سعدالله زارعی
تحلیلگر ارشد بین‌الملل
تهدید حجت‌الاسلام روحانی رئیس‌جمهور کشورمان به اینکه ممانعت از صدور نفت ایران به صادر نشدن نفت از سوی دیگران نیز منجر می‌شود، باید باورپذیر می‌شد و دشمن آن را «معتبر» تلقی می‌کرد؛ چرا که تهدید یک رئیس‌جمهور که درست یا نادرست در یک «جناح» و نه در اندازه ملی دیده می‌شود،‌ می‌توانست از سوی مخاطب یک اظهارنظر تبلیغاتی و گذرا تلقی شود، به خصوص اینکه پیشتر نیز از این نوع اظهارنظرها از سوی مقامات ارشد دولت ایران ابراز شده و در عمل به جایی نرسیده بود. در واقع نامه سردار سلیمانی خطاب به «رئیس‌جمهوری اسلامی ایران» معتبرسازی تهدید ایران بود و به همین دلیل هم جهان تهدید آقای روحانی را جدی گرفت. در این زمینه توجه به چند نکته ضرورت دارد: 
1ـ مخاطب اصلی و مؤثر سخنان رئیس‌جمهور‌ـ مبنی بر اینکه معنا ندارد نفت ایران صادر نشود و نفت منطقه صادر شود‌ـ یک کشور بیشتر نبود؛ «عربستان سعودی». این کشور هم‌اینک روزانه حدود 5/8 میلیون بشکه نفت صادر می‌کند و در پی موضع دونالد ترامپ مبنی بر تلاش آمریکا برای قطع صادرات نفت ایران، ‌اعلام کرد، جای خالی ‌صادرات نفت ایران را پر می‌کند. هم‌اینک حدود 20 درصد از نفت عربستان از طریق خلیج‌فارس و حدود 80 درصد آن از طریق دریای سرخ صادر می‌شود. آقای روحانی وقتی از نفت منطقه سخن می‌گوید، ‌دقیقاً منظورش نفت عربستان است؛ چرا که حجم صادرات کشورهای دیگر در مقایسه با صادرات عربستان به اندازه‌ای نیست که مؤثر شمرده شود. عربستان سعودی از بدو پیروزی انقلاب تلاش کرد تا حد امکان یقه خود را در خلیج‌فارس از دست ایران جدا کند و لذا پایانه‌های نفتی خود را به سرعت و با هزینه بسیار و پذیرش مخاطرات آن به سواحل دریای سرخ منتقل کرد. امروز بخش زیادی از این سواحل نیز برای عربستان سعودی امنیت کافی ندارد و حتماً می‌توان گفت امنیت پایانه‌های نفتی عربستان در خلیج‌فارس به نسبت سامانه‌های نفتی آن در دریای سرخ وضع بهتری دارد. 
نامه سردار سلیمانی به آقای روحانی در جایگاه «رئیس‌جمهور» در واقع به عربستان، آمریکا و اروپا یادآور شد که هر قدم به سمت محدودسازی ایران در صادرات نفت در واقع برداشتن یک قدم به سمت خارج کردن عربستان از چرخه صادرات نفت و ایجاد بحران نفتی به خصوص برای اروپاست. در حقیقت گرفتن امنیت از صادرات نفت از ساحل عربستان در دریای سرخ نه تنها مانع افزایش صادرات نفت عربستان می‌شود؛ بلکه صادرات آن را از اندازه کنونی نیز کاهش می‌دهد. 
2ـ نامه سردار سلیمانی پر کردن دست رئیس‌جمهور حین مذاکره او با سه کشور اروپایی نیز به شمار می‌آید. اروپایی‌ها در حین اصرار تیم مذاکره‌کننده ایرانی مبنی بر، رفع موانع از مراودات بانکی بین ایران و اروپا این ابهام را مطرح می‌کردند، به فرض که بانک‌ها همراهی کنند، اما توقف صادرات نفت ایران که از سوی ترامپ دنبال می‌شود، مجوزهای بانکی را بی‌اثر می‌کند. نامه سردار سلیمانی به طرف‌های اروپایی یادآور شد که تحقق خواسته‌های آمریکا در منطقه آسان نیست و راه‌هایی برای خنثی کردن مطالبات غیر قانونی ترامپ وجود دارد. به همین دلیل پس از نامه، ‌مذاکرات بین چهار کشور تا حد زیادی از آن فضا خارج شد. حال نوبت تیم دیپلماسی ماست تا این پشتوانه را به «نقد اقتصادی» تبدیل کند. مبادا طرف اروپایی با این برداشت که ایران تحت هیچ شرایطی از برجام خارج نمی‌شود، از تن دادن به تعهدات خود در برجام طفره برود و در عمل اروپا نیز از آن خارج شود، در حالی که ایران همچنان به طور یکطرفه بار سنگین اجرای تعهدات خود را بر دوش داشته باشد. 
3ـ نامه سردار سلیمانی در عین حال دو نکته دیگر نیز داشت که متأسفانه سبب بروز برخی بگومگوها در بین بخشی از نیروهای دلسوز حزب‌اللهی شد.                                                  
لحن صمیمی نامه و اشاره به سوابق آقای «حسن روحانی» و تکریم مواضع اخیر ایشان که با واژه «دست‌‌بوسی» توأم گردید، سبب انتقاد بخشی از نیروهایی شد که به مواضع رئیس‌جمهور در یک جمع‌بندی و در مجموع اعتراض دارند و آنها را سبب بروز مشکلات کنونی در عرصه سیاست‌های داخلی و خارجی کشور به شمار می‌آورند. این نیروها معتقدند؛ «اسطوره جهاد و شهادت» ‌که اینک بر تارک منطقه می‌درخشد، نباید هزینه می‌شد. 
واقعیت این است که «نامه سردار سلیمانی به رئیس‌جمهوری» درواقع تلاشی بود برای برهم زدن نقشه دشمن ملت ایران که به دنبال استفاده از ابزار تحریم و تشدید فشار است. به یاد داشته باشیم که یکی از موضوعاتی که دشمن برای مؤثر واقع شدن فشارهای خارجی روی آن حساب کرده است، ایجاد دو دستگی در میان مسئولان بخش‌های مختلف کشور است. این موضوعی بود که در داخل نیز به آن دامن زده و میدان آن هر روز فراخ‌تر می‌شد. نامه سردار سلیمانی یکی از هدف‌گذاری‌های آمریکا را عقیم کرد و عملی به جز «لحن کاملاً صمیمانه» نمی‌توانست این فضا را منعکس کرده و آن هدف شیطانی را کور کند. وقتی سردار سلیمانی با همه عظمتش برای حل مشکلات مردم به میدان می‌آید، همان‌گونه عمل می‌کند که در موقع مشکلات بزرگ امنیتی منطقه عمل می‌کند؛ حضوری گرم، در خط مقدم و خاکسارانه. لذا نباید گمان کرد که قدردانی از موضعی انقلابی در هنگامه حساس حل مسئله و در حالی که دشمن تلاش می‌کند دولت ما را در کادری بسته و سردرگم به دام اندازد و به گوشه رینگ ببرد، معنایی به جز بن‌بست‌شکنی دارد، بله، سردار هر دستی که گرهی از کار این مردم بگشاید را می‌بوسد، کما اینکه هرکسی که درکی انقلابی دارد این موضع را درمی‌یابد و گرفتار وساوس نمی‌شود.


با اجرای طرح آبرسانی غدیر به‌وسیله جهادگران قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در خوزستان

خرداد ماه امسال زمزمه‌هایی از وضعیت بد آب شرب و مصرفی مردم جزیره آبادان و خرمشهر و مناطق اطراف شنیده می‌شد. شوری آب و کیفیت بد آن بلای جان مردم شده بود و بدتر از آن، اینکه دشمنان و بدخواهان مانند همیشه می‌خواستند از این موضوع نیز برای مطامع خود استفاده کنند.

سپاه پای کار آمد
در همین زمان قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه به منزله بازوی عمرانی و سازندگی نهاد صیانت‌کننده انقلاب با وجود همه مشکلات و عدم تأمین اعتبارات همت کرد و پروژه غدیر را که قرار بود چند ماه بعد به بهره‌برداری برسد، با تلاش شبانه‌روزی در گرمای بالای 50 درجه آماده بهره‌برداری کرد.
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در همین زمینه چند روز پیش از افتتاح و پس از جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی خبر از زمان پایان این پروژه داد و گفت: «تا پانزدهم تیرماه آبرسانی به چهار شهر دارخوین، شادگان، خرمشهر و آبادان به صورت نهایی انجام خواهد شد و حتماً آب به این چهار شهر خواهد رسید.»
سردار عبداللهی در ادامه توضیح داد، بحث آب خوزستان از مدت‌ها پیش مطرح بوده است. وی افزود: «طرح بزرگی در دست بود که آب شرب این منطقه از سد دز تأمین شود و کل منطقه از آب این سد بهره ببرد. در عین حال یک طرح اضطراری مطرح شد که آب این منطقه از طریق سد کرخه تأمین شود که در گام اول آب از کرخه تأمین شد و گام دوم تأمین آب از سد دز است که آب باکیفیت و مناسب و در حد ممکن به شهرهای خوزستان منتقل شود.»

بهره‌برداری از غدیر 2
در نهایت این طرح با عنوان طرح آبرسانی غدیر 2 با حضور وزیر نیرو، مسئولان قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) و مسئولان استان خوزستان در منطقه ام‌الدبس به بهره‌برداری رسید و آبرسانی به چهار شهر دارخوین، شادگان، خرمشهر و آبادان به صورت نهایی انجام شد.
مدیر پروژه طرح آبرسانی غدیر در این باره توضیح می‌دهد: «قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) طی 10  ماه گذشته نسبت به تأمین لوله‌های لازم با به‌کارگیری تمامی کارخانجات لوله‌سازی و پوشش کشور اقدام کرده است.»
سازمند در این زمینه توضیح می‌دهد: «با توجه به شرایط سخت جوی منطقه و گرمای طاقت‌فرسای بالای 50 درجه سانتیگراد که دمای هوا در حین جوشکاری داخل لوله‌ها حدود 65 تا 70 درجه سانتیگراد نیز می‌رسد، کار به صورت شبانه‌روزی انجام شد و این پروژه با این حجم و زمان در نوع خود بی‌نظیر بود.»

جزئیات طرح غدیر
اما طرح غدیر چیست؟ در این زمینه سردار عبداللهی توضیح می‌دهد، با توجه به مشکلات آب شرب استان خوزستان و تأکید همیشگی رهبر معظم انقلاب مبنی بر رسیدگی به مشکلات مردم در این استان و حمایت دولت، طرح آبرسانی غدیر با هدف تأمین و رفع بحران آب از نظر کمی و کیفی برای 25 شهر و بیش از 1600 روستای شهرهای غربی، مرکزی و جنوبی استان خوزستان شامل اهواز، آبادان، خرمشهر، دارخوین، شادگان و همچنین شهرهای شوش، حمیدیه، بستان، سوسنگرد، هویزه و... به دست قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در حال اجراست.
سردار عبداللهی می‌افزاید: «پس از تکمیل خط آبرسانی به آبادان و خرمشهر گام بعدی در طرح آبرسانی غدیر، شامل تکمیل خط دوم آبرسانی به اهواز و تکمیل خط انتقال آب شادگان‌ـ دارخوین است.»
وی توضیح می‌دهد: «خط انتقال آب از سد دز به مخازن ام‌الدبس از طریق دو خط لوله فولادی به قطر 2400 میلی‌متر و طول 208 کیلومتر و اجرای آبگیر سد دز به منزله بخش اصلی و کلیدی طرح آبرسانی غدیر در دستور کار مرحله بعد قرار دارد.»
پروژه پنج ماهه
 در کمتر از دو ماه انجام شد
در حاشیه این طرح، طرح‌های عمرانی دیگری نیز به همت قرارگاه برای بهبود وضعیت این منطقه انجام شده است. یکی از پروژه‌های فرعی مهم در حوزه کیفیت‌بخشی به آب شرب منطقه جزیره آبادان، جلوگیری از نفوذ آب شور خلیج‌فارس به رودخانه کارون بود که عملیات احداث بند خاكي بر روي آن به همت جهادگران قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) به این منظور انجام گرفت که بهبود کیفیت و کمیت آب آبادان و خرمشهر را در پی خواهد داشت.
با اجرای این طرح که شامل احداث سد و سرریز و قفل کشتیرانی بر روی رودخانه کارون در پایین دست ورودی کانال مارد است، کمبود آب شرب آبادان و خرمشهر از طريق ايستگاه پمپاژ و كانال مارد آبادان بهبود می‌یابد. همچنین این بند به طول 123 متر و عمق 11 متر، ظرفيت مناسبی براي ارتقاي کيفيت آب مورد نياز محصولات کشاورزي منطقه ایجاد می‌کند و سبب اشتغال‌زایی و توسعه صيادي و بهبود اقتصاد شيلاتي خواهد شد.
زمان اجرای این پروژه طبق قرارداد پنج ماهه بود که بنا بر اضطرار و وضعیت ناگوار آب منطقه، این پروژه به صورت شبانه‌روزی و در کمتر از دو ماه انجام شد.


حسین یعقوبی‌میاب
 معاون بین‌الملل بانک مرکزی
در جلسه معاون ارزی بانک مرکزی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، رئیس اتاق بازرگانی، معاون صادرات وزیر صنعت و نمایندگان صادرکنندگان و واردکنندگان مقرر شد با توجه به اینکه تصمیم دولت بر راه‌اندازی بازار ثانویه ارز بود، سازوکاری در بورس فراهم شود تا خرید و فروش ارز به سهولت میان صادرکنندگان و واردکنندگان صورت گیرد. در این جلسه، پیشنهادی که مورد توافق همه اعضا قرار گرفت این بود که ارز حاصل از صادرات که نرخ مصوب ۴۲۰۰ تومانی دارد، با اظهارنامه‌ای که از سوی صادرکنندگان به واردکنندگان اولویت سه واگذار می‌شود، ترکیب شده و نرخ اظهارنامه صادراتی به صورت توافقی میان صادرکننده و واردکننده تعیین شود. این کار به دو روش می‌تواند انجام شود، بر این اساس در روش اول، عرضه ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما صورت می‌گیرد که در آن، صادرکنندگان ارز، اظهارنامه صادراتی خود را در سامانه نیما به ثبت می‌رسانند و واردکنندگانی که تقاضای خرید این ارز را دارند، ارز و اظهارنامه را به نرخ توافقی خریداری کرده و اقدام به واردات کنند. روش دوم این است که واگذاری ارز و اظهارنامه صادراتی به صورت مستقیم به واردکننده صورت گیرد و بر این اساس، شیوه اصلی آن است که واردکننده پس از ثبت‌ سفارش، درخواست خود را در سامانه جامع تجارت، ثبت کرده و شماره اظهارنامه‌ توافق شده را در سامانه درج کند؛ بر این اساس، سامانه نیما درباره صادرکننده استعلام لازم را انجام داده و بعد از تأیید وی، ارز را به حساب مورد درخواست واردکننده واریز کند.
در اثنای سیاستی که طی آن دولت بیست‌ودوم فروردین ‌ماه امسال نرخ 4 هزار و 200 تومان را برای خرید و فروش و مبادله ارزی اعلام کرد، نام سامانه نیما یا همان نظام یکپارچه معاملات ارز به میان آمد. طی آن قرار شد 80 درصد از صادرات غیر نفتی‌مان شامل محصولات پتروشیمی و فولاد در خدمت چرخه اقتصاد به ویژه گروه کالاهای اساسی(پزشکی و درمانی) قرار ‌گیرد. اما پس از هجمه‌هایی که صورت گرفت، تقاضاهای کاذب از بین رفتند و یک محدودیت‌هایی قائل شدند. به همین دلیل با اصلاحاتی در روش جدید گروه‌بندی کالایی، نوک پیکان اولویت به طرف تجهیزات پزشکی و کالاهای روز و اساسی رفت. در این نوع تخصیص،‌ حتی خارج از سیستم نیما هم ارز را در اختیار این گروه قرار دادند؛ چرا که نباید این گروه معطل بمانند. گروه دوم اولویت‌های کمتری دارند، مانند ماشین‌آلات و مواد اولیه موردنیاز واحدهای تولیدی که اینها از همان 80 درصد صادرکننده محصولات پتروشیمی و فولاد بهره می‌برند. بعد از این ایده‌پردازی بموقع، سازمان بورس جایی به عنوان بورس ارز طراحی کرد. گروه‌های بعدی کالاهایی مانند لوازم خانگی را شامل می‌شوند که از طریق سازمان بورس ارز، امورات‌شان پیگیری می‌شود. به همین دلیل بود که تصمیم گرفته شد ما یک بازار ثانویه‌ای را تشکیل بدهیم که در این بازار، گروه سوم ما که عمدتاً کالاهای غیرضروری هستند؛ یعنی همان 20 درصد باقی‌مانده صادرکننده‌های غیر نفتی، مانند پسته و کشمش و... که صادرکنندگان خرد محسوب می‌شوند، از این طریق ارتزاق ارزی می‌کنند؛ یعنی یک نرخی میان صادرکننده و واردکننده توافق می‌شود. بنابراین یک نرخ دوم ارزی هم به وجود می‌آید. لذا به گروه اول، ارز با ارزش 4200 تومان اختصاص می‌دهیم، گروه دوم از 80 درصد محصولات غیر نفتی بهره می‌برند و گروه سوم از کالاهای غیرضروری استفاده می‌کنند. این پایه‌گذاری بازار ثانویه ارزی برای ما مطلوب‌تر است؛ به طوری که از وقتی بانک مرکزی این خبر را اعلام کرده نرخ در بازار افت کرده و اثرات قابل قبولی در بازار داشته ‌است. انتظار می‌رود در روزهای آینده نیز این سازوکار علمی و اصولی جواب بدهد.

بازنگاه صبح صادق به مؤلفه‌های قدرت ملی در مقابله با تهدیدات آمریکا در پرتو بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع)


  حسن خدادی/ از بدو انقلاب اسلامی و به خصوص پس از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام(ه) که به فاش شدن ماهیت سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران انجامید تا زمان حال، تهدیدات مختلف، متنوع و گسترده‌ای از سوی آمریکا علیه ایران وجود داشته و خواهد داشت. با وجود تنوع گسترده این تهدیدات و تحریم‌ها و درجه شدت و ضعف آنها در برهه‌های مختلف، اما یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد و آن هدف اصلی آنها برای تغییر نظام سیاسی است و روش‌های به کار گرفته شده بنا به مقتضیات زمانی تغییر یافته است.
اکنون و در شرایط فعلی موضوع خروج آمریکا از برجام مطرح است و رئیس‌جمهور و وزیر خارجه آمریکا شعار تغییر نظام سیاسی در ایران را مطرح می‌کنند. موضوعی که به ذهن متبادر می‌شود مؤلفه‌های قدرت ملی ایران در مقابل این تهدیدات است. در واقع، هدف اصلی آمریکا، چه تغییر نظام سیاسی ایران و چه فروپاشی تمامیت ارضی ایران باشد، نیازمند پاسخی درخور است که باید آن را در مؤلفه‌های قدرت ملی جست‌وجو کرد.
امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) به تازگی در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) به این مؤلفه‌ها اشاره کردند و فرمودند: «اساساً حیات یک ملّت و بالندگی یک ملّت، وابسته به این است که مؤلّفه‌های قدرت و عناصر قدرت را در خود تقویت کند و آنها را در جای لازم و بهنگام، مورد بهره‌برداری و استفاده قرار بدهد.»(9/۴/1397) بهره‌برداری بموقع مورد اشاره ایشان در درجه اول نیازمند شناخت این مؤلفه‌هاست. اینکه جمهوری اسلامی ایران در برابر هرگونه تهدید نظامی یا اقتصادی، از چه توان، ظرفیت و قدرتی برای پاسخگویی برخوردار است و سطح پاسخگویی در چه حدی خواهد بود، موضوعاتی است که در ادامه بررسی می‌شوند. برای بررسی این مؤلفه‌ها، بهترین روش تقسیم‌بندی بر اساس نوع اقدام آمریکاست. مسئله این است که ترامپ در نهایت مجبور به اتخاذ یکی از دو روش؛ «اقدام نظامی» یا «تحریم اقتصادی» علیه جمهوری اسلامی ایرانی خواهد شد و اقدامی خارج از این دو گزینه وجود ندارد. در پاسخ به هر یک از این دو روش احتمالی است که باید قدرت و مؤلفه‌های اصلی در ایران را بررسی کرد.

مؤلفه‌های قدرت ملی 
در مقابل تهدید نظامی
با اینکه بسیاری از کارشناسان نظامی و سیاسی و حتی دولتمردان آمریکا نیز این گزینه را ناممکن می‌دانند و در سخنان و بیانیه‌های‌شان نیز نشانه‌ای از چنین تهدیدی وجود ندارد؛ اما عقل سلیم حکم می‌کند با در نظر گرفتن احتیاط‌های لازم در این زمینه، مؤلفه‌های قدرت ملی و نظامی را برای هرگونه تهدید نظامی مورد بررسی قرار داد. بهترین پاسخ در مؤلفه‌های قدرت ملی در این زمینه و در واقع اصلی‌ترین مؤلفه قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران، استقلال نظامی و وابسته نبودن به قدرت‌های بیرونی است؛ شاخصه‌ای که موجب شده کشور طی چهار دهه اخیر روی پای خود بایستد و از توان لازم برای بازدارندگی با تکیه بر پشتوانه‌های داخلی بهره‌مند شود. در این زمینه رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «معنای اقتدار ملّی این نیست که انسان پول‌های کشور را به یک کشور بیگانه بدهد و سلاح‌های مدرن او را بخرد و در انبار ذخیره کند که خودش حتّی قادر نباشد به درستی از آنها استفاده بکند؛ این حماقت است، این اقتدار نیست. اقتدار ملّی این نیست که یک کشوری از آن طرف دنیا بیاید برای حمایت از یک حکومتی و یک دولتی، در آنجا پایگاه بزند و حضور پیدا کند و خون ملّت را بمکد و هر غلطی می‌خواهد در آن کشور بکند برای اینکه این خاندان منحوس را مثلاً در کشور حفظ کند؛ اینها اقتدار نیست، اینها ذلّت است. اقتدار این است که یک ملّتی از درون بجوشد؛ هم علم را، هم نظامی‌گری را، هم سازندگی را، هم پیشرفت را، هم عزّت بین‌المللی را برای خود کسب کند. اینها مؤلّفه‌های اقتدار ملّت ایران است؛ این را شما امروز دارید، خوبش را هم دارید، ظرف پُرش را هم دارید به توفیق الهی؛ باید از این عناصر قدرت، بجا و بهنگام استفاده بشود.»(9/۴/1397)
توانمندی‌های نظامی ایران در حوزه زمینی، هوایی و دریایی از بدو انقلاب اسلامی به جهان ثابت شده است. هشت سال جنگ تحمیلی، کنترل شورش‌های تجزیه‌طلبانه، شکست کودتای نظامی و حمله مستقیم آمریکا در طبس، مقابله با تروریسم و انواع دولتی و غیردولتی آن، شکست جریان‌های تکفیری و تروریستی در منطقه، توانمندی‌های نظامی در نقاط مختلف منطقه‌ای و... واقعیت‌هایی هستند که توان نظامی ایران را برای طرف مقابل اثبات کرده است و آنچه سبب چنین ثمره و قدرتی در بعد نظامی ایران شده است نه تنها استقلال نظامی، بلکه توانمندی و کیفیت مدیریت انقلابی در عرصه نیروهای مسلح از یک سو و دستیابی به تسلیحات نظامی در حوزه موشکی و دریایی بر اساس ظرفیت‌های داخلی از سوی دیگر است؛ مؤلفه‌های مهمی که بازدارندگی را برای جمهوری اسلامی در مقابل هرگونه تهدید نظامی فراهم آورده است.
برای نمونه پیشرفت ايران در زمینه ساخت و توليد انواع موشک‌های بالستيك، دوربرد زمين به زمين، زمين به هوا و انواع موشک‌های دریایی مانند موشک ماهواره‌بر سفیر، شهاب، سجیل، موشك كروز، به ‌قدری شگفت‌انگیز بوده که ایران را در ردیف معدود كشورهاي دارنده فناوری ساخت موشک‌های فوق دقيق سطح به سطح قرار داده است، همچنین ساخت انواع «رادار» با بُرد بیش از یک هزار کیلومتر و پرتاب چندین «ماهواره» با سرنشین و بدون سرنشین به فضا از جمله اقداماتی است که کسب رتبه هفتم جهان در سامانه کامل پرتاب ماهواره و رتبه دوازدهم جهان در طراحی و ساخت ماهواره را برای یازدهمین عضو باشگاه فضایی جهان، یعنی ایران به ارمغان آورده است. همه‌ این دستاوردها بدون وابستگی به خارج و با تکیه ‌بر مدیریت انقلابی و دانش بومی محقق شده است.
ساخت زیردریایی، ساخت و تعمير انواع ناو و ناوچه، ساخت هاورکرافت(قایق‌های دوزیست) ساخت انواع قایق‌های تندرو و قايق پرنده، ساخت و تعمير انواع زره‌پوش و تانك و خودكفايي در ساخت انواع تجهيزات و سلاح‌های سبك، نيمه‌سنگين و سنگين مانند انواع خمپاره‌انداز و توپ‌های مدرن، انواع سامانه‌ها و سلاح‌های پدافند ضد هوایی و مهمات سبک و سنگین و توسعه صنايع مخابراتي و ساخت انواع بی‌سیم و تقويت و توسعه صنايع اپتيك و ساخت انواع دوربین‌های معمولی و دید در شب و صدور برخي از اين محصولات به 32 كشور جهان از دیگر دستاوردهاي صنايع نظامي به شمار می‌آیند. مجموع دستاوردهای نظامی ازجمله مواردی هستند که پیش از انقلاب اسلامی، تولید بیشتر آنها در کشور سابقه‌ نداشته و مهم‌تر اینکه بخش چشمگیری از آنها، صرفاً در انحصار تعداد معدودی از کشورهای پیشرفته جهان قرار داشته است. 
این توان نظامی و قدرت سخت و مؤلفه‌های مرتبط با آن را اگر به قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و تکیه آن بر پشتوانه مردمی اضافه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که به کارگیری هرگونه تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران تنها در صورتی ممکن است که قدرت تصمیم‌گیری در اختیار یک فرد ابله و نادان باشد که در قرن بیست‌ویکم حتی جنگ‌طلب‌ترین استعمارگران نیز از چنین تصمیماتی دوری می‌کنند.

مؤلفه‌های قدرت ملی
 در مقابل تحریم‌های اقتصادی
واقعیت این است که در کنار ناامیدی از هرگونه تحرک نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران، موضوع تحریم‌های اقتصادی به منزله در دسترس‌ترین تهدید، همیشه مورد نظر دولتمردان آمریکا بوده است و این تحریم‌ها از بدو انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی ایران عجین بوده است، به طوری که شاید بتوان تا حدودی تحریم را همزاد جمهوری اسلامی ایران دانست و بخش زیادی از توانمندی‌های امروز را مدیون همین تحریم‌های یکجانبه آمریکا دانست. اما در اوضاع فعلی افزون بر ماهیت تحریم‌های اقتصادی، فشارهای روانی ناشی از تبلیغات گسترده خارجی از یک سو و برخی تبلیغات مسموم داخلی در کنار سوء مدیریت‌ها از سوی دیگر تا حدودی توانسته است سبب برخی بی‌ثباتی‌ها در اقتصاد ایران به خصوص در حوزه ارزی و دیگر کالاهای غیرمولد، مانند سکه، مسکن و زمین شود؛ موضوعی که در حال سرایت به دیگر کالاهای اساسی در جامعه است.
آنچه در متن این اقدامات و تبلیغات گسترده مورد هدف است، از یک سو فراگیر شدن ناامیدی در جامعه است و از سوی دیگر ایجاد شکاف اجتماعی و سیاسی است. رهبر معظم انقلاب در این باره می‌فرمایند: «امروز برنامه‌ دشمن، بعد از مأیوس شدن از همه‌ کارهای دیگر، ایجاد شکاف بین نظام جمهوری اسلامی و ملّت عزیز ایران است.»(9/4/1397) در پی تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی، ایجاد شکاف نه تنها بین مردم و نظام سیاسی، بلکه بین مسئولان و نهادهای حکومتی از اهداف اصلی دشمن است. اما محور بحث این نوشتار تنها پرداختن به این تحریم‌ها و اثراتی که تا حدودی سایه آن را بر اقتصاد ایران می‌توان احساس کرد، نیست؛ بلکه پاسخ به این پرسش اساسی است که در مقابل این حجم از فضاسازی‌ها و تحریم‌های گسترده، جمهوری اسلامی ایران از چه مؤلفه‌هایی برای مقابله با آنها برخوردار است؟
شاخصه‌ها و مؤلفه‌های قدرت ملی در مقابل تحریم‌های اقتصادی به چند صورت قابل بررسی است. رویکرد تاریخی به عبور از تحریم‌ها در چند دهه اخیر، جغرافیای سیاسی ایران، روش‌های دور زدن تحریم‌ها در سال‌های اخیر و از همه مهم‌تر وابستگی بازارهای جهانی به ذخایر انرژی ایران موضوعاتی کلیدی هستند که در تبیین مؤلفه‌های قدرت ملی در این حوزه تأثیرگذارند.
از نظر تاریخی وجود تحریم‌های دامنه‌دار، گسترده و متنوع از بدو انقلاب اسلامی سبب شده است تا جمهوری اسلامی ایران پادزهر مقابله با این تهدیدات را تولید کند و همواره توانسته است با ابزارهای مختلف تحریم‌ها را ناکارآمد کند که این اقدام شامل سازوکار‌های مختلفی است که تا این زمان نتایج مثبتی به همراه داشته است. افزون بر اثبات این مؤلفه‌های تاریخی، جغرافیای سیاسی که جمهوری اسلامی ایران در آن قرار گرفته است تا حدود زیادی کشور را از تحریم‌های گسترده بین‌المللی مصون داشته است. سرزمینی که به اصطلاح هارتلند جهانی است به راحتی در انزوای بین‌المللی قرار نمی‌گیرد. در واقع، نمی‌توان قلب جهان را از کار انداخت، ولی جهان تداوم حیات داشته باشد. دسترسی شمالی و جنوبی به دریا از یک سو و مرزهای گسترده کوهستانی و ناهموار از سوی دیگر دسترسی جمهوری اسلامی ایران به مرزهای بیرونی را تسهیل کرده است و البته، در کنار این وضعیت جغرافیایی، نفوذ معنوی و سیاسی در کشورهای پیرامونی و ائتلاف منطقه‌ای سبب شده است ایران به راحتی بتواند در برابر این تهدیدات و تحریم‌ها مقابله کند.
ذخایر انرژی ایران به خصوص در دو حوزه نفتی و گازی از دیگر مؤلفه‌های قدرت ملی است که حذف آنها بارها در دستور کار آمریکا قرار گرفته است، ولی هیچ‌گاه موفقیت کاملی را نصیب آنها نکرده است. با وجود بلوف‌های کشورهای مزدور برای جبران نفت ایران، اما این امر در طول تاریخ تحریم‌های نفتی، هیچ‌گاه به صورت صد درصدی محقق نشده است و جمهوری اسلامی ایران همواره از مبادی رسمی و غیررسمی نیاز کشور به فروش نفت را محقق کرده است. این انرژی و اثرگذاری آن زمانی اهمیت مضاعف می‌یابد که نیاز انرژی اروپا به خصوص در مقابل تهدیدات روس‌ها را نیز به آن اضافه کنیم. در حالی که اتحادیه اروپا در مقابل تحریم گازی روسیه به صورت جدی آسیب‌پذیری خود را نشان داده است، نمی‌تواند ذخایر انرژی ایران برای رفع محدودیت‌های انرژی در این قاره را نادیده بگیرد.
موضوع مهم دیگری که مؤلفه قدرت ملی در مقابله تحریم‌های اقتصادی است از یک سو بازار ایران برای اروپا و چین است و از سوی دیگر توانمندی‌های داخلی برای پاسخگویی به نیازهای اساسی مردم است. واقعیت این است که هم چین و هم اتحادیه اروپا نه تنها برای رونق اقتصادی به طور جدی به بازار اقتصادی ایران نیازمندند؛ بلکه برای مقابله با تعرفه‌های سنگین آمریکا نیز به دنبال پیدا کردن روزنه‌های جدید اقتصادی هستند که یکی از این راه‌ها بازار اقتصادی ایران است که دریغ کردن از آن تا حدودی سخت و دشوار است.
همچنین، ظرفیت‌های عظیمی در حوزه صنعت کشاورزی، دامداری و دیگر صنایع در داخل ایجاد شده است که با مدیریت انقلابی می‌توان از آنها برای مقابله با تحریم کالاهای اساسی در ایران بهره‌برداری کرد. در واقع زیرساخت‌های ایجاد شده در این چهار دهه توانسته است یک ریل‌گذاری اقتصادی و توسعه‌بخش در کشور ایجاد کند که بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها، راه‌گشای مناسبی است که در مقابل واردات بی‌رویه می‌تواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد.

نکته پایانی
نتیجه اینکه؛ جمهوری اسلامی ایران با وجود اثرپذیری روانی ناشی از تحریم‌های اقتصادی، توان و ظرفیت لازم بر مبنای مؤلفه‌های قدرت ملی برای هرگونه پاسخگویی به تهدیدات نظامی و تحریم‌های اقتصادی را دارد. اما با وجود مؤلفه‌های مذکور اقتصادی و نظامی چند نکته کلیدی وجود دارد که بدون آنها، مؤلفه‌های قدرت ملی غیر قابل استفاده خواهند بود.
این نکات کلیدی افزون بر «صبر» و «تقوا» شامل «اعتمادبه‌نفس» و «اعتماد به مردمی» است که در 40 سال گذشته با تمام وجود در مقابل این تهدیدات و تحریم‌ها ایستادگی کردند. مسئولان، مدیران و کارگزاران نظام سیاسی با وجود زحمات فراوان باید بذر امید و خودباوری و مقاومت را نه فقط با حرف و شعار، بلکه با نوع رفتار، عملکرد و حتی سبک زندگی در جامعه بگسترانند. 
شاه‌کلید این نوع رفتار و عملکرد را می‌توان در بیانات رهبر فرزانه انقلاب جست‌وجو کرد، آنجا که می‌فرمایند: «مسئولان مراقب باشند از سهل‌انگاری، تنبلی، اشرافی‌گری، تکبر نسبت به مردم، و تکیه به جایگاه چند روزه‌ ریاستی اجتناب کنند.»(9/4/۱۳۹۷) اگر این راهبرد از سوی همه مسئولان و مدیران، اجرایی شود به‌کارگیری مؤلفه‌های قدرت ملی در سطوح سخت و نرم راحت‌تر خواهد بود و مهم‌تر از آن جمهوری اسلامی ایران همانند دهه‌های گذشته می‌تواند از قدرت ملی برآمده از توان ملت و حضور همیشگی آنها بهره‌مند شود.

سردار محمدعلی آسودی در گفت‌وگو با صبح صادق


 علیرضا‌جلالیان/ پاسداران اهل قلم عنوانی است که بیش از یک دهه به عنوان یک موضوع مهم در سپاه و در مجامع فرهنگی کشور مطرح شده است. پاسدارانی که اگرچه از نگاه بسیاری نظامی هستند، اما چون به واسطه صیانت از انقلاب اسلامی وارد این عرصه شده‌اند، تنها به موضوعات نظامی بسنده نکرده‌اند، بلکه در همه عرصه‌ها حضور دارند، از جمله عرصه فرهنگ و کتاب. در نیمه‌های فراخوان سیزدهمین دوره جایزه کتاب سال پاسداران اهل قلم با توجه به اهمیت موضوع قلم و نخبگان فرهنگی در سپاه، میزبان سردار محمدعلی آسودی دبیر جشنواره انتخاب کتاب سال پاسداران اهل قلم در دفتر هفته‌نامه صبح صادق بودیم و از کم‌ّ و کیف این برنامه پرس‌وجو کردیم که در ادامه ماحصل این گفت‌وشنود را می‌خوانید.

*‌ سردار در ابتدا لطفاً درباره تاریخچه پدیده کتاب سال پاسداران اهل قلم توضیح دهید.
تاریخچه پاسداران اهل قلم، به سال‌های 83 و 84 برمی‌گردد. دوران اوج تهاجم فرهنگی و حضور سرسختانه جریان دوم خرداد. در همان دوران در سپاه، معاونت فرهنگی به وجود آمد و مرحوم شهید حجت‌الاسلام دکتر اسکندری در این معاونت مسئول بود و پس از ایشان حجت‌الاسلام دکتر علی اکبری. حضور سردار صفوی در سمت فرماندهی و سردار احمدیان در سمت رئیس ستاد هم در شکل‌گیری این برنامه مؤثر بود؛ چرا که همه این عزیزان خود از نخبگان و اهالی قلم سپاه بودند و هستند. در این شرایط اولین مراسم جایزه پاسداران اهل قلم و کتاب سال سپاه سال 84 در مجموعه لانه جاسوسی برگزار شد. پس از سه دوره برگزاری این مراسم معاونت فرهنگی منحل شد و در حوزه نمایندگی ولی‌فقیه معاونت فرهنگی و تبلیغات ایجاد شد و تا سال 93 این برنامه در همین معاونت اجرا شد. پس از آن با دستور فرمانده محترم کل سپاه دوره‌های یازدهم و دوازدهم در معاونت فرهنگی‌ـ اجتماعی سپاه پیگیری شد. 
سخن در این زمینه بسیار است، اما در یک آمار کلی می‌توان گفت، در مجموع 12 جشنواره گذشته، 6 هزار و 214 پاسدار اهل قلم، 8 هزار و 375 عنوان کتاب را به دبیرخانه ارسال کرده‌اند که موضوعات کتاب‌ها هم در 13 فصل دسته‌بندی شده است؛ از فنی مهندسی و پزشکی تا شعر و داستان و... 

*‌ آیا مجموع این فعالیت‌ها تاکنون یکجا به فرماندهان و آحاد مردم نشان داده شده است؟
ما در این زمینه از ظرفیت نمایشگاه بین‌المللی کتاب استفاده کرده‌ایم که این خود نشان‌دهنده توان فرهنگی بالای سپاه بوده است. برای عموم مردم هم همین که ‌چنین ظرفیتی از سپاه را در نمایشگاه کتاب می‌بینند خیلی جالب و تحسین‌برانگیز است. مجموعه کتاب‌های برتر پاسداران را در نمایشگاه‌های بین‌المللی هم عرضه خواهیم کرد. نباید تلقی مردم فقط این باشد که پاسداران دوران دفاع مقدس فقط تفنگ داشتند و الآن فقط پهپاد و موشک؛ چراکه در بین آحاد پاسداران و فرماندهان افراد صاحب قلم خوبی وجود
 دارند.

*‌ علاوه بر برگزاری مراسم جایزه کتاب سال و برگزاری نمایشگاه آیا موضوع حمایت از پاسداران اهل قلم و نوقلمان را هم در برنامه‌های خود دارید؟
ما ده برنامه داریم. با تدابیری که اندیشیده شد به این نتیجه رسیدیم که راه‌اندازی کارگاه‌های آموزشی برای نوقلمان هم لازم است. قرار نیست تنها یک عده پا به سن گذاشته در سپاه صاحب قلم باشند؛ بلکه باید نیروهای جوان و مستعدتر با قلم‌های قوی‌تر در سپاه تربیت شوند. 

*‌ آیا از این ظرفیت‌ها برای خود سپاه هم بهره برده می‌شود؟
با توجه به اینکه آنچه در تاریخ می‌ماند کتاب است، ما در اولین قدم آمدیم با تعامل با فرماندهان نیروی زمینی 15 اهل قلم پاسدار را انتخاب کردیم. سردار پاکپور و سردار اصانلو این عزیزان را توجیه اولیه کردند و قرار است که آنها در رابطه با عملیات سپاه در برخورد با گروهک‌های شمال‌غرب و پاکسازی این مناطق از لوث وجود پژاک به دست نیروی زمینی سپاه کتاب بنویسند که الآن در حال انجام کارهای میدانی و بازدیدها هستند. از این دست کارها در سپاه فراوان داریم و دغدغه ما مکتوب کردن این آثار است و ظرفیت آن را 
داریم.

*‌ لطفاً درباره سیاست‌های حمایتی بفرمایید.
ما 10 عنوان سیاست حمایتی را مشخص کردیم و به مجموعه فرماندهان ارائه دادیم که اغلب هم بار مالی چندانی برای سپاه ندارد. برای نمونه در بحث حمایت برای انتشار کتاب، سپاه یک میزان اعتبار از بانک انصار برای وام قرض‌الحسنه مشخص می‌کند و در کمیسیونی این وام‌ها به انتشار کتاب‌ها اختصاص داده می‌شود، یا همین برگزاری نمایشگاه دائمی از آثار، اولویت دادن خرید کتاب‌های این عزیزان برای کتابخانه‌های عمومی و تخصصی یا دادن هدیه در سپاه و چند برنامه دیگر و برگزاری نمایشگاهی در حسینیه امام خمینی(ره) و دیدار با رهبر معظم انقلاب که این را به فرماندهان سپاه پیشنهاد
 داده‌ایم.  
*‌ لطفاً درباره دوره سیزدهم هم توضیح دهید.  
برای دوره سیزدهم از اول سال فراخوان کردیم. البته طبق روال اصل کار بعد از نمایشگاه کتاب هر سال شروع می‌شود. مهلت را آخر تیر مشخص کردیم، اما تصمیم به تمدید تا آخر مرداد گرفتیم. هر نویسنده باید سه جلد از کتاب را همراه با فرم دریافتی از پایگاه اینترنتی ما پر کرده و ارسال کند. پس از این مرحله کتاب‌ها در معرض داوری قرار می‌گیرند.
لازم است همین جا درباره فرآیند داوری‌ها هم بگویم که در چند مرحله انجام می‌شود. گروه داوری که مشخص شده‌اند کل آثار را می‌بینند و درواقع پالایش اول را انجام می‌دهند. پالایش دوم کتاب مربوط به مطالعه آن است که خارج از موضوع نباشد. در هر گروه سه داور حضور دارد. هر داور بر اساس معیارهایی که وجود دارد به کتاب امتیاز می‌دهد و بر این اساس با جمع‌بندی امتیازات کتاب‌های برتر هر گروه مشخص می‌شود. ما در دوره دوازدهم یکی از بهترین تیم‌های داوری را در گروه سیاسی داشتیم؛ اما نکته اینکه ما هم مکان جشنواره را بیرون از سپاه بردیم و هم جوایز را افزایش دادیم و علاوه بر جوایز نفرات برتر که افزایش پیدا کرد به همه شرکت‌کنندگان به واسطه زحمت ارسال کتاب و شرکت در جشنواره هدایای نقدی دادیم. 
مؤسسه علمی‌ـ فرهنگی پاسداران اهل قلم عنوانی است که برای این مجموعه انتخاب کرده‌ایم و درصدد کارهای ثبت آن هستیم و برای دوره سیزدهم از طرف وزارت ارشاد، بانک انصار و مجموعه‌های سپاه حمایت می‌شویم. 
از دوره یازدهم وزارت ارشاد جشنواره ما را جشنواره برتر انتخاب کرد. آثار جشنواره‌هایی که برند ملی دارند در کتابنامه‌ای که آثار ملی در آن منتشر می‌شود به چاپ می‌رسد که خلاصه آثار و معرفی کتاب‌های منتخبان دوره‌های یازدهم و دوازدهم در این کتاب به صورت کامل انجام شده است و این جشنواره در زمره جشنواره‌های کتاب کشور جایگاه برند ملی پیدا کرده است.

در گفت‌و‌گو با نویسنده کتاب «جنایات غرب» مطرح شد

   احسان امیری/ اختتامیه سومین جشنواره بین‌المللی حقوق بشر آمریکایی روز سه‌شنبه ۱۲ تیرماه و همزمان با روز افشای حقوق بشر آمریکایی با حضور مسئولان، هنرمندان و اندیشمندان داخلی و خارجی برگزار شد. در این دوره از جشنواره، کتاب «جنایات غرب» در حوزه کتاب رتبه اول را کسب کرد و در حوزه فضای مجازی هم در این جشنواره «کانال جنایات غرب» با مدیریت پدیدآورندگان کتاب جنایات غرب اول شد. دکتر مهدی سعیدی، عضو تحریریه و دبیر گروه تاریخ هفته‌نامه صبح صادق، نویسنده این کتاب است که گفت‌و‌گویی کوتاه با وی در زمینه کم و کیف این موضوع انجام داده‌ایم.
ستون سیاحت غرب صبح صادق و ایده تدوین کتاب 
وی درباره تدوین کتاب گفت: «این کتاب محصول سه سال فعالیت تیمی در مجموعه پژوهشی هیئت امام جعفر صادق(ع) است که دی ماه سال 96 منتشر شد. کتاب 800 صفحه دارد و در چهار فصل تدوین شده است. فصل اول مقدمات نظری، فصل دوم ادوار استعمار، فصل سوم میراث استعمار و فصل چهارم کارنامه استعمار است.»
سعیدی با اشاره به اینکه ایده اولیه کار کتاب به ستون کوتاه «سیاحت غرب» در صفحه تاریخ هفته‌نامه صبح صادق بر می‌گردد، افزود: «پس از اینکه با حجم انبوهی از کدها و مطالب در این زمینه مواجه شدیم، ایده نوشتن چنین کتابی جدی شد.»
وی ادامه داد: «کتاب‌هایی که در گذشته از دهه 1330 تا دهه 1360 نوشته شده، اغلب متأثر از نگاه مارکسیستی نویسندگان و فضای دوقطبی دوران جنگ سرد است که بیشتر با ادبیات جریان چپ مارکسیستی تدوین شده است؛ اما کدهای خوبی در نتیجه این تقابل در کتاب‌ها وجود داشت که می‌توانست راهنمای مناسبی برای دقت در بحث‌ها شود و به کار کتاب جنایات غرب بیاید.»
سعیدی با بیان اینکه کتاب‌های این حوزه همواره قدیمی بوده و تجدید چاپ نشده یا در حوزه‌های آکادمیک با ادبیات علمی نوشته شده‌اند، افزود: «تقابل جدی تمدن غرب و تمدن اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این الزام را برای ما ایجاد می‌کند که به درستی تمدن غرب را بشناسیم و بدانیم که در این بایکوت خبری، در غرب چه اتفاقاتی افتاده است و تلاش کنیم این حقایق را مستند کرده و با زبان ساده برای فهم عموم جامعه تدوین کنیم.»
وی افزود: «برای نوشتن این کتاب حدود 300 جلد کتاب و ده‌ها مقاله مطالعه و فیش‌برداری شده که در این میان حجم انبوهی اطلاعات از نسل‌کشی‌ها، غارت منابع طبیعی، ایجاد فقر، قحطی، تجاوز، جنایت، آدم‌کشی، برده‌داری، فرقه‌سازی و تشدید اختلافات قومی، نژادی و... به دست آمده است.»
سعیدی اظهار داشت: «در این کتاب به 9 کشور عمده استعمارگر، شامل پرتغال، اسپانیا، هلند، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آلمان، بلژیک و در نهایت آمریکا پرداخته شده است که استعمارگری را از اواخر قرن پانزدهم میلادی آغاز کرده‌اند و سرزمین‌های بسیاری از قاره آمریکا، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه را برای سالیان متمادی تحت اشغال خود داشته‌اند.»
قدم‌های بعدی
وی افزود: «همه منابع این کتاب ترجمه فارسی بوده، اما وقتی گام را از کتاب‌های ترجمه فراتر بگذاریم و به سراغ کتابخانه‌های کشورهای استعمار زده بردیم، به طور حتم تاریخ هر کشور خود جای نوشتن چندین جلد کتاب را دارد و می‌شود دایره‌المعارف جنایات غرب را در دهه‌ها جلد تألیف کرد. برای نیل به این هدف، افزون بر به‌کارگیری مترجمان مسلط به زبان‌های گوناگون و تقویت تیم پژوهشی، حمایت‌های دستگاه‌های دولتی، به ویژه وزارت امور خارجه را نیاز داریم.
سعیدی در پایان تأکید کرد: «باید در برابر فضای بایکوت شده به وسیله رسانه‌های غربی و سرپوش گذاشتن بر پیشینه تاریخ غرب و جنایاتی که به دست غربی‌ها به وقوع پیوسته، جهادی همه‌جانبه و تلاشی رسانه‌‌ای به راه انداخته و این فضا را بشکنیم و جوانان کشورهای استعمارزده و حتی جوانان کشورهای غربی را از واقعیت چگونگی به قدرت رسیدن غرب مطلع کنیم که این کتاب قدمی کوتاه در این حوزه به شمار می‌آید.»