انتخابات اخیر شهرداریهای لبنان، بهویژه در شهرهای کلیدی مانند «بیروت»، «بعلبک» و مناطق جنوبی این کشور، بار دیگر حزبالله را بهعنوان نیرویی محوری در صحنه سیاسی لبنان تثبیت کرد. برخلاف پیشبینیها و تبلیغات گستردهای که کاهش نفوذ حزبالله را نوید میدادند، نتایج این انتخابات نشاندهنده عمق رابطه این جنبش با پایگاه مردمیاش بود. این پیروزی نهتنها بهمعنای تداوم اقتدار سیاسی حزبالله، بلکه نشانهای از شکست تلاشهای داخلی و خارجی برای تضعیف این جنبش است.
در بیروت، ائتلاف «حزبالله» و جنبش «امل» در قالب فهرست «بیروت ما را متحد میکند» با کسب اکثریت قاطع آرا، نشان داد که پایگاه اجتماعی این دو جریان همچنان قدرتمند است. مشارکت گسترده رأیدهندگان در پایتخت، حتی در محلههای تحت فشار رسانهای و سیاسی، بیانگر اعتماد راسخ مردم به این ائتلاف بود. این نتیجه در شرایطی بهدست آمد که مخالفان حزبالله، از جمله برخی چهرههای سیاسی مانند «ندیم جمیل» از حزب «کتائب»، سالها تلاش کرده بودند این جنبش را به انزوای سیاسی و اجتماعی متهم کنند. بااینحال، حتی حمایت غیرمنتظره جمیل از نامزدهای موردحمایت حزبالله در بیروت، نشاندهنده پذیرش ناگزیر واقعیت نفوذ این جنبش در میان مردم است.
در بعلبک و مناطق جنوبی لبنان، از جمله نبطیه، نتایج انتخابات به همان اندازه چشمگیر بود. فهرست مشترک حزبالله و جنبش امل در بسیاری از مناطق بدون رقیب به پیروزی رسید و در مناطقی که رقابت وجود داشت، با اختلاف قابلتوجهی پیشتاز شد. برای نمونه، در بعلبک، مشارکت ۴۶ درصدی رأیدهندگان و پیروزی قاطع فهرست «توسعه و وفاداری» نشان داد که تبلیغات منفی علیه حزبالله نتوانسته خللی در حمایت مردمی ایجاد کند. این نتایج در جنوب لبنان نیز تکرار شد، جایی که مردم با حضور گسترده در پای صندوقهای رأی، بار دیگر وفاداری خود به راه مقاومت را به نمایش گذاشتند.
این پیروزیها را نمیتوان تنها بهمنزله یک موفقیت انتخاباتی تحلیل کرد؛ بلکه باید آن را در بستر چالشهای گستردهای که حزبالله با آن مواجه بوده، بررسی کرد. از انفجار بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ گرفته تا جنگ اخیر با رژیم صهیونی و اتهامات پیدرپی مبنی بر دخالت حزبالله در بحرانهای اقتصادی و سیاسی لبنان، این جنبش تحت فشارهای بیسابقهای قرار داشت. بااینحال، نتایج انتخابات نشان داد که پایگاه مردمی حزبالله نهتنها از این فشارها تأثیر نپذیرفته، بلکه با آگاهی از نقش این جنبش در دفاع از منافع ملی، حمایت خود را تقویت کرده است.
یکی از دلایل اصلی این موفقیت، تعهد حزبالله به حفظ وحدت ملی و مشارکت در ائتلافهای سیاسی فراگیر است. برخلاف ادعاهای مخالفان که حزبالله را به تلاش برای سلطه بر ساختار سیاسی لبنان متهم میکردند، حضور این جنبش در فهرستهای مشترک با دیگر گروهها، از جمله جنبش امل، نشاندهنده رویکردی عملگرایانه برای حفظ توازن سیاسی است. این استراتژی نهتنها به حفظ ثبات در مناطق کلیدی مانند بیروت کمک کرده، بلکه اعتماد دیگر گروههای سیاسی را نیز جلب کرده است.
شکست نیروهای بهاصطلاح «تغییر» در این انتخابات نیز قابلتأمل است. این نیروها که با وعدههای اصلاحات و تغییر نظام سیاسی وارد کارزار انتخاباتی شده بودند، نتوانستند جایگزینی معتبر برای حزبالله و متحدانش ارائه کنند. ناتوانی آنها در جلب اعتماد رأیدهندگان، بهویژه در مناطق شیعهنشین، نشاندهنده فقدان برنامهای منسجم و عدم درک نیازهای واقعی مردم بود. در مقابل، حزبالله با تکیه بر سابقه طولانی خود در دفاع از لبنان در برابر تجاوزات خارجی و ارائه خدمات اجتماعی در مناطق محروم، بار دیگر بهمنزله نیرویی قابلاعتماد در نزد مردم ظاهر شد.
این انتخابات همچنین پیامی روشن به نیروهای خارجی و داخلی مخالف حزبالله ارسال کرد که تلاش برای تضعیف این جنبش از طریق تبلیغات، تحریم یا فشار نظامی، نتیجهای جز تقویت پیوند آن با مردم نداشته است. رابطه حزبالله با پایگاه مردمیاش ریشه در تاریخچهای از فداکاری، مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و حمایت از محرومان دارد. این پیوند، که در سختترین شرایط نیز گسستناپذیر باقی مانده، نشاندهنده عمق اعتماد متقابل بین حزبالله و مردم لبنان است.
با نگاهی به آینده، نتایج این انتخابات میتواند پیشدرآمدی برای انتخابات پارلمانی سال ۲۰۲۶ باشد. پیروزیهای اخیر نشان داد که حزبالله نهتنها از نظر سیاسی و نظامی، بلکه از منظر اجتماعی و فرهنگی نیز نیرویی غیرقابلچشمپوشی در لبنان است. این امر برای مخالفان حزبالله، چه در داخل و چه در خارج، هشداری است که هرگونه تلاش برای به حاشیه راندن این جنبش، محکوم به شکست است.