اکبر معصومی/ اتحادیه اروپا همواره دنبالهرو سیاستهای کشورهایی، همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده و با در نظر گرفتن منافع خود و منافع این دو، سیاست خود را با ایران تنظیم کرده است. هدف این نوشته مختصر این است که ضمن بررسی روابط اتحادیه اروپا با آمریکا، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا میتوان در صورت خارج شدن آمریکا از برجام، آن را با اتحادیه اروپا ادامه داد؟ آیا اتحادیه اروپا میتواند شریکی قابل اعتماد برای جمهوری اسلامی ایران باشد؟
رابطه بین آمریکا و اروپا در پسابرجام، نسبت به برجام
پس از به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، وی با انتقاد از برجام به طور مستمر تهدید به خروج از آن کرده است. اگرچه پایبندی ایران به تعهدات خود در این توافق بینالمللی چندین بار از سوی سازمان بینالمللی انرژی اتمی و همچنین دولت آمریکا مورد تأیید واقع شده، ولی ترامپ در ماه اکتبر پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید نکرد و ماندن دولت آمریکا در توافقنامه هستهای را به تصمیم کنگره سپرد و اگر چه در نهایت مجبور به تأیید شد، اما با این شرط که آخرین بار است تعلیق را تأیید میکند، سناریوی تهدید را دنبال کرده است. این در حالی است که دیگر کشورهای عضو1+5 و به ویژه متحدان اروپایی ایالات متحده آمریکا، بر لزوم تداوم برجام تأکید کردند و به مخالفت با موضع آمریکا روی آوردند. یک روزنامه آمریکایی با مقایسه ورود شرکتهای بزرگ اروپا به ایران با سیاست ترامپ مبنی بر تقابل بیشتر با تهران، این امر را عامل دورتر شدن موضع این دو در قبال ایران و ایجاد ابهام در سرنوشت برجام دانسته است. در حالی که دولت آمریکا درصدد است از طریق مذاکره دوباره و افزودن متممهای دیگر در توافق هستهای، ایران را بیش از پیش مهار کند و در نتیجه سبب تغییر در رفتار جمهوری اسلامی ایران شود؛ اما به نظر میرسد توافق هستهای برای اتحادیه اروپا در حکم تسهیلکننده روابط با یکی از بازیگران اصلی غرب آسیا باشد که میتواند سبب همکاری بیشتر این دو در مسائل منطقهای شود. با نگاه به پیشینه رابطه بین آمریکا و اتحادیه اروپا میتوان چنین برداشت کرد که اروپاییها همواره درصدد بودند رفتاری مستقل از آمریکا داشته باشند و خود را یک بازیگر بینالمللی تأثیرگذار مطرح کرده و سیاست خود را بر اساس منافع کشورهای اتحادیه اروپا ترسیم کنند. در واقع، اروپا ضمن نگرانی از سیاستهای آمریکا تمایل خود را به جایگزینی چندجانبهگرایی و نظام چندقطبی به جای یکجانبهگرایی آشکار کرده است؛ اما عملاً به دلیل نبود استحکام و همگرایی جدی اتحادیه اروپا، برگزیت انگلیس، سطح تراز تجاری بالا با آمریکا و نیاز اروپا به تعامل تجاری و امنیتی با این کشور در قالب سیاستهای جهانی، تابع آمریکا بوده است؛ از این رو خیلی نمیتوان به تأثیر برجام در ایجاد واگرایی و شکاف بین آمریکا و اتحادیه اروپا دل بست و اروپاییها نمیتوانند برجام را با خروج آمریکا زنده نگه دارند.
سناریوهای آینده
حال سناریوهای گوناگونی درباره آینده برجام مطرح است که به دو نوع از این سناریوها اشاره میشود:
1ـ اشتباه بزرگ ایران در پایبندی به برجام، در صورت خروج آمریکا از آن؛ عدهای از کارشناسان معتقدند، با خروج آمریکا از برجام، دیگر ادامه دادن آن به نفع کشور نخواهد بود و ادامه دادن آن به معنای اجرای محدودیتهای ایجاد شده در برجام برای برنامه هستهای است، بدون آنکه نفعی برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. با توجه به اینکه اصلیترین امتیاز در برجام برای کشورمان برچیده شدن تحریمهای ظالمانهای است که ایالات متحده علیه ایران وضع کرده است، حال با خروج آمریکا از برجام و ترسیم دوباره رشته تحریمها، دیگر ماندن ایران در برجام جز ضرر و آسیبپذیر کردن کشور هیچ سودی نخواهد داشت.
2ـ ادامه برجام با اروپاییان، حتی با خروج آمریکا از آن؛ سناریوی دوم در قبال آینده برجام، دیدگاه برخی از گروههای منسوب یا حامی دولت است.
ادامه در صفحه۲
ادامه از صفحه اول
این مجموعه درصدد هستند در صورت خروج آمریکا از برجام، آن را با کشورهای اروپایی ادامه دهند و نیز معتقدند، تعهدات اروپاییها در متن برجام بسیار گسترده است، چه در زمینه برداشتن تحریمها و رفع موانع بانکیـ اقتصادی به منظور سرمایهگذاری اشخاص حقیقی و اروپایی در ایران و چه در مرحله حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی و حسن اجرای تعهدات دو طرف. موافقان ادامه برجام منهای آمریکا با توجه به مقدمه و مفاد عمومی برجام و بخشهایی از پیوستهای پنجگانه برجام، به مسئولیتهای ویژه و محوری اتحادیه اروپا اشاره میکنند؛ برای نمونه در پیوست شماره 2 توافق هستهای که به تعهدات مرتبط با تحریمها اختصاص دارد، اروپاییها نقش تعیینکنندهای در 10 بخش مهم از جمله تدابیر مهم مربوط به امور بانکی و بیمهها، بخشهای نفت و گاز، پتروشیمی، طلا و دیگر فلزات گرانبها و... دارند که اهتمام آنها در هر یک از این 10 بخش میتواند وضعیت متفاوتی را برای اقتصاد ایران داشته باشد. حال با توجه به دیدگاه دولتمردان در حفظ برجام ولو بدون آمریکا ذکر چند مورد ضروری است:
اول: اعلام رضایت دولتمردان از کشورهای اروپا و معرفی آمریکا به منزله ناقض برجام، تکرار همان اشتباه گذشته نسبت به اعتماد آمریکاییهاست که در نهایت به نقض برجام، توسعه تحریمها و تفسیر به رأی قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و مفاد برجام منجر شد.
دوم: اروپاییها همچون آمریکا ناقض برجام بودند و به تعهدات خود در هیچ یک از موارد مذکور در برجام عمل نکردند. اگر آنها در اجرای تعهدات خود اهتمام داشتهاند، امروز اوضاع بهتر و متفاوتی برای اقتصاد و سرمایهگذاری خارجی در کشورمان به وجود میآمد. اجرا نشدن تعهدات از سوی اروپایی در امور بانکی امروز سبب شده است کشورمان نتواند حتی یک بانک در اروپا ایجاد کند که این موضوع بارها مورد اعتراض ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز قرار گرفت.
نتیجهگیری
در عرصه بینالمللی، همه کشورها تلاش میکنند با اصلی به نام حفظ منافع خود، وارد گفتوگو و ایجاد ارتباط با دیگر بازیگران شوند. با در نظر گرفتن اصل مهم منافع کشور، ذکر چند مورد درباره نگاه خوشبینانه دولتمرادن به اروپا ضروری به نظر میرسد:
1ـ اروپاییها همواره تلاش خواهند کرد به بهانه حفظ برجام، راهبرد فشار در قبال جمهوری اسلامی ایران را در دیگر عرصهها به کار گیرند. روزنامه «والاستریت ژورنال» به نقل از دیپلماتهای اروپایی گزارش داد که در نشست سران اتحادیه اروپا در بروکسل چندین رهبر اروپایی، از جمله آنگلا مرکل، ترزا می و امانوئل مکرون خواستار افزایش فشار به ایران درباره برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران شدهاند. در واقع، پیگیری سیاست دوگانه اروپا در قبال کشورمان سبب موضعگیری سرسخت رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان شد و دخالت آنها در قبال برنامه موشکی را بیربط به این اتحادیه عنوان کردند.
2ـ با در نظر گرفتن حجم تجاری آمریکا و اتحادیه اروپا و همچنین وابستگی این اتحادیه از نظر امنیتی به آمریکا، به نظر نمیرسد این اتحادیه بتواند سیاستی مستقل در قبال ایران اتخاذ کند. در واقع، جمعبندی موضعگیریهای مقامات انگلیسی، آلمانی و فرانسوی درباره ایران نشان میدهد، روابط گسترده آمریکاـ اروپا با توافق هستهای دچار تغییرات بنیادین
نخواهد شد.
3ـ اعلام راهبرد ادامه برجام بدون آمریکا در واقع خطای استراتژیکی بود که برخی گروهها و افراد سیاسی کشورمان صورت دادند. این راهبرد چراغ سبزی بر گستاخی بیشتر غربیها علیه منافع کشورمان بود؛ چرا که هنوز خروج آمریکا از برجام صورت نگرفته است و اعلام مواضع این چنینی سبب فشار بیشتر بر کشورمان در دیگر عرصهها خواهد شد. از سوی دیگر، با توجه به تعهدات کشورهای غربی در برجام نسبت به رفع تحریمهای صورت گرفته علیه کشورمان، اعلام این راهبرد در واقع کم هزینه کردن سیاست آمریکا در قبال خروج از برجام خواهد شد.