کد خبر: ۳۷۸۸۱۵
تاریخ انتشار:۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۷
رژیم صهیونیستی و آسمان ایران!

صبح صادق، این مقاله صرفاً جهت اطلاع مخاطبین منتشر می‌کند. / صرف‌نظر از اینکه حملات اخیر تا چه حد اصولی یا مؤثر بوده‌اند، یک واقعیت بنیادین و روشن وجود دارد؛ برتری هوایی کامل، چند روز پیش از برخاستن هواپیما‌های آمریکایی علیه ایران، به‌دست آمده بود. پرسش اصلی این است که این موفقیت چگونه حاصل شد و چه درسی درباره سرنوشت منطقه یا ماهیت جنگ‌های هوایی در قرن بیست‌و‌یکم به ما می‌آموزد؟ در زمانی‌که بحث‌های نظامی حول محور پهپادها، ماهواره‌ها و موشک‌های مافوق صوت می‌چرخد، این رویداد بیش از هرچیز یادآور اهمیت شیوه‌های کلاسیک و زمینه‌سازی‌های بلندمدت است. مسیر این موفقیت در وهله نخست با گام‌هایی برای جلوگیری از یک واکنش شدید آغاز شد؛ خنثی‌سازی ظرفیت نیرو‌های نیابتی ایران و ایجاد یک سپر دفاعی مؤثر در برابر موشک‌ها و پهپاد‌ها با همکاری ایالات متحده. این اقدامات، فضا را برای اجرای مراحل بعدی عملیات آماده کرد.

ستاره این عملیات‌ها، «جنگنده اف-۳۵» بود؛ هواپیمایی که همواره به‌دلیل هزینه‌های هنگفت توسعه، مورد انتقاد بوده و اخیراً با ظهور فناوری‌های پیشرفته‌تر و ارزان‌تر بدون سرنشین، کارآیی آن زیر سؤال رفته بود تا جایی‌که «ایلان ماسک» آن را «منسوخ» خواند. با این حال، همین جنگنده‌ها بودند که در مراحل اولیه با نفوذ پنهانی به عمق آسمان ایران، توانایی این کشور برای ردیابی و انهدام هواپیما‌های مهاجم را از بین بردند. طبق ادعای رژیم صهیونی در جریان حملات، حتی یک فروند از این جنگنده‌ها از دست نرفته، هرچند طرف ایرانی اخباری مبنی بر سرنگونی چهار فروند از آنها را مطرح کرده است. در هر صورت، این جنگنده‌ها مأموریت خود را به انجام رساندند و با هدف قرار دادن سامانه‌های ضدهوایی و مهم‌تر از آن، شبکه‌های حیاتی فرماندهی و کنترلی که این سامانه‌ها را هماهنگ می‌کنند، عملاً سبب «کور شدن» سیستم دفاعی در برابر موج‌های بعدی حملات شدند. به‌نظر می‌رسد همین واحد‌های مخفی در شناسایی پرتابگر‌های متحرک موشکی، که یافتن‌شان از هوا دشوار است، نقشی کلیدی ایفا کرده باشند.

اما حملات هوایی تنها زمانی مؤثر واقع می‌شوند که بر پایه اطلاعات دقیق استوار باشند و شاید این مهم‌ترین دستاورد کل عملیات باشد. طی چهار دهه گذشته، تمرکزی بی‌وقفه بر ایران و برنامه‌های راهبردی آن وجود داشته و با نفوذ به سطوح بالای دولتی و نظامی و جذب جاسوس در بخش‌های گوناگون، شبکه‌ای عمیق از خبرچین‌های باارزش شکل گرفته است. علاوه بر این، همکاری مشترک و طولانی‌مدت در زمینه اطلاعات سیگنالی (SIGINT)، که شامل رهگیری و پایش ارتباطات است، ساختار‌های دفاعی و دولتی ایران را کاملاً افشا کرده بود. یکی از ژنرال‌های بازنشسته آمریکایی این وضعیت را این‌گونه توصیف می‌کند: «آنچه اسرائیلی‌ها و ما در آن فوق‌العاده‌ایم، تلفیق حوزه‌های مختلف اطلاعاتی است... نه فقط تصاویر ماهواره‌ای، بلکه اطلاعات الکترونیکی و تمرکز مداوم. سال‌ها تحلیل تحرکات... چیزی که می‌بینید، سطحی از شفافیت است که با ابزار‌های درست ممکن می‌شود.» این «شفافیت» اطلاعاتی به طراحان رژیم صهیونیستی و آمریکایی عملیات اجازه داد تا گره‌های کلیدی شبکه پدافند هوایی را شناسایی کنند. همان‌طور که ژنرال آمریکایی بازنشسته دیگری می‌گوید: «از طریق تحلیل اطلاعات، می‌فهمی گره‌های کلیدی شبکه پدافند هوایی کجاست. وقتی آنها را بزنی، کل سیستم آسیب‌پذیر می‌شود.»