غلامحسین اسماعیلی، رئیس‌کل دادگستری استان تهران درباره پرونده دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی گفت: برای بخش عمده‌ای از پرونده‌هایی که در دادگاه مطرح شده بود، رأی صادر شده و پرونده افرادی که به حکم‌شان اعتراض داشتند، در مرحله تجدیدنظر است. در ماه‌های پایانی سال 96 هم، برای یک‌سری دیگر از متهمان حقوق‌های نجومی کیفرخواست صادر شده و پرونده‌های‌شان تازه از دادسرا به دادگاه آمده است.

در اعتراض به رفتارهای ساختارشکنانه رئیس‌جمهور سابق منتشر شد

جمعی از وزرا و معاونان رئیس‌جمهور در دولت نهم و دهم با صدور بیانیه‌ای به برخی مواضع و اقدامات محمود احمدی‌نژاد واکنش نشان داده و این رفتارها را نوعی ایجاد زمینه به منظور جولان عوامل فتنه و دشمنان خارجی برای تخطئه نظام و آسیب به منافع مردم توصیف کردند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
شکر و سپاس به درگاه ایزد منان که علی‌رغم تمامی مشکلات، تهدیدها، تحریم‌ها و اقدامات خصمانه، به اذعان همگان انقلاب اسلامی در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی، از چنان اقتدار و صلابتی برخوردار است که آمریکای جهانخوار، صهیونیسم جنایتکار و ارتجاع عرب را در مواجهه با نظام اسلامی مستأصل نموده است.
آرمان‌های والای امام خمینی(قدس‌سره) و ارزش‌های انقلاب همچون استقلال، آزادی، مردم‌سالاری دینی، عدالت‌طلبی، حمایت از محرومان و مظلومان و ظلم‌ستیزی همچنان زنده و الهام‌بخش است و پرچم پرافتخاری که امام و شهدای گرانقدر برافراشتند، همچنان با عزت در دست با کفایت خلف صالح امام و فرزندان برومند انقلاب در اهتزاز است. جمهوری اسلامی توانسته است هم بر هجمه‌های سنگین نظیر کودتا، منازعات قومی و مذهبی، ترورها، جنگ تحمیلی و فتنه‌های رنگین فائق آید و هم دستاوردهای چشمگیری در فراهم ساختن زیرساخت‌های عمرانی، رفاهی، آموزشی، بهداشتی و ارتباطات و نیز رشد علم و فناوری در حوزه‌های گوناگون، از جمله صنعت هسته‌ای، دفاعی و موشکی، نانو، هوافضا، ماهواره، بیوتکنولوژی، سلول‌های بنیادین و پزشکی داشته باشد.
این توفیقات در پرتو عنایات حضرت حق‌تعالی، توجهات حضرت ولی‌عصر(عج)، رهبری الهی دو امام بزرگوار انقلاب، مجاهدت نیروهای انقلابی و مشارکت مردم عزیز حاصل شده است. تجربه چهار دهه گذشته ثابت کرده که به هر میزان التزام به مبانی اسلام ناب، آرمان‌های انقلاب، مدیریت جهادی و ولایت‌پذیری بیشتر بوده، در خدمت به مردم و نیز در سیاست خارجی و تعاملات جهانی موفقیت‌های شایان توجهی حاصل شده است و هرگاه فاصله گرفتن از این مبانی و دلدادگی به نسخه‌های لیبرالی و نیز کم‌توجهی به منویات رهبری بر اندیشه و مرام دست‌اندرکاران امور غلبه یافته است، حرکت پرشتاب و رو به پیشرفت کشور کند شده و معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افزون شده است. یک دلیل روشن بر این حقیقت، اوضاع فعلی است که در کنار نقاط قوت و اقتدار نظام اسلامی در دفاع از امنیت و آرامش کشور و تقویت جبهه مقاومت که منجر به پیروزی بزرگ در سوریه و عراق و فروپاشی دولت خودخوانده داعش و تضمین منافع ملی شد، متأسفانه شاهد شرایط نامناسب اقتصادی مردم و مشکلات معیشتی طبقات ضعیف و متوسط جامعه هستیم که بخش عمده آن نتیجه پنج سال رویکرد نادرست برخی دولتمردان لیبرال‌منش است که اینک بی‌تدبیری، کم‌تحرکی و ضعف مدیریت‌شان زبانزد عام و خاص شده و قابل کتمان و توجیه نیست.
شعارها و وعده‌های بر زمین مانده و فرصت‌سوزی‌ها، اشرافی‌گری و روحیه امتیازطلبی، وام‌ها و حقوق‌های نجومی، بی‌توجهی به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های داخلی و تضعیف تولید ملی، رکود و بیکاری، کاهش ارزش پول ملی و نوسانات نرخ ارز، منزوی ساختن نیروهای جهادی و سرمایه‌های انسانی کشور، دامن زدن به دوقطبی‌های کاذب، حاشیه‌سازی و القائات ناصواب در حوزه‌های اعتقادی و فرهنگی، تحقیر منتقدان و دلسوزان، زیر سؤال بردن اقدامات ارزنده و خدمات ماندگار خادمان مردم، فرافکنی ضعف‌ها، پذیرش و عمل به نسخه‌های اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی غرب همچون سند 2030 و... بخشی از نتایج بی‌تدبیری‌هاست. البته این ایرادات نافی اقدامات مفید و خدمات دولت و مدیران نیست و امیدواریم دولت با بهره‌گیری از تجربه ناخوشایند اعتماد به بیگانگان در موضوع برجام و تغییر نگاه و رویکرد از خارج به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی و تدبیر و درایت ضمن رفع موارد مذکور به گره‌گشایی از مشکلات و خدمت به مردم و رشد و تعالی کشور موجبات امید و سرزندگی را فراهم نماید.
رفع فقر، فساد، تبعیض و تسهیل خدمت خالصانه و صیانت از کرامت انسانی و پاسخگویی به مطالبات بحق مردم که از آرمان‌های بلند انقلاب است منوط به همت و مجاهدت هماهنگ قوای سه‌گانه و سایر ارکان نظام و دستگاه‌های حاکمیتی است. دستگاه قضایی در تحقق عدالت، احیای حقوق مردم و مبارزه با ظلم و فساد رسالت سنگینی برعهده دارد.
از سوی دیگر در شرایطی که بیش از پیش همبستگی ملی، وحدت نیروهای متعهد برای پاسخگو کردن و تصحیح رویکرد دولت و حفظ نظام اسلامی در برابر صف‌آرایی بی‌سابقه استکبار و ایادی منطقه‌ای ضروری است، مع‌الاسف شاهد برخی مواضع و رفتارهای ساختارشکنانه رئیس دولت نهم و دهم هستیم که نه تنها خدمات گسترده مدیران و نیروهای متخصص، ولایتمدار و مردمی دولت‌های مذکور را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ بلکه با مخالف‌خوانی به نوعی زمینه را جهت جولان عوامل فتنه و دشمنان خارجی برای تخطئه نظام و آسیب به منافع مردم فراهم کرده است.
 نامه‌پراکنی‌های غیرمتعارف، طرح خواسته‌های غیرقانونی مانند برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس شورای اسلامی، تضعیف نهادها و ارکان نظام اسلامی به بهانه نقد و اصلاح‌گری، عدم ترجیح مصالح ملی بر مسائل شخصی و گروهی مانند تکرار موضوع مهندسی انتخابات در حالی که کلیدواژه ناروای عوامل فتنه در سال 88 بود، التهاب‌آفرینی در جامعه، خودحق‌پنداری و استفاده از شیوه‌های خارج از روال قانونی که موجب خسارت به کشور و مردم است، فاصله گرفتن از شعارهای انقلابی که مبنای میثاق و رأی مردم بود، انقلابی‌نمایی به جای انقلابی‌گری و استفاده ابزاری از عدالت، تکرار ادعاهای بی‌اساس فتنه‌گران و رسانه‌های معاند و ضد مردمی، پیش‌بینی بی‌پایه در مورد اتفاقات و تحولات آتی، حال آنکه در گذشته نیز در مواردی از رخدادهایی سخن گفته شد که هرگز تحقق نیافت.
اینک خیر و مصلحت ایشان را در بازگشت به آرمان‌های امام و انقلاب می‌دانیم که اهم آن تقوای الهی، ولایت‌پذیری و خدمت خالصانه به مردم است و خواستگاه اقبال مردم به وی در سال 84 بوده است.در پایان با الهام از سخن امام که فرمود: «در کشور اسلامی بن‌بست وجود ندارد»، به ملت ایران نوید می‌دهیم که با بصیرت، همدلی و انسجام ملی تحت زعامت رهبر حکیم و فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه‌ای(مدّظله‌العالی) چالش‌ها را پشت سر نهاده و در مسیر پیشرفت و عدالت آینده روشنی را برای کشور ترسیم خواهیم کرد.
و آخر دعوانا أن الحمدلله رب‌العالمین
و العاقبة للمتقین
23/01/1397
جمعی از وزرا و معاونان رئیس‌جمهور در دولت‌های نهم و دهم:
1ـ مرتضی بختیاری(دادگستری) 2ـ مهرداد بذرپاش(سازمان جوانان) 3ـ محمود بهمنی(بانک مرکزی)4ـ امیرمنصور برقعی(مدیریت و برنامه‌ریزی) 5ـ رضا تقی‌پور (ارتباطات) 6ـ حمیدرضا حاجی‌بابایی(آموزش و پرورش) 7ـ سیدمحمد حسینی(فرهنگ و ارشاد اسلامی) 8ـ سید شمس‌الدین حسینی(امور اقتصادی و دارایی) 9ـ صادق خلیلیان(جهاد کشاورزی) 10ـ کامران دانشجو(علوم تحقیقات و فناوری) 11ـ پرویز داودی(معاون اول) 12ـ  مجید دوستعلی(دبیر دولت) 13ـ محمدمهدی زاهدی(علوم تحقیقات و فناوری) 14ـ مسعود زریبافان(بنیاد شهید) 15ـ محمد سلیمانی(ارتباطات) 16ـ محمدحسین صفارهرندی(فرهنگ و ارشاد اسلامی) 17ـ زهره طبیب‌زاده‌نوری(امور زنان و خانواده) 18ـ محمدحسن طریقت منفرد(بهداشت) 19ـ علیرضا طهماسبی(صنایع و معادن) 20ـ محمد عباسی(ورزش‌ـ تعاون) 21ـ فریدون عباسی(سازمان انرژی اتمی) 22ـ ابراهیم عزیزی(توسعه مدیریت و سرمایه انسانی) 23ـ علیرضا علی‌احمدی(آموزش و پرورش) 24ـ محمد علی‌آبادی(تربیت بدنی) 25ـ مهدی غضنفری(صنعت، معدن تجارت) 26ـ محمود فرشیدی(آموزش و پرورش) 27ـ لطف‌الله فروزنده(منابع انسانی‌ـ پارلمانی) 28ـ رستم قاسمی(نفت) 29ـ منوچهر متکی(امورخارجه) 30ـ صادق محصولی(کشور‌ـ رفاه) 31ـ عبدالرضا مصری(رفاه) 32ـ حیدر مصلحی (اطلاعات) 33ـ مصطفی محمدنجار (دفاع‌ـ کشور) 34ـ محمدجواد محمدی‌زاده(محیط زیست) 35ـ سیدمحمدرضا میرتاج‌الدینی(پارلمانی) 36ـ مسعود میرکاظمی(بازرگانی‌ـ نفت) 37ـ محمد ناظمی اردکانی(تعاون) 38ـ مجید نامجو(نیرو) 39ـ فاطمه واعظ‌جوادی(محیط زیست) 40ـ احمد وحیدی(دفاع) 41ـ مرضیه وحیددستجردی(بهداشت) 42ـ سیدمهدی هاشمی(کشور) ۳۴ - اسدالله عباسی(رفاه)



  مهدي سعيدي/  ثبات در مديريت را مي‌توان يکي از مهم‌ترين شاخصه‌های لازم براي کارآمدي در بخشي از دستگاه اجرايي دانست. اين ثبات موجب مي‌شود زمان لازم براي تحقق سیاست‌ها و تصميم‌گيري‌ها فراهم آيد و ابعاد همه‌جانبه موفقيت يا شکست آن آشکار شود و آنگاه فرصت لازم به منظور ارزيابي عملکردها براي کارشناسان و مردم به دست آمده که حاصل اين ارزيابي را مي‌توان در صندوق آرا مشاهده کرد.
يکي از عوامل مؤثر در بي‌ثباتي در مديريت اجرايي کشور، غلبه نگاه‌هاي جناحي و سياسي بر شايسته‌سالاري است. در اين مسير انحرافي گاه کار به آنجا کشيده مي‌شود که مي‌توان از قبيله‌گرايي سياسي سخن گفت! اين معضل آنقدر خطرناک است که رهبر معظم انقلاب اسلامي در بازخواني علل عدم استفاده صحيح از ظرفيت‌هاي کشور يکي از مهم‌ترين علل را قبيله‌گرايي سياسي يا جناحي خوانده و تأکيد داشته‌اند: «گرفتار جناح‌گرايي و قبيله‌گرايي سياسي هستيم؛ اين را بايد کنار بگذاريم. کار خوب را اگر کسي انجام داده است که دشمن شما هم هست، وقتي مديريت دست شما است، تصميم‌گيري با شما است، آن کار خوب را بايد ترويج کنيد، بايد دنبال بکنيد؛ [اينکه] «چون فلاني کرده است، پس ما نمي‌کنيم؛ چون جناح مقابل کرده است، نمي‌کنيم»، اين خطا است؛ اين غلط است. يکي از مشکلات ما اين است.»(1/1/۱۳۹۷)
آثار سوء قبيله‌گرايي را مي‌توان در طول سال‌هاي اخير مشاهده کرد. هرجا اين بيماري شيوع يافته، پیامدهای منفي آن به طور مستقيم در عرصه مديريتي کشور مشاهده شده و دود آن به چشم مردم رفته است. فرقي هم ندارد که اين آفت دامن‌گير قوه مجريه شود يا دستگاه قضايي و مقننه را به خود آلوده کند! نهادهاي انقلابي درگير اين چالش شوند يا بانک‌ها و شهرداري‌ها و ديگر مجموعه‌هاي خدمت‌رسان اقتصادي، اجتماعي يا سياسي به آن مبتلا شوند!
نمونه بارز چنين انحرافي را مي‌توان در ماجراي مديريت شهري پايتخت در دوران حاکميت اصلاح‌طلبان در شوراي شهر اول مشاهده کرد. در حالي که به نظر مي‌رسد با پيروزي فهرست واحد اصلاح‌طلبان ـ که خود را سردمدار توسعه سياسي در کشور معرفي مي‌کردند ـ ثباتي مثبت و مؤثر در شهرداري تهران حاکم شود و مشکلات مردم اين کلانشهر به سرعت حل و فصل شود؛ اما اختلاف بر سر قدرت و منفعت‌گرايي جناحي آن‌چنان توان اين شورا را گرفت که بی‌ثبات‌ترین دوران مديريت شهري در کشور ثبت شد و شاهد تغيير چندين باره شهردار تهران در طول دوره چهار ساله بوديم! بخش عمده جلسات شوراي شهر به درگيري‌هاي کلامي و حتي فيزيکي اعضا انجاميد؛ به نحوي که براي مدت طولاني ديگر شورا نتوانست جلسات خود را برگزار کند و حاصل اين تنش‌هاي بيهوده سياسي چيزي جز اتلاف بيت‌المال و سرمايه‌هاي ملي، افزايش روزافزون مشکلات پايتخت، سردرگمي مردم و بي‌پاسخ ماندن مطالبات بحق شهروندان نبود!
حاصل اين قبيله‌گرايي و مناقشات جناحي، بی‌اعتباری و بي‌اعتمادي مردم به اصلاح‌طلبان بود که با واکنش ايشان در پاي صندوق‌هاي رأي همراه شد و در حالي که اين جريان سياسي اوج دوران حاکميتي خود را مي‌گذراند، به يکباره يک فهرست گمنام توانست در انتخابات آرای حداکثري مردم تهران را کسب و دست اصلاح‌طلبان از مديريت شهري تهران کوتاه شود!
متأسفانه، همان روند و سمت و سو و جهت‌گيري در مديريت شهري اين روزهاي پايتخت با حضور اصلاح‌طلبان شوراي شهر بار دیگر به نحو ديگري در حال شکل‌گيري است. مسئله مديريت آقاي محمدعلي نجفي که از همان ابتداي کار با اما و اگرهاي گوناگونی درباره صلاحيت ايشان براي تصدي اين امر خطير همراه بود، در کمتر از يک سال با استعفاي ايشان همراه شده است و وي به دلايل متعددي اعم از بيماري و... گویا توان ادامه کار را ندارد! اصرار بيهوده بر تداوم کار وی، در حالي که حاضر نبود کار را ادامه دهد، حرکت در همان مسير قبيله‌گرايي است که در ذم آن سخن رانده شد! اين در حالي است که افراد شايسته فراواني براي قرار گرفتن در اين جايگاه مديريتي هستند که اگر عينک سياسي‌ـ جناحي اعضاي شوراي شهر تهران برداشته شود و همچنين بتوانند بر فشارهاي سياسي پشت پرده غلبه کرده و بر ميثاقي که در جايگاه نمايندگي مردم بسته‌اند، پايبند بمانند، خواهند توانست با انتخاب آنها اداره امور اين کلانشهر با جمعيت چند ميليوني را به بهترين‌ بسپارند! اميد که آنچه در شوراي اول شهر تهران گذشت، درس عبرتي براي شوراي شهر پنجم باشد!

یک جهانگرد استرالیایی (Ellie Cleary) درباره تجربه سفر خود به ایران گفته است: «زنان ایرانی از تحصیلکرده‌ترین زنان در جهان هستند. ما فکر می‌کنیم جایی که زنان حجاب دارند، آزاد نیستند و سرکوب می‌شوند. ذهنیت جاری در خبرها و رسانه‌ها درباره ایران را سیاستمداران شکل می‌دهند تا افکار را آن‌گونه که می‌خواهند نسبت به ایران منفی کنند. از ایران به کشوری خطرناک یاد می‌شود؛ اما من در ایران جز زیبایی و مهمان‌نوازی و دوستی مردمان در طول دو هفته سفرم چیز دیگری ندیدم. تبلیغات درباره ایران بازتاب ذهنیت و خواسته رهبران کشورهای غربی و نه واقعیت‌ها درباره شهروندان این کشور است.»
تلگرام یعنی...
امروزه 85 درصد جرایم فضای مجازی کشور در تلگرام رخ می‌دهد که هیچ‌گونه امکان پیگیری قانونی برای احقاق حق شهروندان در مورد این حجم از جرایم وجود ندارد. شرکت تلگرام نیز هیچ تعهدی برای پاسخگویی در قبال این جرایم ندارد؛ اما دفاع از آزادی تلگرام، یعنی باندهای قاچاق دختران آزاد باشند و در فضای مجازی فعالیت کنند و پلیس هیچ امکانی برای مقابله با آنها نداشته باشد. همچنین یعنی کلاهبردار‌ها آزاد باشند و حساب‌های بانکی مردم را خالی کنند؛ اما قانون نتواند با آنها برخورد کند. یعنی داعش و القاعده از طریق تلگرام برای بمب‌گذاری و آدم‌کشی سازماندهی و عملیات کنند؛ اما تلگرام موظف نباشد هیچ اطلاعاتی از آنها در اختیار پلیس ایران قرار دهد.
راز قدرت ایران
«گروه بین المللی بحران» در گزارشی به اولویت‌های ایران در محیط پر از آشوب خاورمیانه پرداخته و نوشته است: «ایران در حال گسترش نفوذ خود در یک کمان جغرافیایی از تهران تا بغداد و از دمشق تا بیروت است. قدرت‌نمایی‌اش که با حمله سال 2003 آمریکا به عراق آغاز شد و با شروع جنگ داخلی در سوریه و یمن سرعت یافت، این تصور را به وجود آورده که ایران در حال تبدیل شدن به یک قدرت هژمونیک منطقه‌ای است. سیاستمداران ایرانی درباره این موضع کلی راهبردی محور مقاومت اختلافی ندارند؛ هم عناصر عملگراتر و هم عناصر اصولگرا آن را برای امنیت ملی ضروری می‌بینند. با این حال، بحثی داغ درباره چگونگی پاسخگویی به این الزامات امنیتی وجود دارد. بحث‌ها در ساختار چندقطبی قدرت در ایران از طریق یک فرآیند تصمیم‌گیری اجماعی درون یک نهاد مرکزی به نام «شورای عالی امنیت ملی» خلاصه می‌شوند. شورای عالی امنیت ملی که سیاست‌های عمده خارجی و داخلی را تعیین می‌کند، به دست رئیس‌جمهور اداره و از مقامات بالای دولتی و نظامی و همچنین تصمیم‌گیرندگانی که نماینده جناح‌های اصلی سیاسی هستند، تشکیل می‌شود. تصمیمات این شورا در صورت تأیید رهبر ایران، آیت‌الله خامنه‌ای که فرمانده کل قواست، قطعی می‌شوند.
امتیاز جریان اصولگرا
حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی، معاونت پارلمانی دولت دهم درباره جدا شدن اصولگرایان از احمدی‌نژاد گفت: «اکنون تعداد کمی از اعضای دولت چه دولت نهم و چه دهم در کنار احمدی‌نژاد هستند و این به حاشیه‌ها و حلقه‌ نزدیک احمدی‌نژاد برمی‌گردد. اعضای دولت با این افراد و حلقه مخالفت می‌کردند و در نتیجه ادامه همکاری از بین می‌رفت. دلیل دوم به روحیه احمدی‌نژاد باز می‌گردد، ما این انتقادها را از قبل به وی داشتیم و در جلسات دولت هم آنها را مطرح می‌کردیم. اینکه در حال حاضر خیلی‌ها با احمدی‌نژاد نیستند، به خاطر رفتارهای اوست. امتیاز جریان انقلابی و اصولگراست که در میان خود، اگر کسی رفتارش را عوض کند، با وی برخورد می‌شود. این گونه نیست که فرد هر کجا برود، جریان هم با وی برود؛ اما ما در جریان اصلاح‌طلب این رفتار را ندیدیم. مثلاً فتنه 88 موضوع کوچکی نبود، اما خیلی از نیروهای سیاسی جریان اصلاح‌طلب درباره آن سکوت کردند یا همچنان با آنها باقی ماندند، در حالی که انتظار می‌رفت، آنها هم با شهامت فتنه 88 را رد می‌کردند و مواضع خود را شفاف می‌گفتند.»

نکته: سه فیلسوف در ایستگاه راه آهنی منتظر ورود قطار بودند. آنها آن قدر گرم بحث و جدل بودند که از ورود قطار غافل شدند. لحظه‌ای که قطار خواست ایستگاه را ترک کند، دو نفر از آنها با عجله خودشان را به درون قطار رساندند؛ اما نفر سوم که خیلی هم عجله داشت، نتوانست سوار شود. از بس که ناراحت بود گریه می‌کرد، باربری که ماجرای آنها را از نزدیک مشاهده کرده بود، به وی نزدیک شد و به او دلداری داد و گفت خدا را شکر که حداقل دو نفر از شما سوار قطار شد. فیلسوف جا مانده گفت: مشکل همین جاست. آن دو نفر برای بدرقه من آمده بودند، من ماندم و آنها رفتند. مطمئناً آنها هم در قطار دارند مانند من گریه می‌کنند.
نظر: با شروع سال 97 و نامگذاری سال «حمایت از کالای ایرانی» این امید در بین مردم و کارگران به وجود آمده است که با این تدبیر رهبر معظم انقلاب، قطار پیشرفت کشور به حرکت می‌افتد و نظام را به پیش می‌برد؛ اما در همین حال شاهد هستیم که مسئولان اجرایی کشور سرگرم مباحث حاشیه‌ای هستند و این ضرورت را درک نکرده‌اند که کشورهایی که فاصله‌های زیادی در زمینه‌های اقتصادی با کشورمان داشته‌اند با وجود اینکه منابع معدنی، سرزمینی و حتی نیروی انسانی نداشته‌اند، به پیشرفت‌های چشمگیری دست یافته‌اند.

 بازیگر نقش دیوانه
مهدی مطهرنیا با اشاره به تحولات آینده سوریه اظهار داشت: «تحولات سوریه به سمت یک اصطکاک معنادار و کنترل‌شده با هدف اخذ امتیازات خواهد رفت، به عبارت دیگر، در صحنه بازی ما شاهد تحولات پیچیده خواهیم بود، ولی در پشت پرده شاهد مذاکراتی سازنده برای امتیازگیری بهتر بین قدرت‌های بزرگ خواهیم بود. در این چشم‌انداز، ما سوریه را بسیار پرتنش می‌یابیم، گاه و بی‌گاه تهدیدات به حمله نظامی صورت خواهد گرفت، اما در پشت سر این تهدیدات نظامی و تنش‌ها به گونه‌ای مدیریت می‌شود که زمینه را برای مذاکرات مستقیم میان قدرت‌های بزرگ آماده کند. به عبارتی، ترامپ نقش«دیوانه» هنری کیسینجر را به خوبی بازی می‌کند تا بتواند زمینه‌های امتیازگیری آمریکا را به خوبی فراهم کند.» 
حمایت از ایران
 در عربستان
نمایندگان لبنان و عراق در نشست مقدماتی وزرای خارجه کشورهای شرکت‌کننده در نشست سران عرب در عربستان، از ایران حمایت و به بند ضد ایرانی بیانیه پایانی این نشست اعتراض کردند. در این بند، ایران به دخالت در امور کشورهای عربی
 متهم شده بود. 
جنگ با اسرائیل
خبرگزاری تسنیم نوشت: «واقعیت آن است که ما خیلى وقت است که وارد جنگ با اسرائیل شده‌ایم. از ابتداى جنگ در سوریه که امام خامنه‌اى(روحى فداه) حدود این جنگ را با این جملات که؛ برخلاف تبلیغات رسانه‌هاى مزدور استکبار در منطقه، جنگ در سوریه، جنگ میان طرفداران مقاومت ضد صهیونیستى و مخالفین آن است، معین فرمودند، ما مى‌دانیم که سرداران و بسیجیان ایشان با کدام دشمن وارد جنگ شده‌اند و نقشه کدام دشمن را نقش بر آب کرده‌اند. هرچند براى اثبات فرمایش امام خامنه‌اى به هیچ چیز نیاز نداشتیم، اما انتشار تصاویرى مثل درمان تکفیرى‌ها در بیمارستان‌هاى سرزمین‌هاى اشغالى در همان اوایل و جدیداً کشف سلاح‌هاى اسرائیلى در انبارهاى سلاح غوطه شرقى، آفتاب بود که آمد دلیل آفتاب.»

 اکبر معصومی/  اتحادیه اروپا همواره دنباله‌رو سیاست‌های کشورهایی، همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده و با در نظر گرفتن منافع خود و منافع این دو، سیاست خود را با ایران تنظیم کرده است. هدف این نوشته مختصر این است که ضمن بررسی روابط اتحادیه اروپا با آمریکا، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا می‌توان در صورت خارج شدن آمریکا از برجام، آن را با اتحادیه اروپا ادامه داد؟ آیا اتحادیه اروپا می‌تواند شریکی قابل اعتماد برای جمهوری اسلامی ایران باشد؟
رابطه بین آمریکا و اروپا در پسابرجام، نسبت به برجام
پس از به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، وی با انتقاد از برجام به طور مستمر تهدید به خروج از آن کرده است. اگرچه پایبندی ایران به تعهدات خود در این توافق بین‌المللی چندین بار از سوی سازمان بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین دولت آمریکا مورد تأیید واقع شده، ولی ترامپ در ماه اکتبر پایبندی ایران به توافق هسته‌ای را تأیید نکرد و ماندن دولت آمریکا در توافق‌نامه هسته‌ای را به تصمیم کنگره سپرد و اگر چه در نهایت مجبور به تأیید شد، اما با این شرط که آخرین بار است تعلیق را تأیید می‌کند، سناریوی تهدید را دنبال کرده است. این در حالی است که دیگر کشورهای عضو1+5 و به ویژه متحدان اروپایی ایالات متحده آمریکا، بر لزوم تداوم برجام تأکید کردند و به مخالفت با موضع آمریکا روی آوردند. یک روزنامه آمریکایی با مقایسه ورود شرکت‌های بزرگ اروپا به ایران با سیاست ترامپ مبنی بر تقابل بیشتر با تهران، این امر را عامل دورتر شدن موضع این دو در قبال ایران و ایجاد ابهام در سرنوشت برجام دانسته است. در حالی که دولت آمریکا درصدد است از طریق مذاکره دوباره و افزودن متمم‌های دیگر در توافق هسته‌ای، ایران را بیش از پیش مهار کند و در نتیجه سبب تغییر در رفتار جمهوری اسلامی ایران شود؛ اما به نظر می‌رسد توافق هسته‌ای برای اتحادیه اروپا در حکم تسهیل‌کننده روابط با یکی از بازیگران اصلی غرب آسیا باشد که می‌تواند سبب همکاری بیشتر این دو در مسائل منطقه‌ای شود. با نگاه به پیشینه رابطه بین آمریکا و اتحادیه اروپا می‌توان چنین برداشت کرد که اروپایی‌ها همواره درصدد بودند رفتاری مستقل از آمریکا داشته باشند و خود را یک بازیگر بین‌المللی تأثیرگذار مطرح کرده و سیاست خود را بر اساس منافع کشورهای اتحادیه اروپا ترسیم کنند. در واقع، اروپا ضمن نگرانی از سیاست‌های آمریکا تمایل خود را به جایگزینی چندجانبه‌گرایی و نظام چندقطبی به جای یکجانبه‌گرایی آشکار کرده است؛ اما عملاً به دلیل نبود استحکام و همگرایی جدی اتحادیه اروپا، برگزیت انگلیس، سطح تراز تجاری بالا با آمریکا و نیاز اروپا به تعامل تجاری و امنیتی با این کشور در قالب سیاست‌های جهانی، تابع آمریکا بوده است؛ از این رو خیلی نمی‌توان به تأثیر برجام در ایجاد واگرایی و شکاف بین آمریکا و اتحادیه اروپا دل بست و اروپایی‌ها نمی‌توانند برجام را با خروج آمریکا زنده نگه دارند. 
سناریوهای آینده
حال سناریوهای گوناگونی درباره آینده برجام مطرح است که به دو نوع از این سناریوها اشاره می‌شود:
1ـ اشتباه بزرگ ایران در پایبندی به برجام، در صورت خروج آمریکا از آن؛ عده‌ای از کارشناسان معتقدند، با خروج آمریکا از برجام، دیگر ادامه دادن آن به نفع کشور نخواهد بود و ادامه دادن آن به معنای اجرای محدودیت‌های ایجاد شده در برجام برای برنامه هسته‌ای است، بدون آنکه نفعی برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. با توجه به اینکه اصلی‌ترین امتیاز در برجام برای کشورمان برچیده شدن تحریم‌های ظالمانه‌ای است که ایالات متحده علیه ایران وضع کرده است، حال با خروج آمریکا از برجام و ترسیم دوباره رشته تحریم‌ها، دیگر ماندن ایران در برجام جز ضرر و آسیب‌پذیر کردن کشور هیچ سودی نخواهد داشت. 
2ـ ادامه برجام با اروپاییان،‌ حتی با خروج آمریکا از آن؛ سناریوی دوم در قبال آینده برجام، دیدگاه برخی از گروه‌های منسوب یا حامی دولت است.
ادامه در صفحه۲
ادامه از صفحه اول
 این مجموعه درصدد هستند در صورت خروج آمریکا از برجام، آن را با کشورهای اروپایی ادامه دهند و نیز معتقدند،‌ تعهدات اروپایی‌ها در متن برجام بسیار گسترده است، چه در زمینه برداشتن تحریم‌ها و رفع موانع بانکی‌ـ اقتصادی به منظور سرمایه‌گذاری اشخاص حقیقی و اروپایی در ایران و چه در مرحله حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی و حسن اجرای تعهدات دو طرف. موافقان ادامه برجام منهای آمریکا با توجه به مقدمه و مفاد عمومی برجام و بخش‌هایی از پیوست‌‌های پنجگانه برجام، به مسئولیت‌های ویژه و محوری اتحادیه اروپا اشاره می‌کنند؛ برای نمونه در پیوست شماره 2 توافق هسته‌ای که به تعهدات مرتبط با تحریم‌ها اختصاص دارد، اروپایی‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در 10 بخش مهم از جمله تدابیر مهم مربوط به امور بانکی و بیمه‌ها، بخش‌های نفت و گاز، پتروشیمی، طلا و دیگر فلزات گرانبها و... دارند که اهتمام آنها در هر یک از این 10 بخش می‌تواند وضعیت متفاوتی را برای اقتصاد ایران داشته باشد. حال با توجه به دیدگاه دولتمردان در حفظ برجام ولو بدون آمریکا ذکر چند مورد ضروری است:
اول: اعلام رضایت دولتمردان از کشورهای اروپا و معرفی آمریکا به منزله ناقض برجام، تکرار همان اشتباه گذشته نسبت به اعتماد آمریکایی‌هاست که در نهایت به نقض برجام، توسعه تحریم‌ها و تفسیر به رأی قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و مفاد برجام منجر شد. 
دوم: اروپایی‌ها همچون آمریکا ناقض برجام بودند و به تعهدات خود در هیچ یک از موارد مذکور در برجام عمل نکردند. اگر آنها در اجرای تعهدات خود اهتمام داشته‌اند، امروز اوضاع بهتر و متفاوتی برای اقتصاد و سرمایه‌گذاری خارجی در کشورمان به وجود می‌آمد. اجرا نشدن تعهدات از سوی اروپایی در امور بانکی امروز سبب شده است کشورمان نتواند حتی یک بانک در اروپا ایجاد کند که این موضوع بارها مورد اعتراض ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز قرار گرفت. 
نتیجه‌گیری
در عرصه بین‌المللی، همه کشورها تلاش می‌کنند با اصلی به نام حفظ منافع خود، وارد گفت‌وگو و ایجاد ارتباط با دیگر بازیگران شوند. با در نظر گرفتن اصل مهم منافع کشور، ذکر چند مورد درباره نگاه خوشبینانه دولتمرادن به اروپا ضروری به نظر می‌رسد: 
1ـ اروپایی‌ها همواره تلاش خواهند کرد به بهانه حفظ برجام، راهبرد فشار در قبال جمهوری اسلامی ایران را در دیگر عرصه‌ها به کار گیرند. روزنامه «وال‌استریت ژورنال» به نقل از دیپلمات‌های اروپایی گزارش داد که در نشست سران اتحادیه اروپا در بروکسل چندین رهبر اروپایی، از جمله آنگلا مرکل، ترزا می و امانوئل مکرون خواستار افزایش فشار به ایران درباره برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران شده‌اند. در واقع، پیگیری سیاست دوگانه اروپا در قبال کشورمان سبب موضع‌گیری سرسخت رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان شد و دخالت آنها در قبال برنامه موشکی را بی‌ربط به این اتحادیه عنوان کردند. 
2ـ با در نظر گرفتن حجم تجاری آمریکا و اتحادیه اروپا و همچنین وابستگی این اتحادیه از نظر امنیتی به آمریکا، به نظر نمی‌رسد این اتحادیه بتواند سیاستی مستقل در قبال ایران اتخاذ کند. در واقع، جمع‌بندی موضع‌گیری‌های مقامات انگلیسی، آلمانی و فرانسوی درباره ایران نشان می‌دهد، ‌روابط گسترده آمریکا‌ـ اروپا با توافق هسته‌ای دچار تغییرات بنیادین
 نخواهد شد. 
3ـ اعلام راهبرد ادامه برجام بدون آمریکا در واقع خطای استراتژیکی بود که برخی گروه‌ها و افراد سیاسی کشورمان صورت دادند. این راهبرد چراغ سبزی بر گستاخی بیشتر غربی‌ها علیه منافع کشورمان بود؛ چرا که هنوز خروج آمریکا از برجام صورت نگرفته است و اعلام مواضع این چنینی سبب فشار بیشتر بر کشورمان در دیگر عرصه‌ها خواهد شد. از سوی دیگر، با توجه به تعهدات کشورهای غربی در برجام نسبت به رفع تحریم‌های صورت گرفته علیه کشورمان، اعلام این راهبرد در واقع کم هزینه کردن سیاست آمریکا در قبال خروج از برجام خواهد شد.  


   دکتر یدالله جوانی/تلگرام یک پیام‌رسان خارجی با قابلیت فراوان و ظرفیت بالا در داخل ایران است. این شبکه اجتماعی و پیام‌رسان،‌ برخلاف ظاهرش که بهترین شکل کمک به کاربران برای برقراری ارتباط با یکدیگر را تداعی می‌کند،‌ در ذاتش انواع تهدیدات علیه ملت ایران وجود دارد. زیرساخت‌ها و مدیریت تلگرام در خارج از کشور بوده و در پشت صحنه آن هم، سرویس‌های جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی از دولت‌های اروپایی قرار دارند. دولت‌ها و رسانه‌های غربی با ادعای دروغین کمک و دفاع از جریان آزاد اطلاعات در ایران،‌ ضربه زدن به منافع ملی ایرانیان را با تمام توان دنبال می‌کنند. 
آمریکایی‌ها بارها از جنگ اقتصادی علیه ملت ایران سخن گفته‌اند، ‌به زعم خود تلاش می‌کنند با فلج کردن اقتصاد ملی و تحت فشار قرار دادن فضای کسب و کار و معیشت مردم، ‌مقاومت ایرانیان در برابر نظام سلطه را در هم شکسته،‌ سلطه خود بر ایران زمین را بازیابند. آنان برای دستیابی به این هدف راهبردی،‌ از همه ابزارها، ‌شیوه‌ها و روش‌های ممکن بهره می‌گیرند. به اعتقاد کارشناسان و بر اساس اطلاعات و اسناد مستحکم موجود،‌ تلگرام یکی از ابزارهای مهم و در اختیار نظام سلطه، ‌برای ضربه زدن به اقتصاد ایران است. به عبارت دیگر،‌ تلگرام برخلاف ظاهر و ادعای کمک به پیام‌رسانی و جریان آزاد اطلاعات،‌ وارد حوزه اقتصاد،‌ فضای کسب و کار و معیشت مردم ایران شده است. 
پول اینترنتی و ارز دیجیتالی رمزگذاری شده در تلگرام با عنوان «گرام»، از تلاش‌های گسترده و برنامه‌ریزی شده،‌ برای ایجاد یک شبکه پولی در فضای مجازی حکایت می‌کند؛ شبکه‌ای که خارج از حوزه حاکمیت ملی،‌ مدیریت اقتصادی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی است. این شبکه اقتصادی دیجیتال، ‌با کارویژه نظام بانکی (نظام دریافت و پرداخت)، تلگرام را از ماهیت اصلی به مثابه یک شبکه اجتماعی و پیام‌رسان دور ساخته، ‌به یک مافیای اقتصادی با تمرکز بر اهدافی چون؛ ضربه به ثروت ملی،‌ کاهش ارزش پول ملی و خارج کردن ارز از ایران تبدیل کرده است. خسارت این شبکه مالی در فضای مجازی به اقتصاد ملی و مردم ایران، به دلیل خارج بودن از کنترل و نظارت نهادهای حاکمیتی و نظام پولی کشور، چه بسا بسیار بیشتر از ضربه‌ای باشد که مؤسسات مالی و اعتباری غیر مجاز در سال‌های اخیر وارد کردند. 
براساس داده‌های منتشر شده از سوی خود تلگرام؛ می‌توان گفت، این شبکه به ظاهر پیام‌رسان با تعریف پول دیجیتال با نام «گرام»، یک نظام بانکی(با قابلیت دریافت و پرداخت) جدای از بانک مرکزی را در کشور ایجاد کرده،‌ در حالی که هیچ تعهد حقوقی به شرکت‌ها،‌ بنگاه‌های اقتصادی و مردم ندارد.‌ متأسفانه تاکنون از طریق اقدامات این شبکه مالی مافیایی، علاوه بر وارد شدن ضربه بر ارزش پول ملی، میلیاردها دلار ارز از کشور خارج شده است. به دلیل همین خسارت‌های تلگرام که نوعی تهدید جدی علیه اقتصادهای ملی به شمار می‌آید؛ بسیاری از دولت‌ها، ‌دامنه فعالیت این پیام‌رسان را در داخل کشور خود محدود کرده‌اند. در ایران با وجود هشدارهای پی ‌در پی رهبر معظم انقلاب،‌ به دلیل غلبه و ترجیح منافع سیاسی جریانی بر منافع ملی، اکنون تلگرام با برخورداری از ده‌ها میلیون کاربر ایرانی، ‌به یک سلطه انحصاری بی‌نظیر در حوزه پیام‌رسانی دست یافته است. با توجه به این واقعیت تلخ و دردناک، ‌برای جلوگیری از خسارت‌های بیشتر به اقتصاد ملی و معیشت مردم،‌ عقل حکم می‌کند که هر چه سریع‌تر این شرایط و وضعیت به نفع ملت تغییر کند. اصلی‌ترین و مهم‌ترین راهبرد و اقدام عملی در این راستا، شکستن سلطه انحصاری تلگرام، از طریق تقویت پیام‌رسان‌های داخلی است. برخلاف تصور عده‌ای که ظرفیت‌ها و قابلیت‌های داخلی را باور ندارند،‌ این مهم در پرتو عزم و اراده جهادی و روحیه انقلابی مردم و مسئولان دست‌یافتنی است. 
در این مسیر با اجماع ملی و همسویی مردم و مسئولان، مـی‌توان گام‌های بلندی را به جلو برداشت و برگ زرین دیگری را بر افتخارات ملت،‌ در چهلمین سال انقلاب اسلامی افزود. 
برای تحقق این امر مهم و سرنوشت‌ساز،‌ مسئولان باید با درک شرایط و نقشه‌های دشمن برای زمین‌گیر کردن ملت ایران، ‌با تمام توان تقویت پیام‌رسان‌های داخلی را در اولویت قرار دهند،‌ مردم هم با اطمینان‌خاطر از جهات مختلف، به استقبال پیام‌رسان‌های داخلی بروند. البته ممکن است در ابتدای مسیر همانند هر کار دیگری، به دلیل محدود بودن ظرفیت‌ها، ‌برخی از ارتباطات با کندی انجام گیرد، لکن تردیدی وجود ندارد که در پرتو اندکی صبر و حوصله، ‌آینده‌ای درخشان رقم خواهد خورد. آینده‌ای که پیام‌رسان‌های داخلی به مثابه یک محصول و کالای تمام‌عیار ایرانی، ‌آن هم در سال «حمایت از کالای ایرانی»، ظرفیتی به مراتب بیش از جمعیت 80 میلیونی کشور پیدا خواهند کرد. شاید عده‌ای به هر دلیلی باور نکنند و قبول نداشته باشند،‌ اما نگارنده بر این اعتقاد است که، ‌همان جوانان پر استعداد و با نشاطی که ایران را، ‌وارد باشگاه‌های هسته‌ای،‌ موشکی، ‌فضایی و غیره کردند، ‌اکنون این توانایی را دارند و به زودی و در همین چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد خواهیم بود که در پرتو کار و تلاش شبانه‌روزی آنان،‌ ایران در مرز و لبه دانش و فناوری ارتباطات قرار خواهد گرفت. 
رفتار هوشمندانه و صبورانه مردم در این مسیر،‌ سرعت دستیابی به این افتخار را دو چندان خواهد کرد. به یقین دشمنان آگاه و بعضاًً ناآگاهان و مغرضان داخلی، ‌بر سر راه این حرکت،‌ موانعی را ایجاد خواهند کرد. اما این اطمینان قلبی وجود دارد که،‌ جوانان غیور،‌ مؤمن و انقلابی، همانطور که با عبور از موانع بسیار، ‌ایران اسلامی را صاحب 20 هزار دستگاه سانتریفیوژ کرده و به دانش و فناوری سوخت 20 درصد دست یافتند، ‌اینک کشورشان را صاحب پیام‌رسان‌های داخلی و بومی با ظرفیت یکصد میلیونی کنند.