صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) با هشدار درباره وضعیت کودکان یمنی، از ناتوانی حدود دو میلیون کودک برای ادامه تحصیل و تخریب گسترده مدارس این کشور خبر داد. بنا بر اعلام یونیسف، «بیش از یک سال است که حدود سه‌چهارم از معلمان مدارس در یمن حقوق دریافت نکرده‌اند و این موضوع، آموزش و تعلیم ۵/۴ میلیون کودک را در معرض خطر بزرگی قرار داده است.»

 رضا اشرفي/ در آخرين روزهاي سال 1396 رخدادهاي شكل گرفته در نظام بين‌الملل كه بيش از همه نشان از تقابل روسيه و غرب داشت، زمينه‌اي را فراهم كرد تا برخي از تحليلگران تأكيد كنند كه جهان در جنگ سرد جديد به سر مي‌برد. علت اخير اين تقابل به مسموميت و ترور سرگئي اسكريپال و دخترش در 13 اسفند (4 مارس 2018) در انگليس باز مي‌گردد كه مقامات اين كشور مدعي شدند روسيه وي را با گاز اعصاب مسموم كرده است. روسيه با اعلام بي‌اطلاعي از اين مسئله، از لندن خواست تا كميته مشترك تحقيق تشكيل داده يا اينكه مواد سمي مورد نظر را در اختيار مسكو قرار دهد تا در اين باره تحقيق كند. 
انگليس ضمن مخالفت با اين درخواست به مدت كوتاهي عامل اصلي ترور را روسيه عنوان كرد و همين موضوع سبب شد تقابل‌هاي جديد شكل بگيرد. از سویی كشورهاي اروپايي و همچنين آمريكا به سرعت از انگليس حمايت كردند؛ اما چه طرحي پشت اين مسئله است؟ 
آيا ترور جاسوس سابق روسيه كه طي سال‌هاي اخير عليه روسيه و براي انگليس و به طور كل غرب جاسوسي مي‌كرد، عامل اين تنش است؟ تروري كه به واقع عامل اصلي آن مشخص
 نيست.
به نظر مي‌آيد اين نگاه كاملاً ساده‌انگارانه است؛ زيرا تنش‌هاي بين روسيه و غرب عميق‌تر از آن مسائل است كه با ترور يك شخص به چنين بستري تبديل شود و كشورها در عملي متقابل ديپلمات‌هاي يكديگر را اخراج كنند. از اين منظر مي‌توان گفت، مهم‌ترين دلیل اوج‌گيري تنش بين روسيه و غرب رويكردهاي هر دو طرف، به ویژه تمايل روسيه به نقش‌آفريني بين‌المللي است كه جايگاه غرب را كاملاً تنگ مي‌كند. 
اين تنش‌ها از سال‌هاي اوليه هزاره سوم، خود را نشان داده است كه بحث گسترش ناتو به شرق و نزديك مرزهاي روسيه، ايجاد سپر موشكي در شرق اروپا عليه مسكو، انقلاب‌هاي رنگي عليه دولت‌هاي حامي روسيه، جنگ اوت 2008 كه بين روسيه و گرجستان انجام شد، شكل‌دهي بحران اوكراين كه هنوز هم تداوم دارد و...، در اين زمينه تأثيرگذار است؛ اما مهم‌تر از همه، نقش‌آفريني روسيه در سوريه و به طور كل در منطقه غرب آسيا است كه جايگاه بين‌المللي غرب را متزلزل كرده
 است. 
در اين ميان همان‌گونه كه بسياري از مقامات آمريكا معتقد هستند كه روس‌ها در انتخابات رياست‌جمهوري‌شان نقش منفي ايفا كرده و سبب پيروزي دونالد ترامپ شده‌اند، برخي از مقامات انگليس نيز تأكيد دارند، روس‌ها در همه‌پرسي برگزيت نقش داشته‌اند و حتي پس از آن، با انتشار اخبار خاص در امور سياسي انگليس به ويژه در انتخابات تأثير مي‌گذارند. 
در چنين شرايطي، نزديكي و اتحاد سعودي‌ ـ صهيونيسم كه حمايت واشنگتن را به همراه دارد، سبب شده است برخي از تقابل‌ها با روسيه جدي‌تر دنبال شود، به ویژه آنکه عربستاني‌ها طي سال‌هاي اخير به طور مكرر خواهان دوري روسيه از ايران و سوريه و نزديكي به رياض بوده‌اند كه در اين كار موفق نشدند؛ به همين منظور به فاصله بسيار كمي از سفر بن‌سلمان به لندن، ديده مي‌شود كه تنش انگليس و روسيه اوج مي‌گيرد. مقامات انگليس به هر حال خواهان جبران بخشي از خسارات مالي متأثر از برگزيت هستند كه سعودي‌ها براي حفظ و تقويت جايگاه خود حاضر به تأمين آن هستند. 
البته در اين تقابل مهار محور كه هر یک خواهان كنترل رفتارهاي طرف مقابل هستند، كشورهاي غربي به همراه متحدان خود، هر يك هدفي را دنبال مي‌كنند.
 انگليس كه با همه‌پرسي برگزيت بسيار با چالش مواجه شده، از يك سو خواهان جبران مالي آن از جانب برخي كشورها، از جمله آمريكا و عربستان است؛ همچنين انتظار دارد كه در تقابل با روسيه شدت فشار كشورهاي اروپايي در مسئله برگزيت را بكاهد و در جلب نظر آنها موفق عمل كند. كشورهاي اروپايي از جمله آلمان و فرانسه با اين قصد به تقابل با روسيه پاسخ مثبت داده‌اند و معتقدند مسكو در تقويت احزاب و گروه‌هاي تندرو و ضد اتحاديه‌گرا نقش دارد؛ احزاب ملي‌گرايي كه طي سال اخير به شدت مورد استقبال واقع شده و اتحاديه را تهديد مي‌كنند. 
همزمان آمريكا در جایگاه رقيب و دشمن سنتي روسيه در اين تقابل به دنبال فشار بيشتر روسيه است تا آن را با تحريم‌هاي گوناگون همراه كرده و از ميزان قدرت و نفوذ روس‌ها در عرصه بين‌المللي بكاهد. با وجود این، نبايد فراموش كرد كه روسيه به همراه ولاديمير پوتين از همان زمان كه تصميم گرفت در جهان نقش‌آفريني كند، خود را براي چنين روزهايي آماده كرده بود. بر اساس این، نبايد انتظار داشت با اين فشارها و تقابل‌ها كه جهان را به سمت جنگ سرد جديد پيش مي‌برد،‌ از مواضع خود عقب‌نشيني كند؛ چنانکه «لاوروف» وزیر خارجه روسیه در بیان رفتار غربی‌ها از یک سو این اقدامات را بچه‌گانه خوانده و از سوی دیگر آن را بدتر از دوران جنگ سرد دانسته؛ در حالی که تأکید دارد مسکو آماده پاسخگویی به این رفتارهاست.


  قاسم غفوری/ سال 1397 در حالی آغاز شد که صحنه بین‌الملل همچنان صحنه تحولاتی مهم بوده که پیامد‌های آن می‌تواند چشم‌انداز سیاست بین‌الملل را در یک سال آینده نمایان‌تر کند. یکی از این تحولات، تغییرات داخلی آمریکاست. 
سرانجام گمانه‌زنی‌ها به حقیقت پیوست و جان بولتون نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل به جای مک مستر متصدی سمت مشاور امنیت ملی ترامپ شد. با توجه به اینکه پیش از وی نیز پومپئو به جای تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا شده بود، بسیاری تأکید دارند که تیم تهاجمی ترامپ تکمیل شده که افزایش بودجه نظامی آمریکا حلقه تکمیلی آن است. حال این سؤال مطرح است که ترامپ با این اقدامات چه اهدافی را دنبال می‌کند و چرا در پی چینش چنین تیمی است؟
در تحلیل رفتاری ترامپ،‌ اوضاع داخلی و خارجی آمریکا موضوعی مهم است. ترامپ در حالی در داخل با کنگره و جریان‌های سیاسی با مشکل مواجه است که در برابر رفتارهای آنها سیاست تهاجمی‌تر را در دستور کار قرار داده است. انتخاب افرادی مانند بولتون و پومپئو را می‌توان اقدامی در برابر رفتارهای کنگره و محافل رسانه‌ای و سیاسی دانست که به تازگی علیه نزدیکان ترامپ، از جمله اعضای خانواده وی اقدام کرده‌اند، در حالی که وی همزمان بر افزایش بودجه نظامی آمریکا تأکید کرده که خود سندی بر تلاش وی برای جلب نظر لابی‌های اسلحه‌سازی و جنگ‌افروزان برای حمایت از سیاست‌های وی در آشفته‌‌بازار مخالفت‌های داخلی با وی است. 
نکته دیگر نقش این تغییرات در سیاست خارجی ترامپ است. ترامپ تاکنون چند محور اصلی را در سیاست خارجی مدنظر داشته است. از یک سو سیاست جلب رضایت مهره‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آمریکا را داشته و تلاش کرده تا خود را برادر بزرگ‌تر معرفی کند و در ازای آن به کسب درآمد و سرکیسه کردن کشورها بپردازد. محور این تحرکات را  در قبال کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی می‌توان مشاهده کرد. ترامپ با نمایش‌های اقتدارگرایانه سعی دارد کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی را به اجرای خواسته‌های خود متقاعد کند که محور این خواسته‌ها در قبال کشورهای عربی خریدهای تسلیحاتی و برای صهیونیست‌ها جلب حمایت لابی‌ها است. در این میان وی با چنین کابینه‌ای به صهیونیست‌ها و سعودی‌ها برای کشتار بیشتر فلسطینی‌ها و یمنی‌ها چراغ سبز نشان می‌دهد که جنایت گسترده رژیم صهیونیستی در «روز زمین» که صدها فلسطینی را به خاک و خون کشید و تشدید حملات خونین سعودی به یمن برخی از نتایج آن است. 
از سوی دیگر ترامپ سیاست تنش حداکثر با آنچه دشمنان آمریکا نامیده می‌شود را اجرا می‌کند. کشورهای ایران، کره شمالی، چین، روسیه، سوریه از محورهای اصلی این سیاست هستند. ترامپ در حالی سیاست تحریم و اعمال فشار را اجرا کرد که دستاورد چشمگیری برای او نداشته و حتی اروپا نیز با او همراهی چندانی نکرده است. ترامپ پس از جوسازی تهدیدآمیز ادعای آمادگی برای مذاکره را با این کشورها مطرح کرد و ادعا کرده در ماه‌های آینده مذاکراتی را ترتیب خواهد داد. در باب ایران نیز اواخر اردیبهشت را زمان اعلام نظر خود درباره برجام اعلام کرد و خواستار اصلاح برجام تا آن زمان شده است.
با توجه به این رفتارها می‌توان گفت که ترامپ با چینش تیمی از تندروترین افراد در سیاست خارجی، یعنی بولتون و پومپئو سعی در ارسال این پیام به جهانیان دارد که در صورت اجرایی نشدن مطالباتش در مذاکرات احتمالی در قبال ایران، روسیه، کره شمالی، چین و سوریه، به سیاست نظامی و اقدامات افراطی در جهان روی خواهد آورد. به عبارتی، ترامپ با این کابینه به دنبال ایجاد وحشت سراسری در عرصه جهانی است تا شاید با این حربه بتواند زیاده‌خواهی‌های آمریکا را به جهانیان تحمیل کند.
با این اوضاع، اقدام ترامپ در چینش تیمی تندرو نه برگرفته از قدرت وی، بلکه اقدامی ناشی از شکست‌ها و ناکامی‌های وی در عرصه سیاست داخلی و خارجی بوده که اکنون با جوسازی‌ها و هوچی‌گری‌های رادیکالی و جنگ‌طلبانه به دنبال پنهان‌سازی این وضعیت و در صورت توان تبدیل ناکامی‌ها به فرصتی برای جبران و حتی کسب امتیازات داخلی و جهانی است، هر چند که تزلزل وضعیت داخلی و خارجی آمریکا چنان است که چینش چنین تیمی نیز شاید نتواند دستاوردی برای آمریکا و ترامپ داشته باشد.


  محمد رضا مرادی/ محمد‌بن‌سلمان، ولی‌عهدی خود را مدیون حمایت‌های ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا می‌داند. در واقع محمدبن‌نایف قبل از روی کارآمدن ترامپ گزینه اصلی دموکرات‌ها برای به قدرت رسیدن در عربستان بود. اما با پیروزی جمهوریخواهان این معادله تغییر کرد و بن‌نایف از معادلات قدرت کنار رفت. اما این حمایت‌ها برای بن‌سلمان بدون هزینه نبوده و ترامپ در خرداد ماه موفق شد قراردادی تجاری‌ـ تسلیحاتی به ارزش بیش از 400 میلیارد دلار را با عربستان منعقد کند. اما این پایان کار نبود و ترامپ سعی داشت که از کارت عربستان نهایت بهره را ببرد. در همین رابطه همزمان با اعلام قدس به پایتختی رژیم صهیونیستی، عربستان به صورت تلویحی از این مسئله حمایت کرد. اما اوج این حمایت‌ها به مصاحبه اخیر بن‌سلمان با نشریه آمریکایی آتلانتیک برمی‌گردد. ولی‌عهد سعودی در گفت‌وگو با این مجله اظهار داشت، در صورت تحقق صلح، منافع بسیاری بین اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و کشورهایی نظیر مصر و اردن وجود خواهد داشت. وی در پاسخ به اینکه آیا به حق ملت فلسطین برای دستیابی به بخشی از اراضی اشغالی معتقد است، یا خیر، گفت: «به تصور من این حق اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌هاست که در سرزمین خود زندگی کنند.» این اظهارات بن‌سلمان به معنای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی عربستان است؛ مسئله‌ای که خط قرمز جهان اسلام به شمار می‌رود.
در واقع محمد‌بن‌سلمان در اوضاع کنونی به عنوان مهره‌ای در اختیار ترامپ و نتانیاهو است که واشنگتن سعی دارد از این فرصت به وجود آمده در راستای مشروعیت بخشیدن به رژیم صهیونیستی نهایت استفاده را ببرد.  خالدبن‌فرحان آل‌سعود شاهزاده مخالف سعودی در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی «الحوار» در این باره فاش کرد: «آمریکا و اسرائیل شروطی را برای محمدبن‌سلمان ولی‌عهد سعودی قبل از منصوب شدن به پادشاهی عربستان تعیین کرده‌اند که از جمله این شروط تضمین امنیت دریانوردی اسرائیل از طریق تنگه تیران و عادی‌سازی علنی با اسرائیل است. آخرین مورد نیز لزوم تأیید و حمایت بن‌سلمان از طرح موسوم به معامله قرن است که در آن از حق فلسطینی‌ها در شهر قدس چشم‌پوشی شده است.» 
اما جدای از این موضوع اقدام بن‌سلمان در معرفی محور شرارت در منطقه است. وی در اظهاراتی کینه‌توزانه ایران، اخوان‌المسلمین و گروه‌های تندرو و تروریستی را محور شرارت در منطقه معرفی کرد. این اظهارات در حالی است که به اذعان کشورهای غربی، عربستان مادر تروریست‌ها شناخته می‌شود. در واقع، حمله اخیر بن‌سلمان به ایران را می‌توان در راستای اقدامات یک سال اخیر محور جنگ‌طلب ترامپ، نتانیاهو و بن‌سلمان دانست. نفوذ فزاینده ایران در منطقه به ویژه نقش ایران در نابودی گروه داعش سبب شده است تا این مثلث به دنبال سد کردن نفوذ ایران برآیند. به همین دلیل اقدامات اخیر بن‌سلمان در واقع نوعی خوش‌رقصی برای غرب است. 
به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس و معرفی ایران به عنوان یکی از اضلاع مثلث شرارت از سوی بن‌سلمان را می‌توان اقدامی با هدف هموار شدن مسیر پادشاهی وی دانست. در اوضاع کنونی بن‌سلمان موفق شده است تا مخالفان داخلی را سرکوب کند، اما در عرصه بین‌المللی وی به شاهزاده‌ای جنایتکار و کودک‌کش(در یمن) معروف است که برخی رسانه‌های غربی خواستار محاکمه وی شده‌اند. به همین دلیل سفر دو هفته‌ای بن‌سلمان به آمریکا با هدف کسب تضمین‌های نهایی برای پادشاهی صورت گرفت. در این میان وی حتی تمام خطوط قرمز پادشاهی سعودی را نیز نقض کرده و به صورت علنی رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته است. بی‌شک این مسئله پیامدهای فراوانی را در آینده برای بن‌سلمان به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر اقدامات بن‌سلمان علیه ایران را نیز می‌توان نوعی فرافکنی در جهت انحراف افکار عمومی از جنایت‌های عربستان در یمن دانست.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ 8

  عبدالله عبادی/ اریتره کشوری است بر کرانه دریای سرخ در شمال شرقی آفریقا که در سال 1993 بعد از یک جنگ طولانی مدت از اتیوپی جدا شد و پایتخت آن اسمره است.
قرار گرفتن این کشور در ساحل دریای سرخ و نزدیکی آن به تنگه راهبردی باب‌المندب سبب شده تا اریتره از موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فردی برخوردار باشد؛ از این‌رو کشورهای استعمارگر نظیر آمریکا، فرانسه و رژیم صهیونیستی سعی وافری در نفوذ در این کشور داشته و دارند. اریتره به عنوان یکی از کشورهای شاخ آفریقا دارای پر رفت و آمدترین خطوط دریایی است و کمتر از 100 کیلومتر با مسیر آبی یمن فاصله دارد.
طی چند سال اخیر و پس از آغاز حملات ددمنشانه رژیم آل‌سعود به مردم مظلوم یمن، تنگه باب‌المندب و مناطق اطراف آن از جمله اریتره از موقعیت استراتژیک و حیاتی برای عربستان برخوردار شده و حفظ سیطره بر این تنگه و مناطق مجاور آن یکی از اهداف ریاض در تجاوز به یمن محسوب می‌شود.
بر این اساس در آبان ماه 1394 عربستان و امارات متحده عربی با پرداخت مبالغی به «اسیاس افورکی» رئیس‌جمهور اریتره از وی خواستند تا به کمپین ضد حوثی‌ها در یمن بپیوندد، دولت اریتره که یکی از فقیر‌ترین دول آفریقا بوده و همواره برای جبران کسری بودجه دست به دامان کشورهای عربی و اروپایی می‌شود با پذیرفتن پیشنهاد عربستان، به ائتلاف عربستان اجازه داد تا از آب‌های منطقه‌ای، حریم هوایی و خاک این کشور علیه حوثی‌ها در یمن استفاده شود.
بنابراین افورکی رئیس‌جمهور اریتره نه تنها اجازه استفاده از حریم هوایی و خاک این کشور را به ائتلاف ضد حوثی‌ها داد، بلکه با اعزام 400 نفر از سربازان خود به این ائتلاف عملاً درگیر جنگ با یمن شد.
بندر عصب از جمله مهم‌ترین بنادر اریتره در خلیج عدن می‌باشد که با ورود این کشور به ائتلاف ضد حوثی‌ها در اختیار عمال رژیم آل سعود قرار گرفت. استفاده از این بندر به عنوان مرکز لجستیک و پشتیبانی برای کنترل و تسلط بر دریای سرخ و جلوگیری از هرگونه اقدام عملیاتی از سوی ایران در طول ساحل یمن اقدامی اساسی و مهم به شمار می‌رود‌، به ویژه اینکه تبدیل دریای سرخ به دریای عربی و وهابی کردن شاخ آفریقا از رویاهای همیشگی رژیم آل‌سعود بوده است.

حضور سازمان‌های وهابی در اریتره 
سازمان رابطه العالم اسلامی معروف‌ترین سازمان وهابی رژیم آل‌سعود است که فعالیت‌های آن در اریتره  به بیش از یک دهه می‌رسد، ترکیب جمعیتی اریتره به گونه‌ای است که مسلمانان بیشتر در نواحی ساحلی دریای سرخ سکونت دارند و هرچه از سمت ساحل به سمت مرکز این کشور پیش می‌رویم، از جمعیت مسلمانان کاسته می‌شود؛ از این‌رو حضور سازمان‌های عربستانی بیشتر در شهرها و روستاهای مشرف به دریای سرخ دیده می‌شود.
در ادامه به چند مورد از  اقدامات این سازمان بزرگ وهابی اشاره می‌کنیم:
1‌ـ ساخت و گسترش مدارس قرآنی: سازمان رابطه العالم اسلامی ده‌ها مدرسه قرآنی را در اریتره ایجاد و راه‌اندازی کرده است، هیچ جوان مسلمانی در اریتره رشد نمی‌کند، مگر اینکه ابتدا در این مکتبخانه‌های قرآنی حضور یافته و با زانو زدن در مقابل استاد خواندن و نوشتن را فرا بگیرد. کودکان در این مراکز ابتدا حروف الفبا را فرا گرفته و سپس با انگشت سبابه این حروف را بر روی زمین شنی می‌نویسند و پس از گذراندن این مرحله آیاتی از قرآن کریم را که از سوی استاد تلاوت می‌شود با قلمی از جنس نی و جوهر بر روی یک تابلوی چوبی حک می‌کنند.

2ـ احداث کلینیک‌های بهداشتی: همانطور که اشاره شد اریتره جزو فقیرترین کشورهای آفریقاست، نبود منابع و معادن زیرزمینی باعث شده سرانه هر فرد در این کشور کمتر از دو دلار در روز باشد، از سوی دیگر کمبود امکانات بهداشتی نظیر آب آشامیدنی سالم، سرویس‌های بهداشتی در منازل و به ویژه مدارس، گران بودن مواد شوینده که اغلب نیز وارداتی هستند سبب شده تا سطح بهداشت در این کشور به شدت افول کرده و سالیانه شاهد گسترش بیماری‌های واگیردار و عفونی در اریتره باشیم، این موارد سبب شده تا مردم فقیر اریتره به شدت نیازمند وسایل و امکانات بهداشتی باشند، از جمله اقدامات سازمان رابطه العالم اسلامی ساخت و تعمیر کلینیک‌های بهداشتی می‌باشد.
3ـ احداث مساجد: به هنگام جنگ‌های جدایی‌خواهانه چریک‌های اریتره‌ای بر ضد نیروهای دولتی اتیوپی، از آنجا که آمریکا به حمایت از اتیوپی برخاست، شوروی سابق نیز چریک‌های اریتره‌ای را زیر چتر حمایتی خود گرفت و سلاح و تجهیزات مورد نیاز آنان را تهیه می‌کرد؛ از این‌رو چریک‌های اریتره که بعدها دولت این کشور را تشکیل دادند خط‌مشی مارکسیستی داشتند و بعد از پیروزی نیز تا زمان فروپاشی شوروی این خط مشی را حفظ کردند، به همین دلیل هیچ علاقه‌ای به گسترش و توسعه اسلام در اریتره نداشته و حتی در مواردی با آن به مبارزه بر می‌خاستند؛ از این‌رو ساخت مساجد و مراکز اسلامی به طور خودجوش از طرف مردم و کشورهای اسلامی در اریتره انجام شد، این شرایط سبب شد تا سازمان‌های سعودی با استفاده از شرایط خاص این کشور وارد اریتره شده و نسبت به ساخت مساجد و مراکز اسلامی همت بگمارند. البته علاوه بر سازمان‌های وهابی طرفدار عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج‌فارس دانشگاه الازهر مصر نیز فعالیت‌هایی خوبی در این کشور داشته و ضمن ساخت چند مؤسسه اسلامی، کتب مورد نیاز جوانان مسلمان اریتره را فراهم کرده است.

 ترامپ از برجام خارج شود، تهران برنده خواهد شد
خبرگزاری مهر/ در حالی که گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال خروج آمریکا از برجام (در تاریخ 22 اردیبهشت) ادامه دارد، «دنیس راس» انجام چنین کاری از سوی آمریکا را «پیروزی» برای ایران توصیف کرد. خروج از توافق (برجام) سبب انزوای آمریکا خواهد شد و ایرانی‌ها منزوی نخواهند شد. فشارها علیه ایران وقتی مؤثر بودند که دیگران به آمریکا (در اعمال فشارها) ملحق شدند. تهران از همین حالا هم در حال اعلام این است که به سرعت می‌تواند سانتریفیوژهای جدید و کارآمدتری را مستقر کند. به یقین این موضوع، ترس‌ اروپا را درباره خطر رو به گسترش یک جنگ برخواهد انگیخت و آنها را به ارائه پیشنهاد و مشوق‌ به ایرانی‌ها به منظور باقی ماندن در توافق سوق خواهد داد.
اروپایی‌ها نگرانی‌ها درباره ایران را درک می‌کنند
خبرگزاری فارس/ سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با بیان اینکه این کشور گفت‌وگوهای بسیاری با اروپایی‌ها درباره ایران داشته است، گفت، کشورهای اروپایی نگرانی‌های آمریکا درباره ایران را درک کرده و در آنها سهیمند. «هیثر نوئرت» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر ایران را به بی‌ثبات کردن منطقه متهم کرد و گفت کشورهای اروپایی هم در این زمینه با آمریکا هم‌نظر هستند. وی گفت: «ما دیده‌ایم که ایران مسئول تسلیح حوثی‌های یمن به موشک‌های بالستیک است و آنها هم با شلیک این موشک‌ها به سوی شریک راهبردی ما، یعنی عربستان سعودی، این کشور را ناامن می‌کنند. ما شاهد اقدامات ثبات‌زدای آنها در سوریه هستیم. آنها مانند سوریه مسئول کشته شدن ده‌ها هزار نفر در سوریه هستند.»
مونیز: برجام باید الگوی ما در مذاکره با کره شمالی باشد
خبرگزاری تسنیم/ «ارنست مونیز» وزیر انرژی پیشین آمریکا ضمن حمایت از باقی ماندن آمریکا در برجام، تأکید کرد، واشنگتن باید سازوکارهای نظارتی توافق هسته‌ای با ایران را به عنوان الگوی توافق احتمالی با کره شمالی در دستور کار قرار دهد. وی با بیان اینکه «رونالد ریگان» رئیس‌جمهور اسبق آمریکا هنگام مذاکرات کنترل تسلیحات هسته‌ای با اتحاد جماهیر شوروی ضرب‌المثل روسی «اعتماد کن اما، بسنج» را در دستور کار قرار داده بود، نوشت: «اما در مذاکرات اخیر ما با ایران چراغ راه ما «اعتماد نکن، بسنج، بسنج و بسنج» بود و در مذاکرات پیش رو با کره‌شمالی هم باید همین باشد.»
برجام اصلاح نشود آمریکا از توافق کنار می‌رود
خبرگزاری ایرنا/ سخنگوی کاخ سفید می‌گوید در صورتی که تغییرات مد نظر دولت آمریکا در توافق هسته‌ای با ایران اعمال نشود، واشنگتن از این توافق کناره‌گیری می‌کند. «راج شاه» درباره احتمال کناره‌گیری آمریکا از برجام، گفت: «آنچه می‌توانم به شما بگویم، این است که رئیس‌جمهور از ماه ژوئن که در این مورد صحبت کرد، به صراحت نظرش را درباره این توافق گفته است؛ در واقع از سال‌ها پیش.» وی افزود: «او معتقد است که این یکی از بدترین توافق‌های بین‌المللی است که تاکنون ایالات متحده انجام داده است. اگر این تغییرات صورت نگیرد، رئیس‌جمهور به صورت بالقوه آماده است از این توافق کناره‌گیری کند.»
از نظر اغلب حامیان توافق هسته‌ای، برجام مُرده است
خبرگزاری فارس/ مشاور امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور سابق آمریکا و مقام ارشد حاضر در مذاکرات محرمانه با ایران، می‌گوید اغلب حامیان توافق هسته‌ای معتقدند که باید این توافق را تمام‌شده تلقی کرد. «جیک سالیوان» از مقامات دولت سابق آمریکا با اشاره به مواضع «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا و همچنین انتصاب «جان بولتون» به سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید درباره مواضع سیاست خارجی دولت آمریکا هشدار داد، خروج دولت ترامپ از برجام یک احتمال واقعی است و احتمالاً توافق هسته‌ای ایران، «امسال جان سالم به در نمی‌برد.»