مهدی حسنزاده/ در ابتداي دهه 1350، در حالي كه رژيم ستمشاهي حاكميت مطلقه خود را بر كشور گسترانيده بود و با تسلط دستگاههاي امنيتي و پليسي فضا را براي هرگونه انتقاد و نظر مخالف به تنگ آورده بود و با سرلوحه قرار دادن توسعه غربي و گسترش فرهنگ غرب ميخواست نشانهاي از دينداري و اسلام در اين سرزمين نماند، جواناني در دامان مطهر مادران اين سرزمين تربيت يافتند كه عشقشان به اسلام و وطن آنها را وارد عرصه مبارزه و جهاد عليه دستگاه فاسد حاكم کرد.
محمد بروجردي و جمع دوستانش از جمله اين جوانان بودند كه در محله مولوي از محلههاي جنوبي و فقيرنشين تهران زندگي ميكردند و گروهي را براي مبارزه با رژيم طاغوتي به وجود آوردند. محمد بروجردي 16 ساله رهبري و هدايت جمع را برعهده داشت و آشنايي با توضيحالمسائل حضرت امام(ره) زمينهساز ورود اين جمع به عرصه مبارزه سياسي شد. اين گروه در کنار توزيع اعلاميه و نوارهاي سخنراني حضرت امام(ره)، با افکار انقلابی و مبارزاتی ایشان نیز آشنا شده، در مدت زمان كمي توانست با تهيه امكانات قابل توجه، حيطه فعاليت خود را به شهرستانها نيز گسترش دهد.
در سال 1355، گروه توحيدي صف وارد مرحله مبارزات مسلحانه ميشود و تصميم ميگيرد با مسلح كردن گروه و تهيه سلاح اقداماتي را عليه رژيم انجام دهد. آشنايي با مصطفي تحيري، افسر فراري ارتش كه در مسائل نظامي تبحر خاصي داشت، گام مهمي در فعاليتهاي مسلحانه گروه صف بود كه با حضور وي دورههاي آموزش نظامي گروه آغاز شد. گفتنی است، تحيري، مسئولیت آموزش نظامي گروه را برعهده گرفت.
ملاقات با حضرت امام(ره)
گروه توحيدي صف با توجه به پرسشهای فراواني كه طي مبارزه مطرح شده بود، تصميم گرفت از نزديك با حضرت امام(ره) ملاقات کرده و پاسخهاي خويش را از ولي فقيه زمان دريافت كند. در اواخر سال 56، شهيد بروجردي موفق ميشود از مرز گذشته و به محضر حضرت امام(ره) شرفياب شود. امكان ملاقات فراهم ميشود. در اين جلسه ابتدا توضيحاتي درباره اوضاع سياسيـ اجتماعي ايران داده شد و سپس حضرت امام(ره) توضيحاتي را بيان کردند. ایشان در قسمتي از بيانات خويش درباره مقابله با ارتش چنين گفتند: «شما هنوز ارتش را نشناختهايد. ما بايد بين ارتشيها تفاوت قائل باشيم. اين كار شما ارتش را عملاً به سوي شاه سوق خواهد داد و شاه انگيزه پيدا خواهد كرد كه ارتش را مقابل شما قرار دهد. در ميان ارتش افرادي هستند كه تمام وجودشان تعلق به اسلام و ملت دارد.» سپس آيه 190 سوره بقره را تلاوت كردند: «وقاتلوا في سبيلالله الذين يقاتلونكم و لا تعتدوا ان الله لا يحب المعتدين». پس از اين ديدار و مخالفت حضرت امام(ره) با عمليات نظامي عليه ارتش، حمله و ضربه زدن به مستشاران نظامي آمريكايي در دستور كار قرار ميگيرد.
انفجار هتل خانسالار
با اوجگيري نهضت اسلامي ملت ايران پس از 19 دي ماه 56، گروه توحيدي صف نيز بر فعاليت خود ميافزايد. هتل خانسالار بالاتر از ميدان آرژانتين، نرسيده به ساختمان تلويزيون واقع بود كه به محلي براي تفريح و عيش و نوش آمريكاييها تبديل شده بود. آن روز (22/5/1357) مصطفي تحيري و عباسعلي احمدي مأموريت داشتند «خانسالار» را با بمبي دستساز كه در ساكي جاسازي شده بود، به آتش بكشند. اين عمليات كه براي اجراي آن زمان زيادي صرف شده بود، سرانجام با به هلاكت رسيدن 70 نفر به پايان رسيد، ولي متأسفانه عباسعلي احمدي بر اثر انفجار شهید شد و نام وي به منزله اولين شهيد گروه توحيدي صف به ثبت رسید. فرداي آن روز، اولين اطلاعيه نظامي گروه صف منتشر و به مستشاران آمريكايي هشدار داده شد تا ايران را ترك كنند.
انفجار بالگرد شنوك
در آسمان شهر اصفهان
برنامه ديگر گروه به منظور ايجاد ناامني براي مستشاران آمريكايي، طرح انفجار بالگرد حامل آمريكاييها بود. بمب از طريق كاركنان هوانيروز به داخل بالگرد منتقل ميشود. 15 دقيقه پس از سوار شدن مستشاران آمريكايي، بالگرد بر فراز آسمان شهر اصفهان منفجر ميشود و كليه افراد آن به هلاكت رسيده، لاشه آن در حوالي شهر به زمين ميافتد.
حمله به مينيبوس
حامل مستشاران آمريكايي
بعدازظهر همان روز يك مينيبوس از ستاد نيروي هوايي وارد خيابان پيروزي شده و به شمال شهر تهران ميرفت. اين مينيبوس حامل مستشاران نظامي آمريكايي بود كه از سوی گروه صف شناسایی میشود و مصطفي تحيري به همراه حسين شكوري آن را با نارنجك دستي که از پنجره نيمهباز به داخل انداخته شده بود، منفجر میکند و اجساد هفت آمريكايي بر زمين ميافتد.
محافظت از امام(ره)
یکی از دغدغههای انقلابیون در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی هنگام ورود امام(ره) به کشور بود. تصمیمگیری درباره سپردن اقدامات امنیتی به ویژه محافظت از جان حضرت امام(ره) به گروهی که توانایی انجام این امر خطیر را داشته باشد، بر عهده شورای انقلاب بود که جلسهاي با حضور آيتالله طالقاني، شهيد بهشتي، شهيد مطهري، شهيد مفتح، مهندس بازرگان تشكيل شد. در اين جلسه كه مسئولان سازمان مجاهدين خلق (مسعود رجوي، مهدي ابريشمچي، موسي خياباني) نيز حضور داشتند، ابتدا طرح آنها بررسي شد. درخواست آنها تهيه اسلحه بود و اينكه پرچم و آرم سازمان در طول مسير مراسم نصب شود و هيچ كس در تصميمات نظامي آنها دخالت نكند.
شهيد بهشتي طرح گروه توحيدي صف را كه از توانايي بالاي گروه حكايت ميكرد، تشريح کرد. توانايي مسلح كردن 4000 نفر، استفاده از ده دستگاه اتومبيل ضدگلوله، بهرهگيري از سلاحهايي چون موشكانداز و آر.پي.جي براي مقابله با مقاومت احتمالي تانكها و...، در آخر اينكه نامي از گروه توحيدي صف به عنوان مجري طرح برده نشود!
در نهايت با توجه به برتريهاي آشكاري كه طرح پيشنهادي گروه توحيدي صف نسبت به سازمان مجاهدين خلق داشت، تصميم شوراي انقلاب بر اين شد كه گروه توحيدي صف عهدهدار اين وظيفه خطير شود؛ افتخار بزرگي كه به نام اين گروه در تاريخ انقلاب به ثبت رسيد.