کد خبر: ۳۷۶۹۹۱
تاریخ انتشار:۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۲
در مصاحبه با دبیر جشنواره فیلم مقاومت مطرح شد
روایت مقاومت پاسداران انقلاب اسلامی

اهمیت هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت، که همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر در تالار وحدت تهران برگزار شد، برای سپاه به اندازه‌ای بود که «سرلشکر حسین سلامی» فرمانده کل سپاه و دیگر فرماندهان سپاه در این مراسم حضور پیدا کردند. جشنواره فیلم مقاومت در این سال‌ها بستری را برای ترویج گفتمان مقاومت و پاسداشت ارزش‌های دفاع مقدس فراهم کرده است. سپاه، به‌عنوان یکی از حامیان اصلی این جشنواره، از آن به‌منزله ابزاری برای تقویت هویت ملی و نمایش دستاورد‌های مقاومت بهره می‌برد. سرلشکر سلامی در مراسم اختتامیه تأکید کرد که هنرمندان با فعال‌سازی قلب انسان‌ها، اعتبار و هویت ملت را می‌سازند. امسال این جشنواره با دریافت بیش از ۳۵۰۰ اثر از ایران و کشور‌های دیگر مانند تونس و آرژانتین، نقش مهمی در جهانی‌سازی پیام مقاومت و مقابله با استکبار ایفا کرد. از همین‎رو و با توجه به اینکه این جشنواره از دل سپاه و بسیج متولد شده است، براین شدیم تا با «جلال غفاری قدیر» دبیر جشنواره فیلم مقاومت به گفت‌و‌گو بپردازیم.

به نظر شما چگونه هنر می‌تواند به اعماق قلب انسان نفوذ کند و حقایقی را که با چشم و گوش ظاهری قابل درک نیستند، به تصویر بکشد؟ آیا نمونه‌ای از چنین تأثیری در آثار خود یا دیگران تجربه کرده‌اید؟
رسالت اصلی‏ «هنر» فعال‏سازی «قلب انسان» است. هنر با قلب سروکار دارد و هنرمندان، انسان‏هایی هستند که با قلب خود به اعماق انسان‏های دیگر سفر می‏کنند و حقایقی را بازتاب می‏دهند که ما نمی‏توانیم با چشمان و گوش‏های ظاهری‏مان ببینیم و بشنویم. از طرفی هم در دنیای امروز رقابت بر سر تسخیر ذهن‏ها و قلب‏ها است؛ بنابراین هنرمندان را می‌توان سازندگان هویت حقیقی یک ملت دانست به‏ویژه هنگامی‎که در فضای مقاومت تلاش می‏کنند، زیرا مقاومت یک جغرافیای متفاوتی دارد، فراتر و متفاوت از مرز‌های رسمی جغرافیایی یک کشور که هویت‏های سیاسی را مشخص می‏کند. 
با توجه به نقش هنرمندان در ساخت هویت حقیقی یک ملت، به‌ویژه در فضای مقاومت، چگونه می‌توان از هنر برای تقویت هویت ملی و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی بیگانه استفاده کرد؟
دشمنان تفکر مقاومت می‌گویند ما می‏خواهیم کاری کنیم که حرکات فیزیکی ملت‏ها، تابع فعل‌وانفعالات ذهنی آنها نباشد؛ این یعنی تغییر هویت یک ملت، یعنی اینکه ما تابع اراده سیاسی، تابع جهان‏بینی و مطلوبیت‏هایی باشیم که آنها برای ما ترسیم می‏کنند. 
من برای اینکه این موضوع واضح‏تر شود، به یک سند اشاره می‏کنم. وقتی آمریکایی‏ها، استراتژی آمریکا برای قرن بیست‌ویکم را می‏نوشتند و رئیس‌جمهور وقت آمریکا بر آن مقدمه‏ای می‏نگاشت، قرن بیست‌ویکم را قرن نزدیک‌شدن شتاب‌دار قاره‏ها به یکدیگر توصیف کرد که در آن همه انسان‏ها شهروند یک دهکده جهانی باشند و همه مردمان عالم دارای سه خصوصیت مشترک باشند. نخست جهانی‏شدن فرهنگ، دوم جهانی‏شدن اندیشه، سوم جهانی‏شدن اعتقاد. براساس این سه‎گانه آنها می‌خواستند در قرن جدید انسان‏ها در هر جایی که هستند باید آمریکایی باشند؛ یعنی کسانی‎که در ملیت متعلق به کشور خودشان هستند؛ اما در هویت، شخصیت، فرهنگ، جهان‏بینی و نگرش آمریکایی باشند. دانستن این بحث برای اهل هنر مهم است، هنرمندان ما باید بدانند در چه فضایی می‏سازند و در چه فضایی خلق می‏کنند. (فضایی که آمریکایی‏ها در نظر دارند با همین سه خصوصیت تعریف می‏شود): 
نخست اینکه همه دارای عقاید یکسان باشند، یعنی تفاضل اعتقادات و ارزش‏ها همه محو شود. همه دارای یک اعتقاد واحد شوند. اعتقادی که از سرمنشأ آمریکایی خود ریشه می‏گیرد. همه آمریکایی فکر کنند، وقتی‎که این‏گونه باشند، آن‏وقت همه خصوصیت دوم را پیدا می‏کنند: یعنی همه مصرف‏کننده کالا‌های یکسان می‏شوند، یعنی جهانی‏سازی اقتصاد. لازمه این ویژگی این است که خصوصیت سوم رقم بخورد، همه دارای اطلاعات یکسان، در آن واحد باشند. این (یکسانی اطلاعات)، یعنی سوار شدن بر چشم، بر گوش، بر قلب و بر ذهن. یعنی از دست دادن هویت، ملیت، معرفت و از دست دادن بنیان‏های اعتقادی و از بین رفتن سنت‏ها و عادات و محو شدن شکوه ملت‏ها و از دست رفتن استقلال. این کار خطرناک را سال‏های سال است که انجام می‏دهند و ما تحت تأثیر این عملیات سنگین ارزش‏زدایی فرهنگ غرب در جوامع مسلمان هستیم.
شما هنر مقاومت را چگونه تعریف می‌کنید؟ چه ویژگی‌هایی سبب می‌شود یک اثر هنری به‌منزله هنری متعهد و برخاسته از قلب، در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان مؤثر باشد؟
هنر مقاومت، پاسداشت فضیلت‏ها است. حفظ ایرانی‏بودن ما، اسلامی‏بودن ما، حفظ سنت‏های ما و حفظ آن حافظه تاریخی بزرگی است که ما را در جهان معرفی می‏کند. پس هنرمندان خالقان این حقیقت هستند. هنر والا و هنر متعالی، هنر متعهد و هنر برخاسته از قلب است که به روح انسان وسعت می‏دهد و ابعاد لایتناهی شخصیت انسان را می‏تواند توصیف کند. هنر مقاومت از این جنس است. هنری است که می‏خواهد از دفن ملت‏ها زیر آوار تهاجم فرهنگی دشمنان جلوگیری کند. این هنر افتخار، هنر جاودانگی، هنر بقا است. ما در میانه این میدان و در قلب این نبرد زندگی می‏کنیم. نبرد از نبرد سنگرها، به نبرد روایت‏ها تغییر مکان داده است. تهاجم در این عرصه از تهاجم عرصه سخت، خطرناک‏تر است. ما وقتی در میدانی جغرافیایی زیر آتش هستیم، آرام و مطمئن هستیم، دشمن را می‏بینیم، با او درگیریم؛ قاعده کار را هم می‏دانیم. اما وقتی در میدان غلبه روایت‏ها، تصاویر، اصوات و کلمات هستیم، کار بسیار دشوار می‏شود.
همان‎طور که اشاره کردید، نبرد امروز از سنگر‌های فیزیکی به نبرد روایت‌ها و تصاویر تغییر کرده، نقش هنرمندان در این میدان چیست و چگونه می‌توانند از ابزار‌هایی مانند کلمات، تصاویر و روایت‌ها برای حفظ اصالت و کرامت ملت استفاده کنند؟
فرماندهان واقعی این جبهه، هنرمندان هستند. چون دشمن می‏خواهد با کلمات و اصوات، با تصاویر و با روایت‏ها ما را شکست بدهد. این شکست اگر اتفاق بیفتد، عدم تعادل بازگشت‏ناپذیر در شخصیت ما به‎وجود می‏آید و ما را واژگون می‏کند، دگرگون می‏کند، اصالت ما، کرامت ما و شرافت ما، همه را می‏گیرد. فرهنگ مقاومت، الهام‏بخش عزت است. «عزیز» کسی است که تحقیر نمی‏شود، نفوذ نمی‏پذیرد، شکست نمی‏خورد، ذلیل نمی‏شود. فرهنگ مقاومت، فرهنگ بسط، ترویج و تعمیق این مفاهیم و معانی در پیکره روح یک ملت است. فرهنگ مقاومت، با روح انسان ارتباط می‏گیرد. این جسم مادی با عرض و طول محدود، به یک روح لایتناهی متکی است که تا عرش امتداد دارد و روح، چیزی است که ساحت هنر مقاومت به آن پیوند می‏خورد. این ارزش هنرمندان این عرصه را معین می‏کند.
با توجه به تضاد میان ادعا‌های ظاهری قدرت‌های جهانی درباره دموکراسی و حقوق بشر و واقعیت‌های تلخی مانند رنج مردم فلسطین، چگونه می‌توان از هنر مقاومت برای به تصویر کشیدن این حقیقت‌های پنهان و بیدار کردن وجدان جهانی استفاده کرد؟
امروز شما صحنه جهان را می‏بینید، هجوم بی‏رحمانه همه شیاطین نماد و نشانه‏ای است از آنچه در دل آنها است وقتی که لباس‏های شیک می‏پوشند، کراوات می‏زنند، ادکلن می‏زنند، اتوکشیده پیش شما ظاهر می‏شوند، از مفاهیم شیک سخن می‏گویند: «از دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، رفاه، انسانیت و...»، اما در عالم معنا کودکان بی‏پناه را شبانه، به‏همراه مادرانشان (زیر آوارها) دفن می‏کنند. داستان آن پزشک فلسطینی را شنیده‏اید که وقتی از اتاق عمل به خانه برگشت، خانه‏ای در کار نبود و هفت تن از خانواده‏اش شهید شده بودند، یا آن پزشک دیگر که خود بر پیکر فرزند جوانش نماز خواند، یا آن برادر خردسال را دیدید که بر سر بدن نیمه‏جان خواهر کوچکترش ایستاده بود و برای او شهادتین می‏خواند و جان دادنش را تماشا می‏کرد. مقاومت، یعنی این. هنر مقاومت و سینمای مقاومت هم یعنی، کسی که بتواند اعماق احساس این پدر پزشک را مجسم کند. کار فیلم و سینمای مقاومت، تجسم‏بخشیدن به فضیلت‏هایی است که به‏خودی‏خود در عالم فیزیک قابل رؤیت نیستند، اما در حقیقت معنا، اصل وجود هستند. این یعنی، سینمای مقاومت. 
در جشنواره امسال فیلم مقاومت چه کشور‌هایی حضور داشتند و چه تعداد فیلم به این جشنواره ارسال شد؟
در مجموع بیش از ۳۵۰۰ اثر در بخش فیلم در قالب‌های داستانی، مستند و انیمیشن از کشور‌های گوناگونی، چون تونس، آرژانتین، ایتالیا، روسیه، لبنان و عراق به دبیرخانه جشنواره ارسال شد. این آمار در مقایسه با دوره هفدهم بیش از سه برابر افزایش داشته که این امر نشان‌دهنده توجه جهانی به موضوع مقاومت است.