برای تبلیغ روحانی به 20 شهرستان سفر کردم
حجت‌الاسلام هادی غفاری، عضو مجمع نیروهای خط امام(ره) درباره اظهارات اخیر محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی که گفته بود «با اصلاح‌طلبان در انتخابات 96 ائتلاف نداشتیم»، اظهار داشت: «ما منتی بر کسی نمی‌گذاریم؛ اما 90 درصد آرای روحانی به فعالیت اصلاح‌طلبان مربوط بود.»
 این فعال سیاسی اصلاح‌طلب خاطرنشان کرد: «من خودم به‌ عنوان یک اصلاح‌طلب قدیمی برای تبلیغ روحانی به بیش از 20 شهرستان سفر کردم.» وی با بیان اینکه موج انتخابات به نفع روحانی نبود، گفت: «اصلاح‌طلبان این موج را به نفع وی تغییر دادند، به ویژه در شمال کشور و خوزستان و سیستان و بلوچستان، مردم را متقاعد کردیم که به حسن روحانی رأی دهند و این ناشی از تلاش اصلاح‌طلبان بود.»
 محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور بار دیگر اظهارات قبلی خود درباره ائتلاف نداشتن روحانی با اصلاح‌طلبان در انتخابات 92 و 96 را که با واکنش تند چهره‌های اصلاح‌طلب همراه شد، تکرار کرده است. 
وی درباره اظهارات سعید حجاریان در زمینه ائتلاف اصلاح‌طلبان با روحانی گفته است: «ائتلاف در ذهن برخی این معنی را می‌دهد که هر فرد و هر گروهی که از کسی حمایت کرده، به ‌معنی ائتلاف آن گروه با جریان پیروز بوده است، نه! ما می‌گوییم اینها همراهان بودند و با ما کار کردند.» 
واعظی ادامه می‌دهد: «ائتلاف در ادبیات سیاسی به این معنی است که ما بنشینیم قول و قرار بگذاریم که دولت را چطوری تشکیل بدهیم،‌ چند نفر از این طرف و چند نفر از آن طرف در دولت باشند. چه ‌مقدار سهم وزیر و چه‌ مقدار سهم استاندار دارند، پس ما چنین ائتلافی با هیچ گروهی از جمله اصلاح‌طلبان نداشتیم.» فروش نفت به مدیران هم بستگی دارد
عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: «در لایحه بودجه فروش یک و نیم میلیون بشکه در روز در نظر گرفته شده که محقق شدن آن به مسائل گوناگونی بستگی دارد که در صدر آن متنوع‌سازی روش‌های فروش نفت و فاصله گرفتن از روش‌های
 سنتی است.» 
هدایت‌الله خادمی افزود: «فروش نفت در برهه کنونی به مدیران هم بستگی دارد؛ در دوره تحریم قبلی، مدیرانی بودند که حاضر بودند برای فروش نفت از آبروی خودشان هم مایه بگذارند؛ آنها با انجام روش‌های مختلف، بخشی از نفت را فروختند و درآمد حاصل از آن را به صورت ارز، دارو، قطعات هواپیما و دیگر وسایل مورد نیاز وارد کشور می‌کردند، لذا این مهم است که مسئولان کنونی وزارت نفت جرئت، علاقه و توان این کار را داشته باشند
 یا خیر.» 
خادمی با بیان اینکه «ظرف دو سه ماه گذشته هم چند محموله در بورس عرضه شد؛ اما وزارت نفت هم به اجبار دولت این کار را پذیرفت»، گفت: «ما باید چهل سال قبل خام‌فروشی را متوقف می‌کردیم تا امروز می‌توانستیم فرآورده‌های با ارزش آن را به کشورهای همسایه مانند پاکستان، افغانستان و ترکیه صادر کنیم که در این شرایط امکان تحریم کشور وجود نداشت؛ اما متأسفانه ما در زمین آمریکا بازی کردیم و به جای احداث پالایشگاه، اقدام به واردات 
بنزین کردیم.»
 عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی درباره اینکه آیا وزارت نفت در حال حاضر اقدام مناسبی برای مقابله با تحریم‌ها انجام می‌دهد، بیان کرد: «وزارت نفت شرایط انجام این کار را ندارد و حتی زیرساخت‌هایی هم که داشت تا از این طریق تحریم‌ها را دور بزند، تضعیف
 کرده است.»



   ابوالحسن سلطانی‌زاده/ در آستانه فرا رسیدن چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، نظام سلطه با محوریت آمریکا پس از ناامیدی کامل از اثربخش بودن فشارهای بیرونی در براندازی، در رویکردی جدید، براندازی از بیرون را به فروپاشی از درون تبدیل کرده و محیط داخلی را به صورت جدی و پرحجم نشانه گرفته است؛ زیرا از فروپاشی می‌توان به براندازی هم رسید، ولی بالعکس آن ممکن نیست. در این رویکرد سه تفاوت اساسی با رویکرد قبلی، یعنی براندازی مشهود است؛ کم هزینه بودن، زودبازده بودن و قرار گرفتن مردم در برابر نظام. آنها معتقدند هر گونه فشار از بیرون اعم از جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی، جنگ روانی و استفاده از گزینه سایه جنگ و در نهایت یک جنگ هیبریدی مادام که پیوست داخلی نداشته باشد، به نتیجه نخواهد رسید؛ ولی اگر این فشار از بیرون به یک مطالبه در داخل کشور از سوی افراد یا جریان‌هایی تبدیل شود، می‌تواند زمینه دوقطبی‌سازی و بر هم زدن وحدت و انسجام را فراهم کند؛ در چنین وضعیتی سلب اعتماد از حاکمیت کلید خورده که برد و تأثیر آن از برد موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران بیشتر خواهد بود.
در راهبرد فروپاشی، فشارها از بیرون نه تنها کم نمی‌شود؛ بلکه بر شدت و حجم آن افزوده می‌شود و با بهره‌برداری از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی معاند در قالب جنگ شناختی نوعی فروپاشی ذهنی با هدف القای ناکارآمدی حاکمیت برای برون‌رفت از انسداد ایجاد شده در عرصه به ویژه اقتصاد شکل گرفته و آینده کشور بسیار تیره و تار و مأیوس‌کننده تداعی می‌شود. در چنین وضعیتی، جریان نفوذ با بهره‌برداری از افراد و لایه‌های مؤثر اجتماعی گزینه تعامل و مذاکره را برای حل مشکلات کشور بر سر زبان‌ها جاری کرده و زمینه دوقطبی‌سازی و ایجاد افتراق در صف منسجم مردم را فراهم می‌کند. در جنگ نفوذ با عقبه انحراف و غفلت در سطح خواص و مردم، دشمن تلاش می‌کند با خطای محاسباتی و با قلب حقایق نوعی رفتارسازی غلط را ایجاد کند.
نفوذ در اسناد و مدارک به دست آمده از اتاق‌های فکر آمریکا، یعنی جلوگیری از تحقق نقطه نظرات و دیدگاه‌های رهبری نظام. برخی از ویژگی‌های این جریان را می‌توان در موارد ذیل برشمرد:
۱ـ اعتقاد نداشتن به اقتصاد مقاومتی و دل بستن به اقتصاد مذاکره‌ای؛ ۲ـ جست‌وجو کردن راهکار برون‌رفت از مشکلات در بیرون از مرزها به جای تکیه بر توان داخلی؛ ۳ـ اعتقاد نداشتن به روحیه انقلابی و مدیریت جهادی؛ ۴ـ تفکر انقلابی را مترادف با افراطی‌گری و خلاف عقل دانستن؛ ۵ـ اعتقاد نداشتن به جریان مقاومت در منطقه و توسعه عمق راهبردی ایران در منطقه؛ ۶ـ برخورد منفعلانه در برابر فضای مجازی و جدیت نداشتن در راه‌اندازی اینترنت ملی؛ ۷ـ فتنه ندانستن حوادث سال ۸۸ و خلاصه کردن آن در حد کدورت و اختلاف سلیقه سیاسی؛ ۸ـ پذیرش نوعی نگاه ولنگاری در عرصه فرهنگی.
واقعیت آن است که در راهبرد فروپاشی، جدولی بیرون از نظام طراحی می‌شود که باید افراد یا جریان‌هایی در داخل آن را تکمیل کنند؛ این همان نکته عبرت‌آموز تاریخی است که در طول تاریخ هرگاه دو عامل به طور هم‌افزا عمل کرده‌اند، گردنه صعب‌العبور و پیچ خطرناکی را در مسیر حرکت نظام اسلامی ایجاد کرده‌اند. این دو عامل عبارتند از ۱ـ انحراف خواص و ۲ـ غفلت عوام که هر دو در نبود بصیرت در تشخیص درست و بهنگام در بزنگاه‌های حساس و سرنوشت‌ساز ریشه دارد و جریان نفوذ در داخل کشور همواره بر تنور بی‌بصیرتی می‌دمد و به این ترتیب زمینه استحاله را فراهم می‌کند. در مقابله با این غفلت و انحراف و نفوذ که پیشران‌های فروپاشی از درون هستند، اقداماتی از قبیل افزایش سطح بصیرت در شناخت نفوذ و تعمیم روشنگری و تبیین آحاد جامعه برای تصمیم‌گیری‌های مهم در برنگاه‌های سرنوشت‌ساز، تبعیت عملی از منویات رهبر معظم انقلاب، حضور مؤثر و کارآمد در عرصه فضای مجازی با تولید پیام و بارگذاری و نه صرفاً دانلود کردن و همچنین ترویج تفکر انقلابی و جهادی به منزله یگانه راه‌حل مقابله با دشمن و فائق آمدن بر مشکلات داخلی از جمله راهکارهای مقابله با پیشران‌های فروپاشی به شمار می‌‌آید.

  حسین عبداللهی‌فر/ در حالی که هنوز نزدیک به دو سال و نیم دیگر به انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم مانده و انتخابات مجلس یازدهم نیز در پیش است، به تازگی اصلاح‌طلبان موضوع انتخابات 1400 را مطرح کرده و ضمن تأکید بر نامزد اختصاصی خود، از نامزدهای خود رونمایی کردند. با وجود مشکلات فراوانی که مردم و دولت در اوضاع کنونی دارند و انتظار عمومی تلاش همه گروه‌ها و جریان‌ها برای کمک به دولت است، این رفتار و اقدام نشان می‌دهد که دلایل و عوامل بسیاری سبب این واکنش آنها می‌شود، برخی از این عوامل و فشارها عبارتند از: 
۱ـ نگرانی از ریزش رأی و پایگاه اجتماعی
آنچه بیش از هر موضوع دیگر سبب طرح مکرر مسائل انتخاباتی از سوی اصلاح‌طلبان می‌شود، نگرانی از کاهش پایگاه رأی آنها است که علت آن را باید در موفق نبودن دولت مورد حمایت‌شان در پاسخ به مشکلات مردم جست‌وجو کرد. ازهمین‌رو، بیش از آنکه به انتخابات مجلس بپردازند، موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری را مطرح می‌کنند تا به نوعی مخاطبان خود را امیدوار کنند. 
۲ـ نگرانی از انتخابات مجلس
مشکل اصلی اصلاح‌طلبان در وضعیت فعلی دولتی است که از آن حمایت کردند و مجبورند در سرنوشت آن شریک باشند، در حالی که عملاً نقشی در آن نداشته‌اند. آنها این کار خود را با عباراتی چون اجبار در حمایت از روحانی برای جلوگیری از پیروزی یک دولت اصولگرا توجیه می‌کنند، اما در خصوص مجلس و ناکارآمدی فراکسیون امید و ناتوانی اصلاح‌طلبان در شوراهای شهر و شهرداری‌ها حرفی برای گفتن ندارند؛ از این رو پرداختن به انتخابات ریاست‌جمهوری نوعی فرار به جلو تلقی می‌شود.
۳ـ مقابله با خط تحریم از درون اصلاحات
از دیگر علل طرح مکرر انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم، اصرار بر نامزدی اختصاصی و حتی نام بردن از نامزدهای احتمالی، مقابله با خط تحریم در میان برخی از اصلاح‌طلبان است که اوضاع فعلی را بن‌بست در مسیر این جریان تلقی کرده و از تحریم انتخابات سخن می‌گویند.
۴ـ ترس از پیروزی رقیب
از دیگر دلایلی که اصلاح‌طلبان به عنوان دغدغه خود بیان می‌کنند، ترس از پیروزی رقیب است. آنچه به صراحت بیان می‌کنند این است که با خالی کردن میدان، رقبای اصولگرا وارد عرصه رقابت‌ها شده و در یک رقابت درون‌گفتمانی پیروز انتخابات می‌شوند.
۵ـ جلوگیری از تجربه تلخ حمایت از روحانی
اصلاح‌طلبان در دو انتخابات اخیر از روحانی حمایت کردند و از هواداران خود خواستند تا به او رأی دهند، اما اکنون با توجیه آنکه رئیس‌جمهور به خواسته‌های آنها توجهی نکرده است، بحث عبور از دولت را مطرح می‌کنند. این در حالی است که رأی‌دهندگان منتظر تحقق مطالبات‌شان هستند و عبور اصلاحات از روحانی نه تنها کمکی به مشکلات اقتصادی مردم نمی‌کند؛ بلکه می‌تواند به حجم آن نیز بیفزاید؛ از این رو حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی درس عبرتی برای آنها شده که نباید صرفاً با توجیه اینکه می‌خواهند بر حریف پیروز شوند از فردی حمایت کنند. 
۶ـ اختلاف درونی بر سر ائتلاف با لاریجانی
در واقع، طرح نامزد اختصاصی پاسخی به این خبر فراگیر است که بر سر علی لاریجانی به عنوان نامزد ائتلافی اصلاح‌طلبان میانه با اعتدالگرایان توافقاتی صورت گرفته است. اگرچه این خبر را هنوز هیچ یک از اضلاع سیاسی تأیید نکرده و صرفاً گمانه‌زنی است، اما تصور آن هم برای جریان‌های سیاسی به ویژه اصلاح‌طلبان پایان حیات سیاسی قلمداد می‌شود؛ چرا که موقعیت اصلاح‌طلبان در دوره لاریجانی از وضعیت فعلی آنها بدتر می‌شود.

   حسن خدادی/ «ریزش‌ نیروها» از شایع‌ترین موضوعات مبتلابه تمام انقلاب‌های جهان است؛ برخی از نیروهایی که زمانی در دایره انقلابیون و شاید از اصلی‌ترین نیروهای انقلاب‌های جهان به شمار می‌آمدند، در سال‌های پس از این انقلاب‌ها، به هر دلیلی خود را از قطار انقلاب‌ها پیاده کرده و به اصطلاح «ریزش» می‌کردند. این اتفاق در انقلاب اسلامی ایران نیز رخ داده است. چه بسا کسانی که سابقه طولانی مبارزات انقلابی و همراهی با انقلاب و امام(ره) را داشتند، اما مدتی بعد رو در روی انقلاب و امام ایستادند و به صف «ریزش‌»های انقلاب پیوستند. اما در مقابل «ریزش‌»ها، «رویش»های فراوانی نیز در انقلاب اسلامی شاهد بوده‌ایم. این نکته‌ای است که به تکرار رهبر معظم انقلاب در بیانات‌شان به آن اشاره کرده‌اند و آخرین باری که ایشان به این موضوع پرداختند، در دیدار اخیرشان با جمعی از خانواده‌های شهدا بود که طی سخنانی فرمودند: «انقلاب ریزش داشته است، دلِ کسانی بسته‌ به دنیا شد. صدر اسلام هم همین‌جور بود؛ در صدر اسلام هم یک عدّه انقلابیّونِ اوّلِ کار، بعد شدند دنیادارانِ اواسط و اواخر عمر. بله، این هست؛ امّا در کنار این ریزش، چند برابر، ما رویش داریم؛ رویش انقلاب؛ معجزه انقلاب این است.»(21/9/۱۳۹۷)
در طول انقلاب برخی از انقلابیون، به دلایلی ریزش کردند و حتی از گذشته‌ خود نیز پشیمان شدند و همین امر گاهی موجب ایجاد اضطراب در برخی از انقلابیون شده است. امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) از آنجا که انقلاب را به مثابه «موجودی زنده» در نظر می‌گیرند، ریزش‌ها را امری طبیعی در جهت سیر تکاملی انقلاب می‌دانند، که باید آن را در کنار موضوع دیگری به نام «رویش‌های انقلاب» ملاحظه کرد. 
هرچند طی نزدیک به سه دهه از دوره ولایت معظم‌له، مشی مدیریتی راهبردی ایشان بر جمع‌کردن همه نیروهای انقلاب‌ـ حتی با اغماض در خصوص ضعف‌های جزئی‌ـ بوده است، اما در عمل برخی از جریانات و نخبگان سیاسی در مقاطعی نخواسته و نتوانسته‌اند از این فرصت پرارزشی که نظام برای آنها فراهم آورده استفاده کنند و عملاً راه جدایی از کشتی نجات‌بخش نظام را طی کرده‌اند. همان‌گونه که روشن است، در چارچوب هندسه سیاسی و اجتماعی اسلام و نظام امام و امت، هیچ‌گاه بنا و اصل بر ریزش افراد نیست و تلاش بر آن است که کشتی انقلاب و اسلام که همانا کشتی هدایت و سبیل نجات است، ملجأ و پناهی برای همه یاران انقلاب باشد. ازاین‌رو، امام امت تا حد امکان تلاش می‌کند از ایجاد انحراف در جامعه که مقدمه ریزش خواهد بود، جلوگیری کند.
با این‌ حال، با توجه به سنت‌های الهی و اختیاری که در وجود انسان به ودیعه نهاده ‌شده و مایه تکامل اوست، خواصی که در ورطه انحراف سقوط کرده‌اند، در صورتی ‌که به خود نیایند و تصمیم به بازگشت به صراط مستقیم و حبل متین ولایت نگیرند، متعاقب دستور الهی از دامن اسلام، نظام و انقلاب طرد خواهند شد. حتی ممکن است بزرگانی که در تاریخ مصادیق فراوانی برای آنها می‌توان یافت، در این زمره قرار گیرند.
ذکر این نکته ضروری است که در چارچوب نگاه نظام سیاسی اسلام و اندیشه امام راحل(ره)، حفظ اسلام و نظام اسلامی بر همه امور مقدم است و هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی، نمی‌توان به سبب اهمیت یا برجستگی یک فرد، نظام و انقلاب را فدای او کرد. بنابراین اگر هم در ابتدا، تأکید بر ریزش حداقلی است، نه از باب اهمیت یک فرد، بلکه از باب ضرورت بروز حداقل خدشه به ساحت نظام و نیز رأفت الهی و ایمانی امام امت است.
گاهی امتی در یک دوره خاص می درخشد و قله های عزت و عظمت را فتح می کند، اما همان امت ممکن است در دوره دیگری این عزت و عظمت را از دست بدهد و راه ذلت و خواری را پیش بگیرد. افراد و شخصیت هایی  که در یک دوره از تاریخ می درخشند و نقش والایی در پیشبرد اهداف انقلاب ایفا می کنند را جزو خواص می‌دانیم، اما ممکن است همین خواص نیز در مسیر حرکت دچار لغزش و آفت شوند و سقوط کنند.

 سیلی مردم به آمدنیوز
روزهای گذشته بارها شبکه‌های ضد انقلاب وعده تجمعات چندین هزار نفری در سراسر ایران داده بودند. آمدنیوز با انتشار پست‌های گوناگون تحت عنوان گزارش‌های میدانی، تقلا کرد مردم را به خیابان بکشاند که نتوانست، اما از آنجا که باز هم با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شده بود، با استفاده از عکس‌هایی قدیمی از تهران، که پیشتر در پایگاه‌های خبری منتشر شده بود، با ادعای تشکیل حلقه‌های کوچک، نوشت به دلیل حضور نیروهای امنیتی مردم جرئت تجمع نداشته‌اند! این در حالی است که در تصاویر مورد ادعا نه تنها حلقه‌ای شکل نگرفته، حتی تصویری از نیروهای امنیتی هم وجود ندارد. نکته جالب، تاریخ عکس‌های منتشر شده آمدنیوز است؛ مدیران این شبکه ضد انقلابی برای فریب مردم، از تصاویری استفاده کرده‌اند که مربوط به سال‌ها 95 و 96 است تا شاید مخاطبان این رسانه جعلی‌نویس متوجه بی‌اخلاقی آمدنیوز نشوند.
هولوکاست ایرانی
مدیر یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای با اشاره به قحطی گسترده ایران در سال 1296، از سکوت بی‌بی‌سی فارسی درباره نقش انگلیس در این جنایت بزرگ به شدت انتقاد کرد.
شهرام همایون گفت: «انگلستان در سال 1296، با به راه انداختن یک قحطی مصنوعی و با همکاری دربار، 9 میلیون ایرانی را به قتل می‌رساند؛ یعنی نیمی از جمعیت ایران. چرا هیچ جایی از آن صحبت نمی‌شود؟ چرا هیچ کس از این هولوکاست ایرانی حرفی نمی‌زند؟!» این سلطنت‌طلب در ادامه با خطاب قرار دادن مخاطبان بی‌بی‌سی فارسی گفت: «چرا وراث عاملان قتل عام مردم ایران، امروز در بی‌بی‌سی مورد اعتماد شما قرار می‌گیرند؟... شما می‌دانید مردم انگلیس اقتصادشان چگونه است؟ چرا باید انگلستان 14 میلیون پوند در سال به بی‌بی‌سی بدهد که بیاید برای من و تو تفسیر سیاسی بکند؟»
آلزایمر سیاسی!
یک فعال اصولگرا با انتقاد از آلزایمر سیاسی اصلاح‌طلبان در حمایت از روحانی گفت، پیشنهاد می‌کنم روزنامه‌های اصلاح‌طلب را مرور کنند تا بفهمند چگونه جریان اصلاحات از روحانی حمایت کردند. حمیدرضا ترقی، عضو حزب مؤتلفه اسلامی درباره اظهارات اخیر عبدی مبنی بر اینکه، اصلاح‌طلبان مسئول دولت برآمده از انتخابات ۹۲ و ۹۶ نیستند، گفت: «احتمالاً آقای عبدی در زمان انتخابات یا خارج از کشور تشریف داشتند، یا در صحنه سیاسی غایب بودند که ببینند چگونه اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کردند.» وی افزود: «مثل اینکه عبدی در حال حاضر هم چشمانش بسته است و نمی‌بیند که بیش از ۹۵ درصد مسئولیت‌های اجرایی کشور در دست اصلاح‌طلبان است و با این وجود می‌گویند که اصلاح‌طلبان در رأی آوردن روحانی نقشی نداشته‌اند!» 
تقصیر تحریم‌ها نیست
سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با رد ادعاهای مربوط به تأثیر تحریم‌ها بر اقتصاد کشور و تأکید بر اینکه ایران کمبود مالی ندارد، گفت: «باید جلوی باندبازها و اختلالگران اقتصادی گرفته شود و نیروهای انقلابی را مانند زمان جنگ به کار بگیریم.» نوروزی افزود: «باید وزارت بازرگانی را احیا کنیم؛ با این کار در بازار کنترل ایجاد خواهیم کرد، از سوی دیگر، چنانچه بتوانیم کنترل بانک‌ها و صادرکنندگان و واردکنندگان را تقویت کنیم و جلوی زراندوزان، سرمایه‌اندوزان و کسانی که به آلاف و الوف یک شبه رسیده‌اند که 1000 خانواده بیشتر نیستند را بگیریم، هیچ مشکل اقتصادی در کشور نخواهیم داشت.»

 محسن رضایی: اگر الگوی حرکت به سوی خودکفایی در صنایع و تحقیقات نظامی به دیگر بخش‌های اقتصاد راه پیدا می‌کرد، تولیدات ملی در خانه هر ایرانی و در بازارهای منطقه می‌درخشید. مدیریت سنگین، دیوان‌سالاری ناکارآمد و القائات سراب‌آلود از آن سوی مرزها، مانع ورود مردم به ویژه نیروهای جوان و جهادی، دانشگاهی و مستعد و استقرار الگوی انقلابی در چرخه اقتصاد شده است. در جنگ اقتصادی ناجوانمردانه آمریکا، بلاتکلیفی تولید، تزریق ناامیدی و القای این توهم که «ما بدون آمریکا نمی‌توانیم»، کمتر از خیانت نیست.
 عبدالله گنجی: سه دلیل اصلی ناکامی انقلاب رنگی 1388 که در برآورد طراحان لحاظ نشده بود عبارتند از: نقش جمع‌کنندگی رهبری؛‌ فاصله 11 میلیونی رأی که باور به تقلب را سست کرد؛ 
تعرض به عاشورا.
سعید جلیلی: همان کسانی که می‌گفتند: «نه، بدون کدخدا اصلاً دیپلماسی پیش نمی‌رود»! خوشبختانه، همان‌ها امروز اعتراف می‌کنند که بیایید همه چیز را در آمریکا متمرکز نکنیم! غرب همه عالم نیست. قدرت آن شکست‌خوردنی است. این را باید باور کرد. شهدا نشان دادند که می‌شود ایستاد، مقاومت کرد و پیشرفت کرد. آنها ایستادند و پیشرفت هم کردند.
حمیدبعیدی‌نژاد: متأسفانه کشورهای اروپایی افزون بر منافقین، مأمن و پناهگاه نمایندگان گروه‌های تروریستی و تجزیه‌طلب جدیدی شده‌اند که آشکارا به دنبال تلاش برای تجزیه ایران هستند. ملت ایران ایجاد فرصت به این گروه‌های منفور برای طراحی اقدامات تروریستی و تجزیه‌ ایران را مصداق آزادی‌های سیاسی نمی‌داند.