ولی تیموری، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی درباره علاقه توریست‌های خارجی به بازدید از ایران و میزان جذب آنها به فرهنگ مهمان‌نوازی ایرانی‌ها، گفت: در تحقیقات صورت‌ گرفته از گردشگران خارجی و بر اساس پژوهش‌های انجام شده، مشخص شده است ۹۸ درصد گردشگران ورودی به کشور هنگام خروج با نگاهی مثبت و خوب از ایران می‌روند و خوشبختانه تصویرسازی از ایران برای گردشگران خارجی به شکل بسیار خوبی انجام شده است.

سبک تغذیه ایرانی‌ها در حال تغییر به سمت ناسالم است


   شهناز سلطانی/ صبح را با نان تازه و خوش عطر دور سفره صبحانه شروع می‌کردیم. پدر راهی محل کارش می‌شد و ما هم راهی مدرسه و حتماً مادر هم مشغول خرید روزانه و رتق و فتق امور خانه. از مدرسه که برمی‌گشتیم، بوی ناهار خانه را پر کرده بود. مادر بلافاصله سفره را پهن می‌کرد؛ اما وقتی پدرم از سر کار برمی‌گشت سفره شام بساط می‌شد و همه دور هم جمع می‌شدیم. عقربه‌های ساعت به هشت‌ونیم که می‌رسید، ما شام را نوش جان کرده بودیم، اما حالا چند سالی است که پای‌مان را گذاشته‌ایم جای پای پدر و مادر‌های‌مان و خودمان بر مسند پدر و مادر تکیه زده‌ایم؛ ولی یک تفاوت پررنگ بین ما (بچه‌های دیروز و پدر و مادرهای امروز) و آنها (پدر و مادرهای دیروزی و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های امروزی) وجود دارد. دیگر ما اول صبح نمی‌رویم نان تازه بخریم‌. با کیک و بیسکویت و شیر کاکائو دوست شده‌ایم. نشانی و شماره تلفن و اشتراک رستوران‌ها و فست‌فودی‌ها را خوب بلدیم‌. خلاصه اینکه ما از اعداد و ارقام جیب‌مان کاسته‌ایم و به آمار و ارقام بیماری‌هایی، مانند چاقی و فشار خون اضافه کرده‌ایم. البته آه از نهاد نظام سلامت هم بلند کرده‌ایم با خرج و مخارجی که روی دست آنها گذاشته‌ایم و متأسفانه همه اینها را مدیون «تغییر سبک تغذیه»‌ای‌مان هستیم. 

تغذیه و سرطان 
غلامرضا اصغری، رئیس سازمان غذا و داروست. وی همین چند روز پیش بود که یکی از مشکلات جوامعی مانند جامعه ما را داشتن الگوی ناسالم مصرف غذا عنوان کرد. به گفته این مقام مسئول، بیماری‌های چربی خون و فشار خون و سکته‌های مغزی و قلبی به مدد همین الگوی ناسالم در ایران زیاد شده است و همین‌طور نظام سلامت را با هزینه‌های سرسام‌آور روبه‌رو کرده است. پیشگیری از بروز 40 درصد سرطان‌ها با تغییر سبک زندگی از جمله تغییر در سبک تغذیه‌ای مسئله مهمی است که رئیس سازمان غذا و دارو بر آن تکیه کرد. 

سیر ولی گرسنه 
«گرسنگی پنهان» اصطلاحی است که متخصصان تغذیه از آن بسیار یاد می‌کنند. نوعی از گرسنگی که دارا و ندار نمی‌شناسد و گریبان بسیاری از ما را گرفته است‌. این ارمغان زندگی ماشینی است؛ یعنی ما برای خورد و خوراک‌مان پول زیادی هزینه می‌کنیم؛ اما بدن ما همچنان از فقر غذایی رنج می‌برد. به این معنا که منابع تغذیه‌ای لازم را نمی‌توانیم به بدن‌مان برسانیم. سیر می‌شویم، ولی این سیری کاذب است. 

گروه‌های غذایی
صاحب‌نظران حوزه تغذیه مواد غذایی لازم و ضروری برای ما را در چهار گروه دسته‌بندی کرده‌اند. گروه اول غلات و نان و برنج و سیب‌زمینی است که انرژی ما را تأمین می‌کند. گروه دوم لبنیات که شامل شیر و ماست و کشک است و پیشگیری‌کننده از مشکلات استخوانی است. گروه سوم شامل مرغ و ماهی و گوشت است که پروتئین و آهن ما را تأمین می‌کند و گروه چهارم شامل سبزی‌ها و میوه‌هاست که و معجون سلامتی هر فرد نام دارد و  از سکته و سرطان پیشگیری می‌کند. 
بنابراین با کمی دقت و یک حساب سرانگشتی دست‌مان می‌آید که ما برای سلامتی‌مان تا چه اندازه با این مواد غذایی دوست یا بیگانه‌ایم و چقدر حواس‌مان به جسم‌مان و به تبع آن روح و روان‌مان هست. متأسفانه، آنچه یافته‌های کارشناسان و متخصصان تغذیه در کشور نشان می‌دهد، بیشتر ما با اینها بیگانه‌ایم. در برخی از گروه‌ها ما زیاده‌روی و در برخی دیگر کم‌روی می‌کنیم. برای نمونه، با مصرف لبنیات چندان میانه خوشی نداریم. وزارت بهداشت می‌گوید سرانه مصرف شیر ما ایرانی‌ها در سال کمتر از 80 لیتر است؛ یعنی کمتر از دو سوم سرانه مصرف کشورهای پیشرفته. اگر به آمار برخی کشورها درباره مصرف لبنیات توجه کنیم، بیشتر متوجه کوتاهی خودمان در نوشیدن شیر می‌شویم. سرانه مصرف لبنیات در کشور هلند 480 لیتر، در کشور آلمان 400 لیتر و در فرانسه 380 لیتر است!

لیوان‌های کوچک شیر
متأسفانه نوسان مکرر قیمت‌ها در اقتصاد ما سبب شده است لبنیات در طول سال به دفعات با افزایش قیمت مواجه شود. همین مسئله به تنهایی کافی است تا با هر بار بالا رفتن قیمت لیوان‌های شیر ما هم کوچک‌تر شود تا آنجا که از سبد مصرف برخی‌ها کاملاً حذف می‌شود. بی‌دلیل نیست که 80 درصد زنان ایران از 35 سالگی با پوکی استخوان و پیامدهای بعدی آن دست و پنجه نرم می‌کنند. 
اگر شما عابر هر روزه یک خیابان در کلان‌شهرها باشید، این موضوع برای شما قابل درک‌تر است و آن چیزی نیست جز تعداد زیاد رستوران‌ها و به ویژه به اصطلاح فست‌فودی‌ها که هر از چند گاهی هم به تعداد‌شان اضافه می‌شود. بیراهه نیست اگر اسم برخی از خیابان‌های پایتخت را بگذاریم رستوران، یا پیتزا و ساندویچ! چرا که در این خیابان‌ها کمتر مغازه‌ای پیدا می‌کنید که جز این باشد. متأسفانه، این به معنای این است که ما مشتری‌های خوبی برای آنها هستیم؛ یعنی به همان اندازه که جیب صاحبان‌شان را فربه می‌کنیم، از سلامت خودمان هم کم می‌کنیم که این یک معامله نامتوازن است. 

غذای خانه و تفریح!
شاید تصورش برای برخی از ما که هنوز سفت و سخت پای سفره‌های غذای سالم‌مان ایستاده‌ایم، عجیب باشد، اما کم نیستند خانواده‌هایی که تعداد دفعاتی که بیرون از خانه غذا نوش جان می‌کنند، بدون اغراق شاید 10 برابر بیشتر از آن باشد که در طول هفته در خانه غذای سالم میل می‌کنند. پس بی‌علت نیست که این همه رستوران و غذای آماده و فوری‌فروشی پرسود و پرمشتری است. اگر روزگاری پس از مدت‌ها یک بار رستوران رفتن تفریح محسوب می‌شد و خوردن غذا در آن لذت داشت، امروز بر عکس برای خیلی‌ها خوردن یک وعده غذای گرم و سالم در خانه تفریح محسوب می‌شود و لذت دارد. 

سفره غذای سالم
روزگاری همه اعضای خانواده با هم سر یک سفره می‌نشستند و از عطر و طعم غذای کدبانوی خانه لذت می‌بردند. با هم گپ و گفت داشتند. به جای دلستر و نوشابه گازدار دوغ و آب می‌خوردند. سبزی خوردن کنار غذا داشتند. دور هم میوه و چای نوش جان می‌کردند؛ اما امروز بسیاری از ما به واسطه تغییراتی که در سبک زندگی‌مان خواسته یا ناخواسته و آگاهانه و ناآگاهانه اعمال کرده‌ایم، از این نوع زندگی فاصله گرفته‌ایم. برای سبد غذایی‌مان بیشتر هزینه می‌کنیم، اما کمتر سالم هستیم و بیماری‌ها و چاقی در کمین ما نشسته‌اند. وقتی به سراغ ما بیایند این بار بیشتر از هزینه سبد غذایی‌مان باید برای درمان آنها هزینه کنیم. عادات غلط غذایی ما دامن نظام سلامت ما را هم گرفته است. وقتی انبوه بیماری‌ها به واسطه تغذیه اشتباه آشکار می‌شود، درمان و دارو پرهزینه می‌شود و متأسفانه گاهی بیماری‌ها با هزینه‌های پرشمار هم درمان نمی‌شود مانند برخی از سرطان‌ها. 
البته باید آگاهی مردم را درباره نوع تغذیه‌ و مصرف آن بالا برد و در این میان مسئولان باید آستین‌ها را بالا بزنند. یک نمونه ساده به وضوح نشان می‌دهد تغذیه مردم در برخی کشورهای توسعه‌یافته چقدر برای برنامه‌ریزان و مسئولان یک کشور مهم است. یک استاد دانشگاه که سال‌ها پیش به یکی از کشورهای اروپایی برای تحصیل رفته بود، در خاطرات خود نوشته است، در این کشور هر صبح شیر به طور رایگان پشت در خانه‌ها گذاشته می‌شود که این یعنی پیشگیری از بیماری‌ها و تحمیل هزینه به خانواده و جامعه.


 صحرا محمدی/ امام رضا(ع) فرمودند: «به دیدن یکدیگر بروید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.» (بحارالانوار، ج 78، ص 347)
اگر نگوییم جای این سخن با ارزش امام رضا(ع) در زندگی پر تلاطم امروز خالی است، بدون تردید حضورش کم‌رنگ است. زندگی در دنیای معاصر مختصاتی دارد که مشابه آن در دوره‌های پیشین زندگی بشر دیده نمی‌شود. انسان امروز به شبکه بزرگی از ارتباطات پیچیده گره خورده است. فناوری‌های ارتباطی نوین و ابزارهای آن بخشی از این پیوند را سبب شده‌اند. برای نمونه، یکی از این ابزارها گوشی‌های همراه ماست که همانند یک وصله با ما همه جا هست. ابزاری که در آن واحد قادر است ما را با میلیون‌ها انسان دیگر در دوردست‌ترین نقاط جهان مرتبط کند و خلاصه در اشکال گوناگون این قابلیت را دارد که ما را ساعت‌های طولانی در شبانه‌روز به خودش مشغول کند؛ اما وجود این همه توسعه در فناوری‌ها ما را کفایت نمی‌کند و گویا خلأیی پر نشدنی ما را دربرگرفته است که رها نمی‌کند مگر برای آن نسخه شفابخشی بیابیم. این فرموده پرمغز امام هشتم به طور قطعی می‌تواند از همین دست نسخه‌ها باشد که سخت به دنبالش هستیم. 
ما آدم‌ها هر چه قدر هم که در رفاه و آسایش مادی غرق باشیم، چون موجودی اجتماعی نام گرفته‌ایم، این رفاه به تنهایی ما را به گوشه انزوا می‌کشاند. بنابراین، همه ما در هر شرایط مادی که به سر ببریم، نیاز داریم مراوداتی با دیگران داشته باشیم تا حال پریشان و ناآرام مختص زندگی پر پیچ و تاب امروز کمی تسکین پیدا کند. بی‌دلیل نبوده است که در همین چند دهه اخیر نه از افسردگی نامی بوده و نه از استرس و بیماری‌هایی که استرس با خود به ارمغان آورده است و این چند دهه دقیقاً مقارن بوده با همان دوره‌ای که خانه‌ها گاه و بیگاه پر می‌شده از هیاهوی بچه‌های دوست و فامیل که دور هم جمع شده بودند. صدای گپ و گفت بزرگ‌تر‌ها با صدای بازی و شادی بچه‌ها در هم می‌آمیخت و موسیقی خوش‌آهنگی می‌ساخت که به دور هر تنهایی و پریشانی و  بیماری و نگرانی خط بطلان می‌کشید.  
البته سادگی و تجملاتی نبودن ویژگی آن روزهای دورهمی بود که همین موضوع سبب می‌شد فاصله دفعاتی که آدم‌ها همدیگر را می‌دیدند، کوتاه باشد؛ اما امروز چون قرار را اشتباه گذاشته‌ایم و ناگفته با هم گویا عهد بسته‌ایم که چه در توان داشته باشیم و چه نداشته باشیم، سفره رنگین و پر زرق و برقی مهیا کنیم و فاصله دید و بازدیدها را طولانی و البته گاهی هم عطای این دور هم بودن‌ها را به لقای آن می‌بخشیم و برای همیشه از آن فاصله می‌گیریم و فقط یاد می‌کنیم از روزهایی که کنار هم خوش بودیم.
نیازی نیست منتظر یک نفر باشیم که ما را از این حصاری که خودمان به دست خودمان بسته‌ایم، بیرون بیاورد. باید خودمان برای رها شدن از این تنهایی و این زنجیرها بلند شویم و کاری کنیم. از خودمان شروع کنیم. هر از چند گاهی دوست و آشنا و فامیلی را که دلتنگ‌شان هستیم، دعوت کنیم و با خودمان قرار بگذاریم که قرار است حال‌مان خوب شود نه اینکه فکر بساط مهمانی ذهن‌مان را درگیر حساب و  کتاب کند پس تا حد امکان سادگی و کم‌خرجی را تمرین کنیم؛ حتی اگر دست‌مان بیش از این به دهان‌مان می‌رسد، ملاحظه طرف مقابل‌مان را کنیم و دست نگه داریم که او هم بتواند در حد وسع و توانش ما را میهمان کند، آن هم بی‌دغدغه. شک نکنید که تازه شدن دیدارها مهر و عطوفت را بین‌مان تکثیر و ما را راضی و خوشحال می‌کند.

 بسیاری از کاربران اینترنت فکر می‌کنند با استفاده از فیلترشکن‌ها از سد فیلترینگ عبور می‌کنند؛ اما نمی‌دانند در چاهی بزرگ‌تر افتاده‌اند و آسیب‌های جدی ناشی از حفره‌های امنیتی، خرابکاری در فایل‌های سیستمی، سرقت اطلاعات شخصی و... در انتظار آنهاست.
کند شدن و افزایش هزینه
اگر بخواهیم به طور ساده نرم‌افزارهای فیلترشکن و VPN را بررسی کنیم، باید گفت در واقع این‌گونه برنامه‌ها یک سرور واسط دارند که مسیر و پروتکل اطلاعات شما را کاملاًً عوض کرده و به اصطلاح یک تونل ارتباطی ایجاد می‌کنند. به این ترتیب، کل اطلاعات ارسالی و دریافتی شما از طریق این مسیر واسط به پایگاه‌ها و منابع اینترنت ارسال و دریافت می‌شود. به دلیل اینکه طبیعتاً این‌گونه سرورهای واسط مانند VPN Server و Proxy Server  در ایران قرار ندارند، اطلاعات باید یک مسیر اضافی را طی کند تا به دست شما برسد؛ بنابراین در ارسال اطلاعات تأخیر ایجاد می‌کنند.
یکی دیگر از مواردی که سبب کاهش سرعت کاربران می‌شود، این است که بیشتر روش‌های Proxy  و VPN از پروتکل‌هایی استفاده می‌کنند که سربار بسیار بالایی دارند؛ به این معنا که اطلاعات مربوط به رمزگشایی و تغییر ماهیت پکت‌های اطلاعاتی که این‌گونه نرم‌افزارها و تونل‌ها به پکت‌های ارسالی و دریافتی شما اضافه می‌کنند، سبب می‌شود پهنای باند بیشتری مصرف شود و عملاً هر چه تعداد پکت‌های مبادله شده بیشتر باشد، پهنای باند بیشتری مصرف خواهد کرد و همچنین زمان پردازش آن بالاتر خواهد رفت. این‌گونه سربارها هنگامی که به سیستم شما می‌رسند، از پکت اصلی جدا شده تا پکت اطلاعاتی قبلی را به شما تحویل دهند. فیلترشکن‌ها اطلاعات شما را درون چندین بسته تو در تو می‌گذارند تا هنگامی که به سیستم فیلترینگ مخابرات می‌رسد، قابل فهم نباشد؛ از این رو حجم این بسته اصلی به اندازه قابل توجهی بالا خواهد رفت و به هنگام ارسال، پهنای باند بیشتری مصرف می‌کند حال آنکه وقتی این بسته حجیم به دست شما می‌رسد، شما برای دستیابی به بسته اصلی باید همه بسته‌های اضافی را باز کنید و دور بریزید تا به بسته اصلی دست پیدا کنید. پس عملاً بسته مفید شما بسیار کوچک‌تر است و شما مبلغ بیشتری برای دریافت یک بسته بزرگ پرداخت کرده‌اید.
فیلترشکن‌ها حامل بدافزارها
یکی دیگر از موارد نقض امنیت فیلترشکن‌ها امکان انتقال ویروس‌ها و تروجان‌ها از این طریق است. با توجه به اینکه بیشتر سرویس‌دهنده‌های اینترنتی به دلیل رعایت مسائل امنیتی شبکه و حفظ امنیت کاربران و همچنین صرفه‌جویی در مصرف پهنای باند کلی یک فایروال بسیار قوی دارند، احتمال انتقال ویروس‌ها به مراتب کمتر خواهد بود؛ حال آنکه در هنگام استفاده از سرویس‌های عبور از فیلتر عملاً شما امکانات امنیتی ایجاد شده را دور می‌زنید و غیر فعال می‌کنید. خطر دیگری که رایانه شما و البته اطلاعات شخصی‌تان را تهدید می‌کند، احتمال آلودگی برنامه فیلترشکن به تروجان یا keylogger است که به ورود یک برنامه جاسوسی به سیستم و سوء‌استفاده اطلاعاتی از شما منجر می‌شود.
نرم‌افزارهای فیلترشکن می‌توانند کارهایی مانند برداشت هر اطلاعاتی از کامپیوتر شما، انتقال بدافزارها به کامپیوتر شما، ضبط همه فعالیت‌های شما در اینترنت، افشای نام کاربری و رمز عبور پایگاه، وبلاگ، کامپیوتر، رایانامه و همه قسمت‌های فضای مجازی که به تایپ رمز نیاز دارد و... را بدون اینکه شما متوجه شوید، انجام دهند.

  حمیدرضا حیدری/حضور میلیونی مردم ایران در راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی در سال‌های اخیر، رونق خاصی گرفته و هر ساله جمع کثیری از عاشقان اهل بیت(ع) خود را به این راهپیمایی باشکوه می‌رسانند. اجتماع عظیمی که هر ساله بر حجم و عظمت حضور مردم ایران در آن افزوده می‌شود. با وجود اینکه شیعیان و دلباختگان خاندان عصمت و طهارت از نقاط گوناگون جهان خود را به این راهپیمایی می‌رسانند، اما این حرکت نمادی از حرکت وحدت‌آفرین بین مردم عراق و ملت ایران محسوب می‌شود؛ چرا که مردم ایران پس از زائران عراقی بیشترین آمار این راهپیمایی را به خود اختصاص می‌دهند. 
این حرکت سختی‌های فراوانی دارد که زائران با عشق به سید و سالار شهیدان آنها را به جان می‌خرند؛ اما ضعف برنامه‌ریزی و مدیریت موضوع از سوی مسئولان ذی‌ربط که یا نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند سازوکاری برای اجرای هر چه بهتر این مراسم ایجاد کنند، سبب شده است مراسمی که ابعاد جهانی دارد همواره مشکلات حاشیه‌ای برای زائران ایرانی داشته باشد. امسال این بی‌تدبیری در حوزه اعطای ارز عراق به زائران اربعین مشاهده شد؛ حاشیه‌ای که موجب سردرگمی زائران شد و در فضای مجازی بازتاب‌های فراوانی داشت.
برخی از کاربران البته حاشیه به وجود آمده را تعمدی از سوی برخی می‌دانند که نتوانسته‌اند مخالفت خود را با چنین حرکت عظیمی علنی کنند. این در حالی است که برخی کاربران معتقدند اختصاص ارز به کسانی که مسافرت‌های تفریحی خارج از کشور می‌روند، بسیار منظم‌تر اتفاق می‌افتد: «هر کی می‌خواد بره آنتالیا تو همون فرودگاه دلارش رو می‌گیره با عزت و احترام، اما زائرای اربعین باید برن تو عراق با حقارت از سوراخ‌های لای دیوار دینار بگیرند.» 
در ایام اربعین شاهد آن بودیم که برای توزیع ارز در شهر نجف تنها یک شعبه در نظر گرفته شده است. با توجه به آمار دو میلیونی زائران اربعین که عمدتاً سفر خود را از نجف به کربلا آغاز می‌کنند، استفاده از یک شعبه آن هم برای مقطع زمانی کمتر از یک هفته این کار را ناممکن می‌کند. 
یکی از کاربران با ابراز تأسف از وضعیت پیش آمده برای ارز اربعین این‌گونه نوشت: «دولتی که نتواند ارزی را که خودش به مسافران کربلا فروخته است، به آنها عرضه کند و با بی‌تدبیری چندین هزار ایرانی را در کشوری دیگر آواره کند، از دو حال خارج نیست یا سوء مدیریت دارد یا عامدانه این چنین تصمیمی گرفته است؛ هر یک از این دو که باشد، باید به حال این مسئولان گریه کرد.»
یکی دیگر از پدیده‌هایی که در این روزها بسیار در فضای مجازی دست به دست شد، تصاویر مردمی بود که مجبور بودند از سوراخ دیوار ارز خود را دریافت کنند. این تصاویر واکنش‌های بسیاری در پی داشت و مسئولان بانک ملی را بر آن داشت که در این باره اظهار نظر کنند. اظهار نظری که البته عجیب‌تر از اتفاقات این روزهای ارز عراقی و سفر اربعین است. معاون فناوری اطلاعات بانک ملی به تصویر توزیع ارز اربعین از سوراخ دیوار در عراق این‌گونه واکنش نشان داد: «من از کسی که این عکس‌ها را گرفته و منتشر کرده، ممنونم. ما می‌خواهیم به مردم بگوییم که در هر شرایط سختی کار خود را انجام می‌دهیم و هیچ اقدامی نمی‌تواند جلوی کار ما را بگیرد.»
شرایط سختی که خودشان عامل ایجاد آن بوده‌اند؛ البته ایشان به این نکته اشاره نکرده است که همه سختی آن برای کسانی است که ارز را دریافت می‌کنند و نه کسانی که مسئول توزیع آن هستند. 
اربعین امسال هم تمام شد و زائران به کشور بازگشتند؛ اما یکی از تصاویری که در چشم مردم دیگر کشورها از زائران ایرانی به جا ماند، صف‌های طولانی برای دریافت ارز بود. با توجه به تجربه سال‌های گذشته به خوبی می‌توان متوجه شد که سال‌های آینده نیز حجم استقبال مردم از این سفر بیشتر خواهد شد؛ پس باید دولت از هم اکنون به فکر برنامه‌ریزی برای سال‌های
 آتی باشد.

نگاهی به رفتار دوگانه اصلاح‌طلبان در برخورد با مرجعیت


 سید فخرالدین موسوی/  تیتر بیشتر روزنامه‌های مدعی اصلاح‌طلبی به جز روزنامه «اعتماد» در روز پیش از اربعین بدون اینکه از سیل جمعیت میلیونی دلدادگان امام حسین(ع) عکسی چاپ کنند، جهت بحث را به سمت توهین به مرجعیت و دلسوزی از آن به بهانه یک نامه اختصاص دادند. این‌گونه عکس‌العمل‌ها در برابر یک نامه با عکس‌العمل‌هایی که از اینها در طول چند سال در توهین و اهانت علیه روحانیت، تشیع، حجاب، اصل دین و حتی توهین به ائمه معصوم(ع) و... دیده‌ایم، بسیار متفاوت بود. عکس‌های درشت و سراسری از یک مرجع بوی بازی رسانه‌ای را به مشام می‌رساند که این پرسش را مطرح می‌کند، اگر همین‌ها دغدغه مرجعیت را داشتند، چرا در توهین‌هایی که بارها به مرجعیت شد، دم فرو بستند و مدافعی در بین آنها پیدا نشد، اما حال این‌گونه خودشان را سینه‌چاک مرجعیت نشان می‌دهند؟! در کنکاشی که در بین رسانه‌ها صورت گرفته، بخش‌هایی از آن تحت عنوان پایش به خوانندگان تقدیم می‌شود. در بین روزنامه‌ها، روزنامه «کیهان» با جسارت وارد شد و به نوعی عکس‌العمل‌های اینها را منافقانه توصیف کرد. کیهان در صفحه دو در گزارشی از نفاق مدعیان اصلاحات پرده برمی‌دارد و می‌نویسد:
«مدعيان اصلاحات كه تا ديروز در توهيني آشكار، تقليد را كار ميمون مي‌دانستند، از هر فرصتي استفاده كرده و مقدسات را مورد هجمه قرار داده و از توهين به ائمه اطهار(ع) هم خودداري نكرده و نمي‌كنند، ولايت اميرالمؤمنين(ع) را در روزنامه‌هاي زنجيره‌اي زير سؤال برده و همه ساله در موعد تنظيم و تصويب بودجه عليه بودجه حوزه‌هاي علميه جنجال مي‌كنند، به دنبال نامه آيت‌الله يزدي به آيت‌الله شبيري‌زنجاني، نگران‌ شأن مرجعيت شده‌اند!»
استناد این روزنامه به سخنان آغاجری در 21 خرداد 1381 می‌تواند سندی بر رفتار دوگانه اینها در بحث مرجعیت باشد. هاشم آغاجري يكي از مدعيان اصلاحات در خانه معلم همدان به مناسبت بيست‌وپنجمين سالگرد درگذشت دكتر شريعتي سخنراني کرد و در سخنراني خود با عنوان «پروتستانتيسم اسلامي» به «اسلام، شيعه و روحانيت» اهانت کرد. وي در اين سخنراني آموزه‌هاي دين را «سياه و تاريك» لقب داد و مردم را به واسطه تقليد ميمون‌صفت خواند و تصريح كرد: «رابطه با مردم رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مريد، نه رابطه مقلد و مقلد كه تقليد بكنيد. مگر مردم ميمون هستند كه تقليد بكنند؟!»
به دنبال برخورد قضايي صورت گرفته با آغاجري، روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و ديگر مدعيان اصلاحات به ميانه ميدان آمده و به شدت از او دفاع كردند.
یکی دیگر از رسانه‌ها که به خوبی در این بحث وارد شده و استنادات متقنی آورده، پایگاه اطلاع‌رسانی «رجا‌نیوز» است. رجا‌نیوز با عنوان «مرجعیت خوب و مرجعیت بد» از نگاه اپوزیسیون و جریان اصلاح‌طلب آورده است: «بررسی کارنامه اصلاح‌طلبان و جریان‌های اپوزیسیون نشان می‌دهد احترام به مراجع تا جایی برای آنها معنا دارد که در چارچوب اندیشه‌ها و تفکرات التقاطی آنها حرکت کنند؛ به عنوان مثال جریانی که سال‌ها به توهین و تخریب آیت‌الله هاشمی پرداخت، یکباره در انتخابات مجلس خبرگان به حمایت از هاشمی روی آورده و حتی لیست مرتبط با او از سوی معاندین نیز تبلیغ می‌شد.»
رجانیوز چند استناد دیگری را در این نوشته می‌آورد که تنها به دو نمونه از آن بسنده می‌کنیم: عبدالکریم سروش از دیگر نظریه‌پردازان طیف رادیکال اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای با روزنامه «دی تسایت» چاپ آلمان در بحبوحه فتنه سال 88 در ایران، ادبیات تندتری را علیه اندیشه امام به کار گرفته و گفته است: او شخصاً آدم خوبی بود، اما نظریات نادرستی داشت... به علاوه او از سرکوب مخالفان خود ابایی نداشت!
در حدود یک سال پیش هم که آیت‌الله مکارم‌شیرازی مخالفت خود را با حضور زنان در ورزشگاه اعلام کرده بود، محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلب در مجلس شورای اسلامی ضمن نسبت دادن دروغی به آیت‌الله مکارم گفته بود: «خوب است جناب ایشان درباره بدهی‌های کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح بدهند.»
سخنان دلسوزانه آقای جواد مجتهد شبستری، عضو مجلس خبرگان رهبری که در رسانه‌های گوناگون آن را پوشش داده‌اند، مناسب است به عنوان کد پایانی از آن استناد شود. آقای شبستری با اشاره به واکنش‌های ابراز شده از جانب اصلاح‌طلبان نسبت به نامه آیت‌الله محمد یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به آیت‌الله شبیری‌زنجانی، با بیان اینکه نامه‌نگاری بین شخصیت‌های حوزوی یک امر متعارف و معمول است، اظهار داشت: «آیت‌الله یزدی به عنوان یک شخصیت تأثیرگذار حوزوی، نامه‌ای را از موضع ناصحانه، خیرخواهانه و مشفقانه برای حفظ حریم مرجعیت به محضر آیت‌الله شبیری‌زنجانی نوشتند و حتی ایشان این نامه را با سلام و عرض ارادت آغاز کرده‌اند.» وی با بیان اینکه این نامه نباید سبب سوءبرداشت‌های سیاسی و توهین شود، افزود: «کسانی که اساساً اعتقادی به تقلید ندارند و آن را زیر سؤال می‌برند، امروز داعیه دفاع از مرجعیت تقلید را دارند.»
نکته پایانی که آقای شبستری به آن اشاره می‌کنند، توصیه خیرخواهانه است که باید مد نظر همه قرار بگیرد. ایشان می‌گویند: «عده‌ای به دنبال ایجاد اختلاف و تنش بین علما و دلسوزان نظام هستند. آیت‌الله شبیری‌زنجانی یک چهره شناخته‌ شده و از مراجع تقلید هستند؛ اما دیدار ایشان با بعضی از چهره‌هایی که امروز به معاندان و فتنه‌گران تبدیل شده‌اند و از نظام و رهبری نظام فاصله گرفته‌اند، برای ایشان مناسب نیست و نباید اجازه دهند حریم مرجعیت مخدوش شود.»