده کرد و عملاً موجب شد فرصت‌های بسیاری از دست برود. رهبر معظم انقلاب مکرر تأکید داشتند که منازعات بی‌حاصل آن سال موجب هدر رفت عمر ملت و سرمایه یک ساله کشور می‌شود و چشم‌انداز تحقق پیشرفت و عدالت را به تأخیر می‌اندازد. این موضوع سبب شد رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۸۹ را سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذاری کنند تا در این سال مسئولان و مردم با گام‌ها و همت بلندتر، راه‌هاى نرفته را بپیمایند. در واقع، چشم‌انداز طولی پیشرفت و عدالت با نگاه عرضی به رخوت و توقفی که در سال 88 برای کشور ایجاد کرد، به تأکید بر همت مضاعف و کار مضاعف در سال ۱۳۸۹ منجر شد تا مسیر نیل به هدف دهه پیشرفت و عدالت بتواند مخاطرات سال گذشته را جبران کند.
۲ـ جهاد اقتصادی
 ورود به سومین سال از دهه پیشرفت و عدالت با استمرار تحریم‌های اقتصادی از سوی غرب مصادف بود. در آن سال علایم بیشتر شدن محدودیت‌های معیشتی بر جامعه در حال بروز و ظهور بود و اقتضا می‌کرد جامعه نیز عکس‌العملی درخور از خود نشان دهد. همچنان که در جنگ و هجمه‌های امنیتی، مسلمین متعهد به جهاد و دفاع از عرض و سرزمین خود هستند، در هجمه‌های اقتصادی نیز جهاد اقتصادی بهترین مقابله با دشمن است. 
به این ترتیب، رهبر معظم انقلاب با نامگذاری «جهاد اقتصادی» برای سال 1390، بیان داشتند: «از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخش‌های دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی می‌شوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.» به تعبیر ایشان، تحریم‌هایی که دشمنان علیه ایران اعمال کردند، مقصودی جز ضربه‌زدن بر پیشرفت کشور نداشت و این مسئله به پاسخی جهادگونه در عرصه اقتصادی کشور نیاز داشت؛ از این رو تأکید شد با «اقدامی جهشی و مجاهدانه به معنای حقیقی کلمه» پیشرفت و استقرار عدالت در کشور پی گرفته شود. بنابراین، در سال 1390 چشم‌انداز طولی پیشرفت و عدالت با نگاه عرضی به مسئله تحریم‌های علیه کشور و ضرورت پاسخ متناظر به آن جنگ اقتصادی منجر شد تا سال 1390 سال «جهاد اقتصادی» نام بگیرد و نیل به هدف دهه پیشرفت و عدالت متناسب با مسائل سال 1390 رنگ مقتضی آن سال را به خود بگیرد.
۳ـ تمرکز بر تولید ملی و کار ایرانی
سال 1391 سالی بود که تحریم‌های اقتصادی کم و بیش به شدیدترین مرحله خود رسید و عملاً مسئولان یقین کردند برای توسعه و آبادانی کشور نمی‌توانند به کمک دشمنان دلخوش باشند. روشن است که اگر ملت ایران بخواهد بر آرمان‌های اعتقادی خود پافشاری کند، نباید دل به یاری دشمنان خوش کند. در این حالت مسئله تورم فقط با رونق تولید داخلی حل خواهد شد و مسئله اشتغال با تکیه بر کار و سرمایه ایرانی حل خواهد شد؛ بنابراین لازم بود همه دست‌اندرکاران عرصه اقتصادی و همه مردم توجه خود را هرچه بیشتر به رونق تولید داخلی معطوف کنند. بنابراین شعار سال 1391 «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» در نظر گرفته شد تا در نگاه ماتریسی به مسائل کشور، چشم‌انداز طولی پیشرفت و عدالت با حمایت از کار و سرمایه ایرانی به منزله هدف عرضی آن سال بتواند مسیر تحقق خود را پی بگیرد. 
۴ـ ضرورت خلق حماسه سیاسی و اقتصادی
 سال 1392 سال انتخاب رئیس دولت یازدهم بود. این سال از دو جنبه اهمیت سیاسی بسیاری داشت؛ اول آنکه، اولین دوره انتخاب رئیس‌جمهور کشور پس از انتخابات خاص و وقایع 88 بود و با توجه به هجمه‌های خارجی علیه ساختار دموکراتیک کشور، حضور مردم در صحنه اهمیت دو چندان داشت. دوم آنکه، احتمال ایجاد مسائل دیگر از سوی برخی افراد در قالب کاندیداتوری و حضور در رقابت‌های انتخاباتی و احتمال ایجاد مناقشاتی از نوع جدید در صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری، ممکن بود کشور را بار دیگر درگیر مسائل حاشیه‌ای کند. از این رو اهمیت موضوع موجب شد ضرورت خلق حماسه‌ای سیاسی در آن سال در کنار رقم زدن پیشرفت‌های ارزنده در اقتصاد قرار گیرد و حتی بُعد کوتاه‌مدت و عرضی تقدم را به خلق حماسه سیاسی دهد؛ از این رو با نگاه امیدوارانه سال 92 «سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نامگذاری شد. رهبر معظم انقلاب در پیام سال 1392 با اذعان به سختی‌های اقتصادی که در سال ۹۱ بر ملت ایران بار شد، با این نامگذاری درجه اهمیت اقتصاد را در آن برهه یادآور شدند و ضرورت حل مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور را از نظر دور نگذاشتند. بنابراین، در سال 1392 چشم‌انداز طولی پیشرفت و عدالت با نگاه عرضی به واقعه مهم سیاسی انتخاب رئیس‌جمهور در آن سال منجر شد تا سال 1392 سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نام بگیرد و نیل به هدف دهه پیشرفت و عدالت متناسب با موضوع خاص آن سال، رنگ مقتضی به خود بگیرد.
۵ـ ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی
سال 1393 در حالی آغاز می‌شد که با وجود تحقق حماسه سیاسی مورد انتظار در سال 92،  درباره حماسه اقتصادی کاری که باید انجام بگیرد و توقّع بود که اتّفاق بیفتد، اتّفاق نیفتاد. در آن سال در ادامه مقاومت در برابر هجمه‌های ظالمانه اقتصادی دشمنان ایران، زیرساخت فکری و نظری توسعه و پیشرفت اقتصادی به وجود آمد و سیاست‌های «اقتصاد مقاومتی» از سوی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب ابلاغ شد. جمع این سیاست‌ها با رویکرد دهه پیشرفت و عدالت، ثقل و اهمیت اقتصاد در برنامه و چشم‌انداز کشور را پررنگ‌تر کرد. ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب، خون تازه‌ای به کالبد سیاست‌های بلندمدت نظام در موضوع معیشت مردم دمید.
از آن سال تا امروز محور اصلی اقتصاد مقاومتی در کنار الزامات خاص هر سال، تعیین‌کننده شعار سال بوده است. به عبارتی، اکنون 19 سال است که سال‌ها به شکل رسمی نامگذاری می‌شود و این سنت در واقع برای هوشیارسازی جامعه نسبت به موضوعات مهم و طبق اصل 110 قانون اساسی ـ که یکی از مهم‌ترین وظایف مقام رهبری در جمهوری اسلامی ایران را تعیین سیاست‌های کلی نظام می‌داند ـ استمرار یافته است.
۶ـ تشتت نظریات اقتصادی دولت، مانع تولید و اشتغال
به دنبال همین سنت ارزنده، سال ۹۶ نیز سال «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» نامیده شد، اما با پایان یافتن سال 96 به نظر می‌رسد که متأسفانه برخلاف عنوانی که از سوی رهبر معظم انقلاب برای این سال انتخاب شد، پیشرفت چندانی در زمینه تولید و اشتغال حاصل نشد. به عقیده من بی‌برنامگی و درهم‌ریختگی افکار مردان اقتصادی دولت اصلی‌ترین عامل ذبح این آرمان بود.
دولت در سال 1396 سیاست‌های نادرستی در زمینه سود بانکی و نرخ ارز داشت و با دخالت در قیمت سکه و طلا و دستکاری نادرست سود بانکی شرایط اشتغال و تولید را نسبت به سال‌های پیش بدتر کرد. در اثر بی‌هدفی دولت در بهبود فضای کسب‌وکار، برای تولیدکنندگان، بهبودی در وضعیت کار و تولید به وجود نیامد و در نتیجه رشد اشتغال از سال‌های پیش هم کمتر شد.
اقدامی که دولت برای کم کردن میزان سود بانکی به 15 درصد انجام داد نیز به علت دادن فرصت ده روزه برای اجرایی شدن آن بی‌اثر شد و در واقع اثر آن به سال بعد موکول شد. اکنون با درهم‌ریختگی بازار پول و ارز و در اثر دستپاچگی‌هایی که دولت در روزهای پایانی نسبت به افزایش مجدد سود بانکی از خود نشان داد، به نظر می‌رسد ما در سال آینده نیز شاهد انتقال نقدینگی سرگردان جامعه به بخش تولید نخواهیم بود.
محصول جدیدی که بانک مرکزی در روزهای پایانی سال 1396 برای کنترل بازار ارز و سکه رونمایی کرد  که طی آن دوباره نرخ سود بانکی را به ۲۰ درصد رساند، احتمال بهبود وضعیت در سال 1397 در اثر کنترل سودهای کلان بانکی را مجدداً کان‌لم‌یکن کرد. در سال ۱۳۹۶، دولت سیاست ارزی مناسبی که در راستای بهبود فضای کسب‌وکار و به رونق تولید و اشتغال منجر شود، نداشت.
دولت در این سال با سیاست‌های نادرست ارزی خود این اجازه را به ریال نداد که نرخ آن متناسب با آنچه در جهان وجود دارد واقعی شود و به جای آنکه گامی برای بهبود فضای کسب‌وکار بردارد، به سراغ نظریه‌های کلان رشد اقتصادی رفت و تنها با تکیه بر فروش نفت درصدد برآمد کاری در راستای رشد «GDP» انجام دهد. اشتباه بعدی دولت در جهت ایجاد اشتغال که البته در دولت‌های پیشین نیز بوده، جذب کارمند است! نتیجه این سیاست نادرست‌ نیز آن شده که کشور ایران تنها با دوسوم جمعیت کشور ژاپن، چهار برابر این کشور کارمند دولتی دارد! که بی‌شک لازم نیست در عدم بهره‌وری چنین پدیده بی‌قواره‌ای بیشتر توضیح داده شود؛ زیرا بعید است کسی باشد که دردهای ناشی از این بی‌قوارگی را در کشورمان حس نکرده باشد! بر این اساس، یکی از مهم‌ترین علل روی زمین ماندن اصلی‌ترین وظیفه اقتصادی دولت ـ تولید و اشتغال ـ تشتت شدیدی است که در نظریه‌پردازان اقتصادی و مدیران اقتصادی دولت وجود دارد؛ یعنی کسانی که در عرصه سیاست‌گذاری اقتصاد ایران مشغول هستند، نظرات گوناگونی دارند.
۷ـ مردان اقتصادی دولت دوازدهم چه کسانی هستند؟
به طور حتم موفقیت دولت‌ها در سامان اقتصادی کشور به سیاستگذاران و مردان اقتصادی فعال در رأس و بدنه مدیریت دولت برمی‌گردد. مردان اقتصادی دولت چه کسانی هستند؟ معاون اقتصادی رئیس‌جمهور (آقای نهاوندیان)، دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقتصادی (آقای نیلی)، وزیر اقتصاد و امور دارایی (آقای کرباسیان)، رئیس سازمان برنامه و بودجه (آقای نوبخت)، معاون اول رئیس‌جمهور که همزمان هم رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی است و هم از سوی رئیس‌جمهور نماینده ایشان در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی شده است (آقای جهانگیری) و در نهایت وزیر بازرگانی (آقای شریعتمداری).
 تقریباً می‌توان گفت تنها اقتصاددان آکادمیک که در دولت یازدهم با این افراد بود ـ البته به جز آقای نیلی ـ که اقتصاددان هستند ـ آقای طیب‌نیا بود، با ترک دولت از سوی طیب‌نیا در حقیقت آقای نیلی در جایگاه مسئول هماهنگی در امور اقتصادی آمدند یک ستاد هماهنگی اقتصادی تشکیل دادند و به عنوان دستیار ویژه منصوب شدند که پس از پنج سال هنوز هم بدون ارائه نسخه عملی بحث از ابرچالش می‌کند. 
۸ـ ناهمگونی در مسئولیت اقتصادی و ضرورت برنامه‌ریزی واحد
 در بیان غیر اصولی بودن این وضعیت لازم می‌دانم که توجه شما را به چند نکته جلب کنم: وزیر اقتصاد و برخی دیگر از مسئولان اقتصادی کشور حتی رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی اصلاً اقتصاد نخوانده‌اند! جالب‌تر اینکه طی سال گذشته اصلاً جلسه‌ای برای ستاد اقتصاد مقاومتی برگزار نشده است. تقریباً در سال گذشته ستاد تعطیل بوده است. ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی هم تقریباً در سال گذشته تعطیل بود! افزون بر این، ما یک ستاد مبارزه با قاچاق کالا هم داریم که اصلاً رئیس ندارد! سکان مدیریت اقتصادی دولت در دست کسانی قرار دارد که بررسی آرا و نظرات اعلامی و اعمالی آنها نشان می‌دهد، اساساً  با یکدیگر هم‌نظر نیستند! و دارای مواضع و رویکرد اقتصادی مخالف یکدیگر هستند که موجب شده است دولت اصولاً ‌نداند کجا می‌خواهد برود.
وضعیت اقتصادی ایجاد شده در اثر مطالب گفته شده به مثابه چند بُرداری می‌ماند که خلاف جهت همدیگر و ناهم‌جهت هستند و از یک نقطه مرکزی به جهت‌های مختلف کشیده شده‌اند؛ لذا اقتصاد هم به جهت‌های مختلف کشیده می‌شود. واضح است در چنین وضعیتی اقتصاد نباید حرکتی کند چون اصلاً موضع یکدستی وجود ندارد و آنهایی هم که نظرات قوی‌تر دارند، اثرگذار نیستند. آنهایی هم که اثرگذار هستند، اصولاً نظرات اقتصادی قوی‌ای ندارند. برای مثال مسئولان سازمان برنامه و بودجه در حوزه توسعه و اشتغال اصلاً نظریه‌ای ندارند.
بنابراین دولت برای سال آینده باید خود را یکدست کند و اول روشن کند که کجا می‌خواهد برود و هدفش چیست و برای آن هدف یک برنامه واحد داشته باشد. در غیر این صورت نمی‌توان امیدی به توسعه اشتغال داشت، کما اینکه در سال فعلی هم که در آن هستیم با وجودی که تأکید رهبر معظم انقلاب و عنوان سال، سال تولید و اشتغال بود، اما مشکل اقتصاد حل نشد.
*عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)

گزارشی از خلاقیت و پشتکار یک جوان بروجردی

 اکبر کریمی/ یکی از مهم‌ترین مراحل کمک‌رسانی در حوادث طبیعی از قبیل سیل، ‌زلزله، آتش‌سوزی‌های گسترده و... اسکان موقت آسیب‌دیدگان است. به هر میزانی که این مرحله با سرعت و کیفیت بهتری صورت پذیرد، عبور از بحران و خدمات‌رسانی‌های بعدی نیز سرعت بیشتری می‌یابد. به خاطر داریم که در زلزله اخیر کرمانشاه، مهم‌ترین خبر یک ماه اول رسانه‌های جمعی، اطلاع‌رسانی میزان پیشرفت کار در اسکان موقت زلزله‌زدگان بود. سؤال این است که آیا نمی‌شود برای اسکان آسان و سریع آسیب‌دیدگان این نوع حوادث کاری کرد؟
مصطفی ارجمندی جوان 37 ساله کشورمان که این سؤال برایش دغدغه چند ساله بوده است، اکنون توانسته قدم بزرگی برای حل آن بردارد. او با اختراع سریع‌ترین چادر امدادی کشور، یکی از مراحل سخت و زمان‌بر اسکان‌های موقت، یعنی مرحله برپایی و نصب چادرهای امدادی را به میزان چشمگیری کاهش داده است.
کار طراحی و ساخت «آسان چادر» باتلاش تیم خانوادگی سه نفره، حدود یک سال و نیم طول کشیده است. این محصول اختراع شده در سال 95 به ثبت رسید و اکنون مصطفی با ایجاد کارگاه کوچکی در شهر بروجرد استان لرستان به تولید آن مشغول است.
ارجمندی مهم‌ترین ویژگی آسان چادر را برپایی و جمع کردن سریع و آسان آن می‌داند. او در این زمینه می‌گوید: «ما انواع چادرهای اسکلت فلزی و بادی بزرگ پرکاربرد در کشورهای جهان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادیم. مدت زمان نسبتاً طولانی در برپایی و آماده‌سازی، عیب مشترک تمامی این چادرها بود.» بنابراین راهکار حل این عیب، طراحی و تولید چادر امدادی‌ای بود که در بازه زمانی کوتاهی امکان برپایی داشته باشد. اسم این اختراع «آسان چادر» گذاشته شده است و فقط یک اسم مصطلح و تجاری نیست؛ بلکه واقعاً از ویژگی مثبت آن گرفته شده است. طراحی این آسان چادر به گونه‌ای است که هر انسان عادی به راحتی می‌تواند آن را در کمتر از 30 ثانیه برپا و جمع کند.

ویژگی‌های «آسان چادر»
فناوری به کار رفته در «آسان چادر» امکان تولید آن برای کاربری‌های مختلف را میسر کرده است. امکان طراحی سازه آن با جنس‌های آهنی، آلومینیومی، فایبرگلاس و کربنی، برای مأموریت‌های مختلف وجود دارد. پارچه‌های نسوز، آنتی‌باکتریال، ضد سایش و پارچه‌های معمولی ضد آب را نیز می‌توان در آسان چادر به کار برد.
دو جداره بودن این چادر، موجب می‌شود انتقال دمای محیطی به درون چادر به حداقل برسد. وجود تنها همین ویژگی، اهمیت کاربرد آن در حوادث و اسکان‌های موقت برای فصول مختلف سال را نشان می‌دهد.
عایق‌بندی اسکلت به کار رفته در این نوع چادر، از برق‌گرفتگی‌های احتمالی جلوگیری می‌کند. محفظه ورود هوای گرم از محیط خارج چادر به داخل نیز در آسان چادر تعبیه شده تا از آتش‌سوزی‌های احتمالی جلوگیری شود. کف چادر به گونه‌ای طراحی شده است که از نفوذ آب باران و آب‌های جاری به چادر جلوگیری می‌کند.
برای چادرهای مخصوص مناطق مرطوب، از میله‌های کامپوزیت در سازه چادر استفاده می‌شود تا از خورندگی سازه و کاهش طول عمر چادر جلوگیری شود.
شکل هندسی «آسان چادر، نیم‌دایره‌ای بوده و وزن کمی دارد. این چادر، در جابه‌جایی‌ها، فضای کوچکی اشغال می‌کند که بسته به نوع نیاز و سفارش مشتریان قابلیت تولید در اندازه‌های مختلف طولی، عرضی و ارتفاعی و با دهانه‌های ورودی دلخواه را دارد.
یکی از مشکلات چادرها، ضعف پایداری‌شان در برابر وزش بادهای قوی است. این چادر انواع تست‌های بادی را گذرانده و بدون حتی میخکوب کردن آن، به راحتی توان انجام عملیات در بادهای با سرعت 40 کیلومتر در ساعت را دارد.
سازه چادر ترکیب پایداری دارد و در صورتی که چندین میله آن آسیب ببیند، سایر میله‌ها وظیفه قطعات معیوب را انجام می‌دهند.
نگهداری این چادر بسیار ساده و کم‌هزینه است و تنها وسیله فنی مورد نیاز برای این کار یک پیچ‌گوشتی ساده است.

کاربردهای «آسان چادر»
هر چند «آسان چادر با هدف سرعت‌بخشی به عملیات‌های امدادی طراحی و ساخته شده است، ولی امروزه کاربردهای وسیع و متنوعی می‌توان برای آن برشمرد:
1ـ ایجاد حمام رفع آلودگی در حوادث شیمیایی و هسته‌ای و برای شمار زیادی از افراد در معرض خطر
2ـ ایجاد بیمارستان‌های صحرایی و امدادی با اتصال چندین چادر به همدیگر و ایجاد کریدور و اتاق‌های تو در تو.
آقای ارجمندی می‌گوید: «با «آسان چادر» می‌توان در نیم ساعت بنای مسقفی به اندازه 2000 مترمربع ایجاد کرد، در حالی که با چادرهای کنونی، صدها برابر زمان باید سپری شود تا بتوان چنین مساحت مسقفی را ایجاد کرد.»
3ـ ایجاد نمایشگاه‌های موقت، مانند نمایشگاه‌های مناطق عملیاتی راهیان نور، زائرسرا (موکب) در ایام اربعین، دهه محرم و... ؛
4ـ راه‌اندازی آَشیانه پهپادهای عملیاتی؛
کارگاه آقای ارجمندی قادر است چادرهایی با عرض 6 متر و با ارتفاع دلخواه چند متری برای این منظور تولید کند.
5ـ راه‌اندازی پایگاه‌های عملیات نظامی سریع؛
یکی از مهم‌ترین نکات برای راه‌اندازی این نوع پایگاه‌های عملیاتی، سرعت در برپایی، استتار و جمع کردن چادرهای برپا شده است. «آسان چادر» این نیاز را به مراتب تأمین می‌کند. با کاربرد آن، تیم‌های عملیات‌کننده، چالاکی و ورزیدگی بالایی در انجام عملیات‌های نظامی پیدا می‌کنند.
6ـ قابلیت طراحی و ساخت انواع کوچک و بزرگ از این نوع چادر و برای مأموریت‌های مختلف، حتی ایجاد گلخانه وجود دارد.
این محصول تاکنون در همایش جنگ نوین دانشگاه امام حسین(ع) و نمایشگاه بین‌المللی امداد، نجات و آتش‌نشانی به نمایش درآمده است. مدیرعامل آتش‌نشانی کشور در بازدید از غرفه آسان چادر، این فناوری را امر مبارکی دانست که برای سازمان آتش‌نشانی نیز می‌تواند بسیار مفید باشد. او گفت: «در حادثه پلاسکوی تهران، آتش‌نشانان ما به دلیل تمرکز روی کارهای تخصصی خود و نداشتن وقت کافی برای برپایی چادر، تا ساعت‌ها مکانی برای استراحت و تجدید قوا نداشتند، در حالی که آسان چادر با ویژگی‌های مناسبی که دارد، امکان استفاده در مجموعه‌های آتش‌نشانی را فراهم کرده است.»
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی در استان خود با شماره تلفن 09193472981  تماس بگیرید. 

جریان‌شناسی فکری فرهنگی انجمن حجتيه‌ـ ۸


 عبدالله نوری‌گلجایی/  در شماره گذشته، با نگاه انحرافی انجمن حجتیه به موضوع مهم مهدویت آشنا شدیم. در این مطلب وظایف منتظران را در اندیشه این نحله انحرافی بررسی می‌کنیم. 

وظايف منتظران از نگاه انجمن 
درباره وظايف و تكاليف شيعيان در دوران غيبت سخن‌هاي بسياري گفته شده و حتي كتاب‌هاي فراواني نيز در اين ‌باره تأليف و تدوين شده است. در برخي كتاب‌ها، مانند مِکیالُ‌ المَکارِم حدود هشتاد وظيفه براي منتظران حضرت مهدي(عج) برشمرده‌ شده است. در اينجا، به برخي وظايف منتظران از ديدگاه انجمن حجتيه اشاره می‌کنیم:
1‌ـ تقليد از مجتهد جامع‌الشرايط: با توجه ‌به اينکه انجمن حجتيه چه پیش و چه پس از انقلاب، با تشکيل حکومت اسلامي در زمان غيبت امام عصر(عج) به ‌‌دست ولايت فقيه مخالف بود، همواره کوشيد با مهم‌‌تر نشان‌‌دادن مرجعيت، رهبري انقلاب را تضعيف کند. سيدعباس نبوي دربارة انجمن حجتيه و مرجع تقليد مي‌گويد: «انجمني‌ها از اسم امام(ره) مي‌ترسيدند، هميشه مي‌گفتند اسم امام را مطلقاً نبريد، خودشان هم نمي‌بردند... . افرادي که من از بدنة اين جريان مي‌شناسم، هيچ‌ وقت نام او را به‌‌ عنوان امام ذکر نکردند، هميشه تعبير به آقاي خميني مي‌کردند... ساواک از آنها خواست... مرجعي را که مي‌خواهي معرفي کني از ايران بيرون ببريد و... آقاي خميني را معرفي نکنيد.»(1) از اين ‌‌رو، با فوت آيت‌الله حکيم و تلگراف شاه به مرحوم آيت‌الله خويي، شيخ‌محمود حلبي هم با شاه همراه شد و مرجعيت را شخصي که خارج از ايران بود، معرفي کرد.
2ـ تهية ابزار‌‌آلات براي همياري قيام امام زمان(عج): با توجه ‌به اينکه انقلاب اسلامي ايران فقط در نقطه‌‌اي از جهان رخ داد، ولي انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) که مربوط به سراسر جهان است و از جنبه‌های گوناگون عميق‌‌تر خواهد بود، به طور قطع نيازمند زمينه‌‌سازي‌ها و آمادگي‌‌هاي بيشتر خواهد بود. امام صادق(ع) در گفتاري فرمودند: «لَيعُدنَ احدُکم لِخروجِ اَلقائم ولَو سُهِماً»؛ قطعاً بايد هر‌‌يک از شما براي قيام قائم؛ هرچند با تهيه ‌‌کردن يک تير اسلحه، آماده گردد.(2)
اما عقايد انجمن در اين ‌باره چنين است: «فلان عاشق مهدي شمشيري بران و براق ساخته بود و هر‌‌ روز در خانه را مي‌بست و با دوست خويش که شمشير مشابهي داشت، تمرين شمشيرزني مي‌کردند و با فرود آوردن هر ضربة شمشير عجل علي ظهورک مي‌گفتند و يک روز يکي از آن دو به فرزند خويش گفت که شمشير بزن، فرزند بار اول دور سر خود چرخاند و مرتبه دوم نتوانست، پدر به او اعتراض کرد که تو چگونه مي‌خواهي امام زمانت را نصرت کني؟»(3) به عقيدة انجمن فقط بايد مجهز و مهيا بود و توانمند شد و شمشيرزني ماهر بود.

انتظار واقعی برآمده
 از مکتب عاشورا
اما برخلاف این عقیده، بايد دانست که اين سلاح براي بيرون از خانه است، نه در را بستن و پشت درهاي بسته، به‌‌طور خصوصي و مخفيانه، پيکار کردن. اين شمشير‌‌بازي و تمرينات نظامي براي ارتقاي استعداد و کسب آمادگي براي ظهور حضرت، بايد در ميدان رويارويي با کفار و معاندان با اسلام عزيز و در ميدان نبرد و براي نجات مستضعفان حتي غيرمسلمان باشد.
اينکه در رويارويي با دشمن بايد مخفي‌‌کاري کرد، جاي شک ندارد؛ اما براي هميشه و تا ظهور حضرت در ‌‌برابر دشمن غدار دين اسلام و ظلم ظالم سکوت کردن، اين خفت‌‌بار است و ناخشنودي حضرت ولي‌عصر را در پي دارد. اينکه ما در ‌‌برابر ظلم، هيچ نشان ندهيم و تقيّه را بهانه‌‌اي براي سکوت کنيم، دين را به نابودي کشانده‌‌ايم، نه اينکه مقدمات ظهور حضرت را آماده کرده باشيم؛ زيرا تقيّه در جايي است که مسلمانان قدرت و امکانات و حمايت‌هاي مردمي نداشته باشند و ايستادگي آنها موجب شکست شود، در چنين حالتي تقيّه واجب است؛ زيرا آنچه اهميت دارد، حفظ دين است.
حاصل سخن اينکه انجمن حجتيه بر اين باور است که فقط بايد مهيا شده، نيرو را پس‌‌انداز کرد و حتي تظاهر به مخالفت هم نکرد؛ اما در مقابل چنین باوری، موافقان انتظار واقعي، برآمده از مکتب عاشورا هستند، و اگر دين به خطر افتاد و در معرض تهديد قرار گرفت، مبارزه با تجاوزگر را بر حفظ جان و مال مقدّم مي‌‌دارند و از قدرت و امکانات خويش، براي دفع دشمنان اسلام بهره مي‌‌گيرند. اين افراد زندگي ذلت‌‌بار را نمي‌‌پذيرند و در مقابل دشمنان دين، ايستادگي مي‌کنند.
3ـ محبت و دوستی ولی‌عصر(عج): از ديگر وظايف منتظران از ديدگاه انجمن حجتيه، محبت و دوستي با حضرت ولی‌عصر(عج) است. اگر در اين زمینه به منابع روايي شيعه و اهل سنت رجوع کنيم، به روايات فراواني دربارة محبت و دوستي با اهل‌‌بيت پيغمبر(ص) دست خواهيم يافت، به گونه‌ای ‌‌که در روايات بسياري رسول اکرم محبت و دوستي با اهل‌‌بيت(ع) خود را برابر دوستي با خدا و پيامبرش معرفي مي‌‌کند و دشمني و مخالفت با ايشان را هم‌‌پايه مخالفت با خداوند متعال مي‌شمرد؛ از ‌‌اين ‌‌رو، اظهار محبت به امام زمان(عج) در ميان حجتيان موضوع تازه و وظيفة جديدي نيست. حال بايد دید اين محبت از ديدگاه آنان چیست و منظور از آن روشن شود که آيا همان دوست داشتن دو فردي است که به هم علاقه دارند يا فراتر از آن است؟
با توجه ‌به عملکرد انجمن در طول چند دهه، «محبت» از نگاه آنان چيزي جز جشن‌‌ گرفتن در ايام شعبانيه، ايام ربيع و غيره نيست. اين موارد لازم است، ولي کافي نيست؛ اگرچه اين اعمال زنده کردن نام ولي‌عصر است، محبت واقعي نيست. محبت به معنای برپايي فرمان‌‌هاي آن بزرگوار، از جمله امر ‌‌به ‌‌معروف و نهي ‌‌از ‌‌منکر و همچنین جلوگيري از اشاعة فحشا براي تسريع ظهور قائم آل محمد(عج) است.
به هر حال، انجمن حجتیه وظایف منتظران را در حد سوز و گداز فراق و سراینده ناله‌هاي اشتياق فرو کاسته‌اند و فرهنگ انتظار را تا جايي که عافيت اقتضا مي‌‌کند، سرلوحة خود قرار می‌دهند. انسان‌هايي که هيچ مسئوليتي را نمي‌‌پذيرند و رنج ادارة جامعه و پيشبرد آن به ‌‌سوي اصلاح و صلاح را متوجه خود نمي‌‌دانند، مسئوليت آنها به‌‌نوعي فقط مرثيه‌‌خواني براي غيبت امام زمان بوده و سرلوحه کار خودشان را استمداد از آن حضرت می‌دانند و گويي هيچ وظيفه‌اي جز انتظار به‌‌معناي بي‌‌مسئوليتي ندارند. 
عمده ويژگي‌هاي چنين جریان‌هایی تلفيق جهالت با عبادت، تنگ‌‌نظري و پيروي‌هاي صرفاً شعاري است؛ يعني ايمان جداي از معرفت که به گفتة شهيد مطهري هميشه به سوءاستفادة منافقان از دلسوزي‌هاي جاهلانه انجاميده است. آسيبي که اسلام از اين دست افراد خورده است، به‌‌ هيچ ‌‌وجه انکارشدني نيست. مشابه جريان‌‌های صدر اسلام در طول مبارزات تاريخي ملت ايران براي سرنگوني رژيم شاهنشاهي نيز وجود داشته است که برخي بيانات حضرت امام خميني شاهد اين مدعاست؛ برای نمونه، ايشان در پيام تاريخي خود به روحانيت مي‌فرمايند: «دسته‌اي ديگر از روحاني‌‌نماهايي که قبل از انقلاب، دين را از سياست جدا مي‌دانستند و سر به آستانة دربار مي‌ساييدند، يک مرتبه متدين شده و بر روحانيون عزيز و شريفي که براي اسلام آن ‌‌همه زجر و آوارگي و زندان و تبعيد کشيدند، تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس‌‌نماهاي بي‌‌شعور مي‌گفتند: دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مي‌گويند مسئولين نظام کمونيست شده‌اند. تا ديروز مشروب‌‌فروشي و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براي ظهور امام زمان‌ـ ارواحنا فداه‌ـ را مفيد و راه‌گشا مي‌دانستند، امروز از اينکه در گوشه‌اي خلاف شرعي که هرگز خواست مسئولين نيست رخ مي‌دهد، فرياد «وا اسلاما» سر مي‌دهند. ديروز حجتيه‌‌اي‌ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحة مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغاني نيمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابي‌‌تر از انقلابي شده‌اند. ولايتي‌هاي ديروز که در سکوت و تحجر خود، آبروي اسلام و مسلمين را ريخته‌اند و در عمل پشت پيامبر و اهل‌بيت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولايت بر ايشان جز تکسب و تعيش نبوده است، امروز خود را باني و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مي‌خورند.»(4)
پی‌نوشت‌ها:
1ـ همان، ص33 و 34.
2ـ محمد نعماني، همان، ص172.
3ـ سيد‌‌ضياء‌‌الدين عليا‌نسب و سلمان علوي‌نيک؛ همان، ص55.
4ـ سيدروح‌‌الله موسوي خميني؛ صحيفة امام؛ همان، ج21، ص281.


مروری بر پیامدهای پیوستن به FATF


  محمدحسین مصطفوی/    اجرای اصول کنوانسیون FATF ضمن اینکه استقلال اقتصادی کشور را مورد تهدید قرار می‌دهد، توانایی آن را دارد که اقتدار امنیتی ما را نیز مخدوش کرده و مسیری باشد برای نفوذ سیستم‌های جاسوسی غرب در نهادهای مالی و اقتصادی کشورمان؛ ازاین‌رو بیان دقیق برخی از پیامدهای این کنوانسیون موجب تنویر افکار عمومی خواهد شد.
1ـ با توجه به اثرگذاری FATF بر اقتصاد کشور در آینده شاهد پروژه ایجاد شکاف ملی با دوگانه معیشت‌ـ امنیت خواهیم بود؛ برای نمونه در فرودگاه مونیخ وزیر خارجه کشورمان با امتناع یک شرکت آلمانی از فروش سوخت به ایران به دلیل تحریم‌های آمریکا مواجه می‌شود، در روزهای آینده همین اتفاق در داخل کشور می‌افتد و هنگامی که یک شرکت خصوصی خود را در معرض تحریم‌های آمریکا می‌بیند ممکن است برخی از معامله‌ها را با افراد یا سازمان‌هایی که در لیست تحریم‌ها قرار گرفته‌اند، انجام ندهد.
2ـ گروه ویژه اقدام مالی (FATF) اگر چه ادعا دارد که به دنبال شفافیت‌های مالی است، اما در اصل او به دنبال فشار‌های سیاسی برای مقابله با حاکمیت‌های غیر همراه با کشورهای سلطه است؛ ازاین‌رو از این پس شاهد یک گروه فشار بین‌المللی خواهیم بود که برای منافع و خواسته‌های غرب نهادهای مالی ما را تحت فشار می‌گذارد تا آنها هم نهادهای سیاسی و حتی نهادهای نظامی را تحت تأثیر خود قرار ‌دهند تا از این طریق اهداف درخواست شده آنها تأمین شود.
3ـ آمریکا در سال‌های گذشته بسیاری از مقامات کشورمان را در لیست تحریم‌های خود قرار داده است، اما از آنجا که مسئولان مربوطه هیچ‌گونه اموالی در خارج از ایران ندارند که بلوکه شود یا ممنوع‌المعامله باشند، این لیست‌های بلند بالا کمترین تأثیری بر داخل کشور نداشت. گروه ویژه اقدام مالی به عنوان یک ناظر غربی از این پس با همه افراد مورد اشاره آمریکا در داخل درگیر می‌شود و حساب‌های آنها را نه تنها مسدود می‌کند؛ بلکه تمامی تراکنش‌های مالی آنها را تحت تدابیر شدیدی مورد بازرسی قرار می‌دهد. این‌گونه دخالت‌ها و سرک کشیدن در حساب شخصی مسئولان و فرماندهان نه تنها سبب آبروریزی استقلال سیاسی کشورمان می‌شود؛ بلکه تحریم‌های ثانویه باعث خواهد شد که مرتبطان با آنها نیز تحت نظر و شناسایی نهادهای صهیونیستی قرار بگیرند.
4ـ امروزه رژیم صهیونیستی و کشورهای استکباری تهدیدات خود را علیه کشورمان در ابعاد نظامی و امنیتی افزایش داده‌اند، در عین حال اعتراف می‌کنند که نظام جمهوری اسلامی ایران با ایجاد گروه‌های مقاومت در نزدیک مرزهای رژیم اشغالگر قدس امکان هرگونه تحرکی علیه سرزمین کشورمان به صفر رسیده است. گروه ویژه اقدام مالی می‌تواند هرگونه تبادل مالی ایرانی و گروه‌های مقاومت را شناسایی و قطع کند.
5ـ گروه ویژه اقدام مالی تعریف خاصی از تروریسم و پولشویی دارد که با مبانی حاکمیتی ما همخوانی ندارد. از دیدگاه آنان گروه‌های مقاومت در عراق، فلسطین، لبنان و دیگر کشورها که دیدگاه‌های همگرا با ایران دارند، ذیل مجموعه تروریسم تعریف می‌شوند، مهم‌تر از این موضوع مسئولان و نهادهای مرتبط با این جریان‌ها نیز تحت شمولیت تعریف تروریسم قرار می‌گیرند و به این ترتیب ما نه تنها با فشارهای گروه ویژه اقدام مالی باید کنار بیاییم؛ بلکه زمزمه‌های دودستگی و قطب‌گرایی به سمت خواسته‌های این نهاد بین‌المللی افزایش 
می‌یابد.
6ـ در صورت همکاری با FATF نه تنها تحریم‌ها علیه ایران کاهش نمی‌یابد؛ بلکه شاهد افزایش دامنه آن نیز خواهیم بود؛ زیرا این نهاد به اطلاعاتی که در نرم‌افزار بانک مرکزی است دسترسی خواهد داشت، کما اینکه به گفته دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا؛ یکی از مهم‌ترین ابزارهای پیاده‌سازی تحریم‌های بانکی علیه ایران گروه ویژه اقدام مالی است.
7ـ افزایش باج‌خواهی‌ها روش معمول این‌گونه نهادهای تحت نظر آمریکا است و این نهاد برای رسیدن به اهدافش با وعده قرار گرفتن ایران در لیست سفید هر از گاهی بهانه جدیدی را شروع می‌کند تا امتیازات بیشتری از ایران بگیرد.
نکته پایانی اینکه، عضویت در گروه ویژه اقدام مالی سبب خواهد شد که علاوه بر نصب نرم‌افزارهای خطرناکی که اطلاعات را به طور مستقیم در اختیار بیگانگان قرار می‌دهند که باعث رهگیری منابع پولی و مالی می‌شود، سبب خواهد شد نفوذ فیزیکی و نوعی جاسوس‌پروری رسمی در درون نهادهای نظام شکل بگیرد که برآیند آن مشکلات پیچیده و سخت‌تر برای اقتصاد ایران است؛ اقتصادی که پیش از برجام دست به زانو راه می‌رفت و انتظار داشت پس از برجام روی پاهای خود بایستد، اما با این نهاد بین‌المللی کاملاً فلج و غیرکارآمد خواهد شد.

 رضا اشرفي/ راست‌گرايان افراطی و ميانه پيروز انتخابات پارلماني ايتاليا شدند تا ديگران را به اين باور برسانند كه اتحاديه اروپا برخلاف شعارها و رويكردهايي كه تاكنون داشته، به سمت راديكاليسم، ناسيوناليسم منفي و حتي فاشيسم، قوم‌گرايي و شوونيسم پيش مي‌رود. 
البته نبايد اين مسئله را ناديده گرفت كه در انتخابات شكل گرفته، هيچ یک از احزاب و حتي ائتلاف‌ها به طور قاطع پيروز نشدند. بنابراين، همچون دوره‌هاي گذشته بايد شاهد یک دوره چانه‌زني‌هاي مداوم در حالت بی‌ثباتی در اين كشور بود؛ زیرا طيف‌هايي كه رأی بالايي آورده‌اند، به راحتي نمي‌توانند كابينه تشكيل دهند؛ اما آنچه به طور قطع مي‌توان نظر داد، اين است كه راست‌گرايان در دو طيف ميانه و تندرو دست بالا را دارند.
از اين منظر ضد مهاجران، مخالفان اتحاديه اروپا، دشمنان منطقه پولي يورو، ملي‌گرايان مخالف ديگران از جمله مسلمانان و حتي ديگر كشورهاي اروپايي بسيار به قدرت نزديك شده‌اند. «نيويورك‌تايمز» در اين باره نوشت: «انتخابات ایتالیا آخرین موج قدرتمند در جریان طغیان ضد مهاجرت، ضد اتحادیه اروپا و ضد دموکراتیک است که سیاست اروپا را ویران کرده است. این انتخابات مخالفت قاطعانه مردم با احزاب سنتی و رهبری ملی بود که از سیل مهاجران از آفریقا و خاورمیانه و سال‌ها رکود به تنگ آمده‌اند.»
در اين انتخابات كه احزاب چپ به همراه دولتمردان و مقامات پيشين و سنتي با شكست مواجه شدند، احزابي همچون «به پيش ايتاليا» كه رهبري آن را سيلويو برلوسكوني با گرايش راست ميانه در اختيار دارد، به همراه احزاب افراطي «ليگا» (ليگ شمال) به رياست ماتئو سيلويني و حزب «برادران ايتاليا» به رياست خانم جورجيا ملوني و جنبش «پنج ستاره» كه از سوي لوئیجی دی ماریو ۳۱ ساله رهبری می‌شود، به تشكيل دولت نزديك شده‌اند. حزب «پنج ستاره» كه بيشترين آرا را به خود اختصاص داده،‌ حدود 10 سال پيش به دست يك كمدين معترض ايتاليايي وارد عرصه سياسي شد. 
پیش از هر چيز بايد يادآوري كرد كه در اين طيف اتحاد و همزيستي قاطعي وجود ندارد؛ برای نمونه حزب برلوسكوني بارها اعلام كرده است مخالف اتحاديه اروپا نيست؛ اما در ديگر مسائل از جمله ضديت با مهاجرت و... اتفاق نظر دارند. به همين دليل گفته مي‌شود ائتلاف راست‌گرايان نيز چندان مطمئن نخواهد بود. به گونه‌اي كه مي‌توان اين انتخابات را به نمونه اتريش نزديك دانست كه در آن افراط‌گرايان با راست‌هاي ميانه دولت را تشكيل داده‌اند و ميزان قابل توجهی از كرسي‌هاي كابينه را در اختيار گرفته‌اند. 
سطح و ميزان افراط‌گرايي در طيف انتخابات ايتاليا به اندازه‌اي است كه تنها اميد اتحاديه اروپا به سيلويو برلوسكوني است كه در سال ۲۰۱۱ به دلیل رسوایی‌های جنسی و مشکلات حقوقی از سمت نخست‌وزیری مجبور به استعفا شد. 
يكي از بزرگ‌ترين مشكلات و چالش‌هاي اتحاديه‌گرايان اين است كه تمايلات واگرايي در اين اتحاديه از يك سو به شدت افزايش پيدا كرده و از سوي ديگر به شكل زنجيروار در كل اتحاديه اروپا حضور دارد. اين بحران هويت كه جوامع اروپايي را به سمت راديكاليسم پيش برده، بيش از اين در انتخابات هلند، فرانسه، آلمان و حتي انگليس و... خود را نشان داده است. برای نمونه، «ماتئو سالوینی» رهبر حزب ليگا يكي از علاقه‌مندان جدي مارين لوپن است كه در انتخابات فرانسه حتي تا مرحله دوم هم پيش رفت و عرصه را به مکرون، رئيس‌جمهور كنوني فرانسه باخت؛ اما كاملاً به آينده اميدوار است. 
نبايد اين مسئله را فراموش كرد كه راديكاليسم ايتاليايي از نظر هويتي و تاريخي به فاشيسم نزديك است و اين مي‌تواند به معناي ضديت با دموكراسي هم باشد كه اتحاديه اروپا و به طور كل غرب آن را براي خود ارزش مي‌داند و نگران است كه مبادا چنين گرايش‌هايي گام به گام به سمت فروپاشي دموكراسي در اروپا و حتي غرب پيش برود. چالشي كه در آلمان نيز وجود دارد و حاميان نازيسم آلماني در جايگاه نئونازي‌ها براي اولين بار پس از جنگ جهاني دوم وارد پارلمان آلمان شده‌اند. آدلف هيتلر نيز از طريق انتخابات و نهادهاي دموكراتيك، قدرت را در اين كشور به دست گرفت.
 تهديدي كه اگر چه نمي‌توان به راحتي گفت اروپا به آن سمت پيش مي‌رود، اما به هر حال چنين تمايلات اجتماعي كه تأثیرات سياسي كلان دارد، به طور کامل به چشم مي‌آيد و در انواع انتخابات خود را نمايان می‌کند. به نظر می‌رسد، چنين خواسته‌اي در حال تبديل شدن به ارزش در غرب است؛ به ویژه آنکه دونالد ترامپ در جايگاه رياست‌جمهوري آمريكا نيز به تازگی تمايلات رياست مادام‌العمر را ابراز كرده است! تا مقدمه‌اي باشد كه دموكراسي عليه دموكراسي شكل بگيرد. بنابراين مي‌توان گفت، در آينده بايد منتظر تنش‌هاي تمدني در غرب بود.
آنچه در روند تحولات اروپا مشاهده می‌شود، رویکرد مردم به جریان‌های خارج از ساختار اروپایی است که نشان‌دهنده رشد ملی‌گرایی و البته نارضایتی مردمی از ادامه وابستگی به اتحادیه اروپایی است که نه تنها جایگاه جهانی برای آنها رقم نزده؛ بلکه موجب شده است به منزله وابستگان به آمریکا در مسیر انزوای جهانی قرار گیرند. 

  محمدابراهیم میانجی/  رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی سال 1396 با اشاره به دو موضوع مهم و ضروری «اقدام و عمل» که در نام‌گذاری سال ۹۵ مورد تأکید معظم‌له بود و انجام کارهایی که مسئولان اجرایی کشور گزارش آن را در سال گذشته ارائه کردند، فرمودند: «البته فاصله زیادی میان کارهای انجام شده با انتظارات مردم و رهبری وجود دارد و آمارهای مثبت و منفی را باید در مجموع مشاهده کرد.» رضایتمندی مناسبی از اقدامات انجام شده نداشتند. ایشان، توجه به نام «اقتصاد مقاومتی» را به تنهایی مؤثر ندانسته و درباره راه‌حل و علاج وضع کنونی، مطالبه دیگری را مطرح کردند و فرمودند: «علاج، در تقسیم کردن اقتصاد مقاومتی به نقاط کلیدی و مهم و تمرکز همه همت مسئولین و مردم بر آن نقاط است و این نقاط کلیدی عبارت است از تولید داخلی و اشتغال به ویژه اشتغال جوانان.» بر اساس همین ضرورت، سال ۹۶ را «اقتصاد مقاومتی: تولید و اشتغال» نام‌گذاری کردند و از مسئولان خواستند تا نتایج را در پایان سال به مردم گزارش کنند.

انتظار از دولت 
در سال تولید و اشتغال
انتظار این بود که دولت عمده تلاش خود را معطوف به فراهم‌سازی زمینه‌های اجرای سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و تحقق شعار سال با شتاب افزون‌تری نسبت به سال‌های گذشته از طریق تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف آن کند؛ اما آنچه در عمل مشاهده شد تلاش مضاعف برای برون رفت از مشکلات اقتصادی و رونق تولید و اشتغال در سال جاری نبود. 
در ابتدای سال جاری و با توجه به نام‌گذاری سال ۱۳۹۶ «بسته‌های رونق تولید و اشتغال» با هدف استقرار مدیریت کارآمد، افزایش سرمایه‌گذاری، توسعه صادرات غیرنفتی و مدیریت هدفمند واردات، مقررات‌زدایی و گسترش نقش بخش خصوصی و تعاونی، رشد اقتصادی، تداوم نرخ تورم تک رقمی، ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و پایدار، در راستای رویکردهای پنج‌گانه اقتصاد مقاومتی (درون‌زایی، برون‌گرایی، دانش بنیانی، مردمی بودن و عدالت بنیانی) را دبیرخانه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تهیه و برای اجرا در سال ۱۳۹۶، به کلیه دستگاه‌های اجرایی ابلاغ کرد. 

وضعیت‌سنجی
 عناوین بسته‌هاي پنج‌گانه
1ـ بسته ارتقای توان تولید ملی 2ـ بسته تأمین مالی و سرمایه‌گذاري 3ـ بسته جذب، توسعه و تعمیق تکنولوژي 4ـ بسته تجارت خارجی (توسعه صادرات غیر نفتی و مدیریت هدفمند واردات) 5ـ بسته اشتغال و توانمندسازي نیروي کار؛ در هر یک از بسته‌هاي مصوب ستاد اولویت‌هاي اصلی دستگاه‌هاي اجرایی همراه با زمان‌بندي مشخص براي اجرا در سال 1396، تعیین شده بود. در این بسته‌ها مقرر شده بود که دستگاه‌هاي مجري، برنامه‌هاي اجرایی مربوط به خود را در سال 1396 عملیاتی کنند. علاوه بر این دستگاه مجري موظف شده بودند به طور مستمر گزارش اقدامات به عمل آمده براي اجراي مصوبه ابلاغی ستاد را به دبیرخانه ستاد گزارش کند.درباره برنامه‌ریزی و اقدام برای «ارتقای توان تولید ملی» به تمامی دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شده بود تا اقدام اجرایی مناسبی برای افزایش تولید داخلی کالاهای اساسی، ضروری و حساس کشور در بخش کشاورزی و صنعت انجام دهند. با مروری بر عملکرد دولت می‌توان به میزان توفیقات دستگاه‌های اجرایی در این باره پی برد.

میراث دولت
 در حوزه تولید داخلی
ابتدای سال 96 مقارن بود با انتهای کار دولت یازدهم. میراث این دولت بعد از چهار سال تعطیلی و نیمه تعطیل بیش از نیمی از کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی بود. بقیه واحدهای تولیدی نیز با حداقل ظرفیت تولید به حیات خود ادامه می‌دادند. تعطیلی کارخانه‌های باسابقه و صاحب نامی مانند ارج، پارس الکتریک و آزمایش در عرصه لوازم خانگی، داروگر در عرصه مواد شوینده و پاک‌کننده، قند ورامین و کرج، کارخانجات متعدد نساجی و... که برخی از این کارخانه‌ها بیش از نیم قرن سابقه فعالیت داشته‌اند.  مرور برخی از اخبار در این باره می‌تواند وضعیت تولید را در سالی که با نام تولید و اشتغال نام‌گذاری شده بود، روشن ‌کند. 80 کارخانه و کارگاه شهرستان بروجرد در حال تعطیلی و ۱۰۰ کارخانه لوازم خانگی تعطیل شد. بیش از 70 درصد کارخانه‌های قزوین تعطیل است. بیکاری حدود هزار کارگر از نیمه دوم سال گذشته در صنعت کاشی. خبر رئیس خانه صنعت از تعطیلی 45 درصدی واحدهای صنعتی کوچک، نعمت‌زاده (وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت) هفت هزار واحد صنعتی متوقف داریم. اخراج کارگران برخی صنایع به علت رکود اقتصادی مانند واحد‌های تولیدی کاله، پارس سرام، آی تی آی و ...

«حرکت» 
طرح توسعه اشتغال فراگیر 
در ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری در جلسه شورای‌عالی اشتغال، به‌ ریاست حسن روحانی، طرح توسعه اشتغال فراگیر با عنوان «حرکت» به ‌منظور تقسیم کار بین دستگاه‌ها و برای تک‌رقمی شدن نرخ بیکاری تا پایان سال 96 برای اجرا در کل کشور با تمرکز بر بنگاه‌های خرد و کوچک  در استان‌ها و شهرستان‌هایی که  مزیت‌هایی در سه لایه کلان، میانی و خرد دارند به تصویب رسید و مقرر شد وزارت کار در این باره اقدامات لازم را اجرا کند.

 فارغ‌التحصیلان دانشگاهی غیرفعال
بررسی نرخ بيكاري افراد ١٠ ساله و بيشتر در کشور نشان مي‌دهد كه 6/12درصد از جمعيت فعال، بيكار بوده‌اند. روند تغييرات اين نرخ حاكي از آن است كه اين شاخص نسبت به بهار ١٣٩٥، 4/0 درصد و نسبت به زمستان ١٣٩٥، 1/0 درصد افزايش داشته است و این درحالی است که قرار بود نرخ بیکاری در پایان سال 96 تک رقمی شود. 
بر اساس اطلاعات از وضعیت «بیکاری فارغ‌التحصیلان»، جمعیت فارغ‌التحصیل و در حال تحصیل دانشگاهی بیش از 12 میلیون نفر برآورد شده است که از این میزان ۸/۴ میلیون نفر در حال تحصیل و هفت میلیون نفر نیز جمعیت فارغ‌التحصیل هستند. از چهار میلیون و ۸۰۰ هزار نفر که در حال تحصیل هستند حدود ۸۰۰ هزار نفر (۱۷ درصد) ضمن تحصیل دارای فعالیت اقتصادی بوده و شاغل هستند. همچنین بخشی از جمعیت در حال تحصیل و فارغ‌التحصیل دانشگاهی از نظر اقتصادی غیرفعال هستند و در جست‌وجوی شغل نیستند. بر اساس همین آمار در بین جمعیت هفت میلیونی فارغ‌التحصیل، ۷/۳ میلیون نفر شاغل و ۹۰۰ هزار نفر بیکار هستند. ضمن اینکه ۴/۲ میلیون نفر از فارغ‌التحصیلان در جمعیت غیرفعال اقتصادی قرار دارند.
اکنون که در پایان سال اقتصاد مقاومتی؛ تولید اشتغال قرار داریم و قرار بود که دولتمردان در این ایام نسبت به عملکرد خود در دو حوزه تولید و اشتغال به مردم و رهبری گزارش دهند، ای کاش کسی پیدا می‌شد و با ارائه گزارشی امیدوار کننده‌ که در واقعیت صحنه اقتصادی کشور قابل لمس باشد، از بهبود اوضاع تولید و اشتغال خبر دهد. به ‌نظر می‌رسد ارائه راهکارهای کلی و بدون برنامه‌های اجرایی مشخص تا زمان کوتاهی قابلیت مصرف دارد؛ در غیر این صورت نه فقط مردم از برنامه‌های دولت ناامید می‌شوند؛ بلکه سیاست‌گذاران نیز در تله انفعال قرار می‌گیرند.


  محمدرضا مرادی/ خرداد ماه سال 1396 عربستان به همراه امارات، مصر و بحرین روابط خود را با قطر قطع کردند. عربستان تلاش بسیاری انجام داد که کشورهای بیشتری را در این مسیر با خود همراه کند؛ اما موفق نشد. حال پس از هشت ماه تنش در روابط دو طرف، عربستان برای رهایی از تبعات شکست در برابر قطر اقدام به فرافکنی و تحقیر قطر کرده است. محمد‌بن‌سلمان در جریان سفر به مصر با کم توجه دانستن اختلافات با قطر گفت: «خودم را سرگرم این مسئله نمی‌کنم، پرونده قطر در دستان افرادی در سطح کمتر از وزیر است، جمعیت قطر اندازه یک خیابان مصر هم نمی‌شود. هر وزیری در دولت سعودی می‌تواند بحران قطر را حل کند.» ولی‌عهد عربستان در ادامه سخنان خود سرمایه‌گذاری‌های کشورش را در آمریکا در حدود 800 میلیارد دلار و چهار برابر درآمد قطر برآورد کرد. «محمد‌بن‌عبدالرحمن آل‌ثانی» وزیر خارجه قطر در واکنش به این اظهارات اعلام کرد؛ کشورهای بزرگی وجود دارند؛ اما قلب‌ها و ذهن‌های آنها کوچک بوده و افق دید محدودی دارند. آنها به توطئه و گسترش بی‌ثباتی در منطقه سرگرم هستند. به نظر می‌رسد بحران هشت ماهه در شبه‌جزیره عربستان نه تنها به پایان خود نزدیک نشده؛ بلکه وارد فاز جدید نیز شده است.
عربستان در هشت ماه گذشته با استفاده از دیپلماسی دلار به دنبال آن بود تا کشورهای بیشتری را وادار به قطع رابطه با قطر کند؛ اما در این مسیر ناموفق بود. حتی آمریکا نیز که در ابتدا به دنبال حمایت از عربستان در این مسئله بود، در نهایت حمایت‌های خود از عربستان را پس گرفت. در واقع عربستان در هشت ماه گذشته در برابر قطر شکست سختی را متحمل شده که همین مسئله سبب شده است تا مقامات سعودی برای انحراف افکار عمومی از این شکست به فرافکنی روی آورده و قطر را ضعیف جلوه دهند. در صورتی که موقعیت ژئوپلیتیک قطر در کنار اقتصاد این کشور موجب شده است تا این ریز کشور با وجود مساحت و جمعیت اندک به مثابه یک بازیگر مؤثر، مطرح باشد. 
عربستان در این ماجرا به نوعی بازی را به ایران و ترکیه واگذار کرد. ریاض به دنبال آن بود تا قطر درسیاست‌های ضد ایرانی شورای همکاری خلیج‌فارس مطیع عربستان شود؛ اما برخلاف خواست این کشور، قطر به سمت ایران گرایش بیشتری یافت. علاوه بر این عربستان شکست‌های متعدد دیگری در یمن، سوریه، عراق و لبنان متحمل شده و برآیند تمامی این شکست‌ها اکنون به این امر منجر شده است تا بن‌سلمان کشور قطر را تحقیر کند. در واقع عربستان در حالی اعلام کرده که مسئله قطر یک موضوع عادی و بی‌اهمیت است که بررسی تأثیرات تنش در روابط قطر و عربستان در هشت ماه گذشته نشان‌دهنده این واقعیت می‌باشد که عربستان بازنده این تقابل بوده است. در درجه اول، عربستان انتظار پیروی جهان عرب از این کشور در راستای قطع ارتباط با قطر را داشت اما این مسئله سبب شکست بزرگی برای ریاض شد و قدرت نرم عربستان به شدت کاهش یافت. از سوی دیگر با وجود دیپلماسی دلار عربستان در سطح بین‌الملل و کمک به نهادهای بی‌شمار بین‌المللی هیچ کشوری در این بحران، جانب عربستان را نگرفته و حتی آمریکا نیز که در ابتدا از ریاض حمایت کرد در ادامه به سمت قطر تغییر جهت داد؛ اما مهم‌تر از همه این موارد تأثیر این بحران بر یکپارچگی شورای همکاری خلیج‌فارس بوده است. در واقع عربستان این شورا را ابزاری برای اجرای برنامه‌های خود در خلیج‌فارس می‌داند؛ اما تنش ریاض و دوحه موجب شکاف در شورا شده و به گفته کارشناسان عربی، این شورا عملاً در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. در کل شکست عربستان در تقابل با قطر سبب شده است تا عربستان به فرافکنی علیه دوحه روی بیاورد.

در مراسم تکریم و معارفه نماینده ولی فقیه در سپاه تاکید شد

  علیرضا جلالیان/مراسم تکریم و معارفه نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضور جمعی از فرماندهان و مسئولان نیروهای مسلح در سالن ولایت ستاد فرماندهی سپاه برگزار شد. سخنرانی سردار شیرازی، رئیس دفتر فرمانده معظم کل قوا؛ سردار محمد‌علی جعفری، فرمانده کل سپاه؛ حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی، رئیس‌ دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده معظم کل قوا و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حاجی‌صادقی، نماینده جدید ولی فقیه در سپاه از اهم برنامه‌های این مراسم بود.
 ارتقای معنویت
و تقویت روحیه جهادی
به گزارش خبرنگار صبح صادق، در ابتدای این مراسم سردار سرتیپ بسیجی محمد شیرازی، رئیس دفتر فرمانده معظم کل قوا ضمن قرائت احکام انتصاب نماینده ولی فقیه در سپاه و رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده معظم کل قوا درباره اهمیت و جایگاه نمایندگی ولی فقیه در سپاه سخنرانی کرد.   وی اظهار داشت: «با امر فرماندهی کل قوا دو‌ روحانی عزیز با توجه به سوابق و شناخت نزدیکی که از کار در سپاه بهره‌مند بودند، با توان بیشتری در میدان وسیع مأموریت جدید وارد خواهند شد و کاری که حضرت آقا در این بخش انتظار دارند، معنویت‌افزایی است.» سردار شیرازی افزایش معنویت در سپاه را خواست اصلی رهبری عنوان کرد و ادامه داد: «ارتقای معنویت و تقویت روحیه جهادی و انقلابی و بهره‌گیری از حوزه‌های علمیه و تعامل هم‌افزا با فرمانده کل سپاه از موارد مورد توجه رهبری در این حوزه است.» وی گفت: «آقا می‌فرمایند هرکسی در مسئولیت جدیدی می‌آید، باید نقاط ضعف و قدرت گذشته را بررسی کند تا عملکرد بهتری داشته باشد.» رئیس دفتر فرمانده معظم کل قوا افزود: «هدایت و مدیریت کلی سپاه در جهت مکتبی ماندن و مرجعیت سیاسی از وظایف نمایندگی ولی فقیه در سپاه است.» سردار شیرازی خاطرنشان کرد: «حضرت آقا تأکید زیادی بر صبر در تصمیم‌گیری‌ها دارند و معتقدند نباید عجولانه تصمیم گرفت. ایشان تأکید دارند در این حوزه روحیه آخوندی بر کار حاکم شود.»
وی تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که در سپاه و تشکیلات نمایندگی، هرکاری انجام دهیم منصوب به رهبری است و عمل و فکر و کار ما را به پای ایشان می‌نویسند چه بخواهیم چه نخواهیم؛ از این رو باید دقت داشته باشیم.»
سردار شیرازی تأکید کرد: «حفاظت اطلاعات و نمایندگی ولی فقیه در کنار فرماندهی سپاه باید انسجام و ندای واحد داشته باشند.»
رئیس دفتر فرمانده معظم کل قوا در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به اوضاع منطقه و نقش ایران در حمایت از جبهه مقاومت گفت: «در حالی که دشمن فکر می‌کرد می‌تواند این جبهه را در سوریه تضعیف کند؛ اما این موضوع نتیجه عکس داد و در واقع این خواست ایران بود که محقق شد.»
نیازمند عمق‌بخشی
 بیشتر هستیم
سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب در این مراسم طی سخنانی اظهار داشت: «بدون تردید یکی از عوامل سلامت و اقتدار سپاه و وضعی که امروز سپاه دارد که یک وضعیت خوب به سمت بالاست، به دلیل عملکرد دو سازمان حفاظت و نمایندگی ولی فقیه است.» سردار جعفری افزود: «اعتقاد حوزه فرماندهی به نقش‌آفرینی این دو سازمان در کنار فرماندهی، برای رشد و کیفیت‌بخشی مستمر به وضعیت سپاه است.» وی گفت: «در دوره گذشته بارها محضر حضرت آقا عرض کردم که کمال هماهنگی را با حاج‌آقای سعیدی داریم و از نظر دیدگاه‌ـ چه مسائل سیاسی، مدیریتی، فرهنگی و سازمانی‌ـ هم‌عقیده‌ایم و این یکی از عوامل موفقیت این چند سال است.»
سرلشکر جعفری ضمن تقدیر و تشکر از زحمات حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در نمایندگی ولی فقیه در سپاه برای وی در مسئولیت جدید ریاست دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا نیز آرزوی موفقیت کرد.
فرمانده کل سپاه، حجت‌الاسلام والسلمین حاج‌صادقی را گزینه‌ای مطلوب برای مسئولیت نمایندگی ولی فقیه در سپاه دانست و گفت: «امیدواریم با این تحول مدیریتی که سرآغاز برنامه‌های جدید است، بتوانیم برنامه‌های گذشته را با قدرت و عمق‌بخشی بیشتر ادامه دهیم.»
سردار جعفری افزود: «وضعیت درونی سپاه یکی از دغدغه‌های رهبری است که نیازمند عمق‌بخشی بیشتر معنویت و روحیه جهادی است.»
وی تأکید کرد: «قدرت و صلابت سپاه در عرصه‌های گوناگون نیز مدیون روحیه معنوی در کنار تجهیزات است و ما امیدواریم در مدیریت جدید با هماهنگی و کمک و هم‌فکری بیشتر، برنامه‌ها را با قدرت و کیفیت ادامه دهیم.»
 کار نمایندگی ولی‌فقیه 
یک کار تخصصی است
حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی‌شاهرودی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی دفتر فرمانده کل قوا نیز در سخنانی در این مراسم اظهار داشت: «از محضر فرماندهی معظم کل قوا در اعتمادی که بیش از 11 سال در این نهاد مقدس به من داشتند کمال سپاس و تشکر را دارم. هر چند شاید درست نباشد من این را بگویم اما این دوره یک دوره طلایی بود.» وی خاطرنشان کرد: «فرماندهی سپاه 10 معاونت دارد که هشت معاونت زیر نظر فرمانده کل قرار دارد؛ اما دو معاونت یعنی نمایندگی و حفاظت زیر نظر فرمانده نیست و حسن انجام وظیفه آن است که با فرماندهی هماهنگ و همراه باشند.» رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده معظم کل قوا، فرماندهی را به مثابه ستون فقرات دانست و گفت: «بنده فرماندهی و نمایندگی ولی فقیه را هم‌عرض نمی‌دانم و معتقدم صفر تا صد مسائل با فرماندهی است و این فرمانده است که پرچمدار است و البته نمایندگی در کنار فرماندهی نقش ایفا می‌کند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی با بیان اینکه کار نمایندگی ولی فقیه یک‌ کار تخصصی است، خاطرنشان کرد: «وقتی سردار جعفری پرچم تحول و تعالی سپاه را بلند کرد، همه ما هم در این راستا حرکت کردیم و اقدامات بسیار خوبی در جهت آن داشتیم که یکی از آنها تعیین خطوط فاصل با تأیید رهبری و نیز جلساتی در سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح بود که حد و مرزها را مشخص کرد.»
نماینده سابق ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه در این مدت در جهت بهبود معیشت کارکنان نیز تلاش‌های زیادی صورت گرفت، افزود: «تشکیل بسیج اساتید حوزه‌های علمیه یکی دیگر از اقدامات قابل توجه دوره مسئولیت بنده در نمایندگی ولی فقیه در سپاه است.» وی در ادامه با ذکر آمار برخی اقدامات دوران تصدی خود بر مسند نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: «امروز بیش از 10 هزار هادی سیاسی در سپاه و بسیج تربیت و شبکه‌سازی شده‌اند، بیش از ده هزار صندلی آموزشی در سپاه ایجاد کردیم و نظام آموزشی در حوزه عقیدتی سیاسی را از چهار سال یک‌بار آموزش به سالی یک‌بار رسانده‌ایم.»
مدیریت پروژه نقش روحانیت در دفاع مقدس، تأکید روی آموزش امر به معروف و نهی از منکر، تربیت آموزش یاران قرآنی، ایجاد 31 گروه تلویزیونی استانی و خبرگزاری بسیج از دیگر اقداماتی بود که حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی از آنها در این گزارش یاد کرد.
ختم به جایگاه
«عند رب»
در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی، نماینده جدید ولی فقیه در سپاه نیز سخنرانی کرد.
وی ضمن قدردانی از اعتماد فرمانده معظم کل قوا، مسئولیت جدید را فرصت خدمت در مجموعه بهترین بندگان خدا و وارثان شهدا دانست و اظهار داشت: «از خداوند متعال درخواست می‌کنم و با ولی او پیمان می‌بندم تا با تمام وجود و کمک این انسان‌های پاک دستورها و مطالبات مولا و سرورم را محقق سازم.» نماینده ولی فقیه در سپاه خود را مرید و دست‌پرورده شهید حجت‌الاسلام میثمی دانست و ادامه داد: «این بنده کمترین و سرباز ولایت با اعتقاد راسخ به اینکه نزدیک شدن به امام زمان(عج) در عصر حاضر جز از طریق فرمانبرداری و ولایت امکان ندارد، در این مسیر گام می‌نهم.»
وی با اشاره به آیه شریفه «والذین جاهدو فینا...»، ادامه داد: «از شهیدان بزرگوار می‌خواهم که این طلبه دست‌پرورده خود را دعا کنند تا همانند آنها تلاش‌هایم مصداق این آیات قرآن باشد و سرانجام این مسئولیت ختم به شهادت و شیرینی قرب و جایگاه «عند رب» باشد.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی در ادامه خطاب به فرماندهان، مسئولان، روحانیون و آحاد پاسداران و بسیجیان گفت: «به عنوان خادم شما استدعا دارم که اول با قلوب و زبان‌های پاک برایم دعا کنید و در درجه دوم با هدایت‌ها و کمک‌های فکری و پشتیبانی و همراهی این برادر کمترین را یاری کنید تا نزد رهبر عزیز و فرمانده معظم کل قوا شرمنده و سرافکنده نباشم.»
وی با گرامیداشت یاد نمایندگان فقید و حاضر ولی فقیه در سپاه و اشاره به اینکه از محضر حاج‌آقای سعیدی در جایگاه و مرتبه بالاتری بهره‌ خواهیم برد، ابراز امیدواری کرد: «مطالبات و اوامر حضرت آقا تنها متوجه این حقیر نیست، گرچه در این عرصه بیش از دیگران تکلیف دارم، لذا برای اینکه هویت و ماندگاری سپاه و در نتیجه ماندگاری انقلاب در تحقق همین فرامین و اوامر است، همدلی، همکاری، اخلاص و روحیه عاشورایی و انقلابی و در یک کلمه تبعیت محض و مطلق از ولی فقیه و وابستگی فکری و عملی به ولایت باید سرلوحه کار همه ما باشد.» نماینده ولی فقیه در سپاه ادامه داد: «رفتار مدیریتی بنده برای تحقق مطالبات و تدابیر فرمانده معظم کل قوا در سه وجه اخوت و صمیمت، هدایت و اولویت دادن به راهنمایی و اصلاح و توجه و عمل به راهبردهای دینی و قرآنی امامین انقلاب اسلامی است.» وی با اشاره به اینکه بزرگ‌ترین الگوی ولایتمداری و پاسداری از اسلام حضرت صدیقه اطهر، فاطمه زهرا(س) است، گفت: «از محضر این بزرگ بانوی مدافع ولایت می‌خواهیم دعاگوی ما برای زمینه‌سازی ظهور فرزندش باشد و او را قسم می‌دهیم که ما را در پیش‌روندگی و پیش‌برندگی غیر محافظه‌کارانه انقلاب نصرت و یاری بدهد.»


گزارش صبح صادق از عملیات انتقال و بارگیری سکوی تمام ایرانی ۲۲ پارس جنوبی

 حمیدرضا حیدری/عصر روز چهارشنبه به دعوت روابط عمومی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) برای پوشش رسانه‌ای عملیات انتقال و بارگیری سکوی نفتی ساخت ایران راهی پایتخت انرژی ایران، یعنی بوشهر شدیم و صبح روز پنجشنبه به همراه همکاران خبرنگار به سمت جزیره صدرا حرکت کردیم. جزیره صدرا همانجایی است که متخصصان ایرانی در آن مشغول به جهادند. جزیره صدرا را می‌توان یک زیرساخت عظیم و یک ظرفیت بسیار مهم قلمداد کرد که توانسته است چنین پروژه عظیمی در آن اجرایی شود و به مرحله بهره‌برداری برسد. جایی که می‌تواند مرکز صنعت سازه‌های دریایی کشور باشد.
مراسم با حضور فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص)، نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه و استاندار بوشهر، مدیریت شرکت صدرا و کارگران و خبرنگاران شروع شد.
در مقابله با تحریم با شعار
ما می‌توانیم پیروز شدیم
فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) که دست پر به این مراسم پا گذاشته بود در ابتدای مراسم با قدردانی از راهبردهای رهبر معظم انقلاب در جهت تعیین نام‌هایی بر مبنای مجاهدت اقتصادی گفت: «امسال سال اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال است و این مجموعه و به ویژه شرکت صدرا در مسیر این شعار ارزشمند پیش رفته است.»
وی با بیان اینکه سازندگی امروز ثمره از خودگذشتگی و ایثار شهیدان است، افزود: «با وجود افزایش تحریم‌ها با توجه به شعار «ما می‌توانیم» اطمینان داریم که پیروزیم.»
وی اضافه کرد: «در شرایطی که در فازهای پارس جنوبی خارجی‌ها میدان را خالی کردند، پرچم به زمین نیفتاد و متخصصان کشور امروز کار را بر دوش گرفتند.»
سردار عبداللهی با اشاره به این نکته که با همت جوانان ایرانی در بحث گاز بی‌نیاز و در بحث گازوئیل خودکفا شده‌ایم، گفت: «درباره بنزین هم باید گفت که پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج‌فارس فاز اول آن در سال ۹۶ افتتاح شد که ۵/۵ میلیارد لیتر تولید دارد و ۵/۲ میلیارد لیتر آن بنزین است.»
خبر خوب
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) اظهار داشت: «مقرر بود در مهر ماه سال ۹۷ فاز دوم پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج‌فارس افتتاح شود؛ اما خبر خوب این است که پیش از سال ۹۷ به بهره‌برداری می‌رسد و ظرفیت ۱۲۰ هزار بشکه‌ای خواهد داشت که با احتساب فاز اول، ظرفیت به ۲۴۰ هزار بشکه میعانات گازی می‌رسد و به زودی صادرکننده بنزین می‌شویم.»
سردار عبداللهی، گفت: «زیرساخت‌های صدرا تولید و طراحی شد و امروز ظرفیت ۳۰ هزار نفر اشتغال مستقیم دارد، صدرا در دو فاز شمالی و جنوبی صاحب ظرفیت عظیم اشتغال است و فقط فاز جنوبی چهار هزار نفر اشتغال مستقیم ایجاد کرده است.»
وی ادامه داد: «در فازهای پارس جنوبی باید ۴۰ سکو داشته باشیم که امروز ۲۵ سکو در دریا داریم و با احتساب این ۱۰ سکو رتبه ما در رنکینگ کشورهای عضو اوپک بالاتر می‌رود.»
صدرا احیا شد
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) ادامه داد: «صدرا در گذشته با وجود زیرساخت‌های مناسب و ظرفیت ویژه، کاربری مناسبی نداشت؛ اما امروز به رشد و بالندگی رسیده است. صدرا به تمام معنا تحریم بود و حتی یک حساب بانکی هم نداشت؛ ولی در زمانی کوتاه با اراده قوی به مرحله‌ای رسید که امروز بارگیری اولین سکوی ساخت این شرکت انجام می‌شود.»
 وی اضافه کرد: «ما میادین مشترکی با قطر داریم که برداشت آنها در مقایسه با ما بالاتر بود؛ اما در حال حاضر همتراز شدیم و با راه‌اندازی این فازها استحصال ما بالاتر خواهد بود.»
 سردار عبداللهی افزود: «۱۲۵ میلیون مترمکعب گاز ترش استحصال و شیرین‌سازی آن رقم بزرگی است. این ۱۲۵ میلیون مترمکعب در روز وقتی تبدیل به فرآورده شود، رقم بزرگی خواهد بود.»
 وی گفت: «بعد از اتمام ساخت سکو در صدرا موضوع ساخت شناور نیز دنبال می‌شود.»
سردار عبداللهی افزود: «پیشنهاد شد صدرا به عنوان یک مجموعه صنعتی در ساخت شناورها و کشتی‌های غول‌پیکر مجدداً ورود کند، همان‌گونه که پیش از این نیز کشتی‌هایی با ظرفیت ۱۳۰ هزار تن ساخته بود. در این راستا کارگروه کشتی‌سازی در صدرا تشکیل شده است.»
وی با اشاره به سکوی آماده بهره‌برداری گفت: «این سکو ۵/۱۲ میلیون مترمکعب گاز تولید می‌کند و عایدی بالا برای کشور دارد.»
دهه شصتی‌های غرورآفرین
سردار عبداللهی ادامه داد: «امروز دهه شصتی‌ها مانند دوران دفاع مقدس عملیات غرور‌‌آفرین دارند.»
 فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) همچنین به پرداخت حقوق و مزایا طبق موعد مقرر در صدرا اشاره کرد و گفت: «تأکید کرده‌ام تمام حقوق و مزایای همه ۲۰۰ هزار نفر فعال در قرارگاه خاتم تا پایان امسال پرداخت شود.»
یکی از ۱۰ سکو
اما اول از همه مهندس زارعی، مدیر منطقه‌ای شرکت صدرا که جزء مدیران دهه شصتی محسوب می‌شود و بار اجرایی این پروژه بیشتر بر دوش او بوده است، ضمن عرض خیر مقدم گفت: «این سکو اولین سکو از مجموعه ۱۰ سکوی در حال ساخت در جزیره صدراست که ساخت آن به پایان رسیده است.»
سپس سردار دهقان در سِمت مدیرکل شرکت صدرا شروع به صحبت کرد و با اشاره به اینکه شرکت صدرا در حال ساخت ۱۰ سکوی بزرگ که شامل ۴۰ سازه بزرگ دریایی است، گفت: «در گذشته شاهد آن بودیم که اینچنین پروژه‌هایی صرفاً توسط شرکت‌های بزرگ خارجی اجرا می‌شد و شرکت صدرا تنها به عنوان شرکت جزء، زیر نظر شرکت‌هایی همچون توتال و آن هم فقط در مراحل ساخت و نه در طراحی و مهندسی فعالیت می‌کرد.»
وی افزود: «امروز در حالی شاهد بارگیری یکی از این سکوها هستیم که تا پایان سال آینده ۱۰ سکوی دیگر نیز از صدرا بارگیری خواهد کرد.»
رکود در گرمای بوشهر
او همچنین در پایان به یک عدد قابل توجه هم اشاره کرد و گفت: «صدرا در این پروژه ثبت رکورد شش درصد در ماه را داشته است که با توجه به دمای هوای بوشهر در کشور بی‌نظیر است.»
استاندار بوشهر هم طی صحبت کوتاهی عنوان کرد: «به ثمر نشستن امروز صدرا مرهون توجه ویژه فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) به این بخش است.»
همچنین ایزدجو، مدیر فازهای 22 و 24 پارس جنوبی هم به ارائه آمار درباره این پروژه‌ها پرداخت. 
وی گفت: «این دو فاز شامل چهار سکوی نفتی است که در حال حاضر پیشرفت کلی آنها 88 درصد و پیشرفت سکویی که قرار بود عملیات انتقال و بارگیری آن انجام شود 96 درصد که از چهار درصد باقیمانده نیمی مربوط به عملیات انتقال به مکان مورد نظر و نیمی دیگر مربوط به استقرار این سکو است که تا حداکثر یک ماه دیگر صورت خواهد گرفت.»
او البته برای تأیید اینکه گفته می‌شود این سکو کاملاً ایرانی است، گفت: «همه تجهیزات مورد نیاز توسط ۲۶۵ شرکت ساخته شده که شرکت‌ها اغلب ایرانی بوده‌اند.»
پس از صحبت‌های سخنرانان مراسم، ابتدا از زحمات برخی از مهندسان تأثیرگذار این مجموعه صنعتی تقدیر شد و با فرمان سردار عبداللهی عملیات انتقال و بارگیری این سکوی نفتی غول پیکر که بیش از دوهزار تن بود، آغاز شد.