حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه چندی پیش آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، با تأکید بر مواضع همیشگی جمهوری اسلامی در حمایت کامل از فلسطین و مجاهدان آن، علاج مسئله فلسطین را تقویت جناح مبارز و مقاوم در جهان اسلام و تشدید مبارزه با رژیم غاصب و پشتیبانان آن دانستند و تأکید کردند: «حرکت به سمت مذاکره با رژیم فریبکار و دروغگو و غاصب، خطای نابخشودنی بزرگی است که پیروزی ملت فلسطین را به عقب می‌اندازد و جز خسران عاید آن ملت ستم‌‌کشیده نمی‌کند.»

  مهدي سعيدي/ رابطه جهان‌بيني و سبک زندگي را مي‌توان به درختي تشبيه کرد که در آن جهان‌بيني به مثابه ريشه‌ها، دانش و فناوری به مثابه تنه و سبک زندگي به مثابه ميوه و ثمر آن نقش‌ می‌آفریند. به واقع سبک زندگي محصول پاياني فرآيندي است که از هستي‌شناسي و معرفت‌شناسي و انسان‌شناسي آغاز مي‌شود و به شکل‌گيري عناصر مادي و معنوي تمدن مي‌انجامد و در نهايت سبب باروری فرهنگ و سبک زندگي مي‌شود! لذا همواره نوعي همگامي و همراهي و سنخيت  بين جهان‌بيني و سبک زندگي در هر نظام اجتماعي وجود دارد.
در نگاه توحيدي نيز چنين نظم و هماهنگي بين مفاهيم و آموزه‌ها وجود دارد و روح توحيد را بايد در سبک زندگي انسان مؤمن به عينه مشاهده کرد. به تعبير رهبر حکيم انقلاب اسلامي اساس کار دعوت انبيا، دعوت به توحيد است. دعوت به توحيد فقط به معناي اين نيست که عقيده پيدا کنيد که خدا يک است و دو نيست و اين بت‌ها يا اين خدايان ارزش الوهيت ندارند! عقيده‌ به توحيد، يک پايه و استوانه‌ يا زمينه‌ اساسي يک جهان‌بيني است که زندگي را مي‌سازد. عقيده‌ به توحيد يعني جامعه‌ توحيدي به وجود آوردن؛ جامعه‌اي که بر مبناي توحيد شکل بگيرد و اداره بشود؛ عقيده به توحيد اين است. اگر اين نبود، دشمني‌هاي با انبيا هم به وجود نمي‌آمد. دشمني‌ها به ‌اين دلیل است که انبيا آمدند، شکل جامعه را مورد اعتراض و تعرّض خودشان قرار دادند؛ يک شکل جديد را، يک هندسه‌ جديد را براي شيوه‌ زندگي بشر ارائه کردند و اين حقيقت همان است که در ادبيات قرآني از آن با عنوان «حيات طيبه» ياد شده است.
رابطه جهان‌بيني و سبک زندگي، گاه به دليل برخي ضعف‌هاي دروني يا عامل بيروني دچار اختلال شده و در معرض تهاجم و بيماري فرهنگي قرار مي‌گيرد، که از آن تحت عناويني چون استحاله فرهنگي، التقاط فرهنگي و... ياد مي‌شود. حاصل آن نيز نوعي ازهم‌گسيختگي فرهنگي در جامعه است و نشانه‌هاي آن در قالب هنجارشکني‌ها و رفتارهاي مغایر عرف و سنت‌هاي رايج خودنمايي مي‌کند. 
سبک زندگي هرچند موضوعی فرهنگي است، اما به شدت در ديگر عرصه‌ها اعم از سياست و اقتصاد نقش‌آفريني مي‌کند. اين سطح از اثرگذاري تا به آنجاست که رهبر معظم انقلاب اسلامي از «عيوب اساسي در سبک زندگي» به يکي از موانع مهم توسعه و پيشرفت و ظهور و شکوفايي ظرفيت‌هاي کشور ياد کردند!
مروري بر سبک زندگي امروز جامعه ايراني اين حقيقت را آشکار مي‌کند که اين مهم با معضلات و عيوبي اساسي مواجه شده است و مي‌تواند به مثابه عاملي اثرگذار موجب انحراف در مسير انقلاب و نظام اسلامي شود؛ مشکلاتي همچون مصرف‌گرايي، اسراف و زياده‌روي و زياد خرج کردن، رفاه‌طلبي افراطي، اشرافي‌گري، زياد مصرف کردن، زيادي خواستن، زيادي خوردن، زيادي خرج کردن و مواردي از اين قبيل که در سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در صحن جامع رضوي نيز مورد تأکيد قرار گرفتند. چنين مشکلاتي به دليل فاصله گرفتن از مباني اسلامي و التقاط فرهنگ امروز جامعه با فرهنگ ليبرال سرمايه‌داري است که نگاه مادي‌گرايانه به هستي و انسان و جامعه بشري دارد و الگويي مغاير با اسلام از زندگي ارائه مي‌دهد.يکي از مهم‌ترين موانع پيش روي حمايت از کالاي ايراني نيز در همين موضوع سبک زندگي نهفته است. سبک زندگي التقاطي زمانه ما، افکار عمومي را مشتاق خريد از برندهايي کرده است که هر روز از طريق رسانه‌هاي مختلف در حال تبليغ و ترويج‌ هستند و ترجيح خود را مصرف برندهاي جهاني می‌دانند! مُدگرايي نيز بعد ديگري است که فرهنگ عمومي امروز جامعه را در قبال پذيرش حمايت از کالاي ايراني بي‌اعتماد و مقاوم کرده است. به موارد فوق رشد خلق‌وخوي اشرافي را نيز بايد افزود.
وضع بغرنج فرهنگي کشور را بايد محصول فرآيند معيوب توسعه‌اي دانست که پس از پايان جنگ و با هدف آباداني کشور کليد خورد. گذر زمان به تدريج آفات حاصل از توسعه معيوب دولت سازندگي را نشان داد که هشدارهاي رهبري را به همراه داشت! اين روند نه تنها اصلاح نشد که با روي کار آمدن دولت اصلاحات ابعاد ديگري از آن پيگيري شد که حاصل آن گسترش روزافزون سبک زندگي غربي بود! روندي که متأسفانه در دولت يازدهم و دوازدهم نيز همچنان دنبال شده است!
به نظر مي‌رسد براي حمايت از کالاي ايراني در نگاهي کلان‌تر، ابتدا بايد براي تغييراتي جدي در نگرش متوليان امر کشور فکري اساسی کرد و در ادامه براي ترويج سبک زندگي اسلامی‌ـ ایرانی کمر همت بست. در اين بستر مي‌توان انتظار داشت که حمايت از کالاي ايراني به فرهنگ عمومي جامعه بدل شود.


حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حاجی‌صادقی در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق دراولین شماره سال۹۷
علی حیدری - فتح الله پریشان/ در روزهای پایانی سال گذشته، احکام انتصاب نماینده ولی‌فقیه در سپاه و رئیس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرمانده معظم کل قوا در رسانه‌ها منتشر شد و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی به سمت نماینده ولی‌فقیه در سپاه منصوب شد. در اولین شماره از هفته‌نامه صبح صادق به منزله ارگان رسمی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه بر آن شدیم تا در گفت‌و‌گویی با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حاجی‌صادقی کمّ و کیف برنامه‌ها و نیز اقداماتی که قرار است در دوران پیش‌رو در این حوزه در سپاه اتفاق بیفتد، جویا شویم که ایشان در نخستین روزهای کاری سال 97 با آغوش باز پذیرای ما شد و با سعه صدر پاسخگوی پرسش‌های ما بود. در آغاز گفت‌وگو در پاسخ به پرسش‌‌ها مبنی بر اشاره به سوابق خود، از سر تواضع به ذکر جملات کوتاهی در این باره بسنده کرد و گفت: «سال 53 طلبه شدم. تا دوران پیروزی انقلاب طلبه ساده‌ای بودم. در این سال‌ها در حد جابه‌جا کردن رساله امام(ره) فعالیت انقلابی داشتم و در سال‌های 56 و 57 اعلامیه امام(ره) را توزیع می‌کردم. از متنعمین انقلاب هستم و نه زجر کشیده‌های انقلاب که سال‌ها تبعید و زندان و زندگی مخفیانه داشتند. بعد از انقلاب توفیق شد در کنار درس از سال 59 وارد سپاه خرمشهر شوم، روحانی سپاه خرمشهر بودم، البته نه به صورت مداوم تا اینکه سال 61 با هدایت استاد و مرادم شهید میثمی وارد کادر سپاه شدم و تا امروز توفیق دارم در خدمت عزیزان باشم. مسئولیت‌هایم را از نمایندگی سپاه ناحیه شروع کردم و قدم به قدم تا قرارگاه پیش رفتم. در دورانی فرمانده سپاه قم بودم، مسئولیت دفتر نمایندگی در دانشگاه امام حسین(ع) را بر عهده گرفتم و چند سالی هم در پژوهشکده سابق که امروز پژوهشگاه امام صادق(ع) است، در خدمت عزیزان بودم تا اینکه توفیق شد در خدمت حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در کسوت جانشین باشم و این ادامه داشت تا هفته‌های اخیر. در کنار اینها درس را در حوزه و دانشگاه ادامه دادم و با لطف الهی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید محلاتی شدم و در سطح دانشیاری فعالیت علمی دارم. 10 عنوان کتاب نوشته‌ام که برخی به عربی هم ترجمه شده و برخی هم منبع واحدهای درسی است. 50 مقاله هم در این مدت نوشته‌ام.» دکتر حاجی‌صادقی روی این نکته هم تأکید کرد که: «این کمترین، بدهکار به انقلاب و متنعم از آن هستم. جا مانده از کاروان راه‌یافتگان و واصلان به منزل شهادت هستم؛ چرا که در دورانی این مسیر برای من هم فراهم شده بود تا به مقصد برسم که نتوانستم از این نعمت شهادت در دوران دفاع مقدس توشه برگیرم.» وی معتقد است؛ « انقلاب اسلامی تولد جدید اسلام ناب و اسلام زنده‌کننده انسان‌ها است؛ از این رو انقلاب به گردن ما حق حیات و هدایت دارد و من هرچه نگاه می‌کنم سراسر وجودم بدهی به انقلاب است. امید دارم اگر از «منهم من قضی نحبه» نبودیم از «منهم من ینتظر» باشیم.» در ادامه حاصل این گفت‌وگو را می‌خوانید:



* همانطور که مستحضر هستید شرایط امروز پیچیدگی‌ها و حساسیت‌هایی دارد؛ لذا نمایندگی ولی‌فقیه که تریبون و پیشانی سپاه است، چه رسالتی دارد و مطابق با این رسالت‌ چه اولویت‌هایی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟ 
در ابتدا، آغاز سال جدید و بهار طبیعت را تبریک عرض می‌کنم. اما در پاسخ به این پرسش باید بگویم اساس کار این است که نمایندگی ولی‌فقیه متعلق به سپاه است. سپاه پاسداران سنگرنشین خط مقدم پاسداری از انقلاب است. حقیقتاً سهم سپاه بعد از رهبری در ماندگاری انقلاب بیش از همه است. سپاه که می‌گویم، بسیج هم همراه آن است و این اهمیت نهادی است که نمایندگی در آن وجود دارد. سنگرنشینی سپاه هم برای انقلاب به آن هویت دینی و آن ماهیت اعتقادی و سیاسی‌اش است. در واقع، انقلاب به سپاه و سپاه به پاسداران خویش وابسته است. هویت و اقتدار سپاه به موشک‌هایش نیست، بله اقتدارش بالاتر از آن است. به لطف الهی سپاه امروز به لحاظ اقتدار آماده‌تر از همیشه است و به دستور قرآن؛ «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه...»،‌ آنچه شرع برای دفاع اجازه می‌دهد را دارد و بنا ندارد که همه آنچه را دارد وسط بیاورد و نشان دهد، بلکه فقط برخی مواقع یک گوشه‌هایی را به نمایش درمی‌آورد تا دشمن بفهمد چه خبر است. البته تصور بنده این است که آنها از خیلی چیزهای دیگر هم خبر دارند و می‌دانند که سپاه از نظر توانمندی‌های نظامی چه قدرتی دارد. اما من معتقدم که قدرت سپاه و هویت سپاه به اینها نیست. هویت سپاه به اقتدار نظامی و برد موشک‌ها نیست؛ بلکه به میزان پاسداران و نیروی انسانی است و اقتدار نیروی انسانی آن هم به میزان ایمان آنها است و رویکرد مجموعه نمایندگی مثل گذشته پاسداری از این موضوع است. 
مجموعه کارهایی که در گذشته انجام شده را ارج می‌نهیم، ما سر سفره تلاش و مجاهدت‌های بزرگانی چون؛ شهید آیت‌الله محلاتی، مرحوم آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی(ره)، مرحوم آیت‌الله فاکر، شهید میثمی، جناب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی‌عراقی، آیت‌الله موحدی‌کرمانی که نقش بسزایی داشتند و به ویژه در دوران برادر عزیز و بزرگوارمان جناب حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی نشسته‌ایم و فقط هم از خدا می‌خواهم که بتوانیم راه اینها را ادامه بدهیم. 

* جهت‌گیری شما برای ادامه فعالیت‌های نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه چیست؟
جهت‌گیری را آقا معلوم فرمودند که چه کنیم.

* همانطور که اشاره کردید در حکم انتصاب جناب‌عالی رهبر معظم انقلاب سه رویکرد؛ ارتقای معنویت، بصیرت دینی و روحیه جهادی را بیان فرمودند، در این باره توضیح دهید. 
آقا سه مأموریت اصلی را در کنار سیاست‌ها بیان کردند که البته بنده یک مورد چهارمی را به آن اضافه کردم که ما باید بفهمیم که روح آن سه مأموریت است. سه مأموریت ارتقای معنویت، تقویت بصیرت دینی و تقویت روحیه جهادی و انقلابی و چهارمی که همه اینها در دل آن به دست می‌آید ولایتمداری است. من از روز اول هم گفتم این چهار مؤلفه باید محور جهت‌گیری‌های ما باشد. رهبر معظم انقلاب در حکم فرمودند که راهکار چه باید باشد. یک جهت‌گیری پیوند مجموعه سپاه با نهاد روحانیت است که آقا مشخص کرده‌اند از طریق حوزه‌های علمیه و روحانیون آگاه عامل و اثرگذار و یک جهت‌گیری دیگر اولویت دادن بصیرت دینی بر همه بصیرت‌های دیگر است. بنده معتقدم که بصیرت دینی همه بصیرت‌ها را در دل خود دارد. کل را بنگریم، جزء پیش ما است. همان نگاهی که می‌گوید «چون که صد آمد نود هم پیش ماست.» به نظر می‌آید که ضرورت داشته باشد با پاسداران و بسیجیان و مخاطبان خود وارد این بحث بشویم که یک بازخوانی از درون خود نسبت به دین داشته باشیم. یک جهت‌گیری دیگری که من ابلاغ کردم که زیرمجموعه‌ها به آن توجه داشته باشند، اثربخشی است. به همه دوستان عرض می‌کنم چه کار فرهنگی، چه نشر و... در همه نشریات و خبرنامه‌ها، کلاس‌ها و نشست‌ها برای ما شاخص اصلی و ثمره خارجی‌اش اثربخشی است. آمارها و شکل‌ها ما را به جایی نمی‌رساند، انتظار آقا از کارهای فرهنگی، عقیدتی و تبلیغی ما اثربخشی است. 
اصل صمیمیت، اخوت و یکپارچگی سپاه و بسیج آخرین اصلی است که در مراسم معارفه هم عرض کردم.

* راهکار شما برای این امور چیست؟ 
در این زمینه من چند راهکار اصلی را مدنظر دارم. اندیشه‌ورزی، اولین اصل است؛ بحث‌ها باید با اندیشه‌ورزی و تفکر و بینش درست انجام شود که من به دوستان زیرمجموعه تأکید کرده‌ام که در این جهت کار کنند. همان هیئت‌های اندیشه‌ورزی که آقا می‌فرمایند. بیش از اینها به این توجه کنیم که این هیئت‌ها سراغ چه می‌خواهند بروند. دو اصل در اینجا داریم؛ یکی آرمان‌ها را خوب فهمیدن و شناختن آرمان‌ها و دوم واقعیت‌ها را خوب درک کردن. ما اگر بخواهیم واقعیت‌ها را سکوی حرکت به سوی آرمان‌ها قرار دهیم، هم باید آرمان‌ها را بشناسیم و هم واقعیت‌ها را، بعد نسخه بدهیم که چطور از واقعیت به آن آرمان برسیم. پس ابتدا باید یک اندیشه راهبردی و تفکر صحیح باشد؛ لذا این اصل اول است. اصل دوم که قابل توجه است، اصل صمیمیت، خوش‌بینی و یکپارچگی جبهه انقلاب در درون سپاه و بسیج است. سپاه یک نهاد واحد است با فرماندهان شایسته. من همه فرماندهان یا لااقل قریب به اتفاق آنها را، هم خوب می‌شناسم و هم با آنها کار کرده‌ام و به آنها اعتقاد دارم. من فرماندهان را می‌شناسم. من با فرمانده فعلی سپاه از زمان جنگ کار کرده‌ام، یک جمله خوبی ایشان دارد در جلسه معارفه که می‌گوید رفاقت ما در دوران دفاع مقدس و در فاو شکل گرفته است. اینها به این سادگی از هم گسسته نمی‌شود. ما همدیگر را باور داریم. از سویی چون خودم هم فرماندهی کرده‌ام، مشکلات فرماندهان را درک می‌کنم؛ لذا این تعامل و هم‌افزایی که در حکم آقا آمده را می‌توانم برقرار کنم. این تعامل به معنای زینت‌المجالس بودن نیست، به معنای اثرگذار بودن است. 
اصل سوم هم که باید به آن توجه شود، اساس را بر هدایت گذاشتن است، نه بر برخورد. اصالت برای ما کار آخوندی است. اصالت برای همه ما این است که همه بچه‌های سپاه خوبند و هیچ مشکلی ندارند، اما اگر یک در ده هزار ضرورت پیدا کرد، برخورد شود. روی این پافشاری دارم که ما نیامده‌ایم مچ‌گیری، ما نظارت‌مان خدمتگزاری به سپاه و بسیج است، یک نوع مراقبت است و نگهداری. 
شما در نظر بگیرید که حجاب در واقع محدودکننده است، اما حفاظت‌کننده هم است. ما اگر مطلبی و نکته‌ای می‌گوییم در جهت صیانت و حفاظت است. البته آنچه درجه اول برای ما مهم است هدایت است و بعد صیانت. برای ما اصل بر خوش‌گمانی و دوستی است، همه بچه‌های سپاه خوب هستند و اگر جایی اشتباهی وجود دارد، خطا است نه انحراف و فساد. البته به همه دوستان عزیز پاسدار عرض می‌کنم قبل از هر چیزی شما باید خودتان از پاسداری پاسداری کنید.
این را هم به عنوان آخرین اصل اشاره می‌کنم. تدابیری که آقا می‌فرمایند عملیاتی و بر اساس راهبردهای قرآن و دین است. اصل را این می‌دانم که باید گیرنده‌های‌مان را نسبت به ولایت بالا ببریم. اگر آقا در سال 97 در صحبت‌های آغازین روی امیدبخشی عنایت دارند، چون می‌دانند دشمن می‌خواهد روی این موضوع کار کند، یا وقتی می‌گویند از کالای ایرانی حمایت کنیم، به خودمان اجازه ندهیم کوچک‌ترین چیزی که این اصل را خدشه‌دار می‌کند را استفاده کنیم، ولو به این قیمت باشد که آسیبی هم در این زمینه ببینیم. حالا اگر کالایی بود که هیچ مشابه داخلی نداشت آن موقع بحث فرق می‌کند.

* به نظر شما چرا رهبر معظم انقلاب بر این سه محور تأکید دارند؟
اینکه چرا آقا از بین شاخصه‌ها و محورها بر این سه اصل تأکید فرمودند، این نکته اصلی است. این مهم است. به نظرم می‌آید آقا خوب می‌دانند استراتژی دشمن چیست. آقا می‌دانند نقشه دشمن این است که انقلاب را به دست انقلابیون بشکند، یا لااقل انقلابیون را نسبت به انقلاب بی‌تفاوت کند و کاری کند که انقلابیون انگیزه لازم را برای ادامه انقلاب نداشته باشند. دشمن دنبال خلوت کردن سنگر انقلاب است. سه برنامه دارند، همه اینها هم در قرآن اشاره شده و این سه محوری که آقا تعیین کرده‌اند ریشه‌های قرآنی دارند که با سند این را می‌گویم.
دشمن می‌خواهد یک عده را با شبهه علمی از سنگر خارج کند، یک عده را گرفتار شبهه علمی می‌کند که در مبانی علمی و فکری خود تردید کنند. قرآن در برابر این امر موضوع بصیرت را مطرح می‌کند؛ لذا آقا هم نسخه بصیرت دینی را داده‌اند. 
گروه دومی که دشمن می‌خواهد آنها را از این جبهه خارج کند به وسیله گرفتار دنیا کردن و اسیر مادیات و آلوده کردن به دنیا است؛ لذا در تاریخ هم داریم که کسی که آلوده دنیا شد، دیگر حسینی نمی‌شود. در رکاب امام حسین(ع) ممکن است شعار دهد، اما آنجا که حسین(ع) جان بخواهد جان نمی‌دهد. امام حسین(ع) تعبیری دارند که «ان الناس عبید الدنیا ...» چون آقا می‌دانند دشمن دنبال این است؛ لذا تکیه بر معنویت می‌کنند.«جاهدوا باموالهم» در اینجا فقط پول دادن نیست، بالاتر از اینها است؛ یعنی بتواند از مال دنیا بگذرد، مثل کسی که از جان می‌گذرد، گرفتار دنیا نبودن محور دوم حکم آقا است.
بقیه در صفحه۰۱


سومین محور هم این است که دشمن اگر نتوانست فکر را بگیرد و گرایش به آخرت و معنویت را بگیرد، روحیه جهادی و تحرک را بگیرد، دینداری منهای روحیه جهادی و انقلابی و یک دینداری سکولار و آرام، اما قرآن می‌گوید «و جاهدوا باموالهم و انفسهم... آقا هم در محور سوم روی روحیه انقلابی‌گری و روحیه جهادی تأکید می‌کنند؛ لذا نسخه آقا برای این سه امر است. 

* در دنیای امروز برخی القا می‌کنند که شاید ذائقه مردم عوض شده و جوان‌ها به لحاظ اعتقادی و اخلاقی کم آوردند؛ در حالی که رهبر فرزانه انقلاب تعابیر زیبایی دارند که مفهوم آن، این است این نسل از نسل اول انقلاب قوی‌تر است. به نظر می‌رسد در این خصوص تأکیدات رهبری معطوف به راهبردهای دشمن است، نظر شما چیست؟
بله این معطوف به ضعف جبهه خودی نیست؛ معطوف به تلاش دشمن است. اگر بصیرت دینی جوان امروز دانشگاهی خود را با گذشته مقایسه کنیم، این بصیرت نسبت به گذشته بیشتر است، احساسی نیست، قبلاً احساسی‌تر بود، امروز عقلانی‌تر شده است. مبتنی بر یک بصیرت است. حتی من می‌گویم احساسات هم بیشتر شده است. چیزی که در مراسم‌های مذهبی در هر سال شاهد آن هستیم. من امسال در ایام اعتکاف به مسجد مقدس جمکران سری زدم. به حال خودم غبطه خوردم. مدعی هستیم نسل انقلابیم، اما اینها چه کرده‌اند. لذا نسبت به گذشته بهتر شده است. اما از هیچ چیز نباید غافل شد؛ چرا که دشمن، دشمن است. مسلمانانی که در رکاب پیغمبر(ص) در 10 سال حکومت مدینه‌النبی که در 70، 80 جنگ در کنار پیامبر شرکت کردند با خدعه دشمن مقابل اسلام ایستادند. 
پس یک بحث این است که وضع ما چگونه است، می‌گوییم که خوب است. اما یک بحث این است که در کنار وضعیت خوب باید نسبت به دشمن هوشیار باشیم؛ زیرا زبیری که سیف‌الاسلام است و هزاران زبیر دیگر مسلمان نماز شب‌خوان بودند که خالق جمل و همراه آن شدند. 
آقا دارند نگاه می‌کنند دشمن کجا را می‌خواهد بزند و لذا ما را مقابل دشمن مأمور می‌کنند. حکم آقا در واقع یک حکم جهادی است و نوع دستور جهادی است. بنابراین نوع بحث آقا حفظ سپاه و بسیج در برابر تهاجم نرم، سخت و فتنه‌انگیز دشمن است.

* اشاره کردید که رهبر معظم انقلاب راهکارها را هم مطرح کرده‌اند. آنجا که تأکید کرده‌اند تحقق این مؤلفه‌های سه‌گانه که ضرورت جامعه امروز ما است، باید چگونه شکل بگیرد، یکی از راهکارها این است که باید ارتباط و تعامل با حوزه برقرار باشد. نمایندگی خودش مولود حوزه است؛ اما این سؤال در ذهن‌ها ایجاد می‌شود که نگاه شما در بهره‌گیری از حوزه‌های علمیه چگونه است؟ آیا  رویکرد جدیدبه منزله  جذب نیروهای جدید از حوزه است یا اینکه تعامل و بهره‌مندی از  ذخایر معرفتی و دینی حوزه علمیه رقم ‌خواهدخورد یا هر دو با هم؟
نهاد روحانیت نهاد سنگرنشین اسلام ناب از آغاز تا امروز بوده است. روحانیت سه ویژگی برجسته دارد یا بهتر بگویم سه رسالت دارد؛ زبان گویای دین مبین است. در واقع دین خدا صامت نیست که هرکسی یک قرائتی داشته باشد. دین خدا سخنگو دارد: پیامبر، ائمه و روحانیت. دیگر اینکه بعد از ائمه، اینها مدافع دین هستند. روحانیت سنگرنشین دفاع از دین است و در هر کجایی که دین در خطر باشد وارد می‌شود، سوم هم راهبری دینی است، یعنی هدایت در مسیر دین. این رسالت نهاد روحانیت است. سپاه هم که نهاد سنگرنشین انقلاب است، زمانی می‌تواند سنگرنشین واقعی انقلاب باشد که با نهاد روحانیت پیوند عمیق داشته باشد.

* در واقع سنگرنشینی انقلاب به سنگرنشینی اسلام پیوند می‌خورد؟
بله، کسی که سنگرنشینی اسلام ناب و دفاع از آن را بر عهده دارد و مبین آن است، اگر سپاه به آنجا وصل شد می‌تواند عمل کند. دستور آقا هم همین است. قبلاً این دستور را داشتند؛ ولی این بار تعبیرها و تأکید‌ها ویژه است. این به ما این تکلیف را می‌رساند. من روز دوم مسئولیت جدیدم خدمت مراجع رسیدم و این را عرض کردم و الآن هم در این رسانه می‌گویم. افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این است که با روحانیتی که آقا فرمودند، آگاه، عامل و اثرگذار است و با  مراجع ارتباط عمیق دارد. ما در نمایندگی ولی‌فقیه خود را سفیران این مجموعه می‌دانیم. آنچه ما در این دوره جدید خواهیم داشت و پیگیری می‌کنیم، این است که آنچه از دوره گذشته بوده است،‌ بلکه بیشتر پیگیری می‌کنیم که این نهادها به هم وصل شود و این دشمن را عصبانی خواهد کرد. این هم دستوری است که آقا دادند. دشمنان انقلاب می‌خواهند سنگرنشینان انقلاب را متفرق کنند، یکی از اهداف آنها این است که نهاد روحانیت نسبت به سپاه تفکیک شود و دچار اختلاف باشند که آقا می‌خواهد اینها با هم متصل و یکی باشند. در این مسیر از توان معرفتی و دین‌شناسی روحانیت استفاده می‌کنیم و از سوی دیگر باید اطلاع‌رسانی سپاه به روحانیت برای درک دقیق واقعیات انجام شود.
* همان‌طور که مستحضر هستید از عوامل موفقیت هر سازمانی، روح تعاون و تعامل و همکاری در بخش‌های مختلف است، با توجه به اینکه در مراسم معارفه جنابعالی شاخصه‌های این تعامل در ارتباط عاطفی بین شما و فرمانده محترم کل سپاه مشخص بود و در واقع یک نقبی زده شد به خاطرات دفاع مقدس و اینکه فرمانده کل سپاه فرمودند حضرتعالی گزینه مطلوب برای شرایط فعلی سپاه هستید، در راستای رسالت نمایندگی در سپاه چه افقی برای همکاری بیشتر در بین سه رکن فرماندهی، حفاظت و نمایندگی و حتی سایر رده‌های نیروهای مسلح مثل ارتش، ناجا، وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح می‌بینید؟
افق را بسیار خوب می‌بینیم. در معارفه عرض کردم وقتی هدف ‌الله و رهبر روح‌الله باشد و حزب هم حزب‌الله باشد‌ـ که این را اول جنگ می‌گفتیم‌ـ دیگر من‌گرایی و ماگرایی نداریم. اگر همه به خدا دعوت کنیم و در لوای ولایت باشیم، مشکل نداریم. نگاهم این است که به لطف الهی همانند نمایندگان قبلی آقا در سپاه به این مهم توجه داریم. امروز شاید ویژگی‌ای که در این دوران بیشتر خود را نشان دهد، این است که یک طلبه‌ای این مسئولیت را برعهده گرفته که در سطوح مدیریتی مختلف سپاه حضور داشته و مسئولیت‌ها را از نزدیک لمس کرد؛ بنده در همه سطوح و در فرماندهی سپاه بوده‌ام و مشکلات فرماندهان را درک می‌کنم، لذا افق هم‌بستگی بین سه مجموعه را خوب می‌بینم و عاجزانه از خدا می‌خواهم که کمک کند تا از پس نفس خود بر آییم که اگر این محقق شود، از پس دیگر کارها به خوبی بر می‌آییم. نسبت به بیرون هم خیلی وضع خوب است. البته یک امتیازی هم که امروز ما داریم، این است که در رأس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرماندهی کل قوا، حاج آقای سعیدی هستند که همه ما عقیدتی‌ـ سیاسی‌های نیروهای مسلح به ایشان اعتقاد داریم و ایشان در سپاه بودند. کما اینکه فرماندهی سردار باقری و آن پیوندی که با همه نیروهای مسلح دارند، خیلی مهم است. لذا با تمام این مسائل که گفتم، این نوید را می‌دهم که آینده انسجام در سپاه و در مجموعه نیروهای مسلح بیش از گذشته خواهد بود.

* با توجه به اینکه مرجعیت سیاسی و تعیین خط‌مشی‌ها و مسئولیت ارتقای بینش سیاسی بر عهده نمایندگی است، ‌خالی از لطف نیست در آغاز دوره جدید نظر جنابعالی را درباره نسبت سپاه و سیاست که برخی‌ها با نگاه منفی به آن می‌نگرند، جویا شویم.
اینکه می‌گویند سپاه سیاسی نباشد، یعنی دین نداشته باشد، اینکه نمی‌شود. یعنی می‌شود یک مسلمان دین داشته باشد و سیاسی نباشد! سیاست بخشی از هدایت کلی است که دین متکفل آن شده است و اگر این جزء را پاک کنیم دین را پاک کرده‌ایم؛ اما باید سیاست را دقیق معنا کنیم.
سیاست برای ما یک وقت دفاع از دین و جبهه انقلاب است که در اینجا از همه سیاسی‌تر هستیم. در سنگرنشینی اسلام و انقلاب در دفاع از ارکان انقلاب از همه سیاسی‌تر هستیم؛ هرچه هم بگویند این کار را نکنید، دست بر نمی‌داریم و از ملامت ملامتگران باکی نداریم. 
اما آن چیزی که ما خرجش نمی‌شویم، جایی است که جناح‌بندی باشد. اصل وجود سپاه برای دفاع از انقلاب است، اگر سپاه سیاسی نباشد که باید جمع کنیم برویم؛ چون که دیگر سپاه کارکردی ندارد. انقلاب سیاسی است. سپاه نفهمد و دشمن را نشناسد، دیگر به درد انقلاب نمی‌خورد. اصلاً خیلی از نیرنگ‌های دشمن به ما و انقلاب سیاسی است؛ اما اینکه به سمت جناح‌بندی نروید، این مسئله است. تازه آن جناح‌بندی هم تعریف دارد. برای نمونه ما در برابر جناح آمریکایی نمی‌توانیم سکوت کنیم، مرزها برای ما جبهه انقلاب است و هر کس در این جبهه باشد، یار می‌دانیم و اصولگرا و اصلاح‌طلب هم ندارد. جبهه انقلاب برای ما مهم است. اگر اصولگرا یا اصلاح‌طلبی در جبهه انقلاب نبود برای ما فرق نمی‌کند. او در مقابل ما است.

* به عنوان سؤال پایانی، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین در مشهد بر حضور و نقش جوانان تأکید ویژه داشتند و فرمانده محترم سپاه نیز در سخنرانی نوروزی‌شان بر جوان‌گرایی در سپاه اشاره کردند. نگاه جنابعالی به این موضوع در سپاه و نقش دادن به جوانان برای بروز و ظهور استعدادهای آنها چگونه است؟
ما در هیچ کاری نباید افراط و تفریط کنیم. ما ضمن ارج نهادن به تجربه و سوابق خوب همرزمان گذشته، باید آنها را در کارهای متناسب با خودشان در فعالیت‌های انقلابی و جهادی داشته باشیم. در بخش‌های مختلف این باید باشد. دوستان معاونت روحانیون را خواستم و گفتم بروید به این سمت که مسئولیت‌هایی که می‌توان آنها را به جوان‌ترها سپرد، به آنها بسپارید. با کمال میل دنبال این هستیم، منتهی با تدبیر. جوان را اگر با مدیریت و برنامه‌ریزی وارد میدان کنیم و به کار بگیریم، این درست است وگرنه به جوان ظلم کرده‌ایم. در گذشته هم همین بود که نمایندگی در مجموعه سپاه جوانگراتر از دیگر جاها بوده است تا امروز. باید از حاج آقا سعیدی قدرشناسی کنم که در دوران مسئولیت ایشان، در بخش‌هایی که جوان‌گرایی کردیم، جوان‌ها فوق‌العاده درخشیدند و خوشحال شدیم.

 هزینه تفریح پولداران ایرانی
در سال 1386 هزینه‌ای که دهک دهم برای تفریحات خود در یک سال کرده، حدود 869 هزار و 884 تومان بوده و این در حالی است که این هزینه برای یک خانوار حاضر در دهک اول حدود 26 هزار و 253 تومان بوده است؛ یعنی در سال 1386 یک خانوار حاضر در دهک دهم حدود 33 برابر بیشتر از یک خانوار حاضر در دهک اول در یک سال برای تفریحات خود هزینه کرده است. در سال 1395، این هزینه برای یک خانوار حاضر در دهک دهم حدود 2 میلیون و 907 هزار و 834 تومان بوده و برای یک خانوار حاضر در دهک اول حدود 57 هزار و 909 تومان بوده است؛ یعنی در سال 1395 یک خانوار حاضر در دهک دهم حدود 50 برابر بیشتر از یک خانوار حاضر در دهک اول در یک سال برای تفریحات خود هزینه کرده است. 
پیش‌بینی تحقق‌پذیر
«دویچه‌وله» رسانه وابسته به دولت آلمان نوشت: «هفته‌نامه «خط حزب‌الله» وابسته به دفتر رهبر ایران، در مقاله‌ای با عنوان «بن‌سلمان، مزدوری برای آمریکا» پیش‌بینی کرد که سلطنت آل‌سعود به ‌زودی پایان خواهد یافت. در این مقاله با بیان اینکه طرح‌های عربستان در عراق، سوریه و یمن شکست ‌خورده، آمده است که محمدبن‌سلمان، «این روزها به هر گوشه و کناری چنگ می‌زند تا شاید بتواند عربستان را از باتلاقی که در آن گیر افتاده، نجات دهد.» 
برنامه ضربه زدن به ایران
 نشریه هیل، وابسته به کنگره آمریکا راهکارهای ضربه زدن به ایران از طریق همسایگان را بررسی کرد و نوشت: «چگونه ترامپ می‌تواند از طریق همسایه‌های ایران به آن ضربه بزند؟ دولت ترامپ باید برای منزوی کردن ایران، روابط این کشور در منطقه قفقاز، به ویژه با ارمنستان و آذربایجان را تضعیف کند و با تحکیم منافع و افزایش تعامل با قفقاز، نفوذ ایران و روسیه در این مناطق را کم و شرایط را برای‌شان بسیار سخت کند.»
توسعه مسیر انرژی دریای خزر از طریق قفقاز به اروپا در جهت منافع آمریکاست. افزایش حضور آمریکا در قفقاز به کاهش فشار روسیه به ترکیه می‌انجامد و مبنایی برای بهبود روابط مسئله‌ساز آمریکا با ترکیه خواهد شد.

 نگرانی سردار سلیمانی از پایتخت
سیروس مقدم، کارگردان پایتخت5 درباره ساخت این سریال گفت: بارها من و محسن تنابنده جلسات مفصلی با رده‌های بالای عملیات سوریه داشتیم و پای خاطرات آنها نشستیم و نوشتیم، حتی خودم یک بار پیش سردار سلیمانی رفتم و راجع به پایتخت و داعش صحبت کردیم. نظر سردار قاسم سلیمانی در خصوص ساخت «پایتخت5» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه می‌شود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات می‌دهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخمصه نجات می‌دهد. در پایتخت۲ حضرت آقا به رئیس وقت سازمان صداوسیما سفارش کردند نمونه سریال‌هایی مثل پایتخت ساخته شود که روایتگر یک خانواده متدین، ایرانی و با فرهنگ است و گفته بودند، چرا از این سریال‌ها کم ساخته می‌شود؟ من حرف آقا را به عوامل رساندم و خیلی خوشحال شدیم که ایشان حتی حرف‌های نهفته در سریال را کشف کرده‌اند و تأکید داشتند در پایتخت2 خیلی خوب به حق‌الناس پرداخته‌ایم. شنیدن این حرف‌ها خیلی حال‌مان را خوب کرد.

مجلس و دولت  درگیر تلگرام
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس از جلسه فوق‌العاده کمیسیون‌های «امنیت ملی و سیاست خارجی» و «اقتصادی» مجلس برای بررسی تهدیدهای اقتصادی شبکه تلگرام و ضرورت تأمین امنیت اطلاعات شخصی افراد در شبکه‌های پیام‌رسان داخلی خبر داد. حسین نقوی‌حسینی تأکید کرد: «قرار است این جلسه دوشنبه ۲۰ فروردین برگزار شود.» سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: «محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای‌عالی فضای مجازی از جمله میهمانان این جلسه خواهند بود. پیش از این رئیس‌جمهور، چند نفر از مشاوران و معاونان رئیس‌جمهور نیز درباره تلگرام به اظهارات ضد و نقیض پرداخته‌ بودند.

تخم‌مرغ گران‌تر از قیمت منطقی
با توجه به قیمت کنونی تخم‌مرغ در مرغداری‌ها و حاشیه سود منطقی ۲۰ درصدی آن تا بازار مصرف، هر شانه از این محصول باید در نهایت حدود ۱۲ هزار تومان عرضه شود و نرخ مصوب هر شانه تخم‌مرغ دولتی در زمان اوج کاهش عرضه در همین حدود، یعنی ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان بود، در حالی که بازار شاهد قیمت‌های دیگری است و هر شانه از این محصول بیش از ۱۴ تا ۱۵ هزار تومان  عرضه می‌شود.

خروج سامانه پیشرفته از مدار
حبیب رستمی، مدیر پروژه نوین‌سازی سامانه‌های اطلاعاتی هواشناسی گفت: «متأسفانه اطلاعات موثقی وجود دارد که مسئولان محترم سازمان هواشناسی، سامانه پیشرفته MESSIR VISION  را به کلی از مدار استفاده عملیاتی خارج کرده‌اند!» وی افزود: «کنار گذاشتن این سامانه و رفتن به سراغ محصول جایگزین (که فقط منافع سفرهای خارجی دوباره را برای عده‌ای به همراه دارد) این نگرانی را به ‌طور جدی ایجاد می‌کند که سانحه پرواز تهران ـ یاسوج می‌تواند در هر لحظه و در هر پرواز دیگری رخ دهد.»

دکتر یدالله جوانی/ سال ۱۳۹۷، چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است. با توجه به نظریه چرخش انقلاب‌ها و اظهارنظرهایی که در خصوص انقلاب اسلامی با توجه به پاره‌ای از مسائل کشور انجام می‌شود؛ بررسی وضعیت انقلاب در چهل سالگی بسیار مهم است. آیا انقلاب اسلامی دچار بازگشت به عقب شده و حرکت آن به سمت آرمان‌ها متوقف شده است؟ یا اینکه انقلاب اسلامی با حفظ ماهیت، بر اساس مبانی، اصول و شعارهای اصلی، حرکتش به سمت آرمان‌ها و اهداف بی‌وقفه ادامه دارد؟
دشمنان خارجی و عده‌ای هم در داخل کشور با انگیزه‌های مختلف، از ختم انقلاب در چهل سالگی آن سخن می‌گویند. مهم‌ترین دلیل طرفداران این دیدگاه، تعمیم دادن نظریه «چرخش انقلاب‌ها» یا ترمیدور کرین برینتون به انقلاب اسلامی است. بر اساس این نظریه، هر انقلابی یک مسیر جبری را پس از طی مراحلی پیموده و در نهایت، اصول حاکم بر آن انقلاب به اصول حاکم بر شرایط پیش از انقلاب تغییر جهت می‌دهد. کرین برینتون با بررسی وضعیت، مراحل و سرنوشت چهار انقلاب فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا، این نظریه را در کتاب معروف خود با عنوان «کالبدشکافی چهار انقلاب»، در سال ۱۹۳۸ میلادی منتشر کرد. برینتون بر اساس نظریه جامعه‌شناختی خود و به استناد فراز و فرودهای انقلاب‌های مورد بررسی، معتقد است تمامی انقلاب‌ها سرنوشتی مشابه دارند. نظریه ترمیدور انقلاب‌ها، به یک نظریه غالب در علوم اجتماعی و علوم سیاسی تبدیل شده و برخی از نظریه‌پردازان غربی، از آن به یک قاعده برای تحولات اجتماعی یاد می‌کنند. رهبر معظم انقلاب درباره این نظریه می‌فرمایند: «در قوانین علوم اجتماعی درباره انقلاب‌ها می‌گویند، انقلاب‌ها همچنانی که یک فرازی دارند، یک فرودی هم دارند. مثل یک سنگی که شما پرتاب می‌کنید تا وقتی قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است برخلاف جاذبه زمین حرکت می‌کند، اما وقتی این قدرت از جاذبه زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه طبیعی زمین برمی‌گردد. آن قوانین می‌گویند، تا وقتی شور و انگیزه انقلابی در مردم هست، انقلاب‌ها به سمت جلو حرکت می‌کنند، اوج می‌گیرند، بعد هم به تدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم می‌شود و در مواردی تبدیل به ضد خودش می‌شود، انقلاب‌ها سقوط می‌کنند و برمی‌گردند پایین.»
سؤال اصلی در این بحث، آن است که آیا انقلاب اسلامی از این قاعده پیروی می‌کند و فرجامی جز سقوط و پایان یافتن ندارد. آیا انقلاب اسلامی هم دچار ترمیدور شده، انقلاب فرزندان خود را می‌خورد و با منزوی شدن نیروهای انقلابی، دوران آرمان‌گرایی انقلابی پایان یافته و ارزش‌های پیش از انقلاب بر جامعه حاکم می‌شود؟
برای پاسخ به این پرسش بسیار مهم، باید توجه داشت که هیچ یک از نظریه‌‌های مطرح و معروف مربوط به انقلاب‌ها تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، از جمله نظریه کرین برینتون، قادر به تبیین و تحلیل انقلاب بزرگ ملت ایران نبودند. ناتوانی نظریه‌های موجود انقلاب‌ها برای تحلیل و تبیین انقلاب اسلامی، به ماهیت متفاوت این انقلاب با انقلاب‌های پیشین برمی‌گردد. حضرت امام خمینی(ره) درباره این واقعیت می‌فرمایند: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جدا است، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منّان بر این ملت مظلوم غارت‌زده عنایت شده است.» مبتنی بر چنین نگاه عارفانه و واقع‌بینانه است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با عباراتی چون «معجزه قرن» و «انفجار نور»، انقلاب اسلامی را توصیف می‌کنند.
بنابراین وقتی اصل وقوع انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت دینی و اسلامی، با نظریه انقلاب کرین برینتون قابل تحلیل و تبیین نیست، نمی‌تواند در سرنوشت نیز تابع آن نظریه باشد و از این جهت هم یک استثنا است.
رهبر فرزانه انقلاب در این باره می‌فرمایند: «انقلاب‌های بزرگ دنیا که در تاریخ دویست سال اخیر ما اینها را می‌شناسیم، بنا بر همین تحلیل، همه با آن نظریه (ترمیدور) قابل انطباق هستند. اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه‌شناختی به کلی استثنا است. در انقلاب اسلامی پادزهر فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کرده‌ایم که تجسم انقلاب در جمهوری اسلامی و در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم‌بخش انقلاب را گذاشته‌اند. پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر اینکه بر طبق اسلام باشد و مسئله رهبری. من چند سال قبل در مقایسه بین نظام جمهوری اسلامی و نظام شوروی سابق، که آمریکا‌یی‌ها و غربی‌ها توانستند نظام شوروی را مضمحل کنند و طمع کرده بودند که همان جریان را نسبت به انقلاب اسلامی انجام بدهند، گفتم که تفاوت‌های این دو نظام، تفاوت‌هایی است که نمی‌توانند محکوم به یک قانون باشند. در نظام جمهوری اسلامی، اساس حرکت بر پایبندی به مبانی است. آن چیزی که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب می‌شود، یعنی ولایت الهی که منتقل می‌شود به فقیه، مشروط است به پایبندی بر احکام الهی. آن کسی که در رتبه رهبری نشسته است، اگر نسبت به آرمان‌های اسلامی، نسبت به قوانین اسلامی از لحاظ نظری یا عملی، بی‌قید شود، از مشروعیت می‌افتد و دیگر اطاعت او بر کسی واجب نیست؛ بلکه جایز نیست. این در خود قانون اساسی، یعنی در خود سند اصلی انقلاب، ثبت شده است.
بنابراین، شما اگر امروز به امواج دشمنی و کینه‌ورزی دشمنان انقلاب اسلامی نگاه کنید، می‌بینید که مهم‌ترین آماج دشمنی آنها با همین دو سه اصلی است که مربوط به این عامل تضمین‌کننده و نگه ‌دارنده انقلاب است؛ لذا این انقلاب شکست‌خوردنی نیست. این انقلاب فرودآمدنی نیست. این انقلاب از سیر و حرکت خود بازنمی‌ایستد؛ چون جامعه ما یک جامعه مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه قشرها نفوذ دارد. مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند.»
آری، ملتی که در راه خدا قیام می‌کند و در این مسیر ولایت الهی را پذیرفته، خداوند به او ثبات قدم عطا می‌کند و او را از همه تنگناها و تنگه‌های سخت و خطرناک عبور می‌دهد. در چهل سال گذشته، ملت ایران بر همین مبنا و اساس، بر توطئه‌هایی چون؛ کودتاها، غائله تجزیه‌طلبی، تروریسم داخلی مورد حمایت بیگانه، جنگ تحمیلی، تحریم‌ها و جنگ اقتصادی، فتنه‌های بزرگی چون فتنه ۸۸ و جنگ‌های نیابتی و گروهک‌های تروریستی تکفیری در منطقه، غلبه کرده است. اکنون شعارهای اصلی انقلاب و ارزش‌های بنیادین انقلاب، پس از چهل سال، نه تنها فراموش نشده، بلکه مورد توجه جدی نظام، رهبری و توده‌های مردم است. دلیل اصلی دشمنی‌های نظام سلطه با محوریت آمریکا علیه جمهوری اسلامی، پایبندی نظام و مردم به همین شعارها و ارزش‌ها است. شعارها و ارزش‌هایی چون؛ استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، اعتمادبه‌نفس ملی، خودباوری ملی، عدالت، استکبار‌ستیزی، حمایت از مستضعفان و تحقق و پیاده‌ شدن احکام دین و شریعت، مورد توجه جدی نظام و مردم است. اگرچه مشکلات و نارسایی‌هایی وجود دارد و مردم از رفتار برخی از مسئولان گله دارند؛ لکن مردم نسبت به اصل انقلاب، شعارهای اصلی انقلاب، آرمان‌ها و اهداف انقلاب، با گذشت چهل سال از زمان پیروزی انقلاب، همچنان وفادار و معتقد هستند. بر اساس همین واقعیت، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی در حرم مطهر رضوی، وضعیت انقلاب اسلامی در چهل سالگی را این‌ چنین توصیف فرمودند: «چهل سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقبگرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل سالگی، بحمدالله با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچم‌های اصلی، همچنان دارد به پیش می‌رود.»