حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی
 نماینده ولی‌فقیه در سپاه
وحدت یکی از اصلی‌ترین نیازهای حکومت اسلامی است، حال چه این وحدت در بین مذاهب اسلامی باشد و چه در میان اقشار و نخبگان و دیگر افراد جامعه. در حوزه اندیشمندان و اهل دانش نیز وحدت به نوع خود یکی از لوازم ضروری بقای جامعه است؛ چرا که اندیشه و دانش در جامعه اسلامی نمی‌تواند راهی جدا از ماهیت و جوهره اصلی جامعه دینی داشته باشد. 
27 آذر سالروز عروج روحانی و عالم وارسته شهید آیت‌الله مفتح به حق روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفت. آیت‌الله مفتح از پیشگامان اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بود و یکی از یادگارهای امام راحل(ره) نامگذاری روز شهادت شهید مفتح به روز وحدت حوزه و دانشگاه است. در واقع، وحدت حوزه و دانشگاه از راهبردهای مهم فکری و رفتاری حضرت امام(ره) برای اعتلا و پیشرفت ایران بود که از همان روزهای آغاز نهضت اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی آن را مطرح می‌کردند. بر این اساس ایشان درباره ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در پیام خود برای تشکیل بسیج دانشجویان و طلاب می‌فرمایند: «امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجی‌ام در این دو مرکز پاسدار اصول تغییرناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند.»
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در ضرورت این مهم می‌فرمایند: «وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در اهداف کلی، وحدت در کامل ساختن این ملت و این کشور و حرکت با یکدیگر و عبور در دو خط موازی، بدون اصطکاک با هم؛ یعنی هر دو، کار خودشان را بکنند؛ اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است.»
با این اوصاف باید متذکر شد که نامگذاری یک روز به این عنوان تنها نمادی برای این حرکت است و نباید ندای وحدت حوزه و دانشگاه تنها به همین روز ختم شود؛ بلکه در عرصه عمل هم این امر در تمام مدت سال پیگیری شود. این وحدت یک حرکت، پیوند و نهضت فرهنگی برای رشد همه‌جانبه کشور است که باید مورد توجه بیش از پیش قرار بگیرد. در این میان آنچه سبب پیوند این دو طبقه فرهیخته جامعه می‌شود، تعهداتی است که نسبت به رشد جامعه باید داشته باشند. 
 در این راستا به نظر می‌آید حرکت علمی برای رضای خدا و تولید علم مبتنی بر اخلاق اسلامی و آموزه‌های دینی مهم‌ترین هدف و دستاوردی است که در پی این وحدت باید حاصل شود و این امر می‌تواند موجب هدایت علم و تخصص به سمت مبانی دینی و گره خوردن تخصص‌ها به اصول دین و اسلام باشد. در واقع وحدت، تلفیق و یکی شدن شکلی حوزه و دانشگاه نیست، بلکه حوزه و دانشگاه باید در هدف وحدت داشته باشند، نه در شیوه‌ها. 
از سویی یکی از مهم‌ترین محصولات این وحدت در پی رشد و تعالی علمی و فرهنگی، تربیت استادان مجرب و متعهد است که می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را برای رسیدن به اهداف والای خود کمک کند. وحدت حوزه و دانشگاه تنها به مفهوم دینی شدن دانشگاه و حضور حوزه در دیگر دانش‌ها نیست؛ بلکه فرایندی است که محصول و خروجی آن باید تولید علم و دانش متناسب با جامعه دینی باشد. البته این وحدت باید به تمام معنا و در تمام سطوح این دو قشر برقرار شود و استادان حوزه و دانشگاه، از یک‌سو در موضوع نقد و نظریه‌پردازی برای نیازهای‌های گوناگون جامعه اسلامی در کنار هم عمل کنند و از سوی دیگر طلبه و دانشجو در کنار مطالبه‌گری و نقد وضعیت موجود حرکت خود را برای ساختن فردای بهتر سامان دهند. 


در آیین رونمایی از طرح‌های پژوهشی پژوهشگاه امام صادق(ع) تأکید شد


آیین رونمایی از طرح‌های پژوهشی پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) با تأکید بر کاربردی شدن پژوهش‌ها و پاسخگو بودن آنها به نیازهای امروز نیروهای مسلح و سپاه برگزار شد. 
به گزارش خبرنگار صبح صادق، در این مراسم که در سالن اجتماعات مرکز فرهنگی‌ـ رسانه‌ای صبا برگزار شد، سردار یدالله جوانی معاون سیاسی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه، سردار حسین محبی معاون فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه، سردار سیدمجید هاشمی‌دانا معاون روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و سردار محمدعلی آسوی مشاور فرهنگی نماینده ولی‌فقیه در سپاه و مسئول کانون پاسداران اهل قلم و جمعی از محققان، پژوهشگران و أصحاب اندیشه و قلم حضور داشتند. 

پژوهش
 برای اعمال نه بایگانی
سردار دکتر «یدالله جوانی» در این مراسم درباره ضرورت کار‌های پژوهشی گفت: «پژوهشگاه امام صادق(ع) متولی کارهای پژوهشی است و نیاز است پیش از اینکه طرح‌های پژوهشی به این مجموعه سفارش داده شود، در مجموعه‌های مربوطه مسائل را بادقت نظر بسیار بالا احصا کرده و سپس به پژوهشگاه ارجا دهند تا این مجموعه هم با توجه به این موضوعات کارهای میدانی در این حوزه انجام دهد و محصولات پژوهشی و خروجی پژوهش‌ها تحلیل درست از صحنه باشد و برای پیدا کردن بهترین راهکار رفع مشکلات و یا بهبودبخشی استفاده شود؛ به عبارت دیگر پژوهش‌ها نباید صرفاً برای پر کردن طبقات کتابخانه‌ها انجام شود.»
وی افزود: «البته در مسئله‌یابی نباید از آسیب‌شناسی‌ها هم غفلت کرد؛ این هم موضوعی است که به جرئت نیاز دارد؛ نباید از طرح خیلی مسائل و پژوهش در زمینه آن غفلت کرد. بسیاری از مسائل آسیب‌هایی است که دارد به مجموعه وارد می‌شود و باید آسیب‌شناسی شده و نتایج آن در تصمیم‌گیری‌ها اعمال شود.»
سردار جوانی ادامه داد: «تجارب ۴۰ ساله ما به ویژه در امر پژوهش باید به گونه‌ای باشد که در انتخاب موضوع پژوهش دقت کنیم؛ چون در سال‌های گذشته برخی موضوعات و عناوین مورد پژوهش قرار گرفتند که نتایج آن اثرات چندانی نداشته است و مجموعه‌ها بدون توجه به نتایج یک پژوهش، به دنبال کارهای پژوهشی جدید رفته‌اند.»
معاون سیاسی سپاه با بیان اینکه موضوع پژوهش باید جدی گرفته شود، تصریح کرد: «در سال‌های اخیر کار‌های پژوهشی به گونه‌ای بوده که پژوهشگاه امام صادق(ع) را به سمت کار‌های میدانی سوق داده است؛ البته انتظار هم همین‌گونه است؛ چون اگر کار‌های پژوهشی صرفاً به فعالیت‌های به اصطلاح کتابخانه‌ای متکی باشد، گرهی را باز نمی‌کند.»
سردار جوانی در ادامه گفت: «گاهی خروجی پژوهش، تحلیل درستی از یک صحنه برای ارائه راهکار است؛ اما ارائه این راهکار با تحلیل کتابخانه‌ای میسر نمی‌شود.»
وی در ادامه با اشاره به اینکه در معاونت سیاسی سپاه پژوهش‌هایی را انجام دادیم، اما با این حال باید کار‌های پژوهشی بیشتری صورت گیرد، گفت: «پژوهش‌های صورت گرفته در معاونت سیاسی در مجموعه‌هایی از نمایندگی ولی‌فقیه به عنوان پایه‌ای برای بسیاری از تصمیمات قرار گرفته و توانسته است منجر به ارائه فراتحلیل و اقدامات ثانویه خوبی شود.»

پاسخگویی
 به نیازهای نیروهای مسلح
حجت‌الاسلام حمید نگارش، سرپرست پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) نیز در ابتدای این مراسم با بیان اینکه پژوهشگاه امام صادق(ع) متعلق به همه نیروهای مسلح است، اظهار داشت: «در این برهه حساس که به تعامل بیشتری بین مراکز نیروهای مسلح نیاز است، پژوهشگاه امام صادق(ع) هم بنا به وظیفه ذاتی خود به دنبال تعامل جدی با دیگر رده‌های نیروهای مسلح برای پاسخگویی به نیازهای پژوهشی آنها است.»
وی با بیان اینکه از هر گونه مسئله پژوهشی که در راستای مطالبات فرمانده معظم کل قوا و نیازهای نیروهای مسلح باشد استقبال می‌کنیم، افزود: «پژوهشگاه در سطح نیروهای مسلح بنا به استعاره نماینده ولی‌فقیه در سپاه نقش امامت را دارد و واقعاً هم بسیاری از تولیدات این مجموعه می‌تواند به عنوان آبروی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه و نشان‌دهنده اهمیت آن باشد.»
حجت‌الاسلام نگارش با اشاره به اینکه پژوهش باید جدی گرفته شود، افزود: «برای پژوهش‌ها باید وقت گذاشت، هزینه کرد، از کارهای جزیره‌ای پرهیز داشت و به جای انجام کارهای تقلیدی که عمدتاً هم تقلید از تفکرات و مکاتب غربی است، اقدام به تولید و اجتهاد برای تحول کرد.»
سرپرست پژوهشگاه امام صادق(ع) در پایان تأکید کرد: «ما این افتخار را داریم که در همکاری و تعامل تنگاتنگ با حوزه‌های گوناگون مأموریتی سپاه و نیروهای مسلح برابر تدابیر فرمانده معظم کل قوا انجام وظیفه کنیم.»
در این مراسم با حضور مسئولان حاضر از سه کتاب در حوزه مسائل سیاسی رونمایی شد.
در ادامه نیز نشست نقد و بررسی کتاب «پایداری و ناپایداری گفتمان‌های سیاسی در ایران» که از کتاب‌های منتشر شده این پژوهشگاه است، با حضور دکتر محمدصادق کوشکی و دکتر حسین عبداللهی‌فر برگزار شد.


دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
با توجه به پاره‌ای از مشکلات در کشور و عمدتاً به دلیل مشکلات اقتصادی در سال‌های اخیر، کارآمدی جمهوری اسلامی به یک پرسش و سؤال قابل توجه در جامعه تبدیل شده است. دشمنان انقلاب اسلامی با همه توان خود، در حال القای شبهه ناکارآمدی نظام اسلامی و تضعیف جریان انقلابی بوده و تضعیف روحیه انقلابی و ارزش‌گرایی در جامعه را دنبال می‌کنند.
جریان ضد انقلاب به همراه رسانه‌های جبهه استکبار، با استفاده از شرایط پدید آمده ناشی از مشکلات اقتصادی، با هزاران دروغ در فضای مجازی، شبکه‌های ماهواره‌ای و نشریات خود، چنین القا می‌کنند که مردم در دوره پهلوی در ناز و رفاه و آسایش بودند. بنابراین پاسخ به پرسش مذکور، یک ضرورت و امری در حد واجب است. برای مشخص شدن کارآمدی جمهوری اسلامی یا ناکارآمد بودن آن نسبت به دوره پیش از انقلاب اسلامی، باید دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی را به درستی و دقیق تبیین کرد. اگر حفظ جمهوری اسلامی از دیدگاه امام(ره) از اوجب واجبات است، بر همین مبنا تبیین دستاوردهای این نظام به منزله مقدمه یک امر واجب، از حکم وجوب برخوردار است. اگر دشمنان و جریان ضد انقلاب توانسته‌اند بر روی ذهن بخشی از مردم تأثیر گذاشته و آنان را نسبت به انقلاب و نظام بدبین کنند، دلایلی دارد که مهم‌ترین آن عبارت است از:
۱ـ جریان انقلابی و مسئولان نظام در چهل سال گذشته، نتوانسته‌اند دستاوردهای انقلاب و نظام را به درستی برای مردم و به ویژه نسل جوان تبیین کنند؛
۲ـ جریان‌های سیاسی در سال‌های اخیر، در رقابت‌های ناسالم، یکدیگر و در نهایت نظام را تخریب کرده و با زیر سؤال بردن دولت‌های گذشته، مردم را نسبت به نظام و انقلاب بدبین و بی‌اعتماد کرده‌اند؛
۳ـ ویژگی‌های روان‌شناختی جامعه ایرانی که بر اساس آن نقاط منفی بیشتر به چشم می‌آید؛
۴ـ ضعف نظام در مبارزه با مفاسد و برقراری عدالت مطلوب در همه زمینه‌ها؛
۵ـ سیاه‌نمایی‌ها و دروغ‌پراکنی‌های دشمن؛
۶ـ جوان بودن جامعه و فاصله گرفتن چهل ساله از مبدأ انقلاب؛
۷ـ فراموشی تاریخی که گریبان بخشی از مردم را می‌گیرد؛
۸ـ بالا رفتن انتظارات و توقعات مردم از یک سو، تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی دشمن از سوی دیگر؛
۹ـ زندگی اشرافی برخی از مسئولان؛
۱۰ـ تبلیغات فراوان دشمن و جریان ضد انقلاب و به ویژه سلطنت‌طلب‌ها برای تطهیر رژیم پهلوی.
در میان دلایل بالا، سهم ناآشنایی با دستاوردهای انقلاب و نظام بالا است. بنابراین، باید در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، نهضت روشنگری و تبیین دستاوردهای انقلاب، در اولویت مسئولان کشور و جریان انقلابی قرار گیرد.
برای تبیین درست دستاوردهای جمهوری اسلامی، باید چند نکته را مد نظر قرار داد و تبیین کرد؛
الف‌ـ رژیم پهلوی چه ویژگی‌ها و چه رویکردهایی داشت؟
ب‌ـ وضعیت ایران پیش از انقلاب از نظر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، فناوری و دفاعی چگونه بود؟
ج‌ـ چرا در ایران انقلاب پدید آمد؟
د‌ـ جمهوری اسلامی چه ویژگی‌ها و رویکردهایی دارد؟
ه‌ـ اگر در ایران انقلاب نشده بود، اکنون ایرانی‌ها در چه شرایطی بودند؟
و‌ـ با انقلاب و پدیدآیی نظام جمهوری اسلامی، چه تغییرات و تحولات اساسی در کشور پدید آمده است. به عبارت دیگر، ایران در چهل سالگی انقلاب، چه تفاوت‌هایی با ایران پیش از انقلاب دارد؟
با پاسخ دقیق به پرسش‌های مذکور، می‌توان تبیین درستی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای چهل ساله جمهوری اسلامی داشت. با چنین تبیینی، کارآمدی نظام اسلامی اثبات خواهد شد. به طور قطع، اگر جمهوری اسلامی نظامی کارآمد نبود، نمی‌توانست چهل سال در برابر همه قدرت‌های شیطانی ایستادگی کند. بر اساس پژوهش‌های انجام شده، در چهل سال گذشته حدود ۴ میلیون پروژه کوچک و بزرگ در زمینه‌های علمی، عمرانی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در کشور به اجرا درآمده و سیمای ایران را به طور کلی متفاوت از قبل کرده است.
نمونه‌هایی از این دستاوردها عبارت است از:
1ـ پهلوی یک رژیم ضد ملی و وابسته به غرب و آمریکا، مستبد و دیکتاتور، فاسد و ضد دین بود. با انقلاب اسلامی یک نظام مستقل و مردمی در ایران پدید آمد و ایران به استقلال واقعی دست یافت و مردم از عزت ملی و عزت نفس برخوردار شدند. 
2ـ در دوران پیش از انقلاب،‌ آمریکایی‌ها همه کاره کشور بودند و حتی شاه هم تحت فرمان آمریکایی‌ها بود. حدود 60 هزار آمریکایی در ارتش و تمامی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها اعمال نفوذ می‌کردند. اکنون با انقلاب اسلامی، ‌چهل سال است که مردم صاحبان اصلی کشور بوده و مسئولان را خود برمی‌گزینند. 
3ـ ‌پیش از انقلاب ایران کشوری تحت سلطه آمریکا، ‌تأمین‌کننده منافع غرب،‌ متحد رژیم صهیونیستی و فاقد نقش در منطقه به صورت مستقل بود. با انقلاب اسلامی ایران به قدرت منطقه‌ای تبدیل شده و الهام‌بخش مسلمانان شده،‌ پرچم بیداری اسلامی و مقاومت ضد سلطه را در دست دارد. 
4ـ پیش از انقلاب اسلامی، ایران با آن گذشته درخشان تاریخی، روز به روز از قافله علم و تمدن بشری دورتر می‌شد. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان،‌ سهمی حدود یک دهم درصد از تولید علم در جهان را داشت. اکنون و پس از انقلاب اسلامی طی چهل سال گذشته،‌ ایران سهمی معادل 2 درصد تولید علم در جهان را به خود اختصاص داده است. به عبارتی، میزان تولید علم در دوره جمهوری اسلامی، حدود 20 برابر دوره پهلوی است. با تبدیل این علم به فناوری، ‌ایران در بسیاری از حوزه‌های علوم و فنون جدید،‌ در ردیف 10 کشور برتر جهان قرار گرفته است. ایران دارای چرخه کامل سوخت هسته‌ای شده،‌ چرخه کامل صنعت فضایی دارد و در نانو و فناوری‌های برتر پیشرفت کرده است. 
5ـ نرخ با سوادی در کشور در دوره پهلوی 47 درصد بود و این عدد اکنون در حال نزدیک شدن به 100 درصد است. تعداد دانشجو در ایران پیش از انقلاب 176 هزار نفر بود و این رقم به بالای 4 میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. 
6ـ وضعیت سلامت، میزان مرگ و میر کودکان و شاخص طول عمر در پیش از انقلاب بسیار اسف‌بار بود؛ به گونه‌ای که حدود 50 درصد پزشکان فعال کشور خارجی بودند. اکنون کشور از پزشک خارجی بی‌نیاز شده و جمهوری اسلامی به قطب پزشکی منطقه تبدیل شده است. دستیابی به دانش سلول‌های بنیادی، قرارگرفتن در در رتبه‌های برتر پیوند کلیه، ‌کبد،‌ قلب و دیگر اعضای بدن، ‌همراه افزایش طول عمر ایرانیان نسبت به پیش از انقلاب، از ویژگی‌های سلامت و بهداشت در عصر جمهوری اسلامی است. 
7ـ در حوزه دستاوردهای اقتصادی و تقویت زیرساخت‌ها نیز تحولی بزرگ طی چهل سال گذشته رخ داده است،‌ راه‌های اصلی و فرعی کشور شش برابر، راه‌آهن بیش از دو برابر، ظرفیت بنادر بیش از 20 برابر،‌ سدهای کشور بیش از 30 برابر و‌ میزان تولید برق بیش از 14 برابر افزایش یافته است. 
8ـ در تولیدات ملی، صادرات غیر نفتی ایران 57 برابر شده، تولید فولاد خام بیش از 24 برابر، ‌تولید محصولات پتروشیمی بیش از 30 برابر و محصولات فولادی بیش از 15 برابر افزایش یافته است. تأمل در این آمار نتایج بسیار ارزشمندی را به دست می‌دهد. 
9ـ در دوره پیش از انقلاب، ‌در حالی که ایران بیشترین ذخایر گازی جهان را داشت، سهم گاز در سبد انرژی کشور یک درصد بود. اکنون این سهم به بالای 70 درصد افزایش پیدا کرده است. پیش از انقلاب 9 شهر و یک روستا از شبکه گازر‌سانی برخوردار بودند. این عدد اکنون به 1083 شهر و 23 هزار روستا افزایش پیدا کرده است. مشترکان گاز از 50 هزار به بیش از 11 میلیون افزایش پیدا کرده است. 
10ـ در حوزه صنایع دفاعی و نظامی‌، ایران کشوری وابسته و ارتش در اختیار آمریکایی‌ها بود. اکنون جمهوری اسلامی نه تنها نیازهای تجهیزات نظامی خود را تأمین می‌کند؛‌ بلکه به بیش از 30 کشور جهان تجهیزات نظامی صادر کرده، ‌از اقتدار نظامی و دفاعی در سطح بازدارندگی برخوردار است. 
تأمل در نمونه‌های یاد شده نشان می‌دهد، جمهوری اسلامی برخلاف تبلیغات زهرآگین دشمنان، ‌نظامی با کارآمدی بالا است. براساس همین کارآمدی، باید مشکلات در حوزه‌های اقتصادی را مرتفع کرد و با مبارزه جدی با فساد و تبعیض و بی‌عدالتی،‌ گام‌های بلندی را به سمت تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی و پدیدار کردن تمدن نوین اسلامی برداشت. ان‌شاءالله

مروري بر روند توسعه صنعت کشتيراني در جمهوري اسلامي ایران

 اکبر ادراکي/  تسلط بر درياها و توسعه صنعت کشتيراني يکي از شاخصه‌هاي اقتصادي مهمي است که مي‌تواند در توسعه صنايع ديگر نيز مؤثر باشد. در ابتداي دهه ۱۳۴۰ خورشيدي، افزايش حجم واردات کالا به ايران و ورود و خروج بي‌رويه کشتي‌هاي خارجي در بنادر داخلي، موجب بروز حساسيت در کشور شد. به این ترتيب، انديشه تأسيس يک شرکت مستقل کشتيراني در محافل بانکي و بازرگاني کشور قوت گرفت و برخي از مسئولان را به مطالعه و بررسي طرح تأسيس نخستين شرکت کشتيراني ايراني واداشت.
به ويژه اينکه نياز به حمل‌ونقل دريايي منظم و ملاحظاتي، چون موقعيت جغرافيايي خاص ايران، داشتن مرزهاي طولاني آبي، دسترسي به آب‌هاي گرم و حساسيت حياتي حمل‌ونقل کالا از طريق دريا نيز بر اهميت اين موضع افزود. بر اساس اين، شبکه بانکي و سازمان برنامه و بودجه مطالعاتی در اين زمينه انجام داد.
نتيجه اين مطالعات که از سال ۱۳۴۰ آغاز شده بود، در اولين اجلاس مجمع عمومي مؤسسان در مرداد ۱۳۴۶ تصويب شد و شرکتي با نام شرکت «کشتيراني ملي آريا» فعاليت خود را از همان زمان آغاز کرد. فعاليت کشتيراني آريا در سال ۱۳۴۷ با دو فروند کشتي کوچک، با ظرفيت‌هاي هزار و يک هزار و ۵۵۰ تن در حوزه خليج‌فارس و چهار فروند کشتي اقيانوس‌پيما با نام‌هاي آرياسپ، آريافر، آرياناز و آرياگام با ظرفيت ۶۱ هزار و ۲۵۲ تن در مسير خليج‌فارس‌ـ اروپا، خليج‌فارس‌ـ آسيا و خليج‌فارس‌ـ آمريکا و بالعکس شروع شد. تا پايان سال ۱۳۵۶ تعداد کشتي‌هاي ناوگان آريا به ۴۲ فروند و به ظرفيت کل ۵۲۵ هزار تن افزايش يافت.
با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ايران و تغيير ساختار اقتصادي و سياسي کشور در ۱۵ دي ماه ۱۳۵۸، شرکت کشتيراني آريا، به شرکت کشتيراني جمهوري اسلامي ايران تغيير نام داد و به‌ منزله يکي از شرکت‌هاي وابسته به وزارت بازرگاني به فعاليت تجاري خود ادامه داد. در آغاز جنگ ايران و عراق، حدود ۱۶ فروند از ناوگان اين شرکت از قبيل آريابوم، آرياجهان، آرياشاد و آريااميد مورد اصابت قرار گرفت و خسارات عمده‌اي به ناوگان عملياتي اين شرکت وارد شد.
در حال حاضر، گروه کشتيراني جمهوري اسلامي ايران با حدود نيم قرن فعاليت درخشان در صنعت جهاني حمل‌ونقل دريايي و با داشتن شبکه بين‌المللي مطمئن و توانايي ارائه خدمات متنوع حمل‌ونقل، سريع و فراتر از انتظارات مشتريان، به مثابه يک شريک جهاني شايسته براي صاحبان کالا و مشتريان خود شناخته مي‌شود.
به گفته مديرعامل کشتيراني جمهوري اسلامي ايران در دوران پيش از انقلاب هيچ فعاليتي در درياي خزر نداشتيم؛ اين در حالي است که هم اکنون يک سوم جابه‌جايي کالاها در اين دريا از طریق ناوگان کشتيراني ايران انجام مي‌شود. 
در زمان پيروزي انقلاب، 42 فروند کشتي در ناوگان کشتيراني بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامي به دليل تحريم‌ها، ناامني‌ها و بحران‌ها ضرورت داشتن يک کشتيراني قوي براي کشور بيش از پيش احساس شد. اين نياز به ویژه پس از جنگ تحميلي خيلي احساس شد. با توجه به اينکه 90 درصد تجارت کشور از خليج فارس و بنادر جنوبي انجام مي‌شد و اين مناطق به دليل جنگ تحميلي ناامن بود؛ داشتن کشتيراني مستقل و در اختيار کشور ضروری بود؛ به همين دلیل کشتيراني توسعه بسيار زيادي در دوران پس از پيروزي انقلاب داشت.
گفتنی است، پيش از انقلاب ظرفيت ناوگان کشتيراني 520 هزار تن بود؛ اما هم اکنون ناوگان ملي کشتيراني 160 فروند کشتي با ظرفيت حدود 6 ميليون تن (رشد بيش از 1000 درصدي) در اختيار دارد. در همین راستا، مدیر عامل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران می‌گوید، «يک سري فعاليت‌ها در حوزه کشتيراني انجام شده که در دوران پیش از انقلاب وجود نداشته است؛ برای نمونه ما در گذشته هيچ فعاليتي در درياي خزر نداشتيم؛ اما الآن ناوگان خوبي در اين دريا داريم و هم اکنون 24 فروند کشتي در آنجا فعالیت می‌کند. حدود يک سوم جابه‌جايي کالا در درياي خزر از طریق ناوگان ايراني انجام مي‌شود.»
پیش از انقلاب 80 درصد نيروهاي اين بخش خارجي بودند؛ اما در حال حاضر وابستگي به نيروهاي خارجي کمتر از 15 درصد است و 85 درصد کشتي‌ها را ايراني‌ها اداره می‌کنند.
گروه کشتيراني جمهوري اسلامي ايران اقدام به سازماندهي ساختار شرکت بر مبناي هلدينگ کرده و به منزله بزرگ‌ترين هلدينگ حمل‌ونقل کشور با بهره‌مندي از شبکه گسترده دفاتر نمايندگي در سراسر جهان، توانايي ارائه کليه خدمات حمل‌ونقل دريايي به طيف وسيعي از مشتريان را دارد. اکنون شرکت هلدينگ همه عمليات تخصصي از مديريت فني شناورها گرفته تا عمليات بازرگاني آنها را به بازوهاي تخصصي خود واگذار کرده است.
گفتنی است، شرکت ملي نفتکش ايران در ميان شرکت‌هاي فعال جهان در عرصه حمل‌ونقل دريايي به عنوان شرکت برتر کشتيراني جهان در جشنواره بين‌المللي «سي تريد» در سال 2010 ميلادي معرفي و زورق بلورين ويژه جشنواره به اين شرکت اعطا شد. 
دريافت تنديس براي بهترين آموزش‌هاي دريايي جهاني در سال 2010، دريافت تنديس چهره شاخص مديريت کشتيراني در سطح جهان در سال 2010، تنديس خبرسازترين شرکت کشتيراني در زمينه توسعه ناوگان ملي در سال 2009 و تنديس برترين شرکت صاحب ناوگان جهاني در سال 2010 ميلادي نیز از ديگر افتخارهاي شرکت ملي نفتکش ايران است.
هم‌اکنون شرکت ملي نفتکش ايران که وظيفه حمل نفت خام صادراتي ايران به بنادر گوناگون جهان و به موازات آن توزيع فرآورده‌هاي نفتي متعلق به شرکت ملي نفت ايران در بنادر و جزاير خليج‌فارس را به عهده دارد، داراي بزرگ‌ترين ناوگان نفتکش در منطقه خاورميانه و چهارمين ناوگان نفتکش در جهان است. همچنين کشتيراني ايران در رده‌بندي بين‌المللي سال 1395 در رتبه 22 جهان قرار گرفت. 
برخي ديگر از افتخارات سازمان کشتيراني جمهوري اسلامي را مي‌توان به این شرح برشمرد: ۱ـ موفقيت در اجراي سامانة مديريت و کيفيت در سطح جهاني؛ ۲ـ دريافت جايزه Diamond Eye از سوي انجمن مشاوره مديريت Other Ways در پاريس در سال 1386؛ ۳ـ دريافت جايزه بين‌المللي کيفيت و گواهينامه کنوانسيون 2007 نيويورک در سال 1386؛ ۴ـ دريافت جايزه بين‌المللي دبي در بخش‌هاي مديريت و مالکيت در سال 1384؛ ۵ـ دريافت جايزه ستاره طلايي و گواهينامه شايستگي مديريت در هلند در سال 1383؛ ۶ـ دريافت جايزه Diamond Eye ويژه کيفيت و برتري در برلين در سال 1383؛ ۷ـ دريافت جايزه فعاليت‌هاي برتر سال 2004 ميلادي؛ ۸ـ دريافت جايزه بين‌المللي Sea Trade در بخش‌هاي تجهيزات جديد و فناوري در صنعت کشتيراني و حمل‌ونقل دريايي، ابتکار در عمليات کشتي‌ها، حفاظت از محيط زيست دريايي و جوي، ايمني و دريا، حمل محموله‌های فله و سرمايه انساني؛ ۹ـ خودکفايي کامل در زمينه تربيت و آموزش کادر مجرب دريانوردي، تجاري و قطع وابستگي به کشورهاي خارجي از طريق ايجاد مؤسسه آموزشي در سطح استانداردهاي بين‌المللي و همکاري مؤثر در تأسيس، راه‌اندازي و ادارة مراکز گوناگون؛ ۱۰ـ شکستن رکورد حمل محموله‌های بين‌المللي از سوی ناوگان اقيانوس‌پيما؛ ۱۱ـ کسب مقام اول در بخش حمل کانتينر از آسيا به منطقه خليج‌فارس بين 18 خط بزرگ؛ ۱۲ـ کسب مقام دوم در جهان در بخش توسعه ناوگان از سوي مؤسسه تحقيقاتي BRS فرانسه؛ ۱۳ـ دريافت هفتمين جايزه طلايي هزاره جديد ويژه حمل‌ونقل بين‌المللي در اسپانيا؛ ۱۴ـ دريافت جايزه طلا و گواهينامه بين‌المللي کيفيت BID سوئيس؛ ۱۵ـ کسب رتبه برتر در حوزه ارائه خدمات ترانزيتي.

دکتر تولایی، رئیس مرکز ژنتیک انسانی نور در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق


 رحیم محمدی/  وجود تعداد زیاد شهدای گمنام در سال‌های پس از جنگ تحمیلی محققان کشورمان را بر آن داشت تا برای پایان دادن به چشم انتظاری خانواده‌های آنها، از دانش و فناوری تشخیص هویت بر اساس ژنتیک استفاده کنند. راهی که تاکنون سبب شده است تعداد زیادی از شهدای گمنام دفاع مقدس شناسایی شده و سال‌ها چشم انتظاری خانواده‌های آنها پایان یابد. به همین بهانه گفت‌و‌گویی با دکتر محمود تولایی، رئیس مرکز ژنتیک انسانی نور وابسته به دانشگاه بقیه‌الله(عج) انجام دادیم که ماحصل آن در ادامه آمده است. 

* در ابتدا مختصر توضیحی درباره مرکز ژنتیک نور و مأموریت و فعالیت این مرکز بفرمایید.
در پایان دفاع مقدس هشت ساله، حدود 50ـ 45 هزار نفر مفقود داشتیم، یکی از اقدامات بسیار مؤثر در کاهش آلام خانواده‌های عزیزداده در جنگ، رساندن خبر از وضعیت عزیزشان است. به فرموده رهبر معظم انقلاب، خانواده‌ای که مفقود داشته باشد، هر شب برایش مانند شب عملیات است؛ از این رو با پایان یافتن جنگ تحمیلی، گروهی از دلاورمردان عرصه دفاع، در پی یافتن آثار و بقایای هم‌رزم‌های شهید بر جای مانده در صحنه‌های نبرد در مناطق عملیاتی بودند و دوباره به جبهه‌ها بازگشتند و موضوع تفحص شهدای گمنام، مفقود و جاویدالاثر از همان روزهای ابتدایی پایان جنگ سامان یافت. با همت و تلاش خستگی‌ناپذیر تفحصگران این کار استمرار یافت و تاکنون بقایای حدود 40 هزار نفر از این شهدا در تفحص‌های گوناگون پیدا شده‌اند که تعداد قابل توجهی از آنها مشخصه‌های قابل شناسایی از جمله کارت و پلاک دارند و تعداد زیادی هم به دلیل شهادت در معبرها یا سنگرهای جمعی، به صورت مخلوط یا غیر قابل شناسایی به دست آمدند و اکنون از مجموع 10 تا 11 هزار شهید گمنام یا جاویدالاثر بر جای مانده از دوران دفاع مقدس، بنا به اظهار فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح پیش‌بینی می‌شود حدود 3 تا 4 هزار شهید گمنام در مناطق برون‌مرزی به دست بیایند. فعالیت مرکز ژنتیک نور به نوعی تکمیل کار سخت و پرخطر تفحص است. 

* چرا معتقدید فعالیت‌های این مرکز تکمیل کار تفحص است؟ 
وقتی این عزیزان که اکنون در مناطق آلوده به مین و مناطق صعب‌العبور و حتی مناطقی مانند جزیره بوارین که منطقه‌ای باتلاقی و آبگیر است، هم‌رزمان خود را پیدا می‌کنند، به بقایای استخوانی شهدا دست می‌یابند؛ چرا که پیکر شهدا با گذشت زمان فاقد بافت عضلانی بوده و آنچه به دست می‌آید، به شکل بقایای استخوانی است؛ به همین دلیل تنها راهی که امروز می‌توان برای شناسایی این گونه پیکرها استفاده کرد، شناسایی از طریق اطلاعات ژنتیکی آنها است.
البته در بسیاری از رخدادها و حوادث، چه حادثه انفجار، آتش‌سوزی یا سقوط هواپیما که ممکن است شواهد ظاهری نباشد و اجزای بدن متلاشی شده باشد، تنها راه شناسایی قربانیان استفاده از اطلاعات ژنتیکی است.
شناسایی ژنتیکی بر این اصل استوار است که در دوران جنینی، هر فرزندی، نیمی از اطلاعات ژنتیکی خود را از پدر و نیمی دیگر را از مادر دریافت می‌کند؛ در چنین شرایطی تصویر منحصر به فردی شکل می‌گیرد که نه مشابه پدر و نه مشابه مادر است؛ بلکه طرح‌واره تلفیقی از پدر و مادر است. 

* دقت این روش تا چه حد است؟
برای مطالعه جایگاه‌های ژنتیکی، اگر فقط ده جایگاه ژنتیکی در جامعه‌ای مطالعه شود، احتمال پیدایش دو فرد مشابه هم چیزی حدود یک ضرب در ده به توان منهای 19 است؛ به عبارت دیگر احتمال خطا بسیار کمتر از یک بر روی 500 میلیون خواهد بود. 
بنابراین، تنها راه شناسایی و تشخیص دقیق برای بقایای باقی‌مانده از یک حادثه، بهره‌گیری از دانش ژنتیک است. این روش در کشورمان به همت مرکز ژنتیک نور ایجاد و به‌کارگیری شده و در زمینه‌های گوناگون در حال ارائه خدمت به خانواده‌های شهدای مفقود و گمنام در کشور است.

* روند خدمات‌دهی به چه شکل است؟
بقایایی که در تفحص به دست می‌آید، ابتدا در بخش آنتروپولوژی(انسان‌شناسی) به وسیله متخصصان آناتومی و پیکرشناسی بررسی شده و از اجزای به دست آمده نمونه‌گیری می‌شود. این نمونه‌ها تحت شرایط خاص آماده‌سازی می‌شود تا در فرآیند آزمایشگاهی، ماده ژنتیکی هر فرد از اجزای سلولی خالص‌سازی شود. 
وقتی ماده اصلی ژنوم به دست می‌آید، تازه آغاز مطالعات آزمایشگاهی ژنتیکی شروع می‌شود تا پس از آزمایش‌هایی، طرح‌واره یا پروفایل اختصاصی برای هر نمونه از بقایایی که در اختیار داریم، تعیین شود. این اطلاعات در یک بانک داده بزرگ شامل پروفایل ژنتیکی مربوط به بقایای مفقودین ذخیره می‌شود.
از خانواده‌هایی هم که در جنگ تحمیلی مفقودی داشته باشند، نمونه‌ خون، بافت مخاطی یا بزاق دریافت می‌کنیم؛ بدین صورت که اگر پدر و مادر در قید حیات باشند، از هر دوی آنها و چنانچه پدر و مادر در قید حیات نباشند، اگر آن شهید ازدواج کرده و فرزندی داشته باشد، نمونه خون همسر و فرزند را دریافت می‌کنیم، در این حالت، نمونه‌های بخش مادری را از نمونه فرزند جداسازی می‌کنیم که بخش باقی‌مانده متعلق به شهید یا پدر فرزند خواهد بود. البته در غیر موارد فوق نیز ممکن است از برادران و خواهران شهید نیز نمونه‌گیری به عمل آید. 
به این ترتیب، اطلاعات ژنتیکی خانواده‌های منتسب در پایگاه داده بزرگ دیگری وارد می‌شود و پس از آن، سیستم نرم‌افزاری، بین پروفایل‌های ژنتیکی بقایای استخوانی با پروفایل ژنتیکی خانواده‌ها جست‌وجو می‌کند و در صورتی که موارد منطبقی را پیدا کند، به مثابه سرنخ‌های شناسایی تلقی می‌شود.
تمامی اطلاعات به دست آمده در شرایط تفحص و منطقه عملیاتی و همچنین کلیه اطلاعات مندرج در اظهارنامه خانواده‌ها هم بررسی می‌شود. به این صورت که تاریخ آخرین اعزام و محل تقریبی شهادت با محل کشف پیکرها و عملیات‌های مرتبط تطبیق داده می‌شود؛ زیرا همه این اطلاعات باید همدیگر را تکمیل کنند تا به تأیید نهایی منجر شود.
مواردی هم که به شناسایی منتهی می‌شود، طی نامه‌ای به معراج شهدا اعلام می‌شود؛ از این رو چنانچه پیکر شهید شناسایی شده قبلاً در جایی دفن شده باشد، به خانواده، محل دفن شهید را اعلام می‌کنند و اگر هم هنوز تدفین پیکر صورت نگرفته باشد، پیکر با نام به خانواده تحویل داده می‌شود.
به این ترتیب، همه شهدایی که از سال 81 تاکنون در تفحص به دست آمده و مشخصه‌های شناسایی نداشته باشند و در هر گوشه‌ای از کشور به صورت گمنام دفن شده‌اند، پیش از دفن نمونه‌گیری‌های لازم برای آزمایش‌های ژنتیکی از آنها به عمل آمده است؛ از این رو این امید وجود دارد به مرور که این بانک اطلاعاتی تکمیل می‌شود، شهدایی که طی این مدت به صورت گمنام دفن شدند، شناسایی شوند.

* در حال حاضر، چه تعداد نمونه در اختیار مرکز قرار گرفته است؟
تقریباً سه هزار نمونه از شهدای گمنام در اختیار داریم که تعداد بسیاری از اینها پروفایل شده‌اند؛ این در حالی است که برابر آمارهای بنیاد شهید، بیش از 60 درصد والدین شهدا (یکی یا هر دو آنها) از دنیا رفته‌اند و متأسفانه به دلیل اقتضای شرایط سنی آنها این آمار رو به افزایش خواهد بود و اگر همت اساسی و تسریع در جمع‌آوری نمونه‌های خانواده‌های شهدا صورت گیرد، این امید وجود دارد که چشم انتظاری پدران و مادران شهدا پایان یابد.
معضل اساسی که با آن مواجه هستیم این است که به طور متوسط تاکنون از 50 درصد کل خانواده‌های شهدای گمنام و جاویدالاثر نمونه‌گیری نشده‌ است که برای انجام نمونه‌گیری از آنها به همت و کار جهادی نیاز است تا بتوانیم بانک اطلاعات نمونه‌های ژنتیکی خانواده شهدا را تکمیل کنیم.
اکنون این کار با تلاش اداره ایثارگران سپاه در سراسر کشور در حال پیگیری است. بهداری سپاه هم در این زمینه همکاری‌هایی دارد، اما متأسفانه در برخی از استان‌ها فقط نمونه‌های 10 تا 15 درصد خانواده شهدا را داریم و در برخی از استان‌ها هم بالای 90 درصد خانواده شهدا نمونه‌گیری شده‌اند. برای نمونه در تهران فقط حدود 30 درصد نمونه‌های این خانواده‌ها را در اختیار داریم، در حالی که هر چه بانک اطلاعاتی مرکز تکمیل‌تر باشد، شناسایی شهدا بیشتر میسر خواهد شد.

* این همکاری‌ها با نیروهای مسلح و دستگاه‌های دیگر مانند بنیاد شهید به چه صورت است؟
این همکاری‌ها در حد مورد انتظار ما نیست؛ این در حالی است که طی شش سال اخیر از بنیاد شهید تقاضا داشتیم در قالب پایش سلامت خانواده شهدای گمنام این کار صورت گیرد و ما همچنان منتظر این همکاری هستیم؛ زیرا از این نظر به شدت در مضیقه‌ایم.
البته، سپاه تا حد توان امکانات خود را پای کار آورده است، اما پیشرفت این اقدام هم در همه استان‌ها یکسان نیست. بر این اساس از تمام فرماندهان سپاه‌های استانی دعوت می‌کنم با این خدمت آشنایی بیشتری حاصل کنند و کمک کنند تا کار تکمیل دریافت نمونه خانواده‌ها، در ظرف مدتی کوتاه (دو سه ماهه) با همت جهادی انجام شود تا ان‌شاء‌الله امسال بتوانیم بانک اطلاعات ژنتیکی خانواده‌ها را تکمیل کنیم. این نکته را هم یادآور می‌شوم که برای ما فرقی نمی‌کند که خانواده شهدا متعلق به کدام نهاد؛ ارتش، سپاه، جهاد یا بسیج باشد.

* برای اینکه زودتر به نتیجه برسید، چرا از طریق رسانه‌های عمومی اطلاع‌رسانی نمی‌کنید؟
شاید فراخوان عمومی از طریق رسانه‌ها برای انجام نمونه‌گیری، آسان‌ترین راه‌حل باشد، اما مهم‌ترین دغدغه ما این است که اگر خانواده شهدا طی این مدت با تألمات روحی ناشی از شهادت فرزند یا همسر یا عزیز خود کنار آمده‌اند، برخورد ما انتظاری ایجاد نکند که به دلیل شرایط دیگر، قابل رفع نباشد؛ زیرا برای هر خانواده شهید گمنام سه حالت متصور است؛ اول اینکه ممکن است پیکر این عزیز تا پیش از سال 81 (که هنوز فعالیت‌های این مرکز آغاز نشده بود) در تفحص به دست آمده باشد و به صورت گمنام در یکی از یادمان‌ها یا گلزارهای سراسر کشور دفن شده باشد که این یعنی اکنون نمونه‌ای برای تهیه پروفایل ژنتیکی از این گروه در اختیار نیست. البته این برنامه وجود دارد که پس از پایان یافتن نمونه‌های جاری، فرایندهای لازم برای دریافت مجوزهای شرعی و قانونی برای دریافت نمونه از این گروه طی شود.  
گروه دوم مواردی هستند که همچنان باید در تفحص‌های برون‌مرزی و طی برنامه‌های آینده به دست آیند که بنابر آمار اعلام شده از سوی فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، حدود سه تا چهار هزار شهید دیگر باید تفحص شوند.
گروه سوم شهدایی هستند که ممکن است در یک رخداد مربوط به جنگ تحمیلی مانند انفجار یا افتادن در اروند و نظایر آن، دیگر پیکری از آنها به دست نیاید، به همین دلیل از اینکه به پدر یا مادر سالخورده‌ای مراجعه شود و بگوییم برای شناسایی شهید خانواده نمونه‌گیری انجام می‌دهیم، اجتناب می‌کنیم؛ زیرا نمی‌دانیم شهید این خانواده جزو سه حالت پیشین است، یا اینکه نمونه‌ای در مرکز دارد و چون ممکن است آن خانواده در اثر ایجاد یک انتظار جانکاه مجدد در اضطراب و تب و تاب قرار گیرد، بنابراین برای پرهیز از ایجاد انتظاری که ممکن است بدون پاسخ بماند، یا پاسخ به گذشت زمان طولانی ناشی از تکمیل تفحص و... موکول شود، بهتر است در قالب برای نمونه پایش سلامت، نمونه‌گیری انجام شود و این هم می‌تواند در دیدار با خانواده شهدا یا اردوهای زیارتی یا از طریق جلب همکاری اعضای جوان‌تر خانواده انجام شود.

* کار تفکیک و شناسایی پیکرهایی که  به صورت جمعی کشف می‌شوند، چگونه انجام می‌شود؟
پیکرهایی که به صورت جمعی پیدا می‌شوند، برای نمونه ممکن است در سنگری چندین نفر با هم به شهادت رسیده باشند که پس از تفحص چون تفکیک آنها قدری مشکل است، تمامی اجزای پیکرها به این مرکز منتقل شده و در اینجا با کمک کارشناسان پیکرشناسی و آناتومی تمامی اجزای هر پیکر با دقت تفکیک و پس از تهیه پروفایل ژنتیکی، اجزای یک پیکر، در کنار هم قرار می‌گیرند.
در تفحص‌های برون‌مرزی نیز برای تفکیک پیکرهای رزمندگان کشورمان با نیروهای عراقی، حداقل 15 مؤلفه یا ویژگی مشتمل بر نوع و برندهای انواع البسه، تجهیزات انفرادی و مهمات همراه استفاده می‌شود و اگر در مواردی بر اساس مؤلفه‌های تعیین شده پیکری ایرانی یا عراقی بودن آن در منطقه تفحص شده مشخص نشود، تمام پیکرهای یافت شده، به معراج شهدا و از آنجا به این مرکز منتقل می‌شوند و چنانچه با بررسی‌هایی که در این مرکز صورت می‌گیرد مشخص شود پیکری متعلق به کشور ما نیست، به وسیله معراج شهدا و کمیته جست‌وجوی مفقودین، به عراق فرستاده می‌شود.

* گاهی روی تابوت پیکرهایی که به صورت گمنام تشییع می‌شوند سن شهید ذکر شده، آیا این سن حقیقی است؟
معمولاً در برگه‌های تشخیصی، برمبنای ویژگی‌های آناتومیک یک دامنه سنی با دقت 2 تا 3 سال درج می‌شود که میزان دقت این امر به مهارت کارشناس بستگی دارد. 

* سخت‌ترین کار شما در شناسایی پیکر شهدا مربوط به کدام عملیات بوده است؟
نمونه‌گیری و شناسایی عمده شهدایی که در جزایر، حاشیه اروند یا مناطق باتلاقی به ویژه شهدای غواص تفحص شدند را می‌توان از سخت‌ترین کارهای این مرکز دانست.
بنابراین شهدایی که در مناطق «ابوفلوس»، «ابوالخصیب» و نمونه‌هایی که سال گذشته و جاری در جزیره بوارین به دست آمد و امسال نیز این تفحص‌ها ادامه دارد و همچنین پیکرهایی که از قرارگاه نصرت در جزیره مجنون کشف شد، از جمله نمونه‌های سخت محسوب می‌شوند.

* برای پیشگیری از مفقود شدن در حوادث احتمالی آینده چه تدبیری اندیشیده شده است؟
اکنون در بسیاری از کشورها، از نیروهای مسلح و کارکنان مشاغل پرخطر مانند خلبانان یا کسانی که به مناطق عملیاتی منتقل می‌شوند، نمونه‌های لازم برای انجام آزمایش‌های ژنتیک دریافت می‌شود تا در صورت مواجهه با هر حادثه محتمل، امکان ردیابی و شناسایی آنها میسر
 باشد.  
در کشور ما نیز این فرصت فراهم شده و تقریباً برای تمامی نیروهایی که در خط مقدم مواجهه با دشمن قرار دارند، پروفایل‌های ژنتیکی تهیه شده است. البته به آتش‌نشانان، امدادگران، خبرنگاران و دیگر مشاغلی که باید در صحنه‌های خطر حضور پیدا کنند، نیز توصیه می‌کنم در سامانه ژنتیکی نمونه‌ای از آنها ثبت شود تا در زمان بروز هرگونه حادثه احتمالی، مورد بهره‌برداری قرار گیرد. بر این اساس، برای همکاری با ستاد بحران کشور اعلام آمادگی کرده‌ایم. 

بیماری‌های قلبی و عروقی هر روز جان 300 نفر را در کشور می‌گیرد


   شهناز سلطانی/ بیماری‌های قلبی و عروقی پس از حوادث جاده‌ای دومین علت مرگ و میر در کشور ایران است. آمار فوت 300 نفر در روز بر اثر بیماری‌های قلبی تلخ و البته تکان‌دهنده است. بنابراین، زنگ هشدار مدت‌هاست که به صدا درآمده، اما نه مسئولان و نه مردم گوش شنوایی برای شنیدن آن ندارند. کاهش سن ابتلا به این بیماری‌ها از 60 سال به 30 سال در همین سال‌های اخیر بخشی از هشدارهاست که اگر کاری نکنیم، به مرحله بحران و سونامی بیماری‌های قلبی و عروقی خواهیم رسید.

موجی که به راه افتاده است
قلب یک عضو بسیار حیاتی در بدن ما به شمار می‌آید و در واقع یک پمپ عضلانی است که خون از طریق رگ‌های آن به بدن پمپاژ می‌شود. بنابراین هر گونه اختلال در روند کارکرد آن کل بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. متأسفانه، سبک جدید زندگی ما در دهه‌های اخیر به روند طبیعی و سلامت این بخش از جسم ما صدمات جبران‌ناپذیری وارد کرده است؛ به گونه‌ای که گفته می‌شود از دو دهه پیش، یعنی 20 سال پیش موج بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور آغاز شده است و شتابان در پیش است. تجربه دردناک عزیزانی که با این عارضه از دست می‌دهیم یا خبرهای تلخی از این دست که به کرات به گوش‌مان می‌رسد، گواه همین موضوع است.

از کهنسالی تا جوانی
دکتر رسول دیناروند، رئیس سابق سازمان غذا و دارو(زیر نظر وزارت بهداشت) سال گذشته از سن جدید ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور خبر داده بود. به گفته او، در حال حاضر سن ابتلا به این بیماری از دوره کهنسالی در سال‌های گذشته به دوره‌های میانسالی و جوانی و سال‌های 30 تا 40 سالگی رسیده است و متأسفانه علت 33 تا 39 درصد مرگ‌ومیرها در کشور ما همین است و بالاترین رتبه جهانی را از این نظر داریم. سازمان جهانی بهداشت هم در آماری 63 درصد مرگ‌ومیرها را در ایران ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی اعلام کرده است.
وزارت بهداشت در آمار دیگری از فوت 300 نفر در روز به علت بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور خبر می‌دهد. البته این بیماری در جهان هم نگران‌کننده است؛ به گونه‌ای که انجمن قلب آمریکا در سال 2016 اعلام کرد، بیماری‌های قلبی و سکته دو عامل مؤثر مرگ‌ومیر در سال 2013 در جهان بوده است. بنابراین، این بیماری گریبان مردم جهان را گرفته است، اما گریبان مردم ایران را بیشتر و مردم شهر تهران هم که دیگر رکورد زده‌اند.

چرا قلب‌مان مریض می‌شود؟
از نظر متخصصان قلب، فشار خون بالا و دیابت مهم‌ترین و اصلی‌ترین عوامل ابتلای ما به بیماری‌های قلبی و عروقی هستند. چاقی و بی‌تحرکی، استعمال دخانیات و قلیان و هر نوع ماده مخدر و چربی خون عوامل ثانویه در درگیر شدن با این بیماری است.
شیوه جدیدی که ما در زندگی امروزمان در پیش گرفته‌ایم، در واقع به نوعی خودمان را با دست خودمان به چاه می‌اندازیم و از آن بی‌خبریم. در شیوه نوین ما ساعت‌های طولانی مقابل تلویزیون می‌نشینیم و کلی تخمه شور و چرب نوش جان می‌کنیم یا خوراکی‌های مضر‌تر مانند چیپس و پفک. ساعت‌های مدیدی با گوشی موبایل و کامپیوتر سر و کار داریم و از جای‌مان تکان نمی‌خوریم. مدام و بی‌برنامه خودمان را مهمان این رستوران و آن رستوران می‌کنیم و تا می‌توانیم از غذاهای چرب و چیل و پرنمک و زود حاضر شونده میل می‌کنیم. در کلانشهر‌هایی مانند تهران هم نفس می‌کشیم و ریه‌های‌مان را از دود و آلودگی پر می‌کنیم. حتی کوتاه‌ترین مسیرها را با وسایل نقلیه طی می‌کنیم. استرس را به مثابه بخش جدایی‌ناپذیر زندگی‌مان پذیرفته‌ایم و با آن خو گرفته‌ایم. پس با این اوصاف دیگر جای تردید باقی نمی‌ماند که به پیشواز بیماری‌های قلبی می‌رویم.

شیوه‌ای نو باید...
برای برون‌رفت از این تنگنای بیماری‌های قلبی و عروقی اهل فن، یعنی همان پزشکان قلب توصیه می‌کنند بازنگری در شیوه زندگی‌مان لازم و ضروری است؛ یعنی تا حد ممکن از آنچه می‌شود پرهیز کرد، دوری کنیم. کمی به خودمان زحمت بدهیم و تحرک داشته باشیم و کمی ورزش کنیم. غذاهای سالم و خانگی و مطمئن بخوریم. از دخانیات پرهیز کنیم و میوه و سبزیجات را به شکل قابل ملاحظه‌ای وارد برنامه غذایی‌مان کنیم. غذاهای دریایی را که در رژیم غذایی ما ایرانی‌ها مورد بی‌مهری قرا گرفته، هفته‌ای حداقل یک بار سر سفره بیاوریم.

پیامدهای که ادامه‌دار است
همان‌طور که گفتیم، طبق آمارها سن سکته قلبی در ایران به 30 سال رسیده است و روزانه 300 هموطن جان خود را بر اثر سکته قلبی از دست می‌دهند؛ البته این آمار دقیقاً دو سال پیش در کنگره علمی و بین‌المللی قلب و عروق اعلام شده و چه بسا امروز این آمارها سیر صعودی در پیش گرفته باشد. (تصورش را بکنید در یک روز چه تعداد خانواده داغدار می‌شود و چه تعداد کودک خردسال پدر و مادرش را از دست می‌دهد و چه حجمی از ناراحتی و نگرانی و استرس و فشارهای روحی و روانی بر خانواده‌های قربانیان تا سال‌ها باقی می‌ماند و چه تعداد بچه‌ به دلیل بی‌سرپرست شدن شاید راه کج در پیش بگیرند)؛ اما با اصلاح الگوی زندگی می‌شود تا حدی از این خطر پیشگیری کرد. افزون بر این، ما باید علایم بروز سکته قلبی را خوب بشناسیم تا در موقع بروز بتوانیم عوارض آن را کاهش دهیم. به گفته متخصصان قلب، اگر بیماری که دچار سکته قلبی شده است، در کمتر از دو ساعت به مراکز درمانی رسانده شود، می‌توان عوارض آن را به حداقل رساند و از پیشامدهای ناگوار جلوگیری کرد.

علایم سکته قلبی چیست؟
بیمار در قفسه سینه احساس درد، تنگی یا ناراحتی می‌کند و این البته شایع‌ترین علامت سکته قلبی است، زمان این احساس معمولاً بیش از یکی دو دقیقه است. چه بسا بیمارانی سکته قلبی را بدون این علامت تجربه کنند و این بی‌علامتی در زنان شایع‌تر است؛ هر چند سکته قلبی در مردان شایع‌تر است. مشکلات گوارشی ممکن است به سراغ بیمار بیاید، مانند استفراغ که این علامت را زنان بیشتر تجربه می‌کنند. دردی که از قفسه سینه شروع می‌شود و تا بازوها ادامه پیدا می‌کند. اگر به صورت ناگهانی تعادل خود را از دست دادید و همزمان دردی در قفسه سینه‌تان منتشر شد، نشانه خوبی نیست. احساس درد یا فشار در مرکز قفسه سینه‌تان که به سمت گلو امتداد پیدا می‌کند. خستگی زیاد و ضعف بدنی بی‌دلیل علامت مهمی است که زنان بیشتر از آن گله می‌کنند. خروپف‌هایی با صدای بلندتر از معمول که شبیه نفس نفس زدن یا خفه شدن است. عرق سرد بدون علت هم مهم است. سرفه‌های ممتد با خلط‌های سفید و صورتی را هم باید جدی گرفت. وقتی ساق پا و کف و مچ پا متورم می‌شود یا هنگامی که ضربان قلب‌تان را نامنظم حس می‌کنید.

بی‌ترس اورژانس خبر کنید
در موقع سکته قلبی در اولین فرصت اورژانس را خبر کنید. ترس به خودتان راه ندهید، نفس‌های عمیق بکشید و سرفه‌های پی‌در‌پی بکنید. این کار سبب ورود اکسیژن و گردش خون می‌شود. از قرص یا کپسول زیر زبانی استفاده کنید و اگر بهبودی حاصل نشد، پس از پنج دقیقه یک قرص دیگر مصرف کنید.

روایت فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) از کمّ و کیف حضور قرارگاه در سازندگی و اقتصاد کشور


 عمار قلعه‌نوئی/ قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) اگرچه سال 1368 و پس از دوران دفاع مقدس تأسیس شد، اما به دلیل ضرورت کارهای مهندسی و عمرانی برای نیروهای مسلح طرح و ایده آن در دفاع مقدس ارائه شد. تجهیزات و ادوات این حوزه پس از آتش‌بس می‌توانست برای جنگ احتمالی بعدی یا آماده‌سازی و ساخت پادگان‌های جدید یا احتمالاً استفاده در رزمایش‌ها به انبارها برود، اما از آنجا که سپاه نیروی انقلاب و یک نهاد جهادی بود، نمی‌توانست جهاد را در جنگ نظامی خلاصه کند؛ از این رو جهاد دیگری آغاز کرد که ابتدا با نام بازسازی شناخته شد و پس از مدتی سازندگی نام گرفت. اما این همه ماجرا نبود، دورانی که دشمنی‌ها و حقدها علیه ملت ایران شدت می‌گرفت و این دشمنان از دل وابستگی کشور به آنها در پی نابودی کشور بودند و میدان‌های حیاتی کشور در حوزه‌های گوناگون اقتصادی و عمرانی را با وجود همه وعده‌ها و قراردادهای خود رها کردند، این بار جوانان قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) بودند که وارد میدان شدند و از دل تحریم‌ها، وابستگی‌ها را به خودکفایی تبدیل کردند. اگرچه آغاز این راه هزینه‌بر بود، اما امروز که خودکفایی و دانش بومی در بسیاری از حوزه‌های عمرانی و سازندگی کسب شده، تمام این هزینه‌ها به سرمایه تبدیل شده است. در سالگرد تأسیس قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) بر آن شدیم تا درباره واقعیت‌های حضور این قرارگاه بنویسیم که فرمانده جدید و جوان قرارگاه دکتر سعید محمداسلامی این فرصت را برای‌مان فراهم کرد تا به همراه چند نفر از خبرنگاران میهمان وی باشیم و در نشستی اختصاصی و صمیمانه با وی به گفت‌وگو نشستیم در ادامه بخش‌هایی از این گفت‌وگو از نظرتان می‌گذرد.

* جناب آقای محمد اسلامی لطفاً بفرمایید چرا این همه جوسازی مسموم علیه قرارگاه وجود دارد و این حجم خدمات بی‌سابقه به حاشیه رفته و مسائل حاشیه‌ای پررنگ‌تر از متن درباره قرارگاه مطرح می‌شود؟
بله فضاسازی‌ها و جوسازی‌های فراوانی علیه سپاه وجود دارد. حرکت‌های خوب و مثبتی که سعی می‌کنند آنها را وارونه نشان دهند و مردم باید واقعیت‌ها را بدانند. مجموعه سپاه در حوزه اقتصادی و سازندگی خیلی مظلوم واقع شده است، در حالی که دستاوردهای سپاه در این حوزه برای کشور کمتر از دستاوردهای نظامی‌ آن نبوده است. امروز به طور کلی فشارهای استکبار جهانی به کشور در حوزه اقتصادی است و چون سپاه پاسدار انقلاب است در این حوزه باید نقش خودش را ایفا کند. مقاومت‌های هدایت‌ شده‌ای از سوی عوامل خارجی و کسانی در داخل که امیدواریم از روی نادانی باشد، وجود دارد که این فضا را تخریب می‌کند.
اما این موضوع، یعنی حضور نیروهای مسلح در فعالیت‌های اقتصادی و عمرانی فقط در ایران نیست. در سراسر جهان ما شاهد هستیم که نیروهای مسلح نقش مهم و اثرگذاری در اقتصاد ایفا می‌کنند، از جمله آمریکا، چین و روسیه که در حوزه نظامی بسیار پیشرفته‌اند و نیروهای نظامی آنها بخشی از فعالیت‌های اقتصادی را هم برعهده دارند. منتها آنچه ما را از آنها متمایز کرده این است که ما تمام توان سپاه را در بخش‌های مهندسی در خدمت مردم آوردیم و دقیقاً شناسایی کردیم که گلوگاه‌های نظام کجاست و نظام کجاها به کمک نیاز دارد و نیاز مردم چیست. فعالیت‌های ما به هیچ وجه کاسبی و بیزینس نیست، اینکه بگوییم الآن برویم چه حرکتی بکنیم که سود بیشتری داشته باشد. سود اولویت دهم ماست. مجموعه قرارگاه فعالیت‌هایی می‌کند که اصلاً بحث سود در آن معنا و مفهوم ندارد. محرومیت‌زدایی از منابع و درآمدهای خود قرارگاه انجام می‌شود. ما تا شعاع 70 کیلومتری پروژه‌ها که اغلب هم در اطراف مناطق محروم و کم‌برخوردار برای توسعه مناطق انجام می‌شود بدون هیچ چشمداشتی اقدام به شناسایی محرومیت‌ها می‌کنیم. مدرسه، پل، مسجد، خانه محرومان، خانه عالم، غسالخانه، خانه بهداشت و... از جمله این پروژه‌ها است. البته این بخشی از مأموریت محرومیت‌زدایی است که در کل سپاه پیگیری می‌شود. از این میان برای نمونه ما شش هزار واحد مسجد، چندین گلزار شهدا، 600 واحد مدرسه و 550 واحد حوزه علمیه، 250 واحد کتابخانه، 805 پروژه آبرسانی و آبخیزداری، 655 پروژه خانه بهداشت، مجموعاً 2715 غسالخانه، سرویس بهداشتی و حمام، 776 مجموعه ورزشی، 510 واحد گلخانه، جایگاه دام و پرورش طیور، 1645 کیلومتر ساخت جاده و 377 دهنه پل را فقط در این حوزه داشته‌ایم. ما در این مناطق با بهره‌برداری از توان عمرانی و تجهیزات و دستگاه‌هایی که در کارگاه‌ها داشتیم و با استفاده از نیروی انسانی خودمان و با کمک مردم همان منطقه این اقدامات را انجام دادیم. در واقع، توان خود را در خدمت مردم منطقه قرار دادیم.

* قرارگاه با فعالیت‌های عمرانی که دارد به دنبال چیست؟
ما احساس می‌کنیم بحث‌ها و تدابیر رهبر معظم انقلاب در اقتصاد مقاومتی در برخی از حوزه‌ها مغفول مانده و نیاز است کل بدنه کشور در آن جهت حرکت کند. اما این حرکت‌ها کند است و معظم‌له از آن رضایت ندارند. سپاه همیشه در جایگاه یک الگو برای بخش‌های گوناگون اجرایی و مردم مطرح بوده است. برای نمونه در حوزه هوافضا دائم دستاوردها و فعالیت‌های این حوزه را رهبر معظم انقلاب به مثابه الگو برای خیلی از بخش‌ها مطرح می‌کنند. ما هم معتقدیم که مملکت در بخش‌هایی، به ویژه در حوزه اقتصاد مقاومتی به الگو نیاز دارد و سپاه در این حوزه، هم باید پیشرو باشد، هم پیش‌برنده و پیش‌رونده. هر چقدر ما با سرعت بیشتری حرکت کنیم، مسیر برای بخش‌های دیگر هموارتر می‌شود. این نقش مهمی برای ما است. اینکه تاکنون چقدر موفق بوده‌ایم، قابل نقد و بررسی است. به یقین ما هم نواقصی داشتیم که باید تلاش کنیم آنها را برطرف کنیم و کار را بهبود دهیم. به هرحال، مجموعه قرارگاه در این چارچوب سعی کرده یک سری گلوگاه‌ها را شناسایی کند، مانند جاهایی که بخش خصوصی علاقه‌ای برای ورود به آنها ندارد. برای مثال معادن که درصد بسیار کمی از آنها بهره‌برداری می‌شود و عمدتاً بحث خام‌فروشی مطرح است که رهبر معظم انقلاب در این باره بارها معترض بوده‌اند. این حوزه ثروتی بالاتر از نفت در کشور است که متأسفانه مغفول مانده است. همه ارکان نظام در این حوزه کم کار کردند و قرارگاه تازه به این حوزه وارد شده است. در حوزه پایین‌دستی نفت هم همین‌طور. در حوزه بالادستی و میان‌دستی نفت تلاش بسیاری صورت گرفته، اما باز می‌بینیم که امروز محصولاتی نیاز وارداتی ما است که مواد اولیه آن از کشور خود ما صادر می‌شود؛ یعنی تمام زحماتی که برای استخراج و فرآوری نفت می‌کشیم به نوعی واگذار می‌شود به کسانی که فناوری حوزه پایین‌دستی را دارند و نیازهای داخل کشور ما به این محصولات بالاست. الآن یک نسبت بین سرمایه‌گذاری و میزان اشتغال وجود دارد. بازده سرمایه‌گذاری در حوزه بالادستی و میان‌دستی یک‌سوم نسبت سرمایه‌گذاری و ایجاد اشتغال در حوزه پایین‌دستی است و ما هم از این حوزه غافل بودیم. یعنی همان سرمایه اگر یکجا هزار شغل ایجاد کند، در جای دیگر سه هزار شغل ایجاد می‌کند و از آن طرف محصولات استراتژیک که نیاز داریم را خودمان برای مصرف داخلی یا صادرات تولید می‌کنیم. یکی از فعالیت‌های قرارگاه فراتر از همه امور، پژوهش در این حوزه‌ها است که گلوگاه‌ها را شناسایی کنیم و به نوعی کمک نظام باشیم. یک روزی قرارگاه در سال 68 شکل گرفت که صرفاً بحث بازسازی پس از جنگ مطرح بود و بر اساس اصل 147 قانون اساسی توان آزاد نیروهای مسلح در خدمت بازسازی کشور قرار گرفت. آن موقع انصافاً قرارگاه نقش تعیین‌کننده خود را ایفا کرد. من از سال 70 در مجموعه قرارگاه خدمت کردم. دوره‌ای بود که تمام پیمانکاران خارجی از کشور رفته بودند و پیمانکاران داخلی اصلاً توان و وجود نداشتند که کار کنند. خیلی‌ها شانه خالی کرده بودند. آن زمان ساختن یک اتوبان، یک بند، یک سد یا هر پروژه‌ای موضوع خیلی بزرگی تلقی می‌شد و مدیران انجام اینها را در توان خود نمی‌دیدند. در همان مقطع سد کرخه و کارون سه مطرح شد و همه به سمت شرکت‌های خارجی و مناقصات بین‌المللی رفتند، اما قرارگاه احداث سد کرخه را به یک‌سوم قیمت خارجی پیشنهاد کرد و قرارداد منعقد شد و در همان زمان‌بندی هم توانست پروژه را به اتمام برساند. این خط‌شکنی‌ها شد تا اینکه در کل کشور شرکت‌های پیمانکار به خودشان این اجازه را دادند که به این حوزه‌ها ورود کنند. بلوغ قرارگاه هم آهسته آهسته شکل گرفت و قرارگاه سعی کرد اجرای پروژه‌های سنگین‌تری را تقبل کند. پیمانکارانی هم در کنار قرارگاه قرار گرفتند و نقش ایفا کردند. در حوزه‌هایی مانند نفت و گاز و پتروشیمی صد درصد خارجی‌ها حضور داشتند. توان داخلی به بازی گرفته نشد و باز قرارگاه خط‌شکنی کرد و فعالیت‌های مطلوبی را انجام داد که نمونه‌ آن پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس بود. این پروژه سال‌ها به واسطه خلف وعده خارجی‌ها متوقف ماند تا اینکه در دوره تحریم قرارگاه ورود کرد. لبه تیزی به سمت قرارگاه بود، اما ما توانستیم از این آزمون موفق بیرون بیاییم. با 67 درصد مهندسی ایرانی و ۷۰ درصد کالای ایرانی و با اجرای صد درصد ایرانی این پروژه را با کیفیت بالا به اتمام رساندیم و امروز محصول آن در اختیار نظام قرار گرفته است این همان محصولی بود که دشمن می‌خواست آن را سلاح تحریم‌های خود کند و این‌گونه خطر و ریسک ناشی از تحریم بنزین مرتفع شد. یا اینکه کشور در بحث تونل‌های طویل تجربه‌های ناموفق داشت. هیچ کس سمت احداث تونل بالاتر از سه چهار کیلومتر نمی‌رفت. تجربه‌های ناموفق باعث شده بود که بگویند دستگاه تی‌بی‌ام در ایران جواب نمی‌دهد. منتها قرارگاه با موفقیت بسیار بالا به این عرصه ورود کرد و امروز رکورد حفر تونل را هم شکسته است. امروز از تونل‌های 65 کیلومتری و بیشتر صحبت می‌کنیم. در کنار قرارگاه الحمدلله گروه‌های زیادی شکل گرفتند که امروز انحصار هم شکسته شده و کار در دست پیمانکاران است. قرارگاه نقش تجاری ندارد، در این امر ماندگار نمی‌شود، ما خط را می‌شکنیم و تحویل بخش خصوصی می‌دهیم. خودمان می‌رویم به حوزه‌هایی که مغفول مانده و نظام امروز به آن نیاز دارد. 

* با توجه به وضعیت بودجه سال آینده به نظر می‌رسد فعالیت‌های قرارگاه به واسطه کمبود بودجه کمتر شود، در این باره توضیح می‌دهید؟
الان دستگاه‌های اجرایی کشور مجموعاً بدهی‌ بالایی به قرارگاه دارند. پیشتر هم گفته شد که دولت مجموعاً 30 هزار میلیارد و مبلغ بالایی هم مجموعه شهرداری‌ها بدهکار هستند. اما رویکرد قرارگاه این است که با توجه به فشار اقتصادی استکبار علیه کشور روحیه امید را در مردم ایجاد کند. کارگاه‌های‌مان فعال باشند و سعی کنیم تا حد امکان تعطیلی کارگاه و تعدیل نیروی انسانی نداشته باشیم. تا آنجا که برای ما مقدور هست چراغ کارگاه‌ها روشن باشد. الآن دولت تمام تلاش خود را می‌کند که بدهی‌هایش را تسویه کند، اما وضعیت در کشور وضعیت خاصی است. با توجه به اینکه یک بدنه سنگین از مردم به قرارگاه وصل هستند و ما کارها را خودمان انجام نمی‌دهیم و بخش اصلی کار را بخش خصوصی انجام می‌دهد، به همین دلیل وقتی به ما منابع نرسد ما هم منابع نداریم که به آن بخش بدهیم و آنها هم دچار یک سری مشکلات می‌شوند. البته، این معضل کل کشور در رابطه با پیمانکاران و مشاوران است که برای حل آن ما باید به سمت مسیرهای جدید برویم. از مسیرهای متداول پیشین باید خارج شویم. نباید منتظر ردیف بودجه دولتی بمانیم که این محقق نشود کل کار می‌خوابد و مسیر قفل می‌شود. باید یک سری رویکردهای جدید ایجاد کنیم که مجموعه قانون‌گذاری کشور و دستگاه اجرایی و دولت در همین جهت حرکت کردند. برای مثال پیمانکاران بدهی‌های سنگین مالیاتی دارند که بدهی‌ها با طلب‌ها اینجا از سوی دولت تهاتر می‌شود. ولی باز محدودیت‌هایی است که بخش دولتی مشمول آن نشده که ما هستیم. مجموعه قرارگاه پیگیر است که این موضوع درباره قرارگاه هم انجام شود. از سویی بدهی‌های بانکی پیمانکاران است که می‌توانند با طلب‌های‌شان تهاتر کنند. بحث بعدی واگذاری است و از دارایی‌هایی که دولت دارد و نمی‌تواند آنها را به پول تبدیل کند می‌تواند برای پرداخت بدهی‌ها استفاده کند. بحث واگذاری سهام شرکت‌های دولتی هم است.  
برای نمونه ما در مقطعی، از دولت خیلی زیاد طلبکار شدیم، دولت آمد بابت بدهی‌هایش یک نیروگاه به ما واگذار کرد. با این نیروگاه، هم بدهی‌های دولت تسویه شد، هم محلی شد برای سرمایه‌گذاری جدید در نیروگاه با سیکل ترکیبی که الان در دست اجراست. این اقدام ارزش افزوده و درآمدزایی برای ما ایجاد کرد که از محل درآمد آن می‌توانیم برخی از پروژه‌ها را فعال نگه داریم.  

* شما روی افتتاح 40 پروژه کلان در چهلمین سال پیروزی انقلاب تأکید کردید، به نظر شما این پروژه‌ها چه تأثیری بر اقتصاد و وضعیت کشور خواهد داشت؟
یک هدف‌گذاری شده بود که شاید تعدادی پروژه به اتمام برسد. شاید حدود 60 درصد آن به اتمام می‌رسد. گاهی به دلیل تأمین مسائل مالی پروژه‌ها از زمان‌بندی عقب مانده و قرارگاه همه تلاش خود را به کار گرفته که پروژه به انجام برسد. این تأخیر هم تا اوایل سال آینده است.
پروژه صرفاً اجرا نیست. تعریف و تملک اراضی، رفع موانع اجرا، بیمه کارگر و... همه اینها جزو هزینه‌های سنگین اولیه پروژه است؛ پروژه باید یک نقدینگی حداقلی داشته باشد. تمام تلاش‌مان را به کار می‌گیریم که در سال آینده تمام شود. برمی‌گردم به سؤال قبلی که سال آینده را سخت‌تر دانستید. استنباط بنده این است که اگر یک همدلی و همکاری بین بخش‌های گوناگون باشد، اوضاع را خیلی خوب می‌توان مدیریت کرد. نقدینگی بسیار بالایی دست مردم است که این نقدینگی امروز هر جا هجمه کند برانداز است، به جز در عرصه تولید و سازندگی. اگر تدبیر خوبی پشت موضوع باشد، ما بتوانیم موانع را برطرف کنیم و اطمینان حاصل کنیم برای مردم و کسانی که پول دست‌شان هست این پول را به جای اینکه به بازارهای واسطه‌گری ببرند بیاورند در زیرساخت‌های کشور، تمام مشکلات در این حوزه حل خواهد شد. با این منابع می‌توانیم کل کشور را بسازیم. 

* آیا قرارگاه طرح و ساختاری برای جذب نقدینگی سرگردان که از آن صحبت کردید، دارد؟
بله، ما طرح ناب را پیشنهاد کردیم. هدف‌گذاری بحث این است که از بخش خصوصی استفاده شود؛ بنابراین آمدیم شرکت پروژه‌ای را تأسیس کردیم. مدیریت این شرکت با قرارگاه خاتم است. خودمان سهام اندکی داریم و عمده سهام آن را به بخش خصوصی واگذار کردیم. طرح ناب به انتقال آب از خلیج‌فارس و دریای عمان به حوزه مرکزی کشور اختصاص دارد. حدود ۱۱ استان که تنش آبی دارند درگیر این طرح می‌شوند. تولید برق، تولید آب و انتقال آن به مناطق هدف در حوزه کشاورزی، شرب و صنعت انجام می‌شود. آب و برقی که تولید می‌شود هر دو محصول کار است که آب در داخل مصرف شده و امکان صادرات برق را هم داریم که این یک الگوی اقتصادی است. بخش خصوصی آمد سهامدار شد و ما محوریت را برعهده گرفتیم، چون یک محوریت‌ از سوی یک مجموعه حاکمیتی نیاز بود. باید پیگیری‌هایی از دستگاه‌های دولتی می‌شد و موانعی هم که بر سر راه بود برطرف می‌کردیم. این طرح در سطح ریاست‌جمهوری هم ارائه شد و ایشان و معاون اول‌شان نظراتی داشتند و به وزارت نیرو هم ابلاغ شد. ما تعامل تنگاتنگی داریم. چند موضوع وجود دارد؛ اول اینکه بخش خصوصی به این کار اطمینان کند، دوم اینکه خرید برق و آب باید تضمینی باشد و مجوزهای لازم برای صادرات فراهم شود. این طرح در سواحل مکران با خط لوله گازی که برای پاکستان کشیده شده و بدون استفاده مانده کار می‌کند و به وسیله نیروگاه برق و سیکل ترکیبی آب دریا به وسیله گاز به برق و آب شیرین تبدیل می‌شود. در فاز یک سه استان سیستان‌وبلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی یک آب مطمئن را تجربه می‌کنند. فازهای بعدی هم برای دیگر استان‌ها است. این یک نمونه بود. اگر بتوانیم مدل‌هایی را ایجاد کنیم که این سرمایه‌های سرگردان به سمت ساخت زیرساخت‌های کشور هدایت شود، می‌توان طرح‌های واقعاً اقتصادی در زیرساخت‌های کشور اجرا کرد.

* با توجه به اینکه چهلمین سال حیات انقلاب پس از پیروزی است، در سال 97 چه فعالیت‌هایی داشته‌اید؟ 
در این حوزه که فرمودید یک سری پروژه پایان یافته و یک سری در حال ساخت داریم. در بخش تولید بنزین کل ظرفیت کشور هشت میلیون لیتر در روز بود که امروز به 37 میلیون لیتر رسید، سهم قرارگاه در این افزایش تولید حدود 54 درصد است. در تولید گاز شیرین از 650 میلیون متر مکعب، 150 میلیون متر مکعب را قرارگاه اضافه کرد؛ یعنی 23 درصد. در بخش مخازن در نفت، گاز و پتروشیمی 5 میلیارد متر مکعب ظرفیت کشور بوده که 6 میلیارد متر مکعب را قرارگاه اضافه کرد؛ یعنی 120 درصد. در بخش گازوئیل و سایر فرآورده‌ها 90 میلیون لیتر روزانه بوده که 23 میلیون لیتر را قرارگاه توانسته کار کند؛ یعنی 25 درصد. خطوط انتقال نفت و گاز 9 هزار کیلومتر بوده که 4600 کیلومتر را قرارگاه کار کرده که 51 درصد است. در بخش سدسازی حجم مخزن سدهای کشور 21 میلیارد لیتر مکعب است که 62 سد با مجموع مخزن 25 میلیارد متر مکعب را قرارگاه اضافه کرده؛ یعنی 119 درصد. در بخش تونل‌های انتقال آب 650 کیلومتر تونل داشتیم و 500 کیلومتر قرارگاه آورده که 77 درصد می‌شود. خطوط انتقال آب 8100 کیلومتر بوده که 6400 کیلومتر در 15 استان، معادل 79 درصد به همت قرارگاه انجام شده است. در بخش آزادراهی 1250 کیلومتر ظرفیت کشور بود که 1450 کیلومتر قرارگاه اضافه کرده، خط راه‌آهن 9600 کیلومتر بوده که 3900 کیلومتر را قرارگاه کار کرده است؛ یعنی حدود 41 درصد. در خطوط مترو 277 کیلومتر بوده که 250 کیلومتر معادل 90 درصد قرارگاه اضافه کرده است. در صنایع مس 810 هزار تن ظرفیت کشور بوده که 250 هزار تن معادل 31 درصد را قرارگاه افزوده است. صنایع فولاد 14 میلیون متر مکعب بوده که یک میلیون و 600 هزار تن، معادل 11 درصد به همت قرارگاه بوده است. در بحث بندر و اسکله 33 پست داشتیم که 52 پست آن را قرارگاه کار کرده، یعنی معادل 57 درصد. در بخش لایروبی 28 میلیون متر مکعب بوده که 51 میلیون متر مکعب، معادل 82 درصد کار قرارگاه بوده است. 
به یقین می‌توان گفت، قرارگاه در بحث محرومیت‌زدایی، در بخش لایروبی و احداث اسکله بسیار خوب عمل کرده است، به طوری که برای مردم بومی و ماهیگیران حدود صد اسکله احداث کرد که واقعاً تحولی بزرگ در اقتصاد و معیشت مردم منطقه بود. بعید می‌دانم کسی در این سطح و حجم و با این سرعت توان انجام این پروژه‌ها را داشته باشد.

* به اسکله و بنادر اشاره کردید، قرارگاه مجموعه بزرگی مانند صدرا را دارد، درحوزه کشتی‌سازی چه عملکردی دارید؟
ببینید در بخش ساخت شناور متأسفانه همه خدمات دریایی در حوزه خلیج‌فارس و دریای عمان را شناورهای خارجی می‌دهند و به این طریق کلی ارز از کشور خارج می‌شود. اما ما این توانمندی را داریم در زمان بسیار کوتاهی تمام شناورها را با تلاش شرکت صدرا بسازیم و جایگزین کنیم. برای اجرای آن مدل مالی داریم، اگر کمی به ما کمک شود و صندوق توسعه ملی کمک کند، ظرف مدت کوتاهی تمام خدمات را ساخت ایران می‌کنیم. حضور خارجی‌ها در این عرصه مشکل‌ساز خواهد بود. 

* اینکه هنوز موفق نشده‌اید این کار را انجام دهید، دلیل سیاسی و منافعی برای کسی داشته است؟
نه به صورت کلی به شما بگویم، چون حتماً می‌خواهید درباره ارتباط قرارگاه با دولت‌ها هم بپرسید. مجموعه قرارگاه خاتم یک مجموعه خدمتگزار است و تمام تلاشش کمک به دولت برای بهبود وضع زندگی مردم است و از وقتی تأسیس شده تا به امروز با تمام دولت‌ها کار کرده است. جایگاه ما کمک به دولت‌ها برای بهبود زندگی مردم است و معمولاً همه دولت‌ها از این ظرفیت بهره برده‌اند. امروز هم ما شاهد بهره‌برداری از این ظرفیت هستیم، چه بسا در این وضعیت هم این بهره‌برداری بیشتر خواهد شد و این یک امر مهم برای نظام است. همیشه در صحنه هستیم و همه این را درک کردند، به ویژه بعد از مسائل به هم ریختن برخی توافقات بین‌المللی و تحریم‌های جدید که به همه اثبات شد که باید با نگاه به درون کار کنند و از ظرفیت‌های داخلی بهره‌ ببرند. قرارگاه هم در این حوزه صد درصد در خدمت نظام است و هر کاری که بتواند انجام می‌دهد و به یقین هم با همدلی همه مسائل قابل حل هست و ما هم تا آخرین حد توان‌مان کمک خواهیم کرد.

* لطفاً بفرمایید برای سال آینده چه برنامه‌ای دارید؟
با تعامل خوبی که با دولت داریم، پروژه‌هایی برای سال آینده وجود دارد که اگر شرایط آن از جمله تأمین منابع محقق شود، بر روی حدود 50 تا از این پروژه‌ها کار می‌شود. این پروژه‌ها در همه حوزه‌ها است. البته در بحث تأمین منابع مالی دولت محدودیت‌هایی دارد و ما خودمان هم عرض کردم شیوه‌هایی برای تأمین منابع داریم و به تازگی روی آن کار کردیم و به دولت هم پیشنهاد دادیم که اگر دولت همراهی کند حل خواهد شد. الآن شما با برخی پیمانکاران مواجه هستید که مطالبات‌شان را با همه مسائلی که گفتم پرداخت نکردیم، یعنی نتوانستیم پرداخت کنیم، چون دولت مطالبات ما را پرداخت نکرد. این مشکل هم فقط برای قرارگاه نیست، همه مجموعه‌هایی که با دولت و شهرداری‌ها کار کرده‌اند، این مشکل را دارند. متأسفانه هیچ جایی به لحظه پول را پرداخت نمی‌کنند. البته برخی از مدعیان بدهی هم به واسطه ایراد و اختلاف قراردادها مدعی طلب هستند که اغلب هم پس از مراحل قانونی حل می‌شود. 
اما تمام تلاش‌مان این است که پرداخت مطالبات را در اولویت بگذاریم، تا جایی که امکان داشته باشد مطالبات را از دولت بگیریم و بدهی‌ها را تسویه کنیم و از دارایی‌ها و منابع خود هم برای این منظور استفاده کنیم. برنامه‌ریزی کردیم که از محل فروش دارایی‌هایی که امکان دارد بخشی از این دیون را پرداخت کنیم. طلبکاران خرد را تسویه می‌کنیم و برای وصول طلب‌های بزرگ‌تر یک سری روش‌هایی را به دولت پیشنهاد کرده‌ایم. 

* بحث تهاتر بدهی‌ها که دولت پیشنهاد داد هم همین است؟
خیر، تهاتر فقط برای بخش خصوصی بود. ما هم رایزنی کردیم برای اینکه در اصلاحیه‌ای مشمول این قانون شویم تا یک بخش از بدهی‌ها مانند مالیات و این مسائل تسویه شود. 
 
* بدهی‌های دولت چقدر است؟
دولت 30 هزار میلیارد تومان بدهی دارد که پیشتر هم سردار عبداللهی اعلام کرده بود و اضافه نشده، شهرداری‌ها هم هستند که فقط شهرداری تهران 1800 میلیارد تومان بدهی دارد. اما چون اولویت ما مردم است، باز هم با وجود برخی خلف وعده‌ها پروژه‌های شهری را تعطیل نکرده‌ایم. البته در دوره آقای افشانی قرار بود به ازای انجام پروژه‌ها به قرارگاه ملک و زمین واگذار شود تا قرارگاه از محل فروش اینها هزینه‌هایش را تأمین کند که این امر هم هنوز محقق نشده است، چون خود شهرداری‌ها نمی‌توانند املاک و زمین را مستقیم بفروشند؛ چرا که مسائل قانونی بسیاری دارد، اما قرارگاه به طور قانونی توان این کار را دارد. این مدل مالی خوبی بود که هنوز اجرایی نشده است. الان با وزارت بهداشت هم وارد همکاری شده‌ایم و در حال ساخت بیمارستان برای‌شان هستیم.

* ستاره خلیج‌فارس که یکی از مهم‌ترین پروژه‌های قرارگاه است به کجا می‌رسد؟
این پروژه برای قرارگاه و کل کشور یک رکورد است. در فازهایی که افتتاح شد، 67 درصد مهندسی به واسطه این که بخش‌هایی از مهندسی در گذشته انجام شده بود ایرانی بود. 70 درصد کالا هم ایرانی و اجرا که صد درصد ایرانی بود. فاز سوم در حال اتمام است. این پروژه تا شش فاز طراحی شده است. فاز چهارم را در یک زمان‌بندی 24 ماهه با مهندسی، کالا و کار صد درصد ایرانی تحویل خواهیم داد. جلساتی هم با سازندگان داخلی داشتیم و تمام ظرفیت‌ها شناسایی شده است. تأمین مالی هم با خود کارفرما، یعنی وزارت نفت است.
منطق حکم می‌کند پالایشگاه و زمینی که در بندرعباس است با این ظرفیت و با این زیرساخت‌ها از تمام ظرفیتش استفاده شود که این حدود شش فاز خواهد بود.

* شما خودتان هم ظرفیت سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های مهم را دارید؟
مالکیت قرارگاه برای سپاه است و هرگونه سرمایه‌گذاری ما به مجوز ستاد کل نیروهای مسلح نیاز دارد. در این حوزه هر جا ورود کردیم و طرحی دادیم با مجوز بوده است. ولی مهم‌تر از همه این است که هر طرح عمرانی و زیربنایی که بتواند نقدینگی سرگردان را از دست مردم جمع کند، مفید است. قرارگاه بخش کوچکی را سرمایه‌گذاری کند و بخش عمده سرمایه از طرف مردم با مدیریت قرارگاه باشد.  

* قرارگاه در بحث آب هم ورود داشته، مانند سدسازی‌ها و خطوط انتقال آبی که فرمودید تا طرح ناب برای سرمایه‌گذاری در تأمین آب مناطق مرکزی ایران از دریای عمان و ابر پروژه مهار آب‌های مرزی که توضیحاتی در این باره دادید، اما دیگر حوزه‌هایی که قرارگاه حضور دارد و پروژه‌های مهمی هم هستند، مانند کنار گذر جنوبی تهران، راه‌آهن چابهار زاهدان، بندر چابهار، حوزه معدن و صنایع پایین‌دستی نفت هم که شما کار می‌کنید و فرمودید برای بیشتر آنها طرح‌هایی برای تأمین مالی دارید. لطفاً درباره کلیت این فعالیت‌ها توضیح دهید.
قرارگاه خاتم مانند هر سازمان دیگری نیاز به روزآمد شدن دارد. مأموریت پاسداری از نظام در حوزه اقتصادی بر عهده ماست. چارچوب و اصول ثابت است، اما تاکتیک‌ها متغیر خواهد بود. ما در حال بررسی هستیم که ببینیم در کجای نظام در حوزه‌های گوناگونی که مربوط به تخصص‌های ماست، خلأ وجود دارد تا بنا به تدابیر رهبر معظم انقلاب به ویژه در حوزه‌های مغفول مانده اقتصادی وارد شویم. این خود شاید سبب شود که ما تغییراتی در ساختار و سازمان داشته باشیم. این موضوع را به صورت علمی بررسی می‌کنیم. ما پژوهشکده‌ای را فعال و مجموعه گروه‌های علمی و فنی‌مان را درگیر کردیم تا ببینیم در کدام حوزه‌ها باید کار انجام شود و اگر نیاز شد رویکردها و ساختار را بر اساس نیاز تنظیم می‌کنیم، ولی باید بدانید قرارگاه در هر کاری که وارد شود، جدی است و با عزم جهادی کار می‌کند، رکوردهایی که در خیلی از زمینه‌ها از قرارگاه به جا مانده تأییدکننده این موضوع است.