بازنگاهی به تدابیر روشنگرانه امام خامنه‌ای در مواجهه با فتنه 88

 فرهاد مهدوی / وجدان به اندازه هزار شاهد، خوب و با ارزش است. جشن ملت ایران برای نهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در حالی برگزار شد که مشارکت حدود ۸۵ درصدی مردم ایران، دشمن را مأیوس از ادامه فشارها کرده بود. اما طولی نکشید زهر فتنه، طعم شیرین این جشن را در کام ملت ایران به گونه‌ای تلخ کرد که دشمن را هم به طمع انداخت که او هم جام‌های زهر خودش را در آن بریزد.
امروز که آن روزهای سخت را گذرانده‌ایم و از نمایی بالاتر آن حوادث را می‌بینیم، به عظمت انقلاب و تدابیر رهبر حکیم انقلاب در عبور از فتنه‌های سهمگین از یک‌سو و گناهان بزرگ فتنه‌گران از سوی دیگر بیشتر پی می‌بریم. یکی از گناهان بزرگ فتنه‌گران حق‌نشناسی نسبت به اصل ولایت فقیه بود که در این باره نکات زیر قابل طرح است:
1ـ رهبر معظم انقلاب مانند سال‌های گذشته در این انتخابات نیز از هیچ یک از طرف‌های انتخابات حمایت نکردند و صرفاً آرمان‌ها و شعارهای انقلاب را به عنوان معیارهای انتخاب نامزد اصلح برای مطالبه‌گری عمومی مطرح کردند و همه را به رعایت اخلاق و تقوا در تبلیغات انتخاباتی فراخواندند. ایشان پس از انتخابات، شورای نگهبان را به دریافت شکایت و رسیدگی به آنان مأمور کرده و نامزدها و طرفداران‌شان را به پذیرفتن قانون دعوت کردند. زمانی که اعتراضات نامزدها فروننشست، جلسه‌ای با نمایندگان آنها برگزار کردند تا سخنان و مطالبات نامزدها را بشنوند.
در این دیدار بیژن زنگنه نماینده میرحسین‌موسوی صحبت‌هایی کرد که توأم با احساسات بود و در پایان کلام، خواستار ابطال انتخابات شد. وی خطاب به رهبر معظم انقلاب گفتند که «شما پدر معنوی ما هستید، باید کمک کنید و نگذارید مثلاً بحرانی اتفاق بیفتد.» معظم‌له گفتند که جناب آقای زنگنه همیشه احساساتی هستند و من خاطرم هست که گاهی اوقات که در وزارت هم بودند، صحبت‌های‌شان همراه با گریه بود. الآن هم در همان حال و هوا صحبت می‌کنند. 
رهبر معظم انقلاب در ادامه گفتند: «می‌خواهم خاطره‌ای بگویم که امیدوارم آقای زنگنه ناراحت نشوند. بعد از برگزاری انتخابات دوم خرداد، یکی از مقامات کشور آمد و خواستار ابطال انتخابات شد. چنان با او برخورد کردم که هنوز از من مکدر است.» 
2ـ در بحبوحه حوادث سیاسی کشور نقش رهبری نقشی تعادل‌بخش برای حفظ حریم‌ها و جلوگیری از نفوذها و انحرافات بوده است. در بسیاری از بحران‌های پس از خرداد 76 اگر حمایت مقام معظم رهبری نبود، دولت به اپوزیسیون نظام تبدیل می‌شد و نمی‌توانست به فعالیت خود ادامه دهد. در مقطعی از دوم خرداد جریان‌های تجدیدنظرطلب به دنبال گورباچف‌سازی از آقای خاتمی رئیس‌جمهور وقت بودند، اما نقش ‌بی‌بدیل رهبر حکیم انقلاب در نظام اسلامی، نقشه ضد انقلاب برای همراه‌سازی دولت با تجدیدنظرطلبان را نقش بر آب می‌کند: «اینها اشتباه اول‌شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دوم‌شان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سوم‌شان این است که نظام مردمی ‌جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست.» این تدبیر رهبر معظم انقلاب سبب شد اعتماد اجتماعی و سیاسی نسبت به دولت وقت افزایش یابد و امور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که با دیدگاه‌های غالب نظام هم فاصله داشت، با قدرت بیشتری ادامه یابد؛ شعارها و عملکرد دولت اصلاحات در بحث آزادی بیان، گفت‌وگوی تمدن‌ها، جامعه مدنی و صدها عنوان دیگر می‌توانستند فرصت‌هایی برای ممانعت از فعالیت دولت باشند، اما در همه این موارد این رهبر معظم انقلاب بود که با وجود انتقادات اصولگرایان و نهادهای انقلابی از دولت اصلاحات همچنان به حمایت از این دولت ادامه می‌دادند.
3ـ با پایان یافتن دوره ریاست‌جمهوری اصلاحات در سال 84 جریان دوم خرداد خود را برای دوره پسااصلاحات با نیروهای تند سیاسی آماده کرده بود، اما به ناگاه شورای نگهبان صلاحیت آقایان مصطفی معین‌ـ نامزد حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب‌ـ و مهرعلیزاده‌ـ اصلاح‌طلب مستقل‌ـ را رد کرد، در پی رد صلاحیت این دو نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری، رهبر معظم انقلاب با صدور حکم حکومتی از شورای نگهبان خواستند، صلاحیت آقایان معین و مهرعلیزاده را تأیید کند. تأیید صلاحیت مصطفی معین که در مقام وزارت آموزش عالی با رفتارهای تند و اجازه راه‌اندازی تجمعات ساختارشکنِ جریان‌های دانشجویی می‌توانست هر فرد سیاسی را نسبت آینده (در صورت رأی آوردن وی برای ریاست‌جمهوری) نگران کند، یک ریسک بسیار بالا برای نظام بود، اما با این حال رهبر معظم انقلاب با سعه صدر با حکم حکومتی، وی را تأیید کردند. در همان جلسه نمایندگان نامزدها با رهبر معظم انقلاب، عباس آخوندی دیگر نماینده میرحسین‌موسوی خطاب به ایشان می‌گوید: «ما می‌دانیم اگر تمام صندوق‌ها را بازشماری کنید، تخلف عمده‌ای به دست نمی‌آید، ولی مشکل و مسئله‌ عمده‌ ما صلاحیت آقای احمدی‌نژاد است.» که معظم‌له می‌فرمایند: «این یک امر دیگری است. شما اگر نسبت به صندوق‌های آرا بحث دارید، مطرح بکنید، ولی بحث صلاحیت در جای دیگری بررسی شده و در زمانی دیگری می‌شود به آن پرداخت.» بیان این سخنان در محضر رهبر حکیم انقلاب حاکی از این است که واقعاً این جریان رهبری را نشناخته‌اند و انتظارات خلاف واقع از ایشان داشته‌اند.
در ایام فتنه شعارها و کنایه‌های فتنه‌گران به گونه‌ای به سمت رهبری نظام جهت‌دهی شده بود که به راحتی می‌شد بازی فتنه‌گران را در نقشه دشمنان مشاهده کرد. گویی اصحاب فتنه خدمات رهبر معظم انقلاب و صیانت ایشان از جریان سیاسی مورد نظرشان را فراموش کرده بودند که اینگونه این جایگاه را تخریب می‌کردند. در این میان برخی احزاب، گروه‌ها و حامیان دولت اصلاحات آتش‌بیار معرکه بودند و به گونه‌ای کنش‌های عملیاتی خود را افزایش داده بودند که گویا در نظر داشتند تجمعات را به سمت بیت رهبری بکشانند.
در این زمینه همراهی‌ها و هماهنگی‌هایی با خارج از کشور صورت گرفته بود، میزان هماهنگی و همراهی فتنه‌گران با سفارتخانه‌های بیگانه امری نبود که اصلاح‌طلبان بتوانند آن را انکار کنند؛ سفارت انگلیس از مدت‌ها پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، برنامه‌های ویژه‌ای را برای این انتخابات تدارک دیده بود؛ ارائه کمک‌های مالی بلاعوض در چارچوب دیپلماسی عمومی، نفوذ رابطان این سفارتخانه به ستاد‌های انتخاباتی نامزدهایی که براساس برآورد استراتژیست‌های لندن‌نشین از بالقو‌گی هنجارشکنی برخوردارند، ارتباط‌گیری با برخی افراد شناسایی شده و گسیل کارکنان سفارت به مکان‌های اغتشاش و آشوب تنها بخش کوچکی از اقدامات مداخله‌گرایانه سفارت انگلیس در ایام فتنه 88 بود. حسین رسام یکی از کارکنان سفارت انگلیس در دومین جلسه دادگاه متهمان براندازی نرم استراتژی دیکته شده به این سفارتخانه برای ارتباط‌گیری با افراد شناسایی شده را تشریح کرد و گفت: «سفارت انگلیس به دلیل سیاست‌های خصمانه‌اش در ایران و ترس از افشای ارتباط‌گیری با منابع داخلی اقدام به ارتباط‌گیری از طریق کارکنان محلی می‌کند.»
در اوضاع فعلی با وجود آنکه بسیاری از افراد بازداشت شده و متهمان فتنه در دولت‌های یازدهم و دوازدهم از سطح معاون رئیس‌جمهور، وزیر، معاون وزیر و حتی استانداران و فرمانداران به کارگیری شده‌اند، اما همچنان رهبر معظم انقلاب از این دولت حمایت می‌کنند و تضعیف دولت را تحمل نمی‌کنند.
در چنین وضعیتی باز هم فتنه‌گران با جنگ روانی درصدند خطاهای خود در برجام و مشکلات به وجود آمده اقتصادی را به رهبری نسبت دهند. اصلاح‌طلبان به طور حتم در آینده اعتراف خواهند کرد که اگر حمایت‌های رهبر معظم انقلاب نبود نمی‌توانستند در سپهر سیاسی ایران کوچک‌ترین فعالیتی داشته باشند، کما اینکه افراد و جریان‌هایی مانند، حسن شریعتمداری (از بنیانگذاران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران در سال ۱۳۵۸)، حسین‌علی منتظری(قائم‌مقام رهبری تا سال 68)، یدالله سحابی(از مؤسسان نهضت آزادی ایران)، عزت‌الله سحابی (رئیس شورای فعالان ملی مذهبی) مهدی بازرگان (اولین نخست‌وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب) پس از دوره‌ای فعالیت به دلیل معاندت با انقلاب اسلامی نتوانستند درباره وارد فضای سیاسی ایران شوند.
اندکی وجدان لازم است! نظام از رفتارهای خلاف منافع ملی آنها گذشته است و آزادانه فعالیت در قالب ساختارهای سیاسی نظام را عهده‌دار شده‌اند و با صدای بلند هم از نبود دموکراسی و آزادی سخن می‌گویند!


دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
«9 دی» به عنوان یک حماسه خودجوش مردمی، در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار خواهد شد. سؤال این است که، آیا این حماسه ماندگار، می‌تواند ‌کاربردی برای امروز داشته باشد؟ برای رسیدن به پاسخ و اینکه چگونه حماسه 9 دی برای امروز کاربرد دارد، ‌باید به دو نکته اساسی توجه داشت: 1ـ حقیقت 9 دی؛ 2ـ شرایط امروز کشور،‌ نظام و انقلاب اسلامی. در باب حقیقت 9 دی باید گفت،‌ مردم ایران در چنین روزی در سال 1388، ‌با حضوری بموقع در صحنه،‌ مبتنی بر بصیرت انقلابی و تکلیف دینی،‌ با دفاع از ولایت و نظام جمهوری اسلامی، ‌بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین فتنه پس از انقلاب اسلامی را خنثی کرده و فتنه‌گران را به انزوا کشاندند. به درستی می‌توان گفت، ‌تنها راه منحصربه‌فرد خنثی‌سازی فتنه 88، همین حضور حماسی مبتنی بر بصیرت مردم در صحنه بود که به وقوع پیوست. دلیل این ادعا آن است که، اساساً فتنه‌گران در سال 1388، با دروغ بزرگ «تقلب در انتخابات»، ‌با انواع حیله‌گری‌ها و خدعه‌ها،‌ به دنبال سلب اعتماد مردم از نظام دینی و ولایت بوده،‌ از این طریق رؤیای به صحنه آوردن مردم برای مقابله با نظام را در سر می‌پروراندند. فتنه‌گران در سال 88، بر بدبین کردن مردم نسبت به نظام و مسئولان کشور،‌ تمرکز کرده، دنبال ایجاد گسست بین مردم با ولایت برای رسیدن به مقاصد شوم خود بودند، اما مردم ایران برخلاف نقشه‌ها و حیله‌های دشمنان خارجی و فتنه‌گران داخلی، ‌به طور خودجوش و با خلق آن حماسه بزرگ،‌ عشق، وفاداری و پیوند ناگسستنی خود با انقلاب،‌ نظام و ولایت را به نمایش گذاشتند. بنابراین بسیار واضح است که ‌وقتی دشمن برای جداسازی مردم از نظام و به مقابله کشاندن آنان با حاکمیت، طرح‌ریزی کرده و نقشه خود را براساس الگوی انقلاب‌های رنگی وارد مرحله اجرا کرده، ‌تنها و تنها خود این مردم هستند که باید برهم‌زننده و خنثی‌کننده این نقشه شیطانی باشند. در اینجا اساس مردم هستند. با هیچ دستگاهی و با هیچ نوع اقدام اطلاعاتی و امنیتی و برخورد،‌ نمی‌توان چنین نقشه‌ای را با شکست مواجه کرد. بنابراین در روز 9 دی سال 1388، مردم ایران کاری را انجام دادند که از عمده هیچ‌کس بر نمی‌آمد. البته این حضور بموقع و آگاهانه مردم در دفاع از انقلاب اسلامی و تجدید میثاق با ولایت در آن فضای غبارآلود سال 88، یک معجزه الهی بود. بر همین نوع نگاه است که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «مطمئن باشید که روز نهم دی امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرایط کنونی‌ـ که شرایط غبارآلودگی فضاست‌ـ این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود، هر چه انسان در اطراف این قضایا فکر می‌کند،‌ دست خدای متعال را، ‌دست قدرت خدا را، روح حسین‌بن‌علی(علیه‌السلام) را می‌بیند. این کارها کارهایی نیست که با ارادة امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این قدرت الهی است.»
و اما شرایط امروز چگونه است؟ در چهل سالگی انقلاب اسلامی، ‌جبهه استکبار به دلیل ناکامی‌ها و شکست‌های چهل ساله، یک جنگ ترکیبی و هوشمندی را علیه انقلاب، نظام دینی و ملت ایران به جریان انداخته است. در این جنگ ترکیبی نیز، دشمن بر روی مردم ایران تمرکز کرده، به دنبال جداسازی آنان از نظام دینی و ولایت است. راهبرد اصلی دشمنان در این جنگ علیه انقلاب اسلامی سه ضلع اصلی دارد:
1ـ سرپوش گذاشتن روی دستاوردهای اصلی و ارزشمند انقلاب اسلامی؛
2ـ سیاه‌نمایی و برجسته‌سازی مشکلات کشور و معیشت مردم؛
3ـ فشارهای اقتصادی از طریق تحریم‌ها همراه با جنگ روانی سنگین که در این جنگ، دو ضلع اول و دوم یاد شده برجستگی خاص دارد. 
جبهه استکبار براساس چنین نقشه شیطانی که متأسفانه گروه‌ها و مجموعه‌هایی نیز از جمله فتنه‌گران سال 88، دشمن خارجی را در پیاده‌سازی این نقشه یاری می‌کنند، به دنبال آن است که،‌ مردم را نسبت به نظام و انقلاب بدبین و بی‌اعتماد کرده، آنان را نسبت به زندگی آینده ناامید و نگران کند. به عبارت دیگر، دشمنان بر ناراضی کردن مردم از اوضاع کشور تمرکز کرده‌اند. آنان به زعم خود از طریق جنگ اقتصادی و فلج کردن مردم در معیشت روزمره، ‌همراه با جنگ روانی،‌ به دنبال تبدیل نارضایتی‌های عمومی مردم به اعتراض و در نهایت شورش‌های خیابانی هستند. نقشه اصلی دشمنان این است که با شکل دادن به اعتراضات خیابانی،‌ از طریق عوامل خود مانند منافقین و سلطنت‌طلبان،‌ این اعتراضات مردمی را به شورش‌های خیابانی تبدیل کنند. هدف نهایی استکبار از این نقشه، رویارویی مردم با نظام و انقلاب است. آنان تصور می‌کنند در چنین وضعیتی یا جمهوری اسلامی از درون فرو می‌ریزد، یا اینکه برای حفظ خود و ادامه بقا، تسلیم خواسته‌های آمریکا می‌شود و به پای میز مذاکره می‌رود. در واقع، دشمنان قصد دارند از طریق خود مردم ایران،‌ جمهوری اسلامی را یا نابود یا تسلیم کنند. این نقشه شباهت‌های بسیاری با فتنه سال 1388 دارد. اگرچه تفاوت‌هایی هم بین وضعیت امروز و وضعیت سال 1388 وجود دارد،‌ لکن در کانون هر دو توطئه و فتنه، رو در رو قرار دادن مردم با نظام دینی و ولایت وجود دارد. بنابراین در اوضاع امروز هم، ‌تنها راه خنثی کردن توطئه‌ها، هوشیاری مردم و حضور بموقع در صحنه‌های دفاع از انقلاب در شرایط لازم است. در ناآرامی‌های دی ماه سال گذشته، همین هوشیاری مردم نقشه دشمن را خنثی کرد. همین هوشیاری مردم بود که آرزوی دشمنان مبنی بر پدید آوردن تابستان داغ در سال 97 را به باد داد و ان‌شاءالله با همین هوشمندی و بصیرت مردم که نماد آن 9 دی است، تمامی نقشه‌های دشمنان خنثی خواهد شد.


علی قاسمی
تحلیلگر ارشد اقتصاد سیاسی
نظام سلطه با محوریت آمریکا و حامیانش از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برنامه‌های متعدد و متنوعی را طراحی کرده‌اند تا به هر نحو ممکن در مسیر انقلاب اسلامی ایران سنگ‌اندازی کنند و جمهوری اسلامی ایران را از رسیدن به اهداف عالیه خود بازدارند. آنها تا به امروز برای تحقق اهداف خود اقدامات و توطئه‌های گسترده‌ای در بخش‌های امنیتی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و... عملیاتی کرده‌اند و به نظر می‌رسد این روند در آینده ادامه‌ خواهد یافت. شکی نیست که ظهور و توسعه نفوذ منطقه‌ای ایران موجب شده است تا حضور و منافع قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای در این بخش از آسیا با چالش‌های اساسی روبه‌رو شود. جبهه استکبار بر اساس سناریوی از پیش طراحی شده خود محور این تحریم‌ها را بر حوزه‌های اقتصادی و مالی که به ظن آنها پاشنه آشیل کشورمان هستند، متمرکز کرده است تا از طریق تحت فشار قرار دادن معیشت و رفاه ملت ایران، افکار عمومی کشورمان را برای انتخاب گزینه سازش با غرب یا در دو راهی انتخاب مقاومت، یا سازش آماده کند. دشمن در تابستان داغ به دنبال تشدید فشار اقتصادی با تحریم‌ها علیه ایران بود تا با تلفیق و پیوند تحریم‌ها، مشکلات اقتصادی، ناکارآمدی‌های داخلی و در نهایت آشوب سراسری در ایران راه بیندازد. مسئولان آمریکایی شخصاً با ایجاد اتاق کنترل و فرمان آشوب در چند کشور همسایه سعی کردند نقش سردسته آشوب‌ها، ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها را در ایران ایفا کنند. تردیدی نیست که ایران اکنون با مشکلات اقتصادی روبه‌روست که آثار و پیامدهای آن بر عده بسیاری از اقشار مردم نمایان شده است که برای آن باید چاره جدی اندیشید، اما مردم ایران به این درجه از تحلیل رسیده‌اند و باور ندارند که شورش یا ناآرامی خیابانی وضع اقتصادی آنها را بهتر خواهد کرد، برعکس، تقریباً این اطمینان وجود دارد که آشوب ممکن است وضع فعلی را به هم بریزد و اوضاع را از کنترل خارج کند، به طوری که در اغتشاشات فتنه 88 بسیاری از مردم به ویژه در تهران به این نتیجه رسیدند که ناآرامی و اغتشاش در کسب‌وکار آنها خلل وارد کرده است. مضافاً تجربه حوادث دی ماه ۹۶ نشان داد، مداخله مستقیم طرف خارجی با حمایت ترامپ و میدانداری منافقین با همراهی حتی بخش کوچکی از مردم مواجه نشد. یکی از اصلی‌ترین گروه‌هایی که پیاده‌نظام سرویس‌های جاسوسی غربی در ایران بوده و هست، منافقین هستند. سوءاستفاده از اعتراضات صنفی و معیشتی مردم از سوی منافقین و هدایت این اعتراضات به سمت آشوب‌های داخلی با کمک سرویس‌های جاسوسی غربی موضوعی نیست که قابل مخفی کردن باشد و سرکرده منافقین نیز به آن اعتراف می‌کند. مریم رجوی درباره اعتراضات دی‌ ماه 96 مدعی است: «طبیعتاً، آنچه در ایران رخ می‌دهد، کار شبکه‌های مجاهدین خلق در شهرهای مختلف است.» اتاق فرمان فتنه اقتصادی سال 97 با تابستان داغ هم همانند فتنه 88 در خارج از کشور بود، تمامی سرویس‌های اطلاعاتی خارجی از جمله موساد و سیا فعال بودند و نوکران بسیاری هم از بین منافقین و ضد انقلاب جمع کردند تا با کمک عقبه داخلی شورش به پا کنند که بحمدالله با درایت مردم این نقشه شوم‌شان هم نقش بر آب شد، اما با این حال نباید فراموش کنیم که پروژه آشوب سراسری از دستور کار خارج شده و برای مدیریت و مهار آن باید تدابیر و اقدامات جدی، به ویژه گشایش‌های اقتصادی و معیشتی صورت گیرد. البته ناگفته نماند، قوه قضائیه، نهادهای امنیتی و نیروی انتظامی در چند ماه گذشته در موضوع برخورد با مفاسد اقتصادی و اخلالگران حوزه ارز و سکه اقدامات خوبی انجام دادند که بخشی از آن اقدامات در فروکش کردن فتنه اقتصادی تأثیرگذار بود.


فتح‌الله پریشان
کارشناس سیاسی
یکی از راه‌های تعیین رتبه و رنکینگ دولت‌ها و ملت‌ها، بررسی و سنجش مؤلفه اصلی قدرت آنهاست. از این منظر، برخی کشورها تکنولوژی پایه‌اند، برخی با قدرت نظامی و سخت‌افزاری شناخته می‌شوند و برخی نیز مردم‌پایه هستند. بدون تردید، از ویژگی‌های نظام جمهوری اسلامی ایران مردم‌پایه بودن آن است؛ یعنی همان‌طور که مردم در برآمدن انقلاب و نظام اسلامی نقش اصلی را داشتند، در حفظ، تداوم و تقویت قدرت و پایه‌های تحکیم آن و مقابله با موانع و چالش‌های آن وظیفه پاسداری از آن را برعهده دارند. 
صحنه‌های نقش‌آفرینی مردم ایران در بزنگاه‌های تاریخی، مانند اصل پیروزی انقلاب تا حضور در هشت سال دفاع مقدس، خنثی‌سازی تهاجم نابرابر و ناجوانمردانه فرهنگی و جنگ نرم و... به قدری زیاد است که اساساً تصور تداوم قدرت انقلاب و نظام بدون مردم ممکن نیست. حماسه تاريخي نهم دي 1388 که به تعبیر رهبر حکیم انقلاب نمايشگاه غيرت ملي ايرانيان در دفاع از نظام اسلامي بود، مصداق مطالعاتی شایسته‌ای برای ردیابی نقش مردم در عرصه‌های سرنوشت‌ساز ملی است. 
اگرچه فتنه 88 خسارات بسیاری اعم از جانی، مالی، حیثیت معنوی و وجهه بین‌المللی و جسارت‌یابی دشمنان و فراهم‌سازی زمینه اعمال فشارهای گوناگون که بخشی از آن را در حوزه هسته‌ای شاهد بودیم، به کشور و نظام جمهوری اسلامی وارد کرد، اما آثار و دستاوردهای داخلی و خارجی زیادی هم داشت که در رأس همه آنها شکل‌گیری حماسه 9 دی با حضور میلیونی و دشمن‌شکن مردم بصیر ایران بود. حضور مردم در 9 دی 88 نوعی حماسه بود؛ زیرا اولاً، رنگ انتخاباتی به خود نگرفت و با بصیرت زیر بار تحلیل و تزئین دشمن که می‌خواست کل فتنه 88 را دعوای انتخاباتی نشان دهد، نرفت. ثانیاً، خواستی ملی برای پایان منازعات سیاسی و تداوم نظام جمهوری اسلامی بود. 
دستاورد این حضور به نوبه خود، اقتدار و استحکام نظام و گفتمان انقلاب اسلامی را در نزد دوستان و دشمنان ما افزایش داد و به جهانيان ثابت کرد مردم و حكومت در ايران اسلامي در پرتو ولايت فقيه يك حقيقت واحد هستند و از چنان ریشه، ظرفیت و اقتداری برخوردارند که به راحتی هر توطئه را در نطفه خنثی می‌کنند. اگرچه حضور کمّی قابل توجه مردم در حماسه 9 دی جزء ذات این حماسه شده و صرف بررسی کمی و عددی آن نیز محل بالیدن است؛ اما آنچه در کنار کمیت و عدد، به این حضور وجه پنهان قابل تأمل می‌دهد کیفیت حضور مردم از روی بصیرت نافذ و دیدن عمق فتنه مورد اشاره امام جامعه است. با شکل‌گیری حماسه 9 دی به همه دیرباوران داخلی ثابت شد، ملت فهيم و آگاه ايران قادرند از ورای همه چهره‌آرایی‌ها، تزویرها و نقاب‌ها،  انقلابیون واقعی را از مدعیان دروغین، عافیت‌طلبان و مصلحت‌اندیشان بازشناسند و خط مبارزه را با همه تزئین‌ها گم نکنند. از قضا جامعه ما در وضعیت حساس کنونی به کارکرد الگویی و الهام‌بخشانه حماسه 9 دی برای برون‌رفت از چالش‌های پیش روی امروز کشور نیاز دارد و با نگاه درس‌آموز می‌تواند پشت صحنه امروز مشکلات داخلی را در فتنه‌آفرینی دشمنان بیرونی به ویژه آمریکا ببیند. آمریکا امروز با همه خدعه و عهدشکنی از برجام بیرون آمده و شعب ابی‌طالب‌های تحریم اقتصادی متعدد برای ملت ما رقم زده و خواهد زد. در چنین موقعیتی، به فهم کیفی از جنس 9 دی که مردم در پاسخ‌دهی لازم و محکم به زیاده‌خواهی‌ها و بدعهدی‌های آمریکایی‌ها و حمایت از جبهه مقاومت در تحولات منطقه‌ای خط را گم نکنند، نیاز مبرم داریم. به همین دلیل، پس از گذشت حدود 9 سال از وقوع فتنه 88، همچنان نیاز به یادآوری و بازخوانی آن حادثه احساس می‌شود. برخی با این بازخوانی مخالفند و به دروغ آن را موجب کاهش انسجام ملی می‌دانند؛ در حالی که اثبات مجدد جایگاه مردمی نظام و قدرت بسیج‌گری آن و اثبات مجدد دشمنی آگاهانه و مبتنی بر بینش سیاسی انقلابی با فرهنگ و نگاه سلطه‌طلبانه غربی در بطن حماسه 9 دی نهفته است و خود می‌تواند انسجام ملی در برابر دشمنی که نقش عمده‌ای در مشکلات امروز ایرانی‌ها دارد، ایجاد کند. حضور تمام‌کننده مردم در صحنه‌های چالشی با نظام سلطه برای دشمن رشک‌برانگیز است؛ از این رو زنجیره فتنه‌انگیزی آنها برای خارج کردن این قدرت از دست نظام اسلامی اگرچه بی‌نتیجه است، اما ادامه خواهد داشت.