مجموعه آماده شده پیش روی شما در این صفحه مجموعه تولیدات مرکز مطالعات سیاسی در سالهای گذشته و امسال در خصوص دفاع مقدس می باشد.

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران گفت: پیکر مطهر ۱۵۰ شهید دفاع مقدس در استان تهران با حضور مسوولان و مردم از مقابل دانشگاه تهران تشییع می‌شود.

هیچ‌کس اجبارش نکرده بود لباس نظامی هم تنش نبود که بگوییم از اول خودش برای چنین روزهایی تعهد کرده بود. یک کاسب معمولی در دل بازار بود که نان حلال زن و بچه اش را از مغازه اجاره‌ای اش به دست می‌آورد. یک روز درمغازه را بست و به منزل آمد و به همسر گفت: «بی‌زحمت ساک من را حاضر کن.»

یکی دو شب قبل از عملیات کربلای ۴ در خرمشهر، وقتی در سنگر آمدم، ایشان را در تاریکی دیدم که در قنوت نماز شب خود به قدری زیبا یا ربّ یا ربّ می‌گفت و هق هق می‌کرد که شانه هایشان پایین و بالا می‌رفت و این صحنه بسیار عجیب بود.

آشنایی ما با شهید شاهرخ از اینجا آغاز شد. شاهرخ یک جوان قد بلند و رشید با لباس خاکی نظامی و با ابهت بود که هربار نگاهش می‌کردم ناخودآگاه به یاد حمزه سیدالشهدا می‌افتادم. با اینکه قبلا خلافکار بود، اصلا سیگار نمی‌کشید.

ی تعارف باید اذعان داشت که مدیران جوانِ کنونی جامعه به برکت دوران ثبات نظام و قطع ید دشمنان، یا دچار چالش های جدی همچون دوران آغازین انقلاب و جنگ، نشده اند یا چالشهای موجود را آنگونه که است، درک نکرده تا ببینند در مقابله با آنها، «چند مرده حلاجند.»

رئیس سازمان فضای مجازی بسیج گفت: آئین رونمایی از مجموعه «یادمان عشق» در سومین روز از هفته دفاع مقدس با حضور جمعی از یادگاران هشت سال حماسه دفاع مقدس و خانواده معظم شهدای مدافع حرم برگزار خواهد شد.

خداوند به بنده این توفیق را داد که حدود ۴ سال در مناطق جنگی باشم. من مدت کوتاهی را در قسمت نظامی و سپس در بهداری و در کادر درمان ارائه خدمت کردم. خاطرات بسیاری از دوران جنگ دارم که باطن آنها با روحیه ایثار و ازخودگذشتگی و صرفا باتوجه به معنویات همراه بوده و اساسا مادیات در آن هیچ رنگی نداشت.

بدری با بیان این که در زندگی مشکلات بسیاری داشته و عبور از این مشکلات را لطف خداوند متعال می داند افزود: «یکی از بدترین لحظات زندگی ما برمی‌گردد به زمانی که حدودا 12 سال از زندگی مشترک ما می‌گذشت و به یک‌باره همسرم مبتلا شد به تب بسیار شدید؛ هپاتیت، التهاب معده و همین سرآغاز بدترین روزهای زندگی ما شد.»

پسرم از همان کودکی علاقه خاصی به امام حسین(ع) و شهادت داشت و از من می خواست تا واقعه عاشورا را کاملا برایش بیان کنم، و زمانی که سخنان من به رشادت ها و دلاوری ها و داستان شهادت حضرت علی اکبر(ع) می رسید، سعی می‌کرد قطرات اشکش را که از من پنهان کند.

او از همان ابتدا مرد مبارزه بود. هر جایی که حضور داشت همانجا برایش مرکز جهان بود و وظیفه اش مبارزه در راه دین الهی.

او به معنای واقعی کلمه روشنفکر بود، کسی که انقلاب را خوب فهمیده بود و با صدای دلنشینش و با تمام توانش می‌خواست صادر کننده انقلاب باشد، تا دل های سرگردان را آرام کند، او تابلوی هنری انقلاب را خودش کشیده بود