فرمانده کل سپاه گفت: غلبه انقلاب اسلامی بر مسائل دفاعی و امنیتی که امروز زبانزد دوست و دشمن است، از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. در سال گذشته با وجود شدت گرفتن هجمه‌ها و فشارهای دشمنان علیه جبهه انقلاب اسلامی، دستاوردها و نتایج ارزشمند و تعیین‌کننده‌ای را در عرصه‌های مختلف به دست آوردیم و به فضل الهی در چهل سالگی انقلاب، با عبور از این مقطع حساس، شاهد مرحله جدیدی از پیشرفت و توسعه انقلاب اسلامی خواهیم بود.

جانشین معاونت مهندسی و پدافند غیر عامل سپاه در گفت‌وگو با صبح صادق

 حسن ابراهیمی/ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اگرچه در پایه یک نهاد نظامی محسوب می‌شود، اما با توجه به ذات انقلاب اسلامی که صیانت از آن تعیین‌کننده مأموریت‌های اصلی سپاه است، این نهاد در حوزه‌های متفاوت و اساسی در کشور فعالیت‌هایی متناسب با اهداف انقلاب دارد. در این میان، شاید بتوان در حوزه محیط‌زیست مدعی بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از پیشقراولان حفظ و صیانت از آن است. در ادامه بر همین اساس در مصاحبه‌ای با سردار حسن رامرزی، جانشین معاونت مهندسی و پدافند غیرعامل سپاه درباره ابعاد و مسائل سپاه در این حوزه صحبت کرد‌ه‌ایم که برای درک بهتر این مسئله می‌توانید با ما تا انتهای این گفت‌وگو همراه باشید.

* سردار در ابتدا با توجه به هفته درخت‌کاری و منابع طبیعی به فعالیت‌های سپاه در این حوزه اشاره کنید.
با توجه به اینکه در وضعیت موجود که با معضلات متعدد زیست‌محیطی، از جمله ریزگردها، آلاینده‌­های گوناگون و آلودگی بیش از پیش هوا رو‌به‌رو هستیم و با توجه به گسترش شهرنشینی و زندگی شهری و فاصله مردم با طبیعت، لزوم توجه جدی به این موضوع به منزله ریه‌­های تنفسی زندگی شهری ضروری است.
سپاه طی سال‌های 1390 تا 1395 مساحتی بالغ بر 3245 هکتار فضای سبز در رده‌های گوناگون و در سطح کشور ایجاد کرده است که بخشی از آن به مناسبت مراسم هفته درختکاری رسانه‌ای شده است. افزون بر این، برای حفظ و نگهداری آنها از ظرفیت‌های موجود خود بهره برده است. چهار هدف در این راستا متصور هستیم که در برنامه‌های سالیانه و پنج ساله بر این اساس اقدامات را رصد می‌کنیم. اولین هدف ایجاد نشاط و شادابی در مجموعه کارکنان و هدف بعدی پدافند غیر عامل است. افزون بر این، توجه به موضوع اقتصاد مقاومتی هم در این راستا وجود دارد، کاشت درختان مثمر یکی از این اقدامات است که در این راستا تعداد یک میلیون و 286 هزار و 875 اصله درخت مثمر در پنج سال اخیر منطبق با شرایط اقلیمی در سطح کشور و در مراکز سپاه کاشته شده است. در این راستا، توجه به سرسبزی محیط­‌های نظامی و پادگان­ها در مرکز آموزشی اصلی سپاه، توجه به توسعه فضای سبز در شمال خاوری شهر تهران و عمل به باز چرخانی آب حاصل از تصفیه آب در دستور کار ما قرار دارد.
هدف دیگر هم مدیریت انرژی و حفظ منابع آب و کاهش مصرف انرژی ساختمان­ها با توجه به تأثیر ثانویه فضای سبز بوده است. از سویی، در سطح رده‌­های سپاه و مشارکت فرماندهان رده­‌ها در مدیریت فضای سبز ستادهای راهبری فضای سبز تشکیل شده تا با استفاده از همه ظرفیت‌های درون سازمانی در حوزه فضای تولید و نگهداری فضای سبز اقدام شود. با توجه به اوضاع جوی کشور و خشکسالی­‌های پیاپی، لزوم اهتمام جدی­‌تر به موضوع مدیریت آب به ویژه در بخش مربوط به فضای سبز ضروری است، سپاه با درک این ضرورت، موضوع بهره‌وری آب در بخش فضای سبز را در دستور کار قرار داده است. 

* رزمایش‌ها یکی از مواردی است که به نظر می‌رسد به دلیل انفجارها، صداها، زباله و پسماند و اقدامات مهندسی می‌تواند محیط زیست را دچار آسیب کند، در سپاه در این زمینه تدبیری اندیشیده شده است؟
حفظ محیط زیست در رزمایش‌ها همواره از دغدغه‌های سپاه بوده و در این راستا ضمن احصای آسیب‌های ناشی از برگزاری رزمایش‌ها، شرایط و ضوابط کاهش آسیب‌های زیست‌محیطی به کلیۀ رده‌ها ارسال شده است و به منزله پیوست محیط زیست در طرح رزمایش‌ها یکی از الزامات رزمایش است. 

* در مدیریت پسماند چه کاری انجام شده است؟
طرح جامع مدیریت پسماند در پادگان‌ها از سال 1393 به اجرا درآمده است. بر اساس سیاست­های کلی محیط زیست ابلاغی فرماندهی معظم کل قوا و همچنین بر اساس اهداف پیش‌بینی شده در طرح امام رضا(ع)، جمع‌آوری و دفع بهداشتی پسماندها در پایان چشم‌انداز باید به صورت 100 درصد انجام گیرد؛ از این رو تهیه طرح جامع مدیریت پسماند در سطح سپاه با مصوبه شورای عالی بهداشت و سلامت سپاه انجام گرفت که هدف آن اقدام در زمینه کاهش تولید پسماند و کمک به تحقق بهره­وری سبز و کاهش جدی هزینه‌های سازمانی و همچنین اقدام عملی در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی (توجه به بازیافت و استفاده مجدد) است. اجرای طرح مدیریت پسماند افزون بر کمک به حفظ منابع، سبب صرفه‌جویی محتوایی در مصرف انرژی و آب نیز می‌شود. در این راستا، طرحی ابتکاری را در هتل‌های سپاه در مشهد اجرا کردیم که توانستیم افزون بر صرفه‌جویی در 250 میلیون تومان هزینه‌ای که به شهرداری برای بحث پسماند می‌دادیم، از محل پسماندها درآمدزایی بالایی برای هتل‌ها ایجاد کنیم که این طرح را به بخش‌های دیگر هم تسری داده و به سازمان‌های دیگر هم ارائه می‌کنیم.
* دفع فاضلاب در سپاه مدیریت می‌شود؟
در حوزه دفع فاضلاب، انتخاب بهترین روش در هر رده به عوامل متعددی از جمله جمعیت سایت، وسعت سایت، هزینه اولیه، هزینه تعمیر و نگهداری و... وابسته است. به منظور کمک به رده­های سپاه در انتخاب بهترین روش دفع بهداشتی فاضلاب، معاونت مهندسی سپاه اقدام به تهیه طرح جامع دفع بهداشتی فاضلاب به عنوان یک طرح پژوهشی کرده است؛ همچنین سامانه نرم‌افزاری تصمیم­گیری درباره بهترین روش دفع بهداشتی فاضلاب با نگاه اقتصاد مقاومتی و بازچرخانی آب تهیه شده است. در حال حاضر، بیش از 90 درصد رده‌­های سپاه مجهز به دستگاه‌های دفع بهداشتی فاضلاب هستند و اعتبار مورد نیاز برای حل مشکلات 10 درصد باقیمانده نیز در برنامه پنج ساله ششم پیش‌بینی شده است. آب حاصل از این امر به فضای آبیاری فضای سبز اختصاص
 می‌یابد.

* آبخیزداری و مدیریت و کاهش فرسایش خاک برای حفظ منابع طبیعی عامل بسیار مهمی است، در این راستا با توجه به اینکه عرصه‌های بسیاری از منابع طبیعی در حصار پادگان‌های سپاه است، چه فعالیت‌هایی صورت گرفته است؟
تغییرات اقلیمی و تغییر زمان توزیع بارش، اجرای طرح‌های آبخیزداری را به منظور ذخیره‌سازی بارش‌ها و جلوگیری از بروز خسارت لازم می‌کند؛ از این رو در این راستا تفاهم‌نامه‌ای با ادارۀ سازمان جنگل‌ها و شهرداری در شهر تهران به امضا رسیده است تا با استفاده از ظرفیت‌های تخصصی موجود در آن سازمان طرح‌های مذکور در رده‌های گوناگون سپاه و سطح کشور اجرایی شود.


خانواده شهید مدافع حرم جبار عراقی

 احسان امیری/ سردار مدافع حرم جبار عراقی معروف به «ابا عارف» دهم اسفند ماه سال 1347 در یکی از روستاهای شهر بستان در مرز ایران و عراق دیده به جهان گشود. جبار ۱۶، ۱۷ ساله بود که جنگ شروع شد. در اسفند ۱۳۶۹ به استخدام سپاه درآمد. ۱۵ سال در تیپ یک زرهی لشکر هفت ولی‌عصر(عج) اهواز مشغول شد و بعد فرماندهی گردان امام حسین(ع) شهرستان کارون را برعهده گرفت.
مهدی عراقی فرزند ارشد شهید درباره پدرش می‌گوید: «پدر بعد از ورود به سپاه اولین مأموریتی که در آن شرکت داشت تجسس در عراق در سال‌های ۶۹، ۷۰ بود. ایشان بعد از گردان امام حسین(ع) به لشکر هفت رفت و در آنجا فرماندهی گردان پیاده استان را برعهده گرفت و بعد از آن به سوریه اعزام شد. پدر دوست داشت به سوریه برود، ما هم او را تشویق می‌کردیم. ما همیشه در روضه‌ها به امام حسین(ع) می‌گوییم؛ «یا لیتنا کنا معک»، این زمان همان زمانی است که باید حرف‌مان را عملی کنیم. پدر عقیده راسخی برای رفتن داشت و همیشه می‌گفت من دنبال عقیده‌ام هستم.
او یکی از فرماندهان تیپ استان حماء بود و در تاریخ ۳ آبان سال ۹۴ در این استان به شهادت رسید. سه مرحله به سوریه رفت که دو بار در سال ۹۳ و بار آخر تقریباً شهریور سال ۹۴ بود که حدود ۷۰ روز در سوریه ماند و بعد به شهادت رسید. نزدیک ساعت ۱۲:۳۰ به آنها حمله می‌شود و پدرم به همراه دو رزمنده ایرانی و حدود ۴۰۰ نیروی سوری بودند که بعد از آن حمله تمام نیروهای سوری فرار می‌کنند. پدرم در این هنگام به تنهایی در کنار همرزم بیهوش ‌شده‌اش می‌جنگد و زمانی که پیکر او را جا‌به‌جا می‌کرده با اصابت گلوله به سرش به شهادت می‌رسد.» همسر شهید هم درباره آخرین دیدار با او می‌گوید: «روز چهارشنبه 18 شهریور 94 برای انتخاب واحد به دانشگاه رفته بودم. فردای آن روز ساعت ۲:۳۰ شب به اهواز رسیدم، به همسرم زنگ زدم و او به دنبالم آمد. از دور که دیدمش لبخند روی لبانش بود، ایستاد و از ماشین پیاده شد، سلام کرد و گفت: حاج خانم خیلی خوشحالم که رسیدی. داشت حرف می‌زد ولی من فکرم راحت نبود. به او گفتم: سوریه می‌روی، گفت: بله. ساکت ماندم؛ آرام روی پایم زد و گفت: مامان رضا تو که صبرت بیشتر از اینهاست. گفتم: ولی من این دفعه دلم می‌لرزد. با همین حرف‌ها به در خانه رسیدیم. فردا صبح، مرا سراسیمه بیدار کرد و گفت حلالم کن... حلالم کن. تو با همه چیز ساختی، در تمام زندگی‌ام یار و یاورم بودی. کسی مثل تو به زندگی من آرامش و آسایش نداد. من را بابت هر نقصانی که در زندگی‌ات بوده و برای هر ناملایمت و عصبانیتی ببخش و حلالم کن. مراقب بچه‌ها باش! کلی با من صحبت کرد تا آرام و راضی شدم و بعد خداحافظی کرد و رفت.
بعد از اینکه خبر شهادتش را دادند معلوم شد که متأسفانه پیکر همسرم در منطقه‌ای ماند که در دست تروریست‌ بود و نتوانستند پیکر مطهرش را به دست بیاورند. به همین دلیل در سوریه شهادت همسرم را تکذیب کردند تا اینکه پیکر مطهرش بعد از ۲۰ روز به دست ایرانی‌ها افتاد و بعد از یک روز به تهران منتقل شد.»


  علیرضا جلالیان/ همان‌طور که انتظار می‌رفت، سال 97 نیز از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی با محوریت اقتصادی نامگذاری شد. «حمایت از کالای ایرانی» راهبردی‌ترین فرمانی بود که معظم‌له برای سال 97 اعلام
کردند.
 رونق تولید، افزایش اشتغال و به دنبال آن افزایش توان مالی کارگر ایرانی و...، مباحثی همچون کاهش آسیب‌های اجتماعی و معضلات فرهنگی را هم به دنبال دارد که به نظر می‌رسد اگر این شعار در این سال و سال‌های بعد جدی گرفته شود، یکی از عوامل مهم قدرت‌گیری جمهوری اسلامی در جهان محقق خواهد شد. سپاه و در درجه بعدی دیگر نیروهای مسلح باید به این موضوع توجه داشته باشند.
 امروزه، جمهوری اسلامی ایران با وجود جبهه دفاعی وسیع در منطقه غرب آسیا توانسته است 90 درصد تجهیزات دفاعی خود را کاملاً بومی و در داخل تولید کند و حتی در بخش‌هایی با صادرات این محصولات که در برخی از آنها فناوری تولید انحصاری و تنها در اختیار چند کشور است، درآمدزایی برای بخش دفاعی داشته باشد؛ اما نیروهای مسلح تنها با تولید تجهیزات مورد نیاز خود در داخل نیست که می‌توانند از تولید داخلی و کالای وطنی حمایت کنند؛ چرا که بخش زیادی از مردم کشور به نوعی با نیروهای مسلح مرتبط هستند.
 شاید مجموعه نیروهای بازنشسته، سربازان و نیروهای رسمی و پایور در نیروهای مسلح به همراه خانواده آنها بخش قابل توجهی از جمعیت کشور باشند که خود ظرفیت عظیمی است که می‌توان کالای ایرانی را با راهکار مناسب سازمانی و غیر سازمانی به خدمت این قشر از مردم درآورد. 
بخش زیادی از مایحتاج مصرفی این مجموعه از کشور را می‌توان با اتکا به تولیدات با کیفیت داخلی تأمین کرد؛ لباس، مواد غذایی، دستگاه‌های الکترونیکی، لوازم زندگی و لوازم منزل همه مایحتاج این خانواده‌ها است و در صورتی که مجموعه‌های رفاهی و خدماتی نیروهای مسلح را به صورت هماهنگ مجاب به استفاده از این تولیدات کرد، با خرید حجم انبوهی از تولیدات داخلی تضمین شده از نظر کیفیت از یک کارخانه هم می‌توان قیمت خرید را پایین آورد و هم این حمایت را عملاً به اجرا درآورد تا کالای ایرانی ارزان‌تر و با کیفیت‌تر به دست مصرف‌کننده برسد.
 در این راستا، مجموعه سازمان اتکا و بنیاد تعاون‌های نیروهای مسلح نقش بسیاری دارند. همچنین، نیروهای مسلح در بخش سازمانی هم با خرید کالای داخلی قوام‌دهنده این حمایت هستند. 
کالای مصرفی در امور اداری، لوازم الکترونیکی و حتی هدایایی که در برخی مناسبت‌ها برای کارکنان و خانواده‌ها تهیه می‌شود، باید در این راستا باشد. کما اینکه در گذشته این امر در دستور کار بسیاری از رده‌ها قرار گرفته و امسال نیز با شدت بیشتر و با تدبیر
دنبال می‌شود.  


«باغ مادربزرگ» عنوان کتابی است دربرگیرنده خاطرات بانوی کُرد، خان‌زاد مرادی محمدی که نوه او، مهناز فتاحی آنها را گرد آورده و تدوین کرده است. مهناز فتاحی در این باره در ابتدای کتاب نوشته است: «جنگ فقط فرو کردن سرنیزه در دل دشمن نیست. جنگ می‌تواند حمایت زنی در پشت جبهه باشد که دلت را گرم کند. جنگ می‌تواند تلاش یک زن برای پناه دادن به کودکانی باشد که بمباران لرزه بر تن‌شان انداخته است و به دنبال پناهگاه می‌گردند. وقتی چشمان کودکان پر از اشک است و قلب‌شان از ترس می‌کوبد، کسی باید باشد که آنها را در آغوش بگیرد و بگوید: نگران نباشید. من هستم.»
مادربزرگ من همان زن بزرگ است. وقتی طرح نوشتن خاطرات مادربزرگم را به آقای مرتضی سرهنگی ارائه کردم به همه تردیدهایم پایان داد و گفت: «مبارک باشد! خاطرات این زن کم از خاطرات رزمندگان اسلام ندارد.»
البته این کتاب هنگامی به چاپ رسید که بانو خان‌زاد مرادی محمدی در قید حیات نبود. او در ۹۵ سالگی به رحمت خدا پیوست.
در بخشی از این کتاب آمده است: «روزی صدای آه و ناله یکی از زن‌های پناهنده عراقی را شنیدم. شوهرش را نفرین می‌کرد. زن به خانه من آمد و گریان و پریشان در حیاط نشست. او را بلند کردم و به اتاق بردم. استکانی چای جلویش گذاشتم و گفتم: چرا این طور می‌کنی؟ شوهرت هم گناه دارد. به سینه کوبید و دوباره شوهرش را نفرین کرد. گفت: خدا مرا بکشد و راحت کند! چطور باور کنم شوهرم بچه‌ام را در عراق جا گذاشته است؟ و صدای گریه‌اش بلندتر شد.»
این کتاب را انتشارات سوره مهر در سال ۱۳۹۶ در ۲۵۰۰ نسخه و با قیمت ۱۷۰۰۰ تومان روانه بازار کتاب کرد.

پیش از پیروزی انقلاب درس را رها کرد و تصمیم گرفت به جای درس خواندن وارد نیروی هوایی شود، اما یک روز پس از اینکه برای آموزش رفته بود، برگشت. من گفتم سیدعلی فرار کردی؟ گفت نه. محیط آنجا مناسب نبود، دیدم که اینها هیچ کدام‌شان نماز نمی‌خوانند، وقتی که می‌خواستند موهای همه را کوتاه کنند، به مسئول‌مان که سروان بود گفتم موهای من را کوتاه نکنید، باید بروم و فکر کنم که آیا درسم را ادامه بدهم و دیپلم بگیرم تا با درجه بالاتری استخدام شوم یا اینکه دوباره بیایم همین جا که آن سروان خوشش آمد و اجازه داد بیایم. سیدعلی خیلی زیرک بود.
به نقل از مادر شهید سیدعلی حسینی ابراهیم‌آبادی
سیدعلی در سال 1334 در مشهد به دنیا آمد. در کودکی قرآن را فرا گرفت. در سال 1341، وارد مدرسه ابتدایی هروی شد. از همان کودکی به مسائل مذهبی علاقه بسیاری داشت. دوره راهنمایی را پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان جلیل نصیرزاده شد. تحصیل را تا سوم دبیرستان ادامه داد و سپس به استخدام نیروی هوایی درآمد؛ اما به دلیل برخورد بعضی از فرماندهان از خدمت در نیروی هوایی انصراف داد و به کارهای ساختمانی مشغول شد.
 در سال 1355 عازم خدمت سربازی شد. در حین خدمت، مبارزه مخفی را سامان داد. در سال 1357 به پیروی از فرمان امام(ره) از پادگان فرار کرد. جزء اولین کسانی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. سیدعلی در 27 سالگی ازدواج کرد. برای جمع کردن غائله کردستان راهی آن دیار شد، با شروع جنگ تحمیلی پا به عرصه پیکار گذاشت و مسئولیت‌های متفاوتی در حوزه اطلاعات عملیات جنگ برعهده گرفت؛ از جمله اینکه جانشین اطلاعات و عملیات قرارگاه خاتم بود تا اینکه سرانجام در عملیات الی بیت‌المقدس2، در نیمه شب 24  بهمن 1366 در ماووت عراق به شهادت رسید.



۰918۰۰۰8812/ سلام بر عزیزان نیروی هوا فضای سپاه، عاجزانه خواهشمندیم ابرها را بارور کنید که محصولات کشاورزان بیشتر از این خراب نشود./ قاسمی مشرف از همدان
صبح صادق: نیروی هوافضای سپاه با بهره‌گیری از دانش فنی و امکانات خود توان عملیاتی کردن آن را دارد، اما این اقدام به درخواست دولت انجام می‌شود.
۰911۰۰۰4944/ خداکنه امسال با توجه به شعار سال مراکز سپاه در کل ایران و پادگان‌های وابسته به نیروهای مسلح برنج ایرانی بخرند، نه برنج خارجی. این باید ابلاغ بشه. بنده ایده‌ای دارم که برنج شمال ارزان‌تر از برنج هندی در بیاید که با افتخار تقدیم می‌کنم./ یزدانی از میاندورود مازندران 
صبح صادق: شما می‌توانید طرح خود را برای ما ارسال کنید تا به مراجع ذی‌صلاح تحویل داده شود.
۰911۰۰۰0282/ فرماندهان برای خریدخدمت‌ها و قراردادی‌ها تصمیم تبدیل عضویت ندارن؟
۰914۰۰۰5491/ در شماره 842 صبح صادق ستون نکته و نظر را ندیدم.
صبح صادق: در این شماره به دلیل طولانی بودن سرمقاله که به موضوع مهم چهل سالگی انقلاب اختصاص داشت، به ناچار این ستون حذف شد. 
۰912۰۰۰2473/ کارت یکسان‌سازی با سهمیه هر نفر سه هزار تومن واقعاً صرف ندارد و اگر نباشد بهتر است. 
۰912۰۰۰9440/ شش سال است در پروژه شهید خرازی سپاه در تهران ثبت‌نام کرده‌ایم، اما هنوز تحویل نشده است! خسته شده‌ایم از انتظار.
۰913۰۰۰2357/ چرا قانون ارشدیت درجه‌داری برای همکاران که دستور اجرا صادر شده اعمال نمی‌شود؟
۰913۰۰۰8940/ هزینه صدور دفترچه خدمات درمانی خیلی بالاست، در حالی که بیمه سلامت مبلغ ۲۰۰ تومان برای صدور دریافت می‌کند.
۰913۰۰۰1911/ فیلم سینمایی «به وقت شام» فیلم بسیار خوب، فاخر و تأثیرگذاری است. از همه خوانندگان صبح صادق درخواست می‌کنم فیلم انقلابی حاتمی‌کیا را حتماً ببینند./ نجفی از قشم
صبح صادق: از پویانمایی فیلشاه و فیلم لاتاری هم غافل نباشید.
۰914۰۰۰4394/ رهبر معظم انقلاب یکشنبه فرمودند در نیروهای مسلح جانشین‌پروری کنند، بنده با درجه سرهنگی ۱۱ سال است که در مسئولیت مدیر عملیات توپخانه در جا می‌زنم. محیط کار برایم تکراری و خسته‌کننده شده است. ما نظامی شدیم که در شور و حرکت باشیم.
۰914۰۰۰7462/ چرا ارشدیت تحصیلی به همه تعلق نگرفت، من با مجوز رسمی علوم اجتماعی خوانده‌ام و در روابط عمومی شاغل هستم، ولی در خصوص ارشدیت نوشته‌اند عدم تناسب رشته با شغل، مثل اینکه قرار نیست ارشدیت‌ها داده شود.
۰918۰۰۰9169/ خواستم ببینم ما‌به‌تفاوت حقوق‌های داخل فیش کی درست می‌شه. من الآن ۷۰۰ هزار تومان کمتر از پولی که تو فیش درج شده می‌گیرم.
۰933۰۰۰1634/ سال  97 بر زحمت‌کشان صبح صادق مبارک ‌باد. لطفاً درباره سود سهام بانک ثامن اطلاع‌رسانی شود. دو سال است که پرداخت نشده است.
صبح صادق: ان‌شاءالله امسال این موضوع را به طور ویژه از بنیاد تعاون سپاه پیگیری خواهیم کرد.

خانواده شهدای حادثه حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه هوایی تیفور

«حامد رضایی» از تهران، «اکبر زوارجنتی» از تبریز، «مهدی لطفی‌نیاسر» از قم، «عمار موسوی» از اهواز، «مرتضی بصیری‌پور» از خراسان جنوبی، «مهدی دهقان‌یزدلی» از کاشان و «حجت‌الله نوچمنی» جمعی از پاسداران مدافع حرم بودند که در واقعه حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه تیفور سوریه به شهادت رسیدند. 
شاید بتوان گفت، پس از سردار شهید الله‌دادی و جمعی از یارانش این دومین گروه از پاسداران مدافع حرم بودند که به صورت مستقیم به دست این رژیم تروریست به شهادت می‌رسند.
پس از شهادت این عزیزان باز هم شوری در شهرها به پا شد. مشتاقان جهاد دوباره این پیام را گرفتند که نبرد نهایی نزدیک است و رژیم صهیونیستی به شدت خود را در خطر نابودی می‌بیند. مراسم دیدار خانواده این شهدا با پیکرهای پاک عزیزان‌شان هم قابل توجه بود و صد البته حرف‌های خانواده این گل‌های به خون نشسته 
شنیدنی بود.
به آرزویش رسید
مهدی لطفی از بسیجی‌های مخلص قمی و از راویان جوان راهیان نور بود؛ همین مسائل سبب می‌شود تا همه بفهمند که او عاشق مجاهدت و شهادت بود، این شهید زاده یک خانواده عالم است.  
شیخ نعمت‌الله لطفی پدر مهدی لطفی که از مدرسان حوزه علمیه قم و از روحانیون انقلابی است، در مراسم دیدار با پیکر فرزندش انگار دارد احساس افتخار می‌کند. او می‌گوید: «هیچ وقت به این خوبی نبودم؛ چرا که پسرم به مقصدش رسیده است.»
پدر تأکید می‌کند: «یکی از آرزوهای شهید این بود که اگر در جنگ با دشمن کسی را می‌کشد، از صهیونیست‌ها باشد و اگر به شهادت می‌رسد، به دست صهیونیست‌ها باشد.»
امنیت‌مان را مدیون این جوانان هستیم
مادر شهید حامد رضایی نیز در دیدار با پیکر پاک فرزندش می‌گوید: «حامد، عزیز دلم و همدمم پس از فوت پدرش بود. او از ابتدای جنگ سوریه در این کشور حضور داشت. در آخرین وداع حامد گفت مراقب دخترم باش، یک دختر دو ساله به نام «روشنا» دارد که در شب تولد پدرش پیکرش برگشت، حالا میهمان پدرش است.»
وی با بیان اینکه افتخار می‌کند فرزندش شهید شده، تقاضایی هم از مردم دارد و در این ‌باره می‌گوید: «می‌خواهم به مردم بگویم به شهدا و هدف‌شان دقت کنید و اهمیت بدهید شهدا برای چه رفتند، آنها از جان‌شان سیر نشدند که از همسر و فرزندان‌شان دل بکنند، برای امنیت ما رفتند. هر امنیتی داریم، از این جوان‌ها داریم. بچه‌های ما می‌روند که ما در امنیت باشیم.»

می‌گفت یک روز شهید می‌شوم
شهید نوچمنی هم دیگر شهیدی بود که خانواده‌اش در معراج‌الشهدای تهران پیکر مطهرش را زیارت کردند. 
نعمت‌الله نوچمنی، برادر شهید حبیب‌الله نوچمنی می‌گوید: «برادرم یک فرزند پسر شش ساله به نام علیرضا و یک فرزند دختر شش ساله به نام النا دارد.»
وی ادامه می‌دهد، هر موقع که موضوع شهادت به میان می‌آمد، من‌ به حجت می‌گفتم «تو دوتا بچه کوچک داری» می‌گفت: «بی‌بی زینب خودش مواظب بچه‌هامه». او همیشه هم می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.»

احترام نظامی
برادر شهید اکبر زوار جنتی از شهر تبریز هم دانشجوی دانشگاه افسری امام علی(ع) است که در مراسم تشییع شهید با افتخار و با لباس کامل نظامی به برادر ادای احترام کرد و تصاویر این اقدام در شبکه‌های اجتماعی شوری در دل‌های مشتاقان اهل بیت(ع) ایجاد کرد.


سال‌ها بود که در موضوع دفاع مقدس کار می‌کردم، خبرنگاری، روایتگری و... تقریباً همه کتاب‌های این حوزه رو خونده بودم. دو نوبت توفیق شد تا با جمعی از روایتگران و رزمنده‌های قدیمی جنگ توی مناطق دفاع مقدس خوزستان و غرب همراه شدم.
 هر دفعه که سفر راهیان نور می‌رفتم، به اطلاعاتم اضافه می‌شد؛ اما توی این دو سفر با شنیدن خاطرات و مباحثی که مطرح شد، با اینکه اینها تنها بخشی از رزمنده‌ها بودند، فقط این نکته را به معنای واقعی کلمه درک کردم که جنگ گنجی است که ما حتی یک درصد آن را هم روایت
 نکرده‌ایم.