«ارزشگذاری» فرآیندی است که طی آن انسانها، پدیدهها، رفتارها یا اندیشهها را با معیارهایی خاص مورد ارزیابی قرار میدهند و برای آنها درجهای از اهمیت، فضیلت یا حقانیت قائل میشوند. این معیارها ممکن است از فرهنگ، عرف، عقل یا دین برگرفته شوند. در جهانبینی دینی، بهویژه در قرآن کریم، ارزشگذاریها براساس معیارهای الهی، هدف خلقت، کمال انسان، و مسیر قرب به خداوند انجام میشود. در نگاه قرآنی، ارزش هر چیز به میزان انطباق آن با خواست و رضای خداوند بازمیگردد. بنابراین، ارزشگذاری در قرآن، نگاهی معنوی و توحیدی دارد که تفاوتی اساسی با نگاههای مادیگرایانه و سودمحور دارد. قرآن کریم در آیات متعدد به انسان گوشزد میکند که چه چیزهایی نزد خداوند ارزشمند است و چه چیزهایی بیارزش یا حتی زیانبار؛ این معیارها گاه در قالب فضایل اخلاقی، چون ایمان، تقوا، صداقت، صبر، توکل، احسان، علم و عمل صالح معرفی میشوند و گاه در قالب هشدار نسبت به ضدارزشهایی، چون کفر، ظلم، نفاق، فساد، تکبر، دنیاپرستی و غرور؛ از اینرو، قرآن نهتنها به تبیین ارزشها میپردازد، بلکه انسان را به تفکر در مورد حقیقت ارزشها و ضدارزشها فرا میخواند. در قرآن، «تقوا» از جایگاهی بسیار والا برخوردار است و معیار اصلی برتری انسانها بر یکدیگر شمرده میشود: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»؛ بیتردید گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست. (حجرات/۱۳) این آیه آشکارا معیار ارزشگذاری الهی را از سطح نژاد، قوم، زبان، ثروت و ظاهر به عمق شخصیت معنوی انسان میبرد. در نظام ارزشی قرآن، آنچه انسان را شریف و والا میکند، نه وابستگیهای ظاهری بلکه اتصال او به خدا از راه پرهیزگاری و پاکی درون است. همچنین، در سوره بقره، پس از ذکر ماجرای تغییر قبله، خداوند میفرماید: «و بدینسان، شما را امت میانه قرار دادیم تا گواه بر مردم باشید.» (بقره/۱۴۳) این «امت میانه» بودن، خود ارزش و شأنی است که با اعتدال، عدالت و بصیرت حاصل میشود. قرآن با این تعبیر، یک معیار دیگر برای ارزیابی شخصیت جمعی انسانها ارائه میدهد و نشان میدهد که جامعهای متعادل، حقیقتطلب و عادل، در نزد خداوند ارزشمند است. در حوزه عمل، قرآن بارها تأکید میکند که عمل نیک، معیار پذیرش و نزدیکی به خداوند است، نه صرف ادعا یا ظواهر: «پس کسیکه امید دیدار پروردگارش را دارد، باید عمل صالح انجام دهد.» (کهف/۱۱۰) از این منظر، ایمان بدون عمل و سخن بدون صداقت، فاقد ارزش واقعی است. در نتیجه، قرآن ارزشگذاری رفتار انسان را به باطن نیت و صدق عمل او گره میزند، نهتنها نمود ظاهری یا تأیید اجتماعی. در نظام ارزشی قرآن، علم نیز جایگاه خاصی دارد. در آیات متعدد، علم و آگاهی مایه رفعت انسان دانسته شده است: «خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و آنان را که علم یافتهاند، درجاتی بالا میبرد.» (مجادله/۱۱) یکی دیگر از معیارهای ارزشگذاری در قرآن، ایستادگی در برابر ظلم و یاری مظلومان است. قرآن در سوره نساء میفرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ» (نساء/۷۵)؛ چرا در راه خدا و [رهایی]مستضعفان نمیجنگید؟ این آیه نشان میدهد که بیتفاوتی در برابر ظلم، نهتنها بیارزش، بلکه نکوهیده است و ارزش حقیقی از آنِ کسانی است که در راه عدالت و نجات محرومان تلاش میکنند. چنین روحیهای نشانه ایمان زنده و تعهد به ارزشهای الهی است.