حمید رسایی گفت: ما ابتدا باید بدانیم در موضوع FATF با چه کسانی مواجه هستیم و چه کسانی بر ما فشار می‌آورند تا به الزاماتش تن دهیم. در رأس این ماجرا سه کشور اروپایی همچون آلمان، انگلیس و فرانسه قرار دارند، کشورهایی که ما در گذشته آنها را تجربه کرده‌ایم. این سه کشور اروپایی به هیچ یک از تعهدات خود در توافق سعدآباد عمل نکردند. مصلحت نظام غیر از این نیست که FATF را رد کنیم و قبول این لوایح نفی استقلال کشور است؛ چرا که کشورهای خارجی ما را مجبور می‌کنند قوانین داخلی را تغییر دهیم که هیچ منفعتی برای کشورمان ندارد.



   حبیب زمانی‌محجوب*/ تمدن هر قوم و ملتی تجلّی همة دانش و بینش و توانمندی‌ و در عین حال نشان‌دهنده ارزش‌ها و آرمان‌های آنان و شاخصی اساسی برای تعریف هویت جمعی و تاریخی آن مجموعه انسانی است. اسلام و پیامبر عظیم‌الشأن آن به منزله دین و پیامبر خاتم، کامل‌ترین نسخه تمدن‌سازی را برای بشریت به ارمغان آورد که بخش کوچکی از این ظرفیت در عصر طلایی تمدن اسلامی به دست مسلمانان جلوه‌گر شد. هرچند استعمار غرب تمدن اسلامی را رو به افول برد؛ ولی با بیداری اسلامی و به ویژه پیروزی انقلاب اسلامی ایران جان دوباره‌ای در تمدن اسلامی دمیده شد. هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی در زنجیره ای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن دین، عقلانیت، علم و اخلاق بنا شده است. این زنجیره از حلقه انقلاب اسلامی آغاز شده و پس از شکل گیری نظام اسلامی وارد مرحله دولت اسلامی می‌شود و پس از دولت اسلامی، جامعه اسلامی اسوه تحقق می‌یابد و فصلی نو در حیات بشر رقم می‌زند.
در این میان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقشی اساسی در تمدن‌سازی انقلاب اسلامی دارد. پیش‌بینی ایفای چنین نقشی ناشی از ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای است که در سپاه وجود دارد. 
گفتنی است، هم اکنون طرح پژوهشی فرایند تحقق تمدن اسلامی با تأکید بر نقش سپاه در پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) در حال اجراست و نشست‌های علمی متعددی در این زمینه برگزار شده است.
در ابتدا لازم است به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا باید سپاه در تمدن‌سازی نوین اسلامی نقش‌آفرین باشد؟
سپاه دو نقش اساسی دارد:  یک‌ـ نقش صیانتی: سپاه باید انقلابی را حفظ کند که در مسیر تمدن‌سازی است و آرمان آن تشکیل تمدن نوین اسلامی است. دوـ نقش تعمیق و گسترش: این نقش به همان مأموریت پیش‌برندگی و پیش‌روندگی سپاه برمی‌گردد. در واقع، سپاه هم خود باید در مسیر تمدن‌سازی گام بردارد و هم الهام‌بخش بقیه نهادها و سازمان‌ها در این زمینه باشد. 
که در این زمینه ظرفیت ‌های ویژه ای دارد؛
۱ـ سپاه یک نهاد نظامی صرف نیست؛ بلکه نهادی دینی، معرفتی و اعتقادی هم هست. سپاه به معنای واقعی کلمه ترکیب حقیقی نهاد نظامی‌ـ دینی است. از این نظر قابلیت ایفای نقش در مسیر تمدن‌سازی را دارد. ۲ـ مردمی بودن: سپاه با استفاده از ظرفیت عظیم شجره طیبه بسیج امکان همراه‌سازی، همراه کردن و به صحنه آوردن مردم را دارد. ما در کشور هیچ نهاد و سازمانی به گستردگی بسیج نداریم و سپاه می‌تواند با استفاده از ظرفیت بسیج، توده مردم را به مسیر تمدن‌سازی رهنمون کند. ۳ـ پیوند عمیق با روحانیت و مرجعیت: روحانیت به منزله سنگرنشین دین اسلام وظیفه تبلیغ، نگهبانی و دفاع از دین و راهبری بر اساس دین را دارد و از این رو در حوزه تمدن‌سازی نوین بر مبنای دین اسلام نیز نقش مهمی دارد. پیوند عمیق میان سپاه به مثابه سنگرنشین انقلاب و روحانیت به مثابه سنگرنشین دین، می‌تواند کمک شایانی به انقلاب اسلامی در مسیر تمدن‌سازی کند. ۴ـ وجود نیروهای توانمند و با انگیزه در حوزه‌های گوناگون فرهنگی، دفاعی، اجتماعی و علمی. ۵ـ مراکز متعدد فکری و تحقیقاتی: بهره‌مندی سپاه از دانشگاه‌های مهمی، چون دانشگاه امام حسین(ع) در حوزه علوم انسانی و فنی، دانشگاه بقیه‌الله در حوزه علوم پزشکی و دانشکده شهید محلاتی در حوزه علوم عقیدتی و سیاسی و مراکز پژوهشی و تحقیقاتی متعدد، مانند پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)، پژوهشکده تحقیقات و مطالعات بسیج و... ظرفیت بسیار عظیمی را در این نهاد برای تمدن‌سازی نوین اسلامی ایجاد کرده است. ۶ـ پیوند عمیق سپاه و رهبری انقلاب: انقلاب اسلامی که با نظریة محوری ولایت فقیه توانسته است دو مرحله از مراحل شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی(انقلاب اسلامی، نظام اسلامی) را پشت سر بگذارد، برای ادامه راه خود نیز به همین اصل اساسی نیازمند است؛ از این رو، پیوند عمیق میان سپاه و ولی‌فقیه به منزله سکاندار حرکت امت اسلامی به سمت تمدن نوین اسلامی از مهم‌ترین ظرفیت‌های سپاه در این زمینه محسوب می‌شود.
* استادیار پژوهشگاه امام صادق


«دویچه‌وله» رسانه دولتی آلمان، در بخش فارسی خود نقش چهره‌های موسوم به «سلبریتی» در کُنش‌های سیاسی‌ـ اجتماعی را با دو فعال فمینیست مقیم خارج از کشور به بحث گذاشت. «آزاده دواچی» در این باره گفت: «کنش‌گران مدنی باید از پتانسیل سلبریتی‌ها برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده کنند. مثل اتفاقی که در ماجرای اعتراض به محدودیت ورود زنان به استادیوم فوتبال افتاد و از ظرفیت سلبریتی‌ها به ‌خوبی بهره‌برداری شد!» اما در سوی مقابل، «محبوبه عباسقلی‌زاده» سطح توقع از سلبریتی‌ها را تقلیل داد و اظهار داشت: «ورود سلبریتی‌ها به عرصه فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی تا جایی که محدود به فعالیت‌هایی از قبیل جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان یا امدادرسانی به مثلاً قربانیان اسیدپاشی یا موارد مشابه باشد، مفید است؛ اما به ‌محض اینکه دامنه این حرکت‌ها گسترده‌تر شود و در قالب‌های دیگری روی دهد، می‌تواند به حذف جامعه ‌مدنی منجر شود.»
وضعیت خوب نظامی ایران
خبرگزاری اسپوتنیک با اشاره به تهدیدات ترامپ علیه ایران می‌نویسد: همه می‌دانند که نظامی‌های آمریکایی زمانی وارد یک جنگ می‌شوند که طرف مقابل در ضعیف‌ترین وضعیت خود هستند، در حالی که امروز ایرانی‌ها در بهترین وضعیت نظامی تاریخی خود قرار دارند. شاید سیاستمداران با هدف هوچی‌گری برخی اوقات به راه‌اندازی جنگ تهدید کنند، اما به طور حتم وقتی که کار جدی می‌شود این نظامیان هستند که باید تصمیم بگیرند. امروز ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا با مشکلات داخلی متعددی مواجه است. براساس آمار، محبوبیت وی به پایین‌ترین حد محبوبیت یک رئیس‌جمهوری در تاریخ ایالات متحده تنزل کرده و با درگیری‌های داخلی، چه با نمایندگان حزب دموکرات، چه با دستگاه‌های امنیتی یا نظامی و حتی با اعضای حزب جمهوریخواه، وضعیتی بحرانی را در این کشور ایجاد کرده که در هیچ زمانی ایالات متحده شاهد آن نبوده.
پیروزی جامپ‌بال
اندیشکده شورای آتلانتیک، رقابت برای نفوذ در غرب آسیا (خاورمیانه) را به جامپ‌بال در ابتدای بازی بسکتبال توصیف می‌کند و با اشاره به موقعیت بهتر ایران در این رقابت نسبت به کشورهای دیگر خاورمیانه، نوشت: «در حال حاضر ایران در این جامپ‌بال نسبت به رقبای دیگرش در منطقه قد بلندتری دارد. امروز نفوذ عمیق ایران در عراق، لبنان، سوریه و بحرین بی‌رقیب است. متحدان ایران در خط مقدم عرصه‌های سیاسی و امنیتی عراق و لبنان هستند. مداخله ایران در سوریه موجب جلوگیری از سقوط حکومت بشار اسد شده است. شبکه پیچیده سیاسی‌ـ مذهبی ایران در بحرین نفوذ مشهودی دارد. فراتر از جهان عرب، منافع و حضور جمهوری اسلامی ایران تا افغانستان و بخش‌هایی از آفریقا و آمریکای لاتین کشیده شده است.»
بحرانساز برای غرب
«هنری کیسینجر» استراتژیست شهیر آمریکایی، اعتراف می‌کند که انقلاب اسلامی ایران غرب را با بحران جدی برنامه‌ریزی مواجه کرده است. وی با اشاره به تصمیمات پیش‌بینی نشده امام خمینی(ره) که مجال هرگونه تفکر و برنامه‌ریزی را از سیاستمداران و نظریه‌پردازان غربی سلب می‌کرد، یادآور شده است که: «معیار‌های [امام] خمینی غیر از معیار‌های شناخته شده در جهان بود و گویی از جای دیگر الهام می‌گرفت.» او همچنین در مقاله‌ای با عنوان «نظم و بی‌نظمی در جهان رو به تغییر» آورده است: «جمهوری اسلامی ایران با تصرف قلمرو داعش، یک کمربند زمینی از تهران تا بیروت ایجاد می‌کند که نشان‌دهنده ظهور «امپراتوری ایران» خواهد بود.»
پیامد براندازی
محمد توسلی، دبیرکل حزب منحله نهضت آزادی گفته است: «پیامد براندازی فقط سقوط نظام نیست؛ بلکه فروپاشی کشور و تمامیت ارضی ایران خواهد بود؛ از‌این‌رو مردم آگاه ما که تمامیت ارضی و حفظ ایران برای‌شان مهم است، با چنین برنامه‌ای موافق نیستند.»


  حسین عبداللهی‌فر/ استیضاح‌کنندگان رئیس‌جمهور دلایلی دارند که اشاره به همه آنها ممکن نیست. اصلی‌ترین دلیل آنها جلوگیری از روند فشارهای روزافزونی است که به مردم و کشور وارد می‌شود. آنها هم از موانع و دشواری کاری که می‌کنند خبر دارند، اما تلاش خود را می‌کنند تا آیندگان، آنها و مجلس را به بی‌عملی متهم نکنند. 
مخالفان استیضاح رئیس‌جمهوری هم دلایل فراوانی دارند که یکی از آنها این است که محمد دهقان از فراکسیون ولایی می‌گوید: «وقتی نمی‌توان تعداد امضای لازم، یعنی 89 رأی برای طرح در صحن علنی را جمع کرد، چگونه می‌توان دوسوم آرای خانه ملت، یعنی بیش از 190 رأی را جمع کرد؟»
طبیعی است موافقان و مخالفان ادله یکدیگر را قانع‌کننده ندانند و هر یک از تحلیلگران، دولتمردان، نمایندگان، شخصیت‌های سیاسی و جریان‌های اعتدال، اصلاحات و اصولگرا راه خود را انتخاب کنند، اما رفتار عده‌ای در برخورد با موافقان طرح استیضاح یا سؤال از رئیس‌جمهوری به گونه‌ای است که با وظایف قانونی نمایندگان و جایگاه مجلس مغایرت دارد. فضای رسانه‌ای در این زمینه نشان می‌دهد مخالفان استیضاح رئیس‌جمهوری به استیضاحِ استیضاح‌کنندگان پرداخته و مسیری در راستای تخریب آنها انتخاب کرده‌اند. 
در این زمینه می‌توان به تیتر «آرمان» در آخرین روز هفته گذشته (دوم اسفند) اشاره کرد که روی تصویری از محسن غرویان نوشت: 
«مشکلات قم را رها کرده‌اید؛ دنبال استیضاح‌ رئیس‌جمهورید!» این روزنامه می‌افزاید: «برخی از نمایندگان مجلس که بیشتر متمایل به جبهه پایداری هستند، چند روزی است که به بهانه گرانی‌ها، عدم اشتغال و بیکاری به سمت و سوی سؤال و استیضاح از رئیس‌جمهور رفته و به جمع‌آوری امضا مشغولند. این در حالی است که مثلاً استان قم خود با مشکلات بسیاری از جمله طرح نیمه‌کاره منوریل، فرودگاه، حاشیه‌نشینی و مشکلات اجتماعی و فرهنگی مواجه است. لذا به ‌نظر می‌رسد نمایندگانی که از مردم در این استان رأی گرفته‌اند، باید قبل از هر طرحی به سوی حل مشکلات مردم و نیز استان خود گام بردارند.»
اصلاح‌طلبان افراطی هم استیضاح‌کنندگان را به طراحی کودتای نظامی متهم می‌کنند و چنانکه «آفتاب یزد» می‌نویسد، شخص یا گروهی گفته است: «ذوالنوری در پشت پرده به فکر روی کار آوردن یک نظامی در این حوزه است.»
این روزنامه به منظور مستندسازی ادعای فوق دست به کار شده و در گزارش روز پایانی هفته گذشته خود می‌نویسد: «هم کلید رمز تاج‌زاده و هم کلید رمز ذوالنوری معلوم می‌کند که احتمالاً حمله توهین‌آمیز این نماینده مجلس اگر فقط به تاج‌زاده نباشد، مطمئناً به یکی از مخاطبین این حمله است.اما آیا تاج‌زاده بیراه می‌گوید؟ برای درستی یا نادرستی این موضوع می‌توان استناد کرد به سخنان هدایت‌الله خادمی. هدایت‌الله خادمی یکی دیگر از نمایندگان استیضاح‌کننده رئیس‌جمهور، همان کسی است که پیش از ذوالنور در گفت‌وگویی به نقل از او آمده بود: «در صورت استیضاح روحانی اگر موفق شویم فردی مانند قالیباف بیاید، دست‌کم چهار پروژه را راه می‌اندازد.» تلاش برای عدم کفایت سیاسی روحانی و روی کار آوردن کسی مثل قالیباف چه مفهومی دارد؟»
دولتی‌ها هم این حرکت را اقدامی تبلیغاتی دانسته و استیضاح‌کنندگان را به طرفداری از احمدی‌نژاد متهم می‌کنند. از طرف اصولگرایان هم فردی مدعی می‌شود که جریان دلواپس بیش از آنکه دلواپس جامعه و مسائل سیاسی باشد، به شدت دلواپس خودش است؛ چرا که جریانی نیست که اگر شلوغ نکند و فضا را به هم نریزد، بتواند ادامه پیدا کند. جریان دلواپس هر تلاشی می‌کند آرامش در جامعه نباشد تا خودش زنده بماند. اصلاً حیات، اکسیژن، نیرو و قدرت این جریان به ایجاد فضای روانی تند در جامعه است. لذا آنچه این روزها تحت عنوان استیضاح، برکناری و... مطرح می‌شود، بیش از اینکه بر واقعیت‌های سیاسی منطبق باشد، بر این منطبق است که این جریان به جنجال نیاز دارد که هر از چند گاهی نیز می‌بینیم این اتفاق می‌افتد.


   حسن خدادی/ سند «گام دوم انقلاب» را باید فراتر از یک «بیانیه» تمام و کمال برای توصیف گذشته و تحلیل نقاط‌ قوت و ضعف و تصویر آینده و در واقع یک «دکترین» و راهکار برای عمل در دهه پنجم انقلاب در نظر گرفت؛ دکترینی که هسته‌ مرکزی آن «سپردن کار به جوان‌ها» برای «یک پیشرفت همه‌جانبه» است. متن به نسبت مفصل «گام دوم انقلاب» که رهبر معظم انقلاب در 24 بهمن‌ ماه منتشر کردند؛ یک بیانیه و مانیفست تمام و کمال برای 40 ‌‌سالگی انقلاب است؛ از این جنبه، «افتخار به گذشته» و «امید به آینده» دو رکن اصلی بیانیه است. امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) ضمن «توصیف» مشروح و واقع‌بینانه‌ای از آنچه در این 40 سال پس از انقلاب ارائه می‌دهند، «تحلیل» دقیق و منصفانه‌ای از دستاوردها و در کنار آنها از ضعف‌ها و کاستی‌ها پیش می‌کشند و در ادامه با اشاره به دلالت‌ها و نشانه‌های روشن، چرایی یک آینده پرامید و درخشان را پیش روی ایران اسلامی برای مخاطبان تصویر می‌کنند. در این آینده ترسیم شده در بیانیة گام دوم، «جوانان» را باید «دال مرکزی» و «نقطه کانونی» مکتوبه‌ رهبر حکیم انقلاب به شمار آورد: «امّا راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمان‌های بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هوشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود؛ مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان.»(24/11/۱۳۹۷)
بنابراین امروز با ورود به دهه پنجم انقلاب، ضرورت یک جراحی بزرگ در عرصه کارگزاری نظام بیش از پیش خود را عیان کرده است. آنچه نگران‌کننده است این است که مبادا در گام دوم انقلاب به جای گذار از دولت اسلامی به جامعه اسلامی و آنگاه تمدن نوین اسلامی، به واسطه حضور و نفوذ نیروهای فرسوده بست‌نشین غیرانقلابی‌ـ اگر نگوییم ضد انقلابی‌ـ در حرکتی معکوس و ارتجاعی دوباره به مرحله پیش، یعنی نظام‌سازی برگردیم؛ نظام‌سازی‌ای که با مهندسی معکوس در پرتو تحولات سیاسی پیش رو، دیگر هدف و رویکردی جز ولایت‌زدایی و مقاومت‌زدایی از صورت و سیرت انقلاب نخواهد داشت.
نسل جوان مؤمن مورد اشاره معظم‌له در بیانیه مذکور، برای غلبه بر ضعف‌ها و شکست اهداف دشمنان انقلاب اسلامی، ضمن تکیه‌ بر نیروی جوانی، تحرک و خلاقیت و همچنین توجه جدی به ظرفیت‌های اقتصادی، جغرافیایی، امنیتی و... در کشور، برای پیمودن مسیر پیشرفت و برداشتن موانع این مسیر نیازمند برداشتن گام‌هایی هستند که باید با بهره‌گیری از تجارب نسل اول انقلاب اسلامی (کسانی که تحت تأثیر فضای بین‌المللی و داخلی در دهه‌های پس از انقلاب اسلامی دگراندیش نشدند و در حوزه عملکردی نیز تنبل و سست نیستند)، آنها را بپیمایند: «در همه‌ میدان‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرت‌های گذشته بهره گیرند.»(24/11/۱۳۹۷)
از دیدگاه معظم‌له انسان‌های بی‌روحیه، ترسو، مأیوس، تنبل، فرصت‌طلب و خودکم‌بین، در این میدان اگر خود مانعی برای دیگران نشوند، نمی‌توانند هیچ هنری از خود نشان دهند. این ویژگی‌های منفی دقیقاً تعریف جامعی است که جوانان مؤمن انقلابی با هدایت و راهنمایی رهبران معنوی و سیاسی خود باید بر آنها غلبه کرده و جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت مدیریت کنند.
اما به نظر می‌رسد، اشاره رهبر معظم انقلاب به اعتماد به نسل جوان مؤمن انقلابی، موضوعی فراتر از توصیف صرف توانمندی‌های اثبات ‌شده ایشان باشد؛ بلکه فرامین معظم‌له در کنار انتصاب‌های اخیر در حوزه‌های انتصابی همانند نیروهای مسلح و سازمان‌های فرهنگی، مانند تعیین ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و حتی ائمه جمعه کشور نشان‌دهنده راهبردی بلندمدت در نگرش ایشان و آن عبور از پیرسالاری و واگذاری مدیریت‌های اجرایی کشور به جوانان است.

چندی پیش «علی مطهری» در یک گفت‌وگوی ویدئویی، در اصالت نامه مورخ 6 فروردین 1368 امام خمینی(ره) خطاب به مرحوم منتظری تشکیک کرد و مطابق انتظار، رسانه‌های فرصت‌طلب ضد انقلاب نیز از سخنان وی سوءاستفاده کردند. در همین زمینه «سیدحمید روحانی» رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی انقلاب اسلامی گفت: «اینکه نامه شش فروردین تا چند سال در صحیفه منتشر نشد، به‌ خاطر فقدان این نامه نبود، بلکه دلیلش حفظ احترام و آبروی آقای منتظری بود که پس از به ‌وجود آمدن شبهات و تفاسیر فراوان، تصمیم گرفته شد که نامه در صحیفه امام(ره) قرار گیرد.»
 رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی انقلاب اسلامی اضافه کرد: «آقای هاشمی‌رفسنجانی از افرادی بود که مخالفت خود را با انتشار نامه شش فروردین اعلام نمود و حتی در حضور امام(ره) برای عدم انتشار آن گریه کرد. امام(ره) هم در پیش‌بینی عجیب فرموده بودند که از عدم انتشار این نامه پشیمان خواهید شد و همانطور که الآن می‌بینیم، عده‌ای باز هم در این خصوص شبهاتی را مطرح می‌کنند.»
 وی در ادامه گفت: «اصولاً چه بیت آقای منتظری و چه عناصر نهضت آزادی، چیزهایی را که به ضررشان است انکار می‌کنند. عناصر نهضت آزادی که می‌خواهند نامه‌های امام(ره) را تکذیب کنند، با بیانات صریح ایشان که فرموده بودند «اگر اینها به قدرت برسند به کشور ضربه می‌زنند» چه می‌کنند؟!» 
سیدحمید روحانی با اشاره به اینکه «اقدامات بهانه‌جویان، دست و پا زدن‌های مذبوحانه است»، بیان داشت: «آنها چاره‌ای ندارند یا باید امام(ره) را محکوم کنند که جرئت و توانش را ندارند و بنابراین مجبورند از سر دشمنی با امام(ره) در اصالت نامه‌ها شبهه وارد کنند؛ اما حقیقت این است که عِرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند!»
براندازی خریدار ندارد
«مهدی خلجی» که با مؤسسه ضدایرانی واشنگتن در نشست کانون کتاب تورنتو، با این موضوع که «چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟» سخنرانی داشته و ضمن پرداختن به برخی نقاط قوت ایران اسلامی، نتیجه گرفته است که در ایران امکان انقلاب [بخوانید براندازی] وجود ندارد. وی که با رسانه‌های بیگانه از جمله رادیو فردا، رادیو زمانه و بی‌بی‌سی همکاری می‌کند، افزوده است: «جمهوری اسلامی همواره در لحظه حساس کنونی زیسته است. بحران‌های آن، مانند خودِ انقلاب، تغییر چهره می‌دهند یا تکثیر می‌شوند، ولی پایان نمی‌پذیرند. پس چرا نظام سیاسی هنوز با خطر بی‌ثباتی
 روبه‌رو نیست؟»
 او سپس در بخشی از پاسخ به پرسش فوق می‌گوید: جمهوری اسلامی آمیزه‌ای از نهادهای دموکراتیک و دستگاه‌ها و سازوکارهای اقتدارگراست... امروزه براندازی به‌مثابه یگانه راه‌حل فوری، خریدار چندانی ندارد. یکی از آن رو که انقلاب و جنگ هشت ساله، هیچ‌یک هنوز به تاریخ دور نپیوسته و همچنان در خاطره جمعی زنده‌اند. آثارِ روان‌گَزا (traumatizing) و هول‌انگیز این دو رخداد در زندگی مردم، از جمله نسل جوان، تازگی تشویش‌آور خود را از دست نداده است و در جامعه امروز ایران، روحیّه و همبستگیِ اجتماعیِ لازم برای بسیج عمومی علیه حکومت وجود ندارد.» 
مهدی خلجی البته نتوانسته است ناخرسندی خود را از این بابت پنهان کند و مردم انقلابی ایران را عافیت‌طلب قلمداد کرده است! واقعیت این است که انقلاب اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته با همه دشمنی‌ها به حرکت رو به جلوی خود در مسیر پیشرفت ادامه داده است. توطئه‌ها به نتیجه نرسیده است و در رسانه‌های معارض شاهد اعترافات صریح یا ضمنی به اقتدار تثبیت شده ایران هستیم.